*** مهریه عجیب دختری که با پسر پولدار در دوبی آشنا شده بود!!! ***

آبجی

عضو جدید
کاربر ممتاز
رسیدگی به این پرونده جنجالی به دنبال درخواست عجیب زن جوانی آغاز شد که ادعا می‌کرد چشم‌های شوهرش مهریه اوست! نوعروس وقتی در برابر قاضی شعبه 279 مجتمع قضایی عدالت ایستاد درباره خواسته‌اش گفت: مهریه‌ام 5 هزار سکه طلا و چشم‌های شوهرم است البته سکه‌ها را می‌بخشم اما چشم‌های شوهرم را می‌خواهم! قاضی دادگاه با شنیدن درخواست عجیب زن جوان از او خواست درباره چگونگی تعیین مهریه‌اش بیشتر توضیح دهد. شاکی نیز گفت: دو سال پیش در سفر به دبی با «هومن» و خانواده‌اش آشنا شدیم. پدر او تاجری معروف و سرشناس است که دلش می‌خواست عروسش هم از خانواده‌ای همتراز خودشان باشد.
پس از این آشنایی من و هومن به هم علاقه‌مند شده و خیلی زود مقدمات خواستگاری و نامزدی‌مان فراهم شد. در مراسم نامزدی، خانواده داماد اعلام کردند پنج هزار سکه طلا به عنوان مهریه عروس در نظر گرفته‌اند که این موضوع موجی از شادی و حیرت فامیل و آشنایان را همراه داشت.
اما من نگران بودم و می‌دانستم مهریه‌ام هر چه باشد آنها توان مالی پرداختش را دارند. بنابراین دلم می‌خواست مهریه‌ام آنقدر خاص و تعهد‌آور باشد که همسرم هیچ‌گاه نتواند از قید و بند آن خودش را رها کند. بنابراین تا چند روز در فکر بودم تا اینکه بالاخره تصمیم گرفتم یکی از اعضای بدن شوهرم را به عنوان مهریه در نظر بگیرم تا او همیشه مطیع و سر به راه باشد و... بنابراین چند ماه بعد که پای سفره عقد نشستیم، بی‌مقدمه به عاقد گفتم مهریه‌ام چشم‌های همسرم است اما همان موقع جنجال بزرگی به پا شد. بعد هم در میان نگاه‌های ملامت‌بار میهمانان و زخم زبان‌های اطرافیان خطبه عقد جاری شد اما در دلم آشوبی برپا بود، چرا که چند سال پیش خواهرم در ازدواج شکست خورده بود و نمی‌خواستم این موضوع بار دیگر در خانواده ما تکرار شود. می‌خواستم مهریه‌ام طوری باشد که شوهرم نتواند ترکم کند و ازدواجمان تا پایان عمر پایدار و برقرار باشد.

زن جوان ادامه داد: «هومن» آنقدر به من علاقه داشت که سرانجام یک ماه بعد از عقد تسلیم خواسته‌ام شد و بدون اطلاع دیگران به دفترخانه رفته و چشم‌هایش را مهریه‌ام کرد. بعد هم قول و قرار گذاشتیم هیچ‌گاه این راز را نزد خانواده یا فامیل‌مان بازگو نکنیم. سپس مراسم جشن عروسی در یکی از مجلل‌ترین هتل‌های شهر برگزار شد و زندگی مشترکمان را شروع کردیم. اما افسوس که شیوه زندگی همسرم به هیچ عنوان مورد نظر و دلخواه من نبود و این موضوع رنجم می‌داد. اختلاف سلیقه و تفاوت رفتارهایمان به گونه‌ای بود که مدام با هم مشاجره داشتیم. تا اینکه در جریان یکی از این مشاجرات همیشگی به مادر «هومن» گفتم که چشم‌های پسرش را درمی‌آورم و راز پنهان مهریه‌ام را فاش کردم و... قاضی دادگاه پس از شنیدن اظهارات «یاسمین» دستور تعیین وقت دادرسی و احضار همسرش را صادر کرد. داماد جوان در جلسه دادگاه با ناراحتی گفت: در زندگی‌ام نخستین بار عشق را با «یاسمین» تجربه کردم. تمام خواسته‌هایش را با جان و دل پذیرفتم. حق مسکن، حق طلاق، حق ادامه تحصیل و انتخاب نوع شغل و حضانت فرزند را به او واگذار کردم تا با آرامش خیال در خانه مشترکمان احساس امنیت کند. حتی دور از چشم خانواده‌ام به محضر رفتیم و مهریه عجیبش را پذیرفتم.

