گفتمان معماری ...

doomann

Moderator
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار
کاربر ممتاز
سلام . از خوندن اطلاعات عزیزان خیلی لذت بردم . نظر خودم رو خلاصه می گم

کپی بدون تحلیل و نقد و درک اصول ، صرفا نشخوار خط و خطوط هست. هویت کپی کار ، نقشه کش و جا نماست نه طراح و معمار. مثل همه واژه هایی که تعاریف عام از اونها غلطه مثل رژیم ، مثل ترافیک و ... کپی هم در معماری به غلط جا افتاده که متاسفانه به جای تعالی بخشی به معماری ، بر توهمات قشر تحصیل کرده معمار امروزی اضافه می کنه و عملا میشه خوابیدن در سایه شیر و احساس بزرگی کردن .
واژه هویت معماری هم فقط در حد عنوان شدن مطرح میشه و یا به کل فراموش میشه . انالیز ها فقط برای پر شدن شیت ها و خوشگل شدن دفترچه های مطالعاتیه . فرآیند و پروسه طراحی هم مثل همه کارها بدون هیچ مطالعه و زحمتی فقط با آرشیو نقشه های توی کامپیوتر مرتفع می شن .
 

doomann

Moderator
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار
کاربر ممتاز
از اونجا که همه عادت داریم فقط نقد کنیم و مشکل ها رو بگیم و درد دل کنیم دلم می خواد چند تا معضل اساسی رو بگم و چند تا راه حل هم ارائه بدم .

1- نقش استادان : استادی که در محضر استاد بالاتری معماری رو سینه به سینه تحویل نگرفته باشه نمی تونه معلم خوبی باشه و امانت رو به دست صاحبش که همون دانشجو هست برسونه . پس کسی که چیزی رو یاد نگرفته نمی تونه چیزی رو یاد بده .

2- نقش دانشجوها : دانشجویی که برای هیچ چیز حوصله نداره جز مدرک گرفتن ، امیدی نداره و همه چیز رو صرفا تفریح میدونه و بدون درک هنری صرفا به خاطر هزینه هایی که می کنه توقع معمار شدن داره نمی تونه عامل مثبتی باشه برای ایده پردازی و تفکر خلاقانه . نمی شه توی زمین گندم کاشت و خیار برداشت کرد !!!

3- موسسات آموزش عالی : باید تاکید کرد که معماری فقط چند تا میز نقشه کشی و چند تا دانشجوی هنوز فارغ التحصیل شده به عنوان استاد هنر مند معماری نیست . معماری قلک ذخیره پول برای دانشگاه نیست . معماری دام و تله برای باقی موندن دانشگاهها نیست .

پیشنهادات : به جای اینکه از زمین و زمان ایراد بگیریم از خودمون شروع کنیم . تفکر و عمل و تبدیل شدن به یک نمونه نیازی به تشویق و تنبیه نداره . عاشق معماری بهش میرسه چه با کپی چه بی کپی . همه جوامع در همه زمینه ها مسائل منفی دارن پس تاکید روی مسائل منفی نمی تونه ارزش کپی در مفاهیم و استفاده از اون با درک هویت و منطق طراحی در پروسه طراحی رو از بین ببره .

به عنوان یک دانشجوی معماری سعی کنیم خودمون رو مسئول بدونیم. به عنوان یه استاد و معلم قبل از اینکه دانشجو ها رو هدایت کنیم اول خودمون هدایت بشیم . چند سال بیشتر درس خوندن و مدارک و مراتب بالاتر صرفا لازمه معلمی نیست .
 

aa-amini

عضو جدید
کپی کردن هم شهامت میخواد به نظر من کپی کردن بد نیست اما کپی رو باید به شرایط محیط رسوند ازش ایده گرفت
رم کولهاس هم میگه من فلان جای کارم رو از کار فاستر برداشتم تو مصاحبه میگه خیلی هم صریح یا بقیه معماران اما این دلیل نمیشه که پشت کاری که کولهاس کرده تفکر نیست

منم با این حرف موافقم
 

vertex

اخراجی موقت
اگر قبول کنیم که معماری هنره مثل هر هنر دیگه ای مثلا موسیقی شما اول باید با نواختن آهنگ های معروف موسیقی رو یاد بگیرید روز اول که نمیشه به طرف گفت مثل کلایدرمن پیانو بزن ناچاراً باید تقلید بکنه چون موقع تقلید به خیلی از زوایای کار آشنا میشه . معماری هم همینطوره پله اول طراحی نیست. برای اینکه فیلمساز خوبی باشی باید بتونی منتقد خوبی هم باشی . و برای اینکه معمار خوبی باشی باید کارهای دیگران رو ببینی و نقد کنی از ایده هاشون ایده بگیری و جای پات رو جای پای اونا بزاری تا راه رفتن رو یاد بگیری . ولیییییییییی زمانی که بلد شدی چطور موسیقی بنوازی.. حالا که میفهمی چه فیلمی میبینی حالا که واسه خودت ایده داری دیگه رسیدی به هنر . شدی هنرمند یعنی صاحب هنر . صاحب هنر معماری ، موسیقی، سینما و .... تا وقتی دانشجویی فرصت داری که هر کاری دلت خواست انجام بدی که چیزی یاد بگیری . خوب اگر خودت نخواستی چیزی یاد بگیری این یه چیز دیگست . ولی مسابقه طراحی معماری !!!! خوب این مثلا میخواد خلاقیت رو محک بزنه فکر نمیکنم عینا کپی کردن موضوع توجیح داشته باشه. پس اولاً بنظر من بحث آموزش یه چیز دیگست و بحث مسابقه طراحی یه چیز دیگه . ثانیا هنر با کپی کردن دو چیز متناقض هستن . در ذات هنر بدعت هستش که منافی کپی کردن هست . پس کپی کردن در مقابل هنر بی ارزش هست . ولی ما گاهی برای پی بردن به ارزش هنر این کار بی ارزش رو انجام میدیم نه اینکه پایان نامه دانشجویی مون رو کپی کنیم یا توی مسابقه طرح یکی دیگه رو برداریم . همین
 

65640

عضو جدید
به قول استاد ما فرآیند طراحی از کپی شروع میشه ،یعنی اینکه یه سری نمونه های خوب رو میبینی بعد از هر کدوم یه چیزایی رو برمیداری بعد با خلاقیت خودت اینارو کنار هم قرار میدی و مونتاژ میکنی و طرح خودت به دست میادکه کار خیلی سختیه و خیلی هم فکر میخوادکه اگه این روند رو خوب طی کنی یه طرح خیلی خوب خلق میکنی،یه جایی خوندم که تقلید کردن از کار یک معمار کپی است ولی تقلید از کار چند معمار خلاقیت است،نظر شما چیه؟
 

DDDIQ

مدیر ارشد
شاید تا حدودی با این سخنان که به قولی از حدود دهه 70 آغاز شد آشنا باشید ...

در این جا نیز با همان پیشتازی اطلاعات درباره ی تخت جمشید، در ۲۵۰ سال پیش مواجهیم. در زمان نیبور کسی از دوران شناسی ابنیه ی تخت جمشید کوچک ترین خبر درستی نداشت و تاریخ تخریب و نیز نقش دروغین اسکندر در انهدام آن، هنوز در زمره ی توهمات متداول درنیامده بود و از روی آن خرابه ها تشخیص این مطلب موهوم و تبلیغاتی که ایرانیان در هنر حجاری و مجسمه سازی! بر یونانیان مقدم بوده اند، ممکن نمی شد، زیرا کسی نمی دانست که بقایای تخت جمشید مانده هایی از کدام دوران است، چه صاحبی داشته، چه گونه تخریب شده و مسئول آن چه کسی بوده است. بنا بر این از طریق همین اظهار نظرهای رسوا کننده و بی هنگام نیبور، با اعمال کلاشی در متن سفرنامه ی او آشنا و مطمئن می شویم که اطلاعات برآورندگان کتاب، از دروغ های دوران جدید تغذیه شده است. (……… ناصر پورپیرار / مدخلی بر ایرانشناسی بدون دروغ 61 مورخ 26/2/86)

«ناصر پورپیرار در مقاله " مدخلی بر ایران شناسی بی دروغ و بی نقاب، ۱۰۱ " مورخ 20/7/86 در توصیف تصویر سوارکار تاق بستان چنین مغرضانه قلمفرسایی می کند:
" این نمایی از یک سوار هلنی با همان نیزه های مخصوص چوبین، در تاق بستان کرمانشاه است. مو به مو با سیاه قلم سوار یونانی در رسامی زیر منطبق است. در این نقش برجسته نیز مرد و اسب را از قسمت جلو، با محافظ هایی در حد امکانات مهاجرت، تجهیز کرده اند که به جای زره سنگین فولادین، بافته ای فلزی بر تن دارد و به تبعیت از تجربه و سنت اجداد و سرزمین خویش، گرچه آن کلاه های محافظ را بر سر ندارد، اما صورت خود را از به وسیله ی بافته ای زره گونه پوشانده است ………. "

" مسجد معروف به شیخ لطف الله در میدان نقش جهان را نه در عهد شاه عباس صفوی که به تدریج بالا بردن آن را به زمان رضا شاه تکمیل کرده اند…." ( وب گاه ناصر پورپیرار )
و در مورد هر آن که و هر آن چیز که در رابطه با تاریخ ایران , فرهنگ , مشاهیر ادبی و ملی و .... و حتی هویت معماری خودمان چه معاصر و چه گذشته می شناسیم و در مورد آن مطالعه کرده ایم ...

