اگر نگوئیم حساس ترین به جرات می توان ادعا کرد پرسپولیس یکی از حیاتی ترین سه امتیازی های لیگ را دشت کرد تا راه قهرمانی کوتاه تر از هر زمان دیگری به نظر برسد . دیگر لازم نیست مجموعه سرخ ،چشم انتظار بازی های سپاهان باشد چرا که پرسپولیس امتیازات کافی را بدست اورده و حالا فقط نه امتیاز لازم است تا جام هفتم در ویترین خاک گرفته انها خود نمائی کند. پرسپولیس سایپا را می برد و در این روز ویژه ،مربی تیم ملی به نوعی در مورد بازی قضاوت می کند که بدترین نوع برداشت از ان همه هجوم و فشار حریف بود، می خواهیم با دایی شروع کنیم و به قطبی برسیم.
اصرار عادل برای کشاندن دایی مقابل دوربین تلویزیونی تلاشی بود که اگر انجام نمی پذیرفت سیمای واقع بینی سرمربی تیم ملی سالم تر از قبل می ماند. علی دایی رو در روی دوربین قرار گرفت و همه واقعیت را به صورت وارونه جلوه داد؛ تو گوئی تنها صحنه ای که از بازی به یاد او مانده خطای مشکوک زارعی و شلیک شریفی نسب بود که به تیر دروازه برخورد کرد.
دایی به هزار و یک دلیل دوست نداشت به افشین قطبی ببازد که اگر از ان هزار تا اولی بگذریم ان اخری رقابت نا مرئی ای بود که بین او سرمربی پرسپولیس حادث شد و سرانجام سنبه اقبال او در جنگ بین فدراسیون و سازمان پرقدرت تر افتاد تا سکان هدایت تیم ملی به عهده او سپرده شود.
حساسیت این حس درونی را احساس می کنیم و به دایی حق می دهیم برای نباختن ان قدر تقلا کند اما وقتی پرسپولیس از هر لحاظ بهتر و روان تر از حریف کار می کند چرا باید با عینکی به سراغ تحلیل رفت که هیچ چیز با ان دیده نمی شود جز چند موقعیت نصفه و نیمه تیم خودی؟
ان روزی که لیست دایی اعلام شد و در میان تعجب همگان نفراتی چون معمار زاده به سرزمین تیم ملی رسیدند او ضمن رد همه انتقادات تیم متبوع خویش را لایق تراز ان دانست که نفرات بیشتری را به تیم ملی ارزانی بدارد همان تیمی که الان با یک بازی بیشتر در رده یازدهم قرار دارد !
مربی تیم ملی میثاق معمار زاده را به جمع ملی پوشان دعوت می کند اما وقتی گلر جوان او چنین بچه گانه گل می خورد انتظار داریم او باز هم پشت بازیکن خود را خالی نکند ،این همان دروازبانی است که شما عابد زاده شدنش را می دیدید و حالا وقت حمایت است و اگر قرار باشد از کسی انتقاد شود ان فرد کسی نیست جز شخص علی دایی که او را در برابر ان خیل جمعیت درون دروازه گمارد.
روزی از همین روزهای لیگ هفتم فرشید کریمی سه گل خورد که برای نابودی هر تیمی کفایت می کرد اما حمایت قطبی به عنوان مردی که مسولیت حضور او را در زمین به عهده داشت درسی بود که مربیان داخلی ما بی تفاوت از ان گذشتند.
حالا دایی را رها کرده وبه افشین قطبی می رسیم .
اولین تصویری که با شنیدن اسم او در ذهن شما شکل می گیرد چه سیمایی دارد؟ یک مربی جنتلمن که متاسفانه زور مهار بازیکنان سرکشش را ندارد؟
یک "ایرانی" عجیب و غریب که بازیکنانش به او لقب فلان ارتیست کمدی چند دهه قبل را می دهند و او بی تفاوت از کنارش می گذرد؟
یک سرمربی فاتح که ستاره تیمش در چند قدمی او بطری اب را به زمین می کوباند ؟ مختصات شما تا حدودی درست است اما از وقتی که سپیدی مو های او فزونی یافت تجارب گرانقدری را کسب کرد . دیگر لازم نیست با یاغی ها بسازی و خودت را به ندیدن بزنی ،به اندازه همه کرهای عالم ناشنوا شوی و در پس یک برد پر گل همه چیز را فراموش کنی.
افشین قطبی بعد از دور کردن عنصر مخربی مثل شیث و جان دادن به مسعود زارعی این بار در روزی که بیش از روزهای دیگر به شماره دهش احتیاج داشت خیلی راحت ،خیلی ساده و بدون استخاره او را به سمت سکو هدایت نمود تا ان کاری که می بایست خیلی پیشتر انجام می پذیرفت شکل بگیرد.
پرسپولیس در برابر سایپا یک تیم کامل بود و دیگر کسی را نمی دیدید که در پی پاس ندادن یار خودی چشم نازک کند و غرولند کنان سوژه به دست حاشیه پردازان دهد.
پرسپولیس تیم واحدی بود که علی رغم بعضی از ضعف ها که بارزترین ان خود خواهی حمله وران این تیم است مقابل سایپا با سرافرازی مستطیل سبز را ترک گفت و هفتاد هزار طرفدار خودی را با رضایت روانه خانه کرد .
اگر قطبی چند ماه قبل این چنین محکم در برابر حواشی می ایستاد شاید امروز تکلیف جام مشخص شده بود و دیگر حاجتی به این همه استرس و فشار نبود.
اما خوشبخانه بخت با قطبی یار بود که هنوز فرصت جبران مانده است و او می تواند با همین مشی با همین خوی جنتلمنی روزهای زیادی را در فوتبال ما بگذراند . حالا با شنیدن اسم او سیمای دیگری در ذهن شما ساخته می شود :
مردی که در بدترین حالات بازیکن خودی را سپر بلا نکرد، قاضی را عامل باخت ندانست و حالا مهمتر از همه قوه قهریه خود را به طنز پردازان دیروز و سکو نشینان امروز نشان می دهد. http://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=3234&stc=1&d=1209991952