س1: Concussion
صدمه، ضربه سخت
س2: Funeral
مراسم دفن
س3: Fury
غضب، آشوب، اضطراب، شدت
س4: Incarcerate
زنداني کردن
س5: Noose
کمند، در دام انداختن
س6: Rash
تند، عجول، بي احتياط
س7: Regiment
دسته دسته کردن، تنظيم کردن
س8: Rescind
باطل ساختن، لغو
س9: Sarcastic
طعنه آميز، نيشدار
س10: Scrutiny
بررسي دقيق، رسيدگي، تحقيق
س11: Shrill
تيز، روشن، جيغ کشيدن
س12: Swamp
پر آب شدن
س13: Teem
فراوان بودن
س14: Attendance
حضور، توجه، مراقبت
س15: Malicious
بر انديش، از روي بدخواهي
س16: Cursory
سرسري، با سرعت و بي دقت
س17: Bribery
رشوه
س18: Gorge
گلو، شکم، زياد خوردن
س19: Decadent
منحط، رو بفساد رونده
س20: Devious
منحرف، گمراه
س21: Cunning
زيرک، مکار، حيله گري
س22: Deceptive
فريبنده
س23: Coercion
اجبار
س24: Duress
سختي، اجبار
س25: Sermon
موعظه، خطبه، اندرز گفتن
س26: Stray
سرگردان، آواره کردن، گمراه شدن
س27: Eulogy
ستايش، تشويق، مداحي
س28: Funeral
مراسم دفن
س29: Connive
چشم پوشي کردن، تجاهل
س30: Fallacious
غلط، سفسته آميز
س31: Dam
سد، مانع شدن، محدود کردن
س32: Exacerbate
تشديد کردن، بدتر کردن، برانگيختن
س33: Inaugurate
گشودن، افتتاح کردن
س34: Farcus
تقليد، مسخرگي، کار بيهوده
س35: Cliche
کلمه مبتذل
س36: Belligerent
جنگجو
س37: Avid
حريص، مشتاق، متمايل
س38: Agnostic
عرفاي منکر وجود خدا
= atheist
س39: Philanthropy
بشر دوستي
س40: Benign
مهربان، بي خطر
س41: Virulent
زهرآگين، بدخيم
س42: Bizarre
عجيب، خيالي
س43: Placid
آرام، راحت، متين
س44: Coax
نوازش کردن، ريشخند کردن
س45: Persuade
وادار کردن، ترغيب کردن
س46: Flattery
چاپلوسي، تملق
س47: Covert
نهان، پناهگاه
س48: Coere
بزور وادار کردن
س49: Conspire
توطئه کردن، هم پيماني
س50: Clandestine
مخفي، غير مشروع
س51: Corrosive
خورنده، فاسد کننده
س52: Sarcastic
طعنه آميز، نيشدار
س53: Cajoleole
گول زدن، چاپلوسي
س54: Persuasion
تشويق، تحريک، متقاعد سازي، اطمينان
س55: Condone
اغماض، بخشيدن
س56: Overlook
مسلط بودن، چشم انداز، چشم پوشي کردن
س57: Spike
ميخ، ميخکوب کردن
س58: Digress
پرت شدن (از موضوع)، گريز زدن
س59: Culpable
مقصر، مجرم
س60: Bump
دست انداز، برآمدگي
س61: Caustic
نيشدار، سوزش آور، تند
س62: Snap
گسيختن، قاپيدن، عجله
س63: Stare
خيره شدن
س64: Viva
زنده باد!
س65: Furtive
دزدکي، مخفي، رمزي
س66: Creak
شکايت کردن
س67: Concur
موافقت کردن، هم راي بودن
س68: Whip
شلاق زدن، تازيانه
س69: Odious
نفرت انگيز
س70: Obligate
ضامن سپردن، متعهد شدن
س71: Perjury
سوگند شکني، گواهي دروغ
س72: Penitent
توبه کار، نادم
س73: Paucity
معدود، کميابي، ندرت
س74: Parsimonious
صرفه جو
س75: Irritate
عصباني کردن، رنجاندن
س76: Coerce
بزور وادار کردن، ناگزير کردن
س77: Mundane
دنيوي، خاکي
س78: Cop
پليس، پاسبان
س79: Coup
برهم زدن، کودتا
س80: Dearth
کميابي و گراني، کمبود
س81: Debris
خرده، باقي مانده، آوار
س82: Discern
تشخيص دادن
س83: Adroit
زرنگ، ماهر
س84: Malevolent
نحس، بدخواه
س85: Chagrin
غم و غصه، آزرده کردن
س86: Myraid
هزارها بيشمار
س87: Testimony
گواهي، مردک، دليل، اظهار
س88: Recipe
دستورالعمل، دستور آشپزي
س89: Cosmetic
فن آرايش و تضمين
س90: Lucrative
سودمند، موفق
س91: Lucid
شفاف، واضح، سالم
س92: Nemesis
انتقام، قصاص
س93: Portray
تصوير کشيدن، مجسم کردن
س94: Nomad
چادر نشين، صحرا نشين
س95: Orphan
يتيم، يتيم کردن
س96: Bully
پهلوان، تحکيم کردن، کلفت، گوشت
س97: Morbid
ناسالم، مريض، وحشت آور
س98: Gruesome
مخوف، نفرت انگيز
س99: Acme
اوج، نقطه کمال، بحران
س100: Exult
شادي کردن، جست و خيز
س101: Nefurious
زشت، نابکار، ناهنجار
س102: Ludicrous
خنده آور، چرند
س103: Whelm
غرق کردن، احاطه کردن
س104: Usurp
ربودن، غضب کردن
س105: Venom
زهر، مسموم کردن
س106: Vigil
احيا، دعاي شب
س107: Abate
فروکش کردن، تخفيف دادن، تنزل
س108: Confer
مشورت کردن، مراجعه کردن، اعطا کردن
س109: Acclimate
مانوس شدن
س110: Dupe
ساده لوح
س111: Prolific
حاصلخيز، نيرومند، فراوان
س112: Siege
احاطه، محاصره کردن
س113: Prognosticate
پيش بيني کردن، تشخيص مرض قلبي
س114: Falsify
تحريف کردن، باطل ساختن
س115: Potpourri
مخلوط، درهم و برهم، عطر گل
س116: Scrutiny
بررسي دقيق، رسيدگي، تحقيق
س117: Plausible
باورکردني، محتمل
س118: Phlegmatic
خونسرد و بي رگ
س119: Plagiarize
سرقت آثار ادبي از ديگران
س120: Abrupt
پرتگاه، ناگهاني، درشت، جدا کردن
س121: Inane
تهي، احمق، فضاي نا محدود
س122: Elapse
گذشتن، سپري شدن، سقوط
س123: Forfeit
جريمه، خطا کردن، هدر کردن
س124: Frugal
صرفه جو، مقتصد
س125: Harass
خسته کردن، اذيت کردن
س126: Hoard
اندوخته، ذخيره کردن
س127: Lethal
مهلک، مرگ آور
س128: Lax
لخت، شل، رها کردن
س129: Rue
پشيماني، دلسوزي کردن، افسوس خوردن
س130: Indispensable
واجب، ناگزير، ضروري
س131: Senile
پير، سالخورده
س132: Hoax
گول زدن، دست انداختن
س133: Naive
ساده، بي تجربه
س134: Phlegm
خونسردي، سستي
س135: Puny
کوچک، ضعيف
س136: Quell
سرکوب کردن، تسکين دادن
س137: Superintend
رياست کردن، نظارت کردن
س138: Dissent
جدا شدن، اختلاف عقيده داشتن
س139: Laud
ستايش کردن، تمجيد
س140: Alleviate
آرام کردن، کم کردن
س141: Impasse
تنگنا، بن بست
س142: Recite
از بر خواندن
س143: Gesticulate
با سر و دست اشاره کردن
س144: Affluent
فراوان
س145: Provoke
تحريک کردن، خشمگين کردن
س146: Impeccable
بي عيب و نقص
س147: Inundate
اشباع کردن
س148: Imbibe
نوشيدن، فرو بردن
س149: Altercate
ستيزه کردن، مشاجره کردن
س150: Cite
ذکر کردن، گفتن
س151: Intervene
مداخله کردن
س152: Antithesis
تضاد، تناقص
س153: Fatalism
اعتقاد به سرنوشت
س154: Pensive
متفکر، محزون
س155: Stitch
بخيه زدن
س156: Incompetent
نا مناسب
س157: Pier
حرز، ستون، اسکله
س158: Innocuous
بي ضرر
س159: Insolent
گستاخ، جسور
س160: Arrogant
متکبر، گستاخ
س161: Haughty
مغرور
س162: Chop
بريدن، جدا کردن
س163: Maneuver
مانور
س164: Parish
بخش، شهر، اهل محله
س165: Inept
بي عرضه، بي معني، نادان
س166: Indolent
سست، تنبل
س167: Incarcerate
زنداني کردن
س168: Incriminate
گرفتار کردن، تهمت زدن
س169: Incumbent on/upon
متصدي، ناگزير
س170: Indigent
تهي دست
س171: Handicap
آوانس، امتياز داد، مانع
س172: Tact
عقل، ملاحظه، مهارت، سليقه
س173: Keen
تيز کردن، شديد بودن، نوحه سرائي، باهوش، مشتاق
س174: Knight
سلحشور، قهرمان، نجيب زاده
س175: Vacant
خالي، بيکار، اشغال نشده
س176: Bachelor
ليسانسه، مهندس، مجرد
س177: Accustom
عادت دادت، آشنا کردن، معتاد ساختن
س178: Contest
مشاجره، رقابت
س179: Gallant
دلاور، شجاع
س180: Cloak
ردا، پنهان کردن
س181: Muddy
گل آلود، گلي کردن
س182: Cot
تختخواب سفري، رختخواب بچگانه
س183: Gest
حرکت، هم صحبت، رفتار، قيافه، اشاره
س184: Upbringing
تربيت، پرورش
س185: Anecdote
حکايت، قصه، ضرب المثل
س186: Loaf
کله قند، وقت تلف کردن، ولگردي
س187: March
