یک سوال::: امام حسین(ع) برای چه چیزی قیام کرد؟!

omid20110

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
سلام عزاداریهاتون مقبول حق و مارو هم از دعاهاتون بی نصیب نذارید.
شاید همه شما بهتر ازمن جواب این سوال رو بدونید! اما سوال اینه که آیا عزاداری بدون انجام واجبات مقبول واقع میشه؟ امام حسین(ع) برای چه چیزی قیام کرد؟ چرا اکثر ماها در این روزها فقط به فکر جسم امام حسین(ع) هستیم و بعد این ده روز دیگه فراموش میکنیم تا سال بعد! به نظرتون به این نمیگن مسلمون فصلی بودن؟!
مثلا بعضیا فقط تو ماه رمضون نماز میخونن و روزه میگیرن! و یا فقط تو محرم به یاد امامشون میافتن! آیا نباید در طول سال حسینی وار زندگی کنیم و جهت ارتقای فرهنگ حسینی و برآورده شدن اهداف حسینی عمل کنیم؟ و بعد میتونیم در محرم به فکر ذکر مصائب اهل بیت(ع) بیافتیم!
امام حسین(ع) حتی در بحبوحه جنگ نمازشون رو از دست ندادن! اما ما چی؟! جز اینه که به دنبال هر بهانه ای هستیم تا از این امر مهم سرباز بزنیم؟!

کافیست کمی فکر کنیم و بعد عزاداری بکنیم، فکر کنیم و با خود عهد ببندیم که اگر تا امروز کاستی در زندگیمون داشتیم و نسبت به اهل بیت(ع) جفا کردیم، از این محرم شروع کنیم به جبران کردن!

بازم همچنان سوال من از همه شما باقیست؟ امام(ع) چرا قیام کرد؟

 
آخرین ویرایش:

tara75

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
اوضاع و احوالى در جهان اسلام پيش آمده بود و به جائى رسيده بود كه امام حسين عليه السلام وظيفه خودش را اين مى دانست كه بايد قيام كند , حفظ اسلام را در قيام خود
مى دانست . قيام او قيام در راه حق و حقيقت بود . اختلاف و نزاع او با خليفه وقت بر سر اين نبود كه تو نباشى و من باشم , آن كارى كه تو مى كنى نكن بگذارد من بكنم , اختلافى بود اصولى و اساسى . اگر كس ديگرى هم به جاى يزيد بود و همان روش و كارها را مى داشت باز امام حسين قيام مى كرد , خواه اينكه با شخص امام حسين خوشرفتارى مى كرد يا بد رفتارى .

يزيد و اعوان و انصارش هم اگر امام حسين متعرض كارهاى آنها نمى شد و روى كارهاى آنها صحه مى گذاشت حاضر بودند همه جور مساعدت را با امام حسين بكنند , هر جا را مى خواست به او مى دادند , اگر مى گفت حكومت حجاز و يمن را به من بدهيد , حكومت عراق را به من بدهيد , حكومت خراسان را به من بدهيد مى دادند , اگر اختيار مطلق هم در حكومتها مى خواست و مى گفت به اختيار خودم هر چه پول وصول شد و دلم خواست بفرستم و مى فرستم و هر چه دلم خواست خرج مى كنم كسى متعرض من نشود , باز آنها حاضر بودند .

جنگ حسين جنگ مسلكى و عقيده اى بود , پاى عقيده در كار بود , جنگ حق و باطل بود . در جنگ حق و باطل ديگر حسين از آن جهت كه شخص معين است تأثير ندارد . خود امام حسين با دو كلمه مطلب را تمام كرد . در يكى از خطبه هاى بين راه به اصحاب خودش مى فرمايد ( ظاهرا در وقتى است كه حر و اصحابش رسيده بودند و بنابراين همه را مخاطب قرار داد ) :| الا ترون ان الحق لايعمل به , و الباطل لا يتناهى عنه , ليرغبالمؤمن فى لقاء الله محقا(1)
| آيا نمى بينيد كه به حق رفتار نمى شود و از باطل جلوگيرى نمى شود , پس مؤمن در يك چنين اوضاعى بايد تن بدهد به شهادت در راه خدا دهد.

