LYME DISEASE

scorpion_tur

عضو جدید
کاربر ممتاز
مقدمه :
بيماري لايم يك بيماري عفوني است كه توسط گونه‌هاي مختلف باكتري Borrelia ايجاد شده واز 11 گونه باكتري ، سه گونه آن اين بيماري را ايجاد مي‌كنند . اين سه گونه باكتري شامل B. burgdorferi, B. afzelli , B. garinii مي باشند . گونه اول در كشور آمريكا و دو گونه ديگر بيشتر در كشورهاي اروپايي باعث ايجاد بيماري مي‌شوند . burgdorferi .B دركنه‌هايي يافت مي‌شود كه ميزبان آنها آهو وموش مي‌باشد .
B. afzelli در جوندگاني كه از كنه‌ها تغذيه مي‌كنند ، مشاهده شده است در حالي كه B. garinii و B . valaisiana در پرندگان گزارش شده‌اند . پرندگان و جوندگان ميزبانهاي رقابتي براي گونه B . burgobrferi محسوب مي گردند .
نام ديگر بيماري Borreliosis بوده وبراي اولين بيمار در منطقه‌اي به نام Lyme در كشور آمريكا تشخيص داده شد به همين دليل نام Lyme disease را براي اين بيماري انتخاب كردند .
باكتري Borrelia بوسيله كنه‌هايي از جنس Ixodes به انسان منتقل مي شود . علائمي كه درمراحل اوليه مشاهده مي گردد شامل تب ، سردرد ، خستگي ، کوفتگي عضلاني ، كسالت ، بي‌حالي و ظهور راشهاي قرمز پوستي مي‌شود . به اين راشها اصطلاحاً‌ eryrhema migrans مي‌گويند .



اين بيماري يك بيماري مشترك است كه بوسيله كنه از مخازن طبيعي به انسان منتقل مي‌شود. بيماري lyme قابل تشخيص بوده و بر اساس علائم ، يافته‌هاي باليني و آزمايشات سرولوزي تشخيص داده مي‌شود . مؤثرترين راه پيشگيري از بيماري مبارزه با كنه‌هاست كه عامل اصلي انتقال بيماري به انسان هستند چنانچه در مراحل اوليه درمان صورت نگيرد ،بيمار علائم شديدتري را نشان خواهد داد.

تاريخچه بيماري :
در سال 1978 ، Allen steere پس از بررسي و تحقيقات زياد به اين نتيجه رسيد كه عامل ايجاد كننده بيماري لايم توسط كنه منتقل مي‌گردد .
عامل بيماري تا سال 1982 مشخص نبود تا اينكه Willy Burgdorfer عامل ايجاد كننده بيماري را تشخيص داد.
درسال 1975 بيماري براي اولين بار در منطقه لايم واقع در كشور آمريكا مشاهده گرديد .
واكسن ساخته شده بر عليه اين بيماري در سال 1998 مورد تأييد سازمان غذا و داوري آمريكا قرارگرفت .
اولين مورد بيماري در كشور برزيل در سال 1993 گزارش شده كه در سائوپائلو اين كشور اتفاق افتاده است .
اپيدميولوژي :
B.burgdoferi در كشورهاي شمالي قاره آفريقا از جمله الجزاير ، مصر ، تونس ، در قاره آسيا در كشورهاي ژاپن ، چين وروسيه ودر قسمتهاي مركزي اروپا به ويژه در كشورهاي solvenia و Austria مشاهده و از كنه‌هاي آلوده و بيماران جدا گرديده است . در كشورهاي جنوبي اين قاره مانند ايتاليا و پرتقال بيماري كمتر گزارش شده و شيوع آن كم مي‌باشد .
در كشورهاي آمريكاي جنوبي بيماري حاصل از گزش كنه‌ها در حال افزايش بوده بطوريكه در كشور برزيل وجود كنه‌هاي آلوده به باكتري B. burgdorferi به وفور گزارش شده است . در آمريكاي شمالي واروپا بيماري لايم ، به عنوان عمومي‌ترين بيماري حاصل از گزش كنه‌ها محسوب مي‌شود .
عفونتهاي حاصله از اين بيماري اكثراً در مرحله نوچه‌اي به ميزبان انتقال مي‌يابد چون دراين مرحله ، اندازه نوچه‌ها كوچك بوده و مدت تغذيه آنها از خون ميزبان زياد است و ترشحات كنه‌ها مانع از خارش و درد در ناحيه گزيدگي مي‌گردد . نوچه‌هاي آلوده حداقل يك روز كامل بايد به بدن ميزبان بچسبند تا انتقال عامل بيماري صورت پذيرد . احتمال انتقال در دوران حاملگي از طريق مادران آلوده به جنين توسط جفت وجود دارد و امكان آن در سه ماه اول حاملگي بيشتر است . عوامل ايجاد كننده بيماري درمني وشير ديده شده و براي اثبات انتقال بيماري از اين طريق مطالعاتي در حال انجام است.
كنه‌هايي كه مي‌توانند B. burgdorferi را به انسان منتقل كنند ، قادرند
Theileria Microti , Anaplasma Phagocyto philum را نيز انتقال داده و باعث ايجاد بيماريهاي بابريوز وآناپلاسموز درانسان شوند . اين امر سبب مي‌شود كه تشخيص و درمان بيماري مشكل‌تر گردد.
پاتوفيزيولوژي :
عامل اين بيماري باكتري Borrelia burgdorferi است كه توسط كنه‌هايي جنس ‌ Ixodes وارد بدن انسان شده و در نتيجه واكنشهاي ايجاد شده بين آنها و دستگاه ايمني بسياري از علائم بيماري ايجاد مي گردد . باكتريها همراه با بزاق كنه آلوده درحين تغذيه وارد پوست شده ، ضايعات erythema migrans را در اين ناحيه ايجاد مي‌كنند سپس تعداد اسپيروكتها درمحل ضايعه زياد شده ، از طريق جريان خون و چسبيدن به آنزيم پروتئاز در سراسر بدن پخش مي‌شوند و به ساير اندامها همانند قلب ، مفاصل ، اعصاب محيطي و مركزي مهاجرت مي‌نمايند .




