اگر در آن موقع چشماتون رو کمی بیشتر باز میکردید میدیدید که مشکل از اسلام نیستولی من هم اسلام رو دین عذاداری یافتم! چون نقش شادی توش خیلی بی رنگه!
اسلام رو از رو مجریانش می شه شناخت،نه؟اگر در آن موقع چشماتون رو کمی بیشتر باز میکردید میدیدید که مشکل از اسلام نیست
مشکل از مجریان اسلام است !!
البته میدونم که چشمان شما رو حقایق بسته ست
چرا مطربی (شادکردن مردم) شغل بدی است ولی مداحی (گریاندن مردم) خوب است؟ (می گویید مداح ذکر اهل بیت می گوید، خوب؛ چرا با گریه انداختن؟ ) چرا تاریخ شهادت امام حسین را همه می دانیم ولی روز تولد و ازدواجش را کمتر کسی می داند؟ چرا جشن تولد و ازدواجمان (اگر باشد) یک شب است ولی مراسم سوگواری (نمیشود نباشد) چند شب؟ (مراسم ختم و سوم و هفته و چهلم و اولین سالگرد و دومین سالگرد و … ) چرا کف زدن بد است ولی به سر و صورت زدن خوب است؟ چرا وقتی پدر مادرهایمان زنده هستند مرتب به دیدارشان نمی رویم ولی بعد که فوت کردند مرتب بر سر مزارشان می رویم؟ چرا برای پدر مادر علیلمان پرستار نمی گیریم ولی بعد از فوتشان چندین برابر هزینه سنگ قبر و مراسم های سوگواری می کنیم؟
نظر من اینست که فرهنگ شرقی بیشتر فرهنگ غم و غصه است شاید چون همیشه درگیر غم و غصه بوده است. فیلم های هندی را دیده اید چه سوزناک است؟(منتظر بمانید آخرش رقص و آواز هم دارد ) خود برای خود غم و غصه درست کرده یا دیگران برایش؟ اگر دیگران هم برایش غصه درست کرده اند، خود میتواند از آن رهایی یابد. ولی در حال حاضر در ایران بیشتر فرهنگ مرگ است تا فرهنگ غصه. آیا با یادآوری مرتب مرگ انسانها فرمانبردارتر می شوند؟
نظر شما چیست؟
به نقل از : braintrigger.wordpress.com
خیلی ممنون از نظراتتون.
من با بعضی از حرفاتون موافقم و با برخی مخالف.
من نگفتم که دیگه برای امام حسین مراسم نگیریم ولی به جون خودم 25 درصد مردم نمی دونند تولد امام حسین کی هست.
من با مراسم امام حسین موافقم ولی نباید شادی کردن رو فراموش کنیم . نباید یادمون بره واسه چی پا به این جهان گذاشتیم
من خودم هر چند هفته می رم سر خاک فامیل هامون شاید برای بعضی هاشون گریه کنم ولی بعضی وقتها هم می خندم به خاطراتی که با اونها داشتم به زندگی شیرین اونها و به مرگ راحت و آروم اونها
چرا نباید به مرگ خندید؟
نمی دونم شاید من اشتباه بگم . شاید تو دنیا این فقط نظر من باشه ولی
اگه 1000 راه و دلیل توی زندگی من برای گریه و غصه باشه ............
1000000 راه و دلیل توی زندگی من برای خنده وشادی هست و به همین علت می خندم.
عزا با زاز نظر من دلیلی نداره مراسم عذاداری واسه مرده بیش از یکی دو شب باشه. عروسی هم که برگزاری مراسمش برام اهمیتی نداره.تولد گرفتم خوشم نمیاد.
.حواسم نبود استاد مرا عفو کنید.عزا با ز
کلا تو اسلام هر چی ک باعثه خوشی و شادی و لذت بردن باشه حرومه هرچی باعثه پیرشدن و داغونشدن و رنج بردن حلالهه
مثلا:
مشروب ک یکی از موثرترین داروها برای جوون موندن و از بین رفتنه میکروبای بدنه حرومه ولی تریاک از شیر مادرم حلالتره[/Q
هردوشون هم ضرر دارن هم فواید.
.ولی من از مغزم استفاده کردم و اونارو گفتم.
.زمان نیاز به مراسم نداره:عزاداریو میگمبه نظر من چون
ما با مراسم ازدواج به وصال شاهزاده قصر شیشه ای قلبمون میرسیم
ما در مراسم تولددر کنار کسایی هستیم که از ته دل دوستشون داریم.
