کشت گياهان تراريخته مقاوم به علفکش و چالش هاي پيش رو

aboozar esmaili

عضو جدید
کاربر ممتاز
کشت گياهان تراريخته مقاوم به علفکش و چالش­هاي پيش­رو
حمید رضا عشقی زاده[SUP]1[/SUP] ، علی اشرفی[SUP]1[/SUP] و مرتضی زاهدی[SUP]2[/SUP]
1- دانشجوی کارشناسی ارشد زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهان.
2- عضو هیات علمی دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهان.

چکيده
پيش­بيني مي­شود جمعيت جهان از7/5 میلیارد نفر در سال 1995 با حدود 70 درصد رشد به 8/9 میلیارد نفر در سال 2050 برسد. در همین حال میزان زمين­هاي زراعي قابل کشت جهان در سال 1998به ازای هر نفر 25/. هکتار بوده است که با توجه به روند رشد جمعيت تا سال 2050 به 15/0 هکتار خواهد رسيد. همچنین افزايش عملکرد در واحد سطح از1/2٪ در دهه­ي1980 به 1٪ در دهه­ي 1990 کاهش يافته است و در حال حاضر حدود 840 ميليون نفر از تغذيه ي نامناسب رنج مي­برند. به نظر نمي­رسد بر پايه­ي فن­آوري­هاي موجود و بدون استفاده از فن آوری­های جدید بتوان نيازغذايي آينده بشر را تامين کرد. در اين بین بهره­گيري از فن­آوري زيستي در کشاورزي جايگاه ويژه­اي دارد. محصولات تراريخته از این طريق در مقياس وسيع با محيط طبيعي ارتباط دارند. چالش­هایي همچون تغيير در حساسيت علف­هاي هرز مزارع گياهان تراريخته مقاوم به علف­کش، انتقال ژن­هاي اصلاح شده به علف­هاي هرز، به وجود آمدن داوطلب­ها، اثرات پليوتروپي و کاهش پيچيدگي در بوم­نظام کشاورزي در مقابل اثرات مفيد آنها از موضوعات مورد بحث است. وجود نقطه نظر­هاي متفاوت در ميان دانشمندان در زمينه­ي استفاده از گياهان تراريخته شاهدي عيني است که رسيدن به اجماع در این زمینه را در آينده­ی نزدیک بعيد مي­سازد. قضاوت در مورد استفاده از این گیاهان نيازمند دلايل و شواهد حاصل از تحقیقات ژنتیکی و محیطی است. اين مقاله به بازنگري برخي ازجنبه­هاي کشت گياهان تراريخته با هدف استفاده بهینه از اين
فن­آوري می پردازد.
کلمات کليدي: فن­آوري زيستي، محصولات تراريخته، مقاومت به علف­کش، بوم­نظام کشاورزی
مقدمه
محصولات تراريخته يا اصلاح ژنتيکی شده در اثر انتقال ژن­ها يا واحد­هاي وراثتي موجودات زنده از
گونه­هاي ديگر به يک گياه به وجود مي­آيند(18). تا کنون نقل و انتقال ژن در بيش از 40 گونه­ي گياهي از کشور­هاي مختلف گزارش شده که مهمترين آنها ذرت، برنج، سويا، پنبه، کلزا، سيب زميني، چغندر قند، گوجه فرنگي، يونجه و... که در هر يک از آنها اهداف اصلاحي متفاوت و مشخصي از طريق انتقال ژن دنبال شده است. در بسياري موارد ژن­هايي که براي توليد محصولات تراريخته استفاده مي­شوند