سير و روش، پيشروي، راهپيمائي کردن
س188: Shrub
بوته
س189: Puddle
گودال، دست انداز، گل آلود کردن
س190: Prohibit
منع کردن، نهي
س191: Flabby
سست، شل و ول
س192: Absurd
پوچ، ناپسند، مضحک
س193: Costume
لباس
س194: Mediation
ميانجيگري، وساطت
س195: Bandit
سارق مسلح، راهزن
س196: Altogether
روي هم رفته، کاملا، منصفا
س197: Abolish
برانداختن، منسوخ کردن
س198: Frank
رک گو، نيرومند، معاف کردن
س199: Soap
صابون، صابون زدن
س200: Muff
دست پوش، ناشي، خيطي بالا آوردن
س201: Fume
دود، بخار، دود دادن، با غضب حرف زدن
س202: Sergeant
گروهبان، مامور اجرا
س203: Medieval
قرون وسطي
س204: Meteor
شهاب سنگ
س205: Aqueous
آبدار
س206: Halo
هاله، حلقه نور
س207: Ponderous
وزين، خيلي کودن
س208: Mere
مرداب، خالي، انحصاري، تنها
س209: Beau
جوان شيک
س210: Butler
ناظر، پيشخدمت سفره، آبدارچي
س211: Breeze
نسيم، باد ملايم
س212: Villain
ناکس، پست، بد ذات
س213: Mist
مه، غبار، ابهام
س214: Immoderate
بي اعتدال، زياد
س215: Exorbitant
گزاف
س216: Cellar
زيرزمين، انبار
س217: Dine
ناهار خوردن، شام دادن
س218: Leftover
بقايا، پس مانده
س219: Flour
آرد، پودر شدن
س220: Hoop
حلقه، تسمه، احاطه کردن
س221: Scissor
برش، تقسيم، اختلاف
س222: Vanish
ناپديد شدن، به صفر رسيدن
س223: Beforehand
پيشاپيش، قبلا، آماده
س224: Extravagance
افراط
س225: Fortify
نيرومند کردن، تقويت کردن
س226: Spotlight
نور افکن
س227: Vacate
تعطيل کردن، تهي کردن
س228: Weed
علف هرزه، پوشاک
س229: Maid
دختر، پيشخدمت
س230: Corpse
جسد، لاشه
س231: Conceal
پنهان کردن
س232: Recline
خم شدن، تکيه کردن، سرازير کردن
س233: Hereby
بدينوسيله
س234: Adventure
سرگذشت، حادثه، در معرض خطر بودن
س235: Lay
خواباندن، دفن کردن
س236: Slum
محله کثيف، خيابان پر جمعيت
س237: Contrary
مخالف، معکوس
س238: Shriek
جيغ زدن، فرياد
س239: Contraband
قاچاق، کالاي قاچاق
س240: Sinister
گمراه کننده، خطا، فاسد، شيطاني
س241: Wager
شرط بندي کننده
س242: Janitor
دربان، سرايدار
س243: Evidence
گواه، مدرک، شهادت دادن، ثابت کردن
س244: Cemetery
قبرستان
س245: Prominent
برجسته، والا
س246: Scarce
کمياب، ندرتا
س247: Dense
متراکم، احمق
س248: Frigid
بسيار سرد، منجمد
س249: Marvelous
عجيب، جالب
س250: Temper
درست ساختن، ملايم کردن، حالت، خو
س251: Steak
باريکه گوشت کبابي
س252: Comic strip
کارتون، فيلم هاي نقاشي شده
س253: Swell
تورم، باد کردن، برجسته، شيک
س254: Turf
چمن
س255: Salute
سلام، احترام نظامي
س256: Surpass
پيش افتادن از، بهتر بودن از
س257: Miserable
بدبخت
س258: Worthy
سزاوار، شايسته
س259: Vicious
بدکار، نادرست
س260: Approve
تصويب کردن، آزمايش کردن
س261: Moisten
نمدار کردن، مرطوب شدن
س262: Toothpick
خلال دندان
س263: Addict
اعتياد ادن، خو دادن، موتاد
س264: Wary
محتاط، هشيار
س265: Harsh
تند، درشت، زننده، خشن
س266: Vicinity
نزديکي، حومه، همسايگي
س267: Torn
پاره شده
(اسم مفعول tear)
س268: Ghost
روح، شبح
س269: Overthrow
بهم زدن، منقرض کردن
س270: Pretend
وانمود کردن
س271: Denounce
عليه کسي حرف زدن
س272: Outfield
بيرون از محيط
س273: Bulky
بزرگ، جسيم
س274: Consent
موافقت، راضي شدن
س275: Revive
زنده شدن، نيروي تازه دادن، بهوش آمدن
س276: Brawl
داد و بيداد، سر و صدا کردن، جنجال
س277: Spoil
غنيمت، تباهي، فاسد کردن
س278: Lap
دامن، لباس، تا کردن، پيچيدن، با صدا خوردن
س279: Gleam
نور ضعيف، سوسو زدن
س280: Hazy
مه دار، مبهم، گيج
س281: Brute
حيوان صفت، بي رحم
س282: Bewilder
گيج کردن، گم کردن
س283: Complain
شکايت کردن، ناليدن
س284: Swing
تاب خوردن، نوسان
س285: Whirl
چرخانيدن، گردش
س286: Inhale
تنفس، استشمام کردن
س287: Misty
مبهم
س288: Tendency
گرايش، تمايل، استعداد
س289: Horrible
مخوف، ترسناک
س290: Mediocre
حد وسط، متوسط
س291: Arouse
بيدار کردن، تحريک کردن
س292: Boredom
خستگي
س293: Banish
دور کردن، تبعيد، اخراج
س294: Onlooker
ناظر، مراقب، تماشاچي
س295: Pony
اسب کوچک، پرداختن، خلاصه اخبار
س296: Barrel
بشکه، در خمره ريختن
س297: Underestimate
دست کم گرفتن
س298: Diver
غواص
س299: Crop
محصول، حاصل دادن
س300: Masculine
مردانه
س301: Giant
غول، قوي هيکل
س302: Squad
گروه، جوخه
س303: Jockey
اسب سوار حرفه اي، نيرنگ زدن
س304: Juggle
شعبده، حقه بازي، چشم بندي
س305: Mustache
سبيل
س306: Pro
موافق، حرفه اي، براي
س307: Condemn
محکوم کردن، محکوم شدن
س308: Sweat
عرق، عرق کردن، مشقت کشيدن
س309: Deduce
استنباط کردن، کم کردن
س310: Puppet
عروسک خيمه شب بازي، دست نشانده
س311: Nimble
چابک، تردست
س312: Horrid
ترسناک، نفرت انگيز
س313: Rave
ديوانه شدن، غوغا
س314: Undergo
تحمل کردن، دستخوش چيزي شدن
س315: Overstate
اغراق گفتن، گزافه گوئي
س316: Lunge
حمله ناگهاني، خيز
س317: Wreck
خرابي، خسارت وارد آوردن
س318: Torrent
سيل، جريان شديد
س319: Gloom
تاريکي، دلتنگ بودن، افسردگي
س320: Gang
دسته، جمعيت، سفر کردن، جمعيت تشکل دادن
س321: Molest
آزار رساندن، معترض شدن، تجاوز
س322: Crew
خدمه کشتي، کارکنان هواپيما
س323: Resent
رنجيدن از، اظهار تنفر از
س324: Violent
تند، سخت، قاهرانه
س325: Stubborn
سمج، خودسر، کله شق
س326: Bold
شجاع، خشن
س327: Statue
تنديس، پيکرسازي
س328: Claw
پنجه، چنگ زدن
س329: Detour
انحراف
س330: Collide
تصادف کردن، برخورد
س331: Ambuscade
سرپناه، دام، کمين گاه
س332: Wretch
بدبخت، بي وجدان، پست
س333: Rancher
دامدار
س334: Horn
شاخ، شيپور، نوک
س335: Frown
اخم کردن
س336: Baffle
سپر، دستپاچه کردن
س337: Obedience
فرمانبرداري، اطاعت
س338: Delegate
نمايندگي دادن، وکيل
س339: Constitute
تشکيل دادن، تاسيس کردن، ترکيب کردن
س340: Entrust
واگذار کردن، به امانت سپردن
س341: Attorn
اجاره داري کردن
س342: Intrepid
شجاع
س343: Vermin
جانوران موذي، حشرات موذي
س344: Dragnet
تور يا دام ماهيگيري
س345: Audacious
بي پروا، بيشرم
س346: Resolute
ثابت قدم، تصويب کردن، ثابت
س347: Daunt
رام کردن، ترساندن
س348: Owe
بدهکار بودن
س349: Invastion
تاخت و تاز، هجوم، تعرض
س350: Paratrooper
سرباز چترباز
س351: Gore
سوراخ کردن، خون
س352: Spence
آبدارخانه
س353: Sorrow
سوگ، غمگين کردن، تاسف خوردن
س354: Beef
گوشت گاو، شکايت کردن، تقويت کردن
س355: Penalize
جريمه کردن، تاوان دادن
س356: Creep
خزيدن، مورمور شدن
س357: Mate
همدم، همسر، شاه مات کردن
س358: Waterfront
اسکله، آب نما
س359: Homicide
آدم کشي، قتل
س360: Precaution
احتياط، پيش بيني
س361: Lieutenant
وکيل، ستوان
س362: Muddle
خراب کردن، گيج کردن، درهم و برهم کردن
س363: Jagged
دندانه دار، ناهموار
س364: Pebble
سنگلاخ، سنگريزه
س365: Foul
گير کردن، خلاف
س366: Corn
دانه، غله، نمک زدن
س367: Pesticide
آفت کش، حشره کش
س368: Ambush
پناهگاه، کمين کردن
س369: Lown
آرام، ساکت
س370: Troop
عده سربازان، رژه رفتن
س371: Pledge
گرو گذاشتن، متعهد شدن
س372: Morsel
