گنجینه معماری استان اصفهان

maxer

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز

این تاپیک را برای "گنجینه معماری اصفهان" افتتاح می کنیم ، و از این پس مطالب مرتبط را در اینجا قرار می دهیم .

موفق باشید...:gol:
.
.
.

قوانین این تاپیک :
1- لطفا ،در عنوان پست ِ خود ، نام ِ مکانی را که می خواهید ارائه و بررسی کنید ، بنویسید .
2- به خاطر احترام به قانون ِ نشر ، ذکر ِ منبع را فراموش نفرمایید .
3- عکسها را از سایتهای معتبر آپلود کنید، تا پست ها بعد از گذشت ِ زمان ، دچار مشکل نشوند .

4- لطفا جهت ِ حفظ ِ انسجام و تسلسل ، از دادن ِ پست های بی ارتباط با موضوع (اسپم) اکیدا خودداری نمائید .


فهرست مطالب:

1.بازار اصفهان- سرای سنگ تراش ها#1
2.سی و سه پل#2
3.معرفی شهر اصفهان#3
4.سیتی سنتر اصفهان#4
5.میدان نقش جهان اصفهان#5-#6-#13
6.طراحی یک دفتر کار#7
7.مسجد شیخ لطف الله#8-#13
8.میدان عتیق#9
9.جلفای اصفهان و آثار تاریخی آن#10
10.هشت بهشت#11
11.عکس از مساجد اصفهان#12
12.کاخ عالی قاپو#13
13.منارجنبان#14
14.بنای تاریخی ایلخانی #15
15.بازار اصفهان از نگاه توریست#16
16.تالار اشرف#17
17.روستای قارنه#18

تکمیل فهرست:1393/03/11



سرای سنگ تراشها

بازار اصفهان
از سلسله مقالات معرفی ابنیه ایران
مهندس شقایق محمدزاده




در عصری که از معماری و هنر اصیل ایرانی چیزی جز یادگارهای قدیمی به جانمانده، جای بسی شعف و شادمانی است ، که هنوز هستند کسانی که برای این میراث به جا مانده بهائی درخور، قائل باشند و جای تأسف بسیار از اینکه ازارگانهای ذیربط به این مسئله چندان توجه ننموده و نه تنها خود مشوقی برای دیگران نبوده، بلکه مانعی برای دوستداران میراث گذشته نیز می باشند.
در سفری به اصفهان، در بازار این شهر، با سرایی معروف به سرای سنگ تراشها مواجه شدم و جالب توجه اینکه مالکان آن با توجه به مشکلات فراوانی که از جانب سازمان میراث فرهنگی و جهانگردی و همچنین شهرداری مواجه بودند، اقدام به مرمت و احیاء آن نموده بودند.
در بدو ورود به سرا، بعد از پیچشی ملایم، هشتی زیبایی به ارتفاع دو طبقه قرار داشت که در وسط آن حوض هشت ضلعی زیبا و ساده ای بود و تعدادی از مغازه هایی که در بالا قرار داشتند، توسط بازشوهایی به این هشتی دید داشتند.
به گفته ی کسبه، قدمت طبقه ی اول این سرا متعلق به دوره قاجار بوده و طبقه دوم به صورت الحاقی و سالها بعد به آن اضافه شده است.
ورودی این سرا در ضلع شمالی آن واقع شده بود که در این ضلع 4 دهنه مغازه و در ضلعهای دیگر 5 دهنه مغازه قرار گرفته بود. در گوشه شمال شرقی سرا، پله هایی جهت دسترسی به طبقه ی بالا قرار داشت و همچنین در قسمت جنوب شرقی آن، هشتی کوچکی حد فاصل سرا و بازار زرگرها قرار گرفته بود که در عین سادگی و کوچکی، جالب توجه بود.

از همه زیباتر، باغچه بندی و حوض زیبایی بود که فضای بسیار مطلوبی را بری خریداران فراهم آورده بود.

به امید روزی که همه ی مردم ایران ،خصوصاٌ جامعه ی معماران همچون صاحبان این سرا،برای معماری سرزمین خود ارزش و بهایی در خور قائل باشند

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

maxer

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
سی و سه پل

سی و سه پل


این پل كه در نوع خود شاهكارى بى‏نظیر از آثار دوره سلطنت شاه‏عباس اول است، به هزینه و نظارت سردار معروف او الله ‏وردى‏خان بنا شده. این پل در حدود 300 متر طول و 14 متر عرض دارد و طویل‏ ترین پل زاینده ‏رود است كه در سال 1005 هجرى ساخته شده است. در دوره‌ صفویه‌،مراسم‌ جشن‌ آبریزان‌ یا آبپاشان‌ ارامنه‌ در كنار این‌ پل‌ صورت‌ می‌گرفت‌. ارامنه‌ جلفا، مراسم‌ «خاج‌ شویان‌» را نیزدر محدوده‌ همین‌ پل‌ برگزار می‌كرده‌اند. پل‌ مزبور یكی‌ از شاهكارهای‌ معماری‌ و پل‌ سازی‌ ایران‌ و جهان‌ محسوب‌ می‌شود.
و به روایتی دیگر:
این پل در سال (1011 ه.ق) باهتمام اللهوردیخان سپهسالار شاه عباس و بنا به فرموده شاه مزبور شروع به ساختمان گردید و به طورى كه در عالم آراى عباسى نوشته شده داراى چهل چشمه (دهانه) بوده كه از هر چشمه آب خارج مى‏گردیده، پلى بسیار عریض و طویل و مرتفع، شالوده آن با سنگ و آهك ریخته شده و با آجر و گچ بالا رفته و دو طرف پل غرفات و غلام گردشهاى بلند فوقانى ساخته و چشمه ‏هاى زیرینش زیاد با عرض و مرتفع و طول آن 350 قدم و عرضش بیست قدم و شش معبر باین شرح داشته است:
1- راه وسط كه مخصوص عبور سواره و گردونه‏ها بوده است. 2 و 3 دو طرف پل كه از میان گالالریها ى زیبا مى‏گذشت و به پیاده‏رو تخصیص داشت. 4 و 5 پشت بامهاى گالارى از دو طر ف كه دور آن نرده داشته و موقع طغیان رود تفرجگاه باشكوهى بوده است، سرانجام گالاریهاى پل به وسیله پله‏هاى ظریف بزیر پل متصل مى‏شد و از زیر پل هم موقع كم آبى عبور مى‏كردند. 6 از زیر پل بود.
مساحت این پل را سیاحان انگلیسى چهارصد و نود یارد تعیین كرده‏اند. هفت دهانه این پل گرفته شده و اكنون 33 دهانه دارد و از این رو به پل 33 چشمه شهرت دارد.
این پل را بنامهاى: پل شاه عباسى - پل اللهوردیخان - پل جلفا - پل چهل چشمه - پل سى و سه چشمه خوانده‏اند و وجه تسمیه هر یك چنین است: 1- پل شاه عباسى از آن جهت گویند كه شاه عباس اول دستور بناى آن را داده است و چون بمباشرت و اهتمام اللهوردیخان ساخته شده به پل اللهوردیخان معروف گردیده و از لحاظ اینكه معبر مردم به جلفا بوده آن را پل جلف هم گفته‏اند و چون در ابتداء چهل چشمه داشته پل چهل چشمه و اینك سى و سه چشمه دارد به پل سى و سه چشمه اشتهار دارد.
این پل براى اتصال خیابان چهار باغ كهنه عباسى به خیابان چهارباغ بالا و باغ هزار جریب و عباس آباد ساخته شده است. این پل در جشن آبریزگان و آب پاشان محل اجتماع شاه و بزرگان و شعراء و رجال و سایر مردم بوده است.
شرحى را كه سرپرسى سایكس انگلیسى راجع به این پل نوشته از نظر اینكه بسیار دقیق و وضع پل را در آخر قرن سیزدهم و اوائل قرن چهاردهم هجرى مجسم مى‏نماید عیناً در اینجا نقل مى‏گردد:
خیابان با شكوه چهارباغ از یك طرف به پل اللهوردیخان كشیده مى‏شود، كه با این كه حالیه روى بویرانى نهاده معذا از پل هاى درجه اول عالم به شمار مى‏آید، اینجا از یك شاهراه سنگ فرش شده وارد مدخل عمومى پل مى‏شوند شكل فوق العاده و شگفت آور این پل كه 388 یارد طول آنست مقابل یك جاده سنگ فرش شده‏اى به عرض 30 پا بدین قرار ایت كه در آن سه معبر در سه سطح مختلف تعبیه شده كه یكى از آنها راه معمولى روى پل است كه در دو طرف آن طاق نماهاى سرپوشیده ساخته‏اند. طاقنماها از طرفى برودخانه و از طرفى به همین جاده مشرف مى‏باشند، در بالا و پائین این طاقنماها كه با تابلوى نقاشى شده تزیین یافته بود هر كدام یك پیاده روهائى است كه با پله كانها باین راه اصلى وصل مى‏شود و در كنار سطح رودخانه معبر دیگرى است كه به طول رودخانه امتداد مى‏یابد. تنها انتقاد مخالفى كه براى ساختمان این پل مى‏شود كرد و آن از تصویر هم نمایان است آنكه، پل مزبور در مقابل جریان ضعیف و باریك زنده رود در بیشتر فصول سال بیش از، انداغزه جنبه ظرافت دارد.
در تاریخچه ابنیه تاریخى اصفهان درباره این پل تاریخى چنین نوشته است:
در انتهاى جنوبى خیابان چهارباغ پل اللهوردیخان است كه به نام بانى و سازنده آن خوانده مى‏شود و در همان موقعى كه شاه عباس دستور كاشتن درختان چهارباغ را مى‏داده رفیق و سپهسالار شاه نیز در ساختمان این پل به وسیله آجر و سنگ تراش فعالیتى به خرج مى‏داد، وضعیت این پل با قدیمش تفاوت زیادى نكرده است. ایوانچه‏ها و غرفه‏هاى زیبا و متناسب طرفین پل كه جاى نشستن اهالى و عبور و مرور است به همان حالت اولیه باقى مانده است. طول این پل 295 متر و عرضش 13/75 متر مى‏باشد. نوشته‏اند كه در ابتدا چهل چشمه داشته و به تدریج سى و سه چشمه شده در سنوات اخیر قسمت زیادى از بستر رودخانه را تصرف كرده و اشجارى غرس نموده بودند به طورى كه چند چشمه پل از عبور آب محروم گشته ممكن بود بكلى متروك شود وى در سال 1330 كه آقاى مصطفى خان مستوفى ریاست شهردارى اصفهان را داشت شهامت و شجاعت به خرج داد و اراضى مزبور را از تصرف غاصبین خارج و مجراى عبور آب چشمه‏ها را باز كرد و اقدام به ساختمان دیوارهاى سنگى در طرف شما رودخانه نموده كه نوز آثارش پابرجا و عملیاتش زبانزد مردم این شهر است. در دوره صفویه ارامنه حق داشتند تا میدانى كه اول پل احداث شده بود جمع شوند و مال‏التجاره و صنایع خویش را با صنعتگران اصفهانى تبدیل نمایند و حق نداشتند از این پل عبور كرده داخل شهر شوند در جل این پل مجسمه رضا شاه كبیر بر روى ستونى بارتفاع 5 متر دیده مى‏شود كه اسبى سوار و به طرف شما متوجه است اطراف این مجمسه فعلاً میدان 24 اسفند و با میدان مجسمه نامیده مى‏شود.
در شمال شرقى پل یعنى اول خیابنى كه به طرف شرق امتداد دارد ساختمان آجرى است كه بیاد مقبره كمال الدین اسماعیل )قبرش در جهانباره است( ساخته شده و خیابان مزبور به نام آن بزرگوار نامیده مى‏شود كه به طرف پل جوئى و خواجو امتداد دارد.
به طورى كه ملاحظه شد گفتار تاریخچه ابنیه تارخى اصفهان وضع پل زاینده رود را در گذشته و حال تشریح كرده و اقتضاء داشت كه براى استحضار سرگذشت پل ایام گوناگون درج گردد.
تاورنیه سیاح فرانسوى راجع باین پل در سفرنامه خود كه نظم الدوله ابوتراب نورى آن را ترجمه كرده چنین نوشته است:
پلى كه در وسط خیابان تقاطع مى‏كند موسوم به پل اللهوردیخان كه بانى آن بوده است مى‏باشند و آن را پل جلفا هم مى‏گویند. این پل تمام از آجر و سنگ بنا شده و سطح آن بیك میزان است. دو طرف آن از وسطش پست‏تر نیست، 350 قدم طول و بیست قدم عرض دارد و زیر آن چندین چشمه و طاق از سنگ ساخته شده كه خلى پست و كم ارتفاع است، در دو كناره پل راهروى به عرض هشت نه پا و به طول تمام امتداد پل كه چندین طاق با پایه‏هاى مرتفع به ارتفاع 25 یا 30 پا سقف آن را نگاهداشته‏اند دیده مى‏شود، اشخاصى كه مى‏خواهند هوا خورى كنند وقتى كه خیلى گرم نباشد از بالاى سقف راهروها عبور مى‏نمایند، اما معبر معمولى از زیر آن راهروها است كه به منزله نرده و نگهبان است و روزه نهائى به طرف رودخانه دراد كه هواى لطیف و خنك از آنه داخل راهرو مى‏شود. زمین راهرو از سطح پل خیلى بلندتر است و به توسط پله به راحتى بالاى آنها مى‏روند. فضاى وسط پل مخصوص عبور گارى و دواب است و تقریباً 35 پا عرض دارد. یك معبر دیگر هم دارد كه در تابستان و وقع كمى آب به واسطه خنكى خیلى مطبوع است و آن از میان خود رودخانه است در خط مخصوصى كه تخته سنگها نزدیك هرم اتفاق افتاده مى‏توان از روى آنها رد شد بدون اینكه پاتر بشود. از تمام دهنه‏هاى زیر پل به واسطه درهائى كه به هر چشمه گذراده‏اند مى‏توان عبور نمود از پلكانى كه در قطر پایه پل ساخته شده از روى پل به زیر چشمه‏ها و طاقها پائین مى‏روند و همینطور پله هائى در دو طرف دارد كه به بالاى مهتابى روى راهروها صعود مى‏نمایند و عرض راه پله‏ها بیش از 2 تواز (4 ذرع تقریباً( است، و در دو طرف نرده و محافظى كشیده‏اند كه از پرت شده جلوگیرى مى‏نمایند.
بنابراین این شش معبر در روى این پل وجود دارد: یكى در وسط و چهار تا در دو طرف كه عبارت است ازى زیر و بالاى هراهرورهاى پلكان تنگى كه به زیر پل مى‏رود حقیقتاً این پل از روى صنعت و استادى بنا شده و مى‏توان گفت قشنگترین صنعت و شاهكار ابنیه ایران است، اما بسى دور است از اینكه به استحكام پل نف پاریس ساخته شده باشد.
سرپرسى سایكس انگلیسى در شرحى كه راجع به پل زاینده رود نوشته بود گفته بود كه این پل با اینكه روى به ویرانى نهاده از پل هاى درجه اول عالم است و اما تاورنیه تعصب ملى نگذارده كه در قضاوت خود انحراف نورزد، گرچه تاورنیه در كلیه موراد نظرش ساده نبود و اغلب خواسته است بناها و دیگر آثار ایران را كوچك و پست جلوه دهد و از دیگران هم استفاده كرده كه در تجلیل اصفهان غلو كرده‏اند.

اینكه آراى مختلفى راجع به این پل نگاشته شد براى امكان استخراج نظر صحیح و صائب درباره آن بود و اینكه درستى و نادرستى نظرهائى چون نظر تاورنیه معلوم گردد. در هر حال اكنون این پل در اصفهان ممتاز و در درجه اول قرار دارد و چون از آثار باستانى به شمار مى‏رود زیر شماره 110، به ثبت تاریخى رسیده است.
شاه عباس اول به طورى كه مورخان و سیاحان خارجى نوشته‏اند در هر حال در جشن آبریزان شركت مى‏كرد و اگر در اصفهان بود در كنار زاینده بود برابر پل سى و سه پل و اگر در مازندران بود در كنار دریاى خزر، و گاهى روى پل سى و سه چشمه برگزر مى‏كرد.
در كتاب زندگانى شاه عباس اول راجع به جشن نوروز كه شاه در سال 1018 هجرى در روى پل سى و سه پل برگزار كرده چنین نوشته است.
جشن نوروز غالباً از سه تا هفت شبانه روز دوام مى‏یافت. گذشته از باغ نقش جهان پل اللهوردى خان را نیز آئین مى‏بستند و چراغان مى‏كردند. و گاه به فرمان شاه عباس بر سر پل مراسم گلریزان صورت مى‏گرفت، و گلهاى فراوان در راه شاه و همراهان او ریخته مى‏شد. از آن جمله در سال 1018 با آنكه جشن فروردین مصادف با ماه محرم بود، به فرمان شاه هفت شبانه روز جشن نوروزى گرفتند و بر سر پل گلریزان كردند و چون مردم اصفهان در چراغان و آئین بندى هنر نمائى بسیار كرده بودند، شاه مبلغ پانصد تومان از مالیات آن سال را به ایشان بخشید.
در تاریخ این جشن و گلریزان میر حیدر معمائى كاشى چنین سروده است:
گل گشت روى پل چو كند خسرو عجم گل گشت روى پل پى تاریخ كن رقم

موضوعى كه باقى ماند تاریخ بناى پل است كه بامر شاه عباس كبیر انجام شده است. آنچه مسلم است در سال 1018 كه جشن گلریزان در حضور شاه عباس انجام گردید پل مزبور ساخته بوده است ولى مورخان سال اتمام را متفاوت نشوته‏اند:
اسكندربیك در عالم آراء در وقایع سال (1011) چنین نوشته:
در انتهاى خیابان باغى بزرگ و وسیع، پست و بلند، نه طبقه جهت خاص پادشاهى طرح انداخته بباغ عباس آباد موسوم گردانیدند و پل عالى مشتمل بر چهل چشمه به طرز خاص، میان گشاده كه در هنگام طغیان آب در كل، یك چشمه به نظر در مى‏آید، قرار دادند كه بر زاینده رود بسته شده هر دو خیابان بیكدیگر اتصال یابد.
حاج میرزا حسن خان جابرى انصارى در تاریخ اصفهان و رى در وقایع اسل 1005 ه.ق( چنین نوشته:
شاه عباس اصفهان را پاى تخت دائمى خود نموده طرح عمارات عالیه انداغخ، سر درب درب قیصریه جنگ او است با ازبكان.
و در وقایع سال (1008 ه.ق) چنین نوشته:
شاه از هرات به اصفهان آمده و تكمیل طرح عمارات و باغات كه هر یك از امراء باغى به نما خود ساخته در حواشى چهار باغ كهنه در چهار باغ بالا.
و نیز در وقایع سال (1008 ه.ق) مى ‏نویسد:
شاه عباس به اصفهان برگشت، اللهوردیخان را فرمود پل زاینده رود را با عمارات دیوانى بساخت.
در وقایع سال (1012) نوشته است:
بناى سر درب عالى عیصریه و كاشى كارى ممتاز آن ...
میرزا علینقى كمره‏اى متخلص به نقى كه از شعراى زمان بوده ماده تاریخى سروده كه ابیات آن چنین است:
فلك قدر الله و یردى كه قدر ز عباس شاه اندر ایام یافت

بامداد بیگ ویردى دادگر پلى كدر آغاز و انجام یافت

بسعى ملك سیرت آقا حسین بخیر العمل حسن اتمام یافت

به دست زبر دست صعب امیر چو بند امیر این بنا نام یافت

پى سال تاریخ این پل نیافت كسى خوبتر از »پل اتمام یافت«

ظاهراً گفته عالم آرا اینستكه پل در سال (1011 ه.ق) ساخته شد و گفته‏هاى جابر انصارى قسمتى حاكى است كه در سال مزبور ساخته شده و قسمتى مى‏رساند كه دستور داده شده كه بسازند و در قسمت نوشته كه ساختن آن با سر در قیصریه مقارن بوده و حال آنكه ساختمان سر در قیصریه را از وقایع سال 1012 نوشته است. و هیچ اشاره بسند این گفته‏ها هم نشده است.

ماده تاریخ منسوب به نقى كمره‏اى هم حاكى است كه ساختمان پل امیر در سال (1005 ه.ق) انجام یافته است ولى تاریخ شروع آن معلوم نیست و باید اذعان كرد كه اگر منظور همان پل چهل چشمه و یا اللهوردیخان باشد محال است كه در ظرف یكسال چینن پلى ساخته شده باشد و حدال باید در سال (1003 ه.ق) شروع شده باشد تا در (1005 ه.ق) به اتمام برسد.
آنچه به نظر مى‏رسد این است كه براى ساختمان عباس آباد مسلم است كه باید ابتداء پل واسطه ساخته شود و سپس شروع به ساختمان آن طرف پل شود. تاریخ ساختمان چهارباغ یعنى اتمام آن مطابق ماده تاریخى كه سروده‏اند و عالم آراء نوشته است. هزار و پنج هجزرى است و ماده تاریخ چنین است:
عجب چارباغى است بهجت فزا گرش ثانى خلد گویند شاید

چو تاریخ آن دل طلب كرد گفتم: نهالش به كام دل شه بر آید

كه با حساب حروف جمل با هزار و پنج مطابقت دارد و نیز تاریخ تكگائى كه در خیابان چهارباغ طبق دسترو شاه عباس ساخته شده سال هزار و یازده است كه در تذكره نصرآبادى به نقل از تاریخ جلال منجم به شاه عباس اول منسوب شده و آن ماده تاریخ چنین است:
كلبه‏اى را كه من شدم بانى مطلبم تكیه سگان على است

زین سبب فیض یافتم ز اله كه مرا مهر با على ازلى است

خانه دلگشا شدش تاریخ چونكه از كلب آستان على است

و از طرفى اللهوردیخانه در سال (1004 ه.ق) از طرف شاه عباس اول به ایالت فارس منسوب گردید و در آنجا به اداره امور و تمشیت مى‏پرداخت تا اینكه حكومت كهكیلویه هم بر حزوه حكومتش افزوده گردید و از مجموع این تواریخ استنباط مى‏شود كه شاه عباس پس از استقرار به سلطنت و پیش از اینكه مقر خود را صافهان قرار دهد در صدد بوده كه اصفهان را به پایتختى انتخاب كند و از این رو دستور داده بود كه طرحهائى براى آبادى اصفهان مهیا كردن آن براى پایتختى ریخته شود و شاید اعزام اللهوردیخان به فراس هم از این نظر بوده كه اقدامات عمرانى اصفهان هم زیر نظر او قرار گیرد و عمدتاً باید عمران اصفان از بعد از تاریخ اعزام اللهوردیخان یعین بعد از سال (1004 هجرى) انجام یافته باشد و تقریباً هم همین طور است چه مطابق ماده تاریخى نقى كمره‏اى هم ساختمان پل اللهوردیخانه در سال (1005 ه.ق( اتمام یافته و عمران خیابان چهار باغ در (1005 ه.ق) و تكایا چهارباغ در (1011 ه.ق) و در سال (1025 ه.ق) تمام ساختمانهائى كه از زمان شاه عباس شروع شده بوده سرانجام یافته بوده است.
و اما اینكه گفته شده در سال (1011 ه.ق)مأمور ساختمان پل شده با تاریخ اتمام پل كه (1005 ه.ق) باشد مغایر است، مى ‏توان گفت اللهوردیخان ابتداء طبقه زیرین پل را براى امكان عبور و مرور ساخته بوده كه در (1005 ه.ق) به اتمام رسیده بوده و بعد در (1011 ه.ق) مأمور شده كه پل را به اتمام برساند یعنى طبقه بالا را نیز بسازد كه در موقع طغیان رودخانه هم عبور و مرور از طبقه دوم مقدور باشد و شاید طغیان رودخانه زاینده رود موجب تكمیل پل بوده است و با این فرض دیگر مغایرتى در بین نخواهد بود.
نظر دیگرى هم امكان دارد و آن این است كه بگوئیم پل موضوع ماده تاریخ نقى كمره‏اى در فارس بوده نه در اصفهان ولى چون در تاریخ چنین اشاره‏اى نشد ناچار باید پل موضوع ماده تاریخ نقى را همان پل سى و سه پل دانست.