نمودار1. سطح زير کشت جهاني محصولات تراريخته در کشور­هاي صنعتي و در حال توسعه

file:///C:/Users/rg/AppData/Local/Temp/msohtmlclip1/01/clip_image002.jpg
از باکتري­ها يا ويروس­ها دريافت مي­گردند. به طور کلی محصولات تراريخته محتوي دو نوع صفات اصلاح­شده­ي ژنتيکي هستند:
يک دسته محتواي مواد سمي حشره­کش از B.t باکتريوم و دسته­ي ديگر مقاوم به يک علف­کش هستند. معمولا در اثر انتقال ژن در اين نوع محصولات، درصد روغن و زمان رسيدگي نیز علاوه بر صفات مهندسی ژنتیک شده تغيير خواهند کرد(18).
جدول1. مهمترين گياهان تراريخته ( کلايو جيمز، 2004).
محصول
سطح زير کشت (ميليون هکتار)
٪ گياهان تراريخته
سوياي مقاوم به علف­کش
4/48
60
ذرت Bt
2/11
14
پنبه Bt
5/4
6
ذرت مقاوم به علف­کش
3/4
5
کلزاي مقاوم به علف­کش
3/4
5
ذرت Bt و مقاوم به علف کش
8/3
4
پنبه Bt و مقاوم به علف کش
3
4
پنبه مقاوم به علف کش
5/1
2
جمع کل
81
100




نمودار2. سطح زیر کشت محصولات تراریخته مقاوم به علف کش و مقاوم به حشرات در جهان (20).

file:///C:/Users/rg/AppData/Local/Temp/msohtmlclip1/01/clip_image004.jpg
پيش­بيني مي­شود جمعيت جهان از7/5 میلیارد نفر در سال 1995 با حدود 70 درصد رشد به 8/9 میلیارد نفر در سال 2050 برسد (نمودار3) (15). میزان زمين­هاي زراعي قابل کشت جهان در سال 1998به ازای هر نفر 25/. هکتار بوده است که با توجه به روند رشد جمعيت در سال 2050 به 15/0 هکتار خواهد رسيد. در همين حال افزايش عملکرد در واحد سطح از1/2٪ در دهه­ي1980 به 1٪ در دهه­ي 1990 کاهش يافته است و درحال حاضر حدود 840 ميليون نفر از تغذيه ي نامناسب رنج مي­برند (1).

file:///C:/Users/rg/AppData/Local/Temp/msohtmlclip1/01/clip_image006.gif

نمودار3. پيش بيني روند رشد جمعيت تا سال2050 (15).













به نظر نمي­رسد بر پايه­ي فن­آوري­هاي موجود و بدون کمک گرفتن از فن­آوري­هاي نوين بتوان­ نيازغذايي بشر را در آينده تامين کرد و مي­بايست به دنبال راهکارهاي جايگزين و يا همراه با فن­آوري­هاي جاري بود. در اين ميان بهره­گيري از فن­آوري زيستي در کشاورزي جايگاه ويژه­اي دارد. به طوری که در سال 2005 سطح زیر کشت جهانی محصولات تراریخته به 90 میلیون هکتار رسید که نسبت به سال 2004، 11 درصد افزایش، معادل 9 میلیون هکتار رشد را نشان می دهد. که از جمله ويژگي­هاي اين فن­آوري مي­توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • وارد کردن صفات مطلوب به گياهان مانند: مقاومت در برابر آفات و بيماري­ها، تنش­هاي خشکي و شوري و علف­کش­ها (جدول 3).
  • انتقال آزادانه ژن از گونه­هاي وحشي و از طريق sDNA نوترکيب.
  • امتزاج پروتوپلاست و تکثير انبوه گياهان باغي، زينتي از طريق کشت بافت.

جدول 3. برخي صفات تراريخته در گياهان
محصولات GM
صفت ها
کلزا
بردباري نسبت به علف­کش، تغيير در محتواي اسيد­هاي چرب
ذرت
بردباري نسبت به علف­کش، مقاومت به کرم ساقه خوار اروپايي ذرت و مقاومت به کرم ريشه
هندوانه
تاخير در رسيدگي
پاپايا
مقاومت به آلودگي ويروسي
سيب زميني
مقاومت به سوسک کلورادو، مقاومت به ويروس طلايي لوله کننده­ي برگ
برنج
بردباري نسبت به علف­کش، بتاکاروتن
سويا
بردباري نسبت به علف­کش، تغيير در محتواي اسيد­هاي چرب
اسفناج
مقاومت به آلودگي ويروسي
گوجه فرنگي
تاخير در رسيدگي و تاخير در نرم شدن

