کلاب مهندسی نفت - تمام گرایش ها

کلاب مهندسی نفت - تمام گرایش ها


  • مجموع رای دهندگان
    26

M☼HAMMAD

عضو جدید
سلام به همه دوستان علوم تحقیقاتی
محمد شمس هستم :cool:
ورودی 87 این دانشگاه :)
رشته مهندسی نفت - گرایش حفاری و استخراج
دیدم جای این تاپیک کم هست اینجا ....
______________________________________________
نفتیا بیایین تو ... :razz:
 

saeed_65

عضو جدید
منم اومدم

منم اومدم

سلام من صادق حسام پور متولد 65 و ورودی 87 :)
رشته نفت __مخازن...

آقا منم هستم پایه هستی این تاپیک راش بندازیم من از فردا شروع می کنم
تو کلاس به همه بچه ها می گم ;)
 

M☼HAMMAD

عضو جدید
سلام صادق جان :gol:
احتمال زیاد باید کلا با هم داشته باشیما ... :دی
آقا من یکشنبه با دکتر توسلی فیزیک دارم 2 شنبه صبح هم با دکتر زارع، شیمی
شما نیستی تو این کلاس ها !؟
من که پایه هستم
اما خوب بچه ها زیاد پایه نیستند
تعداد زیادی از هم رشته ای های ما خوابگاهی هستند و خوب دسترسیشون به اینترنت 1 کم سخت تر هست، ایشاللا الان هم که پایه نشند، ترم های بالاتر حتما پایه میشن :دی
استارت را زدیم اما 1 نفره یا حتی 2 نفره نمیشه 1 تاپیک را جلو برد داداش
موفق باشید، سلامت باشید
_____________________________________
نیازمند یاری سبزتان هستیم
 

babak_deghat

عضو جدید
میگم شما به چه امیدی دارید مهندسی نفت میخونید؟:eek:نفتا که همش تموم شد و اومد سر سفره ها!!!:)
 
عضو جديد

عضو جديد

سلام به همه دوستان علوم تحقیقاتی
محمد شمس هستم :cool:
ورودی 87 این دانشگاه :)
رشته مهندسی نفت - گرایش حفاری و استخراج
دیدم جای این تاپیک کم هست اینجا ....
______________________________________________
نفتیا بیایین تو ... :razz:

اقايون من اومدم شما نبوديد
 

M☼HAMMAD

عضو جدید
اوکی
دوستان من دوباره اومدم
خداییش بیایین 1 حالی به تاپیک بدیم
 

M☼HAMMAD

عضو جدید
خوب شروع کنیم :)
در بخش مهندسی نفت،
همكار مدیر مهندسی شیمی، ( سرمد* )، 1 سری کلیات رو گفتند که عینا" اونها رو اینجا کپی میکنم در 2 پست بعد تا کلاب 1 کم علمی شه



 

M☼HAMMAD

عضو جدید
نفت چيست ؟

ماده نفت از دو عنصر كربن و هيدروژن تركيب شده است ؛ به همين دليل آنرا هيدروكربور مي نامند . نفت تركيب شيميايي خاصي ندارد ؛ زيرا كربن و هيدروژن به گونه هاي مختلفي با يكديگر تركيب مي شوند . گاه يك نسبت هيدروژن با يك نسبت كربن تركيب مي شود و يك نوع ماده نفتي بوجود مي آيد؛ گاه مثلاً چهار نسبت هيدروژن با يك نسبت كربن تركيب مي شود و يك نوع ماده نفتي ديگر پديد مي آيد . بنابر اين با تركيبات مختلف كربن و هيدروژن ، هزاران نوع ماده نفتي ايجاد مي شود . در نتيجه تركيبات گوناگون كربن و هيدروژن ، مواد نفتي جامد ، مايع و گاز بدست مي آيد. از تركيب ساده و سبك اين دو عنصر ، گازي به نام متان توليد مي شود كه اصطلاحاً به گاز طبيعي معروف است . اين گاز در كره زمين به آساني يافت مي شود و نيازي به ساختن آن در كارخانه هاي توليد گاز نيست . اگر كربن وهيدروژن بصورت پيچيده تري تركيب شوند ، ماده سخت و سياهرنگي به نام تار يا قير بوجود مي آيد . اين ماده براي ساختن جاده ها مورد استفاده قرار مي گيرد . گاهي اين دو عنصر به گونه اي تركيب مي شوند كه نفت مايع حاصل مي شود . تركيبات مايع از گاز سنگين تر و از جامد سبكترند . بيشتر مردم فكر مي كنند كه نفت همان ماده اي است كه براي سوخت از آن استفاده مي كنيم ؛ اما در حقيقت ،كربن و هيدروژن به روشهاي گوناگون با يكديگر تركيب مي شوند و انواع مختلفي از نفت پديد مي آورند كه هريك از آنها با ديگري كمي تفاوت دارد . سبكترين آنها بنزين است كه براي سوخت موتور بكار مي رود و سنگينترين آنها گريس و روغن موتور است كه براي نرم و روان كردن قسمتهاي مختلف ماشين و موتور مورد استفاده قرار مي گيرد . در لايه هاي زيرين زمين ، انواع زيادي از نفت مايع با يكديگر مخلوط مي شوند و ماده درهم و برهمي به نام نفت خام بوجود مي آورند . اين همان مايعي است كه با پمپ از داخل زمين به چاههاي نفت كشيده مي شود .
نفت چگونه پديد آمد ؟

