ايرانيمين ديل سيز باشي آذربايجان

E.lahe

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام..;)
به ! به! الهه خانوم خوبی ابجی؟;)
جه خبر؟
ولی من فکر میکنم که شما اشتباه میکنین.:redface:
تا اونجایی که من میدونم زبان اذریه.
حالا چون شما ابجی بزرگه ی مایید حرف شما واسه ما حجته...............
ممنون :w30:

حالا چون شما فکر میکنید من اشتباه فکر میکنم ، چشم !
من هم سعی میکنم فکر کنم که اشتباه فکر میکنم !!:whistle:

من رفتم

میرحسین احتمالا بهت جواب بده ! :w16:

شب خوش
 

مهندس خوش فکر

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرسی از تذکز به جاتون

آقا میلاد اومدی که بمونی یا موقتیه؟
البته که میمونم.................;)
ممنون :w30:

حالا چون شما فکر میکنید من اشتباه فکر میکنم ، چشم !
من هم سعی میکنم فکر کنم که اشتباه فکر میکنم !!:whistle:

من رفتم

میرحسین احتمالا بهت جواب بده ! :w16:

شب خوش
دمت گرم ابجی.;)
به اقا دوماد سلام ویژه برسون.:D
شب شما هم خوش..........:gol:
 

kabose 2

اخراجی موقت
البته که میمونم.................;)

دمت گرم ابجی.;)
به اقا دوماد سلام ویژه برسون.:D
شب شما هم خوش..........:gol:

مرسی
میلاد ببین دو سه پست قبل واسه یکی از بچه ها توضیحح دادم شرایط اینجا رو
لطف کن بخون اگه سوالی داشتی من در خدمتم ;)
 

مهندس خوش فکر

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرسی
میلاد ببین دو سه پست قبل واسه یکی از بچه ها توضیحح دادم شرایط اینجا رو
لطف کن بخون اگه سوالی داشتی من در خدمتم ;)

دمت گرم.;)
من میتونم تو اکثر حوزه هایی که معرفی شده کمک کنم.
فقط یه مطلبی من متوجه نمیشم چرا از کلمه ی اذری بجای ترکی استفاده نمیکنید؟:gol:
 

kabose 2

اخراجی موقت
دمت گرم.;)
من میتونم تو اکثر حوزه هایی که معرفی شده کمک کنم.
فقط یه مطلبی من متوجه نمیشم چرا از کلمه ی اذری بجای ترکی استفاده نمیکنید؟:gol:

رو تو حساب میکنم
در اسرع وقت یک مسئولیت متناسب بهت میدم
اگه دوست داشتی خودت انتخاب کن

