✿◕ ‿ ◕✿ حــــلول ماه زیبای شعبان و اعیاد خجسته بر همگان مبـــارک ✿◕ ‿ ◕✿

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
قدم به ساحت جهان زدند
بهر حفظ شرع دین / سه هم قدم،سه هم قسم، سه هم سخن ،سه هم نشین

سه همسفر ،سه هم هدف،سه هم نظر ،سه بی قرین

سه دلربا،سه جان به کف،سه هم ندا،سه نازنین

یکی پدر یکی پسر یکی عموی مه جبین



 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
بشارت غروب عمر شب انتظار نزدیک است
طلوع مشرقی آن سوار نزدیک است

دلم قرار نمی‌گیرد از تلاطم عشق
مگو: " برای چه؟ " وقت قرار نزدیک است

اگر در کف دیوارها گل و لا‌ست
عجیب نیست، که دیدار یار نزدیک است

بیا که خانه تکانی کنیم دلها را
از انجماد کسالت، بهار نزدیک است

بیا! چو لاله تنت را به زخم، آذین بند
بیا و زود بیا! روز بار نزدیک است

فریب خویش مده، تشنگیت خواهد کشت
دو گام پیش بنه، چشمه‌سار نزدیک است

در آسمان پگاه آن پرنده را دیدی؟
اسیر موج نگردی، کنار نزدیک است





 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
شعبان المعظم 1436

شعبان المعظم 1436









رسول خدا صلی الله و علیه و آله


ماه شعبان، شعبان نامیده شد؛ زیرا روزی های مومنان در این ماه قسمت می شود.
(ثواب الاعمال ص ۶۲)

فضیلت ماه شعبان

در فضیلت و اعمال ماه شعبان است بدانكه شعبان ماه بسیار شریفى است و منسوب است به حضرت سید انبیاءصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله و آن حضرت این ماه را روزه مى داشت و وصل مى كرد به ماه رمضان و مى فرمود


شعبان ماه من است هر كه یك روز از ماه مرا روزه بدارد بهشت او را واجب شود

و از حضرت صادق علیه السلام روایت است كه چون ماه شعبان داخل مى شد حضرت امام زین العابدین علیه السلام اصحاب خود را جمع مى نمود و مى فرمود


اى گروه اصحاب من مى دانید این چه ماهى است این ماه شعبان است و حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله مى فرمود شعبان ماه من است پس روزه بدارید در این ماه براى محبّت پیغمبر خود و براى تقرّب به سوى پروردگار خود بحقّ آن خدایى كه جان علىّ بن الحسین به دست قدرت اوست سوگند یاد مى كنم كه از پدرم حسین بن على عَلیهَاالسَّلام شنیدم كه فرمود شنیدم از امیرالمؤ منین علیه السلام كه هر كه روزه دارد شعبان را براى محبّت پیغمبر خدا و تقرّب بسوى خدا دوست دارد خدا او را و نزدیك گرداند او را به كرامت خود در روز قیامت و بهشت را براى او واجب گرداند

و شیخ روایت كرده از صفوان جمال كه گفت فرمود به من حضرت صادق علیه السلام كه

وادار كن كسانى را كه در ناحیه و اطراف تو هستند بر روزه شعبان گفتم فدایت شوم مگر مى بینى در فضیلت آن چیزى فرمود بلى بدرستى كه رسول خداصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله هرگاه مى دید هلال شعبان را امر مى فرمود مُنادى را كه ندا مى كرد در مدینه اى اهل مدینه من رسولم از جانب رسول خداصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله بسوى شما مى فرماید آگاه باشید بدرستى كه شعبان ماه من است پس خدا رحمت كند كسى را كه یارى كند مرا بر ماه من یعنى روزه بدارد آن را پس گفت حضرت صادق علیه السلام كه امیرالمؤ منین علیه السلام مى فرمود كه فوت نشد از من روزه شعبان از زمانى كه شنیدم منادى رسول خداصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله ندا كرد در شعبان و فوت نخواهد شد از من تا مدتى كه حیات دارم ان شاء الله تعالى

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
سیره امام خمینی ره و ماه شعبان در کلام رهبری

«این ماه شعبان - حتماً مى‌دانید دیگر - دالان و دهلیز ماه رمضان است. ماه رمضان تالار ضیافت الهى است؛ یک تالار عظیم که اگر کسى وارد ن تالار شد و به خود فرصت داد و همت کرد که از نچه در ن‌جا خداى متعال ماده کرده، به خودش بهره‌یى برساند، بهره‌ى فراوانى خواهد برد که ن بهره در ماه شوال و ماه‌هاى دیگرِ سال نیست؛ فقط مخصوص ماه رمضان است.

