▂▃▅▇█▓▒ فانتزی های من و دوستام ▒▓█▇▅▃▂

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
یکی از فانتزیای من اینه که ...........
غول چراغ جادو بیاد بگه چیه دختر گلم .....
مشکلت چیه ....؟
بعد منم بگم ....:evil:
اونم میگه همین اینا که چیزی نیس عزیزم ....
بیا اینم همه خواسته هایی که داری بی ام و x6 اینم یه حساب قلمبه برای تو تا بخوری وبیاشامی اما اصراف نکن ..
منم سوار ماشین شم برم تو طلوع آفتاب نابود شم ............
 

Hosse!N_206

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یکی از فانتزیای من اینه که ...........
غول چراغ جادو بیاد بگه چیه دختر گلم .....
مشکلت چیه ....؟
بعد منم بگم ....:evil:
اونم میگه همین اینا که چیزی نیس عزیزم ....
بیا اینم همه خواسته هایی که داری بی ام و x6 اینم یه حساب قلمبه برای تو تا بخوری وبیاشامی اما اصراف نکن ..
منم سوار ماشین شم برم تو طلوع آفتاب نابود شم ............

:D.....
 

~Alchemist~

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
یکی از فانتزیام اینه که اگه این ترم مشروط شدم و بابام گفت چرا ؟ دستشو میگیرم می برم دانشگاه ردیف آخر میشینیم. بعد کلیپسای شصت سانتی این دخترارو نشونش میدم میگم چیزی رو تخته می بینی ؟ تو بودی مشروط نمیشدی ؟ از خدا بترس !
بعد یه سیگار روشن میکنم با بغض و مظلومانه میرم سمت غروب آفتاب و تو افق ناپدید میشم !
like
:cry:
 

Razeghi1988

عضو جدید
ای جونم کامران هم اومد :D:redface:
برو تاریخچه دربی ها رو ببین ..
بازی پنجم رو ببین .. در تاریخ 49.7.3 .. همین بلا رو ما سر شما آوردیم .. در حالی که دو هیچ عقب بودیم .. سه بر دو بردیم .. اون هم دوگل در فاصله کمتر از یک دقیقه زدیم :D
اون چیزی که برا شما اسطوره شده .. برای ما خاطره هست :)
================

یکی از فانتزی که رئیس کانون فرهنگی قلم چی بشم
برم توی تلوزیون تبلیغ بزنم
این تبلیغ رو بزنم :



بعد درحالی که گوله گوله پرسپولیسی میاد برای ثبت نام
من استعفا بدم از سمتم
و درحالی که کتم بر روی دوشم هست
آروم و بی صدا از دفتر کارم برم بیرون
و در غبار مه آلود یه روز قشنگ
برم توی افق محو بشم ..

×!!


مرسی که اینو گفتید:)
این قرمزا خیلی روشون زیاده!
انگار نه انگار ماییم که قهرمان آسیاییم!!!!!!!!:cool::cool:
:w14::w14:
 

Razeghi1988

عضو جدید
سلام بااجازه : )

یکی از فانتزی های من اینه:



برم به دوردست ها
جایی که هیچ آدمی نباشه
درکلبه ای چوبی
کنارشومینه ای
درحالی که نشستم رو صندلی راحتی وصدای حرکت جلو عقب صندلی سکوت اتاق ومیشکنه
چایی بنوشم



+
ازپنجره به بارش بارون نگاه کنم وهمچنان که به فکرفرو میرم درخودم محو بشم


خیلی قشنگ بود....:heart::gol:
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یکی از فانتزیام اینه که وختی تو راهرو دارم راه میرم بخورم به یه دختره کل وسایلش بریزه زمین منم از کنارش رد بشم و بگم اووووی مگه کوری ؟
همش که نباید بریم براش جمع کنیم بعد عاشقش بشیم بریم بگیریمش !!! والا …
 

sara23

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یکی از فانتزیام اینه که وختی تو راهرو دارم راه میرم بخورم به یه دختره کل وسایلش بریزه زمین منم از کنارش رد بشم و بگم اووووی مگه کوری ؟
همش که نباید بریم براش جمع کنیم بعد عاشقش بشیم بریم بگیریمش !!! والا …

:biggrin:

این خیلی باحال بود!

ولی من اگه یه پسر بهم اینجوری بگه فکشو داغون میکنم

:biggrin:
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
::
یکی از فانتزیام اینه که اگه این ترم مشروط شدم و بابام گفت چرا ؟ دستشو میگیرم می برم دانشگاه ردیف آخر میشینیم . بعد کلیپسای شصت سانتی این دخترارو نشونش میدم میگم چیزی رو تخته می بینی ؟ تو بودی مشروط نمیشدی ؟ از خدا بترس !
بعد یه سیگار روشن میکنم با بغض و مظلومانه میرم سمت غروب آفتاب و تو افق ناپدید میشم !
::::
 

Hosse!N_206

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یکی از فانتزیام اینه که اگه این ترم مشروط شدم و بابام گفت چرا ؟ دستشو میگیرم می برم دانشگاه ردیف آخر میشینیم. بعد کلیپسای شصت سانتی این دخترارو نشونش میدم میگم چیزی رو تخته می بینی ؟ تو بودی مشروط نمیشدی ؟ از خدا بترس !
بعد یه سیگار روشن میکنم با بغض و مظلومانه میرم سمت غروب آفتاب و تو افق ناپدید میشم !