نفت از بقاياي موجودات بسيار ريزي بنام پلانكتون پديد آمده است . پلانكتونها ، حدود 600 ميليون سال پيش ، يعني از دوره پركامبرين در كناره درياها زندگي مي كردند . هنگامي كه اين موجودات مي مردند ، با گل و لاي همراه آب رودخانه به درون درياها مي رفتند و ته نشين مي شدند . مواد رسوبي لايه به لايه روي هم انباشته مي شدند ؛ وزن و فشار لايه هاي بالايي ، مواد رسوبي طبقات زيرين را فشرده و متراكم مي كرد . توده موجودات ذره بيني ، بين لايه ها ، بر اثر عمل باكتريها و حرارت طي زماني نامعلوم تغيير شكل داده و بصورت نفت و گاز در آمده است . امروزه نفت و گازي كه از بقاياي همان موجودات پديد آمده ، در خلل و فرج بعضي از لايه هاي رسوبي يافت مي شود . پس دانستيم كه نفت از موجودات زنده ذره بيني پديد آمده اما نبايد تصور كرد كه اين تغيير ، ناگهاني صورت گرفته ؛ بلكه بر اثر عمل تدريجي باكتريها و يك رشته فعل و انفعالات ، اجساد اين موجودات بصورت نفت درآمده است . طي دورانهاي گذشته ، فشارهاي شديد داخل ، لايه هاي زمين را به طرف بالا حركت داده و اين تغييرات ، بين لايه هاي زمين فضاهايي بوجود آورده است و نفت در آن فضاهاي خالي جمع شده است . جنس لايه هايي كه نفت در آن جاي گرفته ، بيشتر از سنگهاي آهكي و شني منفذدار و متخلخل است . در اين لايه هاي منفذدار ، آب و نفت و گاز به ترتيب وزن مخصوصشان روي هم قرار گرفته اند. آب كه از همه سنگينتر است زير مي ماند ، نفت روي آب و گاز روي نفت انبار مي شود .
جستجو براي نفت
بشر از قرنها پيش به وجود نفت پي برده بود و اين ماده روغني شكل از دير باز مورد استفاده پيشينيان بوده است . در اوايل پيدايش صنعت نفت ، آثار و علائم سطحي زمين از قبيل تراوش گاز ، نفت و ير به سطح زمين ، به جويندگان نفت كمك كرد تا منابع زير زميني را كشف كنند . به اين ترتيب كه هر جا اين آثار و علائم را مشاهده مي كردند ، در كنار آن چاهي مي زدند و اگر به نفت مي رسيدند ، آن را استخراج مي كردند . اما كم كم متوجه شدند كه شناسايي وضع لايه ها ، كمك موثري به كشف نفت مي كند . از اين پس خواص فيزيكي و شيميايي لايه ها نيز مورد مطالعه قرار گرفت . امروزه اكتشاف چاه نفت بوسيله يك رشته عمليات گوناگون زمين شناسي و فيزيكي صورت مي گيرد . مانند عكس برداري ، نقشه برداري ، نوسان سنجي ، ثقل سنجي و حفر چاه براي نمونه گيري از خاك .
زمين شناسي و ثقل سنجي
براي يافتن نفت بايد با استفاده از دانش زمين شناسي معلوم داشت كه آيا شكل و وضع لايه هاي زيرين زمين در محل مورد نظر ، براي تشكيل نفت گير مناسب است يا نه . يكي از بهترين راه ها ، تهيه نقشه به وسيله عكس برداري هوايي است . امروزه ، اين روش در يافتن مناطق نفت خيز كمك فراواني مي كند . براي عكس برداري هوايي ، هواپيماهاي حامل دوربين خودكار ، در ارتفاع ثابت با سرعت يكنواخت حركت مي كند و دوربين عكسبرداري به صورت خودكار و منظم ، از زمين عكسبرداري مي كند . عكسبرداري هوايي در انتخاب محل انجام كارهاي اكتشافي ، عامل مهم و سودمندي است . با نقشه هوايي كه از طريق عكسبرداري تهيه مي شود ، خيلي سريع نقاطي را كه بايد در آنجا بررسيهاي دقيق صورت گيرد و همچنين حدود و ساختمان اقسام لايه ها را مي توان معلوم كرد . زمين شناس ، پس از تهيه نقشه ، ناحيه مورد نظر را مورد بررسي قرار داده و سنگهاي آن ناحيه را از نظر جنس و ساختمان مطالعه مي كند . سخره هايي كه احتمال مي رود نفت داشته باشند ، صخره هاي سبكي هستند كه قوه جاذبه كي دارند ؛ يعني اين صخره ها ، سبب تغييرات كوچكي در مغناطيسم مركزي و فشار جاذبه مي شوند . براي پي بردن به اين تغييرات از وسيله مخصوصي به شكل موشك ، به نام ثقل سنج يا جاذبه سنج استفاده مي شود . براي اين كار جاذبه سنج را به يك هواپيما وصل مي كنند . با پرواز هواپيما ، جاذبه سنج وضع منطقه را از نظر نيروي جاذبه معلوم مي سازد . براي بررسي جاذبه در دريا ، جاذبه سنج را به كشتي وصل مي كنند . ديرين شناسي نيز از علومي است كه در يافتن نفت ، جويندگان را ياري ميكند . موقعيت مناسب براي تشكيل نفت در آنها موجود نيست ؛ زيرا نفت بر اثر حركات پيوسته زمين ، و در هم فشرده شدن لايه هاي رسوبي ، از جايي به جاي ديگر رانده مي شود . البته اين حركت ، گاه بدليل خاصيت فيزيكي نفت صورت مي پذيرد ، كه همواره بدنبال جايي است كه داراي فشار كمتري باشد و به همين جهت است كه گاه به سطح زمين فوران مي كند .
بررسي ارتعاشات

روش ديگر پيدا كردن صخره هاي نفتي ، بررسي ارتعاشات است . براي اين كار از امواج فشرده صوتي كه صخره هاي زير زمين را مي شناساند ، استفاده مي كنند . به اين ترتيب كه گروه نوسان سنج كه به يك كاميون با دكلي كوچك و يك اتومبيل حاوي دستگاه زلزله نگار و ساير ابزار مجهز هستند ، چاله اي به عمق تقريباً 100 متر در زمين حفر ي كند و در آن ديناميت و يا مواد منفجره ديگري كار مي گذارند . كمي آن طرفتر تعدادي گوشي به فاصله هاي معين در يك رديف قرار مي دهند . هر يك از گوشي ها يا به اصطلاح " زمين گوشها " بوسيله سيمي به دستگاه زلزله نگار متصل مي شود . پس از آنكه همه وسائل آماده شد ، ديناميت را منفجر مي كنند . اين انفجار زمين لرزه ايجاد مي كند . امواج اين زمين لرزه از لايه هاي زمين پايين مي رود و پس از برخورد به هر لايه قسمتي از آن منعكس مي شود و به سطح زمين بر مي گردد و توسط زمين گوشها به دستگاه زلزله نگار منتقل مي شود . زلزله نگار دستگاه بسيار حساسي است كه تا يك هزارم پايه دقت دارد و ارتعاشات را بوسيله رسم يكسري خطوط مارپيچ روي كاغذ نشان مي دهد . دانشمندان سرعت عبور امواج فشرده صوتي را از ميان مواد مختلف مي دانند و با در نظر گرفتن زماني كه امواج به دستگاه رسيده ، نوع سخره هاي آن منطقه را تشخيص مي دهند . همچنين خطوط ، نشان مي دهد كه صخره ها چقدر عميق و تا چه حد ضخيم هستند . ممكن است براي اين مطالعات از يك كامپيوتر استفاده شود . زمين شناسان ، همچنين سوراخهايي حفر مي كند و براي نمونه برداري از صخره ها از آنها استفاده مي كنند . همه اين كارها ، تصوير مجهولي از منطقه به دست ميدهد و تنها نشان مي دهد كه آيا صخره ها از نوع و شكل درستي كه براي انبار شدن نفت لازم است ، هستند يا نه . هيچيك از اين كارها وجود نفت را بطور قطعي ثابت نمي كند . وجود يا عدم نفت در يك منطقه فقط با حفر چاه معلوم مي شود و با همه پيشرفتهاي علمي حاصله در اين راه ، بطور متوسط از هر ده چاهي كه حفر مي شود يكي به نفت مي رسد .