 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

anaam

عضو جدید
گنجینه معماری اصفهان

گنجینه معماری اصفهان

معرفی اجمالی شهر اصفهان:




وجه تسمیه و پیشینه تاریخی :
اصفهان به سبب پیشینه تاریخی کهن خود در طول تاریخ با نام هایی چون: آپادانا، آصف هان، اَسباهان،اِسبهان، اِسپهان، اسپینر، اسفاهان، اِسفهان، اصفهان، اصفهانک، انزان، بسفاهان، پارتاک، پارک، پاری، پرتیکان، جی، دارالیهودی، سپاهان، شهرستان، گابا، گابیان، گابیه، گبی، گی، نصف جهان و یهودیه نیز خوانده شده است.
بسیاری از پژوهش گران بر این باورند که اختصاص این ناحیه در پیش از اسلام - به ویژه در دوران ساسانیان – به گرد آمدن سپاهیان مناطق جنوبی ایران، مانند : کرمان، فارس، خوزستان، سیستان،. . . وجه تسمیه آن به « اِسپهان »، بوده و سپس در بعد از اسلام تحت تأثیر زبان عربی به « اصفهان » تغییر شکل داده است. شهر اصفهان، مرکز این منطقه مهم روزگاری پایتخت ایران به شمار می رفته است و در دوران ایلامی ها، استان کنونی اصفهان یکی از ایالت های کشور « اَنزان » یا « اَنشان » بوده است.



در زمان هخامنشیان نام این ایالت و مرکز آن، از اَنزان به گابیان (گابا/گادوگای) تبدیل یافته و به سبب آبادانی، محل زندگی پادشاهان هخامنشی نیز بوده است. در دوران اشکانیان این منطقه یکی از ایالت های پهناور پادشاهی اشکانی و شهر اصفهان پایتخت آن بوده، حاکم آن عنوان شاه داشته است. اردشیر پاپکان مؤسس سلسله ساسانی، در تعقیب اردوان پنجم - آخرین پادشاه اشکانی - از مداین به منطقه اصفهان آمده، با غلبه بر ساتراب (استاندار) آن، اصفهان را گشود. در زمان ساسانیان، منطقه اصفهان اهمیت بسیاری داشته و جنبه دفاعی و نظامی آن، که مرکز گردآوری سپاه بوده، بر ارزش جغرافیایی اش، افزوده است.




در این دوره خانواده بزرگ ایرانی « اسپوهران » یا « هفا » بر اصفهان حکمرانی می کرده اند. بر اساس پاره ای از پژوهش ها، در اواخر این دوران، یزدگرد به خواهش همسرش « شوشن دخت » یک کلنی یهودی در مرکز آن ( گی ) ایجاد کرد. گِی که بعدها « الیهودیه » یا کوی یهودی ها نامیده شد، آن بخش از شهر کنونیِ اصفهان است که بازار بزرگ اصفهان در آن قرار دارد. از این روی، بیش تر مکان های اسلامی کنونی این بخش، در گذشته متعلق به یهودی ها بوده است.



هنگام ورود مسلمانان به ایران، ‌اصفهان شامل دو شهر بود، جی و یهودیه در باختر جی بود، که اصفهان کنونی همان یهودیه است. در 23 یا 24 هـ . ق، اصفهان به دست مسلمانان افتاد و تا حدود 300 سال، حاکمانی از سوی خلفا در آن جا فرمانروایی می کردند. پس از روی کار آمدن دیلمیان، حسن رکن الدوله دیلمی، اصفهان را پایتخت خود کرده در توسعه آن کوشید. به دستور وی دیوار میان کوی های جی و یهودیه را برداشته بارویی به دور شهر کشیده شد، ‌که دورش حدود 21 هزار گام بود.




در محرم سال 433 هـ . ق، طغرل سلجوقی پس از یک سال محاصره در دومین لشگرکشی خود به اصفهان آن را گشود و حکومت دیالمه کاکویه را از این منطقه بر انداخت. طغرل 12 سال در اصفهان زندگی کرد و پانصد هزار دینار خرج ساختمان ها و امور خیریه، مسجدها و خانقاه ها کرد.
پس از سال 633 هـ . ق، که اصفهان توسط سپاهیان اوکتای قاآن، جانشین چنگیز گشوده شد، این منطقه در سیطره مغولان قرار گرفت. عمق و غنای فرهنگی ایرانیان به اندازه ای بود که در کمتر از نیم قرن این قوم خونریز را آداب و فرهنگ آموختند. چنان که در زمان حکومت سلطان محمد اولجایتو که در آغاز سده 8 هـ. ق به حکومت رسید در اصفهان همانند دیگر نقاط ایران مسجد و بناهای متعددی ساخته شد. یکی از مشهورترین و زیباترین این آثار، محرابی است گچ بری در مسجد جامع اصفهان که به محراب اولجایتو معروف گردیده است.



پس از در گذشت ابو سعید بهادر خان، سومین ایلخان مسلمان مغول، شاهزاده گان و امیران بر شهرها ومناطق ایران چیره شدند و چندی فرزندان امیر چوپان در اصفهان حکومت کردند و سپس شاه شیخ ابو اسحاق اینجو، بر آن دست یافت. حکومت خاندان اینجو با کشته شدن ابواسحاق به دست مظفریان پایان یافت، و حکومت مظفریان نیز در اواخر سده 8 هـ. ق، با کشته شدن شاه منصور آخرین پادشاه این خاندان در نزدیکی شیراز به دست تیمور لنگ، به سرانجام خود رسید. تیمور سپس رهسپار اصفهان گشت و در ماه رجب سال 795 هـ. ق، اصفهان را گشود. اصفهان در اواخر دوره تیموری، چندی نیز در قلمرو ترکمانان قراقویونلو قرار گرفت.



هر چند پس از تأسیس سلسله صفوی به دست شاه اسماعیل صفوی در سال 906 هـ. ق، وی تبریز را به عنوان پایتخت برگزید؛ اما از سال 1000 هـ. ق شاه عباس کبیر پایتخت را به اصفهان انتقال داده در طول 42 سال حکومت خود، پیوسته به عمران و آبادی کشور، به ویژه اصفهان پرداخت. ایجاد میدان بزرگ نقش جهان، عالی قاپو، مسجد شیخ لطف الله و سردر قیصریه، مسجد شاه، بازار شاهی، خیابان چهار باغ، شهرک جلفا، کلیساهای تاریخی،. . . در این شهر نتیجه گام ها و تلاش های شاه عباس بزرگ است.




پس از شاه عباس، هر یک از شاهان صفوی نیز به نوعی در آبادانی اصفهان کوشیدند. شاه صفی بنای امام زاده اسماعیل را در محل آن، به خوبی تعمیر و تزیین کرد. هم چنین دَرِ بزرگ مسجد شاه را نقره پوش و طلا کاری نمود. شاه عباس دوم بناهایی چون کاخ پادشاهی چهل ستون و ساختمان پل خواجو و ساختمان های سلطنتی کرانه زاینده رود، مانند هفت دست، آیینه خانه، و نمکدان را ساخت و باغ پهناور سعادت آباد را ایجاد کرد. شاه سلیمان کاخ هشت بهشت را بنا نمود و شاه سلطان حسین نیز مدرسه سلطانی یا مدرسه چهار باغ، سرای فتحیه (محل مهمانسرای شاه عباس) و بازارچه شاهی را بنا کرد.



در سال 1135 هـ. ق، شاه سلطان حسین اصفهان را پس از هفت ماه محاصره و قحطی شدید به محمود غلجایی تسلیم کرد. چون تهماسب میرزا در قزوین از استعفای پدرش آگاه شد، خود را شاه خواند و برای پس گرفتن پایتخت به تلاش افتاد. محمود غلجایی ( محمود افغان ) سرانجام پس از 30 ماه حکومت، در سال 1137 هـ. ق، به دست پسر عمویش اشرف غلجایی کشته شد و اشرف در اصفهان به حکومت رسید. در دوران قاجاریان نیز، اگرچه پایتخت، دیگر به تهران منتقل گردیده بود؛ اما اصفهان هم چنان از اهمیت فوق العاده ای برخوردار بود. در این دوران در پاره ای از بنا ها تغییراتی داده شد. یکی از حاکمانی که در این دوران مدت طولانی بر این شهر حکم راند، ظل السلطان فرزند ناصرالدین شاه بود.



مکان های دیدنی و تاریخی:
قرن هاست که اصفهان را نصف جهان می نامند. اصفهان از شهرهای بسیار قدیمی ایران است که موجودیت تاریخی آن به هزاره سوم قبل از میلاد می رسد. اصفهان منطقه ای به قدمت تاریخ تمدن و فرهنگ ایران است که آثار بدیعی ازهمه ادوار را با خود دارد. موقعیت طبیعی و جغرافیایی آن در مرکز فلات ایران، خاک حاصل خیز و وجود زاینده رود به آن امکان داده که در دوره های مختلف از مراکز مهم فعالیت اقوام ساکن در این مرز و بوم باشد و یادگارهای با ارزش تاریخی زیادی از این اقوام را در دل خود داشته باشد. به همین سبب اصفهان را موزه همیشه زنده دنیا می دانند که از مکان های دیدنی و آثار تاریخی بسیار با ارزشی برخوردار است. هر یک از آثار اصفهان در دوره ای ساخته شده و یاد آورعظمت آن دوره زمانی است.





قدمت طولانی و معماری با ارزش بناهای تاریخی اصفهان سبب شده که برخی آثار تاریخی منطقه مانند میدان بزرگ نقش جهان در فهرست آثار ثبت شده سازمان ملی یونسکو قرارگیرند. کاخ چهل ستون از جمله بناهایی است که اصفهان ملقب به نصف جهان بخش مهمی از شهرت خود را مدیون آن است و عمارت تاریخی هشت بهشت نمونه ‌ای از کاخ ‌های محل سکونت آخرین سلاطین دوره صفوی است. کاخ عالی قاپو نمونه منحصر به فرد و یکی از عجایب معماری کاخ‌های عهد صفوی است. منارجنبان از جمله بناهایی است که ازمعماری شگفت انگیزی برخوردار می باشد. مسجد شیخ لطف الله از شاهکارهای معماری و کاشی کاری ایران در نیمه اول قرن یازدهم هجری است. بازار بزرگ اصفهان که یکی از زیباترین بازارهای شهرهای ایران و حتی جهان اسلام به شمار می رود و پل تاریخی ، زیبا و معروف سی و سه پل (الله وردی خان) به همراه ده ها مکان دیگر تنها گوشه ای از زیبایی های تاریخی اصفهان هستند.



اصفهان نه تنها دارای ده ها مسجد تاریخی، کاخ ها و عمارت های کم نظیر، پل ها و باغ های با ارزش، کتیبه ها وسنگ نبشته های تاریخی، کاروان سراها و... است، بلکه از جاذبه های طبیعی خوبی نیز برخوردار می باشد. بزرگ ترین رودخانه فلات مرکزی ایران" زاینده رود" که ازمیان زیباترین شهر ایران عبورمی کند، آبشارها، تالاب ها و باتلاق های مهمی چون باتلاق گاوخونی - که ازتالاب های با ارزش و نادر فلات مرکزی ایران به شمار می آید- به همراه مناطق حفاظت شده غنی، سبب رونق جاذبه های طبیعی اصفهان شده اند.


مجموع آثار طبیعی وجاذبه های کم نظیر و متعدد تاریخی این شهرستان بر ارزش، اعتبار و شهرت جهانی اصفهان افزوده وسبب شده سفر به اصفهان در فهرست آرزوهای رویایی جهانگردان کشورهای مختلف جهان قرار گیرد.



 
آخرین ویرایش:

World Designer

عضو جدید
سیتی سنتر اصفهان

سیتی سنتر اصفهان

معرفي سیتی سنتر اصفهان
در سايه شناخت موجود از اين شهر ريبا شركت " پرستيژلند ايران " با سرمايه گذاري خارجي و داخلي و نيز بهره گيري از كارشناسان و متخصصان مجرب معماري و طراحي ، اقدام به احداث مجتمع گردشگري ، تفريحي و تجاري با نام اصفهان سيتي سنتر نموده است. مجموعه اي كه از آن با نام شهري كوچك در قلب اصفهان ياد خواهد شد و روزانه پذيراي ده ها هزار نفر بازديد كننده داخلي و گردشگر خارجي خواهد بود .





طراحي اين مجتمع ، با همكاري يك گروه توانمند معماري ايراني و يك گروه با تجربه غير ايرانيكه هر دو گروه داراي سوابق و تجارب متعدد جهاني مي باشند ، انجام شده است . اصفهان سيتي سنتر داراي 5 طبقه بسيار زيبا و جذاب شامل طبقات تجاري ، سينما با آخرين تكنولوژي روز دنيا ( IMAX ) ، شهر بازي سر پوشيده ، هايپر مارك ، فود كورت ، و 2 طبقه پاركينگ سر پوشيده با ظرفيت 5500 دستگاه خودرو بوده و طراحي ان به گونه اي است كه نور خورشيد با ملايمت خاصي از يك سقف عظيم و زيباي شيشه اي به تالار مركزي مي تابد تا مشاهده آسمان زيباي اصفهان را از داخل مجتمع امكان پذير سازد . در كنار اين مجموعه ، هتل 5 ستاره و مجللي با كليه امكانات و استاندارد هاي يك هتل 7 ستاره و با مدرن ترين معماري روز دنيا احداث و به محوطهي اصلي مجتمع متصل مي گردد.
مشخصات پروژه :
اصفهان سيتي سنتر بزرگترين و مدرنترين مجتمع گردشگري < تجاري و تفريحي شامل هتل بين المللي 5 ستاره با استاندارد هاي هتل 7 ستاره داراي شهربازي سرپوشيده به متراژ 34500 متر مربع و بيش از 450 فروشگاه مارك دار معروف ايران و دنيا ، باجه هاي بانك ، فود كورت ة رستوران هاي ملل ، نمازخانه ، سالن هاي نمايش ، آمفي تئاتر ، گالري هاي هنري و نمايشگاهي و غيره مي باشد كه به وسيله يك پل زيباي شيشه اي كه خود بر گرفته از طراحي تاريخي بازارهاي ايران است به برج هاي مشترك ديگر مجموعه شامل مركز مبادلات مالي بين المللي گيت وي ( IFC ) ، برج هاي اداري و هتل آپارتمان به يكديگر متصل خواهد شد.














تاثيرات طرح در شهر اصفهان:
1 . ايجاد فضايي شاد ، مفرح و سالم براي خريد و تفريح خانواده ها و گردشگران داخلي و خارجي.
2 . افزايش جاذبه گردشگري شهر اصفهان
3 . رونق اقتصادي و اجتماعي در كل شهر اصفهان
4 . ايجاد هزاران فرصت شغلي جديد در زمان احداث و پس از افتتاح











محل احداث مجتمع :
زمين مورد نظر براي احداث پروژه ، در موقعيتي استثنايي به لحاظ دسترسي آسان از نقاط مختلف شهر با آب و هواي مطبوع ، قرار دارد . اين زمين با مساحت 000/150 متر مربع در محدودهي كوه هاي زيبا و دشت جنوبي اصفهان در بزرگراه جنوبي شهر و در تقاطع دو بزرگراه وحيد دستجردي و كمربندي شهر اصفهان واقع گرديده است به گونه اي كه موقعيت خاص بنا ، عظمتي به ياد ماندني را در خاطر عبور كنندگان از اين بزرگراه ها به يادگار خواهد گذاشت.

سايت پروژه : http://www.isfahancitycenter.com/
 

yousef dashti

عضو جدید
ميدان نقش جهان اصفهان

ميدان نقش جهان اصفهان

ميدان نقش جهان اصفهان تنها فضاي شهري عمده است كه نسبتا" دست نخورده باقي مانده و تنها مثالي است كه به عنوان نمونه فضاي شهري در مقياس شهر مي تواند مورد بحث قرار گيرد. اصولا" در مقايسه با كشورهايي مانند ايتاليا و فرانسه فضاي شهري به صورت ميدان هاي عمومي چندان درشهرهاي ايران وجود نداشته است. حتي كشورهاي ايتاليا و فرانسه و بويژه ايتاليا از نظر فضاي شهري از ساير كشورهاي اروپايي مانند انگلستان غنيترند. اينكه چرا در كشوري فضاي شهري به معني فضاي عمومي از كشوري ديگر ضعيفتراست بحثي است كه ما در ادامه اين مطالعه به آن خواهيم پرداخت.
هر چند ميدان نقش جهان به علت عملكرد ويژه اش بسيار وسيع و فاقد خصوصيت محصور بودن است .به علت وجود عناصر مختلف مذهبي حكومتي و تجاري مانند مسجد شاه صفوي .مسجد شيخ لطف الله .عمارت عالي قاپو و سر در قيصريه اهميت خاصي پيدا كرده است بناي ميدان به اوائل قرن يازدهم هجري قمري باز مي گردد. اما ظاهرا" عناصري مانند كوشك و باغي به نام نقش جهان كه از نظر فضايي ميدان را با ادوار قديميتر مربوط مي كند در محل احداث ميدان وجود داشته است.
هانيس گو به معتقد است كه شاه عباس براي طرح اين ميدان ميدان كهنه اصفهان را الگو قرار داسته است. ميدان كهنه اصفهان امروز ديگر اثري از آن باقي نيست از عناصر اصلي شهر اصفهان در سده هاي ميانه بوده است. در اطراف ميدان كهنه عناصر مختلفي مانند مساجد . مدارس. كاخها. بازار. قيصريه و نقاره خانه قرار داشته اند. كه اغلب آنها ظاهرا" تا قرن هفدهم ميلادي پا بر جا بوده اند.
ميدان نقش جهان مستطيلي است به عرض 165 و طول510 متر.بدنه ميدان دو طبقه و به صورت دورديف طاق نماست. كه دور مي گردد. در طبقه همكف بدنه ميدان عمدتا" يك رديف دكان قرار دارد.سطح ميدان تا دوره پهلوي يكدست بوده. اما گفته مي شود در دوره صفوي رديفي از درختان چنار اطراف ميدان را مي پوشانده است. چنانكه تصويري كه ديولافوآ در سال 1887 ترسيم كرده ريدفي از درختان را كه دور مي گشته نشان مي دهد.
برخي جهت ميدان را معلول محدوديتهاي نحوه قرار گيري ساختمان هاي موجود در زمان احداث ميدان مي دانند و برخي ديگر بر جهات عبور و مرور در شهر واراسته بازارها و گذرها ي ميدان بيش از احداث آن تاكيد مي كنند.
يكي از عملكردهاي ميدان استفاده از فضاي آن به صورت بازار بوده است و بنا به نوشته شاردن فروشندگان چهار پايان. نجاران .چوبفروشان. چلنگران.سراجان.دست فروشان.پوست فرشان. حلاجان.مسگران.صرافان.طاران.قصابان و غيره در آن جمع مي شده اند و در راسته بازارهاي اطراف ميدان از جمله مسگران و آهنگران قرار داشته اند.
همانطور كه گفته شد چهار عنصر اصلي مسجد شاه صفوي و مسجد شيخ لطف الله و عمارت عالي قاپو و مدخل مسجد شيخ لطف الله بر بدنه هاي شرقي و غربي و به روي روي هم نزديك به محور واقع شده اند.
كاخ عالي قاپو در شش طبقه در ربع اول قرن يازدهم هجري ساخته شده است. خصوصيات معماري و تاريخي اين ماخ بويژه در گنجينه آثار تاريخي اصفهان آورده شده است.
ساختمان مسجد شيخ لطف الله در سال 1028 هجري به پايان رسيد. اين مسجد عبادتگاه و جايگاه برگزاري نماز و محل تدريس شيخ لطف الله روحاني بزرگ عصر بوده است. اين عنصر ارزشهاي فضايي ويژه اي دارد. كه در اين مطالعه بر آن اشاره شده است.
عنصر ديگر مسجد شاه صفوي است كه در زمان شاه عباس در سال 1025 هجري احداث شده است .ويژگي عمده فضايي مسجد تقابل و تباين و مناسبت فضاها و گردش مجموعه فضاهاي مدخل مسجد براي مطابقت فضاهاي اصلي به سوي قبله است. بي شك غالب ترين عنصر در مجموعه ميدان همين مسجد است. آندره گدار.پوپ.بوكهارت و ديگران ويژگيهاي معماري و كاشيكاريهاي مسجد را به تفضيل بيان كرده اند. رو به روي اين مسجد سر در قيصريه و بازار شاهي واقع شده كه تاريخ احداث آن 1014 هجري است.بنا به گفته هنرفر در دوره صفويه در طرفين جلوخان سر در قيصريه عمارتي به نام نقاره خانه وجود داشته كه عمده اي نقاره چي با طبل و دهل و بوق و كرنا در آن قسقه بودند و طلوع و غروب آفتاب را با نواختن موسيقي ايراني اعلام مي كردند. اين نقاره خانه ها تا اواخر دوره قاجار وجود داشته اند. سر در قيصريه به عنوان مدخل فضاي بازار بزرگ اصفهان در تمام اعصار اهميت داشته است. از جمله فضاهاي اجتماعات كه در اطراف ميدان نقش جهان قرار داشتند قهوه خانه بودند كه امروز از ميان رفته اند. در اين فضاها از بحث شعر و شاعري و حكايات و قصص و بازي و تفريح گرفته تا مدح علي (ع) رونق داشته است. در فضاي ميدان عصر هنگام از حقه بازان و خيمه شب بازان و تردستان ومعه گيران گرفته تا وعاظ و درويشان جمع مي شدند. در ايام سوگواري عزاداران در ميدان به حركت در مي آمدند.
فضاي ميدان نقش جهان با چهار عنصري كه به آن ها اشاره شد واجد كليه جنبه هاي حكومتي و اجتماعي و فرهنگي و ديني و تجاري بوده استو از اين فضاها كاملا" استفاده مي شد در فضاي ميدان مراسم مختلفي از مسابقات تير اندازي گرفته تا نمايشهاي نظامي و چوگان بازي و نيزه پراني و اسب سواري و جمع شدن كسبه و پيشه وران و اجتماعات مردم مقابل كاخ عالي قاپو براي ديدن شاه يا محاكمات و مجازات و مانند آن بر قرار بوده است. امروزه ميدان تقريبا" فعاليتهاي پر قدرت گذشته خود را از دست داده و عمدتا" به صورت يك مجموعه توريستي ضعيف در مقايسه با فضاهاي كم از رشته در كشورهاي اروپايي در آمده است و دكانهاي اطراف ميدان نيز رونق گذشته را ندارند.
 