1 - تحف العقول , ص 245 .
 

omid20110

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
قیام علیه ظلم و ستم


بله همینطوره!
یک سوال:
عدالت اجتماعی رو چقدر تونستیم تحقق بخشیم؟
مثلا تا چه اندازه معتقدیم که اگر فردا پست مهمی داشته باشیم به جای انتخاب خویشاوندان، اصلح را انتخاب میکنیم؟
آیا این تفکر رو با نهضت حسینی در وجود خود به وجود آورده ایم؟
 

omid20110

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
اوضاع و احوالى در جهان اسلام پيش آمده بود و به جائى رسيده بود كه امام حسين عليه السلام وظيفه خودش را اين مى دانست كه بايد قيام كند , حفظ اسلام را در قيام خود
مى دانست . قيام او قيام در راه حق و حقيقت بود . اختلاف و نزاع او با خليفه وقت بر سر اين نبود كه تو نباشى و من باشم , آن كارى كه تو مى كنى نكن بگذارد من بكنم , اختلافى بود اصولى و اساسى . اگر كس ديگرى هم به جاى يزيد بود و همان روش و كارها را مى داشت باز امام حسين قيام مى كرد , خواه اينكه با شخص امام حسين خوشرفتارى مى كرد يا بد رفتارى .

يزيد و اعوان و انصارش هم اگر امام حسين متعرض كارهاى آنها نمى شد و روى كارهاى آنها صحه مى گذاشت حاضر بودند همه جور مساعدت را با امام حسين بكنند , هر جا را مى خواست به او مى دادند , اگر مى گفت حكومت حجاز و يمن را به من بدهيد , حكومت عراق را به من بدهيد , حكومت خراسان را به من بدهيد مى دادند , اگر اختيار مطلق هم در حكومتها مى خواست و مى گفت به اختيار خودم هر چه پول وصول شد و دلم خواست بفرستم و مى فرستم و هر چه دلم خواست خرج مى كنم كسى متعرض من نشود , باز آنها حاضر بودند .

جنگ حسين جنگ مسلكى و عقيده اى بود , پاى عقيده در كار بود , جنگ حق و باطل بود . در جنگ حق و باطل ديگر حسين از آن جهت كه شخص معين است تأثير ندارد . خود امام حسين با دو كلمه مطلب را تمام كرد . در يكى از خطبه هاى بين راه به اصحاب خودش مى فرمايد ( ظاهرا در وقتى است كه حر و اصحابش رسيده بودند و بنابراين همه را مخاطب قرار داد ) :| الا ترون ان الحق لايعمل به , و الباطل لا يتناهى عنه , ليرغبالمؤمن فى لقاء الله محقا(1)
| آيا نمى بينيد كه به حق رفتار نمى شود و از باطل جلوگيرى نمى شود , پس مؤمن در يك چنين اوضاعى بايد تن بدهد به شهادت در راه خدا دهد.

1 - تحف العقول , ص 245 .

ممنون بله همینطوره، به نظرتون امروزه چه کارهایی باید انجام بدیم تا عزادرایمون مقبول واقع بشه؟
 

Mʀ Yᴀsɪɴ

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از اهدافی ک مولا حسین داشتن چیزی را ک باید من مسلمون انجام بدم رو انجام نمیدم

مهمترین دلیل اثبات حرف هایم

بودن 8 میلیارد انسان رو زمین

نبودن 313 یار واقعی برای مولایم مهدی (ع)


8 میلیارد انسان کجا

313 نفر کجا

همه ی ما انسان ها یه جایی مشکلی داریم

که مهدی موعود ظهر نکرد

امام حسین برای زنده نگه داشتن اسلام شهید شد در ظاهر کلمات

اما در باطن برای عصر امروز نگاه کنی

فریاد هل من ناصر ینصرنی امام حسین یا همون درخواست یار میتونه یکی از کمبود های جامعه اسلامی رو نشون بده

یعنی چی

یعنی امام حسین امام زمان عصر خودش بود با 72 یار

اما

امام زمان عصر ما (حضرت مهدی موعود) با 313 یار

اما کجاست یار؟


-------------------------------------------------------------------

 

tara75

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
ممنون بله همینطوره، به نظرتون امروزه چه کارهایی باید انجام بدیم تا عزادرایمون مقبول واقع بشه؟