بدست آوردن نفت

تنها راه مطمئن كه ثابت مي كند يك منطقه حتماً نفت دارد ، حفر چاه است . اولين چاهي كه در يك منطقه حفر مي شود ، "چاه اكتشافي" ناميده مي شود . حفر چاه اكتشافي ممكن است خيلي گران تمام شود . زيرا همانطور كه گفتيم تنها يك دهد چاه هاي اكتشافي ، ارزش استخراج و بهره برداري دارند . گاه براي گروه اكتشاف سفرهاي دورو درازي پيش مي آيد . ممكن است لازم باشد قسمتهايي از جنگل را صاف كند يا باتلاقهايي را خشك كند و جاده بسازند . براي حمل وسائل و لوازم سنگين حفاري به نقطه مورد نظر ، جاده محكمي ساخته مي شود اين جاده بايد بتواند كاميونهاي بزرگ با بارهاي سنگين را تحمل كند . در مواردي كه محل مورد نظر از شهر و آبادي دور باشد ، براي رساندن غذا به كاركنان و نقل و انتقال ايشان ، يك فرودگاه كوچك ساخته مي شود براي تأمين آب نيز ، چاه حفر مي شود . براي شروع كار ، محل نصب دكل بايد با سيمان ، زيرسازي و پي ريزي شود كه تحمل دكل پولادي و صحنه حفاري را داشته باشد . صفحه گردنده و منجنيق روي صحنه حفاري نصب مي گردد . منجنيق براي كندن چاه هاي عميق بكار مي رود و حدود 500 تن قدرت دارد . دكل حفاري ستوني پولادي به بلندي 40 متر است . يك لوله چهار پهلوي 12متري از وسط دكل ، درست روي سوراخ وسط صفحه گردنده آويزان است . تيغه مته را به نوك اين لوله مي بندند و بعد آن را از سوراخ وسط صفحه گردنده فرو مي برند تا به زمين برسد . موتورها صفحه گردنده و صفحه گردنده ، لوله و لوله ، مته را مي چرخاند . به اين ترتيب تيغه مته زمين را مي شكافد و فرو مي رود . گاه ممكن است براي رسيدن به نفت ، پنج يا شش كيلومتر حفاري شود . همه چاه ها روي خشكي حفر نمي شوند ؛ بلكه امروزه حفاري در دريا نيز توسعه زيادي يافته و براي اين كار اسبابهاي مخصوصي ساخته اند . سكوهاي فولادي را روي آب دريا قرار مي دهند . دكل و ساير وسائل چاه زني را روي اين سكو نصب مي كنند و از آنجا تنه حفري را به ته دريا مي فرستند . چاه را حفر مي كنند . در حفاري هاي دريايي وسائل و تجهيزات لازم را بوسيله قايق و هليكوپتر به افراد مي رسانند . تاكنون صدها چاه در دريا حفر شده و طبق يك ارزيابي ، در آينده اي نه چندان دور ، نيمي از نفت دنيا از حفاري هاي دريايي بدست خواهد آمد .



حفاري براي نفت

تيغه مته اي كه براي حفاري استفاده مي شود از استيل ويژه اي ساخته شده است كه ممكن است به آن الماس متصل كرده باشند . براي حفاري در انواع صخره ها مته هاي متفاوتي بكار مي رود . يك دستگاه حفاري مي تواند در يك ساعت از هزار متر صخره نرم عبور كند ؛ اما بعضي از صخره ها آنقدر سخت هستند كه عبور از صد ميلي متر آن ممكن است يك ساعت طول بكشد . موتور بالاي چاه نفت ، دستگاه حفاري را در هر ثانيه چند صد بار مي چرخاند . اصطكاك با صخره ها مته را خيلي داغ مي كند . براي سرد كردن آن و همچنين بيرون كشيدن خرده سنگهاي تراشيده شده از دل زمين ، از گل مخصوصي بنام گل حفاري استفاده مي كنند . گل حفاري از گل و آب و بعضي مواد شيميايي تهيه شده است . در قسمت بالايي لوله چهار پهلو كه به قرقره دكل آويزان است ، كاسه گردنده اي قرار دارد . گل حفاري را از درون اين كاسه گردنده به درون لوله چهار پهلو مي فرستند . گل بر اثر فشار زياد از درون لوله به سر مته مي رسد . سر مته داراي سوراخهايي است كه گل از آن عبور مي كند . وقتي ل به ته چاه رسيد ، خرده سنگهاي تراشيده شده را با خود بالا مي آورد . گل حفاري علاوه بر بيرون كشيدن خرده سنگهاي تراشيده شده و خنك كردن سر مته ، فوايد ديگري هم دارد . يكي اينكه ستون گل حفاري به ديواره چاه فشار مي آورد و مانع ريزش آن مي گردد . ديگر اينكه بدنه چاه را اندود مي كند و سوراخهاي آنرا مي گيرد . و در مواقعي كه مته در اعماق زياد به لايه گاز يا نفت مي رسد ستون گل مانع مي شود كه گاز ، نفت يا آب به درون چاه راه يابند . همانطور كه دستگاه حفاري ، عمق بيشتري را طي مي كند بايد لوله هاي بيشتري به آن اضافه كرد . لوله اول را كه از نوع مخصوص و دارا ديواره كلفتي است ، گردن مته مي گويند . هر يك از لوله ها 9 متر بلندي دارد . طرز به هم بستن اين لوله ها و سر مته مثل به هم بستن پيچ و مهره است . رشته دندانهاي اين پيچ و مهره ها طوري ساخته شده كه خراب و هرز نشوند و به هم بستن آنها آسان باشد . پس از اينكه مدتي از حفر چاه گذشت تيغه مته سائيده و فرسوده مي شود و بايد آنرا عوض كرد . قبل از بيرون كشيدن لوله ها و باز كردن تيغه مته بايد ديواره چاه را آستر كنيم . براي آستر كردن چاه ، لوله اي فولادي در چاه مي گذارند و فاصله بين لوله و ديواره چاه را از پايين به بالا به كمك تلمبه با سيمان پر مي كنند تا مستحكم شود . در قسمت بالاي لوله كه كمي از لبه چاه بيرون است ، تعدادي شير پيچ بزرگ نصب مي كنيم . اين شير پيچها زير سكوي حفاري قرار مي گيرند و به همين جهت است كه سكو در حدود 8 متر بالاتر از سطح زمين قرار دارد . با كار گذاشتن لوله آستر در چاه ، دهانه چاه تنگ تر مي شود و براي ادامه حفاري بايد تيغه مته كوچكتري بكار ببريم . كار يك چاه نفت ممكن است با يك تيغه 6/0 متري شروع و در انتهاي حفاري قطر چاه تنها 1/0 آن باشد .