[FONT=&quot]ترک یا آذری ؟[/FONT]
[FONT=&quot]دانشگاه عرصه برخورد و تبادل افكار قشري از جامعه است كه عليرغم گستردگي و تنوع فرهنگي و زباني و قومي، نمودي از داعييه روشنفكري و نوعي برتري فكري برخواسته از علم و منطق در رفتار و گفتار و تعامل اجتماعي آنها عيان است . در اين بين گاهي ساده نگري ناشي از روز مرگي با عث نو عي افت آشكار در برخورد با مسا ئل پيرامون مي شـود كه نخبه بودن جمع دانشجويي را زير سوال مي برد بخصوص اگر اين مسئله به صورت مكتوب يا در جمع هاي گوناگون تكرار شود .[/FONT]
[FONT=&quot]يكي از اين مسائل كه تقريبا هر روز بنوعي با آن برخورد مي كنيم ، مسئله ترك و فارس است كه براي دانشجويان خوابگاهي ملموس تر است .[/FONT]
[FONT=&quot]براي اكثر كساني كه حداقل مطالعه اي در تاريخ فرهنگ ايران داشته باشند نام «كسروي» آشناست ! كسروي روزگاري به شدت مبلغ پاك ديني بوده نا گزير كتابي بنام «ورجاوند بنياد»(اصول مقدسه )را براي بيان افكار انحرافي خود يا به عبارتي جهت تبليغ دين پاك،نژاد پاك،زبان پاك(لابد در مقابل دينها و نژاد ها و زبانهايي ناپاك ديگر)مي آورد و بارها ادعاي برانگيختگي (بعثت) مي نمايد (1) و به زعم خود پيامبر بوده است(2)شايد ذكر اينكه كسروي ديوان خواجه حافظ شيرازي و گلستان سعدي را با گيره!! (نه با دست .بخاطر نجاست !) در سخنرانيهاي خود در آتش مي انداخت خالي از لطف نباشد. حمايت رژيم وقت (پهلوي) از او باعث شد تا افكار و عقايدش به صورت گسترده منتشر شود. طي هفت دهه اخير متاسفانه به لحاظ وجود افكار شوونيستي و اجراي سياست هاي نژاد پرستانه رژيم پهلوي هزينه هاي فراواني جهت اضمحلال و نابودي فرهنگ هاي غير حاكم در ايران صرف گشته است از مهمترين اهداف شوونيستها تحريف تاريخ تركهاي ايران و از بين بردن زبان و فرهنگ و رسوم ملي و سنتي اين ملت بوده است. [/FONT]
[FONT=&quot]شوونيسيتها به وقت تحقير و استهزاء تركها ،آنهارا« ترك خر» خوانده و به وقت ايجاب مصالح و منافع نژادپرستانه « آذري» ناميده اند . نگارنده در اين بحث تنها با استناد به اسناد و كتيبه هاي باستاني ( و نه نظرات شخصي ) به بررسي اجمالي دو كلمه تركي و آذري مي پردازد .[/FONT]
[FONT=&quot]1-تركهاي ايران و واژه ترك در اسناد و كتيبه هاي تاريخي : قديمي ترين آثار و كتيبه هايي كه در آن از اقوام ترك پيرامون درياچه اورميه نام برده شده كتيبه هاي آشوري و سپس اورارتويي است بنا به نوشته « يامپولسكي » در كتيبه هاي آشوري سده چهارده قبل از ميلاد (3500 سال پيش )از تركها با نام « توروك» ياد شده و موطن اصلي آنان مناطق پيرامون درياچه اورميه ذكر شده است (3). البته اين اسناد نتيجه كاوشهاي باستاني تا چند سال اخير بوده و يافته هاي باستان شناسي در آينده و قرائت حدود 10000 لو حه ايلامي و سومري كه در دانشگاه « شيكاگو» انبار شده (4)پرده از تاريخ بر خواهد داشت .قرابت و هم ريشه بودن زبان تركها و سو مري ها اين احتمال را به يقين مبدل مي سازد كلمه ترك در منابع تاريخي به اشكال مختلف آمده از جمله در آثار«هرودوت»، « تارگيتا » در منابع علمي « تورخا » و منابع چيني «توكوئه» و «توركيش»(5) و در تورات از «يافث بن نوح» به عنوان پدر اتراك نام برده شده است نيز در منابع يوناني از قبايل تورك زبان سابيرها .كنگرلو ها ،هونها ،سكا هاو… به عنوان ساكنان غربي درياچه خزر نام برده شده است .[/FONT]
[FONT=&quot]2-كلمه »آذري»: از ابداعات كسروي مي باشد كه فقط جهت تحريف تاريخ و تامين منافع حاكميت وقت بوده است و اين كلمه از سوي شوونيستها به عنوان حربه اي براي انكار تاريخ تركها در آذربايجان بكار رفته است . شايد جالب باشد كه هم زمان» استا لين » نيز از اين ابداع كسروي كمال استفاده را برده است و با تغيير كلمه »ترك » از عنوان مليت به »آذري » در گذر نامه هاي آذربايجانيهاي شوروي سابق ،سعي درانكار يكي بودن آنان با همسا يه هاي ترك براي حفظ حاكميت استبدادي خود و جلو گيري از بروز هر گونه اتحاد يا ارتباط فرهنگي داشته باشد .[/FONT]
[FONT=&quot]تا به حال در هيچ كتيبه يا سند تاريخي به كلمه آذري آنهم به عنوان تبار و زبان يك ملت برخورد نشده و هيچ كدام از مدافعان نظريه كسروي در اين خصوص هيچ مدرك تاريخي ارائه نداده اند . [/FONT]
[FONT=&quot]البته شايد استناد كسروي در انتخاب اين كلمه (بنا به گفته حسينقلي كاتبي ) برخي منابع عربي بوده است ولي چنانكه خود پيروان كسروي مانند كاتبي هم معترفند لفظ « آذري » فقط از سده هاي سوم تا ششم هجري در منا بع عربي ذكر شده است پس قبل از آن تاريخ صحبتي از آذري به عنوان تبار و زبان قوم نبوده و در منا بع عربي هم اين كلمه نه به مفهوم تبار و زبان يك قوم بلكه به عنوان كوتاه شده كلمه »آذربايجان » مورد استفاده قرار گرفته است . عدم وجود اسناد تاريخي باعث توهم كسروي و پيروانش شده و گاه شلم شوربايي ساخته اند كه خود نيز در كار خويش مانده اند . اينان گاه سلجو قيان ،گاه غزنويان و مغولها و گاه صفويان را موجب ترك شدن تركهاي آذربايجاني مي دانند! اما هر كس كمترين اطلاعي از تاريخ داشته باشد به خوبي مي داند كه مغولها از چين تا غرب افريقا و از سيبر ي تا اقيانوس هند را تصرف كرده بودند و تمام و آسياي ميانه و ايران تحت سلطه خانهاي مغول بود(6) پس چرا مردم اين مناطق را نتوانسته اند ترك كنند ؟!! طبق آخرين آمارها در حال حاضر 270 ميليون نفر ترك زبان در وسعتي حدود20 ميليون كيلو متر مربع از جنوب سيبري و قلب بالكان تا شمال افغانستان و ايران و اناتولي زندگي مي كنند و زبان تركي از لحاظ تعداد و جمعيت پنجمين زبان دنيا و زبان اول جهان اسلام مي باشد. در پايان اميدوارم دوستان عزيز براي حمل كلمه روشنكر متحمل حداقل زحمت شده و با آگاهي و مطالعه مختصر در هر زمينه اي كه به خود حق اظهار نظر مي دهند ، چه سياسي و فرهنگي و چه ديني و اجتماعي نا خواسته پيرو مكتب افردي چون كسروي نشوند .[/FONT]
[FONT=&quot]منابع :[/FONT]
[FONT=&quot]×. بدنه اصلي مقاله از تحقيق « آقاي محمد عباسي » از نشريه چيچك مي باشد. [/FONT]
[FONT=&quot](1). احسان طبري ، آورند گان انديشه ي خطا ص 31[/FONT]
[FONT=&quot](2). جواد فاضل ،معصو مين چهارده گانه ص 289[/FONT]
[FONT=&quot](3). پرفسور زهتابي » ايران توركلارينين اسكي تاريخي» ,ص376[/FONT]
[FONT=&quot](4) »بار تولد» ، خاور شناسي در روسيه و اروپا ص35 [/FONT]
[FONT=&quot]شاپور رواساني ، جامعه بزرگ شرق ص158 [/FONT]
[FONT=&quot](5) دكتر هيئت،توركلرين فرهنگ تاريخينه بير با خيش ص17 . (6) رضا كسگين ، هويت ايراني و زبان تركي ص11[/FONT]
[FONT=&quot]نشریه ایشیق شماره یکم[/FONT]
 

مهندس خوش فکر

عضو جدید
کاربر ممتاز
رو تو حساب میکنم
در اسرع وقت یک مسئولیت متناسب بهت میدم
اگه دوست داشتی خودت انتخاب کن

