کوچه های تنهایی

وضعیت
موضوع بسته شده است.

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو زندگی ما آدما روزهایی وجود داره که اتفاقاتی باعث غمگین شدنمون میشه.
باعث تنها شدنمون
فاصله گرفتنمون
دلتنگ شدنمون برای گذشته و روزای خوبش
مثلا بعضی وقت ها انقدر یکی رو دوست داریم،
باور نمی کنیم که اون آدم عوض شده!باورش خیلی سخته،
درد داره اینکه دیگه نشناسیش و برات غریبه تر از هر غریبه ای شده باشه
فاصله گرفتن آدم هایی که یک روزی برای همدیگه خیلی مهم بودن.
به گمانم این اتفاق، غمگین ترین تنهایی دنیاست.
 

ALIREZA.F.1988

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خداوندا شدم عاشق
نه آن عشقی که در قلبش هوس باشد
نه آن عشقی که با آن من شوم از یاد تو غافل
نه آن عشقی که عقلم را کشد درجا
همیشه من بترسیدم
که عشق لیلی یک روزی
کند دیوانه و مجنون
ولی اکنون
بفهمم من
که این ترسم بود شیرین
که در چشم دل لیلی
وجود تو نشسته
ای خدای عشق من لیلی
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
يك سري از آدم ها را
حاضري همه جوره كنار خودت داشته باشي
به عنوان هر چيزي كه ميشود و امكان دارد
عشق ، دوست ، رفيق!
مهم بودنشان است
اينكه مطمئن باشيم كه هستند
چه دور چه نزديك،
حتي اگر غريبه ترين آشنا شوند!
حتي اگر ديدنشان سالي يك بار
آن هم در كافه با دوستانِ مشترك باشد...
باز هم به همين قانع هستيم؛

بعضي از آدم ها اينقدر خوب هستند
و حس خوب دارند كه بودنشان دلگرممان ميكند
جوري كه حاضريم به خاطرِ بودنشان
از خودمان و غرورمان بگذريم
و خودمان را پشت خنده هاي مصنوعي قايم كنيم
تا نفهمند نبودنشان چه به روزمان آورده ؛

ما براي داشتن و بودنِ يك سري از آدم ها در زندگيِ مان از خودمان و احساسِ مان گذشته ايم...

#ياسمن_مهديپور
 

mohsen ceramic

عضو جدید
شعر در مورد تنهایی

شعر در مورد تنهایی

[h=3]شعر در مورد تنهایی[/h]
هواهای
دونفره را
تنهایی قدم زدیم
با
یاد کسانی
که
هوای ما را نداشتند..
[h=3]شعر در مورد تنهایی و غم[/h]
و بعد از تو دلم از عطش عشق طغیان کرد
گاه از دو روزنه ی رخسارم
گاه در نگاهی پوچ در تاریکی شب هایم
گاه در باز دمی اندوهناک که با زحمت
از قفس آزاد شده و پایانش خدا را شکر می گویند
و گاه در وجودم که به هیچ پایانی نمی رسید مگر تنهایی
[h=3]شعر در مورد تنهایی خدا[/h]
می بینی ای لحظه های خالی از احساس تهی
می بینی که چه صدای خرد شدن دست های خزان شده اش
در دست های تنهایی کسل آور است و تو را نیز بی رمق می کند
آه ، پس او چه می گفت ؟
[h=3]شعر در مورد تنهایی از حافظ[/h]
من چه تنها و غریبم بی تو در دریای هستی
ساحلم شو غرق گشتم بی تو در شبهای مستی
[h=3]شعر در مورد تنهایی کوتاه[/h]
هرکس به میزانی که تنهایی نیاز دارد
عظمت دارد و بی نیاز تر است
[h=3]شعر در مورد تنهایی و غربت[/h]
رفتی و ندیدی که چه محشر کردم
با اشک تمام کوچه را تر کردم
وقتی که شکست بغض تنهایی من
وابستگی ام را به تو باور کردم
[h=3]شعر در مورد تنهایی عاشقانه[/h]
من آن گلبرگ مغرورم نمی میرم ز بی آبی
ولی بی دوست میمیرم در این مرداب تنهایی
[h=3]شعر در مورد تنهایی و سیگار[/h]
عشق من تو باش
نه برای اینکه در این دنیای بزرگ تنها نباشم
تو باش تا در دنیای بزرگ تنهایی ام تنهاترین باشی
[h=3]شعر در مورد تنهایی و خدا[/h]
بلندترین شاخه ی درخت
یک واژه را خیلی خوب می فهمد و آن هم تنهاییست
[h=3]شعر در مورد تنهایی و باران[/h]
کم نامه ی خاموش برایم بفرست
از حرف پرم گوش برایم بفرست
دارم خفه می شوم در این تنهایی
لطفا کمی آغوش برایم بفرست
[h=3]شعر غمگین در مورد تنهایی[/h]
شب من پنجره ای بی فردا
روز من قصه ی تنهایی ما
مانده بر خاک و اسیر ساحل
ماهی ام ، ماهی دور از دریا
[h=3]شعر در مورد غم تنهایی[/h]
بیا مثل مرغان آشفته هجرت کنیم
افق را به مهمانی پونه دعوت کنیم
بیا مثل پروانه های غریب نیاز
به مهتاب شب های تنهایی عادت کنیم
[h=3]شعر در مورد تنهایی با خدا[/h]
هیچ کس ویرانیم را حس نکرد
وسعت تنهایی ا م را حس نکرد
در میان خنده های تلخ من
گریه پنهانیم را حس نکرد
[h=1]شعر در مورد تنهایی[/h]

