كربلايي حسام
اخراجی موقت
الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَیْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ وَاللاَّتِی تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْفَلاَ تَبْغُواْ عَلَیْهِنَّ سَبِیلاً إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِیًّا كَبِیرًا﴿النساء آیه 34﴾
ترجمه:مردان، كارگزاران وتدبیركنندگانِ [زندگى] زنانند، به خاطر آنكه خدا مردان را [از جهت توان جسمى، تحمل مشكلات وقدرت روحى وفكرى] بر زنان برترى داده، وبه خاطر آنكه [مردان] از اموالشان هزینه زندگى زنان را [به عنوان حقّى واجب] مى پردازند؛ پس زنان شایسته ودرست كار [با رعایت قوانین حق ]فرمانبردار [ومطیع شوهر]ند [و] در برابر حقوقى كه خدا [به نفع آنان برعهده شوهرانشان] نهاده است، در غیاب شوهر [حق وِ واسرار واموال او ر] حفظ مى كنند. وزنانى كه از سركشى ونافرمانى آنان بیم دارید [در مرحله اول] پندشان دهید، و[در مرحله بعد] در خوابگاهها از آنان دورى كنید، و[اگر اثر نبخشید ]آنان را [به گونه اى كه احساس آزار به دنبال نداشته باشد] تنبیه كنید؛ پس اگر از شما اطاعت نكردند براى آزار دادن آنان هیچ راهى مجویید؛ یقیناً خدا بلند مرتبه وبزرگ است.
تفسیر:سرپرستى در نظام خانواده
خـانـواده یـك واحـد كـوچـك اجـتماعى است و همانند یك اجتماع بزرگ باید رهبر و سرپرست واحدى داشته باشد، زیرا رهبرى و سرپرستى دسته جمعى كه زن و مرد مشتركا آن را به عـهـده بـگـیـرنـد مـفـهـومـى نـدارد و در نتیجه مرد یا زن ، یكى باید ((رئیس )) خانواده و دیـگـرى ((مـعـاون )) و تـحـت نـظـارت او بـاشد، قرآن در اینجا تصریح مى كند كه مقام سرپرستى باید به مرد داده شود. ((مردان سرپرست و نگهبان
زنان هستند)) (الرجال قوامون على النساء).
البته مقصود از این تعبیر استبداد و اجحاف و تعدى نیست بلكه منظور
رهبرى واحد منظم با توجه به مسؤ ولیتها و مشورتهاى لازم است .
ایـن مـسـاءله در دنـیـاى امـروز بیش از هر زمان روشن است كه اگر هیاءتى (حتى یك هیئت دو نـفرى ) ماءمور انجام كارى شود حتما باید یكى از آن دو ((رئیس )) و دیگرى ((معاون یا عضو)) باشد وگرنه هرج و مرج در كار آنها پیدا مى شود - سرپرستى مرد در خانواده نیز از همین قبیل است .
و ایـن مـوقـعـیـت بـه خاطر وجود خصوصیاتى در مرد است مانند ترجیح قدرت تفكر او بر نیروى عاطفه و احساسات (به عكس زن كه از نیروى سرشار عواطف بیشترى بهره مند است ) و دیـگرى داشتن بنیه و نیروى جسمى بیشتر كه با اولى بتواند بیندیشد و نقشه طرح كند و با دومى بتواند از حریم خانواده خود دفاع نماید.
بـه عـلاوه تـعـهـد او در بـرابر زن و فرزندان نسبت به پرداختن هزینه هاى زندگى ، و پـرداخـت مـهـر و تـاءمـیـن زنـدگى آبرومندانه همسر و فرزند، این حق را به او مى دهد كه وظیفه سرپرستى به عهده او باشد.
البـتـه مـمـكـن است زنانى در جهات فوق بر شوهران خود امتیاز داشته باشند ولى شاید كرارا گفته ایم كه قوانین به تك تك افراد و نفرات نظر ندارد بلكه نوع و كلى را در نظر مى گیرد، و شكى نیست كه از نظر كلى ، مردان نسبت به زنان براى این كار آمادگى بـیـشترى دارند، اگر چه زنان نیز وظایفى مى توانند به عهده بگیرند كه اهمیت آن مورد تردید نیست .
جـمـله بـعـد اشـاره بـه هـمـیـن حـقـیـقـت اسـت زیـرا در قـسـمـت اول مى فرماید: ((این سرپرستى به خاطر تفاوتهایى است كه خداوند از نظر آفرینش ، روى مـصـلحـت نـوع بـشـر مـیـان آنـهـا قـرار داده )) (بـمـا فضل الله بعضهم على بعض ).
