[کارگاه های هنری] - کارگاه گرافیک

فرح نوش

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام بچه ها :smile:,چرا اینجا کارگاه گرافیک نداره؟:cry:خوب اشکال نداره درعوضش من میزارم:D.خوب بدون شوخی این کارگاه برای اینه که کارهای گرافیکی ونقاشی خودمون بذاریم تا بقیه نقدش کنند.خودمم اولین کسم:D.
اینم کار یکی از بچه های گرافیک دانشگاهمونه. http://www.www.www.iran-eng.ir/picture.php?albumid=441&pictureid=1278
 

kereshmeh

عضو جدید
سلام فکر خوبی کردین که لا اقل یه پست گرافیک راه انداختین ولی اکه یه مقدار هم در مورد کاراتون توضیح بدین بد نیست اکه سایت یا تصاویر گرافیکی هم دارین بذارینشون تو پست تا بقیه هم استفاده کنن ممنون
 

فرح نوش

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام فکر خوبی کردین که لا اقل یه پست گرافیک راه انداختین ولی اکه یه مقدار هم در مورد کاراتون توضیح بدین بد نیست اکه سایت یا تصاویر گرافیکی هم دارین بذارینشون تو پست تا بقیه هم استفاده کنن ممنون
مرسی دوس جونم,کارخودمومی خواستم( با گواش روی مقوای فابریانوانجام دادم)بااستفاده ازرنگ فصل زمستون نشون بدم.:confused:امابرای این عکس دومئ که کاریکی ازدوستامه بایدازنزدیک ببینیش خیلی محشره این کارازچوب وفلزوپلاستیک و... تشکیل شده ودارای یه سطح صاف نیست وپستی وبلندی داره وروی کارش ازرنگ مثل گواش استفاده کرده.کارای دیگمم وقتی امتحانام تموم شد چشم میذ ارم.اینم یه سایت ازکارای گرافیکی http://images.google.com/images?um=1&hl=en&q=مبانی+هنرهای+تجسمی&btnG=Search+Images
 

canopus

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
گرافیست چه کسی است؟

گرافیست چه کسی است؟

چه هنرمند هستيد و چه نیستید ، حتما اين مقاله رو بخونيد !


اين مقاله به ما خيلی چیزای مهمی رو میگه ... می خواد به ما یادآوری کنه که گرافیست کيه ؟ سالانه هزاران نفر از دانشگاه ها در اين رشته فارغ التحصیل میشن اما میشه به همشون گفت گرافیست ؟ هر کس که دو نرم افزار کامپیوتری رو بلد باشه گرافیسته ؟ ايده کجاست ؟ پشت هر طرحی فکری هست ؟ يا نه رقابت تو ساخت تصاویر خوش رنگ و لعابه

طراح گرافیست هنرمندی بود که برای انجام بصری سفارشی مشخص، ابتدا سعی می کرد شناخت مناسبی از موضوع سفارش به دست بیاورد، سپس بسته به توانایی های ذهنی خود و یا با مشورت همکاران دیگری که احتمال داشت وجود داشته باشند، به ایده ای در مورد سفارش دست پیدا کند...

طراح گرافیک کیست؟ برای پاسخ به این سئوال شاید بهتر است کمی به عقب برگردیم. سال ها پیش (نه خیلی دور، مثلاً همین ۱۵-۱۰ سال پیش) طراح گرافیست هنرمندی بود که برای انجام بصری سفارشی مشخص، ابتدا سعی می کرد شناخت مناسبی از موضوع سفارش به دست بیاورد، سپس بسته به توانایی های ذهنی خود و یا با مشورت همکاران دیگری که احتمال داشت وجود داشته باشند، به ایده ای در مورد سفارش دست پیدا کند، آنگاه با یافتن و ترکیب تصاویری مناسب آن ایده را تبدیل به یک فضای بصری درخور تبدیل کند و نهایتاً کار را با یک لی اوت حساب شده به پایان برساند.

در تمام این مراحل هنرمند طراح اتودها و پیش طرح های متفاوتی را می ساخت و در مرحله انجام، بسته به توانایی های اجرایی خود آن پیش طرح ها را می پروراند. تمام این فعالیت ها مجموعه ای از تخصص را نیاز داشت که برای کسب کردن آن به زمان و ممارست در آموختن احتیاج بود. هر کس به صرف اینکه می توانست مجری خوبی برای ساختن آن ایده باشد گرافیست به حساب نمی آمد.

طراحی گرافیک مجموعه ای از همه این توانایی ها بود و امضای طراح گرافیک مشخصه آنکه صاحب اثر واجد این همه توانایی ها است. در آن دوره ابزارهای اجرا برحسب توانایی ها، نیازها و حتی دلبستگی های طراح انتخاب و یا بعضاً ساخته می شد.

طراحان گرافیک برای انجام ایده های متفاوت تر روش های جدیدتری را به کار می بردند و در نهایت اتفاقی که می افتاد سبک هایی گوناگون و وابسته به طراح بود که پیش چشمان قرار می گرفت، به گونه ای که بسیاری کارها بدون امضای طراح هم نام طراح را در خود داشت. این مشخصه اما با ورود ابزاری نو که می توانست تمام فضای یک آتلیه طراحی را با تمام ابزارهای آن در خود جای دهد به یک باره دگرگون شد. کامپیوتر تبدیل به جعبه جادویی شد که فقط با یک ورد می توانستی هرچه را بخواهی از درون آن بیرون بکشی. دیگر توانایی زدن هاشور با راپید ۲/۰ یا خلق فضاهای کنتراست با رنگ های گرم و سرد، تهیه آرت ور ک هایی که طراحی را تا آخرین مراحل لیتوگرافی ادامه دار می ساخت، اتودهای متنوع، عکاسی هایی که همه در جهت متصور ساختن ایده های بدیع بود، نشانه توانایی های طراح نبود. به یک باره همین کافی شد که بانک گسترده ای از تصاویر را به کمک اپراتوری یک نرم افزار تبدیل به تصویر خوش آب و رنگی کنی، مقداری هم چاشنی ***** را به آن اضافه کنی تا کار به پایان برسد.کار تا آنجا پیش رفت که برای گرافیست بودن تنها کافی بود که یکی دو نرم افزار اجرایی را بشناسی، ۵-۴ cd تصویری داشته باشی و دیگر تمام.

شما از این لحظه یک گرافیست تمام و کمال بودید. همین که تصویری را با استفاده از چند ***** تغییر دادید یعنی به تمام رموز این حرفه آگاهید. برای خلاقیت در کار هم همین کافی است که از کتاب طنز تا «حاشیه ای بر عروه الوثقی»، تمامی کلمات را چنان در هم بریزید که هیچ مخلوقی در هیچ کجای عالم خاکی قدرت خواندن آن را نداشته باشد.حاصل اما ایجاد خط تولید آثاری است که تنها تفاوتشان با هم در شکل امضای پای کارها است و نه در هویت آثار.

گویی همه آنها تراوشات خواب های پریشان یک نفر است که هر بار پس از بیداری نام و امضای تازه ای می یابد. عکس هایی که از هر کاری به کار دیگر تکرار می شوند، *****هایی که فقط شدت استفاده شان کم و زیاد می شود تا آنجا که بهترین طراح کسی می شود که آرشیو عکس بهتری داشته باشد. دیگر از عکاسی خاص برای کار خاص خبری نیست، دیگر لازم نیست برای پوستر از توانایی یک تصویر ساز یاری گرفت. دیگر لزومی ندارد ایده طراحی عنوان را به یک خوشنویس سفارش داد و آنقدر روی آن کار کرد که نتیجه ای بدیع و ویژه حاصل شود.

راستی چند سال است که دیگر کار مشترکی مانند کارهای مشترک ممیز احصایی را شاهد نبوده ایم؟ آیا همه گرافیست های ما توانایی حیرت آور استاد احصایی را در خوشنویسی کسب کرده اند و یا اینکه خوشنویسان در نوآوری و جسارت هر کدام ممیز زمان خودند؟
آیا دیگر هیچ پوستری نیست که تصویر سازی لازم داشته باشد؟ آیا هیچ فیلمی نیست که چون فیلم «غزل» احتیاج به نام نوشته داشته باشد؟

امروز کدام گرافیستی است که برای ساخت ایده ای منحصر به فرد به کمک دیگران احساس نیاز کند؟ آیا همه آنچه لازم است در این جعبه جادو وجود دارد؟ آیا کافی است که وردی را به نام نامی بیل گیتس خواند و همه درها را گشود؟ این کدام «علی بابایی» است که در تمام غارها را به یک نام می گشاید؟

اینکه همه گرافیک مان خلاصه شود در اپراتوری نرم افزارهای اجرایی، اگر برای کسانی که برایشان همین لقمه نانی که می رسد کافی باشد، آیا برای آنانی که خود را پیش قراولان طراحی گرافیک ایران می دانند هم کافی است؟
آیا جسارت در نوآوری، خلاقیت در اجرا و ایده پردازی های بدیع به همین منحصر است که کرسی های حروف را چنان به هم بریزیم که احدالناسی قدرت خواندن آن را نداشته باشد؟

برای آنانی که از نمد گرافیک برایشان همین بس که کلاهی نصیب ببرند ایرادی نیست که آنان به دنبال رزق و روزی اند و خطا هم نیست. اما آیا باید همه گرافیک مان خلاصه شود در همین و جسارت هایمان برای شکستن عادت های هر روزه محدود شود به شکستن خط کرسی؟

آیا دیگر برای هیچ پوستری، برای هیچ طرح جلدی و برای هیچ آگهی ای نیاز به تصویر سازی نداریم؟ آیا دیگر هیچ وقت لازم نیست که از خوشنویس مجربی بخواهیم کلمه ای را برایمان بنویسد تا ما ایده هامان را به کمک آن تبدیل به نام نوشته ای ماندگار بکنیم؟
آیا همه دنیای گرافیک ما در همین جعبه جادو جا شده و دیگر هیچ چیز دیگری و هیچ راه دیگری نمانده است؟
 

canopus

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تعریف هنر گرافیک

تعریف هنر گرافیک

هنر گرافيك هنری است كه از نظر تأثير خود بيشتر بر طراحی تأكيد دارد تا بر رنگ. از اين نظر تمامی انواع طراحی و شكل های متفاوت حكاكی، هنر گرافيك را تشكيل می دهند.


با اينحال هنر گرافيك اساساً به روش های ماشينی يا نيمه ماشينی برای چاپ تصاوير و حروف اطلاق می شود كه فعاليت های متعددی را كه بيشترين اهميت هنری و اجتماعی را دارا هستند در بر می گيرد. از ميان اين فعاليت ها يكی كتاب چاپی است . تنظيم حرف چاپی و صفحه آرايی كتاب از نظر زيبايی شناسی از كارهای گرافيكی محسوب می شود]ويژگی بارز هنرهای گرافيك ناشی از كيفياتی است كه هم به تكنيك های تهيه و هم به آثاری كه بوجود می آيد مربوط می شود؛ از همه اينها اساسی تر، قصد چاپ رونوشت های دقيق با استفاده از تكنيك های ماشينی است. در هنرهای گرافيك، اين تصوير چاپی است كه به محصول حاصل، ارزش هنری می بخشد؛ طرح اوليه شمايی است كه برای كمك به روند چاپ تهيه می شود و تكنيك كار نيز يك راه تهيه اثر است هنر گرافيك طيف گسترده ای از فعاليت های مختلف است كه كتاب آرايی از عمده ترين آنها محسوب می شود. تعيين شكل و اندازه حروف و همچنين تعيين فواصل بين حروف و سطرها، رابطه متناسب بين متن چاپی و حاشيه، و تنظيم تصوير در صفحه از مسايلی است كه در كتاب آرايی مورد نظر قرار می گيرد.


اين مسايل بستگی به قطع كتاب دارد كه خود تابع ملاحظاتی چون وزن و سهولت حمل و نقل كتاب و سهولت خواندن و تأثير بيشتر مطالب آن بر خواننده است. البته جنبه های زيبايی شناسی نيز در اين ميان نقش مهمی دارد. در واقع يك كتاب به خاطر زيبايی حروف چاپی، صحافی و تصاوير آن می تواند دارای ارزش هنری باشد.
تصوير سازی برای كتاب (ايلوستراسيون)، تهيه طرح، نقاشی و عكس و تلفيق آمنها با متن كتاب است. تصوير سازی و متن كتاب ارتباط نزديكی با هم دارند.


هنرهای گرافيك به عنوان رسانه های جمعی بسيار گسترش يافته و روش های تهيه آن ها متنوع شده است؛ از همه مهم تر نو آوری هايی است كه در پاسخ به نيازهای هنر زمان ايجاد شده اند. از جمله اين نوآوری بايد از فنون چاپ كوچك برای تهيه تمبر و اسكناس و فنون چاپ بزرگ برای تهيه اعلانات(پوستر) نام برد. پديده جالب توجه در آگهی های عمومی، تبديل حروف نوشتنی به علائم (سمبل ها) و نشانه های گرافيكی است كه به مقدار وسيع برای نشان دادن موضوعات و کالاها به کار می روند.


