گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

anise b

عضو جدید
کاربر ممتاز
چرا همه ادما ی خوب میخوان از باشگاه خداحافظی کنند:razz::razz::razz:
سلام عرض شد
البته این ادمای خوب خودشون اطلاع دارن که در قبال بقیه انسانهااااا وظیفه دارن...اونم اینه که باید در کنار دوستانشون باشن و اطلاعاتشون رو در اختیار بقیه قرار بدن
 

javad_arash2003

عضو جدید
کاربر ممتاز

javad_arash2003

عضو جدید
کاربر ممتاز
چرا همه ادما ی خوب میخوان از باشگاه خداحافظی کنند:razz::razz::razz:
سلام عرض شد
البته این ادمای خوب خودشون اطلاع دارن که در قبال بقیه انسانهااااا وظیفه دارن...اونم اینه که باید در کنار دوستانشون باشن و اطلاعاتشون رو در اختیار بقیه قرار بدن
سلام
نظر لطف شماست
منم در حد توانم کمک کردم
در ضمن گفتم که ایمیل دادم که اگه کمک خواستن بازم کمک کنم
 

anise b

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
نظر لطف شماست
منم در حد توانم کمک کردم
در ضمن گفتم که ایمیل دادم که اگه کمک خواستن بازم کمک کنم
بالاخره ایمیل جای حضور مداوم تاثیرگذار شما رو نمیگیره
کم کم همه فعالان شیمی خداحافظی میکنند
فک کنم با حضور شما و داداش شهرام بود که اینجاااااا اینقد عالی و خوب بود
امااااااا گویاااااا شما در تصمیتون مصمم هستین........
انشالله که تمام مشکلات حل میشه و شما هم موندگار میشین
 

manochehri_s

عضو جدید
کاربر ممتاز
کاش هیچوقت عشقی متولد نمیشد که


احساسی بمیرد



مهربانا!


میدانم که تا تو راهی نیست.

میدانم که آسمان فیض و رحمتت همه جا بر سرم سایه دارد.

میدانم که دستهای سبزت همیشه پشت و پناهم است.

میدانم که تو ، تنها تو نگران لغزشهای ناتمام من هستی.


اما نمیدانم

چرا هرروز که میگذرد از تو دورتر میشوم؟
دلم را به دست آب می سپارم و سبزی روحم را به شیرینی ناپایدار و فریبنده ی گناهان.


کمکم کن!

من این لذتها را به بهای دوری از تو نمی خواهم. من تو را میخواهم.

تنها تو را...ای مهربانترین مهربانان!




دستی نیست تا

نگاه خسته ام را نوازشی دهد.
اینجا ،باران نمی بارد...
فانوسهای شهر، خاموش و مُرده اند
دست های مهربانی ،فقیرتر از من اند...!
نامردمان عشق ندیده ،
خنجر کشیده اند بر تن برهنه و بی هویتم !
دلم می خواهد آنقدر بنویسم
تا نفسهایم تمام شود.
آنقدر دفترهای کهنه را سیاه کنم ،

تا سَرَم ، فریاد کنند.

می خواهم امشب ،

شاعر نو نویس کوچه ها شوم.

بوی غربت کوچه ها
امان بُریده است...!







می خواستم واژه ای پیدا کنم تا ...
دلتنگی کهنه و بی خاصیتم را
عرضه کند ،

ولی
واژه ها باز هم غریبی می کنند.

می خواستم ،
کاغذی بیابم منت نگذارد ،
تنش را بدستانم بسپارد ،

تا نوازشش دهم ،
اما ، اعتمادی نیست...!
این لحظه ها ی لعنتی ،
باز هم مرا عذاب می دهند...
این دقیقه های بی وفا ،
بی وجدانترین ِ عالم اند...!

دستی نیست تا

دستهای خسته ام را
گرم کند...
نگاهی نیست ،

تا مرا امید دهد...

نفسی نمانده تا به آن تکیه کنم.

اینجا،

آخرین ایستگاه عاشقیست...!
 

ali.rad30

عضو جدید
من پارسال تو مقطع کارشناسی قبول شدم خواستم برم رشته پتروشیمی اما گفتن گرایشات حذف شدن و رشته مهندسی شیمی رفتم.حالا میخوام بدونم بخوام برم پتروشیمی بایس چکار کنم....
لطفا منو راهنمایی کنید.... یکی میگه از ترم 4 به بعد گرایشات انتخاب میکنیم ...یکی میگه اصلا همه گرایشات ادغام شدن باهم و بهش میگن مهندسی شیمی.یکی میگه تو ارشد گرایش انتخاب میکنن.

؟؟؟؟شما منو راهنمایی کنید.....
 

malina

عضو جدید
کاربر ممتاز
من پارسال تو مقطع کارشناسی قبول شدم خواستم برم رشته پتروشیمی اما گفتن گرایشات حذف شدن و رشته مهندسی شیمی رفتم.حالا میخوام بدونم بخوام برم پتروشیمی بایس چکار کنم....
لطفا منو راهنمایی کنید.... یکی میگه از ترم 4 به بعد گرایشات انتخاب میکنیم ...یکی میگه اصلا همه گرایشات ادغام شدن باهم و بهش میگن مهندسی شیمی.یکی میگه تو ارشد گرایش انتخاب میکنن.

؟؟؟؟شما منو راهنمایی کنید.....
سلام دوست عزیز
منم شنیدم از ترم 4 انتخاب میکنن گرایشو.
 
بالا