تکه، مقدار کم، لقمه کردن
س373: Mouthful
لقمه، دهن پر، مقدار
س374: Grain
دانه، جوانه زدن
س375: Spell
طلسم، حمله، افسون کردن، هجي
س376: Harvest
محصول، درو کردن، نتيجه
س377: Peach
فاش کردن، هلو، دختر زيبا
س378: Ranch
دامداري کردن
س379: Cuddle
درآغوش گرفتن، نوازش کردن
س380: Drab
رنگ و روغن، کسل کننده
س381: Coarse
درشت، بي ادب، ذخيم
س382: Sauce
سوس، چاشني غذا
س383: Pine
غم و اندوه، نگراني، غصه خوردن
س384: Inn
مهمانخانه، مسکن دادن
س385: Linger
درنگ کردن، مردد بودن
س386: Reunion
انجمن، اجتماع
س387: Valiant
دلاور، شجاع، نيرومند
س388: Lamb
آدم ساده، گوشت بره
س389: Prosper
رونق يافتن، پيشرفت کردن
س390: Barn
انبار، انبار کردن
س391: Captive
دستگير کردن، اسير
س392: Fragile
شکننده، ضعيف
س393: Defiant
بي اعتنا، مخالف، جسور
س394: Perplex
گيج کردن، بهت زده کردن
س395: Endear
گران کردن، عزيز کردن
س396: Acquit
برطرف کردن، ادا کردن، پرداختن
س397: Superficial
ظاهري، سطحي
س398: Graze
چراندن
س399: Taciturn
کم حرف، آرام
س400: Uncommunicative
بي علاقه به تبادل فکر، خاموش، کم حرف
س401: Reptile
حيوان خزنده، آدم پست
س402: Slander
تهمت زدن
س403: Splinter
متلاشي شدن، تراشه
س404: Rescind
باطل ساختن، لغو
س405: Commonplace
پيش پا افتاده، معمولي، همه جائي
س406: Thwart
بي نتيجه گذاردن، خنثي کردن، مخالفت کردن
س407: Startle
تکان دادن، از جا پراندن، جهش
س408: Vacillate
دودل بودن، ترديد داشتن، تلو تلو خوردن
س409: Verbose
دراز، پرگو
س410: Worthwhile
ارزنده، قابل صرف وقت
س411: Applause
کف زدن، هلهله، تحسين
س412: Pilgrim
زائر، مسافر، مهاجر
س413: Evade
طفره رفتن، تجاهل کردن
س414: Fee
مزد، پاداش، شهريه، اجير کردن
س415: Finery
زيور، آرايش
س416: Allowance
جيره دادن
س417: Poll
راي گيري
س418: Bay
دفاع کردن در مقابل، عاجز کردن
س419: Simile
تشبيه، استعاره
س420: Unjust
غير عادلانه، ستمگر، ناروا
س421: Sporadic
تک و توک، پراکنده، انفرادي
س422: Quandary
سرگرداني، حيرت، معما
س423: Rabid
بداخلاق، متعصب، خشمگين
س424: Hopefully
ايشالا
س425: Fanatic
ديوانه، دارا احساسات شديد
س426: Rendezvous
ميعاد، وعده گاه، قرار ملاقات گذاشتن
س427: Dawn
فجر، طلوع، آغاز شدن
س428: Sarcasm
ريشخند، طعنه
س429: Mischief
اذيت، شرارت، موذيگري
س430: Fury
غضب، آشوب، اضطراب، شدت
س431: Arbiter
حکم، داوري کردن، قاضي
س432: Cram
پر کردن، با شتاب ياد گرفتن
س433: Anoint
روغن مالي کردن
س434: Elate
سربلند، بالا بردن، محفوظ کردن
س435: Knot
گير انداختن، گره خوردن
س436: Banquet
مهماني، ضيافت
س437: Bale
عدل، مصيبت، رنج، رقصيدن
س438: Surgeon
جراح
س439: Terse
مختصر و مفيد
س440: Grief
غم و اندوه، رنجش
س441: Scowl
اخم، ترشروئي
س442: Tip
محرمانه رساندن، نوک
س443: Contempt
تحقير، اهانت
س444: Detest
نفرت داشتن از
س445: Untie
باز کردن، گشودن، حل کردن
س446: Tiptoe
با نوک پا راه رفتن
س447: Sloppy
شلخته، درهم و برهم
س448: Blot
لکه دار کردن، بدنامي، عيب
س449: Barge
سرزده وارد شدن، با قايق حمل کردن، کرجي
س450: Exonerate
تبرئه کردن
س451: Allegiance
وفاداري، بيعت، تابعيت
س452: Slavery
بندگي، بردگي
س453: Anniversary
سوگواري ساليانه، جشن يادگاري
س454: Counterfeit
جعلي، جعل کردن
س455: Fallible
جايزالخطا
س456: Stove
بخاري، کوره
س457: Guzzle
بلعيدن، سرکشيدن
س458: Confess
اقرار کردن، اعتراف
س459: Incite
انگيختن، باصرار وارد کردن
س460: Troth
وفاداري، راستي، نامزدي
س461: Hath
has
س462: Swindler
گول زدن، قاچاق، کلاه بردار
س463: Punctual
وقت شناس، خوش قول
س464: Quench
سخت کردن،فرو نشاندن، دفع کردن
س465: Collapse
از حال رفتن
س466: Tyranny
استبداد، حکومت ستمگرانه
س467: Realm
کشور، حدود، سلطنت
س468: Goddess
الهه، رب النوع
س469: Utter
مطلق، گفتن، فاش کردن
س470: Pacify
صلح دادن، آرام کردن
س471: Beckon
اشاره کردن، با اشاره صدا زدن
س472: Foam
کف
س473: Cliff
ديواره، پرتگاه
س474: Awkward
زشت، سرهم بند، غير استادانه
س475: Tile
کاشي
س476: Plaster
گچ کاري کردن
س477: Suspicious
بدگمان، مشکوک
س478: Resentful
بي ميل
س479: Whereabout
محل تقريبي، مکان
س480: Vigor
قدرت، انرژي، توان
س481: Envy
حسادت، غبطه خوردن
س482: Needy
نيازمند
س483: Dismal
دلتنگ کننده، ملال آور
س484: Tray
سيني، حمام
س485: Ladder
نردبان، پله
س486: Appoint
برقرار کردن، مامور کردن تعيين
س487: Monument
مقبره، اثر تاريخي
س488: Mutilate
تحريف کردن، ناقص کردن
س489: Brave
دلاور، شجاع
س490: Campaign
مبارزه، جنگيدن
س491: Lodge
منزل، خيمه زدن
س492: Disastrous
مصيبت آميز، منحوس
س493: Possession
تملک، تسخير
س494: Praise
تحسين کردن، پرستش، ستايش
س495: Commend
ستودن
س496: Apology
پوزش، عذرخواهي
س497: Daze
گيج کردن
س498: Mourn
سوگواري، ماتم
س499: Pond
استخر، مخزن، برکه
س500: Biblical
وابسته به کتاب مقدس
س501: Ethnic
نژادي، کافر، قومي
س502: Mortuary
دفن، مرده اي
س503: Mortify
رياضت دادن، کشتن، رنجاندن
س504: Ape
ميمون، بوزينه
س505: Wail
شيون کردن، ناله
س506: Shack
کلبه، زيستن، کاشانه
س507: Culprit
متهم، مقصر
س508: Occupant
ساکن، مستاجر، اشغال کننده
س509: Ark
کشتي، قايق، صندوقچه
س510: Roam
گردش کردن، تکاپو
س511: Morality
صيرت، اخلاقيات
س512: Verse
شعر گفتن، به نظم آوردن
س513: Cripple
چلاق، زمينگير
س514: Hostess
زن مهماندار
س515: Cub
توله، بچه شير
س516: Frugal
صرفه جو، با صرفه، مقتصد
س517: Commuter
تبديل کردن، مسافرت کردن
س518: Subside
نشست کردن، فروکش کردن
س519: Jest
لطيفه، گوشه کنايه، شوخي کردن
س520: Comprehend
دريافتن، فراگرفتن
س521: Pauper
فقير، بي نوا
س522: Clumsily
ناشيانه
س523: Stumble
لغزيدن، تلوتلو خوردن
س524: Hill
تپه، انباشتن
س525: Imprison
زنداني کردن، نگهداشتن
س526: Pastry
شيريني، شيريني پزي
س527: Decay
تباهي، ضعيف شدن
س528: Delinquent
مقصر، مجرم
س529: Undernourished
سو تغذيه
س530: GRieve
غمگين، غصه دار کردن، اذيت کردن
س531: Feeble
ضعيف، نحيف
س532: Blink
چشمک زدن، نگاه مختصر
س533: Fort
حصار، قلعخ، تقويت کردن، قوي
س534: Benedict
مبارک، خجسته، ملايم
س535: Grant
اعطا کردن، اجازه دادن
س536: Rash
تند، عجول، بي احتياط
س537: Coast
کنار دريا، سرازير رفتن
س538: Whisper
پچ پچ کردن، نجوا
س539: Exile
تبعيد کردن
س540: Plague
آفت، آزار رساندن
س541: Thrifty
خانه دار، صرفه جو، مقتصد
س542: Stingy
خسيس
س543: Descendant
نوه، نسل، اولاد
س544: Bout
درباره
= about
س545: Pitcher
کوزه، پارچ
س546: Swift
سريع
س547: Witty
شوخ، کنايه دار
س548: Mud
لجن، گل آلود کردن
س549: Shrill
تيز، روشن، جيغ کشيدن
س550: Pierce
شکستن، نفوذ کردن
س551: Pour
جاري شدن، پاچيدن
س552: Jolly
خوشحال، بذله گو
س553: Fellow
شخص، آدم، يارو
س554: Chimney
کوره، دودکش، تنور
س555: Distress
توقيف، مضطرب کردن
س556: Indistinct
نامعلوم، ناشنوا، درهم، آهسته
س557: Mumble
زيرلب سخن گفتن، من من کردن
س558: Orphanage