هر چند که این قبیل سخنان غرض ورز بی پایه علمی و ادعاهای هذیان گونه را فاقد ارزش, حتی برای مطالعه و خواندن می دانم چه برسد به نقد و گفتگو در مورد آن ... ؛ و البته موضوع صحبت را هم نمیخواهم به سمت نقد چنین صحبت هایی که حتی درک و شعور مخاطبین را هم به سخره می گیرد برسانم!! اما "پورپیرار"نامها که این روزها از سکوت ما سر برآورده اند نه فقط فرهنگ ما و ... بلکه هویت معماری
ما را هم مورد هجمه گسترده قرار داده اند و ما را بدون گذشته ای در معماری می دانند و آن را مثل باقی هویتمان ساخته پرداخته تاریخدانان اخیر میدانند!!!


حال سوال اینجاست چرا جامعه معماران ما سازماندهی هماهنگی ندارد و یا اگر دارد و هست چرا خبری از آن نیست و صحبتی نمیشود ....!!!؟
و چرا ما اینقدر پراکنده هستیم.. ؟!
وظیفه ما به عنوان جامعه معماران و وارث معماری ایرانی در برابر آن چیست!؟
و ....

و پس از آن به بررسی و اشتراک اسناد علمی و تاریخی بناهایی که سعی در تخریب هویت آن دارند خواهیم پرداخت
؛
بررسی مسجد شیخ لطف الله - اصفهان #25





_______________________________________
_______________________________________
گفتگوهای پیشین از این سری گفتگوهای معماری :
 
آخرین ویرایش:

persian_sphinx

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
با سلام منم ترجیح میدم که درباره این حرفها صحبت نکنیم ! چون انیرانی ها همین رو می خوان که ما در مورد این مهملات و یاوه گویی ها حرف بزنیم ... !!!
آخه کسی که وجود شخص حافظ رو جعلی!!!!! و گلستان سعدی رو با سیستم فکری معیوب که سعدی از شیراز هم بیرون نرفته !!!!و ملک الشعرا بهار جرثومه فرهنگی!!!! و حتی حتی حتی وجود سلمان فارسی رو توطئه یهود میدونه !!!!! میخوای به کاخ و مسجد و کنیسه و معماری ایران کاری نداشته باشه!؟ چه انتظاری دارین ! دیگر تو خود بخوان حدیث مفصل را !!!!
و فکر میکنم هدف ما و نسل ما و حتی نسل بعد از ما هم نیس ... هدف نسل های بعدتر از ما هس و ایجاد شبه و مخدوش کردن اسناد و اعتبار بناها برای آیندگان ....

اینجاس که سوالی که مطرح کردی بیشتر به چشم میاد !
واقعا چرا ما اینقدر پراکنده هستیم!! اون هم برعکس چیزی که باید باشیم ! و ما به جای اینکه از همون دانشگاه به کار گروهی عادت کنیم و حتی توی پروژه های بزرگ که نیاز به همکاری گروهی داره به خاطر اون ذهنیتی که هست حالا نمیدونم جو اینجوریه یا خصلت ما اینطوری هست یا چی اون فکر پس ذهن ما به تک رویی عادت داریم و دوست داریم تک باشیم و طاقت همکاری با هیچ معمار دیگه ای تو هیچ کاری نداریم ! و همین به معماری ما ضربه زده ....تک رو بودن !
 

pyramids

عضو جدید
کاربر ممتاز
با مدعی مگویید اسرار عشق و مستیتا بی‌خبر بمیرد در درد خودپرستی
عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آیدناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی
دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانمبا کافران چه کارت گر بت نمی‌پرستی
سلطان من خدا را زلفت شکست ما راتا کی کند سیاهی چندین درازدستی
در گوشه سلامت مستور چون توان بودتا نرگس تو با ما گوید رموز مستی
آن روز دیده بودم این فتنه‌ها که برخاستکز سرکشی زمانی با ما نمی‌نشستی
عشقت به دست طوفان خواهد سپرد حافظچون برق از این کشاکش پنداشتی که جستی

واقعاً بسی جای تاسف و تامل
یه گوشه دنیا چند تیکه سنگ میشه نماد یه کشور براش سرمایه گذاری میکنند چقدر تبلیغات میکنند تا هم نمادی فرهنگی باشه هم باعث جذب گردشگر،اما ما تیشه به ریشه خودمون داریم میزنیم. اتفاقاتی که در کتابهای ما افتاده فکر نمیکنم بر کسی پوشیده باشه. و اینبار هم خدشه دار کردن تاریخ هنری ما.
آخه واقعا چطور یه نفر میاد به اسم روشنگری به تاریخ ما توهین میکنه؟؟ جالب اینجاست که ایشون این مطالب رو بدون هیچگونه مدرک معتبری ارائه میدند و اطلاعات غلط رو با نابود کردن اصالت ملی به اسم خیر خاهی و برملایی دست توتئه کاران انتشار میدند.
کشورهای حاشیه خلیج فارس برای خودشون تاریخ میسازند و ما تاریخ خودمون رو نابود میکنیم. مسجد رو کنیسه مینامند شاهان رو در عیش و نوش و در این مسیر جای هیچ انصافی هم نمیزارند و این درحالیست که کمتر موزه ای در دنیاست که کاسه شکسته های ما رو چون نگین در قلبش نداشته باشه.
وظیفه هر معماریست که با این مسائل آشناییت داشته باشه و در هر محفلی بر اصالت و صلابت اینچنین موضوعاتی با صراحت و فصاحت روشنگری کند.
نگذاریم و این حق را ندهیم که هرکسی هر حرفی را بزند. از نشانه های روشنفکری همواره 2مورد اشاره شده ، مبارزه با خرافات و مبارزه با استبداد. اینچنین موضوعاتی باید سیل عظیم یورش هارا از سمت معماران داشته باشد تا اینچنین افرادی بدانند که حق ندارند هر سخنی را بر زبان بیاورند،
 

pyramids

عضو جدید
کاربر ممتاز
با سلام منم ترجیح میدم که درباره این حرفها صحبت نکنیم ! چون انیرانی ها همین رو می خوان که ما در مورد این مهملات و یاوه گویی ها حرف بزنیم ... !!!
آخه کسی که وجود شخص حافظ رو جعلی!!!!! و گلستان سعدی رو با سیستم فکری معیوب که سعدی از شیراز هم بیرون نرفته !!!!و ملک الشعرا بهار جرثومه فرهنگی!!!! و حتی حتی حتی وجود سلمان فارسی رو توطئه یهود میدونه !!!!! میخوای به کاخ و مسجد و کنیسه و معماری ایران کاری نداشته باشه!؟ چه انتظاری دارین ! دیگر تو خود بخوان حدیث مفصل را !!!!
و فکر میکنم هدف ما و نسل ما و حتی نسل بعد از ما هم نیس ... هدف نسل های بعدتر از ما هس و ایجاد شبه و مخدوش کردن اسناد و اعتبار بناها برای آیندگان ....