لوله كشي نفت

وقتي به لايه نفت زا نزديك شويم بايد بيشتر احتياط كنيم ؛ زيرا همين كه مته به درون لايه نفت زا راه يابد فوراً فشار طبقات زيرين ، نفت را بالا مي آورد . بنابراين متصدي حفاري بايد مواظب گلي كه از چاه خارج مي شود باشد و همينكه در آن حبابهاي گاز مشاهده كرد ، شير پيچهاي سر چاه را ببندد و گل حفاري را غليظ تر و سنگين تر كند و به كار حفاري ادامه دهد . اگر با گل قطرات سياه بالا بيايد نشانه وجود نفت در ته چاه است . براي استخراج نفت ، يك رشته لوله باريك بنام رشته توليدي به درون چاه مي فرستيم . اين لوله از لب چاه تا درون مخزن زير زميني در ته چاه ادامه دارد . ته لوله منفذهايي دارد كه نفت از ميان آنها به درون لوله و از آنجا به خارج از چاه جريان مي يابد . در قسمت بالاي رشته توليدي و روي لوله آستر ، يك دست شير پيچ نصب مي شود كه توليد نفت را كنترل مي كند . اين شير پيچ بعلت شباهتش به درخت كريسمس ، به همين نام مشهور شده است . بالا آمدن نفت، توسط دريچه اي تنظيم درخت كريسمس بدقت كنترل مي شود . آب و گازي كه با نفت مخلوط شده باشد به قسمتي مجزا منتقل مي گردد . سپس نفت آماده انتقال به پالايشگاه مي شود . براي انتقال نفت به مناطق دور ، خطوط لوله عظيمي با قطرهاي متفاوت بين 150 تا 900 ميلي متر ساخته شده است . نفت خام توسط لوله از منبع زير زميني بالا كشيده مي شود و از آنجا به انبارهاي موقت و سپس به پالايشگاه و يا بنادر و مراكز بارگيري مي رود . فرآورده هاي نفتي نيز غالباً توسط لوله ، از پالايشگاه به مراكز پخش و مصرف فرستاده مي شود . براي لوله كشي ، پس از آنكه مسير خط لوله تعيين شد جاده اي مي سازيم و لوله و ساير وسائل كار را حمل مي كنيم و در طول اين جاده قرار مي دهيم . ممكن است بنظر بيايد كه لوله ها را روي زمين مي گذاريم و پيش مي رويم ؛ اما گاهي لازم مي شود كه خط لوله از زير خاك بگذرد و يا قسمتي روي خاك و قسمتي زير خاك باشد . در جاهايي كه لوله از زير خاك مي گذرد ، جدولي حفر مي كنند و لوله را در آن جاي مي دهند . در جاهايي كه هوا سرد باشد لوله را در عمق بيشتري قرار مي دهند تا سرما در آن اثر نكند و نفت در آن منجمد نشود . براي اينكه لوله زنگ زند و فاسد نشود ، آنرا با مواد گوناگون مانند : قير ، كاغذ ، لفاف قيراندود ، پنبه نسوز ، نمد و الياف شيشه اي عايق مي كنند . پس از اين كارها ، لوله ها را به هم وصل مي كنند . لوله ها را ممكن است با بست و اتصال و پيچ به هم متصل كنند و يا آنكه به يكديگر جوش دهند . امروزه بيشتر لوله ها را به هم جوش مي دهند . در موقع جوش دادن لوله ها ، در آن خميدگيهايي ايجاد مي كنند تا جاي كافي براي جمع شدن و كش آمد در سرما و گرما داشته باشد . طول خط لوله ممكن است به صدها يا هزاران كيلومتر برسد . براي آنكه نفت بطور يكنواخت عبور كند و تمام امور بخوبي اداره شود ، در طول خطوط ، تلمبه خانه هايي احداث ي كنند . اين تلمبه خانه ها به وسائل مخابراتي مثل تلفن و تلگراف و بيسيم مجهز هستند . در انتهاي خطوط لوله براي انبار كردن نفت و وسائل و تجهيزات بارگيري ، مخابراتي احداث مي شود . ساختن و نگهداري خطوط لوله مخارج هنگفتي در بر دارد .
 

M☼HAMMAD

عضو جدید
نفت كشها

با افزايش مصرف نفت در دنيا ، حمل و نقل آن از راه دريا نقشي حياتي در صنعت نفت پيدا كرده است . حمل و نقل دريايي نه تنها در صنعت نفت بلكه در تجارت دريايي و كشتيراني نيز اهميت فراواني دارد . امروزه كشتيهاي نفت كش ، بزرگترين كشتيهاي دنيا هستند . نصف كالاهايي را كه هر ساله كشتيها حمل مي كنند ، نفت تشكيل مي دهد . كشتيهاي نفتكش از ورقه هاي فولادي ساخته مي شود . موتور خانه ، آشپزخانه و ديگهاي بخار نفتكش در قسمت عقب كشتي وجود دارند تا از انبار جدا باشد و خطري پيش نيايد . انبارها يا مخزنهاي مخصوص حمل نفت ، بين موتورخانه و قسمت جلوي كشتي قرار دارند . بين موتور خانه و انبارها و همچنين بين قسمت جلوي كشتي و انبارها يك فضاي خالي و ديوار حائل در نظر گرفته شده تا انبرها از اين دو قسمت جدا شوند و كمتر در معرض خطر باشند . هر كشتي ، انبارهاي متعددي براي حمل نفت دارند . مثلاً 10 تا 11 انبار كه هر يك بوسيله جداري فولادي از ديگري جدا مي شوند . مخارج روزانه نفتكشها بسيار سنگين است و به همين دليل روي آنها و در بنادر ، تلمبه هاي قوي كار گذاشته شده كه بتوان حداكثر در 24 ساعت بار آنها را تخليه كرد ، تا كشتي در بندر زياد معطل نشود . در كشتيهاي مدرن نفتكش ، بيشتر قسمتها اتوماتيك كار مي كند و كاركنان كمي احتياج دارد ؛ تا آنجا كه كاركنان آنها گاه تا چهل نفر كاهش پيدا مي كنند . كشتيهاي نفتكش از لحاظ ظرفيت به سه دسته تقسيم مي شوند : دسته اول كشتيهايي كه ظرفيت آنها از 24 هزار تن به بالاست و سرعتشان از 16 گره دريايي بيشتر است . دسته دوم كشتيهايي كه ظرفيتشان بين 16 تا 18 هزار تن و سرعتشان بين 14 تا 15 گره دريايي است . دسته سوم كشتيهايي نسبتاً كوچك است كه ظرفيت آنها بين 9 تا 12 هزار تن و سرعتشان در حدود 12 گره دريايي است . وسيله ديگري كه مواد نفتي را جابجا مي كند قطار است . امروزه براي اين كار واگنها مخصوص ساخته شده كه داراي مخزنهاي استوانه اي شكل هستند .كوچكترين وسيله براي حمل و نقل نفت ، كاميون نفتكش است كه در فراز و نشيب جاده ها و بين شهرها رفت و آمد مي كند .