پرورشگاه، يتيم خانه
س559: Abuse
سو استفاده، ضايع کردن
س560: Scold
آدم بد دهان، بد اخلاقي کردن
س561: Patriotic
ميهن دوست
س562: Twinkle
چشمک زدن، تلالو
س563: Valley
شيار، دره
س564: Valor
شجاعت، اهميت
س565: Veteran
کهنه کار، کارازموده
س566: Poke
ضربه، فشار با نوک انگشت
س567: Mockery
استهزا، زحمت بيهوده
س568: Bunt
اصلاح کردن
س569: Mighty
نيرومند، توانا، بزرگ
س570: Deserve
شايسگي، سزاوار بودن
س571: Whistle
سوت زدن
س572: Uneventful
بي حادثه، بدون رويداد مهم
س573: Hatch
دريچه، نتيجه
س574: Coffin
تابوت
س575: Recklessness
بي باکي، بي پروائي
س576: Parachute
چتر نجات، با چتر پريدن
س577: Dean
رئيس کليسا، ريش سفيد
س578: Accuse
متهم کردن، تهمت زدن
س579: Untidy
درهم و برهم، نامرتب
س580: Hostel
شبانه روزي (دانشکده)، هتل
س581: Charter
اجاره کشتي
س582: Entitle
حق دادن، لقب دادن
س583: Cheer
هورا، تشويق کردن
س584: Surrender
واگذاري، تحويل دادن، صرف نظر
س585: Inoculate
تلقيح کردن، آغشتن
س586: Foolish
مزخرف، ديوانه، ابلهانه
س587: Utensil
دستگاه، اسباب، ظروف
س588: Discard
دور انداختن، ترک کردن
س589: Spontaneous
خود بخود، فوري، بي اختيار
س590: Rehearsal
تکرار ، تمرين
س591: Attorney
حقوقدان، وکيل
س592: Buncombe
حرف چرند، چاخان، توخالي
س593: Hasty
با عجله، زودرس، دستپاچه
س594: Matrimony
زناشوئي، عروسي، ازدواج
س595: Boast
باليدن، خودستائي
س596: Lessen
کمتر شدن، تخفيف يافتن
س597: Chuckle
با دهان بسته خنديدن
س598: Abroad
پهن، گسترش يافته، خارج از کشور
س599: Vague
مبهم، غير معلوم
س600: Tempest
تندباد، هيجان
س601: Dure
تحمل کردن، بردباري
= endure
س602: Avail
سودمند بودن، کمک، ارزش
س603: Coeducational
مختلط، پسرانه و دخترانه
س604: Drowsiness
خواب آلودگي، کسالت
س605: Narcotic
مسکن، ماده مخدره
س606: Jail
زندان، حبس کردن
س607: Incident
رويداد، ظهور کردن
س608: Scorch
تاول زدن، سوختگي
س609: Tablecloth
سفره، روميزي
س610: Aggravate
بدتر کردن، اضافه کردن، خشمگين کردن
س611: Decline
نقصان، کاهش، نپذيرفتن
س612: Multitude
گروه بسيار، انبوه
س613: Nominate
کانديد کردن، معرفي کردن، نامزد کردن
س614: Beset
حمله کردن، مضطرب کردن، احاطه
س615: Wrath
خشم، غضب
س616: Poverty
تنگدستي، کميابي
س617: Sting
سوزش، گزيدن
س618: Assertive
مثبت، اظهار کننده، مدعي
س619: Lengthwise
از طول، بلند
س620: Ahead
رو بجلو
س621: Conflict
ستيزه، کشاکش، برخورد
س622: Sympathy
همدمي، دلسوزي
س623: Scorn
تمسخر کردن، بي اعتنائي، اهانت
س624: Snub
پهن و کوتاه، جلوگيري، سرزنش کردن
س625: Turn out
توليد کردن، اجتماع
س626: Obstacle
مانع، پاگير
س627: Interference
تداخل، معارضه
س628: Inmate
مقيم، ساکن
س629: Rage
طغيان، ديوانگي
س630: Barb
نوک، پيکان، ريش
س631: Pension
جيره، مستمري، حقوق
س632: Wound
پيچيده شدن، زخمي کردن، پيچانده
س633: Riot
غوغا، اغتشاش، شورش کردن
س634: Sweep
پيچ و خم، رفت و برگشت
س635: Preoccupied
گرفتار، پر مشغله، شيفته
س636: Municipal
شهري، وابسته به شهرداري
س637: Corpulent
فربه، جسيم
س638: Complacent
ازخود راضي
س639: Porch
ايوان، دالان
س640: Habilitate
شايستگي داشتن، مجهز کردن
س641: Velvet
نرم، مخملي
س642: Sofa
مبل فنري
س643: Chubby
چاق، پهن رخسار
س644: Mound
برآمدگي، تپه
س645: Annihilation
نابودي، فنا
س646: Swindle
گول زدن، فريب، کلاهبرداري
س647: Calamity
بلا، بيچارگي، فاجعه
س648: Brainchild
تصوري، خيالي
س649: Henchman
پيرو، نوکر
س650: Slaughter
خونريزي، کشتار کردن
س651: Skeptic
شکاک، مشکوک
س652: Ally
پيوستن، متحد کردن، دوست
س653: Cattle
احشام، گله کاو
س654: Parasol
سايبان، پتر آفتابي
س655: Downpour
بارندگي زياد
س656: Fleet
ناوگان، تند رفتن
س657: Ditch
راه آب، گودال کندن
س658: Regiment
دسته دسته کردن، تنظيم کردن
س659: Hook
بدان انداختن، قلاب
س660: Kinsman
خويشاوند (مذکر)
س661: Amend
اصلاح کردن، بهبودي، تغيير
س662: Ponder
سنجيدن، انديشه کردن
س663: Drastic
موثر، قوي، جدي
س664: Wharf
بار انداز، محکم مهار کردن
س665: Heave
اتداختن، برآمدگي، کشيدن
س666: Ridicule
استهزا، دست انداختن
س667: Ballot
راي مخفي، قرعه کشيدن
س668: Jewish
يهودي
= jew
س669: Constitution
اساسنامه، تاسيس
س670: Notorious
بدنام، رسوا
س671: Starve
گرسنگي
س672: Jeopardize
بخطر انداختن
س673: Lawn
محوطه چمن
س674: Overeat
پر خوردن
س675: Tribe
تبار، قبيله
س676: Torture
شکنجه، عذاب دادن
س677: Forgery
جعل اسناد، سندسازي
س678: Afresh
از نو، دوباره
س679: Obedient
فرمانبردار، مطيع، رام
س680: Swamp
پر آب شدن
س681: Clown
مسخره، دلقک
س682: Tumult
هنگامه، غوغا، اغتشاش کردن
س683: Uproar
شورش، همهمه، غوغا
س684: Disorder
بي نظمي، اختلال
س685: Generous
بخشنده، زياد
س686: Dejected
افسرده
س687: Literature
ادبيات
س688: Recede
کنار کشيدن، خودداري کردن
س689: Vandal
خرابگر
س690: Withdraw
برداشتن، پس زدن، ترک کردن
س691: Beard
خوشه، ريش دار کردن
س692: Chin
چانه
س693: Howl
فرياد زدن، عزاداري کردن
س694: Kneel
زانو زدن
س695: Summon
احضار کردن، فراخواني، دعوت
س696: Wilfull
عمدي، ارادي
س697: Rip
گرداب، شکافتن
س698: Drought
خشکي
س699: Grumble
غرغر کردن
س700: Squander
تلف کردن، ولخرجي
س701: Abide
ايستادگي کردن، منتظر شدن، وفا کردن
س702: Fraternity
برادري، صنف، اتحاديه
س703: Tide
جذر و مد، اتفاق افتادن
س704: Drench
خيساندن، نوشانيدن، آب دادن
س705: Courteous
مودب، فروتن، مودبانه
س706: Unintentional
غير عمدي
س707: Assure
اطمينان دادن، بيمه کردن
س708: Arrest
توقيف کردن، جلوگيري کردن
س709: Invade
تهاجم کردن، حمله
س710: Peg
ميخ زدن، تعيين حدود کردن
س711: Mob
انبوه مردم، ازدحام کردن
س712: Lava
گدازه، مواد مذاب
س713: Tyrant
حاکم ستمگر
س714: Debtor
مديون، بدهکار
س715: Testify
تصديق کردن، شهادت دادن
س716: Legible
خوانا، روشن
س717: Clergy
مرد روحاني
س718: Customary
عادي، مرسوم، متعارف
س719: Dig
حفر کردن، فرو کردن
س720: Scald
سوختگي، تاول زدن
س721: Unearth
از زير خاک بيرون آوردن
س722: Witch
ساحره، افسون کردن، مجذوب کردن
س723: Superstition
موهوم پرستي، خرافات
س724: Peril
خطر جدي، مسئوليت
س725: Assassinate
بقتل رساندن، ترور کردن
س726: Stoutness
گردن کلفتي
س727: Ailment
بيماري مزمن، درد و ناراحتي
س728: Din
صداي بلند، غوغا
س729: Dwindle
تحليل رفتن، کم شدن تدريجي
س730: Invasion
تاراج، تجاوز، تهاجم
س731: Rebel
شورش کردن، ياغي
س732: Wade
به آب زدن، به سختي رفتن
س733: Heir
جانشين، ارث بردن، جانشن شدن
س734: Throne
تخت شاهي
س735: Dignify
تکريم کردن
س736: Coincide
همزمان بودن، منطبق شدن
س737: Auditorium
نالار کنفرانس
س738: Therapy
درمان، معالجه
س739: Shrink
آب رفتن، چروک شدن
س740: Furious
خشمناک، متعصب
س741: Surplus
اضافي، زيادي
س742: Traitor
خائن
س743: Betray
لو دادن، تسليم کردن
س744: Sneer
استهزا، نيشخند
س745: Accused