( گرافيك سنتي )

عنوان قديم گرافيك يا گرافيك سنتي شامل خطاطی،نقاشي دو بعدی،كنده كاری مي باشد كه بيشترين نمود آن در آرايش كتابهاست كه ازمحصول همكاري نقاش و خوشنويس و تذهيب كار و جلدساز است.
هنر گرافيك شامل نمودهاي مختلف؛تصوير سازي خوشنويسي؛ طراحي و نقاشي دوبعدي و كنده كاري از جمله شكلهاي هنري است كه در زير بناي گرافيك سنتي طبقه بندي مي شود و بدين ترتيب بارزترين نمونه فعاليت گرافيك سنتي نگارش و ارايش كتابهاي ادبي كه محصول همكاري خوشنويسان؛طراحان؛نقاشان و تذهيب كاران و جلد سازان بوده است.
 

canopus

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
ترکیب بندی طراحی گرافیک

ترکیب بندی طراحی گرافیک

شاخه های طراحی گرافیک

امروزه با پيشرفت هنر گرافيک و گستردگى کاربرد آن در مقاطع مختلف اين هنر شاخه هاى متعددى از قبيل تصويرسازي، پوستر، طراحى آرم و نشانه، صفحه آرايي، طراحى حروف و بسته بندى که از هم متمايز هستند، را در بر میگيرد. همه اينها در مفهوم عمومى گرافيک جاى دارند و براى احاطه و آگاهى هر کدام از اين رشته ها بايد تجربه هايى در آن رابطه انجام داد تا به مهارت و کارآيى لازم رسيد.
__________________


تصویر سازی

شايد پرجاذبه ترين شاخه رشته گرافيک براى يک نقاش، تصويرسازى باشد. مصورسازى يا تصويرسازى يا ايلستراسيون، از گرايشهاى نقاشى در حيطهٔ گرافيک است. ايلستراتور با توجه به تکنيکهاى خاص اين رشته در زمينهٔ طراحى و نقاشى به موضوعاتى که به نوعى با گرافيک در ارتباط هستند، میپردازد، مانند طراحى کتاب کودک.
__________________

آرم، نماد، نشانه (علائم تجارى)

حروف يا علامتى که براى نمايش يک فعاليت يا يک شيء طراحى شده باشد، نماد است.
نماد ممکن است تصويرى يا انتزاعى باشد و در زمينهٔ فرهنگي، اجتماعي، سياسى يا تجارى بکار رود.
نشانه يا آرم بيان مفهوم يا شکل چيزى است که در قالب شکلى ديگر در ذهن متجلى میشود و آن را بايد روى کاغذ ثبت کرد و تماماً بيانگر چيزى است که عينيت پيدا کرده است.
طراحى نشانه، اصطلاحى براى هماهنگ سازى نيازهاى نشانهاي، مسيريابي، آموزشى و اطلاع رسانى براى استفاده در محيطهاى شهري، ساختمانها و مناسبتهاى مهمى چون نمايشگاهها است.
در طراحى نشانه، ريتم، فرم، تکنيک و قدرت اجرايى يکجا به نمايش در می آيد.
علامت تجاري، نشانهآى به شکل يک نماد يا حروف نشانه است که براى شناسايى يا وحدت بخشى به محصولات و خدمات و ... استفاده میشود.


__________________

صفحه آرایی


طراحي، ترسيم، پيشطرح کتاب، آگهى تبليغي، عنوان صفحه و ... که طراحى براى تعيين ظاهر و ارتباطات بين عناصرى چون تصاوير، عکس و متن تهيه می کند، صفحه آرايى است.
معمولاً تا پيش از انتخاب طرح نهايي، چندين نوع صفحه آرايى آماده می شود تا بهترين آنها از نظر اندازه، رنگ و ... توليد شود.

