یکی از فانتزیام اینه که ...
به بچه ۲ ، ۳ ساله پیدا کنم
بهش بگم مامانتو گرگ خورد
انقده خوبه!
به بچه ۲ ، ۳ ساله پیدا کنم
بهش بگم مامانتو گرگ خورد
انقده خوبه!
دوستم عنوان تایپیکو بخونید بعد پست بزنید فک کنم بهتر باشه ها...یکی از فانتزیام اینه که از بانک زنگ بزنن بگن شما برنده شدید ! منم با لبخندی تلخ بگم حتما خونه برنده شدم یا ویلا یا شایدم صد میلیارد پول نقد یا … هیییییییی ! بدید به فقرا …
بعد بگن نه دیوونه تو پراید برنده شدی !!!!!
بعد دیگه از شدت خوشحالی سکته کنم و به رحمت ایزدی بپیوندم …
بود/؟تاپیک جالبی بود...
راستش من فانتزی خاصی نداشتم الان...
فقط خواستم تشکر کنم.
امیدوارم همه به فانتزی هاشون برسند.
ما فانتزی نداریم،توهم فانتزی میزنیم!
یکی از فانتزیام اینه که یه روزی علم به جایی برسه که بشه غیب بشیم بعد من برم خونه آقای فلانی ببینم پسر/دختر آقای فلانی از صبح تا شب چه غلطی میکنه که بابام این همه دوسش داره و از تعریف میکنه !
یواش یواش شروع کن تو میتونیآقا خو منم میخوام فانتزیامونو اینجا بنویسم ولی بلد نیستم خو