اما با شروع زندگی مشترکمان پی به رفتارها و عادات عجیب همسرم بردم. او مقررات سنگین و دست و پاگیری برایم وضع کرده بود که خستگی کار و تجارت را برایم دوچندان می‌کرد بطوری که باید گزارش لحظه به لحظه کار و زندگی‌ام را به او ارائه می‌دادم. می‌دانم که «یاسمین» به خاطر علاقه شدید به من و زندگی‌مان پیگیر کارهایم بود اما سوءظن شدیدش باعث شد همه فامیل و آشنایان از من فاصله بگیرند.

حالا هم اختلاف‌مان آنقدر عمیق شده که خانواده‌ام از من خواسته‌اند هر چه زودتر تکلیف همسرم را روشن کنم. قاضی دادگاه پس از شنیدن اظهارات طرفین با ختم رسیدگی پرونده اعلام کرد: طبق قانون شرع اعضای اصلی بدن قابل جدا کردن نیست و تعهد مالی ایجاد نمی‌کند، چرا که چشم زمانی که زنده و قابل استفاده برای فرد باشد، باارزش است و نمی‌تواند مورد رهن و گرو قرار گیرد. ضمن آنکه مهریه همان است که عقد براساس آن صورت گرفته و داماد فقط محکوم به پرداخت پنج هزار سکه طلا است. از سوی دیگر سردفتر اسناد رسمی نیز به دلیل تخلف در ثبت چنین مهریه‌ای به کانون سردفتران و دادسرای ویژه کارکنان دولت معرفی خواهد شد تا موضوع از جنبه قضایی نیز رسیدگی شود.
 

آبجی

عضو جدید
کاربر ممتاز
دختره رو باید بندازن تو قفس و بعدش بگذارن تو باغ وحش!!

مشکل از اون اقا بود که چنین مساله ای رو قبول کرد راحت میتونست بگه 5 هزار تا سکه کم نبوده درسته توانایی مالی پرداخت رو داشته اما چیزی رو باید به عنوان مهریه قرار بدن که عرف باشه نه به این ترتیب به نظرم تو این جا اقا بیشتر تقصیر داشتن چون که چنین چیزی رو قبول کردن واقعا عقل این موقع ها کجا میره ؟؟؟
 

silver light

عضو جدید
کاربر ممتاز
مشکل از اون اقا بود که چنین مساله ای رو قبول کرد راحت میتونست بگه 5 هزار تا سکه کم نبوده درسته توانایی مالی پرداخت رو داشته اما چیزی رو باید به عنوان مهریه قرار بدن که عرف باشه نه به این ترتیب به نظرم تو این جا اقا بیشتر تقصیر داشتن چون که چنین چیزی رو قبول کردن واقعا عقل این موقع ها کجا میره ؟؟؟

خیلی جالبه والا!!!!!

کدوم دومادی میتونه بگه من نمیتونم همچین چیزی رو قبول کنم؟


اونها هم میگن پس برو پی کارت!!!

