جملاتی از کتاب 4 اثر از فلورانس اسکاول شین

simafrj

عضو جدید
کاربر ممتاز
آنچه در عبادت می طلبید یقین بدانید که آنرا یافته اید و به شما عطا خواهد شد.

انسان تنها آن چیزی را می تواند بدست آورد که خود را در حال ستاندن آن ببیند.

اگر بتوانی خود را مهار کنی آنگاه خواهی توانست عنان هر وضعیتی را در کف اختیار بگیری.

تنها به سه منظور جرات کنید کلامتان را بکار ببرید برای طلب شفا و برکت و سعادت.
 

simafrj

عضو جدید
کاربر ممتاز
در بازی زندگی ، محبت و نیکخواهی بر هر تدبیری پیروز می شود.

خیر خواهی و طلب برکت برای یکایک انسانها و شگفتا که اگر آدمی برای کسی برکت بطلبد توان آزار رسانیدن را از او خواهد گرفت

برای کسی که رضایتمندی مردم را می طلبد بر زمین سلامتی هست.

برای دشمن خود برکت بطلبید تا او را خلع سلاح کنید. از این طریق مهمات او را از چنگش می ربایید و تیرهای او را به برکات بدل می کنید.
 

simafrj

عضو جدید
کاربر ممتاز
مادامی که آدمی در برابر وضعیتی مقاومت کند ، آن را بسوی خود خواهد کشید . اگر بکوشد از وضعی بگریزد همواره آن وضع را بهمراه خواهد داشت و به هرکجا که برود آن وضع او را دنبال خواهد کرد.

زندگی یک آیینه است و ما در دیگران بازتاب چهره خودمان را میبینیم

انسان باید رها در لحظه زندگی کند



عبارت تأکیدی: (جان لایتناهی ، نگذار چیزی از نظرم مخفی بماند یا غنیمتی را مفت ببازم)


امروز معجزه پس از معجزه خواهد آمد و شگفتیها لحظه ای بازنخواهند ایستاد.

آنگاه که انسان تصویر تنگدستی را از صفحه هوشیاری خود بزداید ، فرمانروای (عصر طلایی) خواهد بود و هر آرزوی درست دلش برآورده خواهد شد.



 

simafrj

عضو جدید
کاربر ممتاز
مهم ترین گام برای رسیدن به خواسته ، نخستین گام یا درست طلبیدن است

انسان باید همیشه آن چیزی را بطلبد که حق الهی اوست

اگر انسان به منشا رزق و روزی خود توکل کامل داشته باشد صاحب برکاتی بیکران و پایان ناپذیر خواهد بود.

تردید ها و ترسها ذهن را مسموم می کنند و تن و تخیل سر به شورش بر می دارند و هرچه ناخوشی و بلا را به سوی خود می کشانند.


 

simafrj

عضو جدید
کاربر ممتاز
چهار اثر خانم فلورانس اسکاول شین ( روانشناسی _ اجتماعی )

این کتاب مجموعه ای است از 4 اثر زیر:
1. بازی زندگی و راه این بازی
2. کلام تو عصای معجزه گر تو است
3. در مخفی توفیق
4. نفوذ کلام

این کتاب ترجمه ی خانم گیتی خوشدل هست
خانم اسکاول شین یه نویسنده ی آمریکائیه که فوت کرده و در این کتاب با دیدی معنوی ،روحانی و روانشناسانه راهکارهای جدیدی برای نبرد زندگی بیان می کنه که اعمال این راهکارها زندگی رو برای ما دگرگون می کنه. با خوندن این کتاب وارد یه دنیای جدید می شین و وقتی اونو تموم می کنین متوجه می شین که در مورد خودتون به باورهای جدیدی رسیدین و اصلا نیاز دارین تا دوباره این کتابو بخونین. من عمیقا به همه ی خانوما توصیه می کنم این کتابو بخونن .این کتاب اعتماد به نفسو در آدما بالا می بره و یه جور عجیبی آرامش بخشه.
بخشهائی از کتاب:

وقتی چشم امیدتان به خدا باشد
هیچ چیز آنقدر عجیب نیست که راست نباشد
هیچ چیز آنقدر عجیب نیست که پیش نیاید
و هیچ چیز آنقدر عجیب نیست که دیر نپاید
پس من در انتظار غیر منتظره ام و خیر و صلاح شکوهمندم هم اکنون به سرانجام خواهد رسید....

با بصیرت ثروت ، موهبت ثروت به ما اعطا می شود و با بصیرت توفیق، موهبت توفیق!
زیرا کامیابی و فراوانی مقام هائی ذهنی اند
و مکانی که ایستاده ام زمین مقدس است پس هم اکنون طرح الهی زندگیم جاری می شود و با پیوندی ناگسستنی در حال و مقامی قرار می گیرم که اوضاع و شرایط آن همواره عالی و بی همتاست....