اینجاس که سوالی که مطرح کردی بیشتر به چشم میاد !
واقعا چرا ما اینقدر پراکنده هستیم!! اون هم برعکس چیزی که باید باشیم ! و ما به جای اینکه از همون دانشگاه به کار گروهی عادت کنیم و حتی توی پروژه های بزرگ که نیاز به همکاری گروهی داره به خاطر اون ذهنیتی که هست حالا نمیدونم جو اینجوریه یا خصلت ما اینطوری هست یا چی اون فکر پس ذهن ما به تک رویی عادت داریم و دوست داریم تک باشیم و طاقت همکاری با هیچ معمار دیگه ای تو هیچ کاری نداریم ! و همین به معماری ما ضربه زده ....تک رو بودن !

اتفاقاً من مخالف سکوتم .
فرض کنیم در جامعه پزشکان شخصی شروع به بیان اطلاعات غلط کند وظیفه کیست که روشنگری کند؟؟ کسی جز پزشکان خیر خواه؟؟
ما که اطلاعاتی در مورد پزشکی نداریم لاجرم هر بیانی برای ما از سمت پزشکان معتبر خواهد بود.
معهذا حال که کسی درمورد میراث معماری سخن گفته وظیفه کسی جز معماران بر دفاع است؟؟؟
شک نکنید که بسیاری از افراد که اطلاعاتی در مورد معماری ندارند این موضوعات را باور میکنند.
من سر ژوژمان طرح5 به اسم معماری پارامتریک سعی در بیان ذره ای از ابهت مسجد شیخ لطف الله کردم و تمام سعی ام جلوگیری از انتشار این موضوع کذب بود. فکر میکنید چه حسی داشتم وقتی یکی امد پای طرحم بهم گفت میدونی اینو رضا شاه ساخته؟؟
اینم شیتم:)
 

پیوست ها

  • 022.jpg
    022.jpg
    44.6 کیلوبایت · بازدیدها: 0
آخرین ویرایش:

abolfaZZzl

عضو جدید
کاربر ممتاز
نتنها تو این زمینه بلکه تو همه ی زمینه ها مورد حمله قرار گرفته ایم.
به گذشتمون احترام نمیذاریم ،ازش تبعیت نمیکنیم ،به پیشرفت وگسترشش فکر نکردیم،ازش طرح و برنامه و ... نگرفتیم . تبلیغاتمون توش ضعیف بوده و ... کمی هاو کاستیهای دیگه. ماهر جا ضعیف عمل کردیم یه بامبولی ازیه جایی سردرآورده و واسمون شاخ شده.
همین الانم تکلیفمون خیلی با خودمون مشخص نیست.
تو غرب معمارانش هر چند سالی که میگذشت یه سبکی رو معرفی میکردن که حتی بماها هم رسوندنش. ما سالهاست که خوابیم، عقب ماندیم و فقط نگاه کردیم .و الان هم ماشالله تقلید.
خب ماهم تا زمانیکه بهم اعتماد نکنیم و همانند گذشتگان جوانب کارهارو نسنجیم و هرکی بفکر خودش باشه و دور هم جمع نشیم همینطوری میلنگیم و جه بسا با ادعاهای دروغین دیگران خودمون هم باورمون شه که هیچی نبودیم و از پا بیوفتیم.
تمام حرفم اینه که بعد از اینکه به یه سازماندهیه درست رسیدیم باید با عملمون از میراثمون دفاع کنیم و حتی گسترشش بدیم،ایده های معماریه گذشتمون رو بیش از پیش توی کارهامون ارائه و قدم به قدم رشدش بدیم و ...
 

persian_sphinx

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
اتفاقاً من مخالف سکوتم .
فرض کنیم در جامعه پزشکان شخصی شروع به بیان اطلاعات غلط کند وظیفه کیست که روشنگری کند؟؟ کسی جز پزشکان خیر خواه؟؟
ما که اطلاعاتی در مورد پزشکی نداریم لاجرم هر بیانی برای ما از سمت پزشکان معتبر خواهد بود.
معهذا حال که کسی درمورد میراث معماری سخن گفته وظیفه کسی جز معماران بر دفاع است؟؟؟
شک نکنید که بسیاری از افراد که اطلاعاتی در مورد معماری ندارند این موضوعات را باور میکنند.
من سر ژوژمان طرح5 به اسم معماری پارامتریک سعی در بیان ذره ای از ابهت مسجد شیخ لطف الله کردم و تمام سعی ام جلوگیری از انتشار این موضوع کذب بود. فکر میکنید چه حسی داشتم وقتی یکی امد پای طرحم بهم گفت میدونی اینو رضا شاه ساخته؟؟
اینم شیتم:)

بله درسته دوست فرهیخته من مطمئنا حق با شما هست اما منظورم معنای کنایی کلام بود و اهمیت ندادن و بی ارزش دونستن این تراوشات که فقط درک خواننده رو به مسخره گرفته یک مجنون که فقط نمونه کوچکی از یک جریان برنامه ریزی شده س که هدفش هجمه و تخریب کل فرهنگ هویت هست یه گوشه تو تاریکی نشسته و سنگهاشو به اطراف پرتاب میکنه که شاید یکیش به هدف بخوره!! و حتی کسی هم که اندک مطالعه داشته باشه و یه خرده فکر کنه و غرض خاصی هم در اندیشه نداشته باشه تشخیص دروغ بودن این اراجیف رو میده !
به جز اراجیف خنده داره که در حوزه ادبیات و فرهنگ و ... داشته در پست اول مثال خوبی زده شده ... خود این حرفها اونقدر خنده ندار هستن در کلمه اول که نیاز به ارائه مدرک نیست اونم به فردی که نه تحصیلو شناختی در این مورد داره و نه حتی هیچ مدرک دانشگاهی و سوابق بی وطنی و توده ای در گذشته هم معلوم هست ...

و مثال خوبی زدین که در جامعه پزشکی یک نهاد صنفی قدرتمند وجود داره که نه فقط روی کار و اشتباهات پزشکی نظارت داره و کسی هم بدون مدرک اجازه داخل شدن نداره ...
باید یه تشکل قوی داشت برای دفاع و اجازه ندادن به کسانی که بدون اندک دانش اجازه اظهار نظر و جعلسازی به خودشون میدن منظورم نظام مهندسی که اجرایی هست و سازمان میراث فرهنگی که عملا واقعا هیچ نقشی نداره ! اانتظاری نمیشه از میراث فرهنگی داشت امسال یه جا رو ثبت ملی میکنه کمتر از یکسال با بی قانونی مطلق خارج میشه که تخریبش میکنن که یه بنا جدید بسازن .... بدون یه نهاد صنفی قدرتمند و سخنگو هر کسی به خودش اجازه حرف زدن میده ! ما هماهنگ نیستیم
 

pyramids

عضو جدید
کاربر ممتاز
بله درسته دوست فرهیخته من مطمئنا حق با شما هست اما منظورم معنای کنایی کلام بود و اهمیت ندادن و بی ارزش دونستن این تراوشات که فقط درک خواننده رو به مسخره گرفته یک مجنون که فقط نمونه کوچکی از یک جریان برنامه ریزی شده س که هدفش هجمه و تخریب کل فرهنگ هویت هست یه گوشه تو تاریکی نشسته و سنگهاشو به اطراف پرتاب میکنه که شاید یکیش به هدف بخوره!! و حتی کسی هم که اندک مطالعه داشته باشه و یه خرده فکر کنه و غرض خاصی هم در اندیشه نداشته باشه تشخیص دروغ بودن این اراجیف رو میده !
به جز اراجیف خنده داره که در حوزه ادبیات و فرهنگ و ... داشته در پست اول مثال خوبی زده شده ... خود این حرفها اونقدر خنده ندار هستن در کلمه اول که نیاز به ارائه مدرک نیست اونم به فردی که نه تحصیلو شناختی در این مورد داره و نه حتی هیچ مدرک دانشگاهی و سوابق بی وطنی و توده ای در گذشته هم معلوم هست ...

