ممنون بابت نظرتون
اول از همه با علم بودن معماري موافق نيستم
دوم اينكه با وجود اينكه من اموزش معماري رو مبخث قرار دادم شما با عبارت(هنرمند هم ذاتا هنرمند بوده؟) حرف منو تخريف كرديد
معماري ياد گرفتني ميتونه باشه ولي ياد دادني نيست. بين اين دو تفاوت ظريفي وجود داره كه باعث ميشه يه روند كاملا جدا تو دنياي معماري ايجاد بشه.
براي اينكه زبان معماري اموزش داده بشه بايد بي واسطه زبان ديگه اي اموزش داده بشه . ما ميخوايم به عنوان مثال تو ابزارهاي ادراكي به ديدن(چون معماري تو دسته بندي هنرها بيشتر به هنري بصري نزديكه) بپردازيم. فرق ديدن و نگاه كردن كه اشكاره، ولي از انواع ديدن (ديدن عملي،ديدن تخصصي وديدن شرطي ) مد نظر ما نيست بلكه (ديدن محض) مد نظر ماست. ديدن محض ياد گرفتني هست؟ حتما. ياد دادني چي؟فكر نكنم، با كلام چي ؟ هرگز
اگه لطف كنيد بگيد كه چه بخشي از معماري قابل آموزشه (و چطور)ممنون ميشم
سلاممم.
شما گفتید کاشکی معماری فن بود.....این یعنی اینکه هیچ وجه فنی نداره؟
من گفتم معماری هنر محض نیست.
ولی معماری وجه علمی هم داره.
درست میگید معماری رو آموزش نمیشه داد(اون بخش مبانی نظریشو)ولی میشه راه رو نشون داد به دانشجوی معماری.میشه راهنما بود.
اینکه معماری عمله تفکر و علوم انسانیه تو کدوم دانشگاه گفته شده؟
آیا بعد از تحولات در علوم انسانی و جهانبینی انسان نبوده که معماری تغییر کرده؟ربطی به این جریانات فکری جامعه نداره؟
تفکر مدرن......معماری مدرن
تفکر پست مدرن......معماری مدرن
تفکر لیبرال و اباحی گر......معماری اباحه گر و ساختار شکن...........برعکس نبوده که؟درسته؟مثلا اول معماری مدرن بیاد بعد تفکر مدرن
ولی راهی رو که تو مبانی نظری نشون دانشجویان میدن چیز دیگست.
وقتی از این مرحله عبور میکنه به بخش ارائه تفکر میرسه که این بخش فنی و هنریه و قطعا باید آموزش داده بشه.