متهم
صدمه، ضربه سخت
س2: Funeral
مراسم دفن
س3: Fury
غضب، آشوب، اضطراب، شدت
س4: Incarcerate
زنداني کردن
س5: Noose
کمند، در دام انداختن
س6: Rash
تند، عجول، بي احتياط
س7: Regiment
دسته دسته کردن، تنظيم کردن
س8: Rescind
باطل ساختن، لغو
س9: Sarcastic
طعنه آميز، نيشدار
س10: Scrutiny
بررسي دقيق، رسيدگي، تحقيق
س11: Shrill
تيز، روشن، جيغ کشيدن
س12: Swamp
پر آب شدن
س13: Teem
فراوان بودن
س14: Attendance
حضور، توجه، مراقبت
س15: Malicious
بر انديش، از روي بدخواهي
س16: Cursory
سرسري، با سرعت و بي دقت
س17: Bribery
رشوه
س18: Gorge
گلو، شکم، زياد خوردن
س19: Decadent
منحط، رو بفساد رونده
س20: Devious
منحرف، گمراه
س21: Cunning
زيرک، مکار، حيله گري
س22: Deceptive
فريبنده
س23: Coercion
اجبار
س24: Duress
سختي، اجبار
س25: Sermon
موعظه، خطبه، اندرز گفتن
س26: Stray
سرگردان، آواره کردن، گمراه شدن
س27: Eulogy
ستايش، تشويق، مداحي
س28: Funeral
مراسم دفن
س29: Connive
چشم پوشي کردن، تجاهل
س30: Fallacious
غلط، سفسته آميز
س31: Dam
سد، مانع شدن، محدود کردن
س32: Exacerbate
تشديد کردن، بدتر کردن، برانگيختن
س33: Inaugurate
گشودن، افتتاح کردن
س34: Farcus
تقليد، مسخرگي، کار بيهوده
س35: Cliche
کلمه مبتذل
س36: Belligerent
جنگجو
س37: Avid
حريص، مشتاق، متمايل
س38: Agnostic
عرفاي منکر وجود خدا
= atheist
س39: Philanthropy
بشر دوستي
س40: Benign
مهربان، بي خطر
س41: Virulent
زهرآگين، بدخيم
س42: Bizarre
عجيب، خيالي
س43: Placid
آرام، راحت، متين
س44: Coax
نوازش کردن، ريشخند کردن
س45: Persuade
وادار کردن، ترغيب کردن
س46: Flattery
چاپلوسي، تملق
س47: Covert
نهان، پناهگاه
س48: Coere
بزور وادار کردن
س49: Conspire
توطئه کردن، هم پيماني
س50: Clandestine
مخفي، غير مشروع
س51: Corrosive
خورنده، فاسد کننده
س52: Sarcastic
طعنه آميز، نيشدار
س53: Cajoleole
گول زدن، چاپلوسي
س54: Persuasion
تشويق، تحريک، متقاعد سازي، اطمينان
س55: Condone
اغماض، بخشيدن
س56: Overlook
مسلط بودن، چشم انداز، چشم پوشي کردن
س57: Spike
ميخ، ميخکوب کردن
س58: Digress
پرت شدن (از موضوع)، گريز زدن
س59: Culpable
مقصر، مجرم
س60: Bump
دست انداز، برآمدگي
س61: Caustic
نيشدار، سوزش آور، تند
س62: Snap
گسيختن، قاپيدن، عجله
س63: Stare
خيره شدن
س64: Viva
زنده باد!
س65: Furtive
دزدکي، مخفي، رمزي
س66: Creak
شکايت کردن
س67: Concur
موافقت کردن، هم راي بودن
س68: Whip
شلاق زدن، تازيانه
س69: Odious
نفرت انگيز
س70: Obligate
ضامن سپردن، متعهد شدن
س71: Perjury
سوگند شکني، گواهي دروغ
س72: Penitent
توبه کار، نادم
س73: Paucity
معدود، کميابي، ندرت
س74: Parsimonious
صرفه جو
س75: Irritate
عصباني کردن، رنجاندن
س76: Coerce
بزور وادار کردن، ناگزير کردن
س77: Mundane
دنيوي، خاکي
س78: Cop
پليس، پاسبان
س79: Coup
برهم زدن، کودتا
س80: Dearth
کميابي و گراني، کمبود
س81: Debris
خرده، باقي مانده، آوار
س82: Discern
تشخيص دادن
س83: Adroit
زرنگ، ماهر
س84: Malevolent
نحس، بدخواه
س85: Chagrin
غم و غصه، آزرده کردن
س86: Myraid
هزارها بيشمار
س87: Testimony
گواهي، مردک، دليل، اظهار
س88: Recipe
دستورالعمل، دستور آشپزي
س89: Cosmetic
فن آرايش و تضمين
س90: Lucrative
سودمند، موفق
س91: Lucid
شفاف، واضح، سالم
س92: Nemesis
انتقام، قصاص
س93: Portray
تصوير کشيدن، مجسم کردن
س94: Nomad
چادر نشين، صحرا نشين
س95: Orphan
يتيم، يتيم کردن
س96: Bully
پهلوان، تحکيم کردن، کلفت، گوشت
س97: Morbid
ناسالم، مريض، وحشت آور
س98: Gruesome
مخوف، نفرت انگيز
س99: Acme
اوج، نقطه کمال، بحران
س100: Exult
شادي کردن، جست و خيز
س101: Nefurious
زشت، نابکار، ناهنجار
س102: Ludicrous
خنده آور، چرند
س103: Whelm
غرق کردن، احاطه کردن
س104: Usurp
ربودن، غضب کردن
س105: Venom
زهر، مسموم کردن
س106: Vigil
احيا، دعاي شب
س107: Abate
فروکش کردن، تخفيف دادن، تنزل
س108: Confer
مشورت کردن، مراجعه کردن، اعطا کردن
س109: Acclimate
مانوس شدن
س110: Dupe
ساده لوح
س111: Prolific
حاصلخيز، نيرومند، فراوان
س112: Siege
احاطه، محاصره کردن
س113: Prognosticate
پيش بيني کردن، تشخيص مرض قلبي
س114: Falsify
تحريف کردن، باطل ساختن
س115: Potpourri
مخلوط، درهم و برهم، عطر گل
س116: Scrutiny
بررسي دقيق، رسيدگي، تحقيق
س117: Plausible
باورکردني، محتمل
س118: Phlegmatic
خونسرد و بي رگ
س119: Plagiarize
سرقت آثار ادبي از ديگران
س120: Abrupt
پرتگاه، ناگهاني، درشت، جدا کردن
س121: Inane
تهي، احمق، فضاي نا محدود
س122: Elapse
گذشتن، سپري شدن، سقوط
س123: Forfeit
جريمه، خطا کردن، هدر کردن
س124: Frugal
صرفه جو، مقتصد
س125: Harass
خسته کردن، اذيت کردن
س126: Hoard
اندوخته، ذخيره کردن
س127: Lethal
مهلک، مرگ آور
س128: Lax
لخت، شل، رها کردن
س129: Rue
پشيماني، دلسوزي کردن، افسوس خوردن
س130: Indispensable
واجب، ناگزير، ضروري
س131: Senile
پير، سالخورده
س132: Hoax
گول زدن، دست انداختن
س133: Naive
ساده، بي تجربه
س134: Phlegm
خونسردي، سستي
س135: Puny
کوچک، ضعيف
س136: Quell
سرکوب کردن، تسکين دادن
س137: Superintend
رياست کردن، نظارت کردن
س138: Dissent
جدا شدن، اختلاف عقيده داشتن
س139: Laud
ستايش کردن، تمجيد
س140: Alleviate
آرام کردن، کم کردن
س141: Impasse
تنگنا، بن بست
س142: Recite
از بر خواندن
س143: Gesticulate
با سر و دست اشاره کردن
س144: Affluent
فراوان
س145: Provoke
تحريک کردن، خشمگين کردن
س146: Impeccable
بي عيب و نقص
س147: Inundate
اشباع کردن
س148: Imbibe
نوشيدن، فرو بردن
س149: Altercate
ستيزه کردن، مشاجره کردن
س150: Cite
ذکر کردن، گفتن
س151: Intervene
مداخله کردن
س152: Antithesis
تضاد، تناقص
س153: Fatalism
اعتقاد به سرنوشت
س154: Pensive
متفکر، محزون
س155: Stitch
بخيه زدن
س156: Incompetent
نا مناسب
س157: Pier
حرز، ستون، اسکله
س158: Innocuous
بي ضرر
س159: Insolent
گستاخ، جسور
س160: Arrogant
متکبر، گستاخ
س161: Haughty
مغرور
س162: Chop
بريدن، جدا کردن
س163: Maneuver
مانور
س164: Parish
بخش، شهر، اهل محله
س165: Inept
بي عرضه، بي معني، نادان
س166: Indolent
سست، تنبل
س167: Incarcerate
زنداني کردن
س168: Incriminate
گرفتار کردن، تهمت زدن
س169: Incumbent on/upon
متصدي، ناگزير
س170: Indigent
تهي دست
س171: Handicap
آوانس، امتياز داد، مانع
س172: Tact
عقل، ملاحظه، مهارت، سليقه
س173: Keen
تيز کردن، شديد بودن، نوحه سرائي، باهوش، مشتاق
س174: Knight
سلحشور، قهرمان، نجيب زاده
س175: Vacant
خالي، بيکار، اشغال نشده
س176: Bachelor
ليسانسه، مهندس، مجرد
س177: Accustom
عادت دادت، آشنا کردن، معتاد ساختن
س178: Contest
مشاجره، رقابت
س179: Gallant
دلاور، شجاع
س180: Cloak
ردا، پنهان کردن
س181: Muddy
گل آلود، گلي کردن
س182: Cot
تختخواب سفري، رختخواب بچگانه
س183: Gest
حرکت، هم صحبت، رفتار، قيافه، اشاره
س184: Upbringing
تربيت، پرورش
س185: Anecdote
حکايت، قصه، ضرب المثل
س186: Loaf
کله قند، وقت تلف کردن، ولگردي
س187: March