پالايشگاه

نفتكشها و خطوط لوله ، اغلب براي حمل نفت خام از منطقه نفت خيز به يك پالايشگاه مورد استفاده قرار مي گيرند . نفت خامي كه از چاه بدست مي آيد ، يك مخلوط تيره چسبناك از انواع مختلف نفت است . اين مخلوط ممكن است شامل ناخالصيهايي مانند سولفور باشد ، كار پالايشگاه اين است كه نفت خام را پخته و از آن مواد گوناگون مانند بنزين ، نفت سفيد ، روغن ، قير ، گريس و مواد بسيار ديگري تهيه كند . نفت خام مناطق مختلف با يكديگر تفاوت دارد ؛ ولي با تمام اين تفاوت ، مي توان آنها را به سه دسته اصلي تقسيم كرد : نفت خام پارافيني ، نفت خام قيري و نفت خام مخلوط از اين دو . در پالايشگاه تمام تركيبات نفت خام ، جدا شده و در جريان عمليات شيميايي خاصي قرار مي گيرند . يك پالايشگاه حدود ده ميليون تن نفت خام پالايش مي كنند عجيب به نظر مي رسد كه يك پالايشگاه نفت با آن همه برجهاي بلند فلزي و كيلومترها لوله كشي ، كاركنان كمي دارد . همه مراحل پالايش از يك اتاق كنترل مي شود ، كه به آن اتاق كنترل مركزي مي گويند . اتاق كنترل ، شامل دستگاههايي است كه به يك كامپيوتر مربوط هستند . وضعيت دستگاهها به كامپيوتر اعلام مي كند كه چگونه جريان پالايش را كنترل كند بقيه دستگاهها نيز نشان مي دهد كه در قسمتهاي مختلف پالايشگاه چه مي گذرد . يك پالايشگاه توليدات زيادي دارد . از روغنهاي خيلي سنگين كه براي روغن كاري دستگاهها و ماشينها استفاده مي شود تا روغن هاي خيلي سبك مثل نفت چراغ كه به عنوان سوخت از آن استفاده مي كنند . بعضي از اين محصولات مانند پروپان و بوتان آنقدر سبك هستند كه به راحتي به گاز تبديل مي شوند . به همين دليل آنها را تحت فشار نگه مي دارند تا به صورت مايع باقي بمانند . در اين حالت آنها را گاز مايع مي نامند كه با علامت اختصاري ( L.P.G ) نشان داده مي شوند . محصولات مختلف پالايشگاه در مخزنهاي متعدد انبار مي شوند . بعضي دوباره در اندازه هاي كنترل شده ، با يكديگر مخلوط مي شوند تا نفت هاي مخلوط بدست آيد . پالايش نفت مراحل زيادي دارد كه براي هر مرحله آن وسايل و دستگاههاي خاصي لازم است . پالايش نفت سه مرحله عمليات عمده و اساسي دارد كه عبارتند از : جداسازي ، تبديل و صاف كردن .

جداسازي نفت

نفت خام شامل هزاران نوع مختلف از تركيب هيدروژن و كربن است كه به طرق گوناگون گرد هم آمده اند . هر كدام از اين تركيبات در حرارتهاي مختلف به جوش مي آيند . براي جدا سازي آنها ، نفت خام را حرارت مي دهند و تقطير مي كنند . تقطير يعني جوشاندن و تبخير يك مايع و دوباره سرد كردن و برگرداندن بخار به حالت مايع . براي انجام عمل تقطير ، از برج تقطير استفاده مي شود . نفت خام در كوره اي در پايين برج مي جوشد . حرارت كوره در حدود 400 درجه سانتيگراد است و اين حرارت باعث مي شود مقدار زيادي از نفت به گاز تبديل شود . جنس برج تقطير استيل ، بلندي آن 45 متر و عرض آن 7 متر است . داخل برج مانند يك ساختمان بلند ، به طبقات مختلفي تقسيم شده است . هر يك از طبقات ، در يك درجه حرارت يكنواخت باقي مي ماند . درجه حرارت درجات پايين برج از طبقات بالا بيشتر است . هر طبقه چندين سوراخ دارد كه با سرپوشهاي كوچكي به نام كلاهك پوشانده شده است . دماي طبقات بالاتر برج كمتر از دماي طبقات پايين است . در هر طبقه نوع بخصوصي از نفت جمع مي شود . گريس و روغنهاي سنگين در پايين برج باقي مي مانند . بار روغن روان كننده در طبقه بعدي جمع مي شود . نفت چراغ همراه بنزين به طرف بالا مي رود . نفت چراغ حتي از بنزين نيز بالاتر مي رود . تنها گازهاي بسيار سبك به بالاي برج مي رسند . محصولات جمع آوري شده در هر طبقه ، براي مراحل تبديل و تغيير پذيري بعدي خارج مي شوند .

 

M☼HAMMAD

عضو جدید
مقدمه
لوله حفاري(Drill Pipe) مهمترين قسمت از ساق يا رشته حفاري است كه عمل انتقال حركت به مته را انجام مي دهد.
علاوه بر لوله هاي حفاري لوله هاي وزنه (Drill collar) نيز در انتهاي ساق يا رشته حفاري قرار مي گيرند كه وزن لازم روي مته را تامين مي كنند و همچنين باعث كشيدگي رشته لوله هاي حفاري ميشود.
همچنين طوفه هاي (Subs) مختلف در رشته حفاري وظايف خاصي برعهده دارند. در زير به طور مختصر راجع به علامت گذاري وشناسايي لوله هاي حفاري و وزنه صحبت شده است.
عكسي از لوله هاي حفاري و لوله هاي وزنه در جلو آنها چيده شده.



لولة حفاري
لوله هاي حفاري از دو قسمت تيوب و ابزار پيوند تشكيل شده اند.