[FONT=&quot]ترک یا آذری ؟[/FONT]
[FONT=&quot]دانشگاه عرصه برخورد و تبادل افكار قشري از جامعه است كه عليرغم گستردگي و تنوع فرهنگي و زباني و قومي، نمودي از داعييه روشنفكري و نوعي برتري فكري برخواسته از علم و منطق در رفتار و گفتار و تعامل اجتماعي آنها عيان است . در اين بين گاهي ساده نگري ناشي از روز مرگي با عث نو عي افت آشكار در برخورد با مسا ئل پيرامون مي شـود كه نخبه بودن جمع دانشجويي را زير سوال مي برد بخصوص اگر اين مسئله به صورت مكتوب يا در جمع هاي گوناگون تكرار شود .[/FONT]
[FONT=&quot]يكي از اين مسائل كه تقريبا هر روز بنوعي با آن برخورد مي كنيم ، مسئله ترك و فارس است كه براي دانشجويان خوابگاهي ملموس تر است .[/FONT]
[FONT=&quot]براي اكثر كساني كه حداقل مطالعه اي در تاريخ فرهنگ ايران داشته باشند نام «كسروي» آشناست ! كسروي روزگاري به شدت مبلغ پاك ديني بوده نا گزير كتابي بنام «ورجاوند بنياد»(اصول مقدسه )را براي بيان افكار انحرافي خود يا به عبارتي جهت تبليغ دين پاك،نژاد پاك،زبان پاك(لابد در مقابل دينها و نژاد ها و زبانهايي ناپاك ديگر)مي آورد و بارها ادعاي برانگيختگي (بعثت) مي نمايد (1) و به زعم خود پيامبر بوده است(2)شايد ذكر اينكه كسروي ديوان خواجه حافظ شيرازي و گلستان سعدي را با گيره!! (نه با دست .بخاطر نجاست !) در سخنرانيهاي خود در آتش مي انداخت خالي از لطف نباشد. حمايت رژيم وقت (پهلوي) از او باعث شد تا افكار و عقايدش به صورت گسترده منتشر شود. طي هفت دهه اخير متاسفانه به لحاظ وجود افكار شوونيستي و اجراي سياست هاي نژاد پرستانه رژيم پهلوي هزينه هاي فراواني جهت اضمحلال و نابودي فرهنگ هاي غير حاكم در ايران صرف گشته است از مهمترين اهداف شوونيستها تحريف تاريخ تركهاي ايران و از بين بردن زبان و فرهنگ و رسوم ملي و سنتي اين ملت بوده است. [/FONT]
[FONT=&quot]شوونيسيتها به وقت تحقير و استهزاء تركها ،آنهارا« ترك خر» خوانده و به وقت ايجاب مصالح و منافع نژادپرستانه « آذري» ناميده اند . نگارنده در اين بحث تنها با استناد به اسناد و كتيبه هاي باستاني ( و نه نظرات شخصي ) به بررسي اجمالي دو كلمه تركي و آذري مي پردازد .[/FONT]
[FONT=&quot]1-تركهاي ايران و واژه ترك در اسناد و كتيبه هاي تاريخي : قديمي ترين آثار و كتيبه هايي كه در آن از اقوام ترك پيرامون درياچه اورميه نام برده شده كتيبه هاي آشوري و سپس اورارتويي است بنا به نوشته « يامپولسكي » در كتيبه هاي آشوري سده چهارده قبل از ميلاد (3500 سال پيش )از تركها با نام « توروك» ياد شده و موطن اصلي آنان مناطق پيرامون درياچه اورميه ذكر شده است (3). البته اين اسناد نتيجه كاوشهاي باستاني تا چند سال اخير بوده و يافته هاي باستان شناسي در آينده و قرائت حدود 10000 لو حه ايلامي و سومري كه در دانشگاه « شيكاگو» انبار شده (4)پرده از تاريخ بر خواهد داشت .قرابت و هم ريشه بودن زبان تركها و سو مري ها اين احتمال را به يقين مبدل مي سازد كلمه ترك در منابع تاريخي به اشكال مختلف آمده از جمله در آثار«هرودوت»، « تارگيتا » در منابع علمي « تورخا » و منابع چيني «توكوئه» و «توركيش»(5) و در تورات از «يافث بن نوح» به عنوان پدر اتراك نام برده شده است نيز در منابع يوناني از قبايل تورك زبان سابيرها .كنگرلو ها ،هونها ،سكا هاو… به عنوان ساكنان غربي درياچه خزر نام برده شده است .[/FONT]
[FONT=&quot]2-كلمه »آذري»: از ابداعات كسروي مي باشد كه فقط جهت تحريف تاريخ و تامين منافع حاكميت وقت بوده است و اين كلمه از سوي شوونيستها به عنوان حربه اي براي انكار تاريخ تركها در آذربايجان بكار رفته است . شايد جالب باشد كه هم زمان» استا لين » نيز از اين ابداع كسروي كمال استفاده را برده است و با تغيير كلمه »ترك » از عنوان مليت به »آذري » در گذر نامه هاي آذربايجانيهاي شوروي سابق ،سعي درانكار يكي بودن آنان با همسا يه هاي ترك براي حفظ حاكميت استبدادي خود و جلو گيري از بروز هر گونه اتحاد يا ارتباط فرهنگي داشته باشد .[/FONT]
[FONT=&quot]تا به حال در هيچ كتيبه يا سند تاريخي به كلمه آذري آنهم به عنوان تبار و زبان يك ملت برخورد نشده و هيچ كدام از مدافعان نظريه كسروي در اين خصوص هيچ مدرك تاريخي ارائه نداده اند . [/FONT]
[FONT=&quot]البته شايد استناد كسروي در انتخاب اين كلمه (بنا به گفته حسينقلي كاتبي ) برخي منابع عربي بوده است ولي چنانكه خود پيروان كسروي مانند كاتبي هم معترفند لفظ « آذري » فقط از سده هاي سوم تا ششم هجري در منا بع عربي ذكر شده است پس قبل از آن تاريخ صحبتي از آذري به عنوان تبار و زبان قوم نبوده و در منا بع عربي هم اين كلمه نه به مفهوم تبار و زبان يك قوم بلكه به عنوان كوتاه شده كلمه »آذربايجان » مورد استفاده قرار گرفته است . عدم وجود اسناد تاريخي باعث توهم كسروي و پيروانش شده و گاه شلم شوربايي ساخته اند كه خود نيز در كار خويش مانده اند . اينان گاه سلجو قيان ،گاه غزنويان و مغولها و گاه صفويان را موجب ترك شدن تركهاي آذربايجاني مي دانند! اما هر كس كمترين اطلاعي از تاريخ داشته باشد به خوبي مي داند كه مغولها از چين تا غرب افريقا و از سيبر ي تا اقيانوس هند را تصرف كرده بودند و تمام و آسياي ميانه و ايران تحت سلطه خانهاي مغول بود(6) پس چرا مردم اين مناطق را نتوانسته اند ترك كنند ؟!! طبق آخرين آمارها در حال حاضر 270 ميليون نفر ترك زبان در وسعتي حدود20 ميليون كيلو متر مربع از جنوب سيبري و قلب بالكان تا شمال افغانستان و ايران و اناتولي زندگي مي كنند و زبان تركي از لحاظ تعداد و جمعيت پنجمين زبان دنيا و زبان اول جهان اسلام مي باشد. در پايان اميدوارم دوستان عزيز براي حمل كلمه روشنكر متحمل حداقل زحمت شده و با آگاهي و مطالعه مختصر در هر زمينه اي كه به خود حق اظهار نظر مي دهند ، چه سياسي و فرهنگي و چه ديني و اجتماعي نا خواسته پيرو مكتب افردي چون كسروي نشوند .[/FONT]
[FONT=&quot]منابع :[/FONT]
[FONT=&quot]×. بدنه اصلي مقاله از تحقيق « آقاي محمد عباسي » از نشريه چيچك مي باشد. [/FONT]
[FONT=&quot](1). احسان طبري ، آورند گان انديشه ي خطا ص 31[/FONT]
[FONT=&quot](2). جواد فاضل ،معصو مين چهارده گانه ص 289[/FONT]
[FONT=&quot](3). پرفسور زهتابي » ايران توركلارينين اسكي تاريخي» ,ص376[/FONT]
[FONT=&quot](4) »بار تولد» ، خاور شناسي در روسيه و اروپا ص35 [/FONT]
[FONT=&quot]شاپور رواساني ، جامعه بزرگ شرق ص158 [/FONT]
[FONT=&quot](5) دكتر هيئت،توركلرين فرهنگ تاريخينه بير با خيش ص17 . (6) رضا كسگين ، هويت ايراني و زبان تركي ص11[/FONT]
[FONT=&quot]نشریه ایشیق شماره یکم[/FONT]

جابه.
اطلاعات خوبی بود.
منظورتون احمد کسروی که نیست............:gol:
 

