گپ ويژه همه مهندسان مكانيك باشگاه-همه بيان

mahdi-sad

عضو جدید
سلام
از این که تو این جمعم خوشحالم
بچه ها من به همه تالارها یه سری زدم بعضی از تالارها یه تاپیکی واسه گهتوگوی صمیمانه هم رشته ای ها دارند چرا مکانیکها نه؟
من این تاپیکو واسه گفتوگوی صمیمانه واشنایی مکانیکیا میزنم
تا از خاطره ها گرایش ها و درسها و دانشگاهامون واسه هم بگیم
موافقید؟
 

farbod1348

عضو جدید
پیشنهاد

پیشنهاد

سلام

از اینکه تایپیک جدید با عنوان مکانکیها زدید اسارت خوبی است؛ وا ما به قول مهندس از چه موضوعی شروع کنیم؟

بهتره ببینیم چطور ما مکانیکیها می تونیم یک پل ارتباطی برای همدیگر چه از لحاظ علمی و چه از نظر اجرایی باشیم؟ و به چه شکلی می توانیم این پل را هموار سازیم؟

بسم الله.......

این گوی و این میدان
 

roshanfekrejavan

عضو جدید
کاربر ممتاز
موضوع جدید

موضوع جدید

كار قشنگيه... يك موضوع بديد كه بحث رو شروع كنيم

1.شما تو چه درسایی موفق ترید و کدوم درسا کمرتونو شکوندن؟
2.چه برنامه ای واسه ارشد دارین؟از کجا باید شروع کرد؟
3.ایده آل ترین انتخاب واحد چطورییه؟(بعضیا میخوان تمام دروس عمومی رو نگه دارن ترم آخر)
4.از دانشگاه ها و کمبوداتی که دارن بگین.
5.فرق دانشگاه با مدرسه.
6.فرق دانشگاه آزاد و سراسری.
امیدوارم چنتاشو بشه بحث کرد ولی هر کدوم واسه خودشون تاپیکی جداگانه میطلبه!:w30:
 

Zaneti

مدیر تالار مهندسی مکانیک
مدیر تالار
سلام
من هم زدن این تاپیک را به فال نیک می گیرم خدا کنه اینجا حرفهای مفیدی زده بشه و همه بتونند ازش استفاده کنند.
 

roshanfekrejavan

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوب بهتره از یه جایی شروع کنیم!
من اول از همه یه درخواست دوستی به همه عزیزان مکانیک میدم تا فعلا رابطه دوستیمون تشکیل بشه.و اگه مشکلی پیش اومد همدیگرو راحت تر پیدا کنیم.اینم لینک پروفایل من:

http://www.www.www.iran-eng.ir/member.php?u=166898
 

fluid2008

عضو جدید
کاربر ممتاز

5.فرق دانشگاه با مدرسه.
دانشگاه هرمزگان خارج از شهره و ما با اتوبوسای دانشگاه رفت و آمد ميکنيم.دبيرستان هم من با سرويس ميرفتم.
در دبيرستان اگر بيک موضوعی خيلی گير ميداديم ميگفتند دانشگاه الان ميگن ارشد
ملاک نمره بود الان هم هست.
امکانات نداشتيم الان هم نداريم.
روز دانش آموز کادو ميدادن الان روز دانشجو گل ميدن
...............:):)
 

AM_mech

عضو جدید
سلام
واقعا ایده خوبیه
خوب چطوره اول همه از خاطراتمون بگیم فکر میکنم جالب باشه
البته من سال اول بودم ولی از شوخی با گلابی های هم دانشگاهی(دانشکده ما و صنایع ها یکیه) خاطرات زیادی دارم....
 

Ehsan_M

عضو جدید
کاربر ممتاز
من از بچگیم شیفته گپ صمیمی با بچه‌های مکانیک بودم
دست آقا مهدی درد نکنه که این تاپیک رو زد
حالا تا کی میخوایم بگیم این تاپیک خیلی خوبه، لازم بود و .....
شروع کنیم یه چیزی بگیم
یه آدم خلاق پیدا نمیشه با یه حرف قشنگ صحبت رو شروع کنه؟؟؟؟؟
 

wisdom steering

عضو جدید
به به چه بحث جالبی!!!!!!!!!!:w25:
هنوزم خصلت ایرونیهای قدیم روتون مونده.
قرار شده بحث راه بندازین، هندونه که قاچ نکردن که هی تعارف میزنین.:w20:
 

