چگونه کسب و کار کوچک راه اندازی نماییم؟

QmpMarketing

عضو جدید
چگونه کسب و کار کوچک راه اندازی نماییم





گام اول: ارزیابی اولیه
- آیا کارآفرینی برای شما ساخته شده است ؟
بدیهی است که شروع یک کسب و کار جدید ریسکهای زیادی را به همراه دارد که البته با برنامه ریزی می‌توان شانس موفقیت را بالا برد. بنابراین بهترین نقطه شروع آن است که نقاط قوت و ضعف خود را بعنوان دارنده یک کسب و کار بشناسید .
- آیا شخصیتی مستقل و خودجوش دارید؟
این را همیشه در نظر داشته باشید که در صورت شروع یک کسب و کار کوچک ، این خود شما هستید و نه شخص دیگر که باید تصمیم بگیرید که چگونه پروژه‌ها ، برنامه‌ها و زمان خود را مدیریت کنید .
- تا چه حد با شخصیتهای متفاوت و افراد گوناگون می‌توانید ارتباط برقرار کنید؟
صاحبان کسب و کار ناگزیرند که با افراد و اقشار مختلفی سرو کار داشته باشند. آیا شما می‌توانید با مشتریان، تامین‌کنندگان، کارکنان و ... در جهت منافع کسب و کار خود ارتباط برقرار کنید .
- تا چه حد قدرت تصمیم‌گیری دارید؟
صاحبان کسب و کار کوچک بایستی بطور متداوم ، به سرعت و در شرایط بحرانی بتوانند مستقلا" تصمیم‌گیری کنند .
- آیا شما استقامت فیزیکی و احساسی لازم برای اداره یک کسب و کار را دارید؟
مالکیت یک کسب و کار علاوه بر چالش و هیجان ، مستلزم فشارکاری زیاد ، ساعتهای کاری زیادی می‌باشد. آیا شما می‌توانید ۱۲ ساعت در روز و هفت روز در هفته را کار کنید؟
- تا چه حد می‌توانید برنامه‌ریزی و سازماندهی کنید؟
تحقیقات نشان می‌دهد بسیاری از شکستها در صورت برنامه‌ریزی صحیح ، به وجود نمی آمد .
- آیا انگیزه لازم را برای تحمل مشقات را دارید؟‌
ممکن است شما در حین اداره یک کسب و کار احساس کنید که در برخی مواقع توانایی تحمل تمامی مشقات و زحمات را به تنهایی ندارید و فقط داشتن انگیزه قوی است که می‌تواند در این مواقع سختی ، دلگرم و امیدوار سازد .
- این کسب و کار چگونه خانواده شما را متاثر می‌سازد؟
سالهای اولیه شروع یک کسب و کار می‌تواند سختی‌هایی را برای خانواده و زندگی شخصی شما ایجاد کند. در عین حال ممکن است خانواده شما تا به سوددهی رسیدن کسب و کار ، دچار مشکلات و فشارهای مالی شوند. بنابراین حمایت و یا عدم حمایت خانواده نقش مهمی در شروع و ایجاد یک کسب و کار دارد .
این حقیقت دارد که دلایل زیادی برای عدم شروع یک کسب و کار کوچک و مستقل وجود دارد ، اما برای افرادی که واجد شرایط فوق هستند ، مزایای زیادی وجود دارد که قطعا " از ریسکهای آن بیشتر است .
اینکه شما خادم و مخدوم خود می‌شوید !
زحمت و تلاش و ساعتهای کاری زیاد مستقیما" به نفع شماست و نه شخص دیگر !
امکان کسب درآمد و رشد ، محدودیت کمتری دارد .
چالش و هیجان کار برای شما افزایش می‌یابد .
اداره یک کسب و کار مستقل امکان فراگیری زیادی را برای شما فراهم می‌آورد .