rando

عضو جدید
میدان نقش جهان-انسان،طبیعت،معماری

میدان نقش جهان-انسان،طبیعت،معماری

:gol:توصیف میدان
يكى از آثار تاريخى ثبت شده در فهرست ميراث جهانى، ميدان نقش جهان اصفهان است كهاندكى بيش از ۴۰۰ سال عمر دارد (بقيه بيش از ۱۵۰۰ سال قدمت دارند) و با چهار اثرشاخص مسجدامام، مسجد شيخ لطفالله، كاخ عالىقاپو و بازار قيصريه شناخته مىشود. نقش جهان وقتى ساخته شد كه شاه عباس اول صفوى (۱۰۳۸-۹۹۶ ه.ق) پايتخت ايران را ازقزوين به اصفهان منتقل كرد و با كمك مشاور بزرگ و برجسته خود يعنى شيخ بهايى طرحجسورانهاى را براى شهرسازى پايتخت جديد درافكند. طرحى كه پس از اجرا، عنوان «نصفجهان» را براى اصفهان به ارمغان آورد و آن را در مقام باشكوهترين شهر قاره آسيانشاند.میدان نقش جهان در میانه ی بالايي شهر اصفهان قرار دارد.در محل این میدان (قبل از آنكه شهر اصفهان به پایتختى صفویه انتخاب شود) باغى وسیع به نام نقش ‏جهان وجود داشته است. ». در کتاب تاریخ عالم آرای عباسی، ذکری از میدان نقش جهان آمده است. به هر حال پیش از احداث میدان به شکل فعلی، حداقل بخشی از باغ نقش جهان به نام میدان معروف بوده است. منابع گوناگون دیگر، بنای به شکل فعلی را در دوره سلطنت شاه عباس اول و به سال 1011 قمری دانسته اند. ولی به هرحال در سال 1004 قمری، جایگاهی به نام میدان نقش جهان در بخشی از باغ وجود داشته است. در دوره شاه‏ عباس اول، آن باغ را تا حدود امروزى آن وسعت داده و در اطراف آن مشهورترین و عظیم‏ ترین بناهاى تاریخى اصفهان به وجود آمده است. مساحت این میدان حدود 85 هزار متر مربع مى‏باشد. طول این میدان از شمال به جنوب بالغ بر 500 متر و عرض آن در حدود 150 متر است که نسبت طول به عرض آن تقریباً 3به1 است ومی توان گفت دارای ویژگی مدولاسیون می باشد كه اين ويژگي باعث بزرگ ديده شدن اين ميدان ميشود.این میدان در ابتدا کمی بزرگتر بوده وبازارهایی درکنارآن قرار داشته اما وقتی معمار آن می بیند که طاق بازارها رانش دارند،برای رفع آن فضاهایی را می سازد که باعث کوچک شدن میدان می شود.بعدها در زمان شاه صفی این دهانه ها تبدیل به مغازه می شوند.
در پیرامون میدان، مشهورترین و عظیم‌ترین بناهای تاریخی اصفهان مانند مسجد جامع عباسي یا مسجد شاه (در ضلع جنوبی)، مسجد شیخ لطف‌ الله (در ضلع شرقی)، عمارت عالي قاپو (در ضلع غربی) و سردر قيصريه (در ضلع شمالی) ساخته شده‌است. اطراف میدان را چهار بازار بزرگ احاطه کرده اند.
این میدان دارای چند محور است که در محور شمالی_جنوبی،قیصریه ومسجد امام قرار دارند.به علت اینکه قسمتی از قیصریه که دربالای تماشا خانه قرار داشته در حال فرو ریختن بوده،در جلوی آن مجبور به ساختن بازار شده اندومحوطه جلوی آن فضاهای بازی بوده که در آن کیوسکهای چوبی قرار می گرفته است. در دوره شاه‏ عباس و جانشینان او این میدان محل بازى چوگان و رژه ارتش و چراغانى و محل نمایشهاى مختلف بوده است. دو دروازه‌ سنگی‌ چوگان‌ در شمال‌ و جنوب‌ این‌میدان‌ تعبیه‌ شده ‌است‌. این میدان همچنین محل برگزاری جمعه بازارهای عظیم بوده است.
به عقیده عموم سیاحان خارجى میدان شاه یكى از بزرگترین میدانهاى جهان است. میدان نقش جهان شاهد بسیارى از خاطرات تاریخى ایران درچهار قرن اخیر بوده است. خاطرات زندگى شاه عباس كبیر و جانشینان او تا آخر عهد صفویه بااین میدان بزرگ تاریخى به هم آمیخته است .
معمارچيره دست اصفهاني علي‌اکبر اصفهاني ساخت مسجد امام و عالي‌قاپو رابر عهده داشته‌است. بر در مسجد امام نوشته شده‌است:
فکر تاريخ کرد راغب و گفت شد در کعبه در صفاهان باز

كه با محاسبه ي حروف ابجد مصراع دوم اين شعر تاريخ اتمام ساخت اين مسجد (1046) به دست مي‌آيد.
غير از ابنيه اي که اکنون موجودند، بنا هاي ديگري نيز در ميدان نقش جهان وجود داشته که به تدريج کابرد خود را از دست داده و از ميان رفته اند. عمارت ساعت (که به کلي تخريب و بناي مسجد شيخ لطف الله بجاي آن ساخته شد)، سرستونهاي مرمرين که احتمالا از تخت جمشيد شيراز به اصفهان آمده بودند(يکي به چهلستون منتقل شده و ديگري در موزه ايران باستان تهران قرار دارد)، 110 عراده توپ اسپانيايي (غنيمت فتح جزيره هرمز به وسيله امامقلي خان)، ميله قاپوق به ارتفاع چهل متر در مرکز ميدان (که امروزه به کلي از ميان رفته است)،درب خورشيد(جنوب عالي قاپو)ونقاره خانه(بر فراز قيصريه) از آنجمله اند.

علل اصلي ساخت اين ميدان:
1_چون در آن زمان فقط يك ميدان يعني ميدان عتيق وجود داشته براي اينكه از جمعيت آنجا كاسته شود اين ميدان ساخته شد.
2_در آن زمان مكاني در اصفهان وجود نداشت كه تجار ،مخصوصاً تجار خارجي بتوانند در آن دادو ستد كنندوبا تجار ايراني تبادل كالا كنند.
علل بزرگ ساخته شدن ميدان
1_ميدان عتيق چندان از اين كوچكتر نبود.
2_رقابت با دربار عثماني سبب مي شدكه كشورمان از لحاظ عظمت و شكوه از آن امپراتوري چيزي كم نداشته باشد.
3_كاربري هايي كه براي اين ميدان در نظر گرفته بودند،چنين فضايي را مي طلبيد:
-بازي چوگان -محل رژه سپاه -برگزاري جشن ها - محل كسب وكار

منظر عمومي ميدان
اگر چه ميانة ميدان، از زمان احداث تا كنون، تغييرات و دگرگوني‌هايي را از جهات مختلف پذيرا بوده است، امّا آنچه كه بيش از همه بايد مورد توجّه و امعان نظر قرار گيرد، ويژگي آن به هنگام احداث، و در واقع آگاهي به نظرات طرّاح و سازندة ميدان است. شايد دقيق‌ترين توضيح و توصيف را جهانگردانِ آن دوران در مورد ميدان نقش‌جهان ارائه كرده‌اند(در ذيل به طور كامل خواهيد خواند).[3] براي نمونه آدام اوله‌آريوس (1671-1603) سرپرست هيئت آلماني كه در زمان شاه‌صفي به ايران آمده است در مورد ميدان شهر اصفهان مي‌نويسد: “ميدان شهر عريض است و700 قدم طول و در حدود 200 قدم عرض دارد. در غرب ميدان طاق‌نماهاي زيبا و يك‌شكلي ساخته‌اند كه اختصاص به زرگري و جواهرسازي دارد و جلويشان درخت كاشته‌اند. در شرق، طاق‌نماهاي عريض‌تري هست كه در آنجا طبل و سرنا مي‌نوازند. در جنوب ميدان، مسجد صاحب‌الزّمان، و در شمال، بازار واقع است و در وسط ميدان مسابقات ورزشي انجام مي‌شود. قصر پادشاه را ديوار بلند احاطه كرده و روزها 3 تا 4 نفر و شبها 15 نفر از آنجا محافظت مي‌كنند”[4] پي‌يترو دلاواله نيز مي‌گويد: “اطراف ميدان نهر پرآبي جاري است كه در وسط آن سنگ‌هايي براي رفت‌و‌آمد پياده‌ها قرار داده‌اند و بين اين نهر و دكّان‌ها به خطّ مستقيم درخت‌هاي پُرشاخ‌و‌برگ و يكسان كاشته‌اند كه چند وقت ديگر وقتي برگ‌هاي آنها برويد به نظرم زيباترين منظر عالم را تشكيل خواهند داد. وسط تمام ميدان با سنگ‌هاي ريز فرش شده و براي دويدن يا اسب‌سواري موقعيّتي بهتر از آن وجود ندارد”. ملاحظه مي‌شود كه دلاواله واژه‌هاي “زيباترين” و “بهترين” موقعيّت را براي ميدان به كار برده است، كه اين دو ويژگي به كاربرد دو گروه از عناصر طبيعي زنده (گياه و آب) و سنگريزه مربوط مي‌شود. مقابل سردر بازار و مسجد امام حوض‌هايي به محيط 70 پا و عمق 10 پا با ديواره‌هاي سنگي وجود داشته است كه همواره آب زلال در آنها جريان داشته است (شاردن، به نقل از هنرفر، 1363، ص582)، اين در حالي است كه حوض سنگي مقابل مسجد امام امروزه خالي از آب و به صورت گودالي سنگي مقابل ديد ناظر قرار دارد. شاردن توضيح مي‌دهد كه نهر دور ميدان “با آجر يا آهك سياه كه از سنگ سخت‌تر است ساخته شده. اين نهر به عرض 6 پا و ازاره‌هاي آن از سنگ سياه و پياده‌رو آن به اندازه‌اي است كه چهار نفر به آساني مي‌توانند روي آن پهلوي يكديگر حركت كنند. بين اين نهر و اطاق‌هاي اطراف ميدان فضايي به عرض 20 پا وجود دارد”. به اين ترتيب يكي از ويژگي‌هاي بارز ميدان نقش‌جهان، حضور طبيعت (به ويژه آب و گياه) در آن بوده است. اين حضور نيز با سادگي و با هندسة خاصّي كه در باغ‌هاي ايراني نيز وجود داشته[5] خود را مي‌نمايانده است. علاوه بر آن، نور و آسمان، حضوري مسلّط بر فضاي ميدان داشتند. رنگ خاك و آجر نيز حضور طبيعت و احساس انسان براي ارتباط با طبيعت را فزونتر مي‌نمود.
يكي از پيامدهاي حضور در ميداني چون ميدان نقش‌جهان كه به دليل وسعت و طول و عرض نسبتاً زياد و ارتفاع اندك جداره‌اش، مجموعة خاصّي جز دو گنبد و ساختمان كاخي كه تنها به دليل پيش‌آ‎مدگي‌اش در ميدان قابل رؤيت مي‌باشد[6] (و البتّه سردري كه در دوردست‌هاست و خودنمايي خاصّي ندارد)، مشاهده نمي‌شود، احساس كردنِ دو موضوع براي انسان است: آسمان و زمين. و اگر در زمان صفويّه بود (و همان فضا حفظ شده بود): شايد جزيره‌اي به ذهن متبادر مي‌شد كه در حركت آبي محصور است و رديف پرساية درختان چناري كه جنّت را تداعي مي‌كردند. چيزي كه امروزه در ميانة ميدان به چشم نمي‌خورد، و محوّطه‌سازي موجود بيانگر ‌آن است، تكرار الگوهاي پارك‌سازي است.
مركز يا ميانة ميدان نيز به برپايي آئين‌هاي مختلف، برگزاري مسابقات ورزشي و نمايش‌هاي تفريحي و بيتوتة كاروان‌هاي تجاري اختصاص يافته بود. يكي از عملكردهاي اصليِ قهوه‌خانه‌هاي پيرامون ميدان كه امروزه اثري از آنها نيست، “بحث شعر و شاعري و حكايت و قصص و بازي و تفريح گرفته تا مدح علي‌ع” بوده است. علاوه بر آن ابزار و وسايل چراغاني و آذين‌بندي ميدان براي برپايي جشن‌ها و مراسم سرور و شادي در ميدان وجود داشت. مضافاً اينكه، يكي از فعّاليت‌هاي اصلي ميدان استفاده از آن براي بازي چوگان بود.
بدنة ميدان
بدنه‌سازي ميدان، واجد ويژگي‌هاي فرهنگي و مبيّن نكات معنوي و ارزش‌مندي است كه نبايد از آن غفلت كرد. بدنة اصلي ميدان در هر چهار سمت (به جز چهار نقطة اصلي كه ذكر آنها خواهد آمد)، در مقايسه با ابعاد ميدان، بدنة نسبتاً كوتاهي است كه در دوران اوّليّه‌اش، در صورت حضور ناظر در كنار يكي از جداره‌ها و نگريستن به طرف مقابل (به ويژه در جهت طول) به دليل رؤيت زمين خاكي (سنگي)، به همراه حركت آب جاري در پيرامون ميدان، و توسّط حضور رديف درختاني كه در مقابل ديواره سر به آسمان كشيده بودند، با مشاهدة آسمان در قسمت اعظم ميدانِ ديد، و حتّي با مشاهدة نوع و جنس و رنگ مصالح، احساس حضور در طبيعت به ناظر القا مي‌شده است.علاوه بر آن قاب بازشوِ مغازه‌ها و ايوان فراز آنها كه دهها بار تكرار مي‌شده‌اند ، جلوه‌اي و يادآوري از ذكر بوده‌اند. ذكر (يا تكرار عبارات يا كلماتي مقدّس) اگر چه شايد با تفكّر مادّيگرايان خسته‌كننده جلوه كند، امّا در تفكّر متألّهين، اذكار با همة معاني معنوي و باطني خويش واجد ارزش و زيبا هستند. بدنة ميدان حتّي در مدخل‌ها و ورودي‌ها با پوشيدگي خود واجد وحدت و پيوستگي زيبايي بوده است كه نمونة آن (مشاهدة آن جز در فضاهاي ايراني) نمونه‌اي نادر است.
امّا در مورد نقاط عطف و توجّه ناظر در چهار سوي ميدان قابل ذكر است كه اين چهار نقطه در واقع جلوه‌اي از همة معاني مقدّس و نماديني هستند كه در تفكّر اسلامي براي عدد چهار قابل تبيين و تصوّر است. هر يك از اين چهار نقطه نيز ضمن استقلال نسبي خويش به يكديگر وابسته و مكمّل يكديگر هستند.
توصيفي كوتاه و زيبا :
سمفونى نقش جهان
مجموع ميدان نقش جهان، نقشى است از جهان ايرانى و حركتى استموسيقيايى در معمارى ايران، «محمدكريم پيرنيا» معمار بزرگ ايرانى، نقش جهان را يكسمفونى بزرگ مىدانست و مىگفت: «از سردر قيصريه كه وارد مىشويم، درآمد شوريكنواخت و آرام در طاقنماها تجلى مىيابد، بعد در عالىقاپو به شهناز مىرسيم و درمسجد امام به سلمك و پس از آن در مسجد شيخ لطفالله به زيرافكن كه روح زيبايى است واز آنجا نغمه، به فرود مىرسد و به درآمد بازمىگردد و ميدان نيز به سردر قيصريه))!

[1]- توجّه فرمائيد كه زيبايي اصيل و ايرانيِ ميدان را تنها معيارهاي زيبايي‌شناسانة غربي تعريف نمي‌كنند، بلكه مراد اوّلاً ادراك عامي از زيبايي است كه حضور در ميدان و درك معاني معنوي مستتر در اجزاء آن به انسان دست مي‌دهد، ثانياً برخي معيارهاي ايرانيِ مؤثّر در شكلگيري ميدان هستند كه در مواضعي ديگر معرّفي شده‌اند.

[2]- Rob, Krier. Urban Space. Rizzoli. NewYork. 1979

[3]- فقدان اسناد مكتوب در همة زمينه‌هاي مربوط به آ‎ثار تاريخي ايراني (اعم از انگيزه‌ها، مباني نظري، آراء و حتّي موضوعات فنّي)
مطالعة اين آثار است.

[4]- به نقل از: ff.376S ,Vermrhrte neve Beschreibung der muscowitschen und Persischen Reise


[5]- بسياري از باغهاي ايراني، به سهولت و سادگي، هندسة خاص و رابطة بسيار سادة آب و گياه را كه در عين حال بسيار پيچيده و
حساب‌شده نيز هستند، به نمايش مي‌گذارند.

[6]- ساختمان عالي‌قاپو، علي‌رغم همة ويژگي‌هاي خاصّش (ارتفاع و پيش‌آمدگي) به طور عام، به جهت و شكل و فرم و مصالح جدارة بيروني، تمايزاتي جدّي با بقيّه بدنة ميدان ندارد و با آنها در يك وحدت به سر مي‌برد.:gol:
 

amirabas_ali

عضو جدید
کاربر ممتاز
طرحی برای یک دفتر کار در اصفهان ؛ شرکت طراحی امرداد

طرحی برای یک دفتر کار در اصفهان ؛ شرکت طراحی امرداد

طرحی برای یک دفتر کار در اصفهان ؛ شرکت طراحی امرداد

موضوع طراحی، تغییر یک خانه ی مسکونی قدیمی به دفتر کاری با روحیه ی ایرانی بود که توسط “کامران کوپایی”. صرفه نظر از المان های سنتی به کار رفته در این بنا، سعی در استفاده از موارد متشابه و امروزی آن المان ها در طراحی این ساختمان شده است، مواردی مانند آجر های دست ساز سنتی، شیشه های رنگی، استفاده از آب و فرم ۹ بخشی پلان که روحیه ای مطلوب به محیط داده.
ایده ی طراحی برای قسمت void مرکزی ساختمان، از نظر فرم و عملکر، تمثیلی از بادگیر های سنتی ایرانی است که می تواند باد را به داخل بنا آورده و در طبقات مختلف بنا پخش کند. همچنین به خاطر استفاده از عنصر آب در قسمت پایینی بنا، طراوت و تازگی به وسیله ی این باد در کل ساختمان پخش می شود ( دقیقا” کاری که در ساختمان های سنتی کویری ایران به وسیله ی حوض داخل حیاط مرکزی خانه ها انجام میگیرد ) .
علاوه بر اینها، قسمت void بنا می تواند نوری رنگارنگ را به داخل بنا بیاورد و این نور توسط آینه هایی که در سطح دیواره ها جایگذاری شده است جلوه ای دوچندان بگیرد. این انعکاس نورها به وسیله ی آینه ها حتی در کف بنا هم قابل رویت است.
در نمای جنوبی بنا، فریم های بزرگی از استیل تیره رنگ مشاهده می شود که جلوی نور های مزاحم غرب را در هنگام غروب میگیرد ( سطح نمای داخل فریم به صورت تخت است، ولی فریم دور این صفحه کمی انحنا دارد و به همین خاطر نوعی پوشش برای این نورها به وجود می آید ) . حتی در نمای این بنا هم آجر هایی دست ساخت با تنوع رنگی گرم به کار رفته که جلوه ای بومی به بنا می دهد.
در نهایت این بنا می تواند به عنوان نمونه ای از کارهایی تلقی شود که توانسته هنر سنتی معماری ایرانی را با دانش روز معماری دنیا عرضه کند و اثری با هویت معماری ایرانی پدید آورد.
سایت شرکت طراحی امرداد منبع
 

سـعید

مدیر بازنشسته
منار جنبان

منار جنبان

منار جنبان

اين بنا به صورت يك بقعه و دو مناره است كه بر روي قبر « عموعبدالله» از زهاد معروف قرن هشتم هجري بنا شده و سنگ قبر آن مورخ به سال 716 هجري، مقارن اواخر سلطنت « اولجايتو» ايلخان مسلمان مغول است.

ايوان منارجنبان يكي از نمونه ‌هاي ابينه سبك مغولي ايران است و از آن دوره كاشيكاريهايي هم دارد. مناره‌ها بعداً و در تاريخي كه درست معلوم نيست و احتمالاً در آخر عصر صفويه به ايوان مزبور اضافه شده و با حركت دادن يكي از آنها، ديگري نيز حركت مي‌كند. اما نكته جالب در اين بناي تاريخي آن است كه با حركت دادن يك مناره، نه تنها مناره د يگر به حركت در مي‌آيد، بلكه تمامي اين ساختمان مرتعش مي‌شود.





منبع آرمان شهر
 

سـعید

مدیر بازنشسته
عصارخانه

عصارخانه

عصارخانه

عصارخانه ها به عنوان فضاي خدماتي در تاريخ ايران، نقش بسزايي در فراهم كردن سوخت لازم برای مصارف مختلف ايفا ميكرده اند كه در اين ميان «عصارخانه شاهي» اصفهان با مساحت 360 در 700 مترمربع زيربنا از عناصر مهم محور فرهنگی، تاريخي و گردشگري اصفهان است. اين بنا در دوره شاه عباس اول و همزمان با احداث بازار بزرگ اصفهان در بازار مخلص نزديك مدرسه ملا عبدالله بنا شده است. فضاي اصلي بنا در يك طبقه با ارتفاع 11 متر است كه توسط سه فضاي گنبدي شكل ايجاد شده، و قسمتهاي جانبي آن در دو طبقه شكل گرفته است. اين بنا در سال 1298 با پيشرفت تكنولوژي تعطيل و متروكه شد. عصار خانه ها بخش مهمی از معماری دوره صفوی بوده اند که هنوز نیز از دیدنی ترین بناهای معماری آن زمان محسوب می شوند



منبع آرمان شهر
 

amirabas_ali

عضو جدید
کاربر ممتاز
گوهري صدر نشين در گنجينه شاهكارهاي معماري اصفهان

گوهري صدر نشين در گنجينه شاهكارهاي معماري اصفهان

گوهري صدر نشين در گنجينه شاهكارهاي معماري اصفهان

معروف به: مسجد صدر، مسجد فتح الله
موقعيت: ضلع شرقي ميدان امام
سال تاسيس: 11 هجري قمري (دوره شاه عباس اول)
معمار: استاد محمد رضا اصفهاني
خطاط:علي رضا عباسي
ساخت اين مسجد 18 سال به طول انجاميد
از ويژگي هاي اين مسجد:
نداشتن صحن و مناره كه در تمامي مساجد اسلامي جزء لاينفك بنا است
چرخش 45 درجه اي كه از محور شمال به جنوب نسبت به محور قبله دارد
گنبد كم ارتفاع مسجد
محراب بي بديل مسجد
كتيبه هاي نفيس و طره هاي سر در كه درون گلدان مرمرين جاي گرفته اند


در ضلع شرقی ميدان نقش جهان و روبروی کاخ عالی قاپو، مسجدی واقع شده که در دوران صفويه آن را مسجد صدر و فتح الله نيز می ناميدند.
طرح اين مسجد در زمانی که نقشه چهارباغ و باغ هزارجريب به مرحله اجراء درآمد ريخته شد و در دورانی که معماری صفويه به شکوفايی رسيده بود مورد بهره برداری قرار گرفت.
آنچه مسجد شيخ لطف الله را در عداد نمونه های بازار هنر ايرانی- اسلامی قرار می دهد اندازه کوچک و هماهنگی آن با بناهای اطراف ميدان است.
سردر زيبا و پرکار مسجد در سال 1012 به پايان رسيد اما بقيه مسجد و تزئينات کاشيکاری آن تا سال 1028 هجری بطول انجاميد.
کتيبه سردر که به خط ثلث بسيار زيبا با کاشی سفيد معرق بر زمينه لاجوردی نوشته شده سال 1012 و امضاء عليرضا عباسی خوشنويس برجسته عصر صفوی را نشان می دهد.


نکته ای که محققين و پژوهشگران و سياحان بر آن متفق القولند اختصاصی بودن مسجد شيخ لطف الله است. اين نکته را استثنائی بودن مسجد يعنی عدم صحن و مناره که در تمامی مساجد اسلامی جزء لاينفک بنا است تأييد می کند.
عدم وجود صحن و مناره در مسجد شيخ لطف الله باعث شده تا رواقی پوشيده از کاشيکاری زيبا و استادانه و پرکار فضای مسجد را به گنبد مربوط کند.
مسجد را شاه عباس اول به احترام و افتخار شيخ لطف الله جبل عاملی روحانی شيعه آن روزگار که از لبنان به ايران آمده بود ساخته است. تا به عبادت اهل حرم و خود وی اختصاص داشته باشد. مدرسه ای نيز در کنار مسجد برای تدريس اين دانشمند برجسته ساخته شد که امروز اثری از آن نيست.
شايد به همين دليل است که جهانگردان اروپائی عصر صفوی که هر بنائی را با کنجکاوی و موشکافی بازديد کرده اند کمتر از اين مسجد مطلب نوشته اند و فقط پيتر و دولاواله به توصيف آن پرداخته است. اوژن فلا ندن فرانسوی نيز در زمان قاجار درباره آن مطلب نوشته است. (يکی از سياحان خارجی معتقد است به دليل اختصاصی بودن مسجد کسی را به داخل راه نمیداده‌اند).
از ويژگیهای مسجد چرخش 45 درجه ای است که از محور شمال به جنوب نسبت به محور قبله دارد. اين گردش که در اصلاح معماران سنتی ايران «پاشنه» ناميده می شود چنان ماهرانه صورت گرفته که به هيچ روی توجه بيننده را جلب نمی کند.
اين چرخش باعث شده تا بازديد کننده پس از گذشتن از مدخل تاريک و بعد از عبور از راهرو طويل متصل به آن به فضای اصلی و محوطه زير گنبد وارد شود.
گنبد کم ارتفاع مسجد حاوی خطوط اسليمی است که به طرز باشکوهی بر زمينه خاکی رنگ گنبد گسترده شد، هماهنگی بی نظيری را در نقش و طرح و رنگ به نمايش می گذارد.
محراب بی بديل مسجد شيخ لطف الله که تاريخ 1028 و امضاء محمد رضا بن استاد حسين بنا اصفهانی را بر خود دارد از شاهکارهای معماری و هنر اسلامی ايرانی است که هر بيننده را به اعجاب و تحسين وامی دارد.