mahdi-sad

عضو جدید
سلام بچه ها دم همتون گرم
خوب حالا یکی شروع کنه دیگه بسم ا... اعضای فعال شروع کنید دیگه ما را بیوفتیم الوووووووووو
 

nilo0ofun

عضو جدید
من میگم درباره تقلبامون بگیم!!:w35:
تو چه درسی چجوری میشه تقلب کرد یا پروژه ها رو پیچوند اینجوری هم بحث تخصصیه
هم کلی میخندیم و خاطرست هم واسه سال پایینی ها مفیده ;)
البت با اجازه بچه +ها :redface::w07:
 

nilo0ofun

عضو جدید
ای بابا چرا فقط تشکر می کنین؟؟؟ :mad:
خوب بیاین یه چیزی بگین دیگه یعنی هیچکدومتون تاحالا تقلب نکردین؟؟؟ :surprised::smoke::w15:
 

mdaniali

عضو جدید
اول سلام
من هم خوشحالم از این پیشنهاد
البته من مکانیک هستم ولی نه دانشجو امروز بلکه دانشجوی ارشد 20 سال پیش
علاقه دارم بین جوانها باشم شاید به درد هم بخوریم
امضا:دانا
 

mdaniali

عضو جدید
ارتباط دوستانه

ارتباط دوستانه

باز هم سلام
من چند سالی تدریس کردم شاید برخی از شماها دانشجوی خود من بوده باشید
بهر حال هر جائی میشه فکر انتقال داد
شاید وقتش باشه دو باره شروع کنم
ولی با فرق که اینجا هیچکس استاد و شاگرد نیست و قراره دوست باشیم
 

mdaniali

عضو جدید
تقلب

تقلب

چرا مطمئنا هر کی مقلد باشه یعنی داره تقلب می کنه
مهم نیست مقلد کی
 

fluid2008

عضو جدید
کاربر ممتاز
باز هم سلام
من چند سالی تدریس کردم شاید برخی از شماها دانشجوی خود من بوده باشید
بهر حال هر جائی میشه فکر انتقال داد
شاید وقتش باشه دو باره شروع کنم
ولی با فرق که اینجا هیچکس استاد و شاگرد نیست و قراره دوست باشیم
سلام
خیلی خوش آمدید.اتفاقا حضور شما بسیار برای ما مفید است.چون مسلما تجارب بیشتری دارید.دوستان که همه دارند تعارف میکنند شما بحث را شروع بفرمایید
 