وجود نقطه نظر­هاي متفاوت در ميان دانشمندان در زمينه­ي استفاده از گياهان تراريخته شاهدي عيني است که رسيدن به اجماع در این زمینه را در آينده­ی نزدیک بعيد مي­سازد. قضاوت در مورد استفاده از این گیاهان نيازمند دلايل و شواهد حاصل از تحقیقات ژنتیکی و محیطی است. اين مقاله به بازنگري برخي ازجنبه­هاي کشت گياهان تراريخته با هدف استفاده بهینه از اين فن­آوري می پردازد.


چالش های پیش رو
1.ترديد در ارتباط با سودمندي کنترل آفات در گياهان تراريخته
از مزاياي محصولات مقاوم به علف­کش بهبود کنترل علف­هاي هرز، استفاده از علف­کش کمتر و راهکار­هاي مديريتي ساده­تر در کنترل علف­هاي هرز را می توان نام برد. مزاياي ديگري مانند افزایش سطح ويتامين در گیاه نيز وجود دارد که در اثر استفاده از محصولات تراريخته ایجاد می شود ولي به طور مستقيم به مديريت آفات مربوط نمي­گردد (18).
مزاياي زراعي محصولات تراريخته انکار­پذیر نیست. ولي نبايد به سرعت اين محصولات را در سطوح وسيع و بدون ملاحظات زیست محیطی مورد کشت قرار داد. يکی از نگرانيهای عمده در زمينه­ي استفاده از محصولات مقاوم به علف­کش يا Bt در مديريت آفات اين است که اين فن­آوري­ها نياز به راه حل­هاي زراعی مثل تناوب محصول را در مديريت آفات کم مي­کند. تاريخ مديريت آفات نشان مي­دهد کنترل موفق آفات در دراز مدت نيازمند نظام متنوعي است که تلفیقی از عمليات زراعي، ژنتيکي، بيولوژيکي و شيميايي را به کار گيرد. تکیه بر يک راه حل در مديريت آفات با شکست مواجه خواهد شد (5). در حال حاضر مواردی از مقاوم شدن علف های هرز در اثر کاشت محصولات مقاوم به علف­کش­ گزارش شده است به عنوان مثال کلزاي داوطلب علف هرز که در مزارع شمال آلبرتا مشاهده شده به سه نظام متفاوت کارکرد علف­کش بردباري پيدا کرده است( راند آپ، ليبرتي وپرسيت) (31).
2. تغيير در حساسيت علف­هاي هرز مزارع گياهان تراريخته HR
اگر علف­کش­هاي غير­انتخابي در مقياس وسيع­تر از علف­کش­هاي انتخابی استفاده شوند، انتخاب ممکن است بر روي طيف وسيع­تري از فلور علف­هرز غلات يا محصولات زراعي پهن­برگ صورت گيرد. کاشت محصولات مقاوم به یک علف­کش يکسان در سطح وسيع­تر مي­تواند اين محصولات را سال به سال پراکنده تر کرده و در هر فصل ضرورت مصرف علف کش های جدیدتر را افزایش دهد و به این ترتیب باعث بروز مقاومت می گردد (11،16). علف­کش­هاي غير­انتخابي مي­توانند بر روي اجتماعات علف­هرز محصولات زراعي مقاوم به علف­کش در پاييز، زمستان، بهار و تابستان به کار روند و عمل انتخاب به صورت يکسان انجام مي شود، در حالي که اين مورد براي بيشتر علف­کش­هاي انتخابي در گذشته وجود نداشت (11). از راهکارهاي مقاومت علف­هاي هرز در مقابل علف­کش سنتي می توان به: غير­حساس شدن بافت هدف، توليد بيش از اندازه­ي بافت ­هاي هدف، خنثي سازي اثر سمي علف­کش، کاهش ورود علف­کش، کاهش انتقال علف­کش و تغيير در تجمع علف­کش­هاي داخل سلولي اشاره کرد.