__________________

طراحی حروف


آرايش و تخصيص حروف در مرحله آماده سازى پيش از چاپ است که به چاپ از نوع فلزى (لترپرس) مربوط می شود.
براى انواع حروفچينى که با هر نوع سيستم حروفچينى انجام شده باشد، نيز طراحى حروف اطلاق می گردد.
اما طراحى حروف نوين رويکردى است در طراحى حروف که طى دههٔ ۱۹۲۰ و اوايل ۱۹۳۰ در اروپا شکل گرفت. طراحى حروف نوين بخش بسيار محسوس و مرئى مدرنيسم در طراحى گرافيک بحساب می آيد و تلفيقى است از آثار و نوشته هاى ويليام موريس و جنبه هايى از جنبشهاى معاصر هنرى مانند کوبيسم، فوتوريسم، دادا، دِاستيل و ساختگرايي.
اين رويکرد ريشه در روسيه و آلمان داشت و پيروانى در هلند، چکسلواکى و لهستان.
__________________

پوستر

در اواخر قرن نوزدهم ميلادى بر اثر تحولات مصورسازى و پيوند نزديکى که بين نقاشى و چاپ برقرار شده بود، پديدهٔ تازهاى موسوم به پوستر يا آفيش يا پلاکارد بوجود آمد.

پوستر بعنوان نوعى طرح گرافيکى به مقولهٔ نمايش و تبليغ تعلق دارد که در آن بايد تصوير و کلمات به شکل مختصر، مرتبط با يک مفهوم واحد و به يادماندنى باشند.
پيش از چاپ سنگي، پوسترها مانند کتاب به روش چاپ برجسته و با جوهر مشکى و گاه با قالبهاى چوبى چاپ مىشدند.
با گذشت چندين دهه از تاريخ ظهور عکاسي، اين امکان وجود نداشت که عکس را در ابعاد بزرگ و با شمار انبوه تکثير کنند. در اين دوره معمولاً نقاشان طرحهاى پوستر را نقاشى مىکردند. تصوير بصورت دستى بر سطح مستويى لوح چاپ منتقل مىشد. اين روش تا بعد از جنگ دوم جهانى هم رواج داشت.
پوسترهاى نمايشى اولين نمونه از آگهی هاى ديوارى بودند که ضمن تحول، اصول و قواعد پوسترسازى را پی ريزى کردند. اين آگهی ها مربوط به تماشاخانه هاى متعددى بود که در اروپا وجود نداشت. پوسترهاى مصور آن دوره علاوه بر تبليغ در مورد تماشاخانه ها، مغازه ها و حراج ها و وسايل حمل ونقل، در عرصهٔ تبليغ کتاب نيز رواج داشت. اين پوسترها در آن زمان فقط به رنگ سياه چاپ می شد. در حوزه هنر پوستر دههٔ آخر قرن نوزدهم آثار تولوزلوترک بيش از ديگران می درخشيد. پوستر رنگى مصور با نام ژول شره، هنرمند فرانسوى آغاز می شود .
هنرمندان پوستر اين دوره، آزادى زيبايی شناختى و جسارت خلاقانهاى را به نمايش گذاشتند، که با اولين تجليات اختراعات فنآورانه در توليد و تکثير آثار گرافيکى همراه شد.
ليتوگرافى در اواخر سدهٔ نوزدهم به هنرمند امکان داد تا سطوح بزرگ يکدست را چاپ کند و از رنگ بهره برد. و به طراح امکان داد تا حروفنگارى خاص خود را انجام دهد. اين کنترل بر چاپ آغاز طراحى گرافيک بود. بعدها فنآوری هاى عکاسى و رايانهاى در توليد و تکثير تصوير و متن نقشى اساسى يافتند.
رايجترين شيوه چاپ تا دهه ۱۹۶۰ به روش لترپرس بود (نوعى چاپ برجسته از قالبهاى فلزى فتوگراوور و حروف).
در دههٔ ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ نسل جديدى از طراحان شروع به استفاد ه از قابليتهاى رايانه کردند. طراحان گرافيک يکصد سال پس از آنکه هنرمندان رسانهٔ جديد ليتوگرافى را به خدمت خود در آوردند. فنآوری هاى نوين را براى تحت کنترل در آوردن توليد متن و تصوير بکار بردند.
همانطور که چاپ و مطبوعات يکباره در ايران رواج يافت، اشکال مختلف پوستر نيز بطور ناگهانى ظاهر و براى مقاصد مختلف مورد استفاده قرار گرفت. اولين پوسترهاى چاپ شده در ايران مصوّر نبوده و غالباً شامل اطلاعيه هاى دولتى و غيردولتى بود که در معابر و مجامع عمومى نصب مىشد. اين آگهی ها از هر نوع عناصر بصرى جالب تهى بودند. در سى و چند سال گذشته همراه با گسترش امکانات چاپ و آموزش هنر گرافيک در مدارس هنري، هنر پوستر جاى خاص خود را در ايران پيدا کرد.
توسعهٔ تبليغات براى کالاها و مؤسسات توليد و خدماتى و غيره موجب رواج پوسترهاى تجارى شد و به موازات آن پوسترهاى فرهنگى و هنرى نيز رواج يافت.
اکنون پوسترهاى متنوع که حاوى پيامهاى مذهبى و سياسى و فرهنگى مىباشند، سراسر شهر را پوشانده است. پوستر بدليل استفاده از عناصر بصري، نقش مهمى در القاى پيام دارد. اين عناصر بصرى با کادربندى و ترکيببندى مناسب عناصر موضوع و استفاده از نشانه ها و علائم ساده تصويرى قابليت انتقال سريعترى به آن می دهد.