انواع و اقسام ضیافتهاى الهى:
رحمت الهى، عزت الهى، توفیق الهى، قرب الهى، استغناى ناشى از تفضل الهى، رزق مادى، رزق معنوى، همه در ماه رمضان است؛ اینها را سر سفره‌ى ماه رمضان گذاشته‌اند.


بعضى‌ها مى‌یند و به این سفره نگاه نمى‌کنند و از وسط این سفره و اشیاء ن عبور مى‌کنند و مى‌روند و هیچى هم گیرشان نمى‌ید؛
بعضى‌ها یک چیز مختصرى برمى‌دارند؛ یک روزه‌یى مى‌گیریم ما؛ یک مختصرکى، یک چیزى؛ اما بعضى‌ها نه، حسابى مى‌نشینند سر این سفره و از رحمت الهى کیسه‌ى خودشان را پُر مى‌کنند؛ عزت مى‌خواهند، دنیا مى‌خواهند، خرت مى‌خواهند؛ رفع گرفتارى مى‌خواهند، گشایش در زندگى مى‌خواهند، استغناى طبع مى‌خواهند، صفات و خُلق حسنه مى‌خواهند؛ هرچه مى‌خواهند، براى خودشان و براى دیگران برمى‌دارند.

براى این‌که انسان بتواند وقتى وارد این تالار شد، چشمش باز باشد، غافل نشود، دچار گیجى و گولى نشود که سرش را بیندازد پایین و از این در وارد شود و از ن در بیرون برود؛ نگاهى به دوروبر کند و استفاده‌یى ببرد و براى این‌که این مادگى در من و شما پیدا شود، این ماه رجب و شعبان را قرار داده‌اند؛ رجب یک‌جور، شعبان یک‌جور دیگر.

رجب، بیشتر ماه نماز است؛ شعبان، بیشتر ماه دعا و روزه است؛ این مناجات شعبانیه را ببینید.

من یک وقتى از امام (رضوان‌اللَّه‌علیه) پرسیدم در این دعاهاى مأثورى که وجود دارد، شما کدام دعا را بیشتر از همه خوشتان مى‌ید و دوست دارید. فرمودند
: دعاى کمیل و مناجات شعبانیه.


اتفاقاً هر دو دعا هم مال ماه شعبان است؛ دعاى کمیل که مى‌دانید اصلاً ورود اصلى‌اش مال شب نیمه‌ى شعبان است، مناجات شعبانیه هم که از ائمه نقل شده، متعلق به ماه شعبان است. لحن این دو دعا به هم نزدیک است؛ هر دو عاشقانه است.

در مناجات شعبانیه: «و ان ادخلتنى النّار اعملت اهلها انّى احبّک»؛ جهنم هم که من را ببرى، فریاد مى‌کشم تو را دوست دارم. و در دعاى کمیل: «لان ترکتنى ناطقا لاضجّن الیک بین اهلها ضجیج الاملین و لاصرخنّ الیک صراخ المستصرخین و لابکینّ بکاء الفاقدین»؛ اگر به من در جهنم اجازه بدهى و نطق را از من نگیرى، فریاد مى‌کشم؛ فریادِ امیدواران، فریادِ دلدادگان و فریادِ دلباختگان را.»


بیانات در دیدار وزیر، مدیران و کارکنان وزارت اطلاعات
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز






شعبان ماه بسیار شریفى است و به حضرت سید انبیاء صَلَّى اللهِ عَلِیهِ وَ آله منسوب است
و آن حضرت این ماه را روزه مى‌گرفت و به ماه رمضان وصل مى‌كرد و مى‌ فرمود:
شعبان، ماه من است هر كه یك روز از ماه مرا روزه بگیرد بهشت برای او واجب می‌شود.


و از حضرت صادق علیه السلام روایت شده است كه چون ماه شعبان فرا می‌رسید امام زین العابدین علیه السلام اصحاب خود را جمع مى‌نمود و مى ‌فرمود اى اصحاب من مى‌دانید این چه ماهى است؟ این ماه شعبان است و حضرت رسول صلى الله علیه و آله مى ‌فرمود شعبان ماه من است پس در این ماه براى جلب محبت پیغمبر خود و براى تقرّب به سوى پروردگار خود روزه بدارید.

به حقّ آن خدایى كه جان علىّ بن الحسین به دست قدرت اوست سوگند یاد مى‌كنم كه از پدرم حسین بن على علیهماالسلام شنیدم كه فرمود شنیدم از امیرالمؤمنین علیه السلام كه هر كه روزه بگیرد در ماه شعبان براى جلب محبّت پیغمبر خدا و تقرّب به سوى خدا؛ خداوند او را دوست می‌دارد و در روز قیامت كرامت خود را نصیب او می‌گرداند و بهشت را براى او واجب می‌کند.