پس از رسيدن عوامل بيماري به اندامهاي فوق‌الذكر ، مواد سمي نظير
TNF – alpha , CytoKines IL-6 ,quinolinc acid ترشح مي‌شود كه بر روي سلولهاي عصبي اثر گذاشته ، باعث ايجاد اختلالات عصبي ، خستگي و ضعف عمومي مي‌گردد .
در اين بيماري هورمونهاي استرس به شكل مزمن ترشح شده كه باعث كاهش فعاليت نوروترانس ميتورها ، گيرنده‌هاي عصبي و نامنظمي ترشح گلوكوکورتيكوئيدها وكتکل آمين‌ها مي شود همچنين ميزان اسيد ‌آمينه ترپپتوفان كه پيش ساز سروتونين است ، در اعصاب مركزي كم مي‌گردد با اين حال براي محققين روشن نيست كه آيا اتفاقات فوق‌الذكر باعث ايجاد اختلالات رواني حاصل از اين بيماري است و يا عوامل ديگري مي‌تواند در اين امر مؤثر باشد ؟
به هر حال در اثر توسعه و گسترش شهرنشيني و زياد شدن تماس بين افراد سالم و ناقلين تعداد مبتلايان به اين بيماري روزبه روز در حال افزايش است از طرف ديگر توسعه شهرها باعث كاهش شكار چيان و افزايش مخازن اوليه بيماري شامل آهو ، سنجاب و جوندگان شده كه خود مي‌تواند در آلودگي كنه‌ها و انتقال بيماري نقش مؤثري داشته باشد.
علائم بيماري :
بيماري مي‌تواند دستگاههاي مختلف بدن را تحت تأثير خود قرار دهد و علائم گوناگوني را ايجاد كند . واضح است كه در همه بيماران همه علائم ديده نمي‌شود . بعضي از علائم مشاهده شده در اين بيماري اختصاصي نبوده و درساير بيماريها نيز ديده مي‌شود . دركشور آمريكا 70% از مبتلایان علائم بيماري را نشان نمي‌دهند و اين ميزان در كشورهاي اروپايي بيشتر است . بيماري در بهار وتابستان كه نوچه كنه‌‌‌‌ها فعال هستند ، شيوع پيدا مي‌كند .
دوره كمون بيماري يك تا دو هفته مي‌باشد كه ممكن است در حد چند روز و يا حتي در حد ماهها و يا سالهابطول انجامد . سه تا چهار روز پس از نيش زدن كنه راشهاي پوستي در محل گزش ايجاد مي‌گردد كه به آن ‌erythma migrans مي گويند . راشها قرمز ، گرم و بدون درد بوده و دارای قسمت داخلي تيره و لبه خارجي قرمز می باشند .ضمنا" بين لبه خارجي و قسمت داخلي آنها ناحيه روشن‌تري وجود دارد كه باعث شده به صورت چشم گاو تظاهر نمايند .بر اساس گزارشات موجود 80% از بيماران راش‌هاي پوستي را دارا هستند .
در بعضي از بيماران علائمي همانند علائم بيماري آنفلوانزا نظير سردرد ، کوفتگي عضلاني ، تب ، بيقراري ، دردمفاصل ، گيجي و تپش قلب ديده شده است .