__________________

بسته بندی


بسته بندیهاى مختلف، داراى خصوصيات متفاوتى هستند. به همين دليل بسته بندى را شاخهاى از علم اقتصاد و هنر مىدانند.
هماهنگى طرح بسته بندى با محتويات، نحوه نگهداري، نحوهٔ حمل ونقل امرى ضرورى است. بسته نه تنها بايد فرآورده را محفوظ نگه دارد، بلکه مصرف کننده را نيز بايد جلب کند و اطلاعات لازم را به او بدهد. و بايد بتوان فرآورده را از داخل آن به راحتى خارج کرد و موقعى که خالى شد بتوان پوشش هر بسته را از بين برد. علاوه بر اين زيبايى بسته باعث زيبايى محيط میشود. امروزه بسته بندى بيشتر با کاغذ صورت م گيرد.
بسته بندىها در انواع تجارى و صنعتى و دستى شامل جعبه هاى مقوايى تاشده، جعبه هاى سينی شکل، جعبه هاى لولهای شکل، لفافپيچ، جعبه هاى کاغذى انعطاف ناپذير و بسته بندیهاى انعطاف پذير است.
جعبه هاى تاشده براى هر نوع فرآيند چاپى مناسبند. و براى دارو، غذا، هديه، لوازم آرايشي، اسباببازى و لوازم خانه مناسب هستند.
جعبه هاى سينىشکل که از اشکال اصلى جعبه هاى تاشو هستند، در مواردى چون پاکت سيگار، سينى هادى نانوايي، جعبه بستني، پيتزا و جعبهٔ لباس بکار می روند.
جعبه هاى لولهاى شکل که بشکل تيوپ هستند، براى بسته بندى بطری ها و لوازم بهداشتى و آرايشى بکار می روند و اغلب در يکى از ديوارهها پنجره يا در دارند تا محصول ديده شود.
لفافپيچ نوعى بسته بندى براى اسباببازی ها، لوازم خانگى و محصولات منحنى است، که مستلزم پيچيدن لايهاى از پلاستيک به دور شيء موردنظر و حرارت دادن آن است.
جعبه هاى کاغذى انعطافناپذير، ظروفى سخت و دائمى هستند. اين جعبه ها امروزه در طرحها و پرداختهاى جديد و جالبى موجود می باشد و عمدتاً براى محصولات تجملي، لوازم آرايش، جواهرات و دوربين بکار می رود. مواد اوليه اين جعبه ها، مقوا و مواد پوشاننده است. از کاغذها و پارچه هاى متنوع نيز براى پوشاندن جعبه ها می توان استفاده کرد.
بسته بندىهاى انعطافپذير از قبل از تاريخ مورد استفاده بوده است. اشکال و فرمهاى بعدى آن شامل بسته بندى کاغذى است که بعدها در توليد انبوه توسط جرج وست کارخانه دار نيويورکى ابداع شد.
شناخت سلفون و گسترش لايه هاى پلاستيکى و زرورقهاى مخصوص و همچنين شيوه هاى پوششدار کردن باعث توسعه انواع گوناگون، مصارف تازهاى براى بسته بندى انعطاف پذير گرديد.
امروزه بزرگترين مصرف کننده بسته بندىهاى انعطافپذير، صنايع غذايى است. برخى از اين بسته ها که براى منجمد کردن، پختن، مخلوط کردن، محافظت کردن و ذخيره کردن مواد غذايى طراحى شدهاند، تأثير زيادى در صنايع غذايى بويژه در زمينه غذاهاى آماده دارند.