کدوم دختری قبول میکنه مهریه اش به اندازه توان پسره باشه؟؟
شما قبول میکنین؟
 

arashlolos

عضو جدید
میبخشیدا دو تاییشون مشکل داشتن قبل از اینکه خواسته های همو کامل بفهمن با هم ازدواج کردند و این برداشت که مهریه باعث میشه مرد زن رو طلاق نده اشتباه است

اونا اصلا به خاطر هم زندگی نمیکردند به خاطر خودشون همدیگه رو میخواستن یعنی برآورده شدن نیاز خودشون
 

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
روش درستش چیه به نظرتون؟

به نظرم قبل از ازدواج باید طرفتو بشناسی، با این چور تعهدها نمیشه زندگی کرد وبه ادامه زندگی تمیدوار بود
عدم شناخت کافی هست که این جور مشکلات رو بوجود میاره
دختره اگه قبلش به این شناخت میرسید که اینا باهم تفاوتهای فرهنگی و خانوادگی و ... دارن نباید باهاش ازدواج میکرد
منظور من این بود
 

arashlolos

عضو جدید
به نظرم قبل از ازدواج باید طرفتو بشناسی، با این چور تعهدها نمیشه زندگی کرد وبه ادامه زندگی تمیدوار بود
عدم شناخت کافی هست که این جور مشکلات رو بوجود میاره
دختره اگه قبلش به این شناخت میرسید که اینا باهم تفاوتهای فرهنگی و خانوادگی و ... دارن نباید باهاش ازدواج میکرد
منظور من این بود

کاملا تایید میکنم
همین چنروز پیش سر عقد پسرعموم که اصلا فکرشو نمیکردم مهریه ای که خونواده عروس پیشنهاد دادند 14 سکه طلا بود!!!!!!!!!!!
 

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
کاملا تایید میکنم
همین چنروز پیش سر عقد پسرعموم که اصلا فکرشو نمیکردم مهریه ای که خونواده عروس پیشنهاد دادند 14 سکه طلا بود!!!!!!!!!!!
براشون آرزوی خوشبختی دارم :gol:
یک ازدواج منطقی بی عشق، بهتر از یک ازدواج عاشقانه بی منطق است .
 

زيگفريد

عضو جدید
کاربر ممتاز
کاملا تایید میکنم
همین چنروز پیش سر عقد پسرعموم که اصلا فکرشو نمیکردم مهریه ای که خونواده عروس پیشنهاد دادند 14 سکه طلا بود!!!!!!!!!!!

الان دیگه چنین مهریه هائی خیلی بندرت دیده میشه .

یک ازدواج منطقی بی عشق، بهتر از یک ازدواج عاشقانه بی منطق است .

این جمله رو باید با اب طلا نوشت و قاب گرفت ! :smile: :gol:
 

arashlolos

عضو جدید
الان دیگه چنین مهریه هائی خیلی بندرت دیده میشه .

:smile: :gol:
داداشش چن ماه پیش 114 تا نوشته بودن واسش
حالا ببینم داداش من چقد واسش میبرن
اگه خونواده عروس زیاد گیر ندن فکر کنم 1 سکه هم مهر نمیکنن با شناختی که داداشم و ... از هم دارند و البته از دینشون
 

sisi_eng

کاربر فعال
اگه قرار باشه کسی تو زندگی مشترک تا آخرش با همسرش بمونه میمونه به مهریه هم ربطی نداره!
و اگه خسته شد حاضره بیشتر از اینا رو بده و از اون زندگی خلاص بشه!
 

arashlolos

عضو جدید
اگه قرار باشه کسی تو زندگی مشترک تا آخرش با همسرش بمونه میمونه به مهریه هم ربطی نداره!
و اگه خسته شد حاضره بیشتر از اینا رو بده و از اون زندگی خلاص بشه!