E.lahe

عضو جدید
کاربر ممتاز
جابه.
اطلاعات خوبی بود.
منظورتون احمد کسروی که نیست............:gol:
دقیقا دقیقا دقیقا خود نامرد خودفروختشه :w16: که شده پیامبر بعضیییییییها:w12:
ولی خدا رو شکر که یکی به اسم پورپیرا دربرابرش قد علم کرده :w15:
 

مهرگا

عضو جدید
رو تو حساب میکنم
در اسرع وقت یک مسئولیت متناسب بهت میدم
اگه دوست داشتی خودت انتخاب کن

[FONT=&quot]ترک یا آذری ؟[/FONT]
[FONT=&quot]دانشگاه عرصه برخورد و تبادل افكار قشري از جامعه است كه عليرغم گستردگي و تنوع فرهنگي و زباني و قومي، نمودي از داعييه روشنفكري و نوعي برتري فكري برخواسته از علم و منطق در رفتار و گفتار و تعامل اجتماعي آنها عيان است . در اين بين گاهي ساده نگري ناشي از روز مرگي با عث نو عي افت آشكار در برخورد با مسا ئل پيرامون مي شـود كه نخبه بودن جمع دانشجويي را زير سوال مي برد بخصوص اگر اين مسئله به صورت مكتوب يا در جمع هاي گوناگون تكرار شود .[/FONT]
[FONT=&quot]يكي از اين مسائل كه تقريبا هر روز بنوعي با آن برخورد مي كنيم ، مسئله ترك و فارس است كه براي دانشجويان خوابگاهي ملموس تر است .[/FONT]
[FONT=&quot]براي اكثر كساني كه حداقل مطالعه اي در تاريخ فرهنگ ايران داشته باشند نام «كسروي» آشناست ! كسروي روزگاري به شدت مبلغ پاك ديني بوده نا گزير كتابي بنام «ورجاوند بنياد»(اصول مقدسه )را براي بيان افكار انحرافي خود يا به عبارتي جهت تبليغ دين پاك،نژاد پاك،زبان پاك(لابد در مقابل دينها و نژاد ها و زبانهايي ناپاك ديگر)مي آورد و بارها ادعاي برانگيختگي (بعثت) مي نمايد (1) و به زعم خود پيامبر بوده است(2)شايد ذكر اينكه كسروي ديوان خواجه حافظ شيرازي و گلستان سعدي را با گيره!! (نه با دست .بخاطر نجاست !) در سخنرانيهاي خود در آتش مي انداخت خالي از لطف نباشد. حمايت رژيم وقت (پهلوي) از او باعث شد تا افكار و عقايدش به صورت گسترده منتشر شود. طي هفت دهه اخير متاسفانه به لحاظ وجود افكار شوونيستي و اجراي سياست هاي نژاد پرستانه رژيم پهلوي هزينه هاي فراواني جهت اضمحلال و نابودي فرهنگ هاي غير حاكم در ايران صرف گشته است از مهمترين اهداف شوونيستها تحريف تاريخ تركهاي ايران و از بين بردن زبان و فرهنگ و رسوم ملي و سنتي اين ملت بوده است. [/FONT]
[FONT=&quot]شوونيسيتها به وقت تحقير و استهزاء تركها ،آنهارا« ترك خر» خوانده و به وقت ايجاب مصالح و منافع نژادپرستانه « آذري» ناميده اند . نگارنده در اين بحث تنها با استناد به اسناد و كتيبه هاي باستاني ( و نه نظرات شخصي ) به بررسي اجمالي دو كلمه تركي و آذري مي پردازد .[/FONT]
[FONT=&quot]1-تركهاي ايران و واژه ترك در اسناد و كتيبه هاي تاريخي : قديمي ترين آثار و كتيبه هايي كه در آن از اقوام ترك پيرامون درياچه اورميه نام برده شده كتيبه هاي آشوري و سپس اورارتويي است بنا به نوشته « يامپولسكي » در كتيبه هاي آشوري سده چهارده قبل از ميلاد (3500 سال پيش )از تركها با نام « توروك» ياد شده و موطن اصلي آنان مناطق پيرامون درياچه اورميه ذكر شده است (3). البته اين اسناد نتيجه كاوشهاي باستاني تا چند سال اخير بوده و يافته هاي باستان شناسي در آينده و قرائت حدود 10000 لو حه ايلامي و سومري كه در دانشگاه « شيكاگو» انبار شده (4)پرده از تاريخ بر خواهد داشت .قرابت و هم ريشه بودن زبان تركها و سو مري ها اين احتمال را به يقين مبدل مي سازد كلمه ترك در منابع تاريخي به اشكال مختلف آمده از جمله در آثار«هرودوت»، « تارگيتا » در منابع علمي « تورخا » و منابع چيني «توكوئه» و «توركيش»(5) و در تورات از «يافث بن نوح» به عنوان پدر اتراك نام برده شده است نيز در منابع يوناني از قبايل تورك زبان سابيرها .كنگرلو ها ،هونها ،سكا هاو… به عنوان ساكنان غربي درياچه خزر نام برده شده است .[/FONT]
[FONT=&quot]2-كلمه »آذري»: از ابداعات كسروي مي باشد كه فقط جهت تحريف تاريخ و تامين منافع حاكميت وقت بوده است و اين كلمه از سوي شوونيستها به عنوان حربه اي براي انكار تاريخ تركها در آذربايجان بكار رفته است . شايد جالب باشد كه هم زمان» استا لين » نيز از اين ابداع كسروي كمال استفاده را برده است و با تغيير كلمه »ترك » از عنوان مليت به »آذري » در گذر نامه هاي آذربايجانيهاي شوروي سابق ،سعي درانكار يكي بودن آنان با همسا يه هاي ترك براي حفظ حاكميت استبدادي خود و جلو گيري از بروز هر گونه اتحاد يا ارتباط فرهنگي داشته باشد .[/FONT]
[FONT=&quot]تا به حال در هيچ كتيبه يا سند تاريخي به كلمه آذري آنهم به عنوان تبار و زبان يك ملت برخورد نشده و هيچ كدام از مدافعان نظريه كسروي در اين خصوص هيچ مدرك تاريخي ارائه نداده اند . [/FONT]
[FONT=&quot]البته شايد استناد كسروي در انتخاب اين كلمه (بنا به گفته حسينقلي كاتبي ) برخي منابع عربي بوده است ولي چنانكه خود پيروان كسروي مانند كاتبي هم معترفند لفظ « آذري » فقط از سده هاي سوم تا ششم هجري در منا بع عربي ذكر شده است پس قبل از آن تاريخ صحبتي از آذري به عنوان تبار و زبان قوم نبوده و در منا بع عربي هم اين كلمه نه به مفهوم تبار و زبان يك قوم بلكه به عنوان كوتاه شده كلمه »آذربايجان » مورد استفاده قرار گرفته است . عدم وجود اسناد تاريخي باعث توهم كسروي و پيروانش شده و گاه شلم شوربايي ساخته اند كه خود نيز در كار خويش مانده اند . اينان گاه سلجو قيان ،گاه غزنويان و مغولها و گاه صفويان را موجب ترك شدن تركهاي آذربايجاني مي دانند! اما هر كس كمترين اطلاعي از تاريخ داشته باشد به خوبي مي داند كه مغولها از چين تا غرب افريقا و از سيبر ي تا اقيانوس هند را تصرف كرده بودند و تمام و آسياي ميانه و ايران تحت سلطه خانهاي مغول بود(6) پس چرا مردم اين مناطق را نتوانسته اند ترك كنند ؟!! طبق آخرين آمارها در حال حاضر 270 ميليون نفر ترك زبان در وسعتي حدود20 ميليون كيلو متر مربع از جنوب سيبري و قلب بالكان تا شمال افغانستان و ايران و اناتولي زندگي مي كنند و زبان تركي از لحاظ تعداد و جمعيت پنجمين زبان دنيا و زبان اول جهان اسلام مي باشد. در پايان اميدوارم دوستان عزيز براي حمل كلمه روشنكر متحمل حداقل زحمت شده و با آگاهي و مطالعه مختصر در هر زمينه اي كه به خود حق اظهار نظر مي دهند ، چه سياسي و فرهنگي و چه ديني و اجتماعي نا خواسته پيرو مكتب افردي چون كسروي نشوند .[/FONT]
[FONT=&quot]منابع :[/FONT]
[FONT=&quot]×. بدنه اصلي مقاله از تحقيق « آقاي محمد عباسي » از نشريه چيچك مي باشد. [/FONT]
[FONT=&quot](1). احسان طبري ، آورند گان انديشه ي خطا ص 31[/FONT]
[FONT=&quot](2). جواد فاضل ،معصو مين چهارده گانه ص 289[/FONT]
[FONT=&quot](3). پرفسور زهتابي » ايران توركلارينين اسكي تاريخي» ,ص376[/FONT]
[FONT=&quot](4) »بار تولد» ، خاور شناسي در روسيه و اروپا ص35 [/FONT]
[FONT=&quot]شاپور رواساني ، جامعه بزرگ شرق ص158 [/FONT]
[FONT=&quot](5) دكتر هيئت،توركلرين فرهنگ تاريخينه بير با خيش ص17 . (6) رضا كسگين ، هويت ايراني و زبان تركي ص11[/FONT]
[FONT=&quot]نشریه ایشیق شماره یکم[/FONT]
سلام.منم دوست دارم اطلاعات بیشتری در مورد فرهنگ اذربایجان بدونم و هر کمکی از دستم بر میاد انجام بدم.
 