 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
🔻
وقتی دوريم!
همه چيز يه جور ديگه ست!
نميشه رفت تا دمِ درِ خونش، ديدش و برگشت...
نميشه قرارِ صبحونه فردا رو گذاشت!
نميشه گفت : فردا ميايی بريم تا بازار!
نميشه رفت ...
نميشه!
وقتی دوريم، به چيزای معمولی ديگه اونقدر رويايی ميشن كه يهو فكر می كنی وقتی نزديك بود خيلی خوب بود! معمولی نبود...

“دور نشين الهی از هم ..."
😌♥️💬
| #صابر_ابر |
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کتابی قدیمی را
از قفسه ی کتاب های پدر بزرگ
برداشتم!
رویش غبار گرفته بود!
بدنش زخمی بود اما
تنش بوی اصالت میداد!
صدایی مدام در گوشم میگفت :
هرچقدر هم که خرابت کنند
تو اگر خودت باشی
مثل این کتاب کهنه
اصالتت را حفظ خواهی کرد!!

محسن_دعاوی
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
من شهرهای زیادی را به دنبال عشق گشتم
هر کسی عشق طوری تعریف کرد
اما هیچ کس نگفت وقتی عاشق بشی دیگه ازش راه فراری نداری تنها روزمرگی میکنی زندگیتون
سختتر از رفتن کسی که عاشقش بودی؛ اعتمادی که سخت شکل میگیره، آدمهای بعد اون میان که ممکن حقیقتا دوستت داشته باشند اما تو نه جراتش داری و نه دلی داری که بخوای کنار دیگری باشی
خودت گول میزنی و با آدمهای جدید آشنا میشی اما تا میای اعتماد کنی کاری می کنند که برگردی به تنهای خودت سخته که هر روز هر ثانیه بخوای از خودت فرار کنی نمیدونم کی میتونم به کسی بی ترس اعتماد کنم اما این ترس دوست دارم از باور و اعتماد خوش بینانه بهتره
#آیناز
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
گاهى …
دلت”به راه” نیست!!
ولى سر به راهى …
خودت را میزنى به “آن راه” و میروى…
و همه،
چه خوش باورانه فکر میکنند..
که تــو..
“روبراهى”….
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
قانون آدم هاست !

تا زمانی که هستی آسوده اند از بودنت

گاهی تنهایت میگذارند

گاهی آزارت میدهند …

و گاهی

گمان میکنند قرار است

این بودن ها همیشگی باشد

اما زمانی برایشان عزیز میشوی که دیگر نیستی.
 

ALIREZA.F.1988

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تقدیر الهی
چو پی سوختن ماست
ما نیز بسازیم
به تقدیر الهی.



شهریار.
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
#برشی_از_یک_کتاب 📚

این هراس پنهان که دوست‌داشتنی نیستیم ما را تنها نگه می‌دارد. اما فقط به دلیل این تنهایی فکر می‌کنیم دوست‌داشتنی نیستیم. یک روز، روزی که زمانش را نمی‌دانی، از جاده‌ای گذر خواهی کرد. یک روز، روزی که زمانش را نمی‌دانی، او را آنجا خواهی یافت. برای اولین بار در زندگی‌ات طعم عشق را خواهی چشید؛ چون برای اولین بار در زندگی‌ات، حقیقتا تنها نخواهی بود. تو انتخاب شده‌ای تا تنها نباشی..

#گابریل_زوین
از کتاب: خاطرات داستانی ای.جی.فیکری
مترجم: لیلا کرد
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا