Essential Words for the TOEFL

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
transform

v. to change in form or appearance

syn. alter


n. transformation
n. transformer​

 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
trigger

v. to initiate, cause or star

syn. generate


adj. triggered
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
unbiased

adj. with no preconceptions

syn. objective
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
unwarranted


adj. without good reason or cause; inappropriate

syn. unjustified
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
varied


adj. being of many different types

syn. diverse


adv. variably
adj. variable
adj. various
v. vary
n. variant
n. variety
n. variation
n.variability
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
withstand


v. to fight without surrender; to persist

syn. survive
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار

نوع سوال واژگان در متن تافل (Vocabulary in Context)​



در این نوع سوالات به دنبال یافتن بهترین معادل برای واژه ای مشخص شده در سوال هستیم. غالبا این نوع سوال جزسوالات راحت محسوب می شود اما اگر واژه ای عمومی مدنظر باشد که بتواند معانی گسترده ای داشته باشد اغلب درجه دشواری سوال بالا می رود.
1) در وهله اول با تکنیک کلی این سوال آشنا می شویم که به آن Partial Skimming می گوییم.
این تکنیک به این معناست که اول واژه را در متن می یابیم، سپس جمله ی حاوی واژه را مشخص کرده و از لغات پیرامون واژه ی مدنظر سراغ گزینه ها می رویم؛ اگر پاسخ هنوز مشخص نبود، سراغ جمله ی ماقبل آن رفته و دو جمله را باهم می خوانیم. درصورتی که همچنان سوال مشکل بود، سراغ جمله ی بعد رفته و سه جمله را با هم مدنظر قرار داده و واژگان کلیدی ای که به یافتن معنای لغت مدنظر کمک می کند را مطالعه می کنیم.
  • نکته مدنظر این است که در تکنیک Partial Skimming باید تسلط کافی روی انواع ساختارهای جمله بندی و قواعد داشته باشیم تا بتوانیم ارتباطات بین لغات کلیدی و واژه ی مدنظر سوال را بیابیم.
  • سرنخ or و to be:
این دوسرنخ دو تکه از سوال را مستقیما به هم متصل کرده و درواقع معنای واژه را بدست می دهند.
ii. سرنخ Adjective Clause و Appositive: این دو ساختار جمله که رفتاری توصیفی دارند، به مشخص سازی لغت مدنظر سوال با استفاده از صفت و جملات وصفی می پردازند
  • سرنخ List or Series:
در این نوع سرنخ، توجه به لغات قبل و بعد لغت مدنظر، که همسان هم می باشند می تواند به درک معنای واژه ی مدنظر سوال کمک کند.
2) در این قسمت پس از مطمئن شدن از حد و حدود معنای لغت مربوطه با استفاده از Partial Skimming، سراغ تکنیک Elimination یا همان رد گزینه می رویم. توجه کنید که رد
گزینه در این نوع سوال عضوی لاینفک می باشد.
3) در کنار دوتکنیک بالا، باید به نکات مربوط به Word Parts نیز توجه داشت که به کمک Prefix، Stem ، و Suffix می توان بدون توجه به متن بهترین معادل لغت مدنظر را به دست آورد
Example: It is a popular notion that autumn leaves are tinted by freezing temperatures. In truth, the foliage is dulled, not colored, by frost.
The word foliage in the passage means
a. season of year
b. type of chemical
c. mass of leaves
d. species of tree

در این سوال همانطور که مشخص است، In Truth رابطی برای تاکید می باشد، پس با Partial Skimming متوجه می شویم که عناصری از جمله قبل با عناصر داخل جمله ای که واژه foliage را دربرگرفته است ارتباط مستقیم دارند یعنی:
Tinted = no colored, freezing temperatures = frost

پس نتیجه می شود که لغت foliage با autumn leaves برابرا می باشد.

There is increasing evidence that the impacts of meteorites have had important effects on Earth, particularly in the field of biological evolution. Such impacts continue to pose a natural hazard to life on Earth. Twice in the twentieth century, large meteorite objects are known to have collided with Earth.
The word “pose” on line 2 is closest in meaning to
a. claim
b. model
c. assume
d. present

با توجه به لغات مشخص شده و ارتباط معنایی کلمات مرتبط یا همان context می توان پی برد که بهترین گزینه برای این لغت با اعمال تکنیک رد گزینه، d یا همان present خواهد بود که نشان دهنده مخاطره انگیز بودن شرایط و طبیعتا مشخص شدن یا ارائه آن مخاطره می باشد که با لغت evidence به عنوان clue می توان مطمئن تر عمل کرد.

This impact released an enormous amount of energy, excavating a crater about twice as large as the lunar crater Tycho. The explosion lifted about 100 trillion tons of dust into the atmosphere, as can be determined by measuring the thickness of the sediment layer formed
The word “excavating” is closest in meaning to
a. digging out
b. extending
c. destroying
d. covering up

لغت فوق با استفاده از word parts به راحتی به ex و cave تقسیم میگردد که اولی به معنای بیرون و دومی که از همان غار می آید به معنای کندن می باشد. پس درکل حفر کردن
بهترین گزینه است. از طرفی با Partial Skimming از لغتی همچون crater، explosion و lift می توان پی برد که کنده شدن مطرح می باشد.
 

Similar threads

بالا