کتيبه خارجی گنبد به خط ثلث با کاشی سفيد معرق بر زمينه لاجوردی حاوی سوره های قرآن کريم است. خطوط کتيبه های داخل گنبد مسجد را عليرضا عباسی و خطاط ديگری که شهرت چندانی ندارد و نام او استاد باقر بنا است نوشته اند.
مضمون اين کتيبه ها آيات قرآنی و عبارت مذهبی است. علاوه بر آن خطوط بنائی با کاشی مشکی بر زمينه سفيد آيات قرآنی کتابت شده است.
در چهارگوشه داخل مسجد نيز بار ديگر آياتی با خط ثلث سفيد بر زمينه لاجوردی با کاشی سفيد معرق نوشته شده است. در ضلع شرقی و غربی مسجد شيخ لطف الله اشعاری به زبان عربی که آن هم به خط ثلث است نوشته شده که بنا به اظهار کارشناسان سراينده آنها شيخ بهائی است. خطاط اين کتيبه ها نيز باقر بنا است.
در جلو مسجد حوض 8 گوش بسيار زيبائی وجود داشته که پيوسته لبريز از آب بوده است. اين حوض را در اواخر دوره قاجار خراب کرده اند.
اگر چه اختصاصی بودن مسجد باعث شده که سياحان کمتری درباره آن مطلب بنويسند اما می توان ادعا کرد مسجد شيخ لطف الله در عداد آثار شاخص و مشهور عصر صفويه است.
وجود کتيبه های نفيس و طره های سردر که در درون گلدان مرمرين جای می گيرند آنچنان زيبائی جاودانه در ذهن يننده بيدار می کنند که اين يقين برای او حاصل می شود که معماری اين اثر الهامی بوده است. زيرا دارای حالت ويژه و منحصر بفرد نماز انسان با خداوند است.




www.isfahan.ir/.../printShow.aspx?itemid=241 منبع
 

gharibeye tanha

عضو جدید
گنجینه معماری اصفهان

گنجینه معماری اصفهان

عتیق زمانی مهمترین میدان اصفهان بود اما نقش جهان كسبه را به سوی خود خواند و عتیق به میدان كهنه بدل شد.احیاء میدان عتیق اصفهان به عنوان یك پروژه ملی درحالی آغاز شده كه تا كنون بیش از ۵ میلیارد تومان از این پروژه صرف خرید و تملك دكان ها و خانه هایی شده است كه در مسیر طرح احیاء قرار گرفته اند.
میدان عتیق اصفهان هنوز هم یكی از میادین مهم اصفهان محسوب می شود.امروز اگرچه آن را به نام كهنه میدان یا سبزه میدان می شناسند اما روزی این میدان با وسعتی قریب به دو برابر آن چه امروز دیده می شود میدان اصلی شهر اصفهان بود.اكنون پروژه احیاء میدان عتیق «فلاش بك» به سوی همان گذشته شكوهمند است.
اساس اسناد موجود میدان عتیق اصفهان پیش از صفویه و در دوران سلجوقیان، میدان اصلی و مركز اصلی شهر اصفهان محسوب می شده است.زمانی كه شاه عباس صفوی میدان نقش جهان را می سازد، این میدان به مرور آن همه اعتبار خود را از دست می دهد و عمده كاسبی ها به طرف میدان نقش جهان كشیده می شود.
این موضوع به مرور زمان باعث می شود میدان عتیق از یادها برود و فضاهایی كه روزگاری محدوده میدان محسوب می شده اند دچار ساخت و ساز شود. میدان عتیق امروز به علت قرار گرفتن در چهار محور اصلی شهر اصفهان یعنی خیابان های ولی عصر، هاتف، عبدالرزاق و مسجدجامع هنوز یكی از مناطق مهم و پررفت و آمد شهر اصفهان محسوب می شود.
مهدی ناظمی، یكی از كارشناسان سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری اصفهان درباره زمان آغاز پروژه احیاء میدان عتیق اصفهان به میراث خبر گفت: «پیش از آنكه طرح احیاء میدان عتیق اصفهان به مرحله اجرا درآید، پژوهشكده باستان شناسی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به همراه سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری اصفهان اقدام به ایجاد چند گمانه باستان شناسی در محدوده طرح احیاء میدان عتیق كرد كه در این گمانه ها بقایای كف فرشی كه نشان از كف فرش اصلی میدان دارد نمایان شد.
همچنین در محل میدان فعلی نیز چند گمانه باستان شناسی ایجاد شد كه كشف تعدادی خمره و كوزه متعلق به دوره اسلامی را به دنبال داشت.» بازار زغال فروش ها كه امروز به این نام شناخته شده است، زمان سلجوقیان هسته اصلی میدان عتیق بوده وامروز تبدیل به یكی از مراكز تجمع افرادی شده است كه افراد با شغل های كاذب از قبیل فروش لباس های دست دوم و زغال امرار معاش می كنند. از این محله به عنوان یكی از محله های خطرناك اصفهان یاد می شود كه پس از احیاء میدان، كل فضای آن قرار است تغییر كند.
كاسه گران و كاروانسرای خیار
در دوره صفوی برای این كه سطح میدان از ارتفاع شیبی كه دارد خارج كنند، دو بنای دیگر به فضای میدان آن زمان اضافه می كنند كه یكی از آن ها مدرسه كاسه گران و دیگری كاروانسرای خیار است كه این كاروانسرا اكنون در وضعیت نابسامانی به سر می برد و محل فروش پرندگان و مرغ های زنده و مرده شده است.مدرسه كاسه گران یكی از بناهای تاریخی و ارزشمند دوره صفویه محسوب می شود كه در فهرست میراث فرهنگی نیز به ثبت رسیده است. این مدرسه تاریخی كاشی كاری های ظریفی دارد كه نمونه های آن را در بناهای اسلامی این دوره و دوره های كمتر می توان دید.همچنین كاروانسرای خیار نیاز به مرمت دارد و بخش هایی از این كاروانسرا ازبین رفته است و در هنگام احیاء میدان آن بخش های باقی مانده مرمت شده و بخش های تخریب شده كه دوباره بازسازی می شوند.
مسجد جامع اصفهان
مسجد جامع اصفهان در طرح احیاء میدان عتیق یكی از اضلاع این میدان ذوزنقه شكل خواهد بود.این بخش كه در قسمت شمالی میدان واقع می شود به «جلوخان» شهرت دارد و طی طرح تمامی ساختارهای شبهه تاریخی كه بین ۱۵ سال گذشته تا كنون در مقابل مسجد ساخته شده است از بین می رود وجلوخان میدان به سبك تاریخی بازسازی می شود.از آنجا كه در این بخش از میدان تجمع بسیار زیاد كسبه وجود دارد یكی از بزرگترین مشكلات احیاء میدان عتیق اصفهان نیز به وجود آمده است
عتیق، نقش جهان كوچك
قرار است میدان عتیق شبیه میدان نقش جهان اما كوچكتر شود با این تفاوت كه به دو قسمت تقسیم می شود. یك قسمت جنوبی است كه پاركینگ و زیرگذرها را در بر می گیرد. قسمت دوم نیز بخش شمالی میدان است كه به جلوخان شهرت دارد.
شكل میدان به صورت یك ذوزنقه ـ مستطیل است و در گذشته نیز شواهد نشان می دهد كه میدان عتیق همین شكل را داشته است. میدان عتیق اصفهان پروژه ای ملی اما تنهاست. تا كنون مخارج زیادی تنها صرف تملك و خرید خانه هایی شده است كه در مسیر احیاء این میدان قرار گرفته اند. اما هنوز كار اجرایی طرح احیاء میدان عتیق آغاز نشده و تازه ابتدای كار است.


روزنامه ابرار
 

gharibeye tanha

عضو جدید
بناهای تاریخی اصفهان

بناهای تاریخی اصفهان

. جلفای اصفهان و آثار تاریخی آن
ارامنه مقیم جلفای اصفهان در ساحل جنوبی زاینده رود فرزندان ارامنه‏ای به شمار می ‏روند كه در دوره پادشاهی شاه عباس اول به فرمان آن شهریار از مسكن اصلی خود جلفا در كنار نهر ارس به پایتخت وی كوچ داده شدند. توجه مخصوص شاه عباس به ارامنه اصفهان سبب شد كه ارمنیان شهرهای دیگر ایران نیز به اصفهان روی آوردند و در اندك زمانی بر جمعیت و وسعت جلفا افزوده شده و چون از پرتوكار و تجارت ثروتمند شدند به ساختن خانه‏ها و كاروانسراها و كلیساهای بزرگ همت گماشتند از آن جمله خواجه نظر از بازرگانان معتبر جلفا دو كاروانسرای بزرگ بنیان گذاشت و نزدیك هفت هزار تومان به پول آن زمان صرف این كار كرد. یكی دیگر از تجار بزرگ ابریشم به نام خواجه آودیك نیز در جلفا كلیسای زیبایی ساخت كه با چراغها و قندیلهای زرین و سیمین و تابلوها و تصاویر گرانبها زینت یافته و تمام مخازج آن را در حیات خود به عهده گرفت. این كلیسا كه در زمان شاه عباس به نام كلیسای آودیك معروف بوده امروز در حاشیه خیابان نظر و میدان جلفا قرار دارد و به نام كلیسای مریم معروف شده است.
شادرن تاجر و جهانگرد فرانسوی كه نزدیك چهل سال پس از مرگ شاه عباس بزرگ در زمان شاه سلیمان صفوی به اصفهان آمده درباره جلفا می‏نویسد كه بزرگترین محلات خارج شهر اصفهان است كه یك فرسنگ طول و یك فرسنگ عرض دارد و از دو قسمت تشكیل می‏شود یكی جلفای قدیك كه در زمان شاه عباس اول ساخته شده و دیگری جلفای نو كه از آثار دوره سلطنت شاه عباس دوم است. جلفای نو از هر جهت بر جلفای كهنه برتری دارد زیرا كوچه‏های آن وسیع و مستقیم و پردرخت است. جلفا پنج كوچه بزرگ دارد كه امتداد آنها از مشرق به مغرب است. بازاری خوب با چند حمام و دو كاروانسرا و یك میدان و یازده كلیسا دارد. در جلفا از ۳۴۰۰ تا۳۵۰۰ خانه هست. خانه‏های كنار زاینده رود را بسیار عالی و زیبا شبیه به عمارات سلطنتی ساخته‏اند. شاه عباس اول و شاه صفی كه به ارامنه توجه خاص داشتند مكرر به خانه‏های ایشان می‏رفتند.
آنچه را شاردن نوشته امروز هم می ‏توان ملاحظه نمود با این تفاوت كه وسعت امروز جلفا خیلی بیش از سابق شده و با آبادیهای مجاور آن منطقه وسیعی را در جنوب اصفهان تشكیل می‏دهد اما تعداد ارامنه مقیم جلفا خیلی كاهش یافته است. امروز در جلفای اصفهان بیش از پنجهزار ارمنی زندگی نمی‏كنند و سایر سكنه این قسمت را ایرانیان مسلمان تشكیل می‏دهند اما كلیساهایی كه شاردن به وجود آنها اشاره می‏كند در سرجای خود باقی هستند و معروفترین آنها كلیسای وانك و بدخهم یا (بیت اللحم) و مریم و استیفان و گریگور مقدس و یوحنا و میناس و نرسس و سر گیس و گیورگ ( كلیسای غریب ) است.
شاه عباس برای جلب خاطر ارامنه جلفا و عیسویان دیگری كه در پایتخت او به سر می‏بردند و نیز به ملاحظات سیاست خارجی و روابط دوستانه وی با پادشاهان اروپا در سال ۱۰۲۳ هجری و مطابق با بیست و هفتمین سال سلطنت خود به ساختن كلیسای بزرگی در جلفا برای ارامنه و پیروان دین عیسی همت گماشت و در ماه شعبان آن سال در این باره فرمانی به شرح زیر صادر كرد:
»فرمان همایون شد آن كه كشیشان و رهبانان و ملكان و ریش سفیدان و كدخدایان و رعایای ارامنه ساكنین دارالسلطنه اصفهان به عنایت بیغایت شاهانه و شفقت و مرحمت بی نهایت پادشاهانه مفتخر و سرافراز و مستظهر و امیدوار بوده بدانند كه چون میانه نواب كامیاب همایون ما و حضرات سلاطین رفیع الشان مسیحیه خصوصاً سلطنت و شوكت پناهی قدوهٔ السلاطین العیسویه حضرت پاپا ( یعنی پاپ روم ) و پادشاه اسپانیه كمال محبت دوستی است و در میانه ما و طوایف مسیحیه یگانگی است و اصلاً جدایی نیست و توجه خاطر اشرف بدان متعلق است كه همیشه طوایف مسیحیه از اطراف و جوانب به این دیار آیند و آمد و شد و نمایند و چون دارالسلطنه اصفهان پایتخت است و از همه طبقه و مردم هر ملت در آنجا هستند می‏خواهیم كه به جهت مردم مسیحیه در دارالسلطنه صفاهان كلیسای عالی در كمال رفعت و زیب و زینت ترتیب دهیم كه معبد ایشان بوده باشد و جمیع مردم مسیحیه در آنجا به كیش و آیین خود عبادت نمایند.
كس نزد حضرت پاپا خواهیم فرستاد كه یكی از كشیشان و رهبانات ملت مسیحیه را به دارالسلطنه مذكور فرستد كه در آن كلیسا به آداب عبادت قیام نموده و طوایف مسیحیه را به طاعت و عبادت ترغیب نماید و ما نیز از ثواب آن بهره‏مند باشیم و چون چند عدد سنگ بزرگ در اوچ كلیسای ایروان بود و عمارت آن كلیسا منهدم گشته خرابی تمام به آن راه یافته بود كه دیگر شایستگی تعمیر نداشت و كشیش آنجا استخوانهای پیغمبران را كه در آن مكان مدفون بود از آنجا بیرون آورده به جماعت‏ترساونصار افروخته بود و آن مقام را از عزت و شرف انداخته بود بنابراین سنگهای مذكور را از آنجا بیرون آورده روانه دارالسلطنه اصفهان فرمودیم كه در كلیسای عالی كه در آنجا ترتیب می‏دهیم نصب فرماییم.
می‏باید كه چون سنگهای مذكور را بدانجا آورند همگی طوایف مسیحیه را جمع نموده از روی تعظیم و احترام تمام استقبال كرده سنگها را آورده به اتفاق سیادت پناه وزارت و اقبال دستگاه شمساللوزارهٔ علیا وزیردار السلطنه اصفهان و رفعت پناه محب علی بیكالله در جایی كه مناسب بدانند بگذارند و به اتفاق یكدیگر معماران خاصه شریفه را همراه ببرند و در پشت باغ زرشك در زمینی كه به جهت كلیسا قرار داده بودیم كلسا عالی طرح نمایند و طرح آنرا در تخته و كاغذ كشیده به خدمت اشرف فرستند كه ملاحظه نماییم و بعد از ملاحظه امر فرماییم كه استادان شروع در كار كرده به اتمام رسانند و در این باب اهتمام لازم دانسته به همه جهتی به شفقت بیدریغ خسروانه امیدوار باشند به تاریه شهر شعبان سنه ۱۰۲۳.
پس از صدور این فرمان ساختمان كلیساها آغاز شد و به فاصله ۱۳ سال بعد كلیسای بدخهم یا بیت اللحم در میدان جلفا به سال ۱۰۳۶ هجری( ۱۶۲۷ میلادی ) و كلیسای بزرگ و مشهور و انك كه امروز محل خلیفه گری و مشهورترین كلیسای جلفا است در سال ۱۰۷۴ هجری( ۱۶۶۴ میلادی ) به اتمام رسیده در بین كلیساهای جلفا كلیسای خهم كه به وسیله خواجه پطرس بنا شده و كلیسای وانك كه به وسیله خواجه آودیك به اتمام رسیده با سبك معماری شرقی و آرایشهای طلاكاری و تابلوهای جالب و ازاره‏های كاشیكاری از زیباترین كلیساهای اصفهان است و همه روز گروه كثیری سیاح داخلی و خارجی از آنها دیدن می‏نمایند.
سنگهای مقدس كلیسای ( اوچ كلیسای ایروان ) كه در فرمان شاه عباس اول به آنها اشاره شده هم اكنون در كلیسای گیورگ كه آنرا كلیسای غریب نیز می ‏نامند در قسمتی از جلفا كه در حاشیه خیابان حكیم نظامی واقع می‏شود در معرض تماشای سیاحان قرار دارد.
ارامنه به فرمان شاه عباس اول اجازه یافتند كه با آزادی كامل مراسم مذهبی خود را اجرا كنند. كلیساها بسازنند و علامت صلیب را در بالای گنبدهای كلیساها نصب كنند و ناقوس بزنند. اكثریت ارامنه امروز كه تعداد آنهادر جلفا در حدود ۵۰۰۰ نفر است پیرو مذهب ( گریگوریان ) هستند و پیروان كلیسای كاتولیك و پروتستان جلفا خیلی معدود است و از چندین خانواده تجاوز نمی‏كند اما جمعیت جلفا در عهد صفویه به طوریكه مطلعین امروز ارمنی اظهار می‏دارند در حدود سی هزار نفر بوده است كه فقط هزار نفر آنها كاتولیك و بقیه از دسته گریگوریان بوده‏اند.
در حومه اصفهان در حدود سیصدنفر ارمنی در چهارمحال و حدود ۱۲ هزار نفر در فریدن ( نواحی كوهستانی مغرب اصفهان ) به سر می‏برند. آبادیهای محل سكونت ارامنه در فریدن عبارتست از:
نماگرد، قرقن، سواران، سینگرد، خویگون علیا، سنگباران، زرنه، هزار جریب، میلاگرد، سرشگون، چیگون، درختك، هادون، خونك، كلیسای معتبر وانك دارای موزه‏ای است كه در جنب كلیسا و در شمال آن واقع شده و دارای سالنهای متعدد و اشیا و آثار تاریخی است. عمارت موزه در سال ۱۹۰۵ میلادی (۱۳۲۲ هجری قمری ) ساخته شده و دارای تابلوهای متعدد نقاشی و اشیا و آثار دیگر است. مجموعه فرامین پادشاهان ایران مبنی بر آزادی ارامنه از لحاظ كسب و كار و اجرای مراسم دینی كه زینتبخش یكی از سالنهای موزه جلفا شده است. جز آثار ارزنده این موزه است. از توابع این كلیسا كتابخانه‏ای است كه قریب ده هزار جلد كتاب دارد و در بین آنها تعداد زیادی نسخ خطی به زبان ارمنی با تذهیب و جلد نفیس جلب توجه می‏كند.
قبرستان ارامنه در جنوب جلفا در دامنه كوه صفه قرار دارد. كتیبه‏های ارمنی كه بر سنگهای یكپارچه قبور نقش بسته است هویت مدفونین و مشاغل آنها را تعیین می‏كند. بعضی از اروپاییان مشهود و نمایندگان تجارتی ممالك اروپایی در قرن هفدهم میلادی و بعضی از سفرای خارجی در این قبرستان مدفون شده‏اند. در سالهای اخیر یكی از ارمنیان علاقه‏مند جلفا به نام آبراهام گوگنیان تعداد از كتیبه‏ها و نقوش سنگهای مهم قبور ارامنه را نقاشی كرده و مجموعه جالبی فراهم آمده است كه در یكی از اتاقهای جنب كلیسای وانك در معرض تماشای سیاحان قرار داده‏اند و ما در اینجا به عنوان نمونه چند كتیبه را نقل می‏كنیم:
هاراطون كشیش هوانیان: نویسنده تاریخ جلفا مدفون در قبرستان ارامنه جلفا تاریخ وفات ۱۸۷۱
راهب و پیشوای كلیسا خاچاطوركیارانسی موسس چاپخانه ارامنه در ایران مدفون در كلیسای وانك تاریخ وفات ۱۶۴۶
خلیفه داوید كه با جمعاوری اعانه از اهالی اقدام به تجدید ساختمان كلیسا نموده است مدفون در كلیسای وانك تاریخ وفات ۱۶۸۳.
خلیفه موسس كه در سال ۱۷۰۶ اقدام به كاشیكاری اطراف كلیسا نموده و در سال ۱۷۲۵ وفات كرده و در كلیسای وانك مدفون است.
خواجه آودیك موسس نمازخانه مریم مدفون در كلیسای مریم تاریخ وفات ۱۶۳۹
تئودورمیرانویچ سفیر لهستان در اصفهان مدفون در قبرستان ارامنه جلفا تاریخ وفات ۱۶۸۶
ویلهلم لوكینس و لكن مدیر كمپانی هلندی هند شرقی مدفون در قبرستان ارامنه جلفا تاریخ وفات ۱۶۶۵
خواجه بیدروس ولی جانیان موسس كلیسای بدخهم مدفون در كلیسای بدخهم تاریخ وفات ۱۶۴۹ سرگیس هاكوپ پزشك دربار مدفون در قبرستان ارامنه جلفا تاریخ وفات ۱۷۲۰
منارجنبان یكی از بناهای تاریخی جالب اصفهان منارجنبان است كه در فاصله شش كیلومتری مغرب شهر اصفهان در سر راه اصفهان به نجف آباد در دهكده‏ای به نام كارلادان واقع شده است. تنها تاریخی كه در این بنا وجود دارد تاریخ سنگ آرامگاه عمو عبدالله است كه بنای بقعه پس از وفات او در سال ۷۱۶ هجری برمزار وی صورت گرفته است.
عمو عبدالله به فحوای كتیبه آرامگاه او شیخ زاهد پرهیزگار بوده است كه در تاریخ هفدهم شهر ذیحجه سال ۷۱۶هجری در گذشته است و بر روی قبر وی آرامگاهی بنا كرده‏اند كه ایوان فعلی منارجنبان است.
سبك ساختمان این ایوان كه تزیینات كاشیكاری نیز دارد سبك بناهای قرن هشتم هجری است و كاشیهای لاجوردیرنگ به شكل ستاره چهار پر در فواصل اشكال دیگری كه به شكل كثیرالاضلاع و به رنگ فیروزه‏ای است دو لنگه طاق و اطراف ایوان را زینت داده است.
نكته جالب توجه حركت مناره‏ها می‏باشد كه با حركت دادن یكی در دیگری نیز حركت محسوس و مشهود می‏شود. حركت مناره‏ها از نظر استادان فن خیلی عجیب نیست با این وجه اختصاص كه در این بنا چون مناره‏ها سبكتر و باریكتر هستند حركت آنها محسوستر است ضمناً كلافهای چوبی كه در قسمتهای بالا و پایین هر یك از دو منار در ساختمان ان به كار رفته نیز عامل موثری در تسهیل حركت مناره‏ها به شمار می‏رود. راجع به حركت مناره‏ها صحبتهای زیاد شده ولی شاید به حقیقت نزدیكتر باشد اگر بگوییم كه این بنا را به قصد آنكه مناره آن حركت كند از روز اول نساخته‏اند بلكه پس از ساختمان مناره‏ها در طرفین ایوان كه به نظر اساتید فن مدتی بعد از ساختمان خود ایوان اتفاق افتاده حركت مناره‏ها هم مشهود شده است.
چیزی كه بیشتر موجب شگفتی است آن است كه نه تنها در موقع حركت دادن یكی از مناره‏ها در مناره دیگر هم حركت پدیدار می‏شود بلكه حركت به تمام نقاط این ساختمان منتقل می‏گردد به طوری كه هر گاه ظرف آبی را بر روی تخته سنگ عظیم و یكپارچه آرامگاه عبدالله كه در داخل یكی از طاقنماهای ایوان واقع شده قرار دهیم پس از حركت دادن مناره‏ها در سطح آب ظرف نیز حركت محسوس می‏شود. در مناره‏های مسجد اشترجان نیز كه در چهل كیلو متری جنوب غربی اصفهان واقع شده و در سال ۷۱۵ هجری بنا شده است حركت محسوس می‏شود مسجد اشترجان از بناهای جالب قرن هشتم هجری در اصفهان است و ارتفاع مناره‏های آن به میزان دو ثلث به مروز زمان كاسته شده است.جلفا یكی از محله هایی است كه در زمان حكومت سلسله صفویه به شهر اصفهان افزوده شد. ساكنان این محله را ارامنه‏ای تشكیل می‏دادند كه از شهر جلفا، واقع در كنار رود ارس به این محله كوچانده شدند. كوچ ارامنه به محله جلفا در سال ۱۰۱۳ هجری قمری برابر با ۱۶۰۵ میلادی رخ داد. جلفا در كناره جنوبی زاینده رود قرار گرفته اروزه دیگر تنها ارامنه در آن زندگی نمی‏كنند ؛ اما در گذشته فقط به محل سكونت و كار آنان اختصاص داشت. اغلب ارامنه در آن روزگار كه جلفا ساخته شد به تجارت و مبادلات بازرگانی اشتغال داشتند و در این نوع امور از مردمان پرفعالیت بودند به همین دلیل افرادی بسیار ثروتمند در میانشان یافت می‏شد كه می‏توانستند به وسعت جلفا بیفزایند و بناهایی گرانبها و ماندنی بسازند.
از جمله این ثروتمندان خواجه نظر و خواجه آودیك را می‏توان نام برد كه اولی مبلغی معادل هفت هزار تومان در آن زمان )نزدیك به چهار قرن پیش( برای ساختن دو كاروانسرای بزرگ صرف كرد و دومی كلیسای ساخت كه تمامی هزینه ساختمان و قندیلها و چراغهای طلایی و نقره‏ای گرانبهای آن را به تنهایی پرداخت. این كلیسا در آغاز به نام سازنده آن آودیك شرت داشت و امروزه آن را به نام كلیسای مریم می ‏شناسند.
شاردن بازرگان و سیاح فرانسوی، كه از اصفهان دیدن كرده است جلفا را بزرگترین محله اصفهان برشمرده و هر یك از طول و عرض آن را یك فرسنگ نوشته است. بر اساس نوشته‏های این جهانگرد اروپایی جلفا از دو قسمت یكی جلفای قدیم و دیگری جلفای نو تشكیل می‏شده كه جلفای نو به دلیل كوچه‏های بزرگتر و مشجر از نظر زیبایی به محله قدیم آن برتری داشته است. شاردن از پنج كوچه بزرگ دو كاروانسرا یك میدان، یازده كلیسا و تعدادی حمام در جلفا یاد می‏كند كه به این آثار باید یادآور شد كه این توصیف مربوط به چند قرن پیش است و چهره امروزی جلفا به كلی با این توصیف تفاوت دارد. معهذا آثار باستانی موجود در جلفا هنوز باقی هستند و از جاذبه‏های آن به شمار می‏روند.
درباره محلاتی كه در زمان صفویه در نزدیكی اصفهان ساخته و بعدها به این شهر متصل شدند پترودولاو اله جهانگرد ایتالیایی از سه محله نام می‏برد. این جهانگرد نخست اصفهان آن زمان را با شهر ناپل واقع در ایتالیا مقایسه می‏كند و این دو را از نظر مساحت یكی نمی‏داند و از جمله در جایی از نوشته خود اشاره می‏كند كه با پبوستن محلات جدید به اصفهان شهر از روم و قسطنطیه آن زمان هم بزرگتر بوده است. پیترودولاواله سه محله بزرگ اصفهان را چنین می‏شناساند.
یكی از آنها تبریز نو نام دارد كه سكنه‏اش را آن عده‏ای از اهالی تبریز كه به اصفهان كوچ كرده‏اند تشكیل می‏دهند محله دیگر به نام جلفاست كه سكنه آن را مهاجرین جلفا تشكیل داده‏اند و همه آنها ارمنی، مسیحی و پروتمند هستند... در سومین محله زرتشتیان ساكنند.
پیترودولاواله دلیل كوچ ارمنیان به جلفا را این دانسته است كه آنان در اطراف مرزهای تركان عثمانی در خظر تجاوز و اسارت بوده‏اند و به همین دلیل به اطراف پایتخت ایران كوچانیده شده‏اند تا در امنیت به سر برند و مورد تهدید عثمانیان واقع نشوند.
كلیساهایی كه در جلفا ساخته شده است از آثار جالب و با ارزش تاریخی است. البته كلیساهای زیادی در این شهر امروی قرار دارد كه قدیمی‏ترین آنها عبارتند از: ۱ - كلیساهای كوپ( یعقوب مقدس) ۲ - كلیسای گیورك ۳ - كلیسای مریم ۴ - كلیسای بیت خهم یا بیت الحم ۵ - كلیسای وانك
معماری كلیسای وانك شیوه‏ای ایرانی دارد و همانند مساجد ایرانی دارای گنبد است. البته درون كلیسا به سبك كلیساهای وانك و نقاشیها و آب طلاكاریهای آن شیوه ایرانی است. تابلوهایی كه بر اساس مندرجات كتاب مقدس از زندگی حضرت مسیح در این كلیسا موجود است سبكی اروپایی و عمدتاً ایتالیایی دارند. كتیبه‏های درون كلیسا به خط ارمنی طلایی بر زمینه لاجوردی است. بر سر در شمالی كلیسا صحنه‏ای از مراسم تدفین حضرت مسیح(ع) نقاشی شده است. برج ناقوس كلیسا در سال ۱۱۱۳ هجری قمری برابر با ۱۷۰۱ میلادی ساخته شده در برابر در ورودی قرار دارد.
در سال ۱۹۰۵ میلادی برابر با ۱۳۲۲ هجری قمری در شمال كلیسای وانك ساختمان بنا نهاده شد كه دارای چند سالن است و به محل موزه كلیسا اختصاص داده شد. تابلوهای نقاشی كه از سوی كشورهای اروپایی به كلیسا تقدیم شده در این موزه نگداری می‏شود. از جمله اشیا موزه‏ای دیگر كه در موزه كلیسا موجود است تعدادی كتاب خطی ارمنی و نیز نخستین كتاب چاپ شده در زمان صفویه را می‏توان به شمار آورد.
از جمله نقاطی باستانی دیگر جلفا قبرستان ارامنه است كه در جنوب جلفا در دامنه كوه صفه قرار دارد. از آغاز اقامت ارامنه در جلفا تاكنون، هنوز انان مردگان خویش را در همین گورستان دفن می‏كنند. قبور بسیاری از سفیران و بازرگانان مشهور اروپایی كه در اصفهان در گذشته‏اند هنوز در این گورستان همراه با كتیبه هایی كه نام و شغل آنها را می‏نمایانند موجود است.
 

