9توصیه برای مثبت‌اندیشی در كسب ‌و كار!

zahra.71

عضو جدید
کاربر ممتاز
 نویسنده : جیتا راسین      مترجم : سیمین راد
چگونه می‌توان مثبت‌اندیش شد؟ این یادداشت همین نكات را پی خواهد گرفت و راهنمایی عملی برای مدیران به دست خواهد داد.
اكثر قریب به اتفاق صاحبان مشاغل و مدیران اهمیت زیادی به مثبت‌اندیشی می‌دهند. آنها همواره تلاش می‌كنند تا نیمه پر لیوان را ببینند. وقتی در گیرودار راه‌اندازی و مدیریت یك شركت یا موسسه بازرگانی هستید، مثبت‌اندیشی تنها راه نجات كسب‌وكار شما است؛ خصوصا وقتی تازه شروع به كار كرده‌ایم و دستاوردهای زیادی نداریم. امروزه، نظریه‌پردازان عرصه تجارت و كسب‌وكار پر رونق اغلب مثبت‌اندیشی را رواج می‌دهند. در واقع، انرژی مثبت می‌تواند، همان تفاوت بین موفقیت بلندمدت و شكست در هر كسب‌وكاری باشد، حتی وقتی موفقیت را در نزدیكی خودمان نمی‌بینیم. امروز با جان گوردون، یكی از نظریه‌پردازان مثبت‌اندیشی در اقتصاد دیدار و گفت‌وگو كردم. 

گوردون نویسنده كتاب «مثبت‌اندیشی و آینده كسب‌وكار» است. سعی كردم تا نكات مثبت و اساسی گفت‌وگویمان را خلاصه و جمع‌بندی كنم. خواهید دید كه جای جای این جملات و توصیه‌های گوردون سرشار از انرژی مثبت و مثبت‌اندیشی است. متن خلاصه پیشنهادات گوردون در این مصاحبه به قرار زیر است:

1. «شما باید خودتان اتومبیل خودتان را در جاده اقتصاد برانید». اتومبیل شما همان كسب‌وكار شما است. جاده اتومبیل شما همان جهان اقتصاد است. با چه سرعت و كیفیتی در این جاده رانندگی می‌كنید؟ آیا به دست‌اندازها تسلط دارید؟ آیا می‌توانید اتومبیل خودتان را برانید. هرگز فراموش نكنید كه این حق فقط به شما داده شده است، یعنی شما همواره باید درباره مسائل كاری و شخصی‌تان دست به تصمیم‌گیری بزنید. این شما هستید كه مسیر درست و اصلی را انتخاب می‌كنید. شما هستید كه انرژی را در طول مسیر مدیریت می‌كنید و دیگران هم بر حسب همین دید شما پاسختان را خواهند داد.

پس هر آنچه انجام می‌دهید به خودتان باز می‌گردد. اگر مثبت‌اندیش باشید، پاسخ اطرافیانتان نیز مثبت خواهد بود و برعكس. نباید منتظر باشید كه دیگران برای كار كردن و جلو رفتن به شما انرژی بدهند. اگر انرژی مثبت را فقط و فقط از كس دیگری دریافت كنید، به محض اینكه او انرژی را قطع كند، شما نیز می‌ایستید. انرژی مثبت را باید اول از جانب خودتان و بعد از جانب دیگران دریافت كنید.

2. «دیگران را در مسیرتان سرزنش نكنید». این كار در بلند مدت مضرات زیادی برای كسب‌وكارتان خواهد داشت و نتایج منفی‌اش گریبان‌گیر خودتان خواهد شد. سرزنش دیگران انرژی منفی تولید می‌كند و كسب‌وكار را به سوی شكست سوق می‌دهد. اگر شكست بخورید، این شما هستید كه باید سرزنش شوید. سرزنش فقط و فقط انرژی منفی تولید می‌كند و همین انرژی منفی به خود شما باز خواهد گشت. كسی كه سرزنش می‌كند، به نكات مثبت توجهی ندارد و فقط نكات منفی را می‌بیند. او همه فضای كار را آلوده به انرژی منفی و بدبینی می‌كند. انرژی منفی همواره از سرزنش دیگران نشات می‌گیرد و در بلند مدت كسب‌وكار شما را با نتایج منفی مواجه خواهد كرد. انرژی منفی عامل اصلی در نابودی خود و دیگران است.

3. «سوخت اتومبیل‌ كسب‌وكار شما باید انرژی مثبت باشد». موتور محركه‌‌تان در كسب‌وكار را با انرژی مثبت پركنید. همه می‌دانند كه سوخت مناسب باعث حركت بهتر اتومبیل می‌شود. انرژی مثبتی كه طی روز مصرف می‌كنیم به ما نشان می‌دهد كه نگرش، ذهنیت، باور و مثبت‌اندیشی‌مان كسب‌وكار را تحت تاثیر قرار خواهد داد. مثبت‌اندیشی شما را قادر می‌سازد به چیزی دست پیدا كنید كه دیگران هرگز نتوانسته‌اند. زیرا این خوش‌بینی فقط از جانب شما تولید شده است. شما از دیگران متفاوت هستید، زیرا انرژی‌تان از انرژی دیگران مثبت‌تر است. وقتی به موفقیت دست می‌یابیم، باز هم می‌بینیم كه نتیجه این انرژی مثبت به خودمان بازخواهد گشت.
در واقع، كسب‌وكار پر رونق همان پاسخ انرژی مثبت ما بود.