در مجموع 249 بيوتيپ علف­هرز مقاوم به علف­کش تا ژانويه­ي سال 2001 ثبت شده است. بيشتر بيوتيپ­ها به بازدارنده استولاکتيک سنتاز[1] (ALS) و تراي آذين­ها (آترازين و ...) مقاوم هستند. در ايالات متحده، در کاشت سويا به ويژه در ارتباط با علف­هاي هرز مقاوم به بازدارنده­ي استولاکتيک سنتتاز، مشکلات زيادي به وجود آمده است. به طور نسبي 30 بيوتيپ از 84 علف­هرز مقاوم به علف­کش در آمريکا و 11 بيوتيپ از 35 علف­هرز در کانادا به بازدارنده­هاي ALS مقاومت نشان مي­دهند (19).
1.2.مقاومت هيبريد (دوگانه) و مقاومت چندگانه[2]
مقاومت چندگانه به عنوان وجود بيش از يک راهکار مقاومتی در بين افراد يا جمعيت­ها تعريف مي­شود و احتمال دارد از طريق تجمع راهکارهاي مقاومت در اثر انتقال ژن بين افرادي با مکانسم­هاي مقاومتي مختلف و يا انتخابي که به دنبال مصرف گسترده دو يا چند علف­کش با اثرگذاری متفاوت ایجاد شده و تکامل پیدا کند. به عنوان مثال مقاومت چندگانه در بيوتيپ چچم در آفريقاي جنوبي شامل مقاومت به: بازدارنده­هاي استيل کوآنزيم آ کربوکسيلاز، ALS و مقاومت به گلي­فوسيت مي­باشد.
مقاومت دوگانه يک راهکار ژنتيکي بخشيده شده[3] است که به توانايي مقاوم­سازي در برابر علف­کش­ها از
کلاس­هاي شيميايي مختلف باز مي­گردد، دو موضوع در ارتباط با مقاومت دو گانه «مکان هدف مقاوم»[4] و« مکان هدف غير­مقاوم»[5] است (26).
از چندين منطقه اروپا (25) علف­هاي هرزی با مقاومت چندگانه گزارش شده است. به نظر نمي­رسد مقاومت چندگانه­ي چچم ( Lolium rigidum) به علت ممانعت از جذب علف­کش يا انتقال آن باشد. بلکه چندين آنزيم از بين برنده­ي علف­کش­ها را در این نوع مقاومت می­توان موثر دانست. مقاومت به يک علف­کش ممکن است زمینه را برای توسعه­ي مقاومت نسبت به ساير علف­کش­ها هموار کرده و مديريت علف­های هرز و جلوگيري از مقاومت آنها به طيف وسيعي از علف­کش­ها مانند گلي­فوسيت را مشکل سازد (27). اگرچه توسعه­ي مقاومت به گلو­فوسنيت بعيد به نظر مي­رسيد (21) ولی مقاومت در سه گونه­ي علف­هرز، چچم Lolium rigidum))، چمن Lolium multiflorum)) و مرغ خوشه سرخ((Eleusine indica گزارش شده است(19). علف هرز اسبي (Conyza canadensis)
(24،11 ) و همچنين علف­هرز برنجاسب (Erigeron)(6) نيز مقاوم شده­اند.
اولين جمعيت­هاي چچم مقاوم به گلي­فوسيت در سال­هاي 1996 و 1997 در دو جمعيت مجزا در استراليا یافت شدند، سومين بيوتيپ در سال 1998 در کاليفرنيا و چهارمين آن در سال 2001 در آفريقاي جنوبي گزارش شد. بيوتيپ چچم استراليايي مقاوم به گلي­فوسيت 9 تا 10 برابر مقاومت بيشتري به گلي­فوسيت ونيز بيش از 3 برابر مقاومت بيشتري به ديکلوفوب متيل نسبت به بيوتيپ­هاي حساس دارد. اين مقاومت در جمعيت­هاي استراليايي بعد از 15 تا 20 سال کاربرد گلي­فوسيت ايجاد شد (27). در شيلي این مقاومت بر روي چمن بعد از 8 تا 10 سال ( سه بار مصرف در طول