kabose 2

اخراجی موقت
سلام.منم دوست دارم اطلاعات بیشتری در مورد فرهنگ اذربایجان بدونم و هر کمکی از دستم بر میاد انجام بدم.

هر کمکی که از دستمون بربیاد در خدمتیم
خیلی خوش اومدین
انشا... اوقات مفیدی رو دور هم داشته باشیم

ولی بد نیست پستهایی که قبلا گذاشته شده مطالعه اجمالی داشته باشید
بعضا نظرات ومطالب مفیدی بین پستای قدیمی گذاشته شده که بد نیست یه نگاهی بندازید
 

A&S

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدارو شکر مثل اینکه تاپیک دوباره راه افتاد
 

A&S

عضو جدید
کاربر ممتاز
موسیقی

موسیقی

هئراتی (حیراتی)
ازگروه خانواده « راست » محسوب شده و درمایه « دو» و لاد « راست » اجرا می شود، این موغام تعدادی ازملودی های دستگاه « ماهورهندی » را در مجموعه ترکیب خود جای داده است و دارای میزان 4/2 می باشد.
« هئراتی » نیک بینی ، مردانگی و روحیۀ قهرمانی را در شنونده پدیدارمی سازد.

آراز باری
این موغام براساس لاد « شور» تنظیم گردیده و دارای میزان 4/3 می باشد .
تأثیرات روحی و روانی آن ، خواص شاعرانه و خوش بینی است .
سید شوشنیسکی درخواندن « آراز باری » شهرت و مهارت بسیاری کسب نموده بود .

مانی
موسیقی شناسان آذربایجان این موغام ضربی را « عثمانی » نیز نامیده اند ، این موغام از سری موغام های ضربی مبتنی بر لاد « شور» محسوب می شود و دارای میزان 4/2 است .
« مانی » براساس بایاتی ها و نظایر آن که از یادگارهای دیرینۀ مردم آذربایجان هستند تنظیم می شود .

سمای شمس ( سماء شمس ) ، ( سیمای شمس )
این موغام بر اساس لاد « شور» اجرا می شود ، « سماء شمس » علاوه بر دارا بودن عنوان موغام مستقل ضربی ، به شکل شعبۀ اوج نیز در موغام « شور» به اجرا در می آید .
دراجرای دستگاه « شور» بعد از اجرای « سماء شمس » به شعبه های « حجاز» و « سارنج » می رسیم که در موغام ضربی مستقل « سماء شمس » نیزشعبه های
« حجاز» و « سارنج » به آن علاوه می گردند .
این موغام در مقایسه با سایر موغام های ضربی حجیم می باشد و این به لحاظ الحاق شعبات « حجاز» و « سارنج » درآن است .
میرمحسن نواب « سماء شمس » را یکی از موغام های مشهور قرن 19 . م محسوب داشته است .
تأثیرات روحی و روانی این موغام موجب پدیداری اوقات شاعرانه ، احساسات توأم با شور و هیجان و تلاطم احوال می شود .
یکی دیگراز ویژگی های این موغام ضرورت خواندن تصنیف در بخش پایانی آن است .

منصوریه
این موغام بر اساس لاد « چهارگاه » ساخته شده است ، « منصوریه » یا به موغام ضربی مستقل و یا بصورت شعبه ای « زیر» در مجموعه دستگاه
« چهارگاه » اجرا می شود و درهمه حال « منصوریه » با « چهارگاه » پیوندی
ناگسستنی دارد .
این موغام دارای خصوصیات و تأثیرات روحی قهرمانی و مبارزه می باشد .
گاهی در موغام ضربی « منصوریه » از شعبه « عزال » نیز استفاده می شود .

اوشاری
براساس لاد « شوشتر» تنظیم شده و دارای میزان 4/2 می باشد .
این موغام درآفرینش موسیقی منظوم « آشیق های » آذربایجان بسیار مؤثر بوده و از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد.
« اوشاری » لحن شعبه های « شوشتر» را دارا بوده و به لحاظ تأثیرات ارتقای عظمت و شکوه و تعالی روح انسان را در پی دارد .

حیدری
براساس لاد « شوشتر» تنظیم شده و دارای میزان 4/2 می باشد و در مقایسه با دیگر موغام های ضربی حجم کمتری دارد .
« حیدری » در عصر 19 . م از موغام های محبوب مردم آذربایجان محسوب
می گردید .