درباره روزه هر كدام از روزهای این ماه اخبار مفصلی وارد شده است.
و من فقط روایتی را كه در كتاب (من لا یحضره الفقیه) آمده است، نقل می كنم.


امام صادق علیه السلام فرمود:

"كسی كه روز اول ماه را روزه بگیرد، حتما وارد بهشت می شود.

و كسی كه دو روز را روزه بگیرد خداوند در هر شب و روزی (به چشم رحمت) به او می نگرد
و در بهشت هم به این نگاه ادامه می دهد.

و كسی كه سه روز روزه بگیرد، با خداوند در عرش و بهشت او دیدار می كند."...
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
میلاد حسین و سوم شعبان است / خورشید ولایت از افق تابان است
امشب زمين و آسمان گرديده پر شور و شعف
امشب تمام عرشيان بهر زيارت بسته صف
امشب که عيدي ميدهد بر عاشقان شاه نجف
امشب تو هم مستي کن و دل را بري کن از اسف
زيرا به دنيا آمده مظهر عزت و شرف
*ميلاد نور مبارک*
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز

Click here to view the original image of 1024x768px.

Click here to view the original image of 1024x768px.

Click here to view the original image of 1024x768px.

Click here to view the original image of 1024x768px.

Click here to view the original image of 1024x768px.

Click here to view the original image of 1024x768px.

Click here to view the original image of 1024x768px.

Click here to view the original image of 1024x768px.

Click here to view the original image of 1024x768px.

Click here to view the original image of 1024x768px.

Click here to view the original image of 1024x768px.

Click here to view the original image of 1024x768px.

Click here to view the original image of 1024x768px.

Click here to view the original image of 1024x768px.

Click here to view the original image of 1024x768px.

Click here to view the original image of 1024x768px.

Click here to view the original image of 1024x768px.

Click here to view the original image of 1024x768px.
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار

صفا گرفته دلم از صفای ثارالله
نوای مرغ دلم در نوای ثارلله
زصبح روز ولادت نه صبح روز ازل
پریده مرغ دلم در هوای ثارالله . . .

.
.
.
میلاد خط سرخ عشق، سومین پرچم دار قله امامت و دیانت
آقا اباعبدالله الحسین(ع)
مبارک باد

203.jpg

 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز


نوکری شغل شریفی است به شرط آن که
فقط ارباب حسین بن علی باشد و بس
.
.
.
عیدتون مبارک
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار



ای اهل دعا! روح دعا باد مبارک
در دیـده تجلای خدا باد مبارک
این عید مبارک، به شما باد مبارک
لبخند امـام شهدا بـاد مبـارک
جان در بدن عالم ایجاد مبارک
آمد به جهان حضرت سجاد، مبارک







 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
photo_2016-05-08_18-57-33.jpg


آیت الحق مرحوم حاج میرزا علی قاضی طباطبائی درباره ماه های رجب، شعبان و رمضان فرمود:

هان! ای برادران عزیز و گرامیم؛ آگاه باشید! متوجّه و هشیار باشید که ما در قرقگاه زمانی (ماه های رجب، شعبان و رمضان) داخل شده ایم!

و همان گونه که در زمین های حرم باید از محرّمات اجتناب نمود و ارتکاب یک سلسله اعمالی که در جایی جرم نیست، امّا در حرم جرم محسوب می شود، در این ماه ها هم که قرقگاه زمانی محسوب می شوند، چنین است و باید با هشیاری و مواظبت در آن وارد شد و به همان نحو که در قرقگاه مکانی که حرم است، انسان به کعبه نزدیک می شود، در این ماه ها هم که قرقگاه زمانی است، انسان به مقام قرب خداوند می رسد. پس چقدر نعمت های پروردگار بر ما بزرگ و تمام است؟! و او هرگونه نعمتی را بر ما تمام نموده است

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
در فضیلت بعضی از اوقات بر بعضی دیگر، هیچ تردیدی نیست. تمامیِ ماه مبارک رمضان، لیلـة القدر، شب مبعث پیامبر(ص)، عید سعید غدیر و ... در شمار این ایّام مبارک است.

امّا گذشته از شرافت ذاتیِ بعضی از ایّام، اهمیّت حاصل از بعضی از وقایع خاص نیز به شرافت آن ایّام می افزاید. ماه شعبان نیز در شمار شریف ترین ایّام سال قرار دارد که نه تنها خود شریف است، بلکه بستر ولادت ولیّ مطلق الهی، حضرت بقیةالله(ع) نیز هست. از این روست که در سخنان پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) نیز به وفور به اهمیّت این ماه اشاره شده است.