::
یکی از فانتزیام اینه که اگه این ترم مشروط شدم و بابام گفت چرا ؟ دستشو میگیرم می برم دانشگاه ردیف آخر میشینیم . بعد کلیپسای شصت سانتی این دخترارو نشونش میدم میگم چیزی رو تخته می بینی ؟ تو بودی مشروط نمیشدی ؟ از خدا بترس !
بعد یه سیگار روشن میکنم با بغض و مظلومانه میرم سمت غروب آفتاب و تو افق ناپدید میشم !
::::

بیشتر دقت شود.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
::
یکی از فانتزیام اینه که یه رانی ( ترجیحا آناناس ) بگیرم دستم بخورم چند قدم حرکت کنم
بعد قوطی رانی رو به سمت پشت بندازم همونطوری که تیکه های آناناس دارن از قوطی
درمیان ( با حرکت آهسته ) همه دهنشون وا بمونه بگن این کیه که اینقدر پولداره از خیر
ته رانی گذشت !
منم پشت سرمو نگاه نکنم و به سمت پرایدم به حرکتم ادامه بدم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چندتا فانتزی واسه بابام خوندم ، گفت جا این قرطی بازیا نمره ها امتحانتتو نشونم بده کافیه افتاده باشی اول افقیت میکنم بعدم میفرستمت افق . .
 

Ћцвгіѕ Ǥіяl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یکی از فانتزیام اینه مامور شهرداری بشم و یه کیف پر از پول پیدا کنم برم تو افق همشو خرج کنم ؛ همش که نباید فانتزی آموزنده باشه !!!
 

Ћцвгіѕ Ǥіяl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یکی از فانتزیام اینه که یه پیرمرد پولدار تصادف کنه و من برسونمش بیمارستان و نجاتش بدم ، اونم با بچه هاش مشکل داشته باشه و تمام زندگیشو به نام من بزنه و بمیره ؛ وقتی بچه هاش منو پیدا میکنن که پولارو بگیرن ، همه پولارو بندازم جلوشون بگم بردارید نامردها ، اونی که با ارزش بود پدرتون بود …
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یکی از فانتزیام اینه که صبح از خواب پا شدم در اخبار بشنوم دلار سقوط کرده ، قیمت یک دلار شده یک ریال اونوقت با نصف حقوق یک ماهم یه بوگاتی می خرم در افق تویه گرد غبار ها محو می شم
 

Ћцвгіѕ Ǥіяl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یکی از فانتزیام اینه که تو عروسی اقوام یهوووووووو داد بزنم :
“داماد چقدر انتره ، عروس ازون بدتره
 

Ћцвгіѕ Ǥіяl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یکی‌ از فانتزیام اینه که یکی‌ واسم یه جعبه بزرگ کادو بیاره و توش یه جعبه کوچکتر باشه و همین روند ادامه پیدا کنه و آخرش برسه به سویچ پورشه یا مثلا لامبورگینی !
 

Ћцвгіѕ Ǥіяl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یکی از فانتزیام اینه که یه روز سوار مترو بشم بعد ترن توی تونل گیر کنه و دچار حادثه بشه اونوقت من با مشت بزنم حفاظ اون چکُشی که تو واگنها هست رو بشکنم بعد باهاش شیشه رو بشکنم بپرم بیرون و چراغ قوه ام رو از توی جیبم دربیارم روشن کنم و به بقیه بگم : از این طرف دنبال من بیاید ، منم میریم سمت ایستگاه توپخونه اونجا حتما نیروی کمکی هست !
 

Ћцвгіѕ Ǥіяl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بعد یه فانتزی دیگه دارم : یه جا که خیلی شلوغه گوشیم زنگ بخوره بگم : آره ، آره ، حواستون باشه ؛ “زنده می خوامش” …
 

Ћцвгіѕ Ǥіяl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یکی از فانتزیام اینه که ازدواج کنم ، بچه دار شیم ، بچمون دختر باشه ، اسمشو بذاریم گیتا ، بعد با شوهرم دعوا کنم و جول و پلاسش رو که خواست جمع کنه بره خونه مامانش اینا بهش بگم : هرچی میخوای ببری ببر ، فقط گیتارو با خودت نبر !!!
 

Ћцвгіѕ Ǥіяl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یکی از فانتزیام همیشه این بوده که توی سیستم عامل ویندوز یک مشکل پیدا کنم بفرستم براشون بعد بیل گیبس زنگ بزنه بگه مهندس لطفا بیا امریکا تو مجموعه من ، پسرمم میدم بهت غلامت باشه تا آخرررر عمرش ، خونه ماشین پول همه چی میدم بهت … منم بعد از یک دقیقه سکوت بگم : خیلی دلم میخواد اما من متعلقم به این مردمم !!!
 

Ћцвгіѕ Ǥіяl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یکی از فانتزیای مامانم اینه که بیاد تو اتاقم ببینه همه چی مرتبه ….
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یکی از پیچیده ترین فانتزیام اینه که بفهمم چرا به الویه میگن سالاد الویه ؟
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
::
میگن تو جهنم یه سرى دود هست هر چى میری توش محو نمیشى !
تازه افقم نداره !
خخخخخخخ
 

Similar threads

بالا