گفتار پنجم
- عملياتي كردن كم آبياري به منظور بهبود بهره وري آب
در مناطقي كه كشاورزان آب كمي در اختيار دارند تا با آن گياهان را آبياري كنند، ميتوانند يكي از راههاي
زير را انتخاب كنند: 1) سطح زير كشت را كاهش دهند و آب را تا حد كافي و نياز در اختيار گياهان
باقي مانده قرار دهند و يا 2) تمام سطح را زير كشت ببرند ولي بخشي از نياز آبي گياهان را برآورده كنند.
راهكار دوم مرتبط با كمآبياري است. كم آبياري، يك رفتار زراعي و فني بهينه و مبتني بر اصول و ساختار
شاخص هاي بهره وري آب براي توليد محصول تحت شرايط كمبود آب است. آنچه در بدو امر انتظار مي رود
ناكارآمدي شاخص عملكرد در واحد سطح و اندكي افت محصول است. اما آنچه كه اهميت فزاينده اي مي
يابد ايجاد توازن و سطح بهينه اي از افت عملكرد در مقابل آب صرفه جويي شده است. ضمن اينكه در صورتي
كه براي آب صرفه جوي شده برنامه مصرفي تدارك ديده نشده باشد، اعمال كم آبياري عقيم و ناصواب خواهد
بود. برنامه پيش بيني شده براي آب صرفه براي محصولاتي كه مجاز به كاهش آب مصرفي از ابتدا تا انتهاي
دورة آبياري نباشيم، عملكرد گياهان تحت تأثير زمان اعمال ك مآبياري قرار م يگيرد. اعمال به موقع و مناسب
و صرفه جويي در مصرف آب سبب كاهش امراض و آفات گياهي، به حداقل رسيدن آبشويي كودها و مواد
مغذي خاك از منطقه توسعه ريشه و ه مچنين بهبود تهويه خاك م يگردد. آبياري كامل، اگر چه حداكثر
عملكرد در واحد سطح را به دنبال دارد اما نمي تواند حداكثر توليد و سود خالص را داشته باشد. با به كارگيري
5 درصد بهبود بخشيد، توليد كل را به ميزان - حد بهينه ك مآبياري مي توان كيفيت محصول را به ميزان 15
20 درصد افزايش داد و كارآيي توليد به ازاي - 15-40 درصد افزايش داد، سطح زير كشت را به ميزان 40
3 درصد - 15 درصد افزايش داد، اگر چه عملكرد در واحد سطح به ميزان 16 - واحد آب مصرفي را به ميزان 30
كاهش مي يابد. ولي بايد توجه داشت كه عملكرد در واحد سطح، شاخص مقايسه اي كامل و جامعي به شمار
نمي رود و بايد به توليد به ازاي واحد آب مصرفي و سود خالص به ازاي واحد آب مصرفي و حداكثر استفاده از
حجم معين آب توجه بيشتري مبذول كرد.
يكي از فوايد و محسنّات ك مآبياري، افزايش سطح زير كشت در پروژه هاي توسعه منابع آب است كه سبب
ايجاد اشتغال مولد مي گردد و در شرايط فعلي مملكت حائز اهميت است. طبيعي است كه با به زير كشت
بردن اراضي بيشتر، درآمد خالص نهايي بيشتر خواهد شد
نحوه عملياتي كردن كم آبياري:
يكي از نكات اساسي و مهم پيرامون كم آبياري، نحوه ي كاربردي و عملياتي كردن آن است. زيرا بسته به نوع محصول، كيفيت آب، سيستم آبياري، اندازه مزرعه و .... مديريت هاي مناسب و مختص خود را طلب خواهد
كرد. تفاوت و تمايز تحقيقات آكادميك با نيازمندي هاي مزرعه اي اين است كه همواره همه چيزهايي كه در
پاي تخته و سر كلاس درس به صورت منسجم، پويا و دنباله وار شكل مي گيرد و داراي نظم خاصي است، در
مزرعه با يكسري بي نظمي هايي مواجه مي شود كه نيازمند هوشمندي، درايت و قدرت تعمق و انديشه است.
