فاصله او با او...

skaram

عضو جدید
نشنیده ام که در کوچه های گُر گرفته ی مکه شمشیری برهنه کرده باشد که "باورکنیدم! من رسول خدایم." و نیز نشنیده ام که برای اثبات خویش منبری فراز کرده باشد از استدلال های عقلی. او برای اثبات خویش گفت: من را می شناسید به «امانت»؟ گفتند بله، گفت به «راستی» چه؟ گفتند بله! گفت حال می گویم که خدا مرا به رسالت برگزید. او رسالت را از اخلاق آغاز کرد. و چنین شد که جوان ِ امین ِ مکه با جذبه­ های اخلاقی اش، شد «عزیز عربستان» و «عزیز انسان».
نشنیده­ ام که مردی یا زنی از عربستان از ترس تیغ برآمده از نیامش، و به او شهادت دهد که رسول خدا ست؛ و نشنیده ام که مردی یا زنی از آن دیار به هوای تحفه های نابش گفته باشد او پیامبر خداست. همه در صداقش غرق شدند و در شخصیتش محو.
"آغاز" و "انجام" راهش با اخلاق بود. او راست گفت حتی به دروغگویان! و کوشید تا انسان را با حقیقت روبرو کند بی آنکه بخواهد با تازیانه اش یا شمشیرهای برهنه اصحابش آنان را به "بهشت" در آورد. به عیادت کسی رفت که بر سرش خاکستر ریخت بی آنکه از او بخواهد تأییدش کند. رسالت"محمد (ص)" از اخلاق روئید و به اخلاق بارور شد!. فاصله ما با او در "نرخ تن دادن ما به اخلاق است". همین!
ای پیامبر زمانه ای امیر مومنان دستگاه مخوف تفتیش عقایدت ، و ظلم و جور بی حدش بیشتر به دستگاه بنی امیه میماند تا محمد امین !

ای مختار کجایی کجا ؟؟!!
 

Similar threads

بالا