قره باغ شکسته سی ( قارا باغ شکسته سی )
در موسیقی آذربایجان « شکسته » جایگاه والایی دارد ، این « شکسته ها » از قرن 19. م به عنوان موغام های ضربی گسترش و محبوبیت بسیار یافته اند .
« شکسته » ابتدا در موسیقی آشیق پدید آمده و انواع واریانت آن ساخته شده است در منظوم آشیق ها انواع مختلف « شکسته » با اسامی « بادام شکسته سی »
« شیروان شکسته سی » ، « کرم شکسته سی » ، « ترابی شکسته سی »
« قازاق شکسته سی » وجود دارند .
این موغام ( قره باغ شکسته سی ) براساس لاد « سه گاه » ساخته شده است .
در اجرای « قره باغ شکسته سی » متن عبارات موسیقی بصورتی پیوسته و با صدای ممتد خوانده می شود .
دراین موغام ها آتش عشق و محبت و درد فراق ، آزار و اذیت محبوب و اظطراب و حتی امیدواری وصل او به نمایش در می آید .
این موغام حزین و دارای احساسات عشق عمیق و هیجان زیاد می باشد .

کسمه شکسته
این موغام براساس لاد « سه گاه » ساخته شده است ، دراجرای «کسمه شکسته» عبارات موسیقی به شکل منقطع و بریده ، بریده وبا فواصل ارائه می گردد .
خادمین موسیقی به جهت ویژگی اجرای « کسمه شکسته » نام ( کسمه) را برآن نهاده اند ، این موغام نیز دارای احساسات عمیق و هیجان زیاد می باشد .

شیروان شکسته سی
این موغام نیز بر اساس لاد « سه گاه » بوده و درموسیقی آشیق زیاد اجرا می شود این موغام شباهت زیادی به موغام « قره باغ شکسته سی » دارد .
امروزه این موغام کمتر اجرا می شود ولی در بین آشیق ها محبوبیت خاصی دارد و اجرای این موغام در کنسرت ها و مجالس حالت عرفانی می آفریند .
 
آخرین ویرایش:

A&S

عضو جدید
کاربر ممتاز
ریتمیک موغاملار

ریتمیک موغاملار

ریتمیک موغاملار ( ضربی موغاملار)
موغام های ضربی نمونه های متداولی ازموسیقی حرفه ای مردم آذربایجان است و مانند سایر دستگاه های موغام در اشکال مستقل تنظیم شده اند و خصوصیات ویژه ای دارند .
ماهیت موغام های ضربی ازنام آنها به خوبی آشکارمی گردد ، آلات ضربی در گروه همنوازی و دربین سایرآلات گروه نوازنده از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و نقش ارزنده ای را بعهده دارند .
موغام های ضربی برخلاف دیگرموغام ها « ریتم » آزادی ندارند و حتی آهنگ آواز خواننده نیزتابع فنون میزان دقیق می باشد و آزادی برگشت های ریتمیک ملودیا و موزونی ضربه ها ( منظم و دقیق ) بی شکل ، در شکل گیری این نوع موغام نقش اساسی را ایفا نموده است .
اصولا درهمه موغام های ضربی ، صدای ثابت ، همان صدای پرده « مایه » خواهد بود و در انتهای این موغام ها ، ملودیا همانند حالت اولیه در منطقه صوتی پائین به « مایه » برمی گردد .
در قرن 19. م انواع موغام های ضربی متجاوز از 18 عدد بوده و نام برخی از آنها بدین شرح می باشد :
1ـ کرمی 2ـ عثمان گرایی 3ـ قریبی 4ـ قارا کورد
5ـ آرازباری 6ـ بایاتی 7ـ عثمانلی 8ـ جیغاتایی
9ـ اوشاری 10ـ شکسته شیروان 11ـ شکسته فارس 12ـ قاراباغ شکسته سی
13ـ عشیران 14ـ کسمه شکسته 15ـ کشیش اوغلی 16ـ حیدری
17ـ آشیقی 18ـ باغلاما و ...
درمتن موغام های ضربی مانند سایرموغام ها ازغزلیات شاعران آذری زبان گرانقدری مانند نظامی گنجوی ، عماد الدین نسیمی ، فضولی ، سید عظیم شیروانی نباتی ، صمد وورغون ، علی آقا واحد و ... و گاهی از بایاتی و قوشماهای خاص آذربایجان استفاده می شود .
ازعواملی که برزیبایی موسیقی آذربایجان می افزایند می توان به همین موغام های ضربی اشاره کرد ، این موغام ها در موسیقی دیگرملل نیز وجود دارد ولی در موسیقی آذربایجان چنان این موغام ها انکشاف می شوند که هر خواننده ای نمی توانداز عهده این موغام ها برآید .
 

A&S

عضو جدید
کاربر ممتاز
دشتی ، بایات کورد ، شاهناز

دشتی ، بایات کورد ، شاهناز

دشتی
این موغام براساس لاد « شور» پایه ریزی شده است ، « دشتی » در نوشته های قدیمی موسیقی آذربایجان بعنوان شعبه مطرح گردیده ودرمجموعه موغام « شور» قرار می گیرد .
موغام « دشتی » با شعبه های زیربیان شده است :
مایه دشتی ، جیدایی ، گبری .
درحال حاضرموغام « دشتی » را با شعبه ها و گوشه های زیراجرا می کنند :
مایه ، آیریلق ، گبری ، بایات کورد ، دشتی آیاق .
این موغام به خاطراحوال سست و طلب آرامش جایگاه مناسب مانند موغام های دیگربرای خود در موسیقی آذربایجان باز نکرده است ولی درموسیقی فارسی زیاد استفاده می شود .

بایات کورد
این موغام ازمنسوبین عائله « شور» می باشد . سابقأ « بایات کورد » را یکی ازشعبات دستگاه « شور» محسوب می کردند اما به مرور زمان ، جایگاه موغام مستقل کوچکی را احراز نموده است .
این موغام حالات غم و اندوه و پریشانی و غرق شدن دربحرتفکر را در روح و روان آدمی پدیدار می سازد .
« بایات کورد »را با شعبه های زیرمعرفی می کنند :
بایات کورد ، بایات عجم ، بایات کورد آیاق .
درحال حاضر« بایات کورد » را با شعبه ها و گوشه های زیرنیز اجرا می کنند :
امیری ، مایه ، بایات قاجار، آذربایجان ، بایات عجم ، بایات کورد آیاق .