پس از مشاهده شدن راش‌هاي پوستي ، باكتري بورليا از طريق خون در بدن منتشر مي‌گردد وراش‌هاي پوستي ممكن است بر روي گوش، نوك پستان و كيسه بيضه نيز دیده شود همچنین اختلالات مزمن پوستي مشاهده شده در بعضی از بیماران باعث ايجاد ضايعات در دستها و پاها شده که طی چند هفته ويا چند ماه تحليل می رود.
در 15% از بيماران مشكلات عصبي حاد شامل سردرد ، خشكي گردن( علائم مننژيت ) ، حساسيت به نور ، اختلال در خواب ، آنسفاليت خفيف ، از دست دادن حافظه ، تغيير خلق وخوي قابل مشاهده مي‌باشد . در 5% از بيماراني كه درمان نشده اند، علائم عصبي مزمن نظير بي حسي ،سوزش و خارش دست و پا ديده مي‌شود .
اين بيماري به ندرت باعث اختلالات رواني مي‌گردد اما گاهي باعث ايجاد شيزوفرني ، افسردگي و اضطراب مي شود. معمولاً مفصل زانو دچار آرتروز شده ،اين ضايعه ممكن است در ساير مفاصل مثل آرنج ، كتف ، مچ دست وقوزك پا نیز ديده شود .