سير و روش، پيشروي، راهپيمائي کردن
س188: Shrub
بوته
س189: Puddle
گودال، دست انداز، گل آلود کردن
س190: Prohibit
منع کردن، نهي
س191: Flabby
سست، شل و ول
س192: Absurd
پوچ، ناپسند، مضحک
س193: Costume
لباس
س194: Mediation
ميانجيگري، وساطت
س195: Bandit
سارق مسلح، راهزن
س196: Altogether
روي هم رفته، کاملا، منصفا
س197: Abolish
برانداختن، منسوخ کردن
س198: Frank
رک گو، نيرومند، معاف کردن
س199: Soap
صابون، صابون زدن
س200: Muff
دست پوش، ناشي، خيطي بالا آوردن
س201: Fume
دود، بخار، دود دادن، با غضب حرف زدن
س202: Sergeant
گروهبان، مامور اجرا
س203: Medieval
قرون وسطي
س204: Meteor
شهاب سنگ
س205: Aqueous
آبدار
س206: Halo
هاله، حلقه نور
س207: Ponderous
وزين، خيلي کودن
س208: Mere
مرداب، خالي، انحصاري، تنها
س209: Beau
جوان شيک
س210: Butler
ناظر، پيشخدمت سفره، آبدارچي
س211: Breeze
نسيم، باد ملايم
س212: Villain
ناکس، پست، بد ذات
س213: Mist
مه، غبار، ابهام
س214: Immoderate
بي اعتدال، زياد
س215: Exorbitant
گزاف
س216: Cellar
زيرزمين، انبار
س217: Dine
ناهار خوردن، شام دادن
س218: Leftover
بقايا، پس مانده
س219: Flour
آرد، پودر شدن
س220: Hoop
حلقه، تسمه، احاطه کردن
س221: Scissor
برش، تقسيم، اختلاف
س222: Vanish
ناپديد شدن، به صفر رسيدن
س223: Beforehand
پيشاپيش، قبلا، آماده
س224: Extravagance
افراط
س225: Fortify
نيرومند کردن، تقويت کردن
س226: Spotlight
نور افکن
س227: Vacate
تعطيل کردن، تهي کردن
س228: Weed
علف هرزه، پوشاک
س229: Maid
دختر، پيشخدمت
س230: Corpse
جسد، لاشه
س231: Conceal
پنهان کردن
س232: Recline
خم شدن، تکيه کردن، سرازير کردن
س233: Hereby
بدينوسيله
س234: Adventure
سرگذشت، حادثه، در معرض خطر بودن
س235: Lay
خواباندن، دفن کردن
س236: Slum
محله کثيف، خيابان پر جمعيت
س237: Contrary
مخالف، معکوس
س238: Shriek
جيغ زدن، فرياد
س239: Contraband
قاچاق، کالاي قاچاق
س240: Sinister
گمراه کننده، خطا، فاسد، شيطاني
س241: Wager
شرط بندي کننده
س242: Janitor
دربان، سرايدار
س243: Evidence
گواه، مدرک، شهادت دادن، ثابت کردن
س244: Cemetery
قبرستان
س245: Prominent
برجسته، والا
س246: Scarce
کمياب، ندرتا
س247: Dense
متراکم، احمق
س248: Frigid
بسيار سرد، منجمد
س249: Marvelous
عجيب، جالب
س250: Temper
درست ساختن، ملايم کردن، حالت، خو
س251: Steak
باريکه گوشت کبابي
س252: Comic strip
کارتون، فيلم هاي نقاشي شده
س253: Swell
تورم، باد کردن، برجسته، شيک
س254: Turf
چمن
س255: Salute
سلام، احترام نظامي
س256: Surpass
پيش افتادن از، بهتر بودن از
س257: Miserable
بدبخت
س258: Worthy
سزاوار، شايسته
س259: Vicious
بدکار، نادرست
س260: Approve
تصويب کردن، آزمايش کردن
س261: Moisten
نمدار کردن، مرطوب شدن
س262: Toothpick
خلال دندان
س263: Addict
اعتياد ادن، خو دادن، موتاد
س264: Wary
محتاط، هشيار
س265: Harsh
تند، درشت، زننده، خشن
س266: Vicinity
نزديکي، حومه، همسايگي
س267: Torn
پاره شده
(اسم مفعول tear)
س268: Ghost
روح، شبح
س269: Overthrow
بهم زدن، منقرض کردن
س270: Pretend
وانمود کردن
س271: Denounce
عليه کسي حرف زدن
س272: Outfield
بيرون از محيط
س273: Bulky
بزرگ، جسيم
س274: Consent
موافقت، راضي شدن
س275: Revive
زنده شدن، نيروي تازه دادن، بهوش آمدن
س276: Brawl
داد و بيداد، سر و صدا کردن، جنجال
س277: Spoil
غنيمت، تباهي، فاسد کردن
س278: Lap
دامن، لباس، تا کردن، پيچيدن، با صدا خوردن
س279: Gleam
نور ضعيف، سوسو زدن
س280: Hazy
مه دار، مبهم، گيج
س281: Brute
حيوان صفت، بي رحم
س282: Bewilder
گيج کردن، گم کردن
س283: Complain
شکايت کردن، ناليدن
س284: Swing
تاب خوردن، نوسان
س285: Whirl
چرخانيدن، گردش
س286: Inhale
تنفس، استشمام کردن
س287: Misty
مبهم
س288: Tendency
گرايش، تمايل، استعداد
س289: Horrible
مخوف، ترسناک
س290: Mediocre
حد وسط، متوسط
س291: Arouse
بيدار کردن، تحريک کردن
س292: Boredom
خستگي
س293: Banish
دور کردن، تبعيد، اخراج
س294: Onlooker
ناظر، مراقب، تماشاچي
س295: Pony
اسب کوچک، پرداختن، خلاصه اخبار
س296: Barrel
بشکه، در خمره ريختن
س297: Underestimate
دست کم گرفتن
س298: Diver
غواص
س299: Crop
محصول، حاصل دادن
س300: Masculine
مردانه
س301: Giant
غول، قوي هيکل
س302: Squad
گروه، جوخه
س303: Jockey
اسب سوار حرفه اي، نيرنگ زدن
س304: Juggle
شعبده، حقه بازي، چشم بندي
س305: Mustache
سبيل
س306: Pro
موافق، حرفه اي، براي
س307: Condemn
محکوم کردن، محکوم شدن
س308: Sweat
عرق، عرق کردن، مشقت کشيدن
س309: Deduce
استنباط کردن، کم کردن
س310: Puppet
عروسک خيمه شب بازي، دست نشانده
س311: Nimble
چابک، تردست
س312: Horrid
ترسناک، نفرت انگيز
س313: Rave
ديوانه شدن، غوغا
س314: Undergo
تحمل کردن، دستخوش چيزي شدن
س315: Overstate
اغراق گفتن، گزافه گوئي
س316: Lunge
حمله ناگهاني، خيز
س317: Wreck
خرابي، خسارت وارد آوردن
س318: Torrent
سيل، جريان شديد
س319: Gloom
تاريکي، دلتنگ بودن، افسردگي
س320: Gang
دسته، جمعيت، سفر کردن، جمعيت تشکل دادن
س321: Molest
آزار رساندن، معترض شدن، تجاوز
س322: Crew
خدمه کشتي، کارکنان هواپيما
س323: Resent
رنجيدن از، اظهار تنفر از
س324: Violent
تند، سخت، قاهرانه
س325: Stubborn
سمج، خودسر، کله شق
س326: Bold
شجاع، خشن
س327: Statue
تنديس، پيکرسازي
س328: Claw
پنجه، چنگ زدن
س329: Detour
انحراف
س330: Collide
تصادف کردن، برخورد
س331: Ambuscade
سرپناه، دام، کمين گاه
س332: Wretch
بدبخت، بي وجدان، پست
س333: Rancher
دامدار
س334: Horn
شاخ، شيپور، نوک
س335: Frown
اخم کردن
س336: Baffle
سپر، دستپاچه کردن
س337: Obedience
فرمانبرداري، اطاعت
س338: Delegate
نمايندگي دادن، وکيل
س339: Constitute
تشکيل دادن، تاسيس کردن، ترکيب کردن
س340: Entrust
واگذار کردن، به امانت سپردن
س341: Attorn
اجاره داري کردن
س342: Intrepid
شجاع
س343: Vermin
جانوران موذي، حشرات موذي
س344: Dragnet
تور يا دام ماهيگيري
س345: Audacious
بي پروا، بيشرم
س346: Resolute
ثابت قدم، تصويب کردن، ثابت
س347: Daunt
رام کردن، ترساندن
س348: Owe
بدهکار بودن
س349: Invastion
تاخت و تاز، هجوم، تعرض
س350: Paratrooper
سرباز چترباز
س351: Gore
سوراخ کردن، خون
س352: Spence
آبدارخانه
س353: Sorrow
سوگ، غمگين کردن، تاسف خوردن
س354: Beef
گوشت گاو، شکايت کردن، تقويت کردن
س355: Penalize
جريمه کردن، تاوان دادن
س356: Creep
خزيدن، مورمور شدن
س357: Mate
همدم، همسر، شاه مات کردن
س358: Waterfront
اسکله، آب نما
س359: Homicide
آدم کشي، قتل
س360: Precaution
احتياط، پيش بيني
س361: Lieutenant
وکيل، ستوان
س362: Muddle
خراب کردن، گيج کردن، درهم و برهم کردن
س363: Jagged
دندانه دار، ناهموار
س364: Pebble
سنگلاخ، سنگريزه
س365: Foul
گير کردن، خلاف
س366: Corn
دانه، غله، نمک زدن
س367: Pesticide
آفت کش، حشره کش
س368: Ambush
پناهگاه، کمين کردن
س369: Lown
آرام، ساکت
س370: Troop
عده سربازان، رژه رفتن
س371: Pledge
گرو گذاشتن، متعهد شدن
س372: Morsel
تکه، مقدار کم، لقمه کردن