و مثال خوبی زدین که در جامعه پزشکی یک نهاد صنفی قدرتمند وجود داره که نه فقط روی کار و اشتباهات پزشکی نظارت داره و کسی هم بدون مدرک اجازه داخل شدن نداره ...
باید یه تشکل قوی داشت برای دفاع و اجازه ندادن به کسانی که بدون اندک دانش اجازه اظهار نظر و جعلسازی به خودشون میدن منظورم نظام مهندسی که اجرایی هست و سازمان میراث فرهنگی که عملا واقعا هیچ نقشی نداره ! اانتظاری نمیشه از میراث فرهنگی داشت امسال یه جا رو ثبت ملی میکنه کمتر از یکسال با بی قانونی مطلق خارج میشه که تخریبش میکنن که یه بنا جدید بسازن .... بدون یه نهاد صنفی قدرتمند و سخنگو هر کسی به خودش اجازه حرف زدن میده ! ما هماهنگ نیستیم
بله این نهاد میتونه خیلی مفید باشه. ولی هر مساله ای یه سازماندهی میخواد باید از جایی شروع شه که پایه مناسبی داشته باشه.گلابچی که بقولی فرنگ رفتست اوضاش اینه پیرنیای عزیز:( هم که دیگه پیش ما نیست سیحون و بقیه هم که...
بهر حال مهم اینکه هر فردی بعنوان یک معمار بالغ کار کنه دنبال شهرت نباشه به مبانی با ارزش ایرانی پشت نکنه .
در این مسائل حتی یک تلنگر کوچیک از سمت هر معمار میتونه پایانی بر گزافه گویی اینچنین افرادی باشه.
یادمون نره که در معماری اکثر بناهای باشکوه از تفکرات قوی مستنج شدند. زیبایی طلبی بدون درک صحیح بعد از مدتی ملال آور میشه مثل کارهای زاها حدید ...
ولی معماری ما این قدرت رو داره که بتونه با گذر زمان ارزش بیشتری پیدا کنه. پس نباید اینو از دست بدیم نباید اجازه بدیم که هر کسی این حق رو داشته باشه که در مورد آثار معماری حرف بزنه.
چه خوب گفته دکتر حجت: معماری بستنی فرشی نیست که هر کسی در موردش اظهار نظر کنه
 

pyramids

عضو جدید
کاربر ممتاز
نتنها تو این زمینه بلکه تو همه ی زمینه ها مورد حمله قرار گرفته ایم.
به گذشتمون احترام نمیذاریم ،ازش تبعیت نمیکنیم ،به پیشرفت وگسترشش فکر نکردیم،ازش طرح و برنامه و ... نگرفتیم . تبلیغاتمون توش ضعیف بوده و ... کمی هاو کاستیهای دیگه. ماهر جا ضعیف عمل کردیم یه بامبولی ازیه جایی سردرآورده و واسمون شاخ شده.
همین الانم تکلیفمون خیلی با خودمون مشخص نیست.
تو غرب معمارانش هر چند سالی که میگذشت یه سبکی رو معرفی میکردن که حتی بماها هم رسوندنش. ما سالهاست که خوابیم، عقب ماندیم و فقط نگاه کردیم .و الان هم ماشالله تقلید.
خب ماهم تا زمانیکه بهم اعتماد نکنیم و همانند گذشتگان جوانب کارهارو نسنجیم و هرکی بفکر خودش باشه و دور هم جمع نشیم همینطوری میلنگیم و جه بسا با ادعاهای دروغین دیگران خودمون هم باورمون شه که هیچی نبودیم و از پا بیوفتیم.
تمام حرفم اینه که بعد از اینکه به یه سازماندهیه درست رسیدیم باید با عملمون از میراثمون دفاع کنیم و حتی گسترشش بدیم،ایده های معماریه گذشتمون رو بیش از پیش توی کارهامون ارائه و قدم به قدم رشدش بدیم و ...

آثار هنری به مرور زمان ارزش بیشتری پیدا میکنند و آثار مهندسی به مرور زمان از ارزششون کم میشه، لحظه ای شک نکنید که ما در آینده از این معماری صدمه میبینیم. من الان دارم این صدمات رو حس میکنم،ما قدرتمون رو از دست دادیم.
من همیشه اینو میگم که اروپایی ها یچیزو پیدا میکنند مصرف میکنند میبینند که بدرد نخود میندازنش کنار میرن سراغ یه چیز دیگه بعد ما میریم از تو سطل آشغال اونا همون چیزو برمیداریم میخوایم باهاش به اونا فخر بفروشیم. مثل انرژی هسته ای مثل معماری مثل خیلی از مسائل پزشکی و فلسفه..
در مورد معماری تو دانشگاههای ما سیستم آموزشی برای 100سال پیشه طرحهای معماری اکثراً سبک مدرن و پست مدرنند ، ما حرفی در مورد معماری خودمون یاد نمیگیریم که بخوایم ازش دفاع کنیم. الان اعلام شه که میخوان خانه آبشارو خراب کنند 2ماه همه دانشگاههای ایران حرف اول کلاسا میشه که چه آدمای احمقی میخوان شاهکار معماری رو خراب کنند حالا بگن که تخت جمشید رو میخوان خراب کنند هیچکی صداش در نمیاد نهایتاً 30-40 نفر دورش جمع شند.یا باید یونسکو اعلام کنه که نکنید یا که... مثل میدون نقش جهان که با تهدید یونسکو دست از سرش برداشتند
جالبه که بدونید کاشی کاری های مسجد امام رو دارند مرمت میکنند اما چطوری؟؟؟ برای کاشی ها قالب گرفتند از کل گنبد یعنی ما اینهمه بیچاره شدیم.
صلابتمون رو از دست ندیم نزاریم به ریشمون بخندن ما وظیفه داریم یا باید دفاع کنیم از داشته هامون یا بشیم مهندس معماری که سیمان بتن و کم کنه و آبشو زید کنه تا 12تومن بیشتر بذاره تو جیبش
 

art-s

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
اتفاقا موضوع به بحث خوبی اشاره کردید. نمیدونم شما فیلم این آقا (ناصرپورپیرار) درباره تخت جمشید رو دیدید یا نه. تو فیلم اونقدر سعی شده با کلمات و تصاویر بازی شه که ناخداگاه یه شک تو دل آدم ایجاد میشه که یعنی ممکنه؟. فیلم جوری هست که آدم تو بعضی قسمت هاش به دانسته هاش شک میکنه.(تو فیلم با دلایل مرمتی کل تخت جمشید رو می بره زیر سوال) .زمانی که فیلم دستم رسید ترمی بود که ما درس مرمت داشتیم. با یه استاد بسیار بادانش و با شخصیت به اسم آقای هاشمی. یه روز بعد پایان کلاس درباره این فیلم و نظر ایشون رو که بیشتر تو حوزه مرمت فعالیت داشتند جویا شدم. جواب خیلی جالبی به من دادن. گفتند جدا از نظریه های مرمتی این شما هستید که باید تصمیم بگیرید،اول از همه ببینید این حرفها رو کی میزنه؟سابقه ش چیه؟ دلایلش چیه؟ بعد هم چشم بسته تایید یا تکذیب نکنید با این همه کتاب معماری جهان و اسلام که خوندید نظریه ها رو بزارید کنار هم خودتون به جواب میرسید. البته ایشون طی یک پرسه که از من چندتا سوال میپرسیدن منو مجبور به تفکر عمیق تر کردن.
 

abolfaZZzl

عضو جدید
کاربر ممتاز
آثار هنری به مرور زمان ارزش بیشتری پیدا میکنند و آثار مهندسی به مرور زمان از ارزششون کم میشه، لحظه ای شک نکنید که ما در آینده از این معماری صدمه میبینیم. من الان دارم این صدمات رو حس میکنم،ما قدرتمون رو از دست دادیم.
من همیشه اینو میگم که اروپایی ها یچیزو پیدا میکنند مصرف میکنند میبینند که بدرد نخود میندازنش کنار میرن سراغ یه چیز دیگه بعد ما میریم از تو سطل آشغال اونا همون چیزو برمیداریم میخوایم باهاش به اونا فخر بفروشیم. مثل انرژی هسته ای مثل معماری مثل خیلی از مسائل پزشکی و فلسفه..
در مورد معماری تو دانشگاههای ما سیستم آموزشی برای 100سال پیشه طرحهای معماری اکثراً سبک مدرن و پست مدرنند ، ما حرفی در مورد معماری خودمون یاد نمیگیریم که بخوایم ازش دفاع کنیم. الان اعلام شه که میخوان خانه آبشارو خراب کنند 2ماه همه دانشگاههای ایران حرف اول کلاسا میشه که چه آدمای احمقی میخوان شاهکار معماری رو خراب کنند حالا بگن که تخت جمشید رو میخوان خراب کنند هیچکی صداش در نمیاد نهایتاً 30-40 نفر دورش جمع شند.یا باید یونسکو اعلام کنه که نکنید یا که... مثل میدون نقش جهان که با تهدید یونسکو دست از سرش برداشتند
جالبه که بدونید کاشی کاری های مسجد امام رو دارند مرمت میکنند اما چطوری؟؟؟ برای کاشی ها قالب گرفتند از کل گنبد یعنی ما اینهمه بیچاره شدیم.
صلابتمون رو از دست ندیم نزاریم به ریشمون بخندن ما وظیفه داریم یا باید دفاع کنیم از داشته هامون یا بشیم مهندس معماری که سیمان بتن و کم کنه و آبشو زید کنه تا 12تومن بیشتر بذاره تو جیبش
.اگه از هرمنوتیک درامان بوده باشم.تا حدودی با حرفاتون موافقم.
ضمنا ما مدتهاست که قدرتی نداشتیم که از دست بدیم.(تقلیدکاربودیم).
اما درمورد زمینه هایی از علم که نوشتین از نظر کسب علم و پیشرفت توی اون مخالفم.
همه به این صدمه ای که از تقلیدکاری میخوریم واقفند.اما "ان الانسان لفی خسر".تا موقعی که سرمون بسنگ نخوره حالیمون نمیشه، ازطرفی نوع آموزش با توجه به همون سبکهای آموزشی تو دانشگاههامون هم این اجازه رو به افراد نمیده، البته.البته.البته ماهایی هستیم که آینده معماری این کشور تو دستشونه (چیزی میخوام بگم در راستای تایید دو خط آخرتون) ماها بیرون هم نباید این حرفایی رو که اینجا میزنیم فراموش کنیم که متاسفانه 99.9999 اینطوری میشه ،توی تشکل هامون توی کارهای شخصی مون باید مراقبش باشیم.بماند که باید نوع آموزش توی دانشگاههامونو درست کنیم.و گامهای دیگه ای کهباید در این زمینه برداشته شه.
 

et-rt

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چرا اینقد گفت و گوی 7 زود اومد؟
این حرفا خیلی جاها زده میشه.
ولی اینا چیزایی نیست که بخواد هویتی رو زیر سوال ببره. مگه اینکه در سطح بالایی عنوان بشه.
چیزی که مشخصه اینه که معماری و هویت معماری ایران مثله یه قبره که اسم و تاریخ تولد و تاریخ وفاتش روش نوشته همین و بس.
سعی نکنید با تعصب و حسی که بهش دارید زندش کنید.
این معماری الان یه مقوله ی معماری نیست.
یه مقوله ی تاریخیه.
چند استاد بزرگ بوده که در خصوص معماری ایرانی و سنتی کتاب نوشته. در بین اینهمه استاد کدومش سعی در دوباره روح دادن به این معماری کرده.
کدومش سعی کرده که شیوه ای نوین برای ادامه ی بقای این معماری پیدا کنه. اگه هم کسی یا کسانی همت کنند کدوم نهاده که حمایت کنه. یا کدوم معماره که دنبالشون باشه.
تایپیک جدید عکاسی رو بهش سر زدین. مقوله ی نو و کهنه.
میدونید به چی فک میکردم؟
به اینکه اگه ما و کسایی که قبل از ما بودن کارشون رو درست انجام داده بودن الان هر بنایی که در اطراف ما بود تلفیقی از کهنه و نو بود.
ولی برین بیرون و خیابونارو گز کنید. به جز خونه های نوساز بی هویت و خونه های قدیمیه مخروبه و متروکه هیچی نیست.
به المان هایی که ترم یک یا دو ازتون خواستن درست کنین فکر کنید... چی میبینید. چی ساختید؟
به ما تلقین شده که هویتی نداریم و اصل معماری همون اموزه های مدرن و سایر سبک هاس.
وقتی استاد میگه چه سبکی کار کردی؟ مدرن؟ دیکانس؟ فولدینگ؟
دانشجو میگه سعی کردم سنتی کار کنم؟
استاد میگه نه سنتی سادس اسونه سعی کن کار جدید کنی؟
شکی نیست که دانشجو هیچی از سبک سنتی نمیدونه .ولی جایی که استاد باید بهش بفهمونه.... اونجا استاد هم نمیدونه و این روند تا همیشه میره.
واقعا جای سوال داره. لوکوربزیه وقتی اولین بار ایده ی ساختمان روی پیلوت رو اورد. چی باعث شد دنیا اینطور از این ایده استفاده کنه. و از اینهمه ایده در معماری سنتی هیچ استفاده ای نشد.
میدونید مثله چیه. مثله فرش و موکت. سالها ایرانیا فرش میبافتن و واقعا هنر عالی بود و هست. یه دفه یه کالای جدید به اسم موکت اومد و تمام دنیارو گرفت.
نیاز هایی که مردم دارن همیشه یه جور نمیمونه. اگه ما میتونستیم سبکمون رو به روز کنیم الان همچین نقدا و حرفایی ناراحتمون نمیکرد. در واقع ما از خودمون ناراحتیم.
واسه این مشکل دو راه هست
راه اسون و راه سخت.
راه اسونش اینه که هرکسی از خودش شرو کنه و خودشو بشناسه و غیره وغیره و غیره که این حرفا فقط فرار از واقعیته و فقط با این حرفا خودمونو رد میکنیم.
راه سختش هم یه حرکت بنیادیه که باید از بالا اتفاق میوفته .سخت هست ولی به واقعیت نزدیکتره.
 
آخرین ویرایش:

sahere.f

عضو جدید
با سلام خدمت همه
من تازه درسم تموم شده و برای شناختن یک بنای معماری اول معمارش رو میشناسم و ویژگی های طراحی معماراون طرح رو در نظر میگیرم و بعد پلان های طرح رو بررسی میکنم و دقت میکنم که به چه نکاتی در طراحی توجه شده و همچنین سایتی که در اونجا پروژه احداٍ ث شده خیلی توجه مکنم .
 

abolfaZZzl

عضو جدید
کاربر ممتاز
چرا اینقد گفت و گوی 7 زود اومد؟
این حرفا خیلی جاها زده میشه.
ولی اینا چیزایی نیست که بخواد هویتی رو زیر سوال ببره. مگه اینکه در سطح بالایی عنوان بشه.
چیزی که مشخصه اینه که معماری و هویت معماری ایران مثله یه قبره که اسم و تاریخ تولد و تاریخ وفاتش روش نوشته همین و بس.
سعی نکنید با تعصب و حسی که بهش دارید زندش کنید.
این معماری الان یه مقوله ی معماری نیست.
یه مقوله ی تاریخیه.
چند استاد بزرگ بوده که در خصوص معماری ایرانی و سنتی کتاب نوشته. در بین اینهمه استاد کدومش سعی در دوباره روح دادن به این معماری کرده.
کدومش سعی کرده که شیوه ای نوین برای ادامه ی بقای این معماری پیدا کنه. اگه هم کسی یا کسانی همت کنند کدوم نهاده که حمایت کنه. یا کدوم معماره که دنبالشون باشه.
تایپیک جدید عکاسی رو بهش سر زدین. مقوله ی نو و کهنه.
میدونید به چی فک میکردم؟
به اینکه اگه ما و کسایی که قبل از ما بودن کارشون رو درست انجام داده بودن الان هر بنایی که در اطراف ما بود تلفیقی از کهنه و نو بود.
ولی برین بیرون و خیابونارو گز کنید. به جز خونه های نوساز بی هویت و خونه های قدیمیه مخروبه و متروکه هیچی نیست.
به المان هایی که ترم یک یا دو ازتون خواستن درست کنین فکر کنید... چی میبینید. چی ساختید؟
به ما تلقین شده که هویتی نداریم و اصل معماری همون اموزه های مدرن و سایر سبک هاس.
وقتی استاد میگه چه سبکی کار کردی؟ مدرن؟ دیکانس؟ فولدینگ؟
دانشجو میگه سعی کردم سنتی کار کنم؟
استاد میگه نه سنتی سادس اسونه سعی کن کار جدید کنی؟
شکی نیست که دانشجو هیچی از سبک سنتی نمیدونه .ولی جایی که استاد باید بهش بفهمونه.... اونجا استاد هم نمیدونه و این روند تا همیشه میره.
واقعا جای سوال داره. لوکوربزیه وقتی اولین بار ایده ی ساختمان روی پیلوت رو اورد. چی باعث شد دنیا اینطور از این ایده استفاده کنه. و از اینهمه ایده در معماری سنتی هیچ استفاده ای نشد.
میدونید مثله چیه. مثله فرش و موکت. سالها ایرانیا فرش میبافتن و واقعا هنر عالی بود و هست. یه دفه یه کالای جدید به اسم موکت اومد و تمام دنیارو گرفت.
نیاز هایی که مردم دارن همیشه یه جور نمیمونه. اگه ما میتونستیم سبکمون رو به روز کنیم الان همچین نقدا و حرفایی ناراحتمون نمیکرد. در واقع ما از خودمون ناراحتیم.
واسه این مشکل دو راه هست
راه اسون و راه سخت.
راه اسونش اینه که هرکسی از خودش شرو کنه و خودشو بشناسه و غیره وغیره و غیره که این حرفا فقط فرار از واقعیته و فقط با این حرفا خودمونو رد میکنیم.
راه سختش هم یه حرکت بنیادیه که باید از بالا اتفاق میوفته .سخت هست ولی به واقعیت نزدیکتره.

مرسی. فقط این رنگ نوشتتو عوض کنی ممنون میشم.
 

yeganegi

متخصص sketchup
کاربر ممتاز
پشت معماریهایی مثل لوکوربزیه بیشتر اهداف دیگه بوده که مطرح شدن. به همین خاطر میرن هند.... یه بازار بزرگ و بستر تولید ثروت....
اما در مورد معماری خودمون:خیلیها از بس خلاقیتشون کمه فقط یا به تقبیح میپردازند یا به تقدیس.
کنفرانس اول کنفرانس دوم کنفرانس کنفرانس صدم و .... برگزار میشه... ما تموم مولفه های "شهر اسلامی" را میدونیم، اما از خودش خبری نیست. چراکه عزمی برای ایجاد وجود نداره، فقط میخوایم آمار تولید کنیم.... آمار کنفرانس، آمار مقاله ، آمار..... آمارهای بیهوده، ادای اونور یا بی هویتی در برابر اونور....
 

pyramids

عضو جدید
کاربر ممتاز
واسه این مشکل دو راه هست
راه اسون و راه سخت.
راه اسونش اینه که هرکسی از خودش شرو کنه و خودشو بشناسه و غیره وغیره و غیره که این حرفا فقط فرار از واقعیته و فقط با این حرفا خودمونو رد میکنیم.
راه سختش هم یه حرکت بنیادیه که باید از بالا اتفاق میوفته .سخت هست ولی به واقعیت نزدیکتره.

بنظر من راه آسونو سختو جابجا در نظر گرفتید راه آسون اینکه آدم چشم انتظار باشه یه کاری از بالا صورت بگیره و چشم انتظار یه اتفاق آسمونی باشیم.
راهه سخت اینکه آدم از خودش شروع کنه ...
هنوز بوی گل یاس تو بعضی کوچه ها هست هنوز میشه بوی خاک تو یادو حس کرد هنوز تو شبای کویر صدای سگ ها میاد زیاد سخت نیست آدم آستین بالا بزنه و یه خونه کاهگلی بسازه.
آخه کدوم معماری خونه.ی کاهگلی رو به بتنی ترجیح میده؟؟ آخه کدوم معماری نمیدونه روی یه تخت چوبی کنار حوض آب تو یه شب کویری چه آرامشی هست؟؟
ساختن سخت نیست فرار نکنیم.
چرا در قفس هیچکس کرکس نیست؟؟ گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد؟؟ چشم ها را باید بست جور دیگر باید دید.
چرا قبول کردید معماری ما تموم شده؟؟توی این عصر دسترسی به اطلاعات چقدر آسونه چرا استفاده نکنیم ؟؟
ما 2وظیفه داریم حفظ و نگهداری آثار گذشته و ایجاد معماری مناسب زمان بدون گذشت از سنت با ارزش کشورمون
 

pyramids

عضو جدید
کاربر ممتاز
پشت معماریهایی مثل لوکوربزیه بیشتر اهداف دیگه بوده که مطرح شدن. به همین خاطر میرن هند.... یه بازار بزرگ و بستر تولید ثروت....
اما در مورد معماری خودمون:خیلیها از بس خلاقیتشون کمه فقط یا به تقبیح میپردازند یا به تقدیس.
کنفرانس اول کنفرانس دوم کنفرانس کنفرانس صدم و .... برگزار میشه... ما تموم مولفه های "شهر اسلامی" را میدونیم، اما از خودش خبری نیست. چراکه عزمی برای ایجاد وجود نداره، فقط میخوایم آمار تولید کنیم.... آمار کنفرانس، آمار مقاله ، آمار..... آمارهای بیهوده، ادای اونور یا بی هویتی در برابر اونور....

گاهی باید خودخواه بود و از این ما جدا شد ، چرا باید مسیر اشتباهی رو که میبینیم اشتباهه ادامه بدیم؟؟
هدف بالاتر از این حرفاست مردم ما میفهمند معماری خوب رو بر هیچکس پوشیده نیست ارزش های گذشته ما:)
هر شروعی از هر نقطه مفیده مهم مسیره درسته که شروع شه حتی از خودمون
 

pyramids

عضو جدید
کاربر ممتاز
اتفاقا موضوع به بحث خوبی اشاره کردید. نمیدونم شما فیلم این آقا (ناصرپورپیرار) درباره تخت جمشید رو دیدید یا نه. تو فیلم اونقدر سعی شده با کلمات و تصاویر بازی شه که ناخداگاه یه شک تو دل آدم ایجاد میشه که یعنی ممکنه؟. فیلم جوری هست که آدم تو بعضی قسمت هاش به دانسته هاش شک میکنه.(تو فیلم با دلایل مرمتی کل تخت جمشید رو می بره زیر سوال) .زمانی که فیلم دستم رسید ترمی بود که ما درس مرمت داشتیم. با یه استاد بسیار بادانش و با شخصیت به اسم آقای هاشمی. یه روز بعد پایان کلاس درباره این فیلم و نظر ایشون رو که بیشتر تو حوزه مرمت فعالیت داشتند جویا شدم. جواب خیلی جالبی به من دادن. گفتند جدا از نظریه های مرمتی این شما هستید که باید تصمیم بگیرید،اول از همه ببینید این حرفها رو کی میزنه؟سابقه ش چیه؟ دلایلش چیه؟ بعد هم چشم بسته تایید یا تکذیب نکنید با این همه کتاب معماری جهان و اسلام که خوندید نظریه ها رو بزارید کنار هم خودتون به جواب میرسید. البته ایشون طی یک پرسه که از من چندتا سوال میپرسیدن منو مجبور به تفکر عمیق تر کردن.
این خیلی خوبه:)
هفته بعد چها شنبه سوریه سعی کنیم سنت درست این روز رو بشناسیم و اون رو درست احیا کنیم.
گاهی هیچ چیزی با ارزش تر از این نیست که یک موضوع رو در وجودمون نهادینه کنیم. معماری یعنی همه چیز یعنی ادبیات ، موسیقی ، نجاری فرش بافی...
وقتی شک از بین میره که ایمان بیاد مهم اینکه ایمان بیاریم ، اونوقت میتونیم تصمیم بگیریم که کی راست میگه:)
دوستان ببخشن من پرحرفی میکنم این موضوع برام خیلی مهمه و الا هیچوقت آدم وراجی نبودم:)
 

arch 1 teh

عضو جدید
قبل از صحبت جا دراه از
DDDIQ
http://www.www.www.iran-eng.ir/images/statusicon/user-online.png
مدیر تالارهای مهندسی معماری و شهرسازی تشکر کنم بخاطر این موضوع به روز جامعه ما.
در گذشته های ایران وملل های مختلف حفظ و نگهداری تاریخ هم از لحاظ هزینه و زمان آن و هم ماندگار ماندن آن در جای خود کاری بس مشکل و نگهداری آن برای نسلهای آینده به جز روش سینه به سینه صورت میگرفته و در ایران دورهای عیلامی ها و هخامنشیان از طریق آثار معماری و سنگ نبشته ها صورت گرفته..........
تا اینکه یکی از شاهان متفکر ایرانی در دوره ساسانیان به نام اردشیر به فکر ایجاد جمع آوری تاریخ ایران و ثبت اسناد و گذشته پر آوازه ایرانیان در جهان می افتد،و استارت ثبت تاریخ ما در کارنامه اردشیر ثبت میگردد و این روند ادامه پیدا میکند در دوره ساسانی به طوری که مورخ یا محقق اکثر اوقات با اردشیر در ارتباط بوده و تحقیق های زیادی جهت ایجاد هویت ایرانی و تاریخ ایران باستان صورت میگیرد،کارنامه اردشیر و تاریخ ایران به زبان پرتو عیلام بوده تا در دوره یزد گرد سوم که حمله اعراب صورت میگیرد و این موضوع رو به فراموشی میگردد تا اینکه در دوره سلجوقیان فردی به نام اسدی طوسی جهت حفظ و نگهداری تنها باز مانده تاریخ و نشان دادن هویت ایرانی و حفظ زبان فارسی تلاش زیادی انجام میدهد که بعصی او را مترجم این کتاب از پرتو عیلام یا (پهلوی) به فارسی یا جمع کننده و محقق خوانده اند، و او شاگردی داشته که راهش را ادامه دهد فردی به نام ابوالقاسم فردوسی که شاهنامه را با چه زحمتی به پایان میرساند که در این راه فرزندانش و همسرش از دست میدهد(افراد زمانه او را کافر،نادان،و....میدانستند)و شاهنامه اولین کتاب تاریخ ما فارسی زبانان میگردد ما بعد از شاهنامه حدود 1200 سال هیچ منبعی جز این نداریم تا در دوره( پهلوی اول و دوم) رضا خان که انسان پست مدرنی بوده شروع به تحقیق در تاریخ ایران باستان صورت میگیرد و در دوره بعد ادامه پیدا میکنه تا اینکه 1342 و دیگری دقیقا یادم نیست 1354 یا....؟؟ کتاب تاریخ ایران باستان بیرون میاد
خواستم با این حرفام چندتا نکته بگم ،1.شاهنامه افسانه نیست و تاریخ ماست هر چند کمی ناقص،از اینکه بعضی مباحث در شاهنامه ما را به سوی افسانه میبرد مثلا(جمشید 50 سال کشاورزی و بعد 50 سال فنون جنگ و............)اینها سیاست های فردوسی بوده جهت حفظ تاریخ
جمشید،منوچهر وزابلستان و.........وجود داشته جمشیدی که تمام جهانیان از او اطاعت میکردن،فرمانروای جهانیان میگردد، به دلیل متفکر بودنش،جمشیدی که فنون جنگ و ابزار جنگ و کشاورزی و....را به جهانیان نشان میدهد و تاریخ اینها را میتواند اثبات کند(تاریخ نامه ساسانی،شاهنامه،چشمه باغ فین،تخت جمشید)،تا حالا از خودتون سوال کردین چرا یه دشت روی یه صفه در دوره هخامنشیان رو به نام تخت جمشید(شهر پارسه) نام گذاری کردن؟
البته هر چند که در بعضی مواقع در تاریخ تحریفاتی صورت گرفته حتی در دوره ساسانیان که نامی از گذشته اشکانیان با 470 سال حکومت نیاورده که فردوسی میگوید من فقط نامی از آنها شنیدم،
دوستان این مطالب و بحث ها و مشکل ها ادامه دارد،جهت حل کردن این مسائل هم در عصر حال هم روشن بودن مسیر برای آیندگان نیازمند راه حلی کارا هستیم من به عنوان عضوی کوچکی از جامعه معماران و باشگاه مهندسان،خواهشمندم این موضوع رو به یک هدف برسونیم و راهکار این مشکل رو در حدی که میتونیم اعلام و اقدم کنیم ،حتی شده هر کس از هر طریق اقدام کوچکی انجام دهد.

 

soh-rab

عضو جدید
نمی دونم فیلم تلقین یا inception رو دیدید یا نه ......... این فیلم خیلی ترسانکه اگه به عمق فیلم نگاه کنیم این فیلم خیلی ترسناکه چون شما هم ممکنه به تفکر همسر نقش اول فیلم مبتلا بشید ....خدا عاقبت همه رو ختم به خیر کند و من ......و من به کسانی که این فیلم رو ندیدند توصیه می کنم نگاه نکنند خیلی بهتره

اما من اصلا دوست ندارم خیلی در این مورد بحث کنم و به این کار دامن بزنم هر چند باید دشمن رو رصد کرد و مواظب تحرکات او بود اما توی این فیلم برای اینکه به هدفشون برسند به منظر من این دیالوگ خیلی برجسته است و اون اینه که:"ما این فکر رو در عمق ضمیر اون می کاریم." یعنی سعی می کنه یه فکر رو و یه کار رو تلقین کنند و واقعا تلقین خیلی اثر می ذاره

به نظر میاد با ما و تاریخ ما و اندیشه ی ما و همه چیز ما دارن همون کار رو می کنند و در این راه مبارزه سطحی نگری بزرگترین آفت است که متاسفانه من و همه ما و شما به اون مبتلا شدیم همین
 

art-s

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
yeganegi: پشت معماریهایی مثل لوکوربزیه بیشتر اهداف دیگه بوده که مطرح شدن. به همین خاطر میرن هند.... یه بازار بزرگ و بستر تولید ثروت.... اما در مورد معماری خودمون:خیلیها از بس خلاقیتشون کمه فقط یا به تقبیح میپردازند یا به تقدیس. کنفرانس اول کنفرانس دوم کنفرانس کنفرانس صدم و .... برگزار میشه... ما تموم مولفه های "شهر اسلامی" را میدونیم، اما از خودش خبری نیست. چراکه عزمی برای ایجاد وجود نداره، فقط میخوایم آمار تولید کنیم.... آمار کنفرانس، آمار مقاله ، آمار..... آمارهای بیهوده، ادای اونور یا بی هویتی در برابر اونور....
دقیقا اشکال از جایی ایجاد میشه که یا تقدس بخشی صرف وجود دارده و یا تکذیب. فکر میکنم کسایی هم که با تعصبات و تقدس بخشی صرف نگاه می کنند ،اجازه نگاه منطقی رو هم از خودشون میگیرن و هم از دیگران و خیلی جاها باعث ورود خرافه و خلاف واقع میشن. اونقدر بهش تقدس داداه شده که اجازه هیچ سوال نقدی هم داده نمی شه و دیدگاه اینه که کامل ترین معماری بوده
 
آخرین ویرایش:

art-s

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
soh-rab:به نظر میاد با ما و تاریخ ما و اندیشه ی ما و همه چیز ما دارن همون کار رو می کنند و در این راه مبارزه سطحی نگری بزرگترین آفت است که متاسفانه من و همه ما و شما به اون مبتلا شدیم همین
به نکته درستی اشاره کردید
 

doomann

Moderator
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار
کاربر ممتاز
( نظر شخصی من ) چند وقتیه که معنی شکست عوض شده. وقتی به ظاهر از بین می ریم و شکست می خوریم و همه چیز رو تموم شده میدونیم، شاید بهتر باشه فکر کنیم موقعیت جدیدی برای نگرشی جدید به دست آوردیم .به حرفهای پور پیراز بدون تعصب نگاه کنید. فرض کنید که راست میگه. جایگاه شک در تمام اطلاعات طبقه بندی شده ای که به خورد من و شما داده شده لازم گاهی خونه تکونی بشه . اگر اشتباهه نظرات یک مخالف از نظر من و شما با دلیل و سند و مدرک رد کنیم . اگر راست می گه باز هم ازش با سند و مدرک بپذیریم . متاسفانه یاد گرفتیم تا چیزی بر خلاف میل و دانسته های ماست بهش توهین کنیم ( از خودم شروع می کنم !!) همه تقبیحش کردن و بهش فحش دادن و بی ارزش خوندنش . من می گم دستش درد نکنه باعث شد بجای باد به غبغب انداختن و جو گیر شدن بی دلیل ، برم و چند تا کتاب از اسناد معتبر گیر بیارم و فقط جهل و نادانی خودم رو کم کنم بجای اینکه کورکورانه اعمالش رو تقبیح کنم . از خودمون شروع کنیم ... ( فراموش نکنیم دفاع بد از تخریب آگاهانه، مخرب تره ...)
(ضمنا از خوندن نظراتتون بی نهایت لذت بردم و استفاده کردم )
 