تشخيص بيماري :
بيماري لايم بر اساس علائم ، يافته‌هاي باليني مثل ‌erythema migrans ، فلجي صورت ، آرتريت ، تاريخچه بيماري مبني بر وجود گزش توسط كنه و آزمايشات سرولوژيكي تشخيص داده مي‌شود . براي بيماراني كه علائم بيماري را نشان مي‌دهند ، با توجه مشكل بودن كشت باكتري تشخيص بيماري بر اساس آزمايشات سرولوژيكي انجام مي‌پذيرد . در اوايل بيماري نتيجه اين آزمايشات ممكن است منفي باشد زيرا بدن فرصت كافي جهت توليد آنتي بادي را نداشته و به اندازه لازم آنتي بادي توليد نشده است اما در مراحل نهايي انجام آزمايشات سرولوژي مي‌تواند به طور قابل توجه‌اي به تشخيص كمك كند .
تستهاي سرولوژيكي كه به طور وسيع براي تشخيص اين بيماري استفاده مي‌شود شامل
LTTM . Elisa,PCR, Western blot , Elisa مي‌باشد. چنانچه نتيجه Elisa مثبت باشد ، آزمايش Western blot كه اختصاصي‌تر است ، انجام مي‌گيرد . آزمايش PCR ميتواند براي تشخيص بيماري به كار رود اما به دليل نتايج كاذب مثبت و يا كاذب منفي كه به جاي مي‌گذارد ، از آن به طور گسترده استفاده نمي‌شود . LTTM. Elisa آزمايش جديدي است كه مي‌تواند فرم فعال بيماري را مشخص سازد .
در مواقعي كه آزمايشات سرولوژي منفي باشد وجود علائم باليني نظير راشهاي پوستي مي‌تواند كمك كننده باشد . تشخيص بيماري در مراحل نهايي به علت چند شكلي بودن بيماري دشوار است لذا ممگن است با بيماريهاي Multiple Sclerosis ،آرتريت حاصل از روماتيسم ، Fibromyalgia ، سندرم خستگي مزمن ، لوپوس ، دژنرسانس اعصاب و بيماريهاي خودايمني اشتباه گردد .
بعضي از آزمايشات مانند بررسي آنتي‌ژنهاي موجود در ادرار ، ‌PCR ، آزمايش تغيير شكل لنفوسيت‌ها مورد تأئيد CDC نيست بنابراين جهت تشخيص بيماري توصيه نمي‌شود . استفاده ازMRI در تشخيص حالات عصبي و آنسفاليت مي‌تواند كمك كننده باشد و در تشخيص تفريقي از بيماريهايي مانند Multiple sclerosis ، لوپوس ، بيمار عروق مغز ، آتروفي و تومورهاي مغزي قابل استفاده است .
درمان :
آنتي بيوتيكها در درمان بيماري مؤثر هستند و انتخاب مناسب ترين آنتي‌بيوتيك جهت درمان مبتلايان بستگي به مرحله بيماري و وضعيت بيماران دارد . از آنتي‌بيوتيكهايي كه براي درمان استفاده شده است مي‌توان دكسي‌سيكلين ، آموكسي‌سيلين ، اريترومايسين را نام برد . جهت درمان مبتلايان از اين آنتي بيوتيكها به مدت دو تا سه هفته استفاده مي‌شود . از آنتي‌بيوتيكهاي ديگري كه جهت مداواي بيماران به كار برده مي‌شود ، مي‌توان CefoTaxime, CefTRIAXONE , Cefuroxime را ذكر كرد . آزمايشات و تحقيقات انجام شده برروي داروهاي doxycycline , ceftriaxone نشان مي‌ دهد كه اين دو دارو مانند ساير آنتي‌بيوتيكها داراي عوارض جانبي بوده اما در درمان بيماري مؤثرند .
در مراحل آخر بيماري كه باكتريها در سراسر بدن پخش شده‌اند به دليل اختلال در سد خوني مغزي ، درمان بيماران به سختي انجام مي‌پذيرد . دراين مرحله براي درمان مبتلايان مي‌توان از cefTriaxone به مدت چهار هفته استفاده نمود همچنين داروي Minocycline به علت توانايي عبور از سد مغزي خوني مي‌تواند در درمان علائم عصبي اثر داشته باشد .
در اكثر بيماران اگر درمان با آنتي بيوتيكها در مراحل اوليه صورت پذيرد ، عفونت از بين مي‌رود اما اگر به تأخير افتد يا به طور ناقص انجام شود علائم حادتري ايجاد شده كه درمان را دشوار و يا غير ممكن مي‌سازد . چنانچه بيماران درمان نشوند ، بيماري پيشرفت كرده و علائم آن در ساير اندامها همانند اعصاب مركزي ،‌قلب ومفاصل مشاهده خواهد شد . يك سوم از مبتلايان بعد از درمان با آنتي بيوتيكها داراي علائمي همچون خستگي مفرط ، اختلالات در خواب مي‌باشند .
گاهي پس از انجام درمان باآنتي‌بيوتيكها ،‌التهاب مفاصل باقي مي‌ماند كه دراين مواقع جهت درمان مبتلايان بايد از آنتي‌بيوتيكها براي مدت طولاني و يا از داروهاي Methotrexate , hydroxychloro quine استفاده نمود . تزريق كورتيكواستروئيدها در داخل مفاصل به منظور از بين بردن التهاب در هيچ مرحله‌اي از بيماري پيشنهاد نمي‌گردد و به جاي آنها مي‌توان از داروهاي Minocycline و doxycycline كه علاوه بر خاصيت ضدباكتريايي ، ضد التهاب نيز هستند ، بهره جست . دارويMinocycline علاوه بر بيماري لايم در ساير بيماريها نظير Multiple sclerosis ، پاركينسون وروماتيسم به كار برده مي‌شود .
استفاده از آنتي‌بيوتيكها دردرمان ،‌مادران باردار مي‌تواند از آسيبهاي وارده به جنين جلوگيري نمايد اما دراين موارد از مصرف Doxcycline به علت مضر بودن براي جنين بايستي خودداري نمود . لازم به ذكر است كه داروي جايگزين براي درمان اينگونه مبتلايان اريترومايسين مي‌باشد . بهبودي علائم عصبي در مبتلايان پس از درمان با آنتي‌بيوتيكها مشاهده شده و بيماراني كه داراي علائم عصبي مزمن هستند با داروي GabaPenTin درمان خواهند شد .
در مراحل انتهايي ممكن است علي رغم درمان با آنتي بيوتيكها علائم بيماري باقي بماند كه به علت عارضه خود ايمني ايجاد شده توسط بيماري و يا بقاياي باكتريها مي‌باشد . از راههاي ديگر درمان استفاده از اكسيژن درماني و مصرف داروهاي ضد قارچي است كه در حال حاضر محققين مشغول مطالعه و بررسي آنها مي‌باشند .
پيش‌آگهي :
درمان فوري بيماري در مراحل اوليه معمولاً مؤثر است اما اگر به موقع تشخيص داده نشود ، ممكن است درمان با آنتي‌بيوتيكها نتيجه بخش نباشد و عفونتهايي مانند ehrlichiosis ، بابريوز ، bartonella و بيماريهاي سركوب‌كننده سيستم ايمني ،‌ايجاد گردد و وضعيت راحادتر نمايد . اين بيماري در مراحل نهايي همانند بيماريهاي قلبي باعث ناتواني مبتلايان شده و به ندرت باعث مرگ مي‌گردد .
مجامع علمي و تحقيقي نظير انجمن بيماريهاي عفوني و آكادمي عصب شناسي آمريكا با درمان بيماري در مراحل اوليه موافق هستند اما براي تشخيص و درمان بيماري لايم مزمن بين مراكز فوق‌الذكر و گروههاي مدافع بيماران اختلاف نظر وجود دارد به طوري كه تشكلهاي مدافع بيماران با درمان طولاني مدت با آنتي‌بيوتيكهاي وسيع الطيف به علت مضرات حاصله مخالف مي‌باشند و اين موضوع منجر به تهيه و تنظيم دستورالعملهاي درمان شده است .
پيشگيري :
براي پيشگيري از اين بيماري و جلوگيري از ابتلا ء آن راههاي زير پيشنهاد مي‌گردد :
1- مبارزه با كنه‌ها و جدانمودن آنها از بدن
2- استفاده از لباس وشلوارهاي بلند ، كلاه وچكمه به منظور حفاظت بدن از گزش كنه‌ها
3- پوشيدن لباسهاي روشن كه كنه‌ها را بتوان به راحتي ديد .
4- تا آنجا كه ممكن است حيوانات خانگي را در منزل نگه داشت و از بيرون رفتن آنها جلوگيري نمود، زيرا مي توانند عامل انتقال كنه‌ها به درون منزل باشند .
5- كاهش جمعيت ميزبانهاي كنه شامل جوندگان ، پستانداران كوچك و آهوها. اين موضوع باعث شده كه سيكل توليد مثلي كنه‌ها قطع و از ازدياد آنها جلوگيري شود .
6- كاهش تعداد كنه‌ها با استفاده از روشهاي شيميايي