 

f.azar

عضو جدید
خیلی تایپیکه جالبی گذاشتی. منم اگه تونستم حتما کارامو می ذارم. آخه رشته قبلی من گرافیک بوده.
 

فرانك67

عضو جدید
اي بابا اينجا گرافيكي نداريم!پس ادمين مصلحت انديشي كرده تالار گرافيك نذاشته!:razz::razz::razz:
 

Mobarake

عضو جدید
اي بابا اينجا گرافيكي نداريم!پس ادمين مصلحت انديشي كرده تالار گرافيك نذاشته!:razz::razz::razz:

چرا !
منم الان اومدم ابراز وجود کنم :D
جمیعا سلام علیکم ! (گرچه انتظار جواب ندارم :D )
منم اگه بتونم کارامو میذارم !
فعلا !

 

nika65

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام به همه دوستای خوبم:smile:
من فوق دیپلم گرافیک دارم
خیلی خوشحالم که این تالار و گذاشتین
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
چهار تفاوت نقاشی و گرافیک

چهار تفاوت نقاشی و گرافیک

چهار تفاوت نقاشی و گرافیک
خط کشی بین نقاشی و گرافیک در روزگاری که با آلیاژی از پسامدرنیسم و دیجیتالیسم ساخته شده، چندان درست به نظر نمی رسد. اما بهر حال درباره چهار تفاوت مهم شان می توانیم حرف بزنیم و بحث کنیم.

۱)تفاوت اول، هنر و رسانه است. نقاشی عموما زیرمجموعه هنر است که این هنر شدت و ضعف دارد اما گرافیک همیشه هنر نیست. گاهی هم تبدیل به رسانه می شود ؛ مثل وقتی که در خدمت تبلیغات (تجاری، فرهنگی و سیاسی) قرار می گیرد. البته گاهی هم تلفیقی از هنر و رسانه است. درست مثل زمانی که در خدمت رسانه ها (چاپی، الکترونیکی، دیجیتالی و سایبر) قرار می گیرد. بطور کلی آنگاه که هنر مطلق است garphic art و وقتی که رسانه و یا تلفیقی از رسانه و هنر است graphic design نامیده می شود. در پست های بعدی راجع به این موضوع بیشتر خواهم گفت.

۲) تفاوت دوم، برقراری ارتباط را شامل می شود. در مواجهه با نقاشی، وظیفه برقراری ارتباط به عهده مخاطب است و اوست که باید تلاش کند تا با اثر هنرمند نقاش ارتباط برقرار کند. اما در گرافیک برعکس است و وظیفه برقراری ارتباط بر دوش خود اثر گرافیک نهاده شده یعنی اثر گرافیکی، بایستی تلاش کند تا مخاطب را به طرف خودش جذب کند نه اینکه مخاطب زور بزند تا محتوای اثر گرافیک را درک کند.

علت ناتوانی بسیاری از آثار گرافیک ناشی از ندانستن همین تفاوت دوم است. البته برای نکته سنج ها ممکن است سوال مطرح شود که پس مینی مالیسم در گرافیک یعنی چه ؟ که چون این مبحث طولانی است اجازه دهید در پست های بعدی در این باره با شما بحث کنم.
یک نکته دیگر را هم می توان گفت؛ برای دیدن آثار یک هنرمند نقاش، این مخاطب است که به گالری و موزه می رود تا آثارش را ببیند. یعنی مخاطب به طرف "اثر" می رود در حالی که در گرافیک، معکوس این اتفاق رخ می دهد و این "اثر" گرافیک است که به طرف مخاطب می رود. شهروندان در حال عبور و مرور از کوچه و خیابان هستند که بیل بردها و پوسترها و . . . به طرف شان می آیند و می خواهند به زور پیام شان را به آنها منتقل کنند.
۳) تفاوت سوم را به شخصی و غیرشخصی بودن این دو اختصاص می دهم. "اثر" نقاشی کاملا شخصی است و گویای حرف و فکر هنرمند نقاش است بدون در نظر گرفتن مخاطب. از این رواست که می گوییم او می تواند چنین تصور کند : خورشید؛ مثلث سبز ، زمین و صحرا ؛ آبی و آسمان ؛ قرمز چهارخانه با گل های درشت صورتی (!!) . ولی در "اثر" گرافیک تقریبا چنین تصوراتی شدنی نیست (بحث تصویرسازی در گرافیک، چیز دیگری است). چرا که گرافیک "شخصی" نیست و می خواهد ارتباط برقرار کند یعنی بایستی مخاطب را در نظر بگیرد. اثری که در طراحی و تولید آن، مخاطب نقشی نداشته باشد نمی تواند "اثر" گرافیکی موفقی باشد.