DDDIQ

مدیر ارشد
( نظر شخصی من ) چند وقتیه که معنی شکست عوض شده. وقتی به ظاهر از بین می ریم و شکست می خوریم و همه چیز رو تموم شده میدونیم، شاید بهتر باشه فکر کنیم موقعیت جدیدی برای نگرشی جدید به دست آوردیم .به حرفهای پور پیراز بدون تعصب نگاه کنید. فرض کنید که راست میگه. جایگاه شک در تمام اطلاعات طبقه بندی شده ای که به خورد من و شما داده شده لازم گاهی خونه تکونی بشه . اگر اشتباهه نظرات یک مخالف از نظر من و شما با دلیل و سند و مدرک رد کنیم . اگر راست می گه باز هم ازش با سند و مدرک بپذیریم . متاسفانه یاد گرفتیم تا چیزی بر خلاف میل و دانسته های ماست بهش توهین کنیم ( از خودم شروع می کنم !!) همه تقبیحش کردن و بهش فحش دادن و بی ارزش خوندنش . من می گم دستش درد نکنه باعث شد بجای باد به غبغب انداختن و جو گیر شدن بی دلیل ، برم و چند تا کتاب از اسناد معتبر گیر بیارم و فقط جهل و نادانی خودم رو کم کنم بجای اینکه کورکورانه اعمالش رو تقبیح کنم . از خودمون شروع کنیم ... ( فراموش نکنیم دفاع بد از تخریب آگاهانه، مخرب تره ...)
(ضمنا از خوندن نظراتتون بی نهایت لذت بردم و استفاده کردم )

سلام و درود خدمت استاد دومان عزیز که همیشه حضورتون باعث دلگرمی بنده و دوستان هست .. سپاسگزارم
در رابطه با فرمایشات شما باید بگم بله حق کاملا با شماست و همیشه سعی ام بر این بوده که نه کورکورانه دنباله رو اندیشه ای باشم و نه چیزی رو بی دلیل قبول یا رد کنم ...
و در رابطه با این مساله که بر خلاف اصول گفتگو آغاز کلام رو شاید کمی با الفاظ تند شروع کردم و همان ابتدای صحبت محکوم کردم و گفتگو رو کامل بستم ناخواسته بوده و شاید به دلیل اینکه مسائلی که در مورد اونها شاید به مراتب خیلی تندتر آنگونه صحبت شده بعضی از دلبستگی های همیشه من و چهره های مورد علاقه من بودن ... ولی باز هم حق با شماست اصول گفتمان رو رعایت نکردم
و جا داره این نکته رو هم اضافه کنم که همانطور که شما میفرمائید شاید این صحبت ها هر چند به کام خوش نیومد و خیلی تلخ بود ولی حداقل باعث شد دوباره اندیشه ها و باورهای خودم رو مرور و بازبینی کنم و سعی به شناخت بهتری در مورد اعتقاداتم داشته باشم ....
و همانطور که در ابتدا عرض کردم بعد از صحبت کلی , قصد و هدف جمع بندی اصولی گفتگو با ارائه سند و بررسی علمی ادعاها بود که باید البته شروع کمی تند رو بر بنده ببخشید ...
 
آخرین ویرایش:

abolfaZZzl

عضو جدید
کاربر ممتاز
( نظر شخصی من ) چند وقتیه که معنی شکست عوض شده. وقتی به ظاهر از بین می ریم و شکست می خوریم و همه چیز رو تموم شده میدونیم، شاید بهتر باشه فکر کنیم موقعیت جدیدی برای نگرشی جدید به دست آوردیم .به حرفهای پور پیراز بدون تعصب نگاه کنید. فرض کنید که راست میگه. جایگاه شک در تمام اطلاعات طبقه بندی شده ای که به خورد من و شما داده شده لازم گاهی خونه تکونی بشه . اگر اشتباهه نظرات یک مخالف از نظر من و شما با دلیل و سند و مدرک رد کنیم . اگر راست می گه باز هم ازش با سند و مدرک بپذیریم . متاسفانه یاد گرفتیم تا چیزی بر خلاف میل و دانسته های ماست بهش توهین کنیم ( از خودم شروع می کنم !!) همه تقبیحش کردن و بهش فحش دادن و بی ارزش خوندنش . من می گم دستش درد نکنه باعث شد بجای باد به غبغب انداختن و جو گیر شدن بی دلیل ، برم و چند تا کتاب از اسناد معتبر گیر بیارم و فقط جهل و نادانی خودم رو کم کنم بجای اینکه کورکورانه اعمالش رو تقبیح کنم . از خودمون شروع کنیم ... ( فراموش نکنیم دفاع بد از تخریب آگاهانه، مخرب تره ...)
(ضمنا از خوندن نظراتتون بی نهایت لذت بردم و استفاده کردم )
منظورتون از پذیرفتنش رو متوجه نمیشم.(؟!!).(یاد حکمت متعالیه ملاصدرا افتادم که هرکسو هرطوری هست قبول بکن شاید ...)

این درسته که ما ازین مسائلی که اونا بوجود میارن تلنگر میخوریم و بخودمون میایم (وبقول شما کاستی های خودمون رو جبران میکنیم) ولی اینکه بخوایم حتی بطور ظاهری هم قبولش بکنیم معنیی نداره (!) این افراد تو بوجود آوردن چنین مسائلی کم نمیذارن واین کار همیشگیشون بوده و هست.و ماهم همیشه تلنگر میخوردیم و میخوریم و میریم دنبال منابع و ... ،خب حالا ما منابع خودمونو بذاریم کنار و منابعی که ایشون میفرمایند بگیریم بذاریم جلومون؟ خب اینکه میشه حرف اون!
 

pyramids

عضو جدید
کاربر ممتاز
به حرفهای پور پیراز بدون تعصب نگاه کنید. فرض کنید که راست میگه. جایگاه شک در تمام اطلاعات طبقه بندی شده ای که به خورد من و شما داده شده لازم گاهی خونه تکونی بشه . اگر اشتباهه نظرات یک مخالف از نظر من و شما با دلیل و سند و مدرک رد کنیم . اگر راست می گه باز هم ازش با سند و مدرک بپذیریم . متاسفانه یاد گرفتیم تا چیزی بر خلاف میل و دانسته های ماست بهش توهین کنیم ( از خودم شروع می کنم !!) همه تقبیحش کردن و بهش فحش دادن و بی ارزش خوندنش . من می گم دستش درد نکنه باعث شد بجای باد به غبغب انداختن و جو گیر شدن بی دلیل ، برم و چند تا کتاب از اسناد معتبر گیر بیارم و فقط جهل و نادانی خودم رو کم کنم بجای اینکه کورکورانه اعمالش رو تقبیح کنم . از خودمون شروع کنیم ... ( فراموش نکنیم دفاع بد از تخریب آگاهانه، مخرب تره ...)
(ضمنا از خوندن نظراتتون بی نهایت لذت بردم و استفاده کردم )
بله شک جایز میتونه باشه حتی به خدا اما گاهی وقتها شک دیلیل بر کم دانشیه .
شما برید به سایتش 79تا پست گذاشته من و دوستانم غریب به 20نظر ارسال کردیم و با مدرک خیلی محترمانه ازش خواستیم که دست از سر مسجد شیخ لطف الله برداره و حرفاش رو پس بگیره اما حتی نظر ما رو ثبت نکرد و به بحثش ادامه داده، چرا؟؟؟؟؟ این شخص سعی به تخریب داره دلایلش هم قابل قبول نیست. بدون شک بزودی مدارک زیادی ارائه میشه صبر داشته.
من بی نهایت از این موضوع عصبی و ناراختم چون این شخص به ناحق داره مباحثه میکنه هدفش اطلاعات دادن نیست گمراه کردنه. تو کشور ما نمیشه با 70 میلیون آدم نشست و تک تک صحبت کرد که آقا مسجد شیخ لطف الله کنیسه نیست و توی یک چرخش 45درجه رو به قبلست ایشون حتی این موضوع رو هم نمیدونند که مسجد روبه قبلست.
این پاسخ پور پیراره به دوست من در سایتش محض رضای خدا نگاه کنید این آدم چطور مباحثه میکنه
پاسخ:
((((ظاهرا ذخیره عقلانیت شما در اندازه درک متن ان یادداشت مربوط به مسجد شیخ لطف الله نیست. از سر رحمت دوباره توجه می دهم که این شاه کار جناب عالی را جاعلانه همین اواخر ساخته اند و اگر ان را مسجد گمان می کنی محراب آن در گدام گوشه شبستان و متوجه به کدام قبله است؟ حالا و با همین سئوال ساده مسجد ساخته ذهن شما برچیده شد. بیندیش و با دروغ های کلاس های درس دانشگاه های همراه کنیسه و کلیسا فریب مخور. )))))

ایشون هولستر رو فردی با معلومات محدود نسبت به تاریخ میدونند.
شادرن رو خرافه نویس
آخه چطور ما باید این فرد رو حتی بهش فکر کنیم؟؟؟
 

Similar threads

بالا