sayaaa

عضو جدید
8 بهشت

8 بهشت

سلام....
 

پیوست ها

  • PERSPECTIVE01.zip
    774.7 کیلوبایت · بازدیدها: 0
  • plan1.zip
    568.4 کیلوبایت · بازدیدها: 0
  • plan1.zip
    568.4 کیلوبایت · بازدیدها: 0
  • Hasht Behesht02.zip
    576.1 کیلوبایت · بازدیدها: 0
  • Hasht Behesht03.zip
    966 کیلوبایت · بازدیدها: 0
  • Hasht Behesht07.zip
    883.9 کیلوبایت · بازدیدها: 0
  • Hasht Behesht1.zip
    1.1 مگایابت · بازدیدها: 0
آخرین ویرایش توسط مدیر:

milad.jalalvand

عضو جدید
عكسهايي زيبا از مساجد اصفهان

عكسهايي زيبا از مساجد اصفهان

من تا ميخوام عكساي كل مساجد ايران رو كلكسيون كنم هر جي عكس مسجى داريد بفرستيد:)
براي دانلوى روي ضميمه كليك كنيد
 

پیوست ها

  • esfahan.zip
    1.6 مگایابت · بازدیدها: 0
  • masjed jame.zip
    920 کیلوبایت · بازدیدها: 0

architect110

کاربر بیش فعال
شاهکار معماری اصیل ایرانی

شاهکار معماری اصیل ایرانی

این میدان یک مجموعه عالی معماری و هنری است که در زمان احداث در قرن 16 میلادی ( دهم هجری ) در جهان بی نظیر بوده است.

این میدان و دیگر آثار تاریخی اطراف آن شامل مسجد امام ( مسجد جامع عباسی ) ، کاخ عالی قاپو ، مسجد شیخ لطف الله و سر در بازار قیصریه ، اثر فکر خلاق و دستان هنرمند معماران ورزیده ایرانی بویژه شیخ بهائی ، استاد علی اکبر اصفهانی ، و استاد محمد رضا اصفهانی است .






میدان نقش جهان یکی از سه مکان ارزشمند فرهنگی کشور است که در کنار تخت جمشید و چغازنبیل در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار گرفته است.قبل از اینکه اصفهان به پایتختی صفویه انتخاب شود در محل این میدان باغ وسیعی به نام نقش جهان وجود داشته است ، در دوره شاه عباس اول باغ را تا حدود امروزی آن وسعت دادند و در اطراف آن بناهای مشهوری بوجود آمد.

طول میدان 500 متر و عرضش حدود 165 متر میباشد. در دوره شاه عباس اول محل بازی ، چوگان بوده است و دروازه سنگی چوگان هنوز هم وجود دارد.طراحی و ساخت بناهای مشهور اطراف آن به نحوی است که اضلاع شمالی و غرب به کار دنیا و دو ضلع شرقی و جنوبی به کار آخرت اختصاص داده شده است.



مسجد امام یا مسجد جامع عباسی در جنوب ، مسجد شیخ لطف الله در شرق ، کاخ عالی قاپو در غرب و قیصریه و بازار در شمال آن واقع گردیده اند.جهت میدان با چند درجه انحراف شمالی – جنوبی است که یکی از شاهکارهای معماری است و باعث گردیده که مسجد امام بسوی قبله منحرف گردد.میدان نقش جهان امام همراه با بناهای شاخص پیرامونش ، روایتی عالی از شیوه اصفهان در معماری ایرانی دانسته می شود و علاوه بر اینکه در ارتباط با چهار باغ و مجموعه بنا و باغهای آن آیینه تمام نمای مکتب اصفهان در شهر سازی است ، بخشی با اهمیت از شالوده شهری اصفهان ، عصر صفوی نیز بشمار می آید.

گذشته از ارزشهای معمارانه ، چنانکه از نامش نیز پیداست ، نقشی از جهان آرمانی عصر صفوی است که کار گزارانش در کار همنشینی دو نهاد دین و دولت در بستر زندگی اجتماعی مردم ایده ها و تجربه های زیادی داشته اند، چنانکه به سهولت میتوان نماد وظهور دو نهاد مذکور – مسجد وکاخ را در بطن زندگی اجتماعی مردم که در بازار اطراف میدان متجلی شده است ، درک کرد.

میدان نقش جهان از دیدگاه مورخاندیو لافوا ، جهانگرد فرانسوی که در سال 1298 هجری قمری از این میدان دیدن کرده ، در این باره می نویسد :
من احتیاجی ندارم که مانند فیثاغورث یونانی در حل مسئله مهمی تلاش کنم ، بلکه کاملاً برای من مکشوف است و می توانم با نهایت اطمینان بگویم که در د نیای متمدن امروز هیچ گونه بنا ئی وجود ندارد که بتواند از حیث وسعت و زیبائی و تقارن عمارات ، شایسته مقایسه با این میدان باشد . این عقیده شخص من نیست ، سایر اروپائیان هم که در فن معماری و مهندسی تخصص دارند با عقیده من همراهند.

پیترو دلاواله ، جهانگرد ایتالیائی نیز اظهار نظر کرده است :
دور تا دور این میدان را ساختمانهای مساوی و موزون و زیبا فرا گرفته که سلسله آنها در هیچ نقطه قطع نشده است . درها همه بزرگ و دکانها همسطح خیابان هستند و بالای آنها ایوانها و پنجره ها و هزاران تزئینات مختلف ، منظره زیبائی بوجود آورده است.این حفظ تناسب در معماری و ظرافت کار باعث تجلی بیشتر زیبائی میدان می شود و با وجودیکه عمارتهای میدان ناوو نادر رم بلندتر و غنی تر هستند ، اگر جرات این را داشته باشم باید بگویم میدان نقش جهان را بدلایلی ترجیح می دهم.

پرو فسور هینتس ، ایران شناس معاصر آلمانی درباره میدان نقش جهان چنین می نویسد :
میدان در مرکز شهر قرار دارد . بنایش موقعی صورت گرفته که مشابه آنرا از نظر وسعت و سبک معماری و اصول شهر سازی در مغرب زمین نداریم.شاردان ، جهانگرد معروف و نکته سنج فرانسوی از میدان نقش جهان به عنوان مرکز خرید و فروش یاد میکند.( همشهری ، خرداد 75، 5 ).

میدان نقش جهان
– شاهکار معماری اصیل ایران و جهان میدان نقش جهان

مسجد امام یا مسجد جامع عباسی را میتوان نماد اوج معماری اسلامی ایران دانست.بنای این مسجد که دارای چهار ایوان است ، در سال 1021 هجری قمری پی نهاده شده و حدود 20 سال طول کشید . در این مسجد دو گنبد بیرونی با 52 متر ارتفاع ، بلند ترین گنبد شهر است که با کاشی های فیروزه ای خود درخشش خاصی دارد . مسجد امام دارای چهار مناره در قسمتهای سردر و ایوان جنوبی است.دو مدرسه علوم دینی نیز در گوشه های جنوب غربی و جنوب شرقی مسجد به نامهای سلیمانیه و ناصری وجود دارد.در هر ایوان مسجد ، قدح های بزرگ سنگی بنام سنگاب برای آشامیدن آب نمازگزاران وجود دارد .در کف این قدحها سوراخ کوچکی تعبیه شده که از آنها آب داخل قدح می شده است . به گفته برخی از کارشناسان این قدح های سنگی نقش ساعت را نیز برای مردم داشته است .


پروفسور، آرتور پوپ ، در کتاب معماری ایران درباره مسجد امام می نویسد :
ساختمان احداث این مسجد ، با وجود بی صبری شاه عباس در اتمام آن کار ، به کندی پیش رفت ؛ به طوریکه آخرین پوشش مرمرین آن در سال 1638 میلادی انجام پذیرفت . این اثر تاریخی نما یانگر اوج هزار سال مسجد سازی در ایران است .( همشهری ، خرداد 75 ،5 )کتیبه سردر مسجد به خط ثلث علیرضا عباسی ، خوشنویس پر آوازه عصر صفوی و مورخ به سال 1025 هجری حاکی از آن است که شاه عباس این مسجد را از مال خالص خود بنا کرده ، و ثواب آنرا به روح جد اعظم خود شاه طهماسب اهداء نموده است .در ذیل این کتیبه به خط محمد رضا امامی ، کتیبه دیگری نصب شده که بموجب آن از مقام معماری و مهندسی ، معمار مسجد جامع جدید اصفهان ( در مقابل مسجد جامع عتیق ) یعنی استاد علی اکبر اصفهانی تجلیل شده است .ارتفاع گنبد عظیم مسجد 52 متر و ارتفاع مناره های داخل آن 48 متر و ارتفاع مناره های سردر آن در میدان نقش جهان 42 متر است .قطعات بزرگ سنگهای مرمری یکپارچه و سنگابهای نفیس ، مخصوصاً سنگاب نفیس شبستان غربی گنبد بزرگ که مورخ به سال 1095 هجری است ، از دیدنیهای جالب این مسجد بی نظیر جهان اسلام است . ( هنرفر، 1372 ، 78-80 ).

مسجد شیخ لطف الله :
مسجد شیخ لطف الله اصفهان ، یکی از زیباترین و اعجاب انگیز ترین بناهای اصفهان است.این اثر فوق العاده یکی از زیباترین آثار تاریخی اصفهان است که هر تماشا کننده ای را خیره میکند و نسبت به هنر مندانی که در انجام آن تلاش نموده اند به اظهار تحسین وا میدارد.این شاهکار معماری ایران در ضلع شرقی میدان نقش جهان واقع گردیده و هنر کاشیکاری آن نظر هر بیننده ای را به خود جلب می کند.بنای مسجد به دستور شاه عباس اول آغاز و بنام شیخ لطف الله یکی از علمای بزرگ جبل عامل لبنان که توسط شاه عباس به اصفهان آمد ، نامگذاری شد .( همشهری، خرداد 75، 5 )

کتیبه سر در آن به خط ثلث علیرضا عباسی و مورخ به سال 1012 هجری است ، معمار و بنای مسجد استاد محمد رضا اصفهانی بوده است .مسجد شیخ لطف الله از ابنیه تاریخی بسیار مشهور است که تزئینات کاشیکاری آن در داخل ازاره ها به بالا همه از کاشیهای معرق پوشیده شده است و داخل و خارج گنبد به مانند آن نیزکه از زیباترین گنبدهای مساجد اصفهان بشمار میرود از کاشیهای معرق نفیس پوشیده شده است . ( هنرفر،1372، 82 )



معمار هنرمند مسجد ، مشکل اختلاف جهت قبل ه و سردر بنا را که در جهت شرقی میدان قرار دارد ، با تعبیه یک دالان واسطه بین در ورودی تا شبستان حل نموده است.این راهرو زاویه 45 درجه ای را با دو چرخش نا محسوس به گونه ای طی میکند که شخص وقتی وارد شبستان ، در زیر گنبد می شود ، محراب درست روبرویش قرار دارد ، این تغییر جهت از بیرون مسجد هم نا پیداست، زیرا گنبد دایره شکل و بدون گلدسته فاقد جهت است.گنبد کوتاه مسجد ، همچون پیاله چینی واژگونه ای است باقطر 12 متر که سنگینی بارش را به دوش دیوارهائی به قطر 170 سانتیمتر نهاده است .

سطح داخلی گنبد را کاشی معرق با رنگهای روشن سفید، طلائی، زرد، حنائی و قهوه ای پوشانده است .در میانه گنبد خورشید زرینی وجود دارد که انوار درخشانش را تا کرانه های گنبد پراکنده است.ار ویژگیهای این مسجد این است که بر خلاف اکثر مساجد ، این مسجد فاقد صحن است و گنبد آن نیز مناره ندارد .به همین دلیل برای تعبیه نور زیر گنبد ، معمار بنا یکی دیگر از مهارتهای چشمگیر خود را در تامین و تقسیم نور بکار برده است .دور تا دور ساقه گنبد و در بالی هشت طاقنمای زیبائی که گنبد را بر فراز چهار طاقی اصلی نگه میدارد ، شانزده جفت پنجره مشبک قرار دارد که فضاهای پر و خالی نقوش اسلیمی های در هم تنیده آن به دلیل دو پوش بودن ، نور مستقیم را شکسته و به آرامی به سطح داخلی گنبد باز می تاباند. ( همشهری ، مهر80، 4 ).

محراب نفیس مسجد ، با کاشی های معرق ، اثر محمد رضا استاد حسین بنا اصفهانی به سال 1208 هجری است . بلندای گنبد در داخل بنا تا زیر سقف ،32 متر است.

باستان شناسان خارجی در مورد عظمت معماری این مسجد گفته اند :
به سختی می توان این بنا را محصول دست بشر دانست .مسجد شیخ لطف الله- شاهکار معمار عصر صفوی

کاخ عالی قاپو :
این کاخ که در عهد صفویه ، دولتخانه مبارکه نقش جهان و قصر دولتخانه نام داشته است ، نمونه منحصر به فردی از معماری کاخهای عهد صفویه است که در اوایل قرن یازدهم هجری به امر شاه عباس اول ساخته شده است و شاه صفوی ، سفرا و شخصیتهای عالیقدر را در این کاخ به حضور می پذیرفته است.عالی قاپو دارای پنج طبقه ساختمان است که هر طبقه تزئینات مخصوص دارد و با آنکه بعد از دوره صفویه به تزئینات آن ، خرابیها وارد آمده است ، با وجود این هنوز شاهکارهائی از گچبریها و نقاشیهای عهد صفویه را در بر دارد .( هنرفر،72، 84 ).

معماران معروف دنیا تعریف زیادی از این کاخ نکرده اند ، بلکه آنرا گاهی به یک صندوق آجری تشبیه نموده اند.ذکر این نکته ضروری است که شاه عباس ساختمانهای با شکوه را همیشه شایسته جلال خداوند می دانست نه کاخ شخصی خویش . ( شفقی، آبان 80، 7 ).



در مرحله سوم معماری عمارت که سه تالار متصل به هم ساخته شده یک نوع پوشش تزئینی خاص به صورت مقرنس سازی همراه با گچبریهای نفیس به اشکال مختلف ساخته شده است که عملکرد آن علاوه بر سیمای تزئینی ، جلو گیری از انعکاس صوت بوده ؛ به ترتیبی که در این تالارها موسیقی با نوای خوشایندی به گوش برسد .اینجا که به سفره خانه شاه معروف بود با حضور نوازشگران محل پذیرائی از مهمانان به شمار می آمده است .عمارت عالی قاپو کاربریهای گوناگون داشته و ار آن برای پذیرائی و مراسم ورودیه مخصوص شاه به دولتخانه و دربار و همچنین استراخت و شنیدن موسیقی استفاده می شده است .ایوان بزرگ آن برای تماشای مراسم ملی و مذهبی ، بازی چوگان و مسابقات اسب سواری و تیر اندازی که در میدان برگزار میشد ، ساخته شده است .نقاشی ظریف و زیبا ، گچبری و صحنه های تخیلی مینیاتوری ، کاخ عالی قاپو را به صورت یک البوم آثار هنری و تزئینی در آورده است.استاد علی اکبر بنای اصفهانی ، معمار کاخ بعد از ساختن بخشی از آن وقفه ای در ساخت بنا کرد .می گویند علت این وقفه در ساختمان بنا این بود که عمارتهای قدیم به خاطر افت ساختمان ، در فواصل مختلف زمانی ساخته میشد تا از استحکام بیشتری بر خوردار باشد.گچبریها و نقاشی ها کار رضا عباسی و شاگردانش است . رنگ نقاشی ها از مخلوط کردن رنگهایگیاهی چون پوست انار ، گردو و رناس به درجات مختلف ، بدست می آمده است.

برخی از کارشناسان در مورد علت کوتاه بودن درگاهها ( ورودی اتاقها ) دو روایت را مطرح میکنند:
یکی اینکه افراد هنگام ورود نا خود آگاه حالت تعظیم داشته باشند و دوم این روایت که شاه عباس به شیخ بهائی گفته باید من و ما ، از بین برود و به این شعر موسوی اشاره شده است :نزدیک این جهان ما و منی است عاقبت این نردبان افتادنی استلاجرم هرکس که بالاتر نشست استخوانش سخت تر خواهد شکست ( همشهری، خردارد 75، 5 ).

کاخ عالی قاپو – شاهکار معماری عصر صفوی سر در بازار قیصریه :
سردر بازار قیصریه در ضلع شمالی میدان نقش جهان واقع گردیده است .در بالای سردر قیصریه تصویر شاه عباس در جنگ با ازبکان یا در شکارگاه و تصاویری از مردان و زنان اروپائی دیده میشود .در حال حاضر از نقاشی شاه عباس در شکارگاه با وجود رنگبافتگی آن به علت مجاورت با هوای آزاد و و فرسودگیهائی که در اثر باد و باران و عوامل دیگر جوی پدید آمده باز هم آثاری باقی مانده است ولی دو صحنه دیگر نقاشی سردر، تقریباً از بین رفته است .شاردن ، جهانگرد معروف فرانسوی بیش از ده سال از عمر خود را در اصفهان گذرانده و آنچه را به چشم دیده به رشته تحریر در آورده است .