۴) تفاوت چهارم را تقریبا همه می دانند. نقاشی تکثیر نمی شود حداقل با هدف تکثیر، ارائه نمی شود. اما گرافیک براساس تکثیر، طراحی و تولید می شود. واضح است که منظور از تکثیر، تمام گونه های آن است (چاپ، فیلم های اپتیک، فیلم های مگنت، امواج الکترونیکی و . . . ) .آثار تک نسخه ای در گرافیک جایگاهی ندارند چرا که هدف برقراری ارتباط را، عملیاتی نمی کنند. متاسفانه بی توجهی به این مسئله هم باعث شده که این روزها، گرافیک به سمت نمایشگاهی و جشنواره ای شدن پیش برود.
پوسترها و جلدهایی که فقط در یک نسخه تکثیر می شوند و به قصد رتبه و جایزه رهسپار جشنواره های خارجی، یا بر دیوار نگارخانه ها و گالری ها می نشینند و می خواهند بیان هنرمندانه آن گرافیست ـ نقاش را رخ نمایی کنند
 

venoos*m

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گرافیک سنتی و گرافیک نوین

گرافیک سنتی و گرافیک نوین

[FONT=Times New Roman (Arabic)]گرافيك سنتي


[/FONT][FONT=times new roman (arabic)]عنوان قديم گرافيك يا گرافيك سنتي شامل خطاطي>> نقاشي دو بعدي>>كنده كاري مي باشد كه بيشترين نمود آن در آرايش كتابهاست كه ازمحصول همكاري نقاش و خوشنويس و تذهيب كار

و جلدساز است
[/FONT]



[FONT=times new roman (arabic)]هنر گرافيك شامل نمودهاي مختلف؛تصوير سازي خوشنويسي؛ طراحي و نقاشي دوبعدي و كنده كاري از جمله شكلهاي هنري است كه در زير بناي گرافيك سنتي طبقه بندي مي شود و بدين

ترتيب بارزترين نمونه فعاليت گرافيك سنتي نگارش و ارايش كتابهاي ادبي كه محصول همكاري خوشنويسان؛طراحان؛نقاشان و تذهيب كاران و جلد سازان بوده است
[/FONT]



[FONT=times new roman (arabic)]و اما گرافيك نوين[/FONT]


[FONT=times new roman (arabic)]گرافيك نوين علاوه بر كتاب آرايي در عرصه تبليغات تجاري اعلانات ديواري (پوستر) و مطبوعاتي و نشان ها (مارك) وغيره مي باشد و حتي در سينما و تلويزيون هم كاربرد دارد. مثل

عنوان بندي (تيتراژ) فيلم و تصاوير متحرك طراحي شده (انيميشن)
[/FONT]



[FONT=times new roman (arabic)]هنر گرافيك نوين با معماري و مسائل ارتباط محيطي( زيبا سازي)وتصوير متحرك طراحي شدهنيز تداخل دارد، پس اين هنر علاوه بر خط ورنگ به عناصر بصري ديگري چون حجم و نور

وحتي حركت براي انتقال مفاهيم كمك ميگيرد.
[/FONT]
 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
تاریخچه هنر گرافیک و پوستر در ایران

تاریخچه هنر گرافیک و پوستر در ایران

نشریه: اقتصاد » جهاد (ترویج کشاورزی و توسعه روستایی) » 18 اردیبهشت 1361 - شماره 31

(3 صفحه - از 42 تا 44)

.
.
.
.
:gol:
 

پیوست ها

  • -تاریخچه_هنر_گرا&#.pdf
    180.4 کیلوبایت · بازدیدها: 0

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز


25 طرح گرافیکی جذاب از طراحان برجسته


طراحی گرافیکی سبک های بسیار زیادی دارد. سبک های عمومی و خاص به میزان زیادی تحت تاثیر نیروی ذهنی و خلاقیت قدرتمندی که برخی از طراحان از آن برخوردارند. من در این مقاله ترکیبی از این سبک ها را برای شما گردآوری کرده ام. مشاهده می کنید که بعضی از طرح ها مبتنی بر افکت های نورپردازی، برخی هندسی و یا عکس های دستکاری شده اند که همه آنها زیبایی و جذابیت خاص خود را دارند.​























 
بالا