در قسمت دیگر مى فرماید: ((و نیز این سرپرستى به خاطر تعهداتى است كه
مـردان در مـورد انفاق كردن و پرداختهاى مالى در برابر زنان و خانواده به عهده دارند)) (و بما انفقوا من اموالهم ).
ترجمه:مردان، كارگزاران وتدبیركنندگانِ [زندگى] زنانند، به خاطر آنكه خدا مردان را [از جهت توان جسمى، تحمل مشكلات وقدرت روحى وفكرى] بر زنان برترى داده، وبه خاطر آنكه [مردان] از اموالشان هزینه زندگى زنان را [به عنوان حقّى واجب] مى پردازند؛ پس زنان شایسته ودرست كار [با رعایت قوانین حق ]فرمانبردار [ومطیع شوهر]ند [و] در برابر حقوقى كه خدا [به نفع آنان برعهده شوهرانشان] نهاده است، در غیاب شوهر [حق وِ واسرار واموال او ر] حفظ مى كنند. وزنانى كه از سركشى ونافرمانى آنان بیم دارید [در مرحله اول] پندشان دهید، و[در مرحله بعد] در خوابگاهها از آنان دورى كنید، و[اگر اثر نبخشید ]آنان را [به گونه اى كه احساس آزار به دنبال نداشته باشد] تنبیه كنید؛ پس اگر از شما اطاعت نكردند براى آزار دادن آنان هیچ راهى مجویید؛ یقیناً خدا بلند مرتبه وبزرگ است.
تفسیر:سرپرستى در نظام خانواده
خـانـواده یـك واحـد كـوچـك اجـتماعى است و همانند یك اجتماع بزرگ باید رهبر و سرپرست واحدى داشته باشد، زیرا رهبرى و سرپرستى دسته جمعى كه زن و مرد مشتركا آن را به عـهـده بـگـیـرنـد مـفـهـومـى نـدارد و در نتیجه مرد یا زن ، یكى باید ((رئیس )) خانواده و دیـگـرى ((مـعـاون )) و تـحـت نـظـارت او بـاشد، قرآن در اینجا تصریح مى كند كه مقام سرپرستى باید به مرد داده شود. ((مردان سرپرست و نگهبان
زنان هستند)) (الرجال قوامون على النساء).
البته مقصود از این تعبیر استبداد و اجحاف و تعدى نیست بلكه منظور
رهبرى واحد منظم با توجه به مسؤ ولیتها و مشورتهاى لازم است .
ایـن مـسـاءله در دنـیـاى امـروز بیش از هر زمان روشن است كه اگر هیاءتى (حتى یك هیئت دو نـفرى ) ماءمور انجام كارى شود حتما باید یكى از آن دو ((رئیس )) و دیگرى ((معاون یا عضو)) باشد وگرنه هرج و مرج در كار آنها پیدا مى شود - سرپرستى مرد در خانواده نیز از همین قبیل است .
و ایـن مـوقـعـیـت بـه خاطر وجود خصوصیاتى در مرد است مانند ترجیح قدرت تفكر او بر نیروى عاطفه و احساسات (به عكس زن كه از نیروى سرشار عواطف بیشترى بهره مند است ) و دیـگرى داشتن بنیه و نیروى جسمى بیشتر كه با اولى بتواند بیندیشد و نقشه طرح كند و با دومى بتواند از حریم خانواده خود دفاع نماید.
بـه عـلاوه تـعـهـد او در بـرابر زن و فرزندان نسبت به پرداختن هزینه هاى زندگى ، و پـرداخـت مـهـر و تـاءمـیـن زنـدگى آبرومندانه همسر و فرزند، این حق را به او مى دهد كه وظیفه سرپرستى به عهده او باشد.
البـتـه مـمـكـن است زنانى در جهات فوق بر شوهران خود امتیاز داشته باشند ولى شاید كرارا گفته ایم كه قوانین به تك تك افراد و نفرات نظر ندارد بلكه نوع و كلى را در نظر مى گیرد، و شكى نیست كه از نظر كلى ، مردان نسبت به زنان براى این كار آمادگى بـیـشترى دارند، اگر چه زنان نیز وظایفى مى توانند به عهده بگیرند كه اهمیت آن مورد تردید نیست .
جـمـله بـعـد اشـاره بـه هـمـیـن حـقـیـقـت اسـت زیـرا در قـسـمـت اول مى فرماید: ((این سرپرستى به خاطر تفاوتهایى است كه خداوند از نظر آفرینش ، روى مـصـلحـت نـوع بـشـر مـیـان آنـهـا قـرار داده )) (بـمـا فضل الله بعضهم على بعض ).
در قسمت دیگر مى فرماید: ((و نیز این سرپرستى به خاطر تعهداتى است كه
مـردان در مـورد انفاق كردن و پرداختهاى مالى در برابر زنان و خانواده به عهده دارند)) (و بما انفقوا من اموالهم ).