س373: Mouthful
لقمه، دهن پر، مقدار
س374: Grain
دانه، جوانه زدن
س375: Spell
طلسم، حمله، افسون کردن، هجي
س376: Harvest
محصول، درو کردن، نتيجه
س377: Peach
فاش کردن، هلو، دختر زيبا
س378: Ranch
دامداري کردن
س379: Cuddle
درآغوش گرفتن، نوازش کردن
س380: Drab
رنگ و روغن، کسل کننده
س381: Coarse
درشت، بي ادب، ذخيم
س382: Sauce
سوس، چاشني غذا
س383: Pine
غم و اندوه، نگراني، غصه خوردن
س384: Inn
مهمانخانه، مسکن دادن
س385: Linger
درنگ کردن، مردد بودن
س386: Reunion
انجمن، اجتماع
س387: Valiant
دلاور، شجاع، نيرومند
س388: Lamb
آدم ساده، گوشت بره
س389: Prosper
رونق يافتن، پيشرفت کردن
س390: Barn
انبار، انبار کردن
س391: Captive
دستگير کردن، اسير
س392: Fragile
شکننده، ضعيف
س393: Defiant
بي اعتنا، مخالف، جسور
س394: Perplex
گيج کردن، بهت زده کردن
س395: Endear
گران کردن، عزيز کردن
س396: Acquit
برطرف کردن، ادا کردن، پرداختن
س397: Superficial
ظاهري، سطحي
س398: Graze
چراندن
س399: Taciturn
کم حرف، آرام
س400: Uncommunicative
بي علاقه به تبادل فکر، خاموش، کم حرف
س401: Reptile
حيوان خزنده، آدم پست
س402: Slander
تهمت زدن
س403: Splinter
متلاشي شدن، تراشه
س404: Rescind
باطل ساختن، لغو
س405: Commonplace
پيش پا افتاده، معمولي، همه جائي
س406: Thwart
بي نتيجه گذاردن، خنثي کردن، مخالفت کردن
س407: Startle
تکان دادن، از جا پراندن، جهش
س408: Vacillate
دودل بودن، ترديد داشتن، تلو تلو خوردن
س409: Verbose
دراز، پرگو
س410: Worthwhile
ارزنده، قابل صرف وقت
س411: Applause
کف زدن، هلهله، تحسين
س412: Pilgrim
زائر، مسافر، مهاجر
س413: Evade
طفره رفتن، تجاهل کردن
س414: Fee
مزد، پاداش، شهريه، اجير کردن
س415: Finery
زيور، آرايش
س416: Allowance
جيره دادن
س417: Poll
راي گيري
س418: Bay
دفاع کردن در مقابل، عاجز کردن
س419: Simile
تشبيه، استعاره
س420: Unjust
غير عادلانه، ستمگر، ناروا
س421: Sporadic
تک و توک، پراکنده، انفرادي
س422: Quandary
سرگرداني، حيرت، معما
س423: Rabid
بداخلاق، متعصب، خشمگين
س424: Hopefully
ايشالا
س425: Fanatic
ديوانه، دارا احساسات شديد
س426: Rendezvous
ميعاد، وعده گاه، قرار ملاقات گذاشتن
س427: Dawn
فجر، طلوع، آغاز شدن
س428: Sarcasm
ريشخند، طعنه
س429: Mischief
اذيت، شرارت، موذيگري
س430: Fury
غضب، آشوب، اضطراب، شدت
س431: Arbiter
حکم، داوري کردن، قاضي
س432: Cram
پر کردن، با شتاب ياد گرفتن
س433: Anoint
روغن مالي کردن
س434: Elate
سربلند، بالا بردن، محفوظ کردن
س435: Knot
گير انداختن، گره خوردن
س436: Banquet
مهماني، ضيافت
س437: Bale
عدل، مصيبت، رنج، رقصيدن
س438: Surgeon
جراح
س439: Terse
مختصر و مفيد
س440: Grief
غم و اندوه، رنجش
س441: Scowl
اخم، ترشروئي
س442: Tip
محرمانه رساندن، نوک
س443: Contempt
تحقير، اهانت
س444: Detest
نفرت داشتن از
س445: Untie
باز کردن، گشودن، حل کردن
س446: Tiptoe
با نوک پا راه رفتن
س447: Sloppy
شلخته، درهم و برهم
س448: Blot
لکه دار کردن، بدنامي، عيب
س449: Barge
سرزده وارد شدن، با قايق حمل کردن، کرجي
س450: Exonerate
تبرئه کردن
س451: Allegiance
وفاداري، بيعت، تابعيت
س452: Slavery
بندگي، بردگي
س453: Anniversary
سوگواري ساليانه، جشن يادگاري
س454: Counterfeit
جعلي، جعل کردن
س455: Fallible
جايزالخطا
س456: Stove
بخاري، کوره
س457: Guzzle
بلعيدن، سرکشيدن
س458: Confess
اقرار کردن، اعتراف
س459: Incite
انگيختن، باصرار وارد کردن
س460: Troth
وفاداري، راستي، نامزدي
س461: Hath
has
س462: Swindler
گول زدن، قاچاق، کلاه بردار
س463: Punctual
وقت شناس، خوش قول
س464: Quench
سخت کردن،فرو نشاندن، دفع کردن
س465: Collapse
از حال رفتن
س466: Tyranny
استبداد، حکومت ستمگرانه
س467: Realm
کشور، حدود، سلطنت
س468: Goddess
الهه، رب النوع
س469: Utter
مطلق، گفتن، فاش کردن
س470: Pacify
صلح دادن، آرام کردن
س471: Beckon
اشاره کردن، با اشاره صدا زدن
س472: Foam
کف
س473: Cliff
ديواره، پرتگاه
س474: Awkward
زشت، سرهم بند، غير استادانه
س475: Tile
کاشي
س476: Plaster
گچ کاري کردن
س477: Suspicious
بدگمان، مشکوک
س478: Resentful
بي ميل
س479: Whereabout
محل تقريبي، مکان
س480: Vigor
قدرت، انرژي، توان
س481: Envy
حسادت، غبطه خوردن
س482: Needy
نيازمند
س483: Dismal
دلتنگ کننده، ملال آور
س484: Tray
سيني، حمام
س485: Ladder
نردبان، پله
س486: Appoint
برقرار کردن، مامور کردن تعيين
س487: Monument
مقبره، اثر تاريخي
س488: Mutilate
تحريف کردن، ناقص کردن
س489: Brave
دلاور، شجاع
س490: Campaign
مبارزه، جنگيدن
س491: Lodge
منزل، خيمه زدن
س492: Disastrous
مصيبت آميز، منحوس
س493: Possession
تملک، تسخير
س494: Praise
تحسين کردن، پرستش، ستايش
س495: Commend
ستودن
س496: Apology
پوزش، عذرخواهي
س497: Daze
گيج کردن
س498: Mourn
سوگواري، ماتم
س499: Pond
استخر، مخزن، برکه
س500: Biblical
وابسته به کتاب مقدس
س501: Ethnic
نژادي، کافر، قومي
س502: Mortuary
دفن، مرده اي
س503: Mortify
رياضت دادن، کشتن، رنجاندن
س504: Ape
ميمون، بوزينه
س505: Wail
شيون کردن، ناله
س506: Shack
کلبه، زيستن، کاشانه
س507: Culprit
متهم، مقصر
س508: Occupant
ساکن، مستاجر، اشغال کننده
س509: Ark
کشتي، قايق، صندوقچه
س510: Roam
گردش کردن، تکاپو
س511: Morality
صيرت، اخلاقيات
س512: Verse
شعر گفتن، به نظم آوردن
س513: Cripple
چلاق، زمينگير
س514: Hostess
زن مهماندار
س515: Cub
توله، بچه شير
س516: Frugal
صرفه جو، با صرفه، مقتصد
س517: Commuter
تبديل کردن، مسافرت کردن
س518: Subside
نشست کردن، فروکش کردن
س519: Jest
لطيفه، گوشه کنايه، شوخي کردن
س520: Comprehend
دريافتن، فراگرفتن
س521: Pauper
فقير، بي نوا
س522: Clumsily
ناشيانه
س523: Stumble
لغزيدن، تلوتلو خوردن
س524: Hill
تپه، انباشتن
س525: Imprison
زنداني کردن، نگهداشتن
س526: Pastry
شيريني، شيريني پزي
س527: Decay
تباهي، ضعيف شدن
س528: Delinquent
مقصر، مجرم
س529: Undernourished
سو تغذيه
س530: GRieve
غمگين، غصه دار کردن، اذيت کردن
س531: Feeble
ضعيف، نحيف
س532: Blink
چشمک زدن، نگاه مختصر
س533: Fort
حصار، قلعخ، تقويت کردن، قوي
س534: Benedict
مبارک، خجسته، ملايم
س535: Grant
اعطا کردن، اجازه دادن
س536: Rash
تند، عجول، بي احتياط
س537: Coast
کنار دريا، سرازير رفتن
س538: Whisper
پچ پچ کردن، نجوا
س539: Exile
تبعيد کردن
س540: Plague
آفت، آزار رساندن
س541: Thrifty
خانه دار، صرفه جو، مقتصد
س542: Stingy
خسيس
س543: Descendant
نوه، نسل، اولاد
س544: Bout
درباره
= about
س545: Pitcher
کوزه، پارچ
س546: Swift
سريع
س547: Witty
شوخ، کنايه دار
س548: Mud
لجن، گل آلود کردن
س549: Shrill
تيز، روشن، جيغ کشيدن
س550: Pierce
شکستن، نفوذ کردن
س551: Pour
جاري شدن، پاچيدن
س552: Jolly
خوشحال، بذله گو
س553: Fellow
شخص، آدم، يارو
س554: Chimney
کوره، دودکش، تنور
س555: Distress
توقيف، مضطرب کردن
س556: Indistinct
نامعلوم، ناشنوا، درهم، آهسته
س557: Mumble
زيرلب سخن گفتن، من من کردن
س558: Orphanage