4. «با انرژی مثبت هدایت و مدیریت كنید». جان گوردون تیم‌ها، مدیران و سازمان‌های بزرگ را مورد مطالعه قرار داد. او نشان می‌دهد كه مثبت‌اندیشی یكی از عوامل مهم در موفقیت مدیران موفق بوده است. گوردون تاكید می‌كند كه «تاجران و فروشندگان مثبت‌اندیش می‌توانند از همكاران بدبینشان جلو بزنند. مدیران خوش‌بین می‌توانند كاركنانشان را در مسیر درست راهنمایی كنند. آنها هم نیمه خالی لیوان را می‌بینند و هم نیمه پر را. اما فقط از نیمه پر لیوان كمك می‌گیرند. زیرا نیمه پر سرشار از انرژی است و نیمه‌ دیگر خالی است. مدیران و صاحبان مثبت‌اندیش كسب‌وكار می‌توانند موفقیت را بیافرینند.»

5. «هر چیزی كه انرژی را تحلیل می‌برد ممنوع است». گوردون از گاندی نقل می‌كند كه «من اجازه نمی‌دهم كسی با پاهای كثیف در ذهن من راه برود.» وقتی بدبین می‌شویم، به همه اجازه می‌دهیم با پاهای كثیفشان در مغز ما راه بروند و مغز ما را آلوده كنند. استرس، اضطراب و ترس بزرگ‌ترین دشمن‌ انرژی مثبت هستند. اضطراب و ترس انرژی مثبت را از بین می‌برد و به انرژی منفی و بدبینی تبدیل می‌كند.

6. «شكایت نكنید، بلكه راه حل ارائه دهید.» برای گوردون شكایت‌كردن مثل عق‌زدن است. او می‌گوید «وقتی شكایت می‌كنید و غر می‌زنید، خودتان را خالی می‌كنید و حالتان بهتر می‌شود، اما محیطتان را كثیف می‌كنید و اطرافیانتان هم بیمار می‌شوند.» شكایت‌كردن و غر زدن برای شركت مضر است و تولید و بهره‌وری را بسیار پایین می‌آورد. شعار «غر زدن ممنوع» یعنی «نباید غر بزنید مگر اینكه بتوانید یك یا دو راه حل ارائه دهید.» به این طریق، شكایات و غرولندها ابداع و نوآوری را در حل مشكلات افزایش می‌دهند و كسب‌وكار را رونق می‌بخشند. زیرا همه كاركنان سعی می‌كنند به دنبال راه‌حلی برای مشكلات بروند و بعد نارضایتی‌شان را اعلام كنند. در این صورت، شكایت از اوضاع می‌تواند انرژی مثبت بدهد و همكاران را نیز به نوآوری تشویق كند.

7. «نباید بگذاریم نكات منفی موجود در كار ما را مضطرب كنند». بله؛ چراكه باید در عوض به خاطر نكات مثبتی كه می‌بینیم، متشكر هم باشیم. هر روز باید نكات مثبت اطرافمان را بشماریم. ذهنمان باید درگیر چیزهای خوبی باشد كه در اطرافمان می‌گذرند. با تمركز بر همین نكات است كه انرژی مثبت را از نو شارژ می‌كنیم و در آخر نتایج خوبی می‌بینیم. یعنی باز باید نیمه پر لیوان را ببینیم و به آن فكر كنیم.

8. «نباید در كسب‌وكارمان در پی خوشبختی باشیم». این كار می‌تواند در بعضی موارد ما را تضعیف و خسته كند. گوردون می‌گوید، «با شور و اشتیاق كار كنید، خوشبختی و هدف خودش به سراغمان می‌آید. هدفی را پیدا كنید و بگذارید به شما انرژی بدهد.» اگر فقط به هدفمان فكر كنیم، بعضی اوقات با مشكلات ناامیدكننده مواجه می‌شویم. باید پر انرژی و مشتاقانه به جلو برویم و بگذاریم هدفمان خودش به ما نزدیك شود. برای رسیدن به هدف باید انرژی داشت. و این انرژی فقط می‌تواند انرژی مثبت‌اندیشی باشد. حركت به سمت مثبت‌اندیشی یعنی حركت به سوی خوشبختی.

9. «یك مدیر مثبت‌اندیش باورهای مثبتش را به كاركنانش انتقال ‌دهد». باورهای یك مدیر شایسته همواره مثبتند. او باید این باورها را حس كند، وگرنه بدبینی همه جا را فرا می‌گیرد. در عوض، مثبت‌اندیشی باید به همه سرایت كند. مدیران شایسته باورهای مثبت و خوش‌بینانه خود را با كاركنانشان قسمت می‌كنند. آنها سعی می‌كنند فضایی پرانرژی و مثبت بسازند و به هیچ نگرش منفی راه ندهند. مدیر باید از خود بپرسد: «چه چیز برای‌مان ارزش دارد؟ چه انتظاراتی داریم؟ چه كارهایی باید بكنیم كه به انتظاراتمان برسیم؟ چه نكات مثبتی در كار هست؟ چگونه باید این نكات مثبت را گسترش داد تا به هدف برسیم؟». به علاوه، تقسیم نظرات و پراكندن انرژی مثبت كار گروهی را نیز افزایش می‌دهد. آن‌ وقت بقیه كاركنان نیز نظرات و عقاید مثبتشان را با همكارانشان در میان می‌گذارند. به این شكل، انرژی در همه سو منتشر و به همه جا پخش می‌شود.
 
بالا