وی شرح بازار بزرگ اصفهان را از سردر ورودی آن که بازار قیصریه نام دارد آغاز میکند و می نویسد بازار بزرگ اصفهان در شمال میدان واقع شده و سردری عالی با تزیینات آجرهای چینی (مقصود کاشیکاری است ) دارد، در دو طرف این سردر دو سکوی وسیع قرار دارد که با سنگ یشم و سماق مفروش شده و روی این سکوها ، جواهر فروشان و زرگران بساط خود را گسترده و انواع و اقسام زیور آلات و سکه های کمیاب را به فروش می رسانند.ساعت و ناقوس بزرگی هم در بالای سردر بازار نصب شده که در جنگ شاه عباس با پرتغالی ها در جزیره هرمز به دست ایرانیان افتاده و به پایتخت انتقال داده شده است .



شاردن میگوید :
این سردر را قیصریه می نامند از آن جهت که از روی یکی از بناهای شهر قیصریه ( قیساریا ) در آسیای صغیر یعنی ترکیه امروز ساخته اند.در سردر قیصریه هم اکنون دو پشت بغل کاشیکاری ( پشت بغل یا لچکی اصطلاح کاشیکاری است ) دیده میشود که سالم است و تیر اندازی را با سر انسان شبیه به مینیاتورهای عصر صفوی و تنه ببر یا شیر و دم اژدهائی نشان میدهد و این مجموعه تزئیناتی ، نمایش برج قوس است که مورخین مشرق زمین احداث شهر اصفهان را در این برج می دانسته اند ، عیناً صورت فلکی این برج را همانند نقش کاشیکاری سردر قیصریه به نمایش گذاشته اند


منبع: بر گرفته از سايت معماري نيوز www.memarinews.com
 

s1a2r3a4

عضو جدید
گنجینه معماری ورزنه

گنجینه معماری ورزنه

طراحی اقلیمی در معماری سنتی شهر ورزنه

( نمونه ی مطالعاتی مسجد جامع ورزنه )
هدف این مقاله بررسی تأثیر اقلیم بر معماری سنتی شهر ورزنه است. شهر ورزنه به دلیل واقع شدن در حاشیه ی کویر دارای آب و هوای گرم و خشک است. معماری این شهر به دلیل شرایط اقلیمی خاص حاکم بر این منطقه ، دارای ویژگی های منحصر به فرد خود است.
مسجد جامع ورزنه به عنوان نماد این شهر از نظر اقلیمی کاملا" سازگار با محیط خود طراحی شده است. با توجه به مطالعات انجام شده درباره ی این مسجد اطلاعات زیر حاصل شده است :
1. معمار با استفاده از فرم های همخوان با طبیعت سعی در ایجاد محیطی دلپذیر برای نمازگزار داشته است.
2. معمار با استفاده از مصالح بوم آورد علاوه بر کاهش هزینه ها ، در راستای محیط طبیعی حرکت کرده است.
3. معمار با استفاده از رنگ های روشن سعی در کاهش میزان دریافت انرژی خورشیدی در آب و هوای گرم و طاقت فرسای مناطق کویری دارد.
4. سلسله مراتب در مسجد به صورت فضاهای باز ، نیمه باز و بسته در نظر گرفته شده که علاوه بر ایجاد دیدهای مختلف ، در فصول مختلف سال مورد استفاده می باشند و این خود یک راهکار اقلیمی است.
این تحقیق به روش اسنادی ، کتابخانه ای به بررسی منابع و جمع آوری اطلاعات پرداخته و به صورت توصیفی و تحلیلی نتایج مربوطه را مورد ارزیابی قرار داده است.
مقدمه
بخش های عمده ای از کشور ایران در کمربند خشک جهان واقع شده اند. این مناطق که همواره با محدودیت آب و پوشش گیاهی روبه رویند ، در عین حال در بردارنده ی بسیاری از سکونت گاه های کهن و مهم شهری و روستایی به شمار می آیند. ابنیه سنتی ایران ضمن پاسخگویی به نیازهای اقلیمی در هر ناحیه ، رابطه ی مستقیمی با فرهنگ ، سنت و مذهب هر منطقه داشتند. معماران سنتی همان گونه که به شکوه و عظمت بنا توجه داشتند سعی می کردند بناهایشان از نظر اقتصادی نیز به صرفه باشند.در جهت ایجاد محیطی پایدار و مناسب ، معماران سنتی ایران به روش هایی روی آوردند که نه تنها ضایعه ای را به محیط تحمیل نمی کند ، بلکه سعی در ارتقای کیفیت محیطی دارد.عدم دسترسی به منابع سرشار و ارزان انرژی در گذشته باعث می شد تا معماران از تمام امکانات موجود در جهت خلق آسایش استفاده کنند.بر عکس معماری مصرفی امروز که برای تأمین آسایش به شدت به انرژی های فسیلی وابسته است. انرژی های فسیلی علاوه بر آلودگی محیط زیست هزینه ی هنگفتی را بر جامعه تحمیل کرده اند.امروزه عنوان طراحی اقلیمی از حرفه ی ساختمان سازی فراتر رفته و مورد توجه عام قرار گرفته است. مطلب مهم جهت درک ارزش معماری هر عصر و هر منطقه ای ، دانستن چگونگی مطابقت ساختمان با اقلیم خاص آن منطقه است.چگونه ساختمان از آفتاب و نسیم و فضای سبز استفاده می برد و چگونه معمار یک اقلیم آب و هوایی کوچک می آفریند. طراحی اقلیمی روشی است برای کاهش همه جانبه هزینه ی انرژی یک ساختمان.در تمام آب و هوا ها ، ساختمان هایی که بر طبق اصول طراحی اقلیمی ساخته شده اند ، ضرورت گرمایش و سرمایش مکانیکی را کاهش می دهند و در عوض از انرژی طبیعی موجود در اطراف ساختمان استفاده می کنند.مبالغی که در دراز مدت صرفه جوئی می گردد ، موجب می شود که اجرای تکنیک های طراحی اقلیمی بهترین نوع سرمایه گذاری برای مالکین ساختمان ها باشد خیلی از این روش ها اصلا" هزینه ای ندارد و تنها مستلزم علم و آگاهی راجع به طراحی اقلیمی با توجه به جریان های طبیعی انرژی است که ساختمان ها دارای آسایش بهتری هستند و این ساختمان ها نه تنها در برابر عوامل نامساعد جوی عملکرد خوبی دارند ، بلکه یک محیط زندگی انسانی سالم و زیبا نیز فراهم می کنند. ( واتسون ، 1384 )
با توجه به اینکه بخش های وسیعی از کشور ایران را مناطق با اقلیم گرم و خشک تشکیل می دهد و معماری سنتی این مناطق همواره در راستای طبیعت حرکت می کرده نه در خلاف آن ، با بررسی و تحلیل اصول به کار رفته در معماری سنتی و به روز کردن این روش ها می توان با خلق ایده های جدید در طراحی اقلیمی برای ساختمان های جدید بهره ی فراوان جست.در این مقاله نخست به معرفی شهر ورزنه و بافت سنتی آن می پردازیم. سپس به عنوان یک نمومنه مطالعاتی ، به تحلیل اقلیمی مسجد جامع ورزنه خواهیم پرداخت.
معرفی شهر ورزنه
شهر ورزنه در 110 کیلومتری جنوب شرقی اصفهان واقع شده است و نزدیکترین شهر و ساده ترین راه دسترسی به تالاب گاوخونی به شمار می آید. این شهر با جمعیتی حدود 10000 نفر و مساحت 2300 کیلومتر مربع در مرکز بخش بن رود قرار گرفته است. ( نجاری ، 1382 ) .این شهر کویری دارای هوای گرم و طاقت فرسا در تابستان و هوای سرد در زمستان می باشد. به دلیل کمی رطوبت در این شهر اختلاف درجه حرارت در روز و شب بسیار زیاد است و به دلیل کمی بارندگی ، پوشش گیاهی نیز بسیار ناچیز است.در این شهر بادهای توأم با گردو غبار نیز بسیار دیده می شود که این بادهای نامطلوب در جهت گیری ساختمان نقش عمده ای دارند.بافت سنتی شهر برای مقابله با باد نامطلوب بسیار متراکم است و تمام فضاهای شهری محصورند. کوچه های باریک و پیچ در پیچ نیز دلیل اقلیمی دارند. این کوچه ها حرکت بادهای نامطلوب را در خود غیر ممکن کرده اند. هم چنین بسیاری از کوچه های طاق دار یا ساباط در مقابل تابش آفتاب محافظند. کوچه های باریک با دیوارهای بلند که در یک خط شکسته ادامه پیدا می کنند با سایه اندازی بر روی معابر خود یک راهکار اقلیمی به حساب می آیند. ( توسلی ، 1373 )

معرفی مسجد جامع ورزنه
بر اساس آمار به دست آمده از بنای اولیه ، مسجد بر روی بقایای یک آتشکده بوده است که تاریخ آن به زمان ساسانیان بر می گردد. اما معماری مسجد جامع به صورت کنونی آن ، به زمان تیموریان بر می گردد. البته در دوره های بعد تعمیراتی در آن صورت گرفته است. بر اساس کتیبه ی سر در، این مسجد توسط محمود بن مظفر ورزنه ای ، ملقب به عماد ساخته شده است. نقشه ی بنای مسجد به صورت دو ایوانه ، دارای سر در ، هشتی بزرگ گنبد دار ، ایوان های شمالی و جنوبی ، رواق های آجری اطراف صحن و شبستان های شرقی و غربی است. گنبد خانه ی مسجد با گنبد دو پوسته ی آن به عنوان شاخص ترین بخش مسجد دارای یک محراب کاشی کاری و منبر است و در دو سوی آن شبستان های شرقی و غربی مسجد با پوشش طاقی که در انتهای خود محرابی دارند ، قرار گرفته است.
سر در ورودی ، به هشتی گنبد دار نسبتا" بزرگی منتهی می شود که ضلع شمالی آن با سطح مشبکی پوشیده شده است. پوشش گنبدی این هشتی ، از کاربندی های متقاطعی که ستاره ی هشت پری را تشکیل می دهد ، درست شده است.گنبد ، روی نقاط این ستاره ی هشت پر قرار دارد و فیلپوش ها ادامه ی همین کاربندی های متقاطع و بنابراین بلند و نوک تیز هستند. این هشتی ، از طریق دهلیزهایی به صحن و شبستان های مسجد و از طریق درگاهی به ایوان شمالی راه دارد. به غیر از سر در اصلی ، این مسجد در اضلاع شرقی و غربی نیز ورودی های دیگری دارد. مناره ی جلو مسجد در حدود 20 متر ارتفاع دارد که در داخل این مناره ی آجری راه پله ای به صورت مارپیچ ساخته شده است. ( نجاری ، 1382 )

وضعیت فعلی مسجد
مسجد بر اثر گذشت زمان دست خوش تغییرات نابخردانه ای بوده است. نظیر این که حوض وسط حیاط حذف شده است. در گذشته با عبور باد بر روی حوض در فصل گرم تابستان از گرمی هوا کاسته شده و بر رطوبت هوا افزوده می شده که متأسفانه با حذف این حوض ، این خرد اقلیم از بین رفته است. هم چنین رواق شرقی حیاط که سقف مرتفعی دارد هم اکنون با پنجره های فلزی پوشیده شده است. این فضا در گذشته در فصل تابستان مورد استفاده بوده است. جریان هوا در فضای نیمه باز رواق، فضای مناسبی را برای نمازگزار فراهم می کرده ، اما با این کار علاوه بر ، بر هم زدن هارمونی حیاط ، این فضا به شبستان شرقی متصل شده تا بتوان در فصل زمستان نیز از آن استفاده کرد. اما برای گرم کردن این فضای مرتفع ناگزیر باید انرژی زیادی را مصرف کرد.
 

s1a2r3a4

عضو جدید
راهکارهای اندیشیده شده در مسجد جامع ورزنه برای مقابله با شرایط نا مساعد جوی
1. درون گرائی و حیاط مرکزی در مسجد
صحن مسجد به صورت مربع است که در شمال و جنوب با ایوان و در غرب و شرق با رواق های ساده ی آجری محدود شده است. بین این دو ایوان شمالی و جنوبی ، حیاطی به ابعاد 11× 11 متر وجود دارد. با توجه به وجود صحراهای شن در نزدیکی شهر ورزنه و وجود بادهایی که این شن ها را به سطح شهر پراکنده می کنند ، طراحی حیاط مرکزی به عنوان یک فضای محصور شده ، یک راهکار اقلیمی است تا شرایط آسایش را برای نمازگزاران فراهم کند. به جز ورودی مسجد هیچ گشودگی دیگری به خارج باز نمی شود و تمام گشودگی ها به حیاط که یک فضای کنترل شده است ، باز می شود تا بتوانند نور و هوای کافی دریافت کنند.

2. تحلیل گنبد خانه و ایوان جنوبی مسجد از نظر اقلیمی
گنبد خانه ی مسجد ، فضای مربعی به ابعاد 7 ×7 متر است که با گنبدی دو پوش مسقف شده است. سطوح گنبد خانه با کاشی کاری معرق ، طاق نماها و محراب کاشی کاری تزئین و نماسازی شده است. در بخش گنبد خانه ما شاهد افزایش ارتفاع هستیم. این بخش از مسجد به عنوان مهم ترین بخش آن ، در تابستان مورد استفاده است. هوای گرم به دلیل سبکی به سمت بالا حرکت کرده و هوای سرد جایگزین آن می شود. به این پدیده اثر دودکش می گویند.
طراحی گنبد به صورت دو پوسته خود یک راهکار اقلیمی است. گنبد بیرونی با دریافت انرژی خورشید مانع از رسیدن نور و حرارت به گنبد داخلی می شود و هم چنین هوای بین دو گنبد به عنوان عایق حرارتی عمل کرده و در نتیجه گنبد درونی از گرما محافظت شده تر است. جذب کمتر گرما توسط گنبد زیرین سبب می شود که گرمای کمتری به داخل محیط انتقال یابد. در نتیجه درجه حرارت محیط داخل گنبد خانه کاهش می یابد. بدنه ی ایوان جنوبی که به این گنبد خانه ختم می شود، با گچ سفید پوشیده شده که در یافت گرما را به حداقل رسانده و در کاهش درجه حرارت فضای داخلی که آن خود نیز با گچ سفید پوشیده شده است نقش مؤثری را ایفا می کند.ایوان از لحاظ میزان نور ، حرارت ، تهویه ، دید ، منظر در یک حالت بینابینی قرار گرفته است و یک سلسله مراتب حرکتی را از فضای باز حیاط به نیم باز ایوان به فضای بسنه ی گنبد خانه به دنبال می آورد.
3. رواق های شرقی و غربی
رواق شرقی و غربی به عنوان یک فضای نیمه باز در مسجد عمل کرده که از طرفی با حیاط که محیط کنترل شده ی اقلیمی است در ارتباط است. و از نور و دید مناسب بهره مند است. این رواق فضای مناسبی برای نماز در تابستان است ، چون به راحتی هوا در این ناحیه جریان دارد و تهویه به راحتی صورت می پذیرد. ارتفاع زیاد این دو ایوان ستون دار و استفاده از سقف های منحنی در جهت کاهش گرما در فصل تابستان نقش مؤثری را ایفا می کند.

4. استفاده از مصالح بوم آورد
حفظ خنکی در تابستان و حفظ گرما در زمستان در شرایط مشقت بار کویری اصل بسیار مهمی است. خشت و آجر به عنوان مصالح رایج مردم کویر است که علاوه بر هم خواتی با طبیعت ، از نظر اقتصادی نیز مقرون به صرفه است. خشت و آجر ظرفیت حرارتی بالائی دارند. دیوارهای مسجد بسیار ضخیم اند و مانند خازن حرارتی عمل می کند.

این حجم عظیم مصالح بنایی به دو دلیل به کار می رفته است :
الف ) دیوار به اندازه ی کافی قوی باشد تا بتواند وزن طاق ها و سقف ها را تحمل کند.
ب ) دیوارهای ضخیم خشتی در طول روز که هوا بسیار گرم است ، گرما را در خود ذخیره کرده و از ورود گرما به داخا محیط جلوگیری می کند. در شب هنگام با سرد شدن هوا ، دیوار شروع به انتقال گرما به داخل محیط می کند و باعث تعدیل دما در بنا می شود.
دلیل دیگر استفاده از خشت و آجر در معماری کویری ، کمبود چوب و سنگ است. البته خشت و آجر در مقابل رطوبت ، ضعیف عمل کرده بنابراین معماران پایه های دیوار را با سنگ که از مقاومت بیشتری برخوردار است می پوشانند. ( قبادبان ، 1373)

5. استفاده از طاق و گنبد به جای سقف های مسطح در مسجد
سقف های مسطح به دلیل تابش عمودی آفتاب بیشترین میزان دریافت گرما را در فصل تابستان دارند. پس برای کاهش دریافت گرما معمار سقف های منحنی ( طاق و گنبد ) را اجرا کرده است.این سقف ها نسبت به تابش آفتاب حالت مایل دارند ، در نتیجه گرمای کمتری را در فصل تابستان دریافت می کنند. هم چنین باد از روی سطوح منحنی راحت تر حرکت می کند. سطوح گنبدی چون نسبت به سطح صاف سطح بیشتری دارد ، تبادلات حرارتی آن با باد بیشتر است و با وزش باد خنک تر می شوند. ( قبادیان ، 1373 )

6. رنگ در مسجد
یکی دیگر از جلوه های بناهای کویری ، هماهنگی رنگ زمین و محیط اطراف با حجم ساختمان می باشد رنگ غالب مسجد به رنگ آجر است که علاوه بر هم خوانی با طبیعت ، باعث کاهش دریافت گرما در تابستان می شود. هم چنین بخش های وسیعی از گنبد خانه ، ایوان شمالی و جنوبی ، هشتی گنبد دار ، شبستان زمستانی با گچ سفید پوشیده شده اند که رنگ سفید خود دریافت گرما را به حداقل رسانده و در کاهش درجه حرارت فضای داخل نقش مؤثری ایفا می کنند. هم چنین استفاده از کاشی های رنگارنگ علاوه بر جنبه های زیبایی در کاهش حرارت محیط مؤثرند.


7. گشودگی های مسجد
ابعاد و محل قرارگیری گشودگی ها به شدت تحت تأثیر اقلیم هر منطقه ، فرهنگ مردم و نوع مصالح در دسترس می باشد. گشودگی ها علاوه بر تأمین دید و نور لازم برای فضاها عمل تهویه را نیز انجام می دهند. تمامی پنجره های مسجد در محیط کنترل شده ی حیاط باز می شوند.
در ایوان جنوبی مسجد گشودگی هایی تعبیه شده که چون در عمق ایوان واقع شده اند علاوه بر اینکه از ورود نور مستقیم به فضای گنبد خانه جلوگیری می کند ، به عنوان منفذ خروجی هوای گرمی عمل می کند که در گنبد خانه صعود کرده است.
نتیجه گیری
شهر ورزنه به عنوان یک شهری که در حاشیه ی کویری قرار گرفته است ، دارای ویژگی های محیطی و اقلیمی ، خاص خود بوده و متناسب با شرایط محیطی ما شاهد گونه ی خاص معماری در این شهر می باشیم.
بناهای سنتی این شهر با توجه به هویت و ویژگی های فرهنگی ، اجتماعی ، مذهبی قابل تمایزند و همواره در راستای اقلیم حرکت می کنند.
مسجد جامع ورزنه به عنوان یکی از بناهای کهن این شهر ، نه تنها بدون آلودگی کار می کند ، بلکه سلامت و آسایش را برای نمازگزاران فراهم کرده است.
در ساخت و ساز کنونی از اصول به کار رفته در معماری سنتی شهر ورزنه ، نمی توان به عنوان الگو و مدی یگانه تقلید کرد و سعی در تکرار آن داشت. بلکه کالبد به جای مانده از گذشته می تواند به عنوان تفسیر زمانی و مکانی اصول مورد نظر مطرح شده و با تحلیل و بررسی این بنا ها می توان به ایده پردازی و خلق روش های نوین در راستای طراحی همساز با اقلیم در عصر حاضر پرداخت.

پی نوشت
شهر ورزنه را سفید ترین شهر ایران می نامند ، چرا که اولین چیزی که در این شهر جلب توجه می کند زنان چادر سفیدی هستند که در سطح شهر دیده می شوند. برخی معتقدند پوشش چادر سفید به خاطر مقابله با گرمای شدید تابستانی در این نقطه ی کویری است و عده ای هم معتقدند چون ورزنه در گذشته دیار زرتشتیان بوده این رسم از رسومات آن ها می باشد. شهر ورزنه از لحاظ تاریخچه ی پیدایش آثار باستانی گنجینه ای بس غنی دارد.
پل قدیمی ورزنه ، مسجد جامع ، رباط شاه عباسی ، کاروان سرا ، بادگیرهای قدیمی، آب انبارهای متعدد ،برج ها و کبوتر خانه ها و قلعه ها و اثاری از آسیاب های آبی ، اما زاده شاه زین العابدین از جمله ابنبه تاریخی این شهر محسوب می شوند.
این شهر از نظر گردشگری طبیعی هم جایگاه ویژه ای دارد . تالاب گاو خونی یکی از 19 تالاب بین المللی ایران در مجاورت این شهر قرار دارد. کوه سیاه در شمال تالاب و تپه های شنی واقع در غرب تالاب که در زیر این تپه ها شهر سبا مدفون شده است و مکان مناسبی برای انجام تفریحات کویر است. و از نقاط دیگر گردشگری طبیعی می باشد.
از لحاظ زبان شناسی ، گویش مردم ورزنه و روستاهای اطراف ، آن شاخه ای از زبان پهلوی ساسانی و پارسیک جنوبی است. عده ای از مردم ورزنه نیز بر این باورند که زبان آن ریشه در زرتشتی دارد ، چرا که بسیاری از واژه های متداول قدیمی که در این زبان به کار می روند در اوستا نیز وجود دارد. ( نجاری ، 1382 )

سایت ورزنه .1389. قابل دسترس در :
http://www.varzaneh.com
 

sanaz_panel

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
منار جنبان

منار جنبان



در سر راه اصفهان به نجف آباد قریه ای است كه آن را كارلادان می گویند.امروز این روستا جزئی از شهر اصفهان به شمار می رود.در این قریه بنائی وجود دارد كه مزار یكی از صلحا و زهّاد مشهور قرن هشتم هجری به نام عمو عبدالله كارلادانی است.


تاریخی كه بر فراز سنگ عمو عبدالله نوشته شده و سال 716 هجری را نشان می دهد مبین این نكته است كه این عارف بزرگ در زمان سلطان (محمد خدابنده) ایلخان مسلمان می زیسته است ایوان منارجنبان یكی از آثار تك ایوانی دوران ایلخانی است اما برخی از محققین عقیده دارند كه مناره ها بعداً به ایوان مزبور افزوده شده است.

چیزی که این بنای کوچک را که عرضش نه متر و طول هر مناره‌اش هفده متر است را معروف کرده‌است تکان خوردن آن است.یعنی با تکان دادن یکی از مناره ها مناره دیگر و کل ساختمان نیز تکان می خورد. ایوان بنا به سبک مغول ساخته شده است ولی شکل مناره ها نشان می‌دهد که آنها را اواخر دوره صفویه به ایوان اضافه کرده اند. دلیل حرکت این بنا تا مدت‌ها برای دانشمندان سوال بوده ‌است. بسیاری هنوز هم می گویند هیچ دلیل منطقی ای برای این حرکت وجود ندارد اما چیزی که مهم است،این است که منارجنبان در دنیا تنها بنایی نیست که این طوری حرکت می کند.

در عراق و عربستان هم چنین بناهایی یافت می شود.به هر حال منطقی ترین علتی که برای تکان خوردن مناره ها می تواند وجود داشته باشد،پدیده فیزیکی تشدید یا دوپلر است. چون مناره‌ها سبک و کاملاً مشابه هستند،تکان خوردن یکی روی دیگری اثر می گذارد. بسیاری از معماران و مهندسان درباره جنبش مناره ها به اظهار نظر فنی و مهندسی پرداخته اند اما برخی نیز می گویند هیچ دلیل منطقی برای تحرك مناره ها ارائه نشده است.جهانگردانی كه به نقاط مختلف دنیا سفر كرده اند در مشاهدات خود مناره هائی را معرفی كرده اند كه در نقاط دیگر جهان همین خصوصیت را داشته اند. اما قدر مسلم اینكه منارجنبان اصفهان وجه تمایزی با سایر مناره های متحرك دارد و آن این است كه گذشته از حركت مناره ها سایر قسمت های بنا نیز حركت می كند.ارتفاع ایوان مقبره عمو عبدالله از سطح زمین بقعه 10 متر و ارتفاع هریك از دو مناره 7/5 متر است. در این ایوان مزار عمو عبدالله قرار دارد و راه صعود به بام و مناره ها نیز به وسیله درگاه كوچكی است كه با پلكانی مارپیچ به بام مربوط می شود.