AM_mech

عضو جدید
سلام
انگار کسی نمیخواد شروع کنه اوکی من میگم ...(اممم البته استاد مدنی ببخشید تقلب دیگه!از اینکه تو این جمعید خوشحالم)
من امسال دانشجوی سال اول بودم دانشگاه یک طرحی داشت که برای مشخص شدن سطح زبان انگلیسی دانشجوهای تازه وارد از همه بصورت تئوری و مکالمه امتحان میگرفتن (لازمه که بگم من از 5سالگی کلاس زبان میرفتم ....)
این امتحان رو دادیم و من بین کله بچه های کلاس بالاترین ترم اوردم و بقیه با اختلافی زیادی از من بودن استاد زبان(که تقریبا سخت گیر بود!) از اون روز حسابی تحویلم میگرفت تا میانترم زبان...
بین ورودی های ما فقط 9 نفر خانومند و بقیه...برای همین همه دخترها باهم دوست صمیمی شده بودیم اما خوب با سایر همکلاسیا (اقایون)نه... شب داخل خابگاه برنامه اینطوری شد که چون واسه میانترم شماره صندلی ملاک نشستن نیستاز بین ما 9 نفر من وسط بشینم و 4نفر از متقلبهای ماهر 4طرف من بشینن و بقیه کنارشون تا امتحان رو بدیم وقتی پسرا اومدن با اخم نگاهی به ما کردن رفتن پیش هم وایسادند و پچ پچ میکردن تا اینکه بعد چند دقیقه یکیشون اومد پیشمو گفت میشه لطفا یه جای دیگه بشینین پرسیدم چرا؟ گفت اخه ما دیشب با بچه ها کلی رو شما حساب کردیم دیگه...
منظورشو فهمیدم و چون اون همکلاسیمم جزء افراد نسبتا متشخص بود قبول کردم و طوری نشستم که یک سمتم دخترا و سمت دیگم پسرا بودن خلاصه امتحان تو 3برگ شروع شد وقتی برگ اول نوشتم و سرم رو بالا اوردم دیدم همه دارن منو نگا میکنن و هیچ کس نمینویسه(البته انصافا امتحان سختی بود)منم با احساس مسئولیت شدیدی شروع کردم به کامل کردن برگه و اونا دادم به نفر جلوییم بعد هم برگهی دوم رو نوشتم دادم به پشت سریم شروع کردم به خوندن ریدینگ و وقتی تموم شد جوابهای تستیشو به کناریم میگفتم(البته از لهجه شیرین کنار دستیم بگذریم که یکی از سوال هارو میخواست و چون شماره سوال رو به لهجه میگف من نمی فهمیدم... حتی بعد امتحان که اومد و گفت" اخر سوال ... رو بم نگفتین"هم متوجه نشدم کدوم سوال رو می خواست...!)
وقتی برگه سوم رو دادم به کناریم استاد رو دیدم که داره بطرفم میاد برگشتم دیدم یه نفر از دور ترین نقطه کلاس داره دست و پا میزنه که برگت پیشه منه(خودمم تعجب کردم برگه با سرعت نور منتقل شده بود!)جلوی من هیچ برگه ایی نبود و همه سر جاشون میخکوب شده بودن به من نگا میکردن به کسایی که دورم بودن گفتم یه برگه بهم بدین اما نمیشد استاد داشت خیره بهم نگا میکرد و میومد تو دلم گفتم کارم تمومه سرمو گذاشتم رو صندلیم استاد اومد پیشم و پرسید حالت خوب نی بدون اینکه سرم رو بلند کنم گفتم الان بهتر میشم استاد ...بچه ها برای اینکه استاد ازم دور بشه هر کدوم از یه جای کلاس صداش میزدن اما استاد خیلی قاطع گفت امتحان واضحه جواب نمیدم هر چی بچه ها اصرار کردن که استاد ناخواناست ... مشخص نیست...سوالمون از برگه نی...
فایده نداشت استادبا جدیت کنارم وایساده بود و با سماجت گفت که برگهاتو بده به منو برو بیرون دست و صورتتو بشور (دیگه واقعا حالم خوب نبود) سکوت کرده بودم
تا اینکه از ته کلاس صدایی اومد که انگار بمب 2000 منفجر شده استاد با عجله رفت و بچه هام یکی 3تا برگه بمن دادن
انگار اون همکلاسیم صندلیشون محکم تکون داده بودو دستشوشو انداخته بود روی زمین ....
خلاصه اون امتحان بخیر گذشت...
وقتی نمره ها اومد نمره همه از من کمتر بود یکی از برگه هام که به سمت راستیام(به دخترا)نرسیده بود باعث اختلاف نمره شون با من شده بود اما پسرا از قصد همه 2-3 تا سوال رو ننوشته بودن (گفتن میخواستن من maxکلاس بمونم...)
و به این ترتیب ما تو دانشگاه به عنوان قوی ترین گروه در زبان انگلسیی معرفی شدیم:)
 

nilo0ofun

عضو جدید
WOW
بابا مونا تو که مرام کشمون کردی که :thumbsup2::w11:
آخه بعضی وقتا تقلب زیاد مرام ور نمیداره مثلا یه بار سر جلسه دوتا پسره داشتن تقلب می کردن من رو هوا تقلبشونو گرفتم برا خودم :w14::w12:
 

wisdom steering

عضو جدید
تغلبای جالبی دارین.;)
منم قدیما زیاد تغلب میکردم. همیشه پشت ماشین حسابم پر بود از تغلب و چون اکثر درسا با ماشین حسابه و همیشه بچه ها میدونستن من دست پر میام، تو کلاسمون هیچکی ماشین حساب نمیاورد و ازم میگرفتن. تا بالاخره یه دفعه لو رفتم:( و منم با پررویی تموم وایسادم و اینقدر پررو بازی دراوردم تا تونستم رفع اتهام بکنم. بهر حال همیشه مراقبا میدونتستن من بانی تغلبم. چه میشه کرد، سرشناس بودن این بدیا رو هم داره:confused:
 