پرورشگاه، يتيم خانه
س559: Abuse
سو استفاده، ضايع کردن
س560: Scold
آدم بد دهان، بد اخلاقي کردن
س561: Patriotic
ميهن دوست
س562: Twinkle
چشمک زدن، تلالو
س563: Valley
شيار، دره
س564: Valor
شجاعت، اهميت
س565: Veteran
کهنه کار، کارازموده
س566: Poke
ضربه، فشار با نوک انگشت
س567: Mockery
استهزا، زحمت بيهوده
س568: Bunt
اصلاح کردن
س569: Mighty
نيرومند، توانا، بزرگ
س570: Deserve
شايسگي، سزاوار بودن
س571: Whistle
سوت زدن
س572: Uneventful
بي حادثه، بدون رويداد مهم
س573: Hatch
دريچه، نتيجه
س574: Coffin
تابوت
س575: Recklessness
بي باکي، بي پروائي
س576: Parachute
چتر نجات، با چتر پريدن
س577: Dean
رئيس کليسا، ريش سفيد
س578: Accuse
متهم کردن، تهمت زدن
س579: Untidy
درهم و برهم، نامرتب
س580: Hostel
شبانه روزي (دانشکده)، هتل
س581: Charter
اجاره کشتي
س582: Entitle
حق دادن، لقب دادن
س583: Cheer
هورا، تشويق کردن
س584: Surrender
واگذاري، تحويل دادن، صرف نظر
س585: Inoculate
تلقيح کردن، آغشتن
س586: Foolish
مزخرف، ديوانه، ابلهانه
س587: Utensil
دستگاه، اسباب، ظروف
س588: Discard
دور انداختن، ترک کردن
س589: Spontaneous
خود بخود، فوري، بي اختيار
س590: Rehearsal
تکرار ، تمرين
س591: Attorney
حقوقدان، وکيل
س592: Buncombe
حرف چرند، چاخان، توخالي
س593: Hasty
با عجله، زودرس، دستپاچه
س594: Matrimony
زناشوئي، عروسي، ازدواج
س595: Boast
باليدن، خودستائي
س596: Lessen
کمتر شدن، تخفيف يافتن
س597: Chuckle
با دهان بسته خنديدن
س598: Abroad
پهن، گسترش يافته، خارج از کشور
س599: Vague
مبهم، غير معلوم
س600: Tempest
تندباد، هيجان
س601: Dure
تحمل کردن، بردباري
= endure
س602: Avail
سودمند بودن، کمک، ارزش
س603: Coeducational
مختلط، پسرانه و دخترانه
س604: Drowsiness
خواب آلودگي، کسالت
س605: Narcotic
مسکن، ماده مخدره
س606: Jail
زندان، حبس کردن
س607: Incident
رويداد، ظهور کردن
س608: Scorch
تاول زدن، سوختگي
س609: Tablecloth
سفره، روميزي
س610: Aggravate
بدتر کردن، اضافه کردن، خشمگين کردن
س611: Decline
نقصان، کاهش، نپذيرفتن
س612: Multitude
گروه بسيار، انبوه
س613: Nominate
کانديد کردن، معرفي کردن، نامزد کردن
س614: Beset
حمله کردن، مضطرب کردن، احاطه
س615: Wrath
خشم، غضب
س616: Poverty
تنگدستي، کميابي
س617: Sting
سوزش، گزيدن
س618: Assertive
مثبت، اظهار کننده، مدعي
س619: Lengthwise
از طول، بلند
س620: Ahead
رو بجلو
س621: Conflict
ستيزه، کشاکش، برخورد
س622: Sympathy
همدمي، دلسوزي
س623: Scorn
تمسخر کردن، بي اعتنائي، اهانت
س624: Snub
پهن و کوتاه، جلوگيري، سرزنش کردن
س625: Turn out
توليد کردن، اجتماع
س626: Obstacle
مانع، پاگير
س627: Interference
تداخل، معارضه
س628: Inmate
مقيم، ساکن
س629: Rage
طغيان، ديوانگي
س630: Barb
نوک، پيکان، ريش
س631: Pension
جيره، مستمري، حقوق
س632: Wound
پيچيده شدن، زخمي کردن، پيچانده
س633: Riot
غوغا، اغتشاش، شورش کردن
س634: Sweep
پيچ و خم، رفت و برگشت
س635: Preoccupied
گرفتار، پر مشغله، شيفته
س636: Municipal
شهري، وابسته به شهرداري
س637: Corpulent
فربه، جسيم
س638: Complacent
ازخود راضي
س639: Porch
ايوان، دالان
س640: Habilitate
شايستگي داشتن، مجهز کردن
س641: Velvet
نرم، مخملي
س642: Sofa
مبل فنري
س643: Chubby
چاق، پهن رخسار
س644: Mound
برآمدگي، تپه
س645: Annihilation
نابودي، فنا
س646: Swindle
گول زدن، فريب، کلاهبرداري
س647: Calamity
بلا، بيچارگي، فاجعه
س648: Brainchild
تصوري، خيالي
س649: Henchman
پيرو، نوکر
س650: Slaughter
خونريزي، کشتار کردن
س651: Skeptic
شکاک، مشکوک
س652: Ally
پيوستن، متحد کردن، دوست
س653: Cattle
احشام، گله کاو
س654: Parasol
سايبان، پتر آفتابي
س655: Downpour
بارندگي زياد
س656: Fleet
ناوگان، تند رفتن
س657: Ditch
راه آب، گودال کندن
س658: Regiment
دسته دسته کردن، تنظيم کردن
س659: Hook
بدان انداختن، قلاب
س660: Kinsman
خويشاوند (مذکر)
س661: Amend
اصلاح کردن، بهبودي، تغيير
س662: Ponder
سنجيدن، انديشه کردن
س663: Drastic
موثر، قوي، جدي
س664: Wharf
بار انداز، محکم مهار کردن
س665: Heave
اتداختن، برآمدگي، کشيدن
س666: Ridicule
استهزا، دست انداختن
س667: Ballot
راي مخفي، قرعه کشيدن
س668: Jewish
يهودي
= jew
س669: Constitution
اساسنامه، تاسيس
س670: Notorious
بدنام، رسوا
س671: Starve
گرسنگي
س672: Jeopardize
بخطر انداختن
س673: Lawn
محوطه چمن
س674: Overeat
پر خوردن
س675: Tribe
تبار، قبيله
س676: Torture
شکنجه، عذاب دادن
س677: Forgery
جعل اسناد، سندسازي
س678: Afresh
از نو، دوباره
س679: Obedient
فرمانبردار، مطيع، رام
س680: Swamp
پر آب شدن
س681: Clown
مسخره، دلقک
س682: Tumult
هنگامه، غوغا، اغتشاش کردن
س683: Uproar
شورش، همهمه، غوغا
س684: Disorder
بي نظمي، اختلال
س685: Generous
بخشنده، زياد
س686: Dejected
افسرده
س687: Literature
ادبيات
س688: Recede
کنار کشيدن، خودداري کردن
س689: Vandal
خرابگر
س690: Withdraw
برداشتن، پس زدن، ترک کردن
س691: Beard
خوشه، ريش دار کردن
س692: Chin
چانه
س693: Howl
فرياد زدن، عزاداري کردن
س694: Kneel
زانو زدن
س695: Summon
احضار کردن، فراخواني، دعوت
س696: Wilfull
عمدي، ارادي
س697: Rip
گرداب، شکافتن
س698: Drought
خشکي
س699: Grumble
غرغر کردن
س700: Squander
تلف کردن، ولخرجي
س701: Abide
ايستادگي کردن، منتظر شدن، وفا کردن
س702: Fraternity
برادري، صنف، اتحاديه
س703: Tide
جذر و مد، اتفاق افتادن
س704: Drench
خيساندن، نوشانيدن، آب دادن
س705: Courteous
مودب، فروتن، مودبانه
س706: Unintentional
غير عمدي
س707: Assure
اطمينان دادن، بيمه کردن
س708: Arrest
توقيف کردن، جلوگيري کردن
س709: Invade
تهاجم کردن، حمله
س710: Peg
ميخ زدن، تعيين حدود کردن
س711: Mob
انبوه مردم، ازدحام کردن
س712: Lava
گدازه، مواد مذاب
س713: Tyrant
حاکم ستمگر
س714: Debtor
مديون، بدهکار
س715: Testify
تصديق کردن، شهادت دادن
س716: Legible
خوانا، روشن
س717: Clergy
مرد روحاني
س718: Customary
عادي، مرسوم، متعارف
س719: Dig
حفر کردن، فرو کردن
س720: Scald
سوختگي، تاول زدن
س721: Unearth
از زير خاک بيرون آوردن
س722: Witch
ساحره، افسون کردن، مجذوب کردن
س723: Superstition
موهوم پرستي، خرافات
س724: Peril
خطر جدي، مسئوليت
س725: Assassinate
بقتل رساندن، ترور کردن
س726: Stoutness
گردن کلفتي
س727: Ailment
بيماري مزمن، درد و ناراحتي
س728: Din
صداي بلند، غوغا
س729: Dwindle
تحليل رفتن، کم شدن تدريجي
س730: Invasion
تاراج، تجاوز، تهاجم
س731: Rebel
شورش کردن، ياغي
س732: Wade
به آب زدن، به سختي رفتن
س733: Heir
جانشين، ارث بردن، جانشن شدن
س734: Throne
تخت شاهي
س735: Dignify
تکريم کردن
س736: Coincide
همزمان بودن، منطبق شدن
س737: Auditorium
نالار کنفرانس
س738: Therapy
درمان، معالجه
س739: Shrink
آب رفتن، چروک شدن
س740: Furious
خشمناک، متعصب
س741: Surplus
اضافي، زيادي
س742: Traitor
خائن
س743: Betray
لو دادن، تسليم کردن
س744: Sneer
استهزا، نيشخند
س745: Accused
متهم