يکسال) و در مالزي بر روي مرغ خوشه سرخ بعد از 10 سال ( هشت بار کاربرد در طول يکسال)، گزارش شده است (23). جهت و سرعت باد، آب و هوا، تغييرپذيري دستگاه گرده­افشاني بين رقم­هاي یک گونه، تنوع، فراواني و رفتار گرده افشان­ها (گاهي به وسيله­ي عوارض زمين تحت تاثير قرار مي­گيرند) و وسعت جمعيت­هاي دهنده و گيرنده­ي گرده به عنوان عوامل اصلي در انتقال ژن مقاومت به علف­کش به داوطلبان يا علف­هاي هرز خود­گشن، تاثير­گذار هستند (17).
3. انتقال ژن­هاي اصلاح شده به علف­هاي هرز
گرده گياه قادر است صفات را از محصولات تراريخته به علف­های هرز خویشاوند خود انتقال دهد. در ايالات متحده دست کم برای بيشتر محصولات اصلي يک علف هرز خويشاوند يافت مي شود که با آن تا حدودي سازگاري جنسي دارد (14) .در حالي که بعضي محصولات (مثل ذرت) خويشاوندان کمي دارند، ساير محصولات مثل توت فرنگي، کلزا و کدوتنبل پتانسيل انتقال ژن به خويشاوندان علف هرز خود را دارند. در فاصله­هاي بيشتر از حد متعارف باد و حشرات گرده افشان تعیین کننده هستند. تحقيقات اندکی در ارتباط با اين خطر در مزرعه صورت گرفته است اما ثابت شده که انتقال ژن بين
رقم­هاي کشت شده و گياهان وحشي چغندرقند رخ داده است (4).
4. داوطلب ها[SUP][SUP][6][/SUP][/SUP]
به گروهی از محصولات زراعی HR که مقداری از بذرشان پس از برداشت در زمین باقیمانده و همزمان با کشت محصول بعدی سبز شوند، داوطلب علف هرز اطلاق می شود و در آن دسته از محصولاتي که توان رقابتي کمتري دارند به عنوان مشکلی جدي مطرح مي­باشند. اين گياهان همچنين مي­توانند باعث بروز مشکلاتی در محصولات بعدي که از همان گونه هستند، شوند. از بين بردن اين گياهان معمولا با مصرف علف­کش بيشتري همراه است. مشکل اصلي وقتي بروز مي­کند که داوطلب­هاي پهن­برگ به عنوان مثال شلغم روغني در مزرعه چغندرقند يا ديگر محصولات زراعي پهن برگ وارد مي­شوند که به اين ترتيب قدرت رقابتي بالايي خواهند داشت و کنترل آنها با علف­کش­هاي موجود دشوار خواهد بود. اگر چنين گياهان داوطلبي همانند گونه­هاي زراعي به يک نوع علف­کش يکسان مقاوم شوند باعث جايگزيني اين علف­کش­ها با مخلوطي از علف­کش­هاي ديگر و يا افزايش در مصرف آن علف­کش مي­شود. برخي از محصولات مانند شلغم روغني به خاطر توليد بذر زياد، ريزش بالای بذر و خواب ثانويه آمادگي لازم براي داوطلب شدن را دارند، در حالي که محصولاتي مثل پنبه به سختي مي­توانند به عنوان گياه داوطلب محسوب شوند.
در بعضي موارد توسعه محصولات Bt و رقم­هاي مقاوم به علف کش ( براي مثال راند آب ردي) به
گونه اي در آمده که به کاهش تنوع در مزارع منجر شده است. به عنوان مثال شرکت توليد بذر مونسانتو ادعا مي­کند که با استفاده از محصولات تراريخته، راند آپ تنها علف کشي خواهد بود که کشاورزان براي کنترل علف­هاي هرز نياز دارند ولی باید گفت اين مطلب یک نوع «ساده انگاري »[7] در مديريت آفات است (18،30).