موقعیت
: در گذشته منارجنبان از شهر جدا و در دهکده ای به نام «کارلادان» قرار داشت. ولی امروزه این بنا جزو اصفهان است و در محله ی کارلادان که امروزه به خاطر وجود منارجنبان به محله ی منارجنبان مشهور شده قرار دارد. این ساختمان با کاشی‌های لاجوردی رنگ به شکل ستاره چهارپر و اشکال دیگری به شکل کثیرالاضلاع فیروزه‌ای رنگ زینت یافته است.

ویژگی‌های بنا
: شهرت این بنای کوچک با پهنای نه متری و بلندای هفده متری هر مناره‌اش به سبب تکان خوردن منارهای آن است. با تکان دادن یکی از مناره‌ها مناره دیگر و کل ساختمان نیز تکان می‌خورد. ایوان بنا به سبک مغول ساخته شده‌است. ولی شکل مناره‌ها نشان می‌دهد که آنها را اواخر دوره صفویه به ایوان اضافه کرده‌اند. تکان خوردن مناره‌های این بنا تا مدت‌ها برای دانشمندان پرسش برانگیز بود. معماری اسرار آمیز این بنا برای بسیاری هنوز هم در هاله ابهام باقی مانده است. منطقی‌ترین علتی که برای تکان خوردن مناره‌ها وجود دارد، پدیده فیزیکی تشدید یا پدیده دوپلر است. چون مناره‌ها سبک معماری مشابهی دارند، تکان خوردن یکی روی دیگری اثر می‌گذارد. ایوان منارجنبان یکی از نمونه‌های سازه‌های سبک مغولی ایران است و از آن دوره کاشیکاریهایی هم دارد. مناره‌ها بعداً و در تاریخی که درست معلوم نیست و احتمالاً در پایان روزگار صفوی به ایوان مزبور اضافه شده و با حرکت دادن یکی از آنها، دیگری نیز حرکت می‌کند. اما نکته جالب در این بنای تاریخی آن است که با حرکت دادن یک مناره، نه تنها مناره دیگر به حرکت در می‌آید، بلکه تمامی این ساختمان به لرزه درمی‌آید.

راز منارجنبان
: حمید شاهین پور،سرپرست كمیته پژوهشی انجمن فناوری های بومی ایران كه به اختلالات اخیر در نوسانات دو منار اصفهان پی برد تصمیم گرفت علت ارتعاشات بنا را با فرمول های دینامیكی پیدا كند. پژوهش شاهین پور با تمام فرمول های پیچیده و آزمایشگاهی اش تنها در پی رسیدن به این نتیجه است.«هنگامی كه دو نخ مشابه را به طول مساوی و انتهای نخ ها به یك نخ افقی ببندید دو آونگ كاملا مشابه حاصل می شود.اگر یكی از وزنه های به نوسان در آید یكی دیگر از وزنه ها هم شروع به نوسان می كند. اگر یكی از نخها بلندتر شود در صورت نوسان یكی،وزنه دیگر دچار نوسان نمی شود.حال اگر وزن یكی با دیگری متفاوت باشد باز هم نوسان یكی منجر به اختلال در نوسان دیگری می شود.بنابر این می توان ارتعاش یك مناره به مناره های بعدی هم منتقل شود.» پیش از شاهین پور افرادی دیگری هم درباره منار جنبان كار كرده اند اما تا كنون كسی،كار آزمایشگاهی روی این بنا انجام نداده اند. در كشورهای عراق و عربستان هم منار جنبان های زیادی وجود دارد.شاهین پور تمام منارجنبان های ساخته شده در دنیا را متعلق به فرهنگ ایرانی اسلامی می داند. جالب است بدانید منار جنبان های دنیا در یك دوره زمانی سی ساله دوره تیموریان ساخته شده اند.

عمو عبدالله کارلادانی یا عمو عبدالله سقلابی: از پارسایان قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری قمری است که در عمارت منارجنبان واقع در محله کارلادان شهر اصفهان آرمیده‌است. بر سنگ مزار وی چنین نوشته شده‌است: «هذا قبر الشیخ الزاهد البارع المتورع السعید المتقی عمو عبداﷲ بن محمد بن محمود سقلابی رحمةاﷲ علیه و توفی فی السابع عشرة من شهر ذیحجة سنة ست عشرة و سبعمائة.» بنابر آنچه بر سنگ مزار وی نوشته شده، وفات او در تاریخ هفدهم ذی الحجه سال هفتصد و شانزده هجری قمری بوده‌است. شایان ذکر است که اهالی محل کارلادان معتقدند که حرکت مناره‌های عمارت منارجنبان، کرامت عمو عبدالله کارلادانی است. این مطلب در لغت نامه دهخدا نیز اشاره شده‌است. علامه دهخدا می‌نویسد: «متولی قبر مرحوم عمو عبدالله که در زیر طاق منارجنبان مدفونست گفت: «از کرامت صاحب این قبر است.» گفتم ممکن است کرامتی کند که یک مرتبه هم حرکت نکند.» متولی قبر عمو عبداﷲ که در عبارت علامه دهخدا اشاره شده‌است، سید جمال الدین عالم کارلادانی است.





















منبع :سایت کلبه ی هنر
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

dina arian

عضو جدید
کاربر ممتاز
شاهکار معماری اصفهان در خطر نابودی...

شاهکار معماری اصفهان در خطر نابودی...

مجاورت بنای تاریخی ارزشمند ایلخانی با یک معدن سنگ در پیربکران اصفهان، این بنا را در معرض خطر جدی قرار داده است.
مقبره پير بکران در حدود سي كيلومتري جنوب اصفهان و در قريه ي پير بكران، یکی از شاهکار های نادر معماری و هنری در عصر ایلخانی است. این مجموعه جزو مهمترین آثار تاریخی کشور و در عین حال ناشناخته ترین آنها در استان اصفهان است که می تواند از بهترین پتانسیل های گردشگری این استان باشد.
این مجموعه که از معدود آثار معماری مزین با سنگ و گچ است، دارای محرابی است که از بهترین محراب های منقوش در دوره اسلامی به شمار می رود.
اما مجاورت این اثر تاریخی با یک معدن سنگ سبب شده این بنای 700 ساله را در معرض آسیب های ناشی از انفجار در این معدن قرار داده است.
از سوی دیگر این اثر تاریخی نادر هنوز به طور کامل مرمت نشده است و در میان خانه های روستایی متروکه ای قرار گرفته است که نم گرفتگی آن ها این بنا را بیش از پیش تهدید می کند. ترک خوردگی دیوارها، فروریختن کاشی ها و از بین رفتن نقوش این بنا در اثر شدت انفجار در معدن نزدیک آن، لزوم توجه بیشتر مسئولین میراث فرهنگی کشور را نشان می دهد. عکس های عکاس فرارو، نماهایی از بیرون و داخل این شاهکار معماری در معرض نابودی را نشان می دهد.




























































 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

dina arian

عضو جدید
کاربر ممتاز
بازار اصفهان از نگاه دوربین یک توریست خارجی!!!!!!!!!!

بازار اصفهان از نگاه دوربین یک توریست خارجی!!!!!!!!!!

بازار اصفهان، یکی از قدیمی ترین و بزرگترین بازار در شرق میانه است. جایی که می شود زرگران، مسگران و صنعتگران را در محل کار تماشا کرد و در تمام روز از طریق مغازه ها که به فروش ظروف مسی و برنزی دست ساز، انواع و اقسام زیورآلات و جواهرآلات، فرش، ظروف عتیقه، ادویه جات، ترشی جات، میوه خشک، ریسمان، پارچه و بسیاری کالاهای دیگر هستند را در یک مجموعه تاریخی شاهد بود ...


[h=2][/h]






















































































































 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

M I N A

دستیار مدیر مهندسی معماری
کاربر ممتاز
تالار اشرف - آثار تاریخی اصفهان

تالار اشرف - آثار تاریخی اصفهان

آثار تاریخی اصفهان – تالار اشرف



تالار اشرف یکی از بناهای تاریخی اصفهان است که در دوره صفوی سکونت‌گاه پادشاه، و حرم سلطنتی بود و در دوران قاجار، خانه صارم‌الدوله (فرمانده نظامیان اصفهان) شد و سپس به انبار علوفه و اقامت‌گاه سربازان روسی تبدیل شد و روزگاری به اداره صحیه و سجل احوال، اداره معارف، اداره فرهنگ و هنر، اداره آموزش و پرورش، و اداره تشریفات استانداری تغییر کاربری داد.
تالار اشرف که در زمان شاه عباس دوم صفوی ساخته شد و در دوره شاه سلیمان کامل شد، در محدوده تاریخی دولتخانه صفوی و در نزدیکی رکیب‌خانه، تالار تیموری، توحیدخانه و کاخ چهلستون قرار داشت و اکنون در غرب خیابان استانداری و در محدوده باغ استانداری اصفهان واقع است.
این بنا به طور کامل با چوب بست ساخته شده بام آن مسطح بر پایه های بلند ضخیم پوشیده از طلا نهاده شده است.

این جاذبه گردشگری از نوع بناهای تاریخی و در شهرستان اصفهان بخش اصفهان واقع می باشد. دارای قدمت صفویان، و در آدرس اصفهان – خیابان باغ گلدسته – استانداری استان اصفهان واقع می باشد.
عمارتی زیبا که به نام تالار اشراف نامیده می شود،باقیمانده کاخ های عصر صفوی است. که ساخت آن در زمان شاه‌عباس دوم آغاز و در زمان سلطنت شاه سلیمان تکمیل شده‌است، نام این عمارت این شبهه را بوجود آورده است که ساخت این بنا را به اشرف افغان نسبت دهند، اما مطالعات محققین و پژوهشگران نشان می‌دهد که این کاخ صفوی در محدوده دولتخانه، در کنار قصرهای دیگری همچون کاخ هشت بهشت، کاخ پشت مطبخ، رکیب‌خانه و تالار تیموری مجموعه‌ای از کاخ‌های پرشکوه آن روزگار را تشکیل می‌داده‌اند. سیاحانی که در عهد صفوی و پس از آن از این بنا دیدن کرده‌اند، تالار اشرف را بنایی نفیس، شکوهمند و زیبا توصیف نموده‌اند.

آثار تاریخی اصفهان – تالار اشرف



این عمارت مشتمل بر سه قسمت و رو به طرف جنوب ساخته شده و تالار اصلی به ابعاد ۲۴*۱۴ متر و با ارتفاع ۱۱ متر دارای سقف های ضربی و نقوش طلایی و گچبریها و گل و بوته های لاجورد و زیبا است .در چهار طرف بالا چهار شاه نشین و بالاخانه های کوچک به اطراف دارد.



این بنا مجموعه‌ای از اطاق‌ها و تالارهای مزین به طلاکاری بوده‌است که به منظور سکونت پادشاه و حرم سلطنتی از آن استفاده می‌شده‌است ودرحال حاضرازاین بنا تالار مرکزی و یکی از اطاق‌های بزرگ آن برجای مانده‌است. اطاق و تالار اصلی بسیار مجلل است و گچ‌بری‌های برجسته لاجوردی و طلاکاری دارد. طاق‌های بلند و پوشیده از مقرنس زیبا با صفحات گچ‌بری و طلاکاری تزئین شده‌است. این مقرنسهای رنگین و زیبا در هیچ یک از بناهای دوره صفوی نظیر ندارد. ترنج تالار مرکزی از طلای خالص بسیار جلب توجه می‌کند.این عمارت در و پنجره های نفیسی داشته که متاسفانه از بین رفته بود ولی در مرمتهای صورت گرفته ،به شکل گذشته خود مرمت شده است.



در مقابل این بنا حوضی مستطیل شکل وجود دارد که در چهار طرف آن چهار باغچه مشجر قرار گرفته‌است. در شمال غربی عمارت زمین مسطح وسیعی است که باقیمانده عمارت صدریه و متصل به باغ چهلستون می‌باشد.


آثار تاریخی اصفهان – تالار اشرف


این کاخ در طول تاریخ خود خرابی بسیار دید.در اوایل جنگ جهانی اول (۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸ میلادی) این تالار به انبار علوفه بدل شد و سپس واحدهای نظامی روسی در آن مستقر شده اما در سالهای اخیر به طرز پسندیده ای مرمت شده است .در اواخر دوره قاجار،مرمت هایی در آن صورت گرفت و پس از این تعمیرات بنای مذکور به اداره معارف وقت اختصاص یافت.بعد از دوران قاجار تعمیرات بیشتری در عمارت بعمل آمد و نقاشی هایی که از زیر گچ خارج شده بودند به وسیله استاد کاران و نقاشان برجسته و هنر مند اصفهان ترمیم شدند.
منابع: پرتال اصفهان و تبیان
تهیه کننده : پارسه کد
 

M I N A

دستیار مدیر مهندسی معماری
کاربر ممتاز
موزه‌ای در دل کویر لوت

موزه‌ای در دل کویر لوت

می‌گویند، زمان احداثش به دو تا پنج هزار سال قبل از اسلام باز می‌گردد. با این وجود، به آن «موزه‌ی معماری - روستایی کویری ایران» می‌گویند، آن‌قدر که خشت و گل و کاهگل‌اش را در ساخت ابنیه‌اش، با ظرافت و زیبائی به کار برده‌اند.

روستای «قارنه» در فاصله‌ی 45 متری شرق شهر اصفهان و در بخش جرقویه‌ی سفلی با آب و هوای خنک‌تر و مرطوب‌تر از روستاهای مجاور خود قرار دارد.
اگرچه هنوز درباره‌ی پیشینه‌ی تاریخی این روستا پژوهشی منسجم و دقیق صورت نگرفته است، اما با توجه به گورستان کهنسال قرار گرفته در مجاورت آتشکده‌ای که بر فراز کوه است و برخی از دیگر شواهد معماری و باستان‌شناسی، قدمت‌اش را می‌توان بین دو تا پنج هزار سال قبل از اسلام برآورد کرد.
هسته‌ی مرکزی روستا که چند عمارت خان‌نشین‌، منازل روستایی و رعیتی،‌ کوچه‌ها‌، گذرها‌، ساباط‌های متعدد، مسجدی شبستانی و بدون تزئین و حمامی کوچک اما کامل و خوش‌ترکیب و حسینیه‌ای که توسط بارویی بلند و برج‌هایی چهار گوش و سه طبقه احاطه شده، این گمان را به باوری دلنشین تبدیل می‌کند که این روستا در صورت رسیدگی، آینده‌ای زیباتر از گذشته‌اش را می‌تواند در پیش داشته باشد.

برج و باروی روستا از جنس خشت و گل و پوشش کاهگل است و در بخش‌هایی از پی‌ها از لاچینی سنگی برای استحکام بیشتر آن استفاده شده است، دیواره کنگره‌دار قلعه در بخش خان‌نشین مرتفع‌تر از منازل روستایی همجوار است و این ایده را به ذهن متبادر می‌کند که توجه بیشتری از نظر امنیت در برابر هجوم راهزنان و سارقان به آن می‌شده است، حتا در ساخت دیواره و برای سبک‌سازی کاهش بار در بالادست از تکنیک‌های کمیاب و هنرمندانه‌ای در کار با خشت و گل استفاده شده است. آب انبار بزرگ این روستا که بیشتر شبیه یک دریاچه‌ی فصلی است در زمان قدیم در طول سال پر آب بوده است، آبی که از طریق سیلاب‌ها و قنات‌ها تامین می‌شده است.

روستای «قارنه» به عنوان یکی از روستاهای خان‌نشین در برگیرنده‌ی چند سرای اربابی با تزئینات بسیار پرکار نقاشی دیواری، ‌تزئینات مقرنس،‌ کاشی کاری هفت رنگ ، تزئینات در و پنجره‌ی چوبی‌، گره چینی با شیشه‌ی رنگی‌، گچ بری‌، آینه‌کاری و نماسازی‌های آجری است.

سبک معماری فعلی این روستا قاجاری است و در طراحی و اجرای فضاها از انواع و اقسام طاق‌های تخت (تیرریز چوبی) و قوس‌دار (تاق و تویزه ‌، گهواره‌ای‌، ترک‌بندی و کُلمبو) ،‌ طاقچه،‌ رف (طاقچه‌ای در بالای طاقچه‌های معمولی) و راه پله‌، شومینه‌، ستون و سرستون و حتی زیرگذرهای خلاقانه به تعداد زیاد استفاده شده است. این عمارت‌های خانی جمعا دارای چهار حیاط اصلی به همراه هشتی‌ها و ساباط‌های ارتباطی و اتاق‌های شاه نشین سه دری و پنج دری ایوان‌دار است.

در هر حیاط به جز فضای سبزی که حالا دیگر تقریبا خشک شده‌اند، دارای چاه‌های آب‌، دستک‌، حوض و فواره است. همچنین در گوشه کنار و بر حسب نیاز طویله‌، مطبخ‌، اتاق‌های مهمان‌ (گوشواره) و حتا مخفیگاه‌هایی برای درامان ماندن در برابر راهزنان در گذشته به چشم می‌خورد.

سرپرست مرمت بخش‌هایی از این روستای تاریخی درباره‌ی اقدامات انجام شده در این محوطه به خبرنگار ایسنا گفت:

در حدود پنج سال گذشته عملیات استحکام بخشی و بازسازی بخش‌هایی از دیواره و برج‌های قلعه در ضلع جنوبی توسط سازمان میراث فرهنگی استان انجام شده، همچنین بدنه‌سازی و استحکام‌سازی محور اصلی روستا از ورودی تا مسجد نیز به شکل محدودی مورد توجه قرار گرفت.
حمید مظاهری تهرانی افزود: متاسفانه فرایندهای مرمتی و حفاظتی صورت گرفته در برابر حجم و سرعت‌ تخریب‌های فعلی موجود بسیار ناچیز است. در چند سال گذشته کار سنگفرش و محوطه سازی ورودی و بخش‌هایی از محور اصلی روستا نیز به پایان رسیده است.

این مدرس دانشگاه افزود: آنچه اکنون و علی‌رغم همه‌ی آسیب‌ها از روستای «قارنه» به جای باقی مانده است، در حقیقت مجموعه‌ای همگون و کامل، معرف انواع مصالح بومی، طراحی منطقی‌، تزئینات پرکار و چشمگیر و تکنیک‌های اجرایی حساب شده در معماری روستایی ایرانی به ویژه در مناطق کویری ایران است.

وی گفت: قارنه که متاسفانه پس از خشکسالی‌های سالیان گذشته و هجوم قاچاقچیان آثار تاریخی هم اکنون دارای جمعیتی کمتر از 100 نفر است، یک موزه یا دانشکده‌ی کمیاب اما فراموش شده برای معماری ایرانی است که بی‌تردید سزوار توجه ‌، رسیدگی و معرفی بیشتری است.

او همچنین به لزوم توجه بیشتر به این محوطه‌ی تاریخی اشاره کرد و گفت: حجم بزرگی از ابنیه، در، دیوار ‌، برج و باروی ده و خانه‌های خانی در این روستا تا کنون از بین رفته‌اند و بخش‌های دیگر نیز به علت مرور زمان، رسیدگی نکردن و سرقت‌های متعدد درحال ویرانی و تخریب هستند.
وی یکی از بزرگترین مشکلات روستا را افزایش سرقت و وجود قاچاقچیان عتقیقه دانست که بخش عمده‌ای از تزئینات خانه‌های روستا را تخریب یا سرقت کرده‌اند و افزود: تخریب خانه‌های تاریخی توسط مالکان یکی دیگر از مشکلات بزرگ روستای قارنه است که دائما رخ می‌دهد و به شکل بسیار زشت و ناهمگون خانه‌های جدید به جای قدیمی‌ها نوسازی می‌شوند، ‌اقدامی که الزاما با بافت روستا هم‌خوانی ندارد.

مظاهری با اشاره به موقعیت جغرافیایی ویژه‌ی «قارنه» که در نزدیکی شهر اصفهان با آثار تاریخی متعدد‌، آب و هوا و نسیم مناسب دریاچه زیبای فصلی و بسیاری از امکانات جذاب و منحصر به فرد خوبی ‌قرار دارد، اظهار کرد: این روستا از ظرفیت زیادی برای تبدیل شدن به یک قطب گردشگری در سطح منطقه را دارد، نقطه‌ای که در هر فصل از سال گردشگران زیادی را در صورت شناخته شدن به سمت خود جلب می‌کند.

منبع:خبرگزاری ایسنا













منبع : سایت مرجع معماری
 

M I N A

دستیار مدیر مهندسی معماری
کاربر ممتاز
گنجینه معماری نایین

گنجینه معماری نایین

مساجد:

مسجد جامع نایین:



یکی از مهم‌ترین آثار تاریخی نایین به مسجد جامع علویان مشهور است. ساختمان اصلی مسجد متعلق به قرن چهارم ه.ق و بسیار مشابه مسجد تاریخانه دامغان می‌باشد. در محراب مسجدگچ‌بری‌های زیبا و شگفت‌انگیزی وجود دارد که هرگز نمی‌توان از آن چشم و دل برگرفت. همچنین در این مسجد ستون‌های متعددی با نقش و شکل‌های تزيینی گوناگون و متنوع هزارتويی خیال‌انگیز آفریده‌اند. زیرزمین و سرداب مسجد از جمله شگفتی‌های مسجد است. بالای سر در مسجد مناره زیبا و رعنایی سر به آسمان کشیده شده است. این مناره باقاعده هشت ضلعی و پایه مدور مربوطه به قرن هفتم و هشتم ه.ق است. کنار مسجد گنبد مقبره‌ای مربوط به دوره سلجوقیان قرار گرفته که ترتیب سر در و مناره بلند و زیبای آن را تکمیل می‌کند. منبر و در چوبی منبت کاری مسجد از جمله زیباترین آثاری است که در نایین می‌توان دید
.


مسجد بابا عبدالله:

این مسجد در محله سرای‌نو، درست در جنب بازار تاریخی نایین قرار دارد. مسجد باباعبدالله درسال 700 ه.ق مقارن با سلطنت غازان‌خان مغول ساخته شده است. این بنا دارای گنبدخانه‌ای عظیم و مرتفع است که در انتهای جبهه قبله قرار گرفته و مقابر زیادی در آن وجود دارد که گویا از افراد متشخص دوران ایلیخانیان هستند. مسجد در کنار این گنبد بنا شده است. این بنا به صورت دو ایوانی و دارای رواق‌های متعدد و زیرزمینی وسیع است زیر زمین از روزنه‌هایی که با سنگ مرمر شفاف و نازک پوشیده شده‌اند، نورمی‌گیرد.

مسجد جامع قديمان:

این مسجد اولین مسجد جامع نایین بوده است و در محله كلوان قرار دارد.

مسجد خواجه خضر:

این مسجد در انتهای بازار نایین و در محله نوآباد، قرار دارد. مردم نایین آن را مسجدخواجه می‌گویند. ورودی مسجد خواجه کاملا در جلو راسته بازار واقع شده است. شبستان ومهتابی بسیار زیبای مسجد، از قسمت‌های دیدنی آن است.

مسجد شیخ مغربی:

این مسجد دربازار نایین قرار گرفته، بانی آن عارف و زاهد مشهور نایین (شیخ مغربی) است که درگنبد خانه مسجد مدفون است.

مسجد سر کوچه محمدیه:

مسجد سرکوچه با قدمتی بسیار زیاد یکی از مساجد اولیه ایران محسوب می‌شود. پلان این مسجدمستطیل شکل است با گنبدی در وسط و در قسمت فوقانی بنا، کتیبه‌های کوفی به رنگلاجوردی که آیاتی از قرآن مجید بر آن نقش زده‌اند. این مسجد در نخستین سده‌های ه.ق احداث شده است.