بهترین نوع عزاداری برای ائمه آن است كه اهداف ذیل در آن عزاداری ها تأمین شود كه به نحو اختصار به برخی از آنها اشاره می كنیم :
1_ شناساندن مقام پیشوایان بزرگ اسلام كه در سراسر زندگی آنان برای جامعه اسلامی الگو و سرمشق است خواه در مبارزه با طاغوتیان یا مسایل اخلاقی و روحی و ..... ؛
2_ افزایش عشق و محبّت به اهل بیت كه پاداش رسالت پیامبر است ؛
3_ دعوت به دین و آگاه شدن از حقایق و معارف آن و فراخوانی مردم به صلاح و اصلاح و دوری از انحراف و فساد ؛
4_ بیان حقانیت نهضت حسینی بر ضد طاغوتیان و آشكار كردن مردم با ویژگیهای قیام امام حسین (علیه السلام) ؛
5_ اطعام عده ای از گرسنگان در پرتو مجالس عزا كه از دستورات موكّد قرآن و اسلام است ؛
6_ یاد مصیبت اهل بیت که موجب آسان شدن مصائب و سختیهای دوستداران آنان است ؛‌
7_ همدردی با رسول خدا صلی الله علیه و آله ، حضرت زهرا ،امام زمان و سایر ائمه .
8_ افشاگری جنایات ستمگران به ویژه بنی امیّه و بنی عباس و تطبیق آن با شرایط و مقتضیات زمان ؛
9_ رشد فضایل و كرامتهای انسانی و الهی و پرورش روحیه شهادت طلبی ، ظلم ستیزی و عدم کرنش در برابر طاغوت و ظالم؛

هر قطره اشك كلامی است كه شهادت را چون پیامی به مردم ابلاغ می كند و گریه نشان آن است كه فاجعه ای روی داده و ظلمی صورت گرفته است.

عزاداری نه یك روز ، نه ده روز ، بلكه در تمام سال برای این است كه ملّتی كه در شهادت زندگی می كند باید عزادار باشد و در مجالس عزا با بیان فلسفه شهادت و با یاد آوری از شهیدانش ، روحیه شهادت طلبی را همچنان تازه نگه دارد.

بی شك به خاطر نشر فلسفه شهادت و ایثار و كرامتهای انسانی است كه شیعه حتی به بهانه مرگ برادر ، عمو ، ودایی و ... جلسه برگزار می‌كند و در آن یادی از كربلا می کند و از امام حسین (ع) سخن می گوید.


البته مقبولیت هر عملی از جمله یاد اهلبیت و مصایب آنها و گریه بر آن، اولا به میزان اخلاص و ثانیا میزان حصول اهداف بالاست
 

mihua

عضو جدید
کاربر ممتاز
این که حسین [علیه السلام] فریاد مى ‏زند - پس از این که همه عزیزانش را در خون مى ‏بیند و جز دشمن کینه توز و غارتگر در برابرش نمى ‏بیند - فریاد مى ‏زند که: «آیا کسى هست که مرا یارى کند و انتقام کشد؟» «هل من ناصر ینصرنى؟»؛ مگر نمى ‏داند که کسى نیست که او را یارى کند و انتقام گیرد؟
؛


این «سؤال»، سؤال از تاریخ فرداى بشرى است و این پرسش، از آینده است و از همه ماست و این سؤال، انتظار حسین را از عاشقانش بیان می‏کند و دعوت شهادت او را به همه کسانى که براى شهیدان حرمت و عظمت قائلند، اعلام مى ‏نماید.

- دکتر شریعتی
 

mihua

عضو جدید
کاربر ممتاز
در نزدیکی کربلا روی تپه ها نشسته بودند

و می گریستند و برای سلامتی و پپروزی امامشان دعا میکردند

اما هیچکدامشان به سمت سپاه امام نرفتند...

چه فرقی میکند که درمقابل امام شمشیر زده باشی

یا دشمن امام را با سکوت یاری کرده باشی؟
 

Similar threads

بالا