▪ گام دوم: برنامه ریزی کسب و کار
شروع یک کسب و کار نیاز به انگیزه ، علاقه و استعداد دارد. همچنین نیاز به تحقیقات وسیع و برنامه‌ریزی صحیح دارد. اطلاعات زیر برای تهیه طرح کسب و کار ( Business Plan ) می‌تواند بسیار مؤثر واقع شود :
- قبل از شروع به کار لیستی از تمامی دلایلی که می‌خواهید بخاطر آنها وارد دنیای تجارت شوید ، تهیه کنید. مثلاً :
شما می‌خواهید رئیس خود باشید .
شما می‌خواهید استقلال مالی داشته باشید .
شما می‌خواهید آزاد باشید .
شما می‌خواهید آزادانه تمامی تواناییها و دانسته‌های خود را به کار ببرید .
- سپس بایستی تعیین کنید که اصولا" چه کسب و کاری برای شما مناسب است. لذا این سؤالات را از خود بپرسید :
من دوست دارم با وقت خود چه کاری انجام دهم؟
چه مهارتهای تکنیکی من تا به حال آموخته‌ام؟
به نظر دیگران من در چه کارهایی مهارت دارم؟
من چقدروقت آزاد برای اداره یک کسب و کار موفق دارم؟
آیا من هیچ سرگرمی یا علاقه‌ای که قابل تبدیل شدن به کسب و کار شدن را داشته باشند ، دارم؟
- پس از تعیین کسب و کار مناسب تحقیقات لازم را جهت پاسخ به سؤالات زیر به عمل آورید :
آیا ایده من کاربردی است و آیا نیازی را برآورده خواهد کرد؟
رقبی من چه کسانی خواهند بود؟
مزیت رقابتی شرکت من نسبت به شرکتهای موجود چیست؟
آیا من می‌توانم خدمت بهتری ارائه دهم؟‌
آیا من می‌توانم برای کسب و کار جدید خود تقاضا ایجاد کنم؟
- آخرین مرحله قبل از تهیه طرح کسب و کار این است که چک لیست زیر را تهیه کنید و پاسخ دهید :
من علاقه به شروع چه کسب و کاری دارم؟
چه خدمتی یا کالایی قرار است ارائه دهم؟ در کجا قرار است این کار را انجام دهم؟
چه مهارت و تجربه‌ای برای این کار دارم؟
ساختار قانونی شرکت من چگونه خواهد بود؟ ( سهامی عام، خاص و ... )
اسم کسب و کار چه چیزی باشد؟
چه امکانات و تجهیزاتی نیاز خواهم داشت؟
به چه تسهیلات و امکانات بیمه‌ای نیاز خواهم داشت؟
پاسخ شما به تمامی سؤالات بالا شما را در طراحی یک کسب و کار کامل جامع یاری می‌کند .
گام سوم: تامین منابع مالی
یکی از کلیدهای اساسی موفقیت و پیشرفت در شروع کار ، جذب و تامین منابع مالی کافی برای راه‌اندازی یک کسب و کار کوچک است. اطلاعات زیر تکیه بر روشهای جمع‌آوری پول برای شرکتهای کوچک دارد. همچنین شما را در تهیه درخواست وام ( Loan Prposal ) یاری می‌دهد. منابع زیادی برای جمع‌آوری سرمایه وجود دارد. باید توجه داشته باشیم که قبل از تصمیم‌گیری ، تمامی منابع ممکن را جستجو کنیم :
- پس‌اندازهای شخصی
- دوستان و افراد خانواده
- بانکها و مؤسسات اعتباری
- شرکتهای سرمایه گذاری مخاطره آمیز







چگونه یک درخواست وام ( Loan Prposal ) تهیه کنیم؟
مورد قبول واقع شدن درخواست شما بستگی به نحوه تنظیم درخواست شما دارد. بخاطر داشته باشید که وام دهندگان در کاری سرمایه‌گذاری می‌کنند که نسبت به بازگشت سرمایه خود مطمئن باشند. بنابراین یک درخواست وام خوب شامل اطلاعات زیر باید باشد :

۱) اطلاعات کلی راجع به شرکت :
- نام و آدرس شرکت ، نام مدیر ،‌ اعضای هیئت مدیره و ...
- دلیل نیاز به وام ،‌مورد مصرف وام و ضرورت آن .
- مبلغ دقیق موردنیاز برای رسیدن به اهداف مربوطه .
تاریخچه کسب و کار :‌
- تاریخچه و طبیعت کار ، توضیح کامل در مورد نوع کار ، قدمت و کارکنان و دارایی‌های آن .
- اطلاعات کامل راجع به نحوه مالکیت و ساختار قانونی شرکت .
۲) اطلاعات راجع به مدیریت :
نوشته کوتاهی راجع به مدیران ، سوابق ، تحصیلات ، تجربیات و مهارتهای آنان تهیه کنید .
۳) اطلاعات بازار :
- به وضوح محصول و یا خدمت شرکت خود و بازار آن را تشریح کنید .
- بازار رقابت و رقبای خود را شناسایی کرده و مزیت رقابتی خود را بیان کنید .
- اطلاعاتی راجع به مشتریان و اینکه چگونه کسب و کار شما نیازهای آنها را برطرف می‌کند ، تهیه کنید .
۴) اطلاعات مالی :
- صورتهای مالی و سود و زیان ۳ سال گذشته خود را ارائه کنید. در صورت شروع یک کسب و کار جدید درآمدهای پیش‌بینی شده را ارائه کنید .
- اطلاعات مالی راجع به خود و سایر سهامداران عمده شرکت را بیان کنید .
- و در آخر سوگندی مبنی بر تعهد نسبت به وام یاد کنید و امضاء نمائید .
وام دهندگان بر چه اساسی شما را می‌سنجند؟
وقتی وام دهندگان درخواست شما را بررسی می‌کنند شش فاکتور را مدنظر قرار می‌دهند که به شرح زیر می‌باشند :
۶C مالی :
۱) Character : شخصیت وام گیرنده و میزان تعهد و جوانی و اخلاقی وی مبنی بر بازگشت وام در زمان مقرر .
۲) Capacity to pay : ظرفیت بازپرداخت وام گیرنده که بر اساس تجزی تحلیل و بررسی درخواست وام ، صورتهای مالی و سایر مدارک مالی وی