بنابر آنچه در شماری از متون روایی وارد شده، پیامبر اکرم(ص) در یکی از سال ها، به هنگام آغاز این ماه خطبه ای خواندند و مردم را نسبت به شرافت این ماه آگاه فرمودند. قسمت هایی از این خطبه چنین است:


... شعبان ماه شریفی است و آن ماه من است. حاملان عرش آن را بزرگ می شمارند و حقّ آن را می شناسند. آن ماهی است که در آن همچون ماه رمضان، روزی بندگان زیاد می گردد و در آن بهشت آذین بسته می شود. و این ماه را شعبان نامیده اند زیرا در آن ارزاق مؤمنان تقسیم می شود و آن ماهی است که عمل در آن چند برابر می شود و کار نیکو هفتاد برابر ثمره می دهد.1


بنابر آنچه در این خطبه وارد شده است:

1. شعبان ماه پیامبر اکرم(ص) است؛

2. فرشتگان احترام این ماه را کاملاٌ رعایت می کنند؛

3. ارزاق مردمان، به ویژه روزیِ معنویِ آنان در این ماه تقسیم می شود؛

4. در این ماه، فرشتگان بهشت را زینت می دهند، تا مؤمنان به آن وارد شوند؛

5. خداوند به فضل خود، حسنات مردم را در این ماه هفتاد برابر پاداش می دهد، و از گناهان آنان درمی گذرد.

بنابر آنچه در حدیثی دیگر آمده، این ماه ماهی است که:


در هر پنجشنبة ماه شعبان، آسمان ها زینت بسته می شود، پس فرشتگان به دعا می پردازند که پروردگارا! آن کس را که در این روز روزه بدارد، ببخشای، و دعایش را اجابت فرمای. پس هر کس که در این روز دو رکعت نماز گذارد و در هر رکعت آن یک مرتبه سورة حمد و یکصد مرتبه سورة توحید را بخواند و بعد از نماز نیز یکصد مرتبه صلوات بفرستد، خداوند تمامی حاجت های دینی و دنیایی او را اجابت می فرماید.2


اهمیّت شب نیمة شعبان
اکنون که اندکی به اهمیّت این ماه واقف شدیم، می افزاییم که در میان تمامی روزها و شب های این ماه، شب نیمة ماه که شب ولادت حضرت حجّت بن الحسن(ع) است؛ از شرافتی ویژه برخوردار است.


پیامبر اکرم(ص)، این چنین از اهمیّت این شب خبر میدهند:


من شب نیمه شعبان، خوابیده بودم که جبرائیل به نزدم آمد و گفت: ای محمّد! آیا در این شب می خوابی؟


گفتم: ای جبرائیل! مگر این شب چه شبی است؟


جبرائیل گفت: این شب، شب نیمة شعبان است. ای محمّد برخیز!. پس مرا از بستر خواب بلند نمود و آنگاه مرا به بقیع برد و گفت: سرت را بلند کن و به آسمان بنگر. این شبی است که در آن درب های آسمان و در رحمت الهی و رضایت او گشوده می گردد... ای محمد! هر کس این شب را تا صبح به تکبیر، تسبیح، تهلیل، دعا، نماز، قرائت قرآن، انجام مستحبّات و استغفار بگذراند، بهشت منزل و آرامش گاه او خواهد بود.3


در حدیثی دیگر، چنین آمده است که پیامبر اکرم(ص)


به هنگام حلول این ماه فرمودند:


شعبان ماه من است، خداوند رحمت فرماید آنکس را که مرا در ماهم یاری رساند.4


هر چند اطاعت از دستورهای پیامبر اکرم(ص)، مصداق کامل کمک به ایشان در این ماه است، امّا می توان صلوات بر ایشان و اهل بیت مکرّم(ع) را نیز از مصادیق اعانت ایشان دانست. ازین روست که بسیاری از بزرگان به کثرت صلوات در این ماه سفارش می نموده اند.


بنابر آنچه در حدیثی دیگر آمده است:


خداوند به ذات مقدّس خود سوگند خورده است که هر کس را در این ماه به او پناه برده و از او درخواست کند، از رحمت خود محروم ننماید.5


بنابر روایت کمیل یار با وفا و با معرفت امیرالمؤمنین(ع)، در جلسه ای یکی از یاران حضرت از ایشان دربارة آیة شریفة « فیها یفرق کلّ أمرٍ حکیم»6 سؤال کرد، ایشان نیز در تفسیر شب قدر که امور آدمیان در آن مقدّر می شود به بیان اهمیّت شب نیمة شعبان پرداختند و به خصوص برخواندن دعای حضرت خضر(ع) در این شب تأکید کردند.