وجه تمايز ديگر اين مسئله نوع نگرش به مسائل است كه در محيط هاي آكادميك، براي سهولت بيان و امكان
حل معادلات پيچيده و چند بعدي اقدام به فرضيات و سهل انگاري مي شود در حالي كه طبيعت با تمام
متغيرها، عوامل تاثيرگذار و پيچيدگي هايش، فرآيندها را با همه گونه وقايع پيش بيني شده و پيش بيني
نشده به پيش مي برد. آنچه كه مهم است و انتظار جامعه بزرگ كشاورزان از بخش پژوهش و تحقيق محسوب
ميشود، قالب ساده شده و كاربردي تحقيقات كم آبياري است و يك مهندس آبياري نيازمند شناخت مولفه هاي
اجتماعي، پيمان نوشته/ نانوشته ها، طومارها، حقابه ها، حدود، حريم و مسائل حقوقي و تاريخي مي
باشد. به عنوان كسي كه بيش از يك دهه در زمينه مديريت مصرف آب در مزرعه (اعم از آبي و ديم) مشغول
مطالعه و پژوهش هستم چنين استنباط مي كنم كه با توجه به اينكه در آبياري سطحي اعمال كاهش آب
مصرفي در هر نوبت و طي مدت آبياري، مشكل و گاه غير ممكن است، لذا قطع آبياري هاي غير
موثر و يا افزايش فاصله آبياري از شيوه هاي عملي كم آبياري در آبياري سطحي است. در حالي كه
كاهش عمق آب مصرفي در هر نوبت آبياري در سامانه هاي آبياري تحت فشار (باراني و قطره اي و
ديگر انواع آن) عملي تر و كاربردي تر است.
ميزان كاهش آب مصرفي به نحوي كه با ميزان افت عملكرد در شرايط تعادل و توازني قرار گرفته و آب صرفه
جويي توجيه شده اي داشته باشد، مي تواند بر اساس جامعه آماري مستندات تحقيقاتي:
كاهش تا 30 درصد آب مصرفي گندم و جو،
كاهش تا 20 درصد آب مصرفي چغندرقند،
كاهش تا 30 درصد آب مصرفي يونجه،
كاهش تا 20 درصد آب مصرفي پنبه و
كاهش تا 25 درصد آب مصرفي ذرت
پيشنهاد و توصيه شود يا از نگاهي ديگر به استثناي برخي از محصولات حساس به كمبود آب، كاهش 30
20 درصد آب مصرفي اكثر محصولات كشاورزي بدون بروز هيچ گونه مشكلي قابل توصيه و كاربرد است.
كم آبياري به دليل اينكه مبتني بر برنامه مهندسي شده هست و براي آب صرفه جويي شده نيز برنامه مصرف
دارد لذا قادر است در قالب برنامه هاي توسعه، الگوي كشت، اصلاح الگوي مصرف آب، تامين آب براي اهداف
آبياري تكميلي و سامانه هاي استحصال و جمع آوري آب باران، كاهش تلفات آب، بهبود راندمان مزرعه، بهبود
شاخص هاي بهره وري آب مورد توجه قرار گرفته و مسير برنامه را جهت دار و نشان دار نمايد.
كم آبياري يك مفهوم انفرادي و صرف نيست بلكه مجموعه رفتارهاي مهندسي شده اي است كه داراي
ساختارهاي زراعي، اقتصادي، فني، اجتماعي و اصلاحي است كه شكل گيري كشاورزي پايدار را ميسر مي
سازد. كم آبياري يك نوشتار كوتاه، يك فرمول ساده و يا يك رفتار فانتزي نيست، بلكه نردبان ترقي، بزرگراه
توسعه و كشتي نجات است كه زمان، مكان و عمق پازل توليد و توسعه پايدار را در بر مي گيرد و به طور
متوازن و متناسب با شرايط، برنامه ريزي و هدايت مي كند.