تيوب لوله حفاري توسط اندازه قطر بيروني آن, اندازه وزن- پوند (lbf) بر واحد طول- فوت (ft) و درجه شرح داده مي شود .
براي مثال برای لوله 2/1-4 - 16.6 - E قطر بيروني تيوب به اندازه 2/1-4 in است.
فهرست علائم :
مشروح :
قطر بيروني اسمي : 2/1-4
وزن برفوت اسمي : 16.6
( وزن ابزارهاي پيوند را شامل نمي شود چرا كه در آن حالت « وزن تنظيم شده » ناميده مي شود و در محاسبات طراحي استفاده مي شود )

طبقه بندي بر اساس كلاس لوله :
لوله هاي حفاري بر اساس طول مدت كاركرد پس از مدتي فرسوده شده و ضخامت ديواره آنها تغيير مي كند چون قيمت هر شاخه لوله حفاري بسيار بالاست آنها را براساس ضخامت لوله كلاسه بندي كرده و مشخص مي كنند.
ضخامت لوله كلاس برتر از ضخامت لوله جديد تا ضخامت لوله ای که ضخامت باقی مانده آن از 80 درصد لوله اصلی کمتر نشده باشد را شامل ميشود.
كلاس 2ـ حدودش از كاهش 80 درصد كلاس برتر تا كوچكتر نبودن از 70 درصد ضخامت لوله اصلی مي باشد .
كلاس 3 ـ عيبها يا ضايعات ضخامت ديواره هنگامی که فراتر از كلاس 2 باشد را پوشش مي دهد .
كلاس برتر در محل استفاده با دو نوار سفيد رنگ ، كلاس 2 با يك نوار زرد و كلاس 3 با يك نوار نارنجي شناخته مي شوند . بطوريكه اين كدگذاري رنگي موجب شده است كه گاهي اوقات لوله كلاس 2 بعنوان مثال به نام لوله زرد و همين طور کلاس برتر به لوله سفيد شناخته شود.
قسمت ديگري از فهرست علائم و اختصارات كه مي تواند به واژه های لوله حفاري اضافه شود فهميدن باز هم بيشتر درمورد مشخصات و صفات مميزه فيزيكي آن مي باشد. چنانكه درابتدا توضيح داده شد ، E در تعريف منسوب مي شود به درجه تيوب ، كه در حقيقت « استحكام تسليم » تيوب است. همه لوله هاي حفاري يك درجه بندي ازيكي از درجات G , X , E يا S دارند.
اندازه ضخامت ديواره اسمي به همراه درجه سختی لوله ها تعيين کننده مقادير استحكام نسبي طراحي مهندسي است. به عنوان مثال يك اتصال 4 1/2-16.6-E كلاس ممتاز استحکام کششی بمراتب كوچكتری از يك اتصال 2/1-4-20.0-S كلاس ممتاز دارد.
برجستگي لوله حفاري(Upset) قسمت انتهاي لوله است كه جهت اتصال به قسمت ابزار پيوند لوله حفاري مقداري ضخيمتر ساخته مي شود اين برجستگي مي تواند به صورت در داخل لوله يا قسمت خارج لوله باشد.
در تشريح مشخصات يک اتصال لوله ، اضافه کردن مشخصات برجستگی لوله به تشريح مفصل تر مطابق با علامت گذاری ذيل می انجامد :

که نشان دهنده يك اتصال لوله كلاس ممتاز با قطر بيروني4 -1/2 اينچ ، با وزن اسمي 16.6 پاند بر فوت ، ضخامت ديواره0/337 الي 0/270 اينچ و استحكام تسليم 75,000 پام و با برجستگی داخلي ـ خارجي است. طول طبيعي قابل قبول اتصال لوله 30-/+ فوت مي باشد. يك اتصال لوله با طول بين27 تا30 فوت ، اتصال رتبه II ناميده ميشود. بيشتر دستگاه هاي حفاري براي کار با يك ، دو يا سه اتصال رتبه II ، که تشکيل يک لوله حفاری (Stand) را مي دهند ، طراحي شده اند.
در مقابل ، طول لوله جداري معمولا بين 38 الي 45 فوت مي باشد كه رتبهIII ناميده مي شود. اكنون می دانيم طريقه نمايش اطلاعات يك اتصال لوله به شکل ذيل است:
E = درجه ، كه نشاندهنده استحكام تسليم تيوب مي باشد. 1/2-4 -16.6 - E - I.E.U - Premium class 1/2-4 -16.6 - E - I.E.U - Premium class - Range II
 

M☼HAMMAD

عضو جدید
ابزار هاي پيوند (Tool joint)


ابزار هاي پيوند قسمتهاي رزوه شده انتهاي لوله حفاري هستند كه براي اتصال دو يا چند لوله حفاري به يكديگر در انتهاي تيوب با جوشكاري خيلي خاص اصطكاكي متصل ميشوند. ابزارهاي پيوند توسط مشخصات قسمت رزوه شده آنها نامگذاری مي شوند.API ابزارهاي پيوند را طبقه بندي كرده و نامگذاری خاصی به آنها اختصاص داده است كه شامل حروف NC -Numbered Connection به معنی اتصال شماره گذاری شده ، و مقدار عددي بعد از آن است. براي اتصال4 1/2-16.6-E لوله حفاري نيازمند يك پيوند پذيرفته شده معمول آن NC 46 مي باشد. در گذشته در طی مراحل پيشرفت و گسترش لوله های حفاري و ابزارهای پيوند شماره NC 46 به ابزار پيوند 2/1-4 - X H نسبت داده می شد. 2/1-4 اندازه لوله را مشخص مي كرد كه ابزار پيوند به آن متصل مي شد و XHهم نوع يا شيوه برجستگی لوله را شرح مي داد. پس از آن زمان 2/1-4 - XH كنار گذاشته شد و به جاي آن NC46 جايگزين شد. همچنين در طي آن پيشرفت شكل رزوه اندكي اصلاح پيدا كرد كه سبب تغيير نام شد.
ابزارهاي پيوند همچنين بدليل اينكه از قطر بيروني بواسطه فرسودگي و سائيدگي كاسته مي شود در كلاس هايي دسته بندي مي شوند. از آنجائيكه قطر بيروني و دروني با ابعاد گوناگوني ساخته مي شوند (سعی می شود تا استحكام پيچشی ابزار پيوند با تيوب يکی باشد). عموماً گفته می شود استحكام کششی ابزار پيوند دو برابر تيوب لوله حفاری است و در محاسبات طراحي رشته حفاري مطرح نمي گردد. هر چند ، گشتاور اتصال لوله ها بعنوان ملاحظات طراحی بايد مد نظر قرار داشته باشد.
نمونه معرفی كامل اتصال لوله حفاري عبارت است از :

اين فهرست علائم و اختصارات مشخصات ابعادي لوله حفاري و ابزارهاي پيوند را شرح می دهد و در محاسبات و طراحي هاي رشته حفاري به آن رجوع خواهد شد.
لوله هاي وزين حفاري :
شكل لوله وزنه به همراه مته