پس از اتمام جلسه و آنگاه که کمیل به منزل خود بازگشت، باز به نزد حضرت مراجعه کرد تا دعای خضر را از ایشان فرا گیرد. حضرت نیز نخست او را امر به نوشتن کردند و آنگاه دعای معروف کمیل را برای او خواندند، و سرانجام او را به خواندن این دعا در شب نیمة شعبان سفارش فرمودند.7 دعای کمیل اگر چه بنا به سنّت معمول در شب های جمعه قرائت می شود، امّا ویژه این شب نیز است، هر چند خواندن آن در شب های دیگر نیز بسیار با فضیلت است.


از همین روست که شب نیمة شعبان، شب قدر است و یا دست کم، در فضیلت همچون شب های قدر معروف است. روایات متعدّدی از حضرت صادق(ع) و حضرت باقر(ع) نیز به این مطالب گواهی می دهد. از این روست که فضائل و نیز اعمال ویژة این شب بسیار بیشتر از فضائل و اعمال دیگر شب های مبارک سال، همچون شب ولادت پیامبر اکرم(ص)، شب ولادت حضرت امیرالمؤمنین(ع)، و نیز شب ولادت حضرت فاطمة زهرا(س) می باشد.8


پی نوشت ها:
به نقل از: آب حیات، برگرفته از مجموعه سخنان آیت الله ناصری دولت آبادی.


1. بحارالانوار، ج 94، ص 68، الاقبال، ص 684.


2. وسائل الشیعه، ج 8، ص 104، حدیث 10177، الإقبال، ص 688.


3. بحارالانوار، ج 95، ص 412؛ الإقبال، ص 699.


4. الإقبال، ص 683؛ وسائل الشیعه، ج 10، ص 492، حدیث 13934.


5. وسایل الشیعه، ج 8، ص 106، حدیث 10183؛ بحارالأنوار، ج 94، ص 85؛ مصباح المتهجّد، ص 831.


6. سورة دخان (44)، آیة 4.


7. الإقبال، ص 706.


8. ر.ک: اعمال شب نیمه شعبان، مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی.
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
بوی خوب خدا

بوی خوب خدا

این چه مولودی است که با آمدنش، اشک میهمان چشمان پدر است و این چه مولودی است که با آمدنش، سرزمینی به نام کربلا، از شرمساری درهم خمیده می شود؟!


کو آن تصویر خون آلود سرهای بر نیزه و لب های ترک خورده از عطش و کمی بالاتر، فرشتگان سر بر زانوی غم هشته؟!


حسین می آید؛ به رنگ سرخ غروب دلگیر همیشه تاریخ.


حسین می آید؛ با گلویی درخشان از نوری که سال ها بعد، حکایت ها خواهد گفت. و من اکنون چه شادم از آمدنش که اگر نمی آمد،

من هیچ بهره از اشک و افتخار نمی یافتم و خون، چه کم بها می شد، اگر نبود عاشورای تو!



مبارک باد آمدنت! چون آمدی تا سفینه نجاتمان شوی و چراغ هدایت و حسینمان باشی و اشک هایمان برای تو، آتش دوزخ از جسم ضعیفمان بر گیرد.


یا اباعبداللّه ! ای کودک علی! ببین چه کردی با عالمی که حتی در آمدنت نیز چشم ها اشکبار است.


و ما دانستیم خدا چگونه بنده اش را عزیز می گرداند، اگر بخواهد ای مولود پاک! نسیم شادی من از آمدنت از این است

تا بیاموزم که چگونه وفادار بمانم به دینم و چگونه با غربت و شرف، سر بر خاک نهم.



و ببینم این بدن خاکی، چگونه می تواند تا اوج علیین پرواز کند، تا بوی خوب خدا.


مبارک باد آمدنت!


امروز، دست های کوچکت را ای نوزاد فاطمه! به شفاعت می طلبم؛ و همین نزدیکی ها، در سایه ظهر گرم دهه عاشورا، سر خونین بر نیزه سوارت را نیز.


سلام بر تو و روزی که زاده شدی، یا حسین! مبارک باد آمدنت بر همه جستجوگران افتخار!

حبیب مقیمی


 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
امام سجاد(ع) سرچشمه کمالات انسانی

امام سجاد(ع) سرچشمه کمالات انسانی

امام سجاد(ع) در عین آن که زینت عبادت کنندگان، بزرگمرد عبادت، عرفان وسجده بود، مجاهد بزرگ فی سبیل الله بود، او در عین آن که کانون علم و اندیشه ومعرفت بود، تواضع ویژه ای داشت، و در عین آن که شکوه و جلال و ابهت خاصی داشت،دارای حلم و بردباری و سعه صدر مخصوصی بود، و در یک کلمه کانون همه کمالات انسانی و ارزش های والای معنوی، و زیبنده این شعر معروف بود که:

رخ زیبا ید بیضا دم عیسی داری آن چه خوبان همه دارند تو تنها داری

در این گفتار برآنیم تا به چند نمونه از رفتار آن حضرت زندگی اشاره کنیم، به این امید که درس های سودمند زندگی سالم و سازنده را از شیوه زندگی درخشان آن بزرگمرد فضایل بیاموزیم:

زینت پرستش کنندگان الهی

آن حضرت با عنوان زین العابدین و سجاد خوانده می شود،چرا که او قبل از هر چیز بنده خالص و صالح خدا بود، و سجده های طولانی او، هربیننده را به سوی خدا و پرستش خدا جذب می کرد.

خداوند در حدیث لوح که آن نامه ای از سوی خدا به پیامبر اکرم(ص) است او راچنین معرفی کرده است: «سید العابدین و زین اولیائی الماضین; او آقای عبادت کنندگان و زینت اولیای پیشین من است.» یوسف بن اسباط می گوید، پدرم گفت:

نیمه های شب به مسجد رفتم، جوانی را که به سجده افتاده بود دیدم که چنین باخدا راز و نیاز می کرد: «سجد وجهی متعفرا فی التراب لخالقی و حق له; صورتم خاک آلود، برای آفریدگارم سجده کرد، که خداوند سزاوار سجده است.» به محضرش رفتم،دریافتم امام سجاد(ع) است، صبر کردم تا هوا روشن شد، به نزد ایشان رفتم و عرض کردم: «ای فرزند پیامبر! چرا آن همه به خود زحمت می دهی با این که خداوند تورا برتری بخشیده و تو در پیشگاه خدا مقام بسیار ارجمندی داری؟» او با شنیدن این سخن منقلب شده و گریه کرد و فرمود: پیامبر(ص) فرمود:

«هنگامی که روز قیامت برپا گردد هر چشمی جز چهار چشم گریان است:

1- چشمی که از خوف خدا بگرید;

2- چشمی که در راه (جهاد) برای خدا نابینا شده باشد;

3- چشمی که از حرام های خدا پوشیده شده باشد;

4- چشمی که شب تا صبح در حال سجده بیدار باشد... .»

عبادت امام سجاد(ع) پرستش کاملا آگاهانه و بسیار عمیق بود،او با لذت و شیفتگی مخصوص، آمیخته با عرفان کامل، خدا را عبادت می کرد. ارتباطو پیوند او با خدا به گونه ای بود که روایت شده:

شبی برای عبادت برخاست، هنگام وضو، چشمش به ستارگان آسمان افتاد، و هم چنان به ستارگان می نگریست ، و در اندیشه آفریدگار و آفرینش آنها فرو رفت، حیران وبهت زده در حالی که دستش در آب بود، به آسمان چشم دوخته بود تا صدای اذان صبح را شنید.

فاطمه(س) یکی از دختران امیرمومنان علی(ع) از جابربن عبدالله انصاری تقاضاکرد که نزد امام سجاد(ع) برود، به عنوان دل سوزی از آن حضرت بخواهد که جانش رااز آسیب عبادت بسیار حفظ کند، زیرا او بر اثر عبادت بسیار، از ناحیه بینی و سرزانوها و کف دستها و پیشانی، آسیب سختی دیده بود، جابر نزد امام سجاد(ع) رفت وآن حضرت را از تحمل آن همه رنج طاقت فرسا در عبادت برحذر داشت.

امام سجاد(ع) به او فرمود: «ای همنشین رسول خدا(ص)! جدم رسول خدا(ص) آن قدرعبادت کرد که پاهایش ورم کرد، شخصی به او عرض کرد: چرا آنقدر به خود رنج می دهی؟ فرمود: «افلا اکون عبدا شکورا; آیا بنده سپاسگزار خدا نباشم.» جابربه امام سجاد(ع) عرض کرد:

«جان عزیزت در خطر است، کم تر خود را در فشار قرار بده.»

امام سجاد(ع) فرمود:


«یا جابر لا ازال علی منهاج ابوی موتسیا بهما حتی القاهما; ای جابر همواره راه پدرانم (پیامبر و علی) را می پیمایم، و آنها را الگو قرار می دهم تا به آنهابپیوندم.» صحیفه سجادیه، یکی از نمادهای عرفانی و زاییده اندیشه های معرفت شناسی امام سجاد(ع) است که به عنوان زبور آل محمد(ص) شناخته شده، و با مطالعه آن، می توان به عظمت بی کران پرستش آگاهانه آن بزرگوار واقف شد.

توجه عمیق به بینوایان

امام سجاد(ع) به تامین معاش زندگی افراد بی بضاعت ومستمند، توجه عمیق و اقدام همه جانبه داشت، علاوه بر این که با نظم خاصی از صدخانواده فقیر مدینه به طور مستمر سرپرستی می کرد، به بینوایان دیگر نیز توجه داشت، او نان و آذوقه را در انبان می کرد و خودش آن را بر دوش می گرفت و به صورت ناشناس و محرمانه برای آنها می برد، نیازمندان هرگاه او را می دیدند به همدیگرمی گفتند صاحب الجراب (صاحب انبان) آمد. آن بزرگوار وقتی که فقیر را می دید نه تنها با نظر خشمگین یا تحقیرآمیز به او نگاه نمی کرد، بلکه با شادمانی می گفت:

«مرحبا بمن یحمل زادی الی الاخره; آفرین به کسی که توشه مرا به سوی آخرت حمل می کند.» یکی از شخصیت های عصر آن حضرت به نام زهری می گوید: در یک شب سرد وتاریک زمستانی امام سجاد(ع) را دیدم; بار آرد و هیزم بر پشت گرفته بود و عبورمی کرد، پرسیدم: این بار چیست؟

فرمود: قصد سفر دارم، این توشه راه سفر است که آماده کرده ام تا به محله حریزببرم.

غلام خود را به آن حضرت معرفی نمودم و عرض کردم: «شما زحمت نکشید، این غلام من است که آن بار شما را حمل می کند.» فرمود: نه. عرض کردم: پس اجازه بدهید خودم آن را حمل کنم، فرمود: «من زحمتی را که موجب نجات من در سفر خواهد شد، وپیمودن راه سفر مرا نیکو کند، از خود دور نمی کنم.» پس از چند روزی او را درمدینه دیدم، پرسیدم شما فرمودید به مسافرت می روم، پس چرا مسافرت نکردی؟ فرمود:

ای زهری، منظورم از مسافرت، آن سفری که تو گمان کردی نبود، بلکه منظورم سفرمرگ بود که خود را برای آن آماده می ساختم، آن گاه فرمود:

«انما الاستعداد للموت تجنب الحرام و بذل الندی فی الخیر; همانا آمادگی برای سفر مرگ، اجتناب از کارهای حرام، و بخشش عطایای نیک به مردم است.» آن حضرت برهمین اساس از بیماران عیادت می کرد، و اگر با خبر می شد که آنها مقروض هستند،قرض آنها را ادا می نمود، چنان که روایت شده شنید که «محمدبن اسامه » بیمار وبستری شده، به عیادتش رفت، وقتی فهمید او مقروض است و دوست دارد قبل از مرگش،قرض هایش پرداخته شود، همه قرض های او را برعهده گرفت و پرداخت.

پس از آن که آن بزرگوار مهربان، به شهادت رسید، هنگامی که پیکر پاکش را غسل می دادند، خراش هایی در پشت مبارکش دیدند، بعضی از حاضران از علت آن پرسیدند،یکی از حاضران پاسخ داد:

«این سیاهی ها و خراش ها از آثار انبان های طعام است که آن حضرت آن را به طورمکرر حمل می کرد و به خانه مستمندان می برد، و نیز از آثار آب کشی آن حضرت از چاه است که برای همسایگان، از آن چاه آب می کشید، و اینک جای طناب آب کشی در پشتش باقی مانده است ».

خوف از حساب روز قیامت

امام سجاد(ع) در طول زندگی برای انجام مناسک حج و عمره بسیار به مکه می رفت، با این که فاصله بین مدینه و مکه حدود هشتاد فرسخ است، آن حضرت برای انجام عبادت بزرگ حج، گاهی این راه را پیاده می پیمود، و از این که برای انجام عبادت خدا، رنج می کشید، لذت می برد.

آن بزرگوار بیست بار (و به نقلی 22 بار) سوار بر شترش شده و به مکه می رفت، وپس از انجام مراسم عمره یا حج، به مکه باز می گشت، او در این مدت حتی یک بارتازیانه بر شترش نزد، هرگاه می خواست شترش تندتر حرکت کند، تازیانه اش را بربالای سر شتر به حرکت در می آورد، و می فرمود: «لولا خوف القصاص لفعلت; اگر ترس قصاص قیامت نبود، با زدن تازیانه بر شتر، آن را به تند حرکت کردن وادارمی کردم.» با توجه به فاصله بین مکه و مدینه که حدود هشتاد فرسخ بود، نتیجه می گیریم که بیست بار رفتن و بازگشتن آن حضرت معادل 3200 فرسخ خواهد شد، آن بزرگوار در تمام طول این مدت با این که تازیانه در دستش بود، از خوف قصاص قیامت، حتی یک بار تازیانه اش را بر شترش نزد، با این که شتر در میان مرکب ها به پوست کلفتی معروف است، و تازیانه زدن به آن، رنجش چندانی برای او نخواهد بود.