امادر مراسم مرگ باید از همه کسانی که عاشقشون هستیم جدا بشیم
به خاطر همین هم زمان میبره تا بتونیم این جدایی را باور بکنیم
بله حق با شماست.زمان نیاز به مراسم نداره:عزاداریو میگم
. ولی یه جورایی واسم معنایی نداره که کسی بخواد برام کار ثواب انجام بده:که مثلا واسه یکی نماز بخونی تا ثوابش بش برسه ولی این مسائل تو دینی مث اسلام معنا داره ولی....بی احترامی نکرده باشم؟بله حق با شماست
اما این مراسم رو میگیرند تا با خیرات. فاتحه و نماز وغیره ... برای عزیزشون ثواب جمع کنند
چون به قول قدیمیها کسی که فوت میکنه دستش از دنیا کوتاه است
این چه حرفیه دوست عزیزم.با نظر شما کاملا موافقم. ولی یه جورایی واسم معنایی نداره که کسی بخواد برام کار ثواب انجام بده:که مثلا واسه یکی نماز بخونی تا ثوابش بش برسه ولی این مسائل تو دینی مث اسلام معنا داره ولی....بی احترامی نکرده باشم؟
چرا مطربی (شادکردن مردم) شغل بدی است ولی مداحی (گریاندن مردم) خوب است؟ (می گویید مداح ذکر اهل بیت می گوید، خوب؛ چرا با گریه انداختن؟ ) چرا تاریخ شهادت امام حسین را همه می دانیم ولی روز تولد و ازدواجش را کمتر کسی می داند؟ چرا جشن تولد و ازدواجمان (اگر باشد) یک شب است ولی مراسم سوگواری (نمیشود نباشد) چند شب؟ (مراسم ختم و سوم و هفته و چهلم و اولین سالگرد و دومین سالگرد و … ) چرا کف زدن بد است ولی به سر و صورت زدن خوب است؟ چرا وقتی پدر مادرهایمان زنده هستند مرتب به دیدارشان نمی رویم ولی بعد که فوت کردند مرتب بر سر مزارشان می رویم؟ چرا برای پدر مادر علیلمان پرستار نمی گیریم ولی بعد از فوتشان چندین برابر هزینه سنگ قبر و مراسم های سوگواری می کنیم؟
نظر من اینست که فرهنگ شرقی بیشتر فرهنگ غم و غصه است شاید چون همیشه درگیر غم و غصه بوده است. فیلم های هندی را دیده اید چه سوزناک است؟(منتظر بمانید آخرش رقص و آواز هم دارد ) خود برای خود غم و غصه درست کرده یا دیگران برایش؟ اگر دیگران هم برایش غصه درست کرده اند، خود میتواند از آن رهایی یابد. ولی در حال حاضر در ایران بیشتر فرهنگ مرگ است تا فرهنگ غصه. آیا با یادآوری مرتب مرگ انسانها فرمانبردارتر می شوند؟
نظر شما چیست؟
به نقل از : braintrigger.wordpress.com
خیلی بحث جالبی مطرح شده اینجا
چون ما اصولا مرده پرستیم
چون تو شادی آدما ممکنه خوشحالی زیاد بهششون انرژی بده و ضرر به جامعه بزنن ولی تو غم هرکسی سرش بکار خودشه
چون ناراحت کردم مردم تاثیر انی بیشتری داره تا شاد کردن
خیلی سوال جالبی پرسیدین من فکر میکنم مردم ما به خاطر همین طرز تفکر یکم افسرده شدن و شاد بودن برای خیلی ها سخت شده من با مراسم عزاداری مخالف نیستم چون این کار قشنگیه که باعث میشه احساس ناراحتی و غم از دست دادن عزیز کمتر بشه ولی در کنار اون شاد کردن مردم هم خیلی پسندیدس و من خودم به شخصه کسایی رو که میتونن مردمو بخندونن و شاد کنن خیلی دوست دارم خیلی سخته که بشه این فرهنگو جا بندازیم که آدمای شادم میتونن به بهشت برن.
میخوای 2تا جک بگم بخندی؟
جدا از این بحثا، فرهنگ و آداب رسوم این زمونه خیلی عوض شده؛ قبلانا برای عروسی و تولد هم چند شبانه روز جشن میگرفتن
مامان بزرگ من جشن عروسیشو برام تعریف کرد سرم گیج رفت بخدا، 7 روزو 7شب بزن و بکوب داشتن ولی الان توی ی شب همه چی تموم میشه
البته خدا خیرشون بده چون برا همون یه شب آدم میمونه چی بپوشه چه برسه هفت شب
تولد هم همینجور، صدجور بهونه داشتن تا دوره هم جم شن، شبه شیشه و این چیزا،
ولی نمیدونم چرا مراسمای ختم پا بر جا هستن ولی عروسی و تولد نع شاید دلیلش همون انتخاب لباس باشه که برا خانوما سخت بوده
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
جشن تولد مرگبار برای مانکن 30 ساله آمریکایی + عکس | گفتگوی آزاد | 4 | ||
S | تصاویر: جشن تولد خاتمی !!! | گفتگوی آزاد | 10 | |
جشن تولد يا سوگواري تولد؟؟؟ تولد vergilangleos | گفتگوی آزاد | 51 | ||
دعوت به جشن تولد | گفتگوی آزاد | 0 | ||
جشن تولد pesre shad | گفتگوی آزاد | 45 |