5. اثرات پليوتروپي[8]
اثرات پليوترپيک ممکن است درزمان انتقال صفات مطلوب و به دنبال ورود ژن­هاي جديد به داخل گياهان ايجاد شود (به عنوان مثال بيش از يک تغيير در اثر ورود ژن جديد ايجاد شود). قوانين سازمان غذا و داروي ايالات متحده به گونه­اي تنظيم شده است که در آن به ارزيابي اين اثرات در محصولات تراريخته توجه نمي­شود و اين محصولات اساساً در اين زمينه با محصولات عادي يکسان ارزيابي
مي­شوند. يادداشت­هاي اعضاي علمي FAD مشخص مي­کند که اثرات پليوتروپي به راستي در زمان ورود ژن­هاي جديد به داخل محصولات غذايي اتفاق مي­افتد، « اثرات پليوتروپي در گياهان تراريخته اتفاق مي­افتد ... و فراواني آن بيش از 30 درصد است». بيشتر اين اثرات از طريق روند انتخاب و اصلاح نباتات قابل کنترل است. با اين وجود بعضي اثرات نامطلوب مانند افزايش سطوح مواد سمي طبيعي، پيدايش مواد سمي جديد و ناشناخته، افزايش توان تغليظ مواد سمي از محيط (به عنوان مثال حشره­کش­ها و مواد سنگين) و جانشيني ناخواسته در مواد غذايي ممکن است که مورد توجه اصلاح گران قرار نگيرد، مگر اينکه گياهان تراريخته به طور تخصصي براي اين تغييرات ارزيابي شوند. اين ارزيابي­ها بايستي مرحله به مرحله انجام شود به عنوان مثال قبل از اينکه گياه تراريخته به فروشگاه­ها وارد شود در این رابطه مورد بررسي قرار گيرد. به جاي در نظر گرفتن اين نگراني­ها FAD قوانيني را در ارتباط با غذا­هاي فن­آوري زيستي شده[9] وضع کرده که در آن بروز اثرات پليوتروپي منتفي فرض شده است، بنابراين بر اساس اين فرض هيچ آزمايش ايمني اضافي براي محصولات تراريخته نياز نخواهد بود (28).
اثرات پليوتروپي رقابت­پذيري محصولات تراريخته را که بدون مقدمه وارد محيط مي­شوند تقويت
مي­کند. در یک بررسی گياهان تراريخته­ي آرابيدوپسيز( گياهي شبيه خردل از تيره­ي براسيکاسه، ويژه­ي مناطق معتدل شمالي)، در مطالعات مزرعه­اي 20 برابر تمايل بيشتري براي دگرگشني نسبت به گياهان معمولي نشان دادند. بنابراین می­توان گفت گياهان تراريخته افزايش بارزي در قابلیت انتقال گرده به گياهان مجاور دارند. محققان اظهار داشتند که نسبت دادن اين افزايش به جهش ژنتيکي بعيد به نظر
مي­رسد زيرا هر دو لاين تراريخته مورد مطالعه به طور مستقل ميزان بالايي از دگرگشني را نشان دادند. اين امر دليل ديگري براي در نظر گرفتن خطر رهاسازي گياهان تراريخته در محيط است (18).
6. بازده اقتصادي براي کشاورزان
استفاده از محصولات تراريخته به وسيله­ي کشاورزان معمولا با هزينه­ي بالاي بذر همراه است و اين امر منجر به کاهش سود مي­شود. بنابراین ممکن است سود اضافي وجود نداشته باشد و يا سود خالص حتی با وجود صرفه­جويي کوتاه مدت در مديريت آفات کاهش يابد.