باز موافقم
بعضی ها(خانما) اصلا یادشون نمیمونه مهریشون چقده....از بس عاشقانه همدیگرو دوس دارن و باهم زندگی میکنند
 

sisi_eng

کاربر فعال
من که خودم خیلی دلم میخواد مهریه ام 114 تا سکه باشه نه بیشتر !چون بنظرم قراره من و اون ازدواج کنیم نه اینکه یکی بفروشه یکی بخره! مگه ازدواج معامله ملک و زمین هست؟؟؟؟؟؟
 

arashlolos

عضو جدید
من که خودم خیلی دلم میخواد مهریه ام 114 تا سکه باشه نه بیشتر !چون بنظرم قراره من و اون ازدواج کنیم نه اینکه یکی بفروشه یکی بخره! مگه ازدواج معامله ملک و زمین هست؟؟؟؟؟؟

آره:biggrin:

خوب خودت میتونی تعیین کنی دیگه
اصلا بگم تو اسلام باید دختر تعیین کنه و خونواده هیچ نقشی ندارن
خواستین سندشو بزارم تو امضام
 

آبجی

عضو جدید
کاربر ممتاز
خیلی جالبه والا!!!!!
کجاش جالبه ؟؟؟
کدوم دومادی میتونه بگه من نمیتونم همچین چیزی رو قبول کنم؟


اونها هم میگن پس برو پی کارت!!!
مطمئن باش اگه بگن و گفتن برو پی کارت مطمئنن اون زندگی دوامی نداره میدونی چرا ؟؟؟ چون اون خانواده دید مادی دارن به ازدواج یه جور دیگه نگاه میکنن نه اونجور که باید ببیننش
کدوم دختری قبول میکنه مهریه اش به اندازه توان پسره باشه؟؟
مثلا اگه کمتر از توان پسر باشه زندگیش دوامی نداره ؟؟؟ نگید این حرفا رو زندگی اونایی که توانایی مالی رو داشتن و کسایی رو که نداشتن رو هم دیدیم همه مون نمیخوایم که با پول طرف ازدواج کنیم
شما قبول میکنین؟
چی رو ؟؟؟ اینکه مهریه ام از توانایی پرداخت همسرم پایین تر باشه ؟؟؟

دوست گرامی مگه ما میخوایم با پول طرف ازدواج کنیم بهتره دیدمون رو عوض کنیمو مادی نگر نباشیم اون وقت اثرشو تو زندگیمون میبینیم همین دید هست که باعث بدبختی خانواده ها شده همین دیده که طرف تو سه سوتن میره دادگاه :eek: و مهریه ها این جوری شدن

اصل رو فراموش کردیم ( پیوند رو ) چسبیدیم به فرعش ( مهریه )
 

آبجی

عضو جدید
کاربر ممتاز
میبخشیدا دو تاییشون مشکل داشتن قبل از اینکه خواسته های همو کامل بفهمن با هم ازدواج کردند و این برداشت که مهریه باعث میشه مرد زن رو طلاق نده اشتباه است

کاملا مشخصه وقتی طرف چنین چیزی رو طلب میکنه نشون میده هنوز به طرفش اعتماد نکرده راحت میشه گفت که اون زندگی دوامی نداره :cry:
 

آبجی

عضو جدید
کاربر ممتاز
اونا اصلا به خاطر هم زندگی نمیکردند به خاطر خودشون همدیگه رو میخواستن یعنی برآورده شدن نیاز خودشون
و بیشتر دختره برای دید مادی که داشت و اینکه دیده بود طرف مقابلش توانایی مالی خیلی خوبی داره راحت بگم خودش رو گم کرده بود مطمئنم با اون 50000تا نشسته بود کلی پز میداد
 

آبجی

عضو جدید
کاربر ممتاز
کاملا تایید میکنم
همین چنروز پیش سر عقد پسرعموم که اصلا فکرشو نمیکردم مهریه ای که خونواده عروس پیشنهاد دادند 14 سکه طلا بود!!!!!!!!!!!
انقدر برامون این تعداد مهریه عجیب شده که وقتی یکی میگه مهر من 14 سکه بوده ما اول تعداد سکه رو بالا و پایین میکنیم اصلا به اینکه چرا 14 انتخاب شده فکر نمیکنیم

میتونم بگم که اونی که زندگیش مثل پسرعموی شما بنا خورده دوامش خیلی خیلی بیشتر از کسانی هست که رو دید مادی بنا میکنن زندگیشون رو :razz:
 

Similar threads

بالا