مسجد جامع محمدیه:

مسجد جامع محمدیه در شمال نایین در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم ه.ق ساخته شده است. بنای مسجد به صورتی دو ایوانی است که از اجزاء مختلفی نظیر صحن، رواق‌های متعدد محراب باتزیینات جزئی شبستان سرداب، مهتابی، وضوخانه و پایاب قنات (که هنوز فعال است) تشکیل شده است. محراب مسجد و طاق‌های دو طرف شبستان، شباهت کاملی با مسجد جامع نایین دارد. در این مسجد همچنین دارای منبر بسیار زیبا و نفیسی است.

مسجد جامع روستاي بافران:
ساخت این بنا مربوط به قرون اولیه ه.ق است این مسجد به صورت دو ایوانی، با یک مناره و از خشت ساخته شده است که در واقع اهمیت آن نیز به همین خاطر است. این مسجد شامل شبستان، زیر زمین، صحن و حیاط و... است. مناره این مسجد مربوط به دوره سلجوقی است.



خانه‌های تاریخی:

خانه پیرنیا(موزه):

این خانه مقابل مسجد جامع نایین قرار گرفته و یکی از یادگارهای ارزشمند دوره صفویه است. نخست سیدی از اهالی زواره به عنوان نماینده شاهان صفوی در این خانه حضور داشته و به رفع ورجوع امور شهر نایین می‌پرداخته. بعدها این خانه به خاندان پیرنیا رسیده است. گچ‌بری‌ها و نقاشی‌های ایوان شاه‌نشین و کرسی و اطاقک فوقانی چشم‌نواز و خیره‌کننده است. در این گچ‌بری‌ها تزیینات متنوع معماری چون رسمی‌بندی، کاربندی، یزدی‌بندی و... است. یکی از محققین خارجی معتقد است اولین دوره صفویه دراین خانه کار شده است کنار نقاشی روی دیوار اشعار زیبایی نیز نقش بسته است در قسمت ایوان شاه‌نشین تصاویرزیبایی از هفت پیکر نظامی بر دیوارها نقاشی شده است.

فضای اصیل مساکن سنتی موجود درخانه عبارتند از:

ورودی، هشتی، غلام گردش، ایوان شاه‌نشین، اطاق نشیمن پاکرسی،دلان، بخش تابستان‌نشین و زمستان نشین. این خانه در سال 1373به موزه مردم شناسی کویر نایین تبدیل گشت و اداره میراث فرهنگی نایین در این خانه مستقر است.. در این موزه اشیاء وسایل و لوازم و به طور کلی عناصر فرهنگی مردم کویر اعم از پوشاک، ظروف فلزی و چوبی، صنایع دستی، کارگاه‌های مختلف عبا بافی،گلیم‌بافی، آهنگری سنتی، سفالگری، قالی‌بافی و آداب و رسوم و اعتقادات مردم بااشیاء موجود، ترکیب فرهنگی مردم کویر برای بازدیدکنندگان به نمایش گذاشته می‌شود. در این موزه چاپخانه سنتی بسیار زیبایی نیز از گردشگری پذیرایی کرده و فروشگاه کتاب میراث فرهنگی کتاب در زمینه‌های مختلف فرهنگی عرضه می‌نماید.






خانه تاریخی فاطمی:

این خانه درست در میان بافت قدیم، در کنار بازار و بنای تاریخی نارین قلعه قرار دارد. این خانه مربوط به دوره قاجار و متعلق به خاندان فاطمی بوده، دارای بخش های اندرونی، بیرونی، حیاط خلوت، تالار ارسی و گوشواره با تزیینات گچ‌بری، نقاشی معرق‌کاری و نیز درهای زیبایی مشبک کاری است.






کاروانسراها:

کاروانسرای بلاباد:

این کاروانسرا در روستای بلاباد، در کنار جاده اصفهان نایین قرار گرفته و از جمله کاروانسرا‌های دوران صفویه است. کاروانسرای بلاباد با مصالح سنگ و خشت پخته دارای طراحی همانند کاروانسراهای این عهد است، با شاه‌نشینان مصفا که بر چشم‌انداز زیبای روستای بلاباد و باغ‌های آن گشوده شده است. این کاروانسرا رو به ویرانی بود که باهمت سازمان ایرانگردی و جهانگردی استان اصفهان بازسازی و مرمت شده است. در شهرستان نایین کاروانسرای نو گنبد و مشجری نیز از دوران صفویه باقیمانده‌اند.

کاروانسرای نیستانک:

این بنااز آثار با شکوه و نفیس عهد قاجار است که متناسب با شرایط اقلیمی منطقه و طبیعت کویری آن ساخته شده است. بنای کاروانسرا مستطیلی است به طول 67 و 64 متر که به دست یک تاجر یزدی به نام کلاه‌دوز بنا گردیده است. حیاط کاروانسرا از داخل یک هشت ضلعی است. در هر ضلع آن پنج صفه قرار دارد که از سطح زمین بلندترند. صفه‌های میانی دارای سقف هلالی بسیار زیبا هستند و هر صفه به اتاقکی مربوط است که دارای بخاری دیواری است. حیاط کاروانسرا شاه‌نشین‌هایی دارد که برای سکونت افراد خاص و متمول مورداستفاده قرار می‌گرفته است. این کاروانسرا دارای گنبدی زیبا می‌باشد که بادگیری درسمت آن قرار دارد. روی پشت بام سقف هایی هلالی زیبا در حدود 51 گنبد کوچک و متقارنو یک گنبد بزرگ قرار دارند و حفره‌های منظمی در کنار هم برای تهویه هوا و بیرون راندن دود آتش بخاری‌های دیواری تعبیه شده است. دور تا دور صفه‌ها و پشت آن‌هادالان‌های به هم پیوسته برای نگهداری ستوران وجود داشته است.


بازارها:

بازار نایین:

بازار نايين قلب تجاري و معبر اصلي بافت قديم نايين مملو از تجار، كسبه و خريداران بود اما اكنون در سکوت فرو رفته است. طول اين بازار تاريخي كه شامل 170 باب مغازه است از دروازه چهل دختران شروع شده و به مسجد خواجه خضرمنتهی می‌شود. ، بيش از يك هزارمتر و عرض آن بين سه تا پنج متر متغير است كه زماني به عنوان مهمترين مركز تجاري شهر و به عنوان قلب بافت قديم منطقه كويري نايين محسوب مي شده است. این بازار مسقف است و نوع معماری آن به گونه‌ای است که با کوچه‌های فرعی و اصلی به حسینیه‌ها و مراکز محلات مربوط می‌شود. این بازار دارای چهار سوق است. دکان‌های این بازار با طرح‌هایی متنوع و متفاوت ماندن در بازار را تحمل پذیرترکرده و از یکنواختی و دور نگه داشته است.

این بازار در حال حاضر به علت انتقال مغازه‌های آن تا چند سال پیش فعال بودند و بازار شلوغ و پر رونق بود. چند اثر مهم وتاریخی شهر نایین چون مسجدشیخ مغربی، مسجد خواجه و حسینیه چهل ‌دختراندر این بازار واقع شده‌اند. بازار نایین از جمله بازارهایی است که در دوران‌های مختلف توسعه یافته است. و دردوره ایلخانان بیش از هر زمان دیگر توسعه یافت. ورودی بازار یکی از مهم‌ترین دروازه‌ها شهر محسوب می‌شده است. این مجموعه دارای دو کاروانسرا نیز هست. سقف این بازار گنبدی و طاقی ضربی است که نورگیرهایی دایره ای شکل در وسط طاق‌های آن پیش‌بینی شده است.




باغ مصلای نایین:

مصلای شهرنایین، باغی وسیع و زیبا ست که تا چند سال پیش تفرجگاه مردم نایین بوده است دیوارهای آجری آن بلند و کنگره‌ای است. چهار برج به طور قرینه در چهار گوشه آن قراردارد. درب اصلی باغ در سمت شمال شرقی، رو به امامزاده سلطان سید علی باز می‌شود. درمحل ورود به حیاط یک هشت ضلعی ورودی آن هشتی، بالا خانه‌ای است هست که محل کتابخانه مرحوم معاضد السلطنه پیرنیا بوده است. وسط باغ بقعه‌ای هشت ضلعی هست که دو سه پله از سطح زمین بلندتر است.

این ساختمان به صورت چهار ایوانی است و بر فراز آن گنبدی بلند و زیبا هست که با کاشی فیروزهای رنگ پوشیده شده است. زیر گنبد مرحوم حاج عبدالوهاب و حاج محمد حسن کوزه کنانی به خاک سپرده شده‌اند. حاج عبد الوهاب، عارف شهیر و جد اعلای خاندان پیرنیاست. ساختمان بقعه مربوط به عهد قاجار است. یه فاصله کمی از ورودی، سنگ مرمر نفیسی نصب شده که تاریخ آن مربوط به سال 935ه.ق است. این سنگ متعلق به مزار سید علی بن احمد نور بخش (بزرگ سلسله نور بخشیه) معاصر شاه طهماسب صفوی است. در یکی از اضلاع باغ آب انباری ساخته شده که دارای دو راه پلهاست. یکی از این راه پله‌ها در بیرون باغ و افع شده است این آب انبار دارای دو بادگیر بلند و زیبا نیز می‌باشد.




آسیاب ریگاره:

آسیاب آبی ریگاره در محمدیه‌ی شهر نایین به عنوان یکی از شاهکارهای معماری و هنری شهرستان نایین محسوب می‌گردد. این آسیاب با تکنیک و روش کند و به وسعت بسیار زیاد به طول دست کم 150 متر و عمق 30 متر در دل خاک ایجاد شده است.






سنگ‌های بزرگ این آسیاب بوسیله آب قنات بسیار قدیمی کیخسرو که در عمق 18 متری در زیر زمین به طرف تنوره‌ی آسیاب هدایت و با فشار زیاد بر روی چرخ‌های آسیاب فرو می‌ریخته به حرکت در می‌آمده است. ورودی اصلی آسیاب در عمق 3 متری ایجاد و در زیرزمین با عبور از دالانی بزرگ به طول 60 متر و با شیب بسیار تند به مرکز اصلی و جایگاه اصلی آسیاب متصل می‌گردد. این دالان با ارتفاع متغیر 2 تا 4 متر و با شیب بسیار تند و به صورت عجیبی کنده شده است. در محوطه اصلی آسیاب در عمق 25 متری به فضاهای متعدد از جمله اتاق‌ها و محل اسطبل و محل قرار گرفتن سنگ‌های آسیاب و تنوره برخورد می‌نماییم. در این قسمت سکوهایی برای گذاشتن کیسه‌های گندم و آرد تعبیه شده است. بر اساس گفته‌های پیشینیان محل این آسیاب در زمان کیخسرو و بیش از 2000 سال پیش ساخته شده است چنانچه ضرب المثل‌های گوناگونی به این آسیاب منسوب می‌باشد.






امامزاده‌ها:

امامزاده سلطان سید علی(ع):

این امامزاده فرزند امام موسی کاظم(ع) است. بنای بقعه آن در اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم ه.ق ساخته شده است. بانی آن میر جلال الدین احمد بوده که جلوی در شرقی حرم امامزاده دفن شده است. میرجلا الدین از برزگان نایین دفن شده‌اند مردم نایین به امامزاده اعتقادی کامل دارند از این رو تا چند سال پیش اموات خود را در صحن حرم دفن می‌کردند. بالای حرم، گنبدی بزرگ و زیبا، با کاشی‌های فیروزه‌ای رنگ وجود دارد. کنار امامزاده زایر سرایی هست که زايران امامزاده در آن ساکن می‌شوند. بنای زائر‌سرا نیز از جمله آثار ارزشمند امامزاده به شمار می‌آید.





امامزاده سلطان موصله:

ازدیگر امامزاده‌های نایین که دارای بنای تاریخی هستند، ساختمان امامزاده سلطان موصله مربوط به قرن هشتم یا نهم ه.ق است. شهر نایین دارای چندین امامزاده ديگر به شرح زیراست: امامزاده ابو محمد، امامزاده جنید،امامزاده عبدالله، امامزاده ابراهیم، امامزاده پیرمردان، امامزاده فاطمه نساءو...


منبع : naeiniau.ac.ir
 

M I N A

دستیار مدیر مهندسی معماری
کاربر ممتاز
جاذبه‌های تاریخی و معماری شهرستان نایین

جاذبه‌های تاریخی و معماری شهرستان نایین

قلعه‌ها:

نارین قلعه:

از مهم‌ترین وقدیمی‌ترین بناهای شهر نایین، قلعه‌ای است به نام «نارین قلعه» یا «نارنج قلعه». این قلعه بنا بر نوع مصالح و سبک بنا، مربوط به دوران پارت‌ها یا ساسانیان است. که از آن به عنوان دژ یا کهن دژ شهر استفاده می‌شده است. به ویژه آن که این بنا درست درمیان بافت تاریخی نایین قرار گرفته است. درباره کارکرد قلعه اطلاع صحیحی در دست نیست. اما گمان می‌رود این قلعه، همراه با فضای اطراف، مرکز اداری و نظامی شهر بوده باشد. متأسفانه امروزه از این بنا چیزی جز چند دیوار خشتی و بقایای یک قلعه عظیم باقی نمانده است.




قلعه عاشوراگاه (آشورگاه):

این قلعه از معروف‌ترین بناهای نایین است که بالای کوهی مشرف بر محله زیبای محمدیه قرارگرفته است. عاشوراگاه تقریبا از تمام نقاط محمدیه و از جاده نایین به انارک دیده می‌شود. چنانچه به محض ورود به محمدیه نخستین بنایی که به چشم می‌خورد قلعه عاشوراگاه است. بنابر موقعیت سوق الجیشی این قلعه احتمالا از آن به عنوان دژی دفاعی استفاده می‌شده است. راهزنان فرهنگ، بارها به این قلعه دستبرد زده و اشیاء عتیقه فراوانی از آن به یغما برده‌اند، از این رو در قلعه فعلا بسته است. با این همه، شکوه این قلعه چندان است که تماشای آن از جای جای محله محمدیه روح را بر می‌انگیزد.




قلعه یا برزو – نیستانک:

اندکی دورتر از کاروانسرای مشهور نیستانک در مدخل روستا دژی کوچک اما بسیار مستحکم قراردارد که یکی از دلایل ادعای مردمان مبنی بر تعلق این روستا به برزو نبیره رستم دستان است. این قلعه دارای پی و دیوارهای بسیار قطوری است چندان که نیمی از حجم آن پی‌ها و دیوارها تشکیل می‌دهند. این دژ از بیرون یک مکعب مستطیل عظیم و از درون یک هشت ضلعی کوچک و مدور است. بنای دژ در سه طبقه ساخته شده که طبقه اول آن یک هشتی باسه اتاقک و یک راهرو کوتاه با یک دیوار سنگی است. طبقات دوم و سوم فضای گسترده‌تری هستند که با پله‌های تو در تو به هشتی راه می‌یابند. دژ علاوه بر ورودی کوتاه و درسنگی عظیم، دارای راهی مخفی است که خروج آن گم شده است یا فعلا نا معلوم است.


آتشکده سپرو:

بقایای این آتشکده چند سال قبل برفراز شیرکوه در روستای سپرو در 30 کیلومتری شمال غربی شهرنایین کشف شده ولی هنوز اطلاعات زیادی از آن منتشر نشده است. از دیگر قلعه‌های موجود در نایین می توان قلعه رستم روستاي بافران و قلعه شهداد مربوط به دوره سلجوقی و قلعه روستاي مزرعه‌امام را یادکرد.

آب انبارها:

مردم شهرستان نایین همچون بسیاری از مناطق مرکزی ایران به لحاظ شرایط اقلیمی و موقعیت کویری، آب مورد نيازخود را از آب انبارها تأمین می‌کنند. زیرا آب قنات‌های این مناطق شور و غیر قابل استفاده است از این رو مردم این نواحی از دورترین زمان‌ها با اندیشه و ابتکار خویش طبیعت ناسازگار را به مراد خود رام کرده‌اند که آب انبار یکی از آن‌هاست. آب انبارها از نظر عناصر و اجزاء ساختمان شباهت بسیاری با هم دارند. همه آن‌ها دارای یک منبع یا مخزن آب هستند، با سقفی گنبدی شکل که دو بادگیر هوای مخزن را تهویه و آب را خنک نگاه می‌دارند. در مناطق کویری از جمله شهرستان نایین هر محله دارای یک آب انبار بوده که تا چند سال پیش هم مورد استفاده قرار می‌گرفتند. معروف‌ترین آب انبارهاي نایین عبارتند از:

آب انبار معصوم خانی:


این آب انبار در محله چهل دختران و به روی آب انبار خان (دوقلو) مربوط به دوران بعد ازصفویه قرار گرفته است. هر دو این آب انبارها در نزدیکی نارین قلعه واقع شده‌اند که یکی (آب انبار دوقلو) در زمینی پست در مجاورت قلعه و دیگری (معصوم خانی) بر سر راه اصلی و درست روبه‌روی نارین قلعه قرار دارند.


حمام‌های تاریخی:

از حمام‌های تاریخی موجود درشهرستان نایین می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

حمام قدیمی نوآباد
- حمام قدیمی پنجاهه مربوط به دوران صفویه به بعد. - حمام قدیمی کلوان مربوط به دوران صفویه به بعد. - حمام امام رضا(ع) محله كوي سنگ.


حسینیه‌های تاریخی:

در شهر نایین بسياری از بناهابه تناسب محله‌های هفت گانه شهر متعدد و یا هفت فقره‌اند. از جمله در شهر نایین هفت حسینیه بیرونی و مسقف هست که بیش‌تر آن‌ها از نظر ساختار شباهت زبادی دارند. این حسینیه اغلب دارای یک صفه بزرگ (شاه نشین) و صفه‌های کوچک‌تری دور تا دور محوطه حسینیه‌اند و صفه معمولا دو طبقه‌اند. طبقات بالا که غرفه نامیده می‌شوند؛ مخصوص بانون است. گنبد حسینیه های مسقف بیشتر بر مربع منظمی قرار دارد که در قسمت کاسه گنبد به 8 ضلعی و در بالا به 16 ضلعی تقسیم می‌شود. مصالح این حسینیه ها اغلب آجراست و قدمتی در حدود 70 تا 100 سال دارند. در نایین حسینیه‌ها را میدان نیزمی‌نامند زیرا در قدیم غیر از عزاداری، محلی برای تبادل نظر افراد محله وتصمیم‌گیری‌های عمومی نیز بوده است. مهم‌ترین حسینیه‌های نایین عبارتند از:

حسنيه نوآباد، حسینیه پنجاهه،حسینیه چهل دختران، حسینیه سرای‌نو، حسینیه کلوان، حسینیه باب‌المسجد، حسینیه كويسنگ (گودالو).



یخچال‌های قدیمی:

در شهرستان نایین و حتی درپاره‌ای مناطق غیر مسکونی، یخچال‌های قدیمی یکی از مناظری است که با مخروطی خود،چشم را نوازش می‌دهند. از مهم‌ترین و زيباترين یخچال‌های شهرستان نایین، یخچال واقع در محله كلوان نايين است. يخچالي نيز در محمدیه، پشت کوهی که قلعه عاشورگاه بر فرازآن است وجود دارد. این یخچال با کوه «کلیزه» در دور دست بیابان هماهنگی شگفتی ایجادکرده است. همچنین یخچال روستاي بافران جزو یخچال‌های جذاب منطقه‌اند.


بافت شهری:

بافت نايين:

يکی از زیباترین جاذبه‌های شهرستان نایین بافت شهری یا روستایی مناطق مسکونی آن است. این بافت ترکیب چشم نوازی از خط و منحنی‌ها است. دیوارها پشت بام‌های گنبدی پیچ در پیچ. چنانچه درکوچه پس کوچه‌های نایین در خاطراتی گنگ و دور مانده غوطه ور می‌شویم و احساسی مبهم و ناشناخته گام‌هایمان را کند می‌کند تا صدای کسی را درون خیال و خاطره‌های خودبشنویم و از کوچه‌های نایین دل نمی‌کنیم.

بافت محله محمدیه چشم اندازخاطره‌های دیروز:

محله محمدیه از جذاب‌ترین مناطق بخش مرکزی نایین است. این محله به موقعیت و نمای زیبا مورد توجه گردشگران است. در مرکز این محله تپه‌ای قرار گرفته که بر بالای آن قلعه زیبای آشورگاه ساخته شده است. در پایان تپه کارگاه عبا بافی در دل زمین کنده شده‌اند و مرد سالخورده در این کارگاه به بافت عبا مشغولند. مردم محل این کارگاه را «سرداب» می‌نامند. محله محمدیه دارای سبط‌های متعدد و گذرها و گنبدهای زیبا و بناهای تاریخی بسیار است. جاذبه‌های فرهنگی – هنری- عبا بافی- از صنایع رایج و معتبر نایین عبا بافی است. عبا بافان، محصول خود را از کرک و پشم شتر در رنگ‌های زرد، مشکی، سرخ و خرمایی می‌بافند. مهم‌ترین مرکز عبابافان نایین در محمدیه قراردارد. کارگاه‌های این عبابافان و نیز نحوه کار آن‌ها یکی از جاذبه‌های تماشایی این منطقه محسوب می‌شود.


قالی بافی:

قالی و قالی‌بافی با نام نایین پیوند خورده و قالی بافی از مشاغل اساسی مردم نایین به شمار می‌رود. در انارک قالی و قالیچه‌هایی با طرح نایین و نقشه‌های افشان و ترنجی و بته‌ای بافته می‌شود. درخور نیز صنایع دستی قدمتی دیرینه دارد. قالی‌های خور و بیابانک دارای طرح نایین ونقش‌های ترنج ولچک – افشان- لیلی و مجنون است که در سراسر کشور شهرت فراوان دارد.


کاشی‌سازی و سفالگری:

کاشی سازی و کاشی کاری از هنرهای دستی نایین است که سابقه‌ای دیرینه دارد. به طوری که تا حدود 50 سال پیش کاشی‌های تولید نایین به بیش‌تر شهرهای بزرگ ایران صادر می‌شد. همچنین شال نایین نیز از هنرهای زیبا این خطه بوده است که اینک از میان رفته است.

چشمه‌ها وسدها:

چشمه بازیاب:

در مسیر مهرجانبه چوپانان اندکی دورتر از از جاده اصلی، منطقه بازیاب در دامنه کوهی بلند قرارگرفته است که در آن چشمه‌ای آبی بسیار گوارا قرار دارد. آب این چشمه در میان منطقه کویری خود از شگفتیهاست؛ ولیکن گوارایی آن به معجزه می‌ماند. بر دیواره کوه نیزحفره‌هایی بسیار صعب العبور هست که ظاهرا در قدیم انبار و محل نگاهداری اشیاء وکالاهای خاص بوده است.


مبانی مردم شناسی:

دین و مذهب، نژاد، قومیت مردم نایین مسلمان و شیعه اثنی عشری هستند. مردم این شهر همیشه به دین و مذهب خویش سخت پایبند بوده‌اند؛ از این رونایین را با القاب و عناویین مختلفی مانند قصبه طیبه، دارالعرفان و مدینه العرفا یاد کرده‌اند.
زبان وگویش محلی:

مردم نایین به زبانی سخن می‌گویند که باز مانده زبان ایران باستان و (پهلوی) است. گویش مردم انارک همانند گویش نایینی است شاید امنیت این این منطقه در دل کویر باعث شده که از حملات یاغیان تاریخ در امان بماند و لهجه خوری کمتر دستخوش تغییر تحول قرار گردد.
لباس‌ها وپوشش‌ها و آرایه‌های محلی:

پوشاک، لباس مردم نایین نیز همچون سایر شهر هاست. اما برخی روستاها به ویژه مناطق شرقی نایین کشاورزان لباس سنتی قدیم بر تن می‌کنند. این پوشاک شامل پیراهن ساده سفید، بدون یقه و شلوار مشکی و ساده است.

غذاهای بومی،میوه‌ها، شیرینی‌ها و ترشی و تنقلات محلی:

در منطقه نایین غذاهای بومی چون آش جو و نیز تولیدات محلی چون نان محلی، شیرینی و... وجود دارد. سوغات نایین نیز در درجه اول صنایع دستی آن از جمله عبا، فرش و... سپس غذاهاي بومي است.
منبع : naeiniau.ac.ir
 

Similar threads

بالا