عملکرد رقم­هاي Bt ذرت به طور ميانگين 85/10 تن در هکتار در مقايسه با 9/9 تن در هکتار براي رقم هاي غير Bt بوده است. کشاورزان هنوز هم در 12 درصد از مزارع ذرت Bt در مقايسه با 18 درصد در مورد ذرت معمولي حشره­کش استفاده مي­کنند. بيشترين تفاوت در هزينه­ها مربوط به بذر است، به عنوان مثال این هزینه به طور متوسط براي ذرت­هاي Bt 89/97 دلار در هکتار در مقايسه با 28/73 دلار در هکتار براي ذرت­هاي معمولي مي­باشد.ذرت Bt پس از کسر هزينه­هاي کارگري و ساير هزينه­ها تنها 8/9 دلار در هکتار سود بیشتری به کشاورزان مي­دهد که از نظر تفاوت آماري قابل توجه نيست (13، 29).
7. منافع سدی در راه تحقیقات
شايد فراگير شدن سريع رقم هاي تراريخته بدون انجام آزمايش هاي مستقل مزرعه­اي قبل از آزاد شدن تجاري آنها به این علت باشد که هر چه سريعتر به فروشگاه برسند و هزينه هاي سرسام آور تولید وتوسعه­یشان جبران شود. به صورت معمول شرکت ها نمونه هايي از رقم هاي جديد محصولات را براي محققان دانشگاهي مي فرستند تا آنها آزمايش هاي متنوع را انجام دهند. رقم هاي جديد تا انجام ارزيابي هاي مورد نظر و مقايسه با رقم هاي برتر موجود در اختيار کشاورزان قرار نمي گرفتند. در حال حاضر متخصصان زراعت مي گويند آنها حتي نمي توانند تا قبل از اينکه محصولات تراريخته معرفي شوند بذر این محصولات را از شرکت هاي مورد نظرتحویل بگیرند (3).
8. کاهش پيچيدگي در بوم­نظام کشاورزي
از بین بردن کل علف های هرز با استفاده از علف کش های غیر انتخابی منجر به اثرات نامطلوب اکولوژيکي مي­شود. در داخل و اطراف مزارع حضور علف­هاي هرز تا حدودی قابل قبول است که این موضوع بر نقش مهم اکولوژيکي آنها مانند تقويت کنترل بيولوژيکي حشرات مضر، پوشش بهتر خاک و کاهش فرسايش و ...دلالت دارد. کشت محصولات مقاوم به علف­کش احتمال کشت متوالي يک محصول را بخاطر محدودیت های ناشی از حساسیت سایر محصولات به این علف کش ها افزايش خواهند داد. تنوع کم و پايين در بوم ­نظام­هاي کشاورزي که در آن آشيان هاي اکولوژيک خالی زیادی وجود دارد باعث مي­شود، شرايط مطلوب براي رشد سريع علف­هاي هرز، حشرات و بيماري­ها فراهم شود. محصولات مقاوم به علف کش علاوه بر اينکه مي توانند اثر بخشي علف کش را افزايش دهند، تنوع گياهي را کاهش داده و ترکيب جمعيتي علف­هاي هرز را به سمتي پيش ببرند که گونه­هاي سازگار با اين نوع علف­کش­ها و مصرف پس رويشي آنها، فراوان شوند.
8،1. اثرات بر روي زنجيره­ي غذايي
بر اساس يک ارزيابي در اروپا بر روي اثرات گیاهان HR در تنوع زيستي، اثر رژيم­هاي HR به وضوح منفي­تر از کشت­هاي مرسوم و تلفيقي بدون HR بود. اين مطالعه بر اساس مقايسه­ي اثر کل نظام توليد کشاورزي که در آن جزئييات مرحله به مرحله ارزيابي مي­شد، پایه­ریزی شده بود. تنوع به وسيله­ي
گروه­هاي شاخص اصلي مانند: بندپايان شکارگر مفيد، سه موجود مهره­دار مزرعه­اي و فلور موجود بررسي شد. اين الگو مشخص کرد که وضعيت­هاي ناخوش آيند حتي با گیاهان HR کمي بدتر مي­شود. بنابراین به نظر مي­رسد با افزايش اثرات علف­کش­ها کيفيت بوم نظام­هاي کشاورزي کاهش می يابد (32).