شاهناز
یکی ازموغام های کم حجمی است که درموسیقی آذربایجان بصورت گسترده مورد استفاده قرارمی گیرد.
میرمحسن نواب در کتاب « وضوح الارقام » ، « شاهناز» را درگروه دستگاهها ارائه داده و مجموعه ترکیب آن را با شعبه ها و گوشه های زیربیان کرده است :
درآمد شاهناز، عشاق شاهناز، سلمک ، مویه، لیلی ومجنون ، ابوالچپ ، شاه ختایی
آذربایجان ، عراق ، حجاز .
همین موسیقی شناس از « شاهناز» بعنوان شعبه ای در دستگاه های « راست »
« ماهور» ، « رهاوی » ، « چهارگاه » و « نوا » نیزنام برده است ، امروزه
« شاهناز» ازفرم دستگاه درآمده و بصورت موغام کوچک و در گروه عائله موغام « شور» قرار گرفته است ، علاوه براین« شاهناز» بعنوان شعبه ای با نام
« شور شاهناز» در دستگاه موغام « شور» نیزاجرا می شود .
موغام « شاهناز» را با شعبه های زیر بیان می کنند :
شاهناز ، دیلکش ، زیل شاهناز .
« شاهناز» درکنار نام برخی شعبه ها نیز بکار می رود مثلا « شاه شاهناز» یا
« کورد شاهناز» و ...
درحال حاضر« شاهناز» را با شعبه ها و گوشه های زیر نیزاجرا می کنند :
برداشت ، زیل شاهناز، دیلکش ، کوردو، حجاز، آشیری شاهناز، زیرشاهنازآیاق .
 

A&S

عضو جدید
کاربر ممتاز
رهاب ، قاتار ، همایون

رهاب ، قاتار ، همایون

رها ب
« رهاب » ازموغام « رهاوی» که یکی ازموغام های 12 گانه مردم خاور نزدیک است ، بوجود آمده و این یکی از دلایل قدمت « رهاب » محسوب می شود بعلاوه « رهاب » موغام کوچکی ازعائله « شور» می باشد.
میرمحسن نواب در« وضوح الارقام » دستگاه « رهاوی» را با 24 شعبه و گوشه زیر نشان داده است :
1ـ رهاب 2ـ همایون 3ـ ترکیب 4ـ عزال
5ـ بایات تورک 6ـ بایات قاجار 7ـ زمین خارا 8ـ ماورالنهر
9ـ بال کبوتر 10ـ حجاز 11ـ بغدادی 12ـ شهناز
13ـ آذربایجان 14ـ عراق 15ـ عشیران 16ـ زنگ شتر
17ـ عثمانی 18ـ بایات کورد 19ـ بایات شیراز 20ـ حاجی یونی
21ـ سارنج 22ـ شوشتر 23ـ مثنوی ثقیل 24ـ سوز و گداز
این موغام درجلسات موسیقی که به رهبری عوزییرحاجی بیگ اوف برگزار
می شد به صورت زیرثبت شده است :
امیری ، رهاب ، بایات فعلی ، مسیحی ، عراق ، حسینی ، پنجگاه ، راک هندی ، راک عبدالهی ، رهاب .
درحال حاضر« رهاب » را با شعبه ها و گوشه های زیر نیز اجرا می کنند :
برداشت (امیری) ، شکسته فارس ، عراق ، قرایی ، مسیحی ، رهاب آیاق.
البته ترکیب زیرنیز اجرا می شود :
امیری ، مایه ، مسیحی ، مبرغه ، گونش ، عراق ، روهاب آیاق .

قاتار
موغام کوچک « قاتار» مشابهت زیادی با دستگاه « ماهورهندی » دارد ، برخی نظریه ها براین مبتنی است که این موغام از بهم پیوستن 3 شعبه با نام های زیر حاصل می شود :
قاتار( درزیر) ـ مایه قاتار(عشاق از ماهورهندی ) ـ قاتار( درزیر)
نتیجه حاصل از بررسی ترکیب فوق نشان می دهد که دراین موغام 3 شعبه با
تن های ( زیر ـ بم ـ زیر ) وجود دارد .
کوک موغام « قاتار» همانند « ماهورهندی » در مایه « دو» می باشد و این کوک در دستگاه های « ماهور هندی » و « قاتار» از گذشته های دور تا عصر حاضر دوام یافته و تغیری نکرده است .
این موغام به لحاظ تأثیرات روحی و روانی اش درشنونده احساس جوانی ، خوش بینی و مردانگی را پدید می آورد .
« چوبان بایاتی » از منسوبین موغام « قاتار» است و آن را « قاتارـ بایاتی » می نامند .
برخی از اساتید موسیقی شعبه های زیردر مورد « قاتار» در نظردارند :
برداشت ، عشاق (بم) ، حسینی ، شکسته ، زیل قاتار، قاتارآیاق .

همایون
عوزییرحاجی بیگ اوف درمقایسه موغام « همایون » با موغام « شوشتر» می نویسد « همایون » به لحاظ تأثیرات روحی روانی از« شوشتر» برتربوده و غم و اندوه بیشتری در شنونده پدید می آورد ، براستی نیز موغام « همایون » به اعتبارمضمون خویش اثری لیریک و دراماتیک محسوب شده و اجرای آن توأم با آواز وبداهه نوازی وبدیهه خوانی بوده واحساسات ، محبت ، اظطراب و آرزوهای خوشبختی دو دلداده را نشان می دهد .
دربررسی اجرای ترکیب نمونه های قدیمی دستگاه « همایون » ملاحظه می گردد که برخلاف معمول ، شعبه « برداشت » وجود ندارد و دستگاه یکسره با « مایه همایون » آغاز می گردد اما این نقیصه نیزبه همت موسیقی شناسان آذربایجان برطرف شده است و امروزه اجرای موغام « همایون » با « برداشت » توأم می باشد .
درجلسات موسیقی که به رهبری عوزییرحاجی بیگ اوف تشکیل می شد این موغام را با شعبه ها و گوشه های زیر معرفی کرده اند :
برداشت ، همایون ، فعلی ، شوشتر ، ترکیب ، عزال ، کیچیک مثنوی ، همایون آیاق
درحال حاضر با شعبه ها و گوشه های زیر موغام « همایون » را اجرا می کنند :
برداشت ، مایه ، فعلی ، مثنوی ، ترکیب ، بیداد ، عزال ، مخلوط ، شکسته ، دلربا
بختیاری ، همایون آیاق .
 

A&S

عضو جدید
کاربر ممتاز
بایات شیراز ، شوشتر

بایات شیراز ، شوشتر

بایات شیراز
ازموغام های اساسی موسیقی آذربایجان بشمارمی آید ، عوزییرحاجی بیگ اوف معتقد است موغام « بایات شیراز» حالات غم و اندوه را پدید می آورد ، ولی بعضی از موسیقی شناسان معاصر« بایات شیراز» را عامل پیدایش غم و اندوه نمی دانند زیرا ترکیب ساختمان « بایات شیراز» امروزی دارای ملودی های رنگارنگ است .
موغام « بایات شیراز» را به لحاظ تأثیرات احساسی و روان بودن موسیقی آن
« عروس موغام ها » می دانند .
نام این موغام در زمان های قدیم « بایات اصفهان » بوده و در شورای موغام که به رهبری عوزییرحاجی بیگ اوف برگزار می شد این موغام را با نام « بایات اصفهان » ذکر کرده و شعبه ها و گوشه های زیر را معرفی کرده اند :
مایه بایات شیراز ، بایات اصفهان ، ابوالچپ ، آذربایجان ، بایات کورد ، حاجی یونی ، دشتی ، قاتار ، عزال ، بایات شیراز .
دستگاه « بایات شیراز» در میان مردم آذربایجان از جایگاه ویژه ای برخودار است و بسیاری از رنگ ها و تصانیف و ماهنی های لیریک مردمی براساس این موغام تنظیم شده اند .
مجموعه موغام « بایات شیراز» درحال حاضر با شعبه ها و گوشه های زیر معرفی می شود :
برداشت ، مایه ، نشیب و فراز، بایات اصفهان ، بایات شیراز(زیل) ، خاوران ، عزال ، دلربا ، بایات شیراز آیاق .
البته این موغام را با ترکیب زیر را نیز اجرا می کنند :
برداشت ، مایه ، نشیب و فراز ، ایناد ، اصفهانک ، بایات اصفهان ، ترکیب ، زیل بایات شیراز ، خاوران ، عزال ، دلربا ، مایه آیاق .