هر ناهماهنگی ظاهری نشانه ی ناهماهنگی باطنی یا ذهنی است .هر وضعیت ناهماهنگ نشانه ی ناهماهنگی در رون خود آدمی است. اگر در باطن انسان ذره ای واکنش هیجانی نسبت به وضعیت ناهماهنگ وجود نداشته باشد آن وضع برای ابد از سر راهش کنار می رود
پس می بینیم که کار آدمی همواره با خویشتن است....
 

Sky Shield

عضو جدید
کاربر ممتاز
دادا فشفشه راست میگه.........
لینکه مرحوم شده
.......باز نمیشه.........
 

simafrj

عضو جدید
کاربر ممتاز

feshfeshe

عضو جدید
کاربر ممتاز
من اکنون براي تحقق مراد دلم تدارک ميبينم تا به خدا نشان دهم که ايمان دارم او به وعده خود عمل خواهد کرد:gol:

اين جمله تاثير عجيبي داره فقط کافيه باورش کني


سلام
دوست گلم خیلی زیبا بود ازتون ممنونیم:gol:
 

sima.eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
هر آنچه را که بخواهید پیشاپیش در مسیر زندگیتان قرار داده می شود.

پیش از آنکه صدایم کنید، شما را لبیک می گویم
 

sima.eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
:gol:تا وقتی که از اقبالتان بنالید وارد سرزمین فراوانی نعمت نخواهید شد.

:gol:هنگامی که انسان قدرت مجسم کردن خیر و صلاحش را از دست بدهد، فنا خواهد شد.
 

feshfeshe

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام به همگي
دوستان اگه موافق باشيد روند اين تاپيك رو تغيير بديم به اين شكل كه دوستان لطف كنن و از كتابهاي خوانده شده يه مختصر و يا برداشتي رو ارايه بدهند .

با احترام ;):gol::gol:;)
 

sima.eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام به همگي
دوستان اگه موافق باشيد روند اين تاپيك رو تغيير بديم به اين شكل كه دوستان لطف كنن و از كتابهاي خوانده شده يه مختصر و يا برداشتي رو ارايه بدهند .

با احترام ;):gol::gol:;)
با کسب اجازه از صاحب تاپیک شروع بفرمایید لطفا.
 

sima.eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام

اميدوارم كه هميشه و هميشه پر كار باشيم.;):gol::gol:;)
خوب شروع کن دیگه. بابا جان تاپیک که قفل نداره من کلیدشو بدم به شما. شروع کن بنویس تا استفاده کنیم. والا من راضیم نفرینت نمی کنم. شروع کن.
 

feshfeshe

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام به دوستان گرامي
دوستان عزيز
چند وقت پيش كتاب ضمير ناخودآگاه خود را بيشتر بشناسيم نوشته آقاي امير حسين غروي رو خوندم.

با اين جمله شروع شده بود:
حضرت عيسي(ع) مي فرمايد: اي انسان اگر خواهان تغيير در زندگيت هستي راهي جز تغيير در نحوه تفكراتت نداري.
ايشون با توجه به تحقيقات انجام داده شده توسط دانشمندان و استناد به مطالب آنها مغز رو به دو نيمكره چپ حافظه كوتاه مدت و نيمكره راست حافظه بلند مدت معرفي كردن.

يه مقايسه اي بين توليد كننده و آفريننده دارن كه توليد كننده معمولا راه اقتصادي رو در پيش ميگيره اما آفريننده به هر دري ميزنه و درست نميدونه كه راه صحيح كدومه پس بارهها وبارها به تست كردن ميپردازه و كارهايي رو انجام ميده كه تا قبل از اين كسي قادر به انجامش نبوده.

نظريه زيگموند فرويد: 97% كارهاي انسان تحت كنترل ضمير ناخوداگاه و تنها 3% تحت كنترل ضمير خوداگاه است.

ادامه هفته آينده....:smile::gol::gol::smile:
 

غضنفرخان

عضو جدید
سلام به همه .

آقا من گیر کردم ..... اول بگم دانشجوی مهندسی تکنولوژی مهندسی نرم افزارم (!!!!!!!)

ترم 2 ام
ترم 1 مشروط شدم. این ترم هم که فقط 13 واحد دارم. هنوز شروع به خوندن نکردم.

ذهنم درگیره ... می خوام انصراف بدم.

پاک قاطی کردم..... شاید یک کم صحبت و درد و دل با شما کمکم کنه ....

منتظرم ....
 

sima.eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام به همه .

آقا من گیر کردم ..... اول بگم دانشجوی مهندسی تکنولوژی مهندسی نرم افزارم (!!!!!!!)

ترم 2 ام
ترم 1 مشروط شدم. این ترم هم که فقط 13 واحد دارم. هنوز شروع به خوندن نکردم.

ذهنم درگیره ... می خوام انصراف بدم.

پاک قاطی کردم..... شاید یک کم صحبت و درد و دل با شما کمکم کنه ....