8،2. ميکروب­ها
. ميکروب ­ها از نظر اکولوژيکي و زراعي به عنوان مثال همزيستي، آنتاگونيستي و منابع غذايي براي ريز فون­ها اهمیت دارند. گلي­فوسيت و گلوفوسينيت ريز موجودات خاک را تحت فشار قرار مي­دهند. که اين فشار در دما­هاي زير 20 درجه­ي سانتيگراد به مدت 60 روز يا بيشتر ادامه مي­يابد. در دماي حدود 20 درجه­ي سانتيگراد بازتوليد آنها در هر هفته مشاهده مي­شود. کاهش 40 درصدي درجمعیت باکتري­ها و قارچ­ها ( که بوسيله­ي چندين آزمايش و شاخص اندازه­گيري شد) در کمتر از 8 هفته، ريز فوني که از آنها تغذیه می کرد را تحت فشار قرار داده و از اين طريق بر کل شبکه­ي غذايي تاثير منفي مي­گذارد. درکشور­هايي با اقليم معتدل فصل رشد و توليد مثل بيشتر بي مهره­گان بيش از 18 تا 25 هفته به طول نمي­انجامد. اين مورد در حالي باید ارزیابی گردد که دو يا گاهي اوقات سه مرتبه استفاده از علف­کش به وسيله­ي مشاوران توصيه مي­شود.
ريز موجودات مفيدي مثل ريزوبيوم­ها (Rhizobium leguminosarium) و گونه­هاي تيريکودرما­ها (Trichoderma) (ريز انگلي) در اثر کاربرد گلي­فوسيت اثرات منفي مي­پذيرند در صورتی که در مورد بعضي پاتوژن­هاي گياهي برعکس مي­باشد ( 2،7،22). ساختار بيوسنوز غالب خاک به وسيله­ي علف­کش گلوفوسينيت تغيير مي­يابد. همچنین بعضي گونه­هاي ميکوريزا به غلظت­هاي زياد گلي فوسيت حساس هستند (9).
3،8. فون مهره­دار
در 30-20 سال گذشته فراواني و تنوع پرندگان در بسياري از کشور­ها کاهش یافته است. بسياري از اين گونه­ها مضر نيستند. علت اين کاهش مجموعه ای از عوامل مي­باشد. تغيير در مديريت عمليات کشاورزي يکي از دلايل اصلی آن است. پرندگان از اهداف اصلي و شاخص­هاي مهم در ارزیابی تغييرات کشاورزي هستند. کمبرلاين و همکاران (8) همبستگی بالایی بين تغيير در عملیات کشاورزي و کاهش هجوم پرندگان مزرعه­اي بدست آوردند. مشاهداتي که با تاخير (حدود 6 سال) از واکنش پرندگان مزرعه­اي به کشاورزي فشرده[10] به دست آمد، نشان مي­دهد، ممکن است اثرات تغيير در کيفيت زيستگاه تا چندين سال ظاهر نشود. کاهش در پرندگان مزرعه­اي ممکن است به خاطر دلايلي مانند استفاده از علف­کش­ها، طيف وسيعي از حشره­کش­ها و افزايش کارايي آنها باشد. همچنین اثرات مصرف زياد علف­کش ها بر آب­های سطحی نبايد ناديده گرفته شود.
به نظر می رسد با توجه به چالش های موجود، مطالعات گسترده پیرامون جنبه های مختلف گیاهان تراریخته درمراکز علمی کشور اجتناب ناپذیر باشد. در این مسیر ارزیابی اثرات این گیاهان بر محیط زیست و سلامت انسان درکشور های پیشرو نیز، بسیار راهگشا خواهد بود. همچنین لازم است در رابطه با کاشت این نوع گیاهان آگاهی های لازم به تولید کنندگان داده شود و نیز تلاش گردد آگاهی­های عمومی در این زمینه در سطح جامعه افزایش یابد.



1- Inhibiting acetolactate synthase

2- Cross resistance and multiple resistance

3- Genetically-Endowed

4- Target site resistance

5- Non-target site resistance


1- Volunteer

2- Dumbing dawn

1- Pleiotropic Effect

2- Biotech Food

1- Agriculture intensification
 
بالا