شوشتر
عوزییرحاجی بیگ اوف می نویسد موغام « شوشتر» حالت غم و اندوه را درشنونده پدید می آورد.
گوش دادن به این موغام موجب ظهورحالت تفکرمی گردد .
« شوشتر» یکی ازهفت دستگاه اساسی موسیقی آذربایجان محسوب می شود همچنین موغام ضربی « اوشاری » و « حیدری » براساس این موغام ساخته
شده اند .
درجلسات موسیقی که به رهبری عوزییرحاجی بیگ اوف تشکیل می شد این موغام با شعبه ها و گوشه های زیربیان شده است :
امیری ، شوشتر، شوشترک ، ترکیب ، شوشتر، سارنج ، مثنوی ، شوشتر .
شعبه ها وگوشه های موغام « شوشتر» درموسیقی معاصر آذربایجان عبارتند از :
برداشت (امیری) ، شوشتر، فعلی ، ترکیب ، شوشترآیاق .
البته ترکیب زیر را نیز اجرا می کنند :
امیری ، مایه ، بم شوشتر، بالاجا شوشتر، ترکیب ، مثنوی .
در دستگاه « شوشتر» و شعبه های آن ، به لحاظ کمی حجم از تصنیف و رنگ استفاده کمتری می شود و این یکی از ویژگی های « شوشتر» است .


 

E.lahe

عضو جدید
کاربر ممتاز
A&S ، بچه این مطالب رو از کجا کش رفتی ؟:w12:
ای ول داری :w30::heart::love:

خفن خوف بیدند مطالبت !

قاسئم عالیموف رو عشه !!! :w14:

یــــــــــــــــــــــــــــــَک دستگاهی عوض میکنه که آدم هنگ میکنه !!:w16::eek:
 

A&S

عضو جدید
کاربر ممتاز
A&S ، بچه این مطالب رو از کجا کش رفتی ؟:w12:
ای ول داری :w30::heart::love:

خفن خوف بیدند مطالبت !

قاسئم عالیموف رو عشه !!! :w14:

یــــــــــــــــــــــــــــــَک دستگاهی عوض میکنه که آدم هنگ میکنه !!:w16::eek:
قابیلی یوخیدی
خوشحالام کی سوئیدوز:gol:
 

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
:w42::w14::w14::w42::w16:

میرحسین اعدامت هم کردند تو زندون ؟!! :w12:

جیب بری و تیغ زنی و خط انداختن و اینا هم یاد گرفتی دیگه ؟ :w02:
آره الهه دو سه بار اعدامم کردند نامردا :cry::cry:

هر خلافی بگی الان بلدم :D

آبجی هر کی رو خواستی بفرستی هوا به ما اعلام کن فقط
حله؟

ای بابا خودم که دارم اسپم میزنم

بچه ها فعالیتتون رو ادامه بدین
 

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
آره
فقط بگو چه خبره؟

چشم
ببین ما جمعی از بچه های ترک عاشق آذربایجان اینجا دور هم جمع شدیم ویه فعالیتهایی رو انجام میدیم مثلا:



1. تلاش در شناساندن فرهنگ اصیل ترکی
2. تلاش در رفع ابهامات تاریخی در مورد نژاد و سابقه تاریخی ملت ترک ایران
3. تلاش در رمینه گسترش مکالمه و نوشتن به رسم ااخط و زبان اصیل ترکی (زبان شناسی)
4. ذکر مشکلات و موفقیتهای روز مردم مناطق ترک نشین ایران در همه زمینه های اجتماعی
5. ممنوع بودن هر گونه کنکاش و ابراز نظر در مورد قومیتها و نژادهای دیگر ایرانی
6. شناساندن موسیقی اصیل آذری
7. تلاش در شناسایی ابنیه و تفرجگاههای مناطق ترک نشین ایران و جهان (جغرافیا شناسی)
8. فعالیتهای علمی و فناوریهای روز جامع که حالت عمومی داشته باشد
9. حفظ یکپارچگی و وحدت میان اعضا تاپیک وتلاش در شناسایی اهداف و فعالیتهای تاپیک به بقیه اعضا ترک باشگاه و غیرباشگاه


حله؟
 

Nayere

عضو جدید
چشم
ببین ما جمعی از بچه های ترک عاشق آذربایجان اینجا دور هم جمع شدیم ویه فعالیتهایی رو انجام میدیم مثلا:



1. تلاش در شناساندن فرهنگ اصیل ترکی
2. تلاش در رفع ابهامات تاریخی در مورد نژاد و سابقه تاریخی ملت ترک ایران
3. تلاش در رمینه گسترش مکالمه و نوشتن به رسم ااخط و زبان اصیل ترکی (زبان شناسی)
4. ذکر مشکلات و موفقیتهای روز مردم مناطق ترک نشین ایران در همه زمینه های اجتماعی
5. ممنوع بودن هر گونه کنکاش و ابراز نظر در مورد قومیتها و نژادهای دیگر ایرانی
6. شناساندن موسیقی اصیل آذری
7. تلاش در شناسایی ابنیه و تفرجگاههای مناطق ترک نشین ایران و جهان (جغرافیا شناسی)
8. فعالیتهای علمی و فناوریهای روز جامع که حالت عمومی داشته باشد
9. حفظ یکپارچگی و وحدت میان اعضا تاپیک وتلاش در شناسایی اهداف و فعالیتهای تاپیک به بقیه اعضا ترک باشگاه و غیرباشگاه

حله؟

بعد هم تو تاپيك ها خوندم كه نوشته بودن اينجا رو نمي ذاريم ببندن و از اين حرفا
چرا بايد بسته شه؟
 
آخرین ویرایش:

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
چرا بايد بسته شه؟



اینکه چرا باید بسته شه از آرامش بپرس
میگن که فعالیتهای غیرمجاز میکردید
حوب این روندی که اینجا داریم ادامه میدیم از این اتهامات مبراست و واسه همین میتونیم به فعالیتمون ادامه بدیم
 
آخرین ویرایش:
بالا