7- واكسيناسيون افراد در معرض خطر . بر اساس پروتئين سطحي A ويروس واكسني به نام LymErix بر عليه اين بيماري ساخته شده است كه در 76% از بزرگسالان و 100% اطفال ايجاد ايمني نموده است . در خصوص عوارض جانبي مشاهده شده در بعضي از افراد واكسينه بررسيها و مطالعاتي توسط سازمانهاي FAO و CDC صورت پذيرفته است نتیجه آنکه محققين پس از پيگيريهاي زياد دريافتند كه ارتباطي بين واكسيناسون و عوارض جانبي مشاهده شده در افراد واكسينه وجود نداشته وتزريق واكسن باعث ايجاد چنين عوارضي نمي‌شود .
 

scorpion_tur

عضو جدید
کاربر ممتاز
پس از نيش زدن كنه راشهاي پوستي در محل گزش ايجاد مي‌گردد كه به آن ‌erythma migrans مي گويند . راشها قرمز ، گرم و بدون درد بوده و دارای قسمت داخلي تيره و لبه خارجي قرمز می باشند .ضمنا" بين لبه خارجي و قسمت داخلي آنها ناحيه روشن‌تري وجود دارد كه باعث شده به صورت چشم گاو تظاهر نمايند .بر اساس گزارشات موجود 80% از بيماران راش‌هاي پوستي را دارا هستند .
در بعضي از بيماران علائمي همانند علائم بيماري آنفلوانزا نظير سردرد ، کوفتگي عضلاني ، تب ، بيقراري ، دردمفاصل ، گيجي و تپش قلب ديده شده است .
 
بالا