گفتگو و آشنایی با دیگر اعضای تالار پزشکی

sheyda kashani

عضو جدید
کاربر ممتاز
بله . چند تا پستاتونو خوندم واقعا مفید بود بقیه رو وقت نکردم. مررررررررررسی:redface:


خواهش ميكنم خوشحالم كه مطالب مفيد هستند. انقد ايستادم جلوي كامپيوتر ديگه دخترم نميذاره بشينم ميگه مامان تو براي من خريدي يا براي خودت:)


قربووووونت بدنیسم تو چه طوری؟!


عزيزم شما هم خوش اومديد:gol:
 

"ALPHA"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی , صنایع غذایی
کاربر ممتاز
با سلام.تالار کشاورزی تقدیم می کند؛

[مسابقه عکاسی] بیست و دومین دوره از مسابقات عکاسی ••• برف،باران، مه و ابر






منتظر حضور شما در این دوره از مسابقه هستیم.
 

Elmira2010

عضو جدید
کاربر ممتاز
ممنون عزيزم

تو اين تالار فقط دو سه نفريم. من به پست هاي اين تاپيك نگاه ميكردم قبلا خيلي شلوغ بود اما الان نه
قبلاچون من زیادمیومدم ایجاو:D
شلوغی ایجابخاطرحضورگرانقدربنده بوده...ووووی الفرااااااااااااااااااااااااار:w45:
 

Coraline

مدیر تالار پزشکی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
خانم دكتر!
آقاى دكتر!
نميدانم الان كجايى!
شايد توى اتاق CPR اورژانس هستى و در حال احياء.شايد اتاق عمل باشى و ساعتها است كه يه لنگه پا ايستادى.يا در NICU دارى نوزاد پره مچورى را انتوبه ميكنى.احتمالا اتاق ليبرى و ثانيه اى فرصت ندارى تا سرت را بخارانى.شايد توى بخش دلواپس مريض DKA اى هستى كه تازه بسترى شده است.شايد دارى Order بيمار CVA اى را مينويسى.شايد خيره شده اى به آن پلاك هاى سفيد توى كليشه MRI دخترى جوان.شايد پشت ميكروسكوپ بدنبال رد پايى از سلولى خوش خيم هستى تا مژدگانى ببرى براى خانواده اى دل نگران.يا انترن اى و فيكس بالاى سر مريض ترومايى Unstable يا در حال شمارش قطره هاى اينداكشن.احتمالا ضريب كا يا پزشك طرحى باشى كه فرسنگ ها دور از شهر و ديار خودت مرهم ميگذارى روى دردهاى مردمان اين سرزمين.يا شايد توى كتابخانه بيمارستان پشت آن نيمكت هاى رنگ و رو رفته دارى مدام و پى در پى خط ميكشى روى نوشته هاى "نكات برتر" و "گايدلاين".يا اصلا شايد پُست كشيكى و ولو روى كاناپه خانه يا تخت خوابگاه و هنوز گيج و منگ شيفت ديشب.يا شايد بعد از مدتها فرصتى گيرت آمده تا با رفيقى،دوستى،عزيزى،معشوقى،بابا و مامانى،برادر و خواهرى،بزنى بيرون و يك بستنى بخورى،چلوكباب بزنى توى رگ،بروى سينما.يا شايد دوست دارى تنها و دور از هياهو كتابى را بخوانى كه دلت لك زده بود براى خواندنش.
خانم دكتر!
آقاى دكتر!
نميدانم كجايى!
اما خوب ميدانم كه خيلى وقتها خسته ميشوى نه از ساعتها كشيك و شيفت بلكه از قيل و قال هاى هر كس و ناكس.گاهى وقتها دلت ميشكند از هاى و هوى اين و آن.اما دلت قرص باشد به نجواهاى زير لب مادرى مضطرب آنطرف شيشه ICU.خيالت تخت باشد به تپش هاى لرزان قلب پدرى پر آشوب پشت در اتاق عمل.كيفت كوك باشد به قهقهه هاى طفلى لاغر و نحيف توى اتاق بازى بخش خون.حالت خوب باشد به ضمانت همه آن "الهى خير ببينى" هاى از ته دل.
خانم دكتر!
آقاى دكتر!
روزت مبارك...:gol:
 

Similar threads

بالا