fluid2008

عضو جدید
کاربر ممتاز
یادمه ترم چهار میان ترم مقاومت2 داشتیم که لغو شد و خیلی از بچه ها کلاس را ترک کردند.45 دقیقه که گذشت استاد گفت کوییز میگیرم.من هم در دو تا برگه مثل هم با یک خودکار شروع به نوشتن کردم فقط در یکی اعداد را فارسی نوشتم و در دیگری انگلیسی.
از اول نمیخواستم 2تا بنویسم ولی متوجه شدم در محاسبات اشتباه کردم.با خودم گفتم این دوستم که نیست لا اقل حاضری بخوره.بعد از کلاس وقتی بهش گفتم گفت استاد منو به خوبی میشناسه و یکم با هم اصطکاک داریم.حتما متوجه میشه.خودم الان میرم بهش میگم.
رفت و استاد بهش گفته بود کسی که این کار رو کرده معرفی کم.دوستم هم چیزی نگفته بود.یادم اومد وقتی برگه هارو به استاد دادم بدجوری نگام کرد.
مجبور شدم قبل از اینکه از روی مطابقت 2تا برگه منو شناسایی کنه خودم پیش قدم بشم.معذرت خواهی و این حرفها.اولش استاد گفت برو حذف کن.
از وضیت تحصیلی و معدلم پرسید و وقتی متوجه شد دفعه اولمه کوتاه اومد.ولی یه تعهد آخرش واسشون نوشتم
و همه اینها به خاطر هیچ.(یه کوییز)امتحان مهمتری بود دلم نمیسوخت
 

AM_mech

عضو جدید
WOW
بابا مونا تو که مرام کشمون کردی که :thumbsup2::w11:
آخه بعضی وقتا تقلب زیاد مرام ور نمیداره مثلا یه بار سر جلسه دوتا پسره داشتن تقلب می کردن من رو هوا تقلبشونو گرفتم برا خودم :w14::w12:
اره دیگه دیگه....ذکات علم و این حرفا!!!!
اما خوب اونام جبران کردن با2تا سوال ننوشتنش نمره هاشون با من خیلی فاصله گرفت
اما کار تو ام جالب بود باید امتحانش کنم
اممم اسمت نیلوفره؟
 

nilo0ofun

عضو جدید
اره دیگه دیگه....ذکات علم و این حرفا!!!!
اما خوب اونام جبران کردن با2تا سوال ننوشتنش نمره هاشون با من خیلی فاصله گرفت
اما کار تو ام جالب بود باید امتحانش کنم
اممم اسمت نیلوفره؟


نه اسمم آناهیتاست و خوشوقتم :w30:
سر امتحان معارف 1 من از 200 صفحه فقط 19 تا خونده بودم مونده بودم که چیکار کنم:w20:
رفتم سر جلسه با جلوییم هماهنگ کردم که دستشو باز بذاره تا تستارو از روش بزنم همین کارم کردم تمام تستا رو از رو دستش زدم بدون اینکه حتی سوالا رو بخونم
تارسید به تشریحیا که 4تا سوال بود وهرکس تحقیق نوشته بود می تونست یکیشو جواب نده ولی من تحقیق نداشتم دیگه هم نمیشد تقلب کرد چون مراقبه شک کرده بود. خلاصه دلم زدم به دریا و نوشتم که من تحقیق داشتم با موضوع فلان چیزو یکمی هم دربارش توضیح دادم:whistle:
کلکم گرفت و استاد فکر کرد تحقیق منو گم کرده اینجوری شد که آخرش شدم پونزده!!!درسی که تو دانشگاه ما خیلیا حتی میفتن!!!!!!:w42:
 

ata2009

عضو جدید
من میگم درباره تقلبامون بگیم!!:w35:
تو چه درسی چجوری میشه تقلب کرد یا پروژه ها رو پیچوند اینجوری هم بحث تخصصیه
هم کلی میخندیم و خاطرست هم واسه سال پایینی ها مفیده ;)
البت با اجازه بچه +ها :redface::w07:
ما یه معلم داشتیم می گفت تقلب یه نوع یاد گرفتنه برای همین سره امتحان همه تقلب می کردن اونم گیر نمی داد :w18::w18::w14::w14:
 