منتظرم ....
سلام پسرم یا دخترم
چرا میری دانشگاه می تونی بگی؟
چرا وقتت رو صرف رفتن به دانشگاه می کنی؟ فکر کردی؟
چرا نرفتی سراغ کار؟
ببین خوبی ها و بدی های رفتن به دانشگاه رو بنویس واسه خودت. ببین تو کدوم طرفی؟ از رو تنبلی و بی حالی نری یه طرفی که بعدا پشیمون بشی.
من فردا شب میام ببینم چی میگی. ولی خوب فکر کن.
من به یک چیز اعتقاد دارم: اگه کاری رو تصمیم می گیرم انجام بدم و انتخابش می کنم، تمام تلاش خودم رو می کنم تا به بهترین روش انجامش بدم. اونقت وقتی تموم شد من دیگه به نتیجه وابسته نیستم چون توی راه بهترین کار ممکن رو انجام دادم.
حالا تو ببین چی بدست میاری از دانشگاه؟ و تصمیمت رو بگیر.
 

sima.eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
«در ذهن الهی از دست دادن وجود ندارد. پس نمی‌تواند چیزی را که از آن اوست از دست بدهد و هرچیزی که گم بشود، خود یا هم‌سنگ آن را باز خواهد ستاند.»
 

sima.eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
ایمان یعنی امید و انتظار
بی درنگ چنان رفتار کنید که انگار منتظر موفقیت و شادمانی و فراوانی هستید .
برای خیر و صلاح خود آماده شوید.
کاری کنید که نشان بدهد در انتظار آمدنش هستید چون تنها ایمان فعال بر ذهن نیمه هشیار اثر می گذارد .
اگر خانه ای طلبیده اید ، بی درنگ چنان دست به کار آماده کردن وسایل آن شوید که گویی ثانیه ای از وقت خود را نمی خواهید تلف کنید . شروع کنید به جمع آوری تزیینات کوچکی از قبیل رومیزی و ...
زنی را می شناختم که با خریدن یک صندلی راحتی بزرگ ، با جهشی عظیم به آغوش ایمان پرید . معنای این صندلی برای او کسب و کاری موفق بود چون اوضاع و شرایط را برای ظهور همسری مناسب اما به انتخاب الهی آماده می کرد . البته همسر نیز از راه رسید .
برخی می گویند : فرض کن پول نداری که صندلی بخری . در این صورت به ویترین مغازه ها نگاه کنید تا با آنچه دوست دارید رابطه ای صمیمانه برقرار کنید . یعتی در تموج یا طیف آنها قرار گیرید .
پس مدام به چیزهای زیبا و دلپذیر توجه کنید که با آنها تماسی نامریی و باطنی داشته باشید . چندی نمی گذرد که همه این چیزها وارد زندگیتان می شوند .
 

sima.eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوستان من مطلبی رو در سایت زیر خوندم که براتون بخشی از اون رو میذارم تا بخونید چون مطلب طولانی هست و ضمنا یک تجربه شخصی هست ترجیحا از محلی که خود شخص نوشته بخونید بهتره. بنابراین برای تشویقتون بخشی از اون رو میذارم و بقیش رو از آدرس زیر بخونید. امیدوارم تاثیر بذاره و به سوالاتمون جواب بده. روی من تاثیر خوبی داشت. چون من همین الان حس خوبی نداشتم و با خوندن این مطلب شور و عشق عجیبی پیدا کردم و یاد دوست جون مهربونمون یعنی خدای ناز و مهربون افتادم. یا حق.
آدرس: http://www.cloob.com/club/post/show/clubname/positive/topicid/610778

با اجازه بزرگتر ها و بقیه عزیزان
روزگاری مثل گوسفند های سانتیاگو به آب و غذا قانع بودم ، به محیطم عادت کرده بودم و اونقدر به توانایی های خودم تکیه کرده بودم که فکر می کردم به دنیا اومدم تا دنیا رو متحول کنم برای همین دلم نمی خواست چیزی یا کسی رو از دست بدم ، همش حس مالکیت داشتم و همیشه ته وجودم نگران و مضطرب بودم _بیش از حد نرمال).
وقتی با خدا هم کلام می شدم نماز که فقط به قبله ای می خوندم که من رو به جهنم نفرسته چون می خواستم آخرت رو هم مثل دنیام بسازم ، بعد از نماز خواسته ها رو به خدا می گفتم بعد براش راه کار می دادم و وقتی به جوابی که میخواستم نمی رسیدم می گفتم که خب خدایا کار تو نیست بی خیال! دیگه به خدا نمی گفتم ! اگر هم از خدا می خواستم نگران بودم ! کاری که خودم انجام می دادم من رو آروم می کرد ولی چیزی رو که به خدا می سپردم نگران بودم که استغفرالله خدا از پسش بر می یاد یا نه !!!
(این قسمت هایی که نوشتم شما رو یاد زندگی یه کافر نمی ندازه ؟ کافر به خدا که شاخ و دم نداره که)

2 عامل من رو تکون داد :......................

 

Similar threads

بالا