در صفحه دیگری از زندگی امام سجاد(ع) می خوانیم: او یکی از غلامان آزاد کرده اش را سرپرست رسیدگی به مزرعه ای نموده بود، روزی برای دیدن آن مزرعه به آن جا رفت مشاهده کرد که بر اثر سهل انگاری غلام آسیب فراوانی به آن مزرعه وارد شده است،ناراحت شد و برای تنبیه غلام، یک بار تازیانه ای به او زد. پس از این کار پشیمان شد، وقتی که آن حضرت به خانه بازگشت، شخصی را نزد آن غلام فرستاد تا او را به حضورش بیاورد، آن شخص پیام امام را به او ابلاغ کرد، غلام به محضر امام سجاد(ع)

آمد، دید امام خود را برهنه کرده، و تازیانه اش را پیش رویش انداخته است. غلام گمان برد که امام می خواهد او را مجازات کند، از این رو به شدت ترسید، ولی ناگاه دید امام سجاد (ع) آن تازیانه را برداشت و به غلام داد و فرمود: «ای مردامروز کاری از من در مورد تو سرزد که سابقه نداشت، لغزشی بود که رخ داد، اینک این تازیانه را بگیر و همان گونه که به تو زدم به من بزن و از من قصاص کن.»

غلام گفت: سوگند به خدا جز این گمان نداشتم که مرا مجازات کنی که سزاوار آن هستم، تا چه رسد به این که من از تو قصاص کنم. امام سجاد(ع) فرمود: عزیزم!

تازیانه را بردار و قصاص کن، غلام گفت:

معاذالله! هرگز چنین نکنم، تو را (اگر لغزشی بود) بخشیدم. این گفت و گو به طور مکرر بین امام سجاد(ع) و آن غلام رد و بدل شد، هنگامی که امام(ع) دید آن غلام از قصاص کردن خودداری می کند به او فرمود: «اما اذا ابیت فالضیعه صدقه علیک; هان آگاه باش اکنون که از قصاص خودداری می کنی آن مزرعه را به تو انفاق کردم، مال تو باشد.» سپس امام سجاد(ع) آن مزرعه را در اختیار آن غلام گذاشت.

همنشینی با مستضعفان

از شیوه های زندگی امام سجاد(ع) این که: بسیار متواضع بود، نه تنها از همنشینی با تهی دستان و مستضعفان عار نداشت، بلکه مشتاقانه درکنار آنها می نشست و همچون دوست صمیمی با آنها هم صحبت می شد، بعضی این روش رااز آن حضرت نپسندیدند، و از نشست و برخاست آن حضرت با طبقه پایین دست، انتقادکردند، امام سجاد(ع) در پاسخ آنها فرمود:

«انی اجالس من انتفع بمجالسته فی دینی; من با کسی همنشین می شوم که از مجالست او به نفع دینم بهره مند گردم.»

یک روز امام سجاد(ع) سوار بر مرکب از راهی می گذشت چشمش به جمعی از بیماران جذامی که در کنار هم نشسته بودند و غذامی خوردند افتاد، آنها وقتی که امام را دیدند او را دعوت به خوردن غذا کردند.

امام(ع) آن روز را روزه بود، به آنها فرمود:

«اگر روزه نبودم، در کنار سفره شما می نشستم.» امام سجاد(ع) آن روز به خانه خود بازگشت، دستور داد غذای مطبوعی آماده کردند، آن گاه همه آن جذامیان را به خانه خود دعوت کرد، آنها به خانه آن حضرت آمدند، امام(ع) در کنار آنها نشست وبا هم از غذا خوردند.

احترام به نامادری

امام سجاد(ع) مادرش را به هنگامی که نوزادی بیش نبود ازدست داد. از این رو، بانویی پرستاری آن حضرت را بر عهده گرفت و به عنوان نامادری در حفظ آن حضرت کوشید، امام سجاد(ع) وقتی که بزرگ شد، با نامادری اش دریک کاسه غذا نمی خورد، شخصی از آن حضرت پرسید:

«با این که شما مادرت (نامادریت) را دوست داری، چرا در یک کاسه با او غذانمی خوری؟» آن حضرت در پاسخ فرمود: «انی اکره ان تستبق یدی الی ما سبقت الیه عینها فاکون عاقا لها; من دوست ندارم که دستم به لقمه ای سبقت گیرد که چشم مادرم به آن سبقت گرفته است، آن گاه جفاکار نسبت به مادرم گردم.» به راستی وقتی که آن حضرت به نامادری این گونه احترام می گذاشت، برای مقام مقدس مادرچقدر ارج و ارزش قائل بود؟!
 
بالا