لوله هاي وزين حفاري در رشته حفاري براي اعمال فشار به مته استفاده مي شوند. طول لوله وزين حفاري بطور طبيعي +/ –30فوت است ، درست مشابه لوله حفاري. بعضي از انواع مختلف لوله هاي وزين حفاري كه مورد استفاده قرار مي گيرند. لوله هاي وزين حفاري مونل هستند كه غير مغناطيسي بوده و براي بدست آوردن برآوردهاي هدايتي در حفر چاه های کج استفاده مي شوند ؛ لوله هاي وزين حفاري كوتاه كه طولشان كوچكتر از30 فوت مي باشد و براي كمك به ثابت نگهداشتن تراشنده ها ، پايداركننده ها ، IBS و غيرو در مجموعه ته چاهی استفاده مي شوند و لوله هاي وزين ته چاه كه در هر انتهايشان اتصال مادينه دارند و به مته متصل مي شوند. لوله هاي وزين حفاري به وسيله نوع رزوه های اتصال و قطر بيرونيشان مشخص می شوند. به عبارت ديگر يك لوله وزين حفاري با قطر بيروني 8 اينچ و رزوه های اتصال6 5/8 - Reg بعنوان لوله وزين 8 in – 6 5/8 شناخته مي شود.اندازه 8 اينچ تنها به قطر بيروني اسمي نسبت داده مي شود و جاهايي را شامل نمي شود كه تنگه های مانده يابی قرار دارند يا در اثر فشار تورفتگي ايجاد شده است. بازرسی اوليه لوله هاي وزين حفاري در محل کار تنها بر روي قسمت پيوند اتصال آنها انجام مي شود و در مورد لوله هاي وزين به مانند ابزارهاي پيوند طبقه بندي و کلاس خاصي وجود ندارد. آنها يا پذيرفته مي شوند و يا رد مي شوند. بطور كلي رزوه ها با مقطع استاندارد تطبيق داده مي شوند و سپس ترك ها و شکستگيها با رنگ سياه آشكار مي شوند. شانه ها و وجوه آنها از لحاظ سائيدگي ها و تورفتيگي ها بررسي مي شوند. اگر عيوبي پيدا شوند كه نتوان آنها را تعمير كرد ، اتصال رنگ قرمز مي خورد و رد مي شود.
1/2-4 -16.6 - E - I.E.U – NC 46 - Range II - Premium class
 

M☼HAMMAD

عضو جدید
مقدمه
با تمام پيشرفتهايي كه در زمينة تأمين انرژي در دهه‌هاي گذشته انجام گرفته است ولي هنوز هم سوختهـاي فسيلي و از همه مهمتـر منـابع نفت و گـاز تا 100 سال آينـده مهمتـرين و اصلي‌تريـن منـابع تأمين انرژي بشر خواهند بود و منابع ديگر انرژي مثل برق، بـاد و انرژيهـاي خورشيـد هنـوز به طور عملي و به اندازة سوختهـاي فسيـلي ودر خدمت بشر در نيامده‌اند. در كار استفاده از سوختهاي فسيلي اساسي ترين كار پس از اكتشاف، استخراج منابع مي‌باشد و آنجاست كه حفاري منابع گاز و نفت معني پيدا مي‌كند. علمي كه در حقيقت معجوني است از تعداد زيادي علوم و تخصصهايي مثل: رياضي، فيزيك، مكانيك، برق، زمين‌شناسي، نفشه برداري، كامپيوتر، شيمي و غيره مي‌باشد حفاري علمي است كه در طول سالها پيشرفت زيادي كرده است و تغييرات و تحولهاي زيادي در آن صورت گرفته تا به صورت امروزي در آمده است.
مختصري در صنعت حفاري
دستگاه حفاري دوراني را ممكن است به صورت يك كارخانه، يا واحد صنعتي در نظر گرفت كه فقط براي توليد يك محصول كه چاه ناميده ميشود، طراحي گرديده است. يك دستگاه حفاري با ساير واحدهاي صنعتي متفاوت است، زيرا موقتي است. يعني اينكه، بايد اغلب جابجا گردد. البته اين نياز به قابل حمل بودن، ظرفيت آنرا براي حفاري و كندن چاه زياد محدود نمي‌كند. در واقع، بسياري از دستگاههاي حفاري برزگ امروزي براي حفر جاههايي به عمق تقريبي 35000 فوت طراحي گرديده‌اند.
با اين وجود مي‌توان آنها را تفكيك و باز كرد و چندين مايل تا محل چاه بعدي جابجا نموده و مجددا سر هم و بر پا كرد تا براي حفر چاه جديد مورد استفاده قرار گيرد. البته، هر جزيي از دستگاه حفاري نبايد آنقدر سنگين باشد كه در خشكي بوسيلة تريلر، و در بعضي مواقع با هليكوپتر قابل حمل نباشد.
در ايالات متحده، واحد اندازه‌گيري معمول توليد دستگاه حفاري ـ يا ساختن چاه ـ فوت ميباشد. در كانادا و بسياري از قسمتهاي ديگر دنيا متر بجاي فوت بكار ميرود، يك متر برابر 3/3 فوت مي‌باشد. فوت واحد مناسبي براي اندازه‌گيري محصول عمليات حفاري و پرداخت كارمزد به پيمانكاران حفاري ، كه چاه را حفر كرده‌اند، ميباشد. در صنعت حفاري اين قانون وجود دارد كه هزينه حفر هر فوت چاه بستگي مستقيم به عمقي كه حفاري در آن مي‌گيرد دارد. هر چه چاه عميق‌تر باشد هزينه حفر هر فوت اضافي بيشتر مي‌باشد.
اكثر دستگاههاي حفاري به فرد يا شركتي كه پيمانكار حفاري ناميده مي‌شود تعلق دارد. در هر حال، اكثر چاهها متعلق به شركتهايي است كه مشغول اكتشاف، توليد و يا تصفية نفت هستند. اين شركتها اكثراً به شركتهاي كارفرما يا شركتهاي نفتي معروفند. نمايندة كارفرما ناظر فني ناميده مي‌شود. كارفرما براي حفر چاه با پيمانكار حفاري قرارداد بسته يا آن را استخدام مي‌كند. از نظر كارفرما واحد مناسب تر براي اندازه‌گيري حفاري، چاه مي‌باشد به فوت. يك چاه را ممكن است بصورت مجموع فوتهاي لازم براي رسيدن به عمقي كه قرداد بسته شده در نظر گرفت. يك چاه ناتمام، هر چقدر هم كم عمق باشد تا آخرين فوت آن حفاري نگردد براي يك كارفرما ارزش بيشتري از يك اتومبيل نو كه هنوز آخرين قطعة آن سوار نشده ندارد. بنابراين شركتهاي نفتي معمولاً تعهد پرداخت هزينه بر حسب فوت را وقتي و تنها وقتي مي‌كنند كه چاه تا عمق پيش بيني شده حفر، تكميل شده باشد. بعضي مواقع در مواردي خاص، قرار داد حفاري بر اساس روز مزدي بسته مي‌شود يعني اينكه براي هر روز استفاده از دستگاه حفاري مبلغي بعلاوه مقدار معيني اضافه پرداخت مي‌گردد. هم كارفرما هم پيمانكار به مواردي از قبيل، زمان لازم براي انجام كار، ايمني تجهيزات، مايملك و افراد در طول عمليات و توانايي افراد و تجهيزات براي انجام كار قابل قبول علاقمند مي‌باشند.
پيمانكار بايستي وسايل و ماشين آلات با قدرت كافي براي حفر چاه تا عمق معين، از200 فوت گرفته تا 20000 فوت، فراهم نمايند. اساساً اين تجهيزات شامل سيستم بالا بري، گردش گل و اجزاء دوراني يك دكل استاندارد يا دكل خودفراز براي نگهداري آنها و نيرو براي راه‌اندازي آنها مي‌باشد.
شكل دستگاه حفاري و متعلقات آن

