1 . بخورید و بیاشامید ; اما به اندازه کافی و لازم ; زیرا پرخوری و زیاده روی، سلامت شما را به خطر می اندازد;(اعراف/31) .
2 . همه دردها و ناراحتی های خود را می توانید با قرآن ریشه کن سازید; قرآن بخوانیدو به آن عمل کنید و با روح قرآن مرتبط و همنوا گردید تا همه سیستم های روح و جسم شما در تعادل مطلوب خود قرار گیرند; (یونس/57 واسراء/82) .
3 . در فرهنگ قرآنی، این خداوند است که بیماری ها را شفا می دهد و دیگران، وسیله و واسطه اند ; (شعرا/80) .
4 . اصل اول در سلامتی و صحت غذاها به فرموده قرآن، آن است که حلال و پاکیزه باشند .
این گونه غذا، می تواند مقدمات سلامتی را در بدن انسان فراهم نماید; اما این که یک ماده خوراکی واحد با ترکیبات غذایی ثابت و مشخص، در اثر حلال یا حرام بودن، دارای آثار متفاوتی بر سلامت انسان گردد، بحث علمی بسیار عمیقی می طلبد; (نحل/114 و بقره 168) . حلال یعنی چیزی که ممنوعیت شرعی ندارد و طیب یعنی چیزی که موافق طبع سالم انسانی باشد .
5 . بهترین نحوه تغذیه برای سلامت انسان که مورد سفارش قرآن کریم است، خوردن صبحانه و شام است ; یعنی غذای روزانه در دو وعده اصلی در اول روز و آخر روز صرف گردد . این شیوه غذا خوردن بهشتیان است که در سورهمریم، آیه 62 آمده است .
6 . به فرمان قرآن، مؤمنان شایسته ترین افراد در استفاده از نعمت های الهی - مانند غذاهای پاکیزه - می باشند .
خداوند می فرماید: چه کسی این غذاهای پاکیزه را بر شما حرام کرده است؟ این ها زیبایی های زندگی دنیاست که خداوند برای بهترین بندگانش خلق نموده است . پس از نعمت های خداوند استفاده کنید; (اعراف/32 و مائده/87 و 88) . به قول امام علی (ع)، خداوند همان قدر از حرام شمردن آن چه حلال نموده است، ناراحت می شود که حرام او را نادیده بگیرید و مانند یک امر حلال انجام دهید .
7 . جالب است بدانید که خداوند مستقیما در قرآن به خوردن گوشت و ماهی و میوه اشاره می کند وآنها را از نعمت های زندگی بخش الهی برمی شمارد و از ما می خواهد که از آنها بخوریم که به ترتیب در سوره مائده آیه 1 و 96، سوره نحل، آیه 14 و سوره مؤمنون آیه 19 آمده است .
8 . مسئله خوراک در قرآن، آن قدر مهم است که در یک آیه مستقیما فرمان داده شده است که انسان با دقت و تامل در غذایی که می خورد، بنگرد; (عبس/24) ; یعنی این که یک انسان قرآنی، باید در نحوه تغذیه خود، نهایت دقت را داشته باشد .
9 . خداوند در قرآن کریم خواب را یکی از عوامل سلامت و آرامش روح انسان برمی شمارد و آن را نعمتی قابل ستایش و آیه ای از آیات اعجازآمیز الهی معرفی می کند; (روم/23 و فرقان/47) .
10 . آیا می دانید در فرهنگ قرآنی، سخت ترین و ناگوارترین بیماری ها چیست؟ قرآن مستقیما به این بیماری اشاره نموده، آن را نام می برد . این بیماری، مرض قلب یا بیماری دل نام دارد; چون وقتی روح و دل فردی به این بیماری گرفتار شد، از شنیدن و دیدن و درک حقایق عاجز می شود و این بدترین وضعی است که یک انسان پیدا می کند; (اعراف/179 و توبه/125) .
10 . آیا می دانید در فرهنگ قرآنی، سخت ترین و ناگوارترین بیماری ها چیست؟ قرآن مستقیما به این بیماری اشاره نموده، آن را نام می برد . این بیماری، مرض قلب یا بیماری دل نام دارد; چون وقتی روح و دل فردی به این بیماری گرفتار شد، از شنیدن و دیدن و درک حقایق عاجز می شود و این بدترین وضعی است که یک انسان پیدا می کند; (اعراف/179 و توبه/125) .