ata2009

عضو جدید
نه اسمم آناهیتاست و خوشوقتم :w30:
سر امتحان معارف 1 من از 200 صفحه فقط 19 تا خونده بودم مونده بودم که چیکار کنم:w20:
رفتم سر جلسه با جلوییم هماهنگ کردم که دستشو باز بذاره تا تستارو از روش بزنم همین کارم کردم تمام تستا رو از رو دستش زدم بدون اینکه حتی سوالا رو بخونم
تارسید به تشریحیا که 4تا سوال بود وهرکس تحقیق نوشته بود می تونست یکیشو جواب نده ولی من تحقیق نداشتم دیگه هم نمیشد تقلب کرد چون مراقبه شک کرده بود. خلاصه دلم زدم به دریا و نوشتم که من تحقیق داشتم با موضوع فلان چیزو یکمی هم دربارش توضیح دادم:whistle:
کلکم گرفت و استاد فکر کرد تحقیق منو گم کرده اینجوری شد که آخرش شدم پونزده!!!درسی که تو دانشگاه ما خیلیا حتی میفتن!!!!!!
من تو اندیشه 1و2 20 گرفتم :w42::w42:
 

nilo0ofun

عضو جدید
ما یه معلم داشتیم می گفت تقلب یه نوع یاد گرفتنه برای همین سره امتحان همه تقلب می کردن اونم گیر نمی داد :w18::w18::w14::w14:



من میمیرم برا اینجور استادا :w17:


من تو اندیشه 1و2 20 گرفتم :w42::w42:



برام غیر قابل تصوره!!! چجورییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟ :surprised:
من همیشه برای درسای عمومی عزا می گرفتم خیلی که خودمو می کشتم حداکثر یک سومشو می رسیدم بخونم :wallbash:
 

ata2009

عضو جدید
من میمیرم برا اینجور استادا :w17:






برام غیر قابل تصوره!!! چجورییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟ :surprised:
من همیشه برای درسای عمومی عزا می گرفتم خیلی که خودمو می کشتم حداکثر یک سومشو می رسیدم بخونم :wallbash:
هیچی چون هیچ کدوم از بچه ها به حرفاش گوش نمی دادن اون هر چی می گفت تاییدش می کردم چون می خواستم معدلم و بیاره بالا
این روش موثره برای بیشتر استادا:d
 

nilo0ofun

عضو جدید
یادمه ترم چهار میان ترم مقاومت2 داشتیم که لغو شد و خیلی از بچه ها کلاس را ترک کردند.45 دقیقه که گذشت استاد گفت کوییز میگیرم.من هم در دو تا برگه مثل هم با یک خودکار شروع به نوشتن کردم فقط در یکی اعداد را فارسی نوشتم و در دیگری انگلیسی.
از اول نمیخواستم 2تا بنویسم ولی متوجه شدم در محاسبات اشتباه کردم.با خودم گفتم این دوستم که نیست لا اقل حاضری بخوره.بعد از کلاس وقتی بهش گفتم گفت استاد منو به خوبی میشناسه و یکم با هم اصطکاک داریم.حتما متوجه میشه.خودم الان میرم بهش میگم.
رفت و استاد بهش گفته بود کسی که این کار رو کرده معرفی کم.دوستم هم چیزی نگفته بود.یادم اومد وقتی برگه هارو به استاد دادم بدجوری نگام کرد.
مجبور شدم قبل از اینکه از روی مطابقت 2تا برگه منو شناسایی کنه خودم پیش قدم بشم.معذرت خواهی و این حرفها.اولش استاد گفت برو حذف کن.
از وضیت تحصیلی و معدلم پرسید و وقتی متوجه شد دفعه اولمه کوتاه اومد.ولی یه تعهد آخرش واسشون نوشتم
و همه اینها به خاطر هیچ.(یه کوییز)امتحان مهمتری بود دلم نمیسوخت


اخ اخ این دیگه خیلی زور داره :w00:
 

nilo0ofun

عضو جدید
هیچی چون هیچ کدوم از بچه ها به حرفاش گوش نمی دادن اون هر چی می گفت تاییدش می کردم چون می خواستم معدلم و بیاره بالا
این روش موثره برای بیشتر استادا:d


به به پس بگو قضیه چی بوده :whistle:
شنیده بودم که پسرا لم هر استادی دستشونه ها دیگه چه راههایی بلدی؟؟؟
 
بالا