همچنين از لينكهاي زير مي توانيد شكل دكل حفاري نفت خشكي (Onshore) و دريايي (Offshore) به همراه توضيحات متعلقات آن را به صورت فايل pdf دانلود كنيد.
http://www.nov.com/images/corp_over/...-0486-11_E.pdf
http://www.nov.com/images/corp_over/...-0487-59_D.pdf
 

M☼HAMMAD

عضو جدید
دوستان من فقط دارم کپی پیست میکنم این مطالب رو ...
اگر کسی هست از بچه های دانشگاه که علاقه مند هست، بیاد تا با هم تاپیک رو راه بندازیم
اگر نه که من هم مطالب رو برای خودم نگه دارم !
 

M☼HAMMAD

عضو جدید
بررسی انواع موج زلزله

در زیر به تفصیل به بررسی این چهار نوع موج می پردازیم:

امواج طولی(P) :

این امواج باعث کشش ها و انقباضهای متوالی درامتداد حرکت موج می شود . سرعت انتشار این امواج زیادتر ازامواج دیگر است و اولین امواجی هستند که به ایستگاه لرزه نگار می رسد .
امواج تراکمی از همه محیطهایی که توان تحمل فشار را دارند از جمله گازها، جامدات و مایعات عبور می کنند. ذراتی که تحت تاثیر موج P قرار میگیرند در جهت انتشار موج به جلو یا عقب نوسان میکنند. در صورتی که بخشی از یک فنر را جمع کرده و به طور ناگهانی رها کنیم، فشردگی تمام طول فنر را طی خواهد کرد تا به انتهای آن برسد. در این مثال فنر در راستای حرکت موج به ارتعاش درآمده است که بسیار شبیه به نحوه انتشار امواج P است. دلیل نامگذاری این امواج به نام امواج اولیه سرعت بالای این امواج میباشد، چرا که اولین موجی که از زلزله احساس میشود امواج P میباشد. این امواج با وجود سرعت بالای انتقال، چون بسیار سریعتر از سایر امواج دیگر میرا میشوند (یعنی انرژی خود را از دست میدهند) باعث ایجاد خرابی زیادی در زلزله نمیشوند.


امواج برشی(S) :

این امواج باعث می شود که سنگ خم شود و شکل خود را از دست بدهد . این امواج فقط ازجامدات می گذر ند. .
تقریباً اثر تخریبی تمام زلزله ها بر اثرامواج برشی است و به این معنی که وقتی لحظه شکستن سنگ فرا برسد سنگ شکاف بر میدارد ونقاط مجاور شکاف بطور جانبی نسبت بهم حرکت می نمایند . در این زمان است که دو نوع موج P وS ایجاد می شوند.
این امواج تنها در محیطهایی که میتوانند در برابر تغییر شکل جانبی مقاومت کنند - مانند محیطهای جامد - منتشر میگردند. این امواج در مایعات و گازها نمیتوانند منتقل شوند. در صورتی که یک طناب را به دیواری متصل کرده و سر دیگر آن را در دست گرفته و به صورت قائم حرکت دهیم، در طناب موجی ایجاد میشود شبیه امواج S میباشد. در این امواج ارتعاش ذرات محیط عمود بر جهت حرکت موج میباشد (همانطور که مثال طناب دیده میشود، موج در امتداد طول طناب حرکت میکند در حالی که ذرات طناب در جهت عمود بر طول طناب ارتعاش میکنند

امواج لاو (love) :
حرکت زمین توسط موج لاو، تقریبا شبیه موج S است با این تفاومت که ذرات ماده به موازات سطح زمین و در جهت عمود بر انتشار موج حرکت کرده و ذرات در صفحه قائم حرکت ندارند. انتشار این امواج مانند تکانهایی است که بر اثر حرکت طناب به سمت چپ یا راست ایجاد میشود. موجهای لاو قدری سریعتر از امواج رایلی حرکت کرده و زودتر بر روی لرزه نگاشت ظاهر میشوند.

امواج رایلی LR :
این امواج به نحو خاصی حرکت می کنند. بدین ترتیب که حرکت ذرات در امتداد مدارهای دایره ای (یا بیضوی) صورت میگیرد. درست مانند حرکت امواج در سطح اقیانوس البته جهت حرکت دایره ها برخلاف حرکت امواج اقیانوس است به عبارتی حرکات ذرات سنگ، مدار بیضوی پسگرد را در صفحه قائمی به طرف منشاء زمین لرزه طی میکنند.
 

loneliness

عضو جدید
نفت چیست؟
نفت ماده ایست که آقایون بالادست سر سفره هامون آوردن که خدایی نکرده گرسنه نمونیم
 

mehtal

عضو جدید
پس نفت بهترازitهست عجبببببببببببببببببببببببببببببببببببببب
یه کم الان ببین داری باچه علمی داری تاپیک میدی حالشوببر
 

setare11

عضو جدید
سلام

سلام

اقایون نفتی ببخشید که اینجا این مطلب رو بیان میکنم اخه خیلی وقت ندارم
و حتما باید از این رشته که اطلاعاتی ندارم یه اطلاعاتی به دست بیارم مثل اینکه اینده شغلی بچه های این رشته چه طوریه ؟و اینکه شنیدم هر از مدتی دور از خانوادشون هستن درسته؟
لطفا در این موردها برام توضیح بدید ممنون میشم :smile::gol:
 

Similar threads

بالا