خداوند در سوره "تین"(انجیر) به این میوه قسم خورده است و دانشمندان دینپژوه میگویند، احتمالاً علت آن است که انجیر، یکی از میوههای همه چیز تمام است و کلکسیونی از املاح و ویتامینها دارد؛لذا مورد توجه خاص قرآن قرار گرفته است اما این سوگند، ویژگی ظریف دیگری هم در بر دارد که موجب مسلمان شدن یک تیم تحقیقاتی ژاپنی شده است.
رئیس گروه تحقیقاتی ژاپنی بعد از اینکه مطمئن شدند قرآن کریم 1427 سال قبل از آنان نتیجه ی پژوهش آنها را بیان کرده است اسلام آورد.
دکتر طه ابراهیم خلیفه، استاد بخش گیاهان داروئی دانشگاه الأزهر مصر و رئیس قبلی این دانشگاه در مورد ماده ی متالویثوندز می گوید :
این ماده ایست که مخ انسان و حیوانات دیگر به میزان بسیار کمی ترشح می کنند. این ماده ی پروتئینی دارای گوگردی می باشد که به راحتی می تواند با روی ، آهن و فسفر مخلوط گردد. این ماده برای زنده ماندن انسان بسیار مهم می باشد. ( کاهش کولسترول – جنبه ی غذائی – تقویت قلب و تنظیم تنفّس )
ترشح این ماده از مخ انسان بعد از سن 15 سالگی تا سن 35 سالگی افزایش می یابد. و بعد از این سن تا 60 سالگی ترشح آن کم می گردد. بنابراین این ماده در انسان به راحتی قابل دستیابی نمی باشد.
در حیوانات دیگر نیز میزان این ماده بسیار کم است. از این رو گروهی از دانشمندان ژاپنی اقدام به جستجوی این ماده ی سحرآمیز که باعث از بین رفتن عوارض پیری می شود در میان گیاهان کردند و تنها این ماده را در دو گیاه پیدا کردند :
انجیر و زیتون
و راست گفته است خداوند متعال در آنجا که فرموده است : ﴿ و التین والزیتون (1) وطور سنین(2) وَهَذَا الْبَلَدِ الْأَمِین (3) لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ (4) ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِینَ ﴾
دکتر طه ابراهیم در این قسم خداوند متعال به انجیر و زیتون و ارتباط آن با خلقت انسان در بهترین زمان و برگرداندن آن به بدترین زمان می اندیشد...
بعد از نتیجه گیری از انجیر و زیتون فهمید که به کارگیری آن از انجیرِ تنها یا از زیتون تنها فایده مورد نظر را برای سلامتی انسان ندارد پس باید آن دو را باهم مخلوط کرد.
دانشمندان ژاپنی نیز بهترین میزان را برای بهترین تأثیر در میزان ( یک انجیر و هفت زیتون ) یافتند.
استاد طه ابراهیم خلبفه به جستجو در قرآن کریم ادامه داد و فهمید که انجیر یک بار در قرآن کریم ذکر شده و زیتون 6 بار به صورت صریح و یک بار به صورت ضمنی در سوره مؤمنون به آن اشاره شده است آنجا که می فرماید : ﴿ و شجرة تخرج من طور سیناء تنبت بالدهن وصبغ للآكلین ﴾ استاد ابراهیم طه تمام اطلاعاتی را که از قرآن کریم جمع آوری نموده بود را برای گروه تحقیقاتی ژاپنی فرستاد . و بعد از اطمینان این گروه از اینکه قرآن کریم 1427 سال قبل از آنان به نتیجه ی علمی آنان رسیده است رئیس آن گروه اسلام آورد و مجوز این کشف بزرگ را گروه ژاپنی به دکتر طه ابراهیم خلیفه داد.
"طه ابراهیم" همه اطلاعاتی را که از قرآن کریم جمع آوری کرده بود را برای گروه تحقیقاتی ژاپنی فرستاد. این گروه هم پس از اطمینان يافتن از اين اطلاعات، به دين مبين گرويدند.
به گزارش شيعه آنلاين، اعضاي يک گروه تحقیقاتی ژاپنی پس از اینکه دریافتند قرآن کریم ۱۴۲۸ سال قبل، نتیجه پژوهش آنها را بیان کرده، به دين مبين اسلام گرويدند.
داستان مسلمان شدن اين گروه ژاپني، از جستجوى ماده «میثالویندز» که یک ماده پروتئینی است، آغاز شد. اين ماده در مخ انسان و حیوانات به میزان بسیار کمی ترشح می شود و این ترشحات پر از گوگرد است که به راحتی می توان با روی، آهن و فسفر مخلوط گردد.
این ماده برای بدن انسان، ماده اي بسیار مهم به حساب مي آيد و موجب کاهش نسبی "کولسترول" در بدن انسان می شود و همچنین براى "تقویت قلب" و "تنظیم تنفّس" مفید است.
ترشح این ماده از مخ انسان بعد از سن ۱۵ سالگی تا سن ۳۵ سالگی افزایش می یابد و بعد از این سن تا ۶۰ سالگی ترشح آن کم می گردد. بنابراین، این ماده در انسان به راحتی قابل دستیابی نيست.
در حیوانات نیز نسبتا این ماده بسیار کم است. از این رو گروهی از دانشمندان ژاپنی اقدام به جستجوی این ماده که باعث از بین رفتن عوارض پیری می شود در میان گیاهان کردند، و تنها این ماده را در دو گیاه پیدا کردند: انجیر و زیتون که در قرآن نيز با نام "التین و الزیتون" بيان شده است.
پس از نتیجه گیری که استفاده تنها از "انجیر" یا "زیتون" فایده مورد نظر را برای سلامتی انسان ندارد، پس باید آن دو را با هم مخلوط کرد، اين پژوهشگران ژاپني نیز بهترین میزان را برای بهترین تأثیر یک "انجیر" و هفت "زیتون" یافتند.
سپس يک پزشک عربستاني که "طه ابراهیم خلیفه" نام دارد، شروع به جستجو کردن در مورد این دو کلمه "انجیر" و "زیتون" در قرآن کریم کرد و فهمید که کلمه "انجیر" یک بار در قرآن کریم ذکر شده و زیتون ۶ بار به صورت صریح و یک بار به صورت ضمنی در سوره مؤمنون به آن اشاره شده، آنجا که خداوند متعال می فرمایند: «وشجرة تخرج من طور سیناء تنبت بالدهن وصبغ للآکلین».
"طه ابراهیم" همه اطلاعاتی را که از قرآن کریم جمع آوری کرده بود را برای گروه تحقیقاتی ژاپنی فرستاد. این گروه هم پس از اطمینان يافتن از اين اطلاعات، به دين مبين گرويدند.
بسم الله الرحمن الرحیم اوّل: [کلینی] با سند متّصل ديگر خود روايت مىكند از صالح بن سهل همدانى كه گفت: حضرت امام جعفر صادق عليهالسّلام فرمودند در تفسير قول خداى تعالى: «الله نُورُ السَّمَوتِ وَ الأرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَوةٍ» فَاطِمَةُ عَلَيهَا السَّلامُ. «فِيهَا مِصْبَاحٌ» الحَسَنُ. «المِصْبَاحُ فِى زُجَاجَة» الحُسَيْنُ. «الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّىٌّ» فَاطِمَةُ كَوْكَبٌ دُرِّىٌّ بَيْنَ نِسَآءِ أَهْلِ الدُّنْى. «يُوقَدُ مِن شَجَرةٍ مُبارَكَةٍ» إبْرَاهِيمُ عَلَيْهِ السَّلامُ. «زَيْتُونَةٍ لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ» لا يَهُودِيَّةٍ وَ لا نَصْرَانِيَّةٍ. «يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِىءُ» يَكَادُ العِلْمُ يَنْفَجِرُ بِهَا «وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَار».
«نُورٌ عَلَى نُور» إمَامٌ مِنهَا بَعْدَ إمَامٍ. «يَهْدِى الله لِنُورِهِ مَن يَشَآء» يَهْدِى الله لِلائِمَّةِ مَنْ يَشَآء؛ «وَ يَضْرِبُ الله الامْثَالَ لِلنَّاس».
قُلْتُ: «أَوْ كَظُلُماتٍ»؟ قَالَ: الاوَّلُ وَ صَاحِبُهُ «يَغْشَيهُ مَوْج» الثَّالِثُ. «مِن فَوْقِهِ مَوْجٌ ... ظُلُمَتٌ» الثَّانِى. «بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ»مُعَاوِيَةُ لَعَنَهُ الله وَ فِتَنُ بَنِىأُمَيَّةَ؛ «إذَا أَخْرَجَ يَدَه» المُؤْمِنُ فِى ظُلْمَةِ فِتْنَتِهِم «لَمْ يَكَدْ يَرَيهَا». «وَ مَن لَمْ يَجْعَلِ الله لَهُ نُورًا»إمَامًا مِنْ وُلْدِ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلامُ، «فَمَا لَهُ مِن نُور» إمَامٍ يَوْمَ القِيَامَةِ.
وَ قَالَ فِى قَوْلِهِ: «يَسْعَى نُورُهُم بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمَانِهِمْ»: أَئِمَّةُ المُؤْمِنِينَ يَوْمَ القِيَامَةِ، تَسْعَى بَيْنَ يَدَىِ المُؤْمِنِينَ وَ بِأَيْمَانِهِمْ حَتَّى يُنَزِّلُوهُمْ مَنَازِلَ أَهْلِ الجَنَّة. [1]
«در اين آيه مباركه، مشكوة فاطمه عليها السّلام است؛ و در عبارتِ فِيهَا مِصْبَاحٌ، مصباح حسن است؛ و در عبارت المِصْبَاحُ فِى زُجَاجَةٍ، زجاجه حُسين است؛ و در عبارت الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّىٌّ فاطمه ستارهاى تابناك مىباشد در ميان زنان اهل دنيا.
يُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ ابراهيم عليهالسّلام است كه زَيْتُونَةٍ لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ نه يهودى مىباشد و نه نصرانى. يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِىءُ: نزديك است علم از آن منفجر گردد وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ.
نُورٌ عَلَى نُورٍ: امامى است از او پس از امامى. يَهْدِى الله لِنُورِهِ مَن يَشَآءُ: هدايت مىكند خدا به ائمّه هر كس را كه بخواهد.وَ يَضْرِبُ الله الامْثَالَ لِلنَّاسِ.
راوى گويد: من عرض كردم: أَوْ كَظُلُماتٍ تفسيرش چه مىباشد؟
امام صادق عليهالسّلام فرمودند: اوّلى و رفيقش؛ يَغْشَيهُ مَوْج: سوّمى است. مِن فَوْقِهِ مَوْجٌ ... ظُلُمَتٌ: ثانى. بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْض: معاويه لعنَه الله مىباشد با فتنههاى بنىاميّه. إذَا أَخْرَجَ يَدَه: (هنگاميكه خارج كند دستش را) مؤمن در تاريكى فتنه هايشان، لَمْ يَكَدْ يَرَيهَا (نزديك نيست كه آن را ببيند). وَ مَن لَمْ يَجْعَلِ الله لَهُ نُورًا مراد از نُورًا امام است از اولاد فاطمه عليها السّلام، فَمَا لَهُ مِن نُور مراد از نُورٍ، امام است در روز قيامت.
و حضرت در تفسير آيه يَسْعَى نُورُهُم بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمَنِهِم [2] فرمودند: مراد از نُورُهُم امامان مؤمنين هستند در روز قيامت كه در مقابل مؤمنين و در جانب راستشان شتابان حركت مىكنند تا ايشان را در منزلگاههاى اهل بهشت وارد سازند.»
كُلينى همين مضمون را با سند ديگر از علىّ بن جعفر عليهالسّلام از برادرش موسى عليهالسّلام روايت كرده است. [3] دوم:كلينى نيز در باب خلقت ابدان و ارواح و قلوب ائمّه عليهمالسّلام چهار روايت ذكر كرده است و ما به ذكر يكى از آنها اكتفا مىنمایيم:
وى با سند متّصل خود از محمّد بن مروان از حضرت امام جعفر صادق عليهالسّلام روايت مىكند كه شنيدم آن حضرت مىفرمود: إنَّ الله خَلَقَنَا مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ، ثُمَّ صَوَّرَ خَلْقَنَا مِنْ طِينَةٍ مَخْزُونَةٍ مَكْنُونَهٍ مِنْ تَحْتِ العَرْشِ، فَأَسْكَنَ ذَلِكَ النُّورَ فِيهِ، فَكُنَّا نَحْنُ خَلْقًا وَ بَشَرًا نُورَانِيِّينَ لَمْيَجْعَلْ لأحَدٍ فِى مِثْلِ الَّذِى خُلِقْنَا مِنْهُ نَصِيبً. وَ خَلَقَ أَرْوَاحَ شِيعَتنَا مِنْ طِينَتِنَا، وَ أَبْدَانَهُمْ مِنْ طِينَةٍ مَخْزُونَةٍ مَكْنُونَةٍ أَسْفَلَ فِى ذَلِكَ الطِّينَةِ، وَ لَمْيَجْعَلِ الله لأحَدٍ فِى مِثْلِ الَّذِى خَلَقَهُمْ مِنْهُ نَصِيبًا إلاّ لِلانْبِيَآءِ. وَ لِذَلِكَ صِرْنَا نَحْنُ وَ هُمْ: النَّاسَ، وَ صَارَ سَآئِرُ النَّاسِ هَمَجٌ لِلنَّارِ وَ إلَى النَّارِ.[4]
«خداوند خلقت نمود ما را از نور عظمت خودش، سپس تصوير آن خلقت را از خاك خزينه پنهان از زير عرش خود قرار داد. پس آن نور را در آن سُكنى داد، بنابراين ما آفريدهاى و بشرى نورانى بوديم. براى هيچ كس در مثل آنچه كه ما را از آن آفريد نصيبى قرار نداد.
و ارواح شيعيان ما را از طينت و خاك ما آفريد، و بدنهاى شيعيان را از طينت و خاك خزينه پنهان پایينتر از آن طينت و سرشت خاكى. و براى احدى قرار نداد در مثل آنچه كه شيعيان را از آن آفريده است نصيبى مگر براى انبياء.
و از اين روست كه ما و انبياء و شيعيان ما از آدميان محسوبند؛ و امّا بقيّه اصناف مردم، اراذل و فرومايه هستند كه براى آتش مىباشند و به سوى آتش مىروند».[5] سوم: و او [کلینی] با سند متّصل خود از أحمد بن علىّ بن محمّد بن عبدالله بن عمر بن عليّ بن أبىطالب عليهالسّلام از حضرت امام جعفر صادق عليهالسّلام روايت مىكند كه وى گفت:
إنَّ الله كَانَ إذْ لا كَانَ. فَخَلَقَ الكَانَ وَ المَكَانَ. وَ خَلَقَ نُورَ الانْوَارِ الَّذِى نُوِّرَتْ مِنْهُ الانْوَارُ. وَ أَجْرَى فِيهِ مِنْ نُورِهِ الَّذِى نُوِّرَتْ مِنْهُ الانْوَارُ.
وَ هُوَ النُّورُ الَّذِى خَلَقَ مِنْهُ مُحَمَّدًا وَ عَلِىًّ. فَلَمْ يَزَالا نُورَيْنِ أَوَّلَيْنِ، إذْ لا شَىْءَ كُوِّنَ قَبْلَهُمَ. فَلَمْ يَزَالا يَجْرِيَانِ طَاهِرَيْنِ مُطَهَّرَيْنِ فِى الاصْلابِ الطَّاهِرَةِ حَتَّى افْتَرَقَا فِى أَطْهَرِ طَاهِرَيْنِ: فِى عَبْدِالله وَ أَبِىطَالِبٍ عَلَيْهِمُالسَّلامُ.[6]
«تحقيقاً خداوند بود زمانيكه هيچ نبود. پس كون و مكان را آفريد. و نور نورها را كه از آن، نورها نشأت مىگيرد خلق نمود. و در آن به جريان انداخت نور خودش را كه از آن، نورها پديدار مىشوند.
و آن نور، نورى بود كه از آن محمّد و علىّ را بيافريد. محمّد و علىّ پيوسته و بطور مداوم دو نور نخستين بودهاند به جهت آنكه هيچ موجودى پيش از آنان تكوّن نيافت. اين دو نور هميشه در اصلاب طاهره با حفظ طهارت و پاكى باقى بودند تا در ميان دو تن از طاهرترين و پاكترين مردمان: عبد الله و أبوطالب عليهمالسّلام از همدگر جدا شدند.»[7]
__________________________________________________
[1]ـ اصول كافى، ج 1، كتاب الحجّة، باب أنّ الائمّة عليهمالسّلام نور الله عزّ و جلّ، ص 195، حديث پنجم.
[2]ـ سوره الحديد (57) قسمتى از آيه 12.
[3]ـ اصول كافى، ج 1، كتاب الحجّة، باب أنّ الائمّة عليهمالسّلام نور الله عزّ و جلّ، ص 195؛ و در تفسير برهان طبع سنگى، ج 2، ص 735، اين روايت را از طريق عامّه از ابن مَغازلى شافعى در كتاب «مناقب» مرسلاً از علىّ بن جعفر روايت كرده است.
[4]ـ اصول كافى، باب خلق أبدان الائمّه و أرواحهم و قلوبهم عليهمالسّلام، ص 389، حديث دوّم.
[5]ـ الله شناسى، ج1، ص 67.
[6]ـ اصول كافى، ج 1، كتاب الحجّة، باب مولد النّبىّ صلّى الله عليه و آله و وفاته، ص 441 و 442، روايت نهم.
[7]ـ الله شناسى، ج1، ص 71.
===================================================================== و در بعضى ديگر آمده : تين و زيتون، حسن و حسين، و طور على، و بلد امين رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) است ولى اين روايات به هيچ وجه از باب تفسير نيست. http://www.aviny.com/quran/almizan/jeld-20/mizan-18.aspx
================================================================== در حديث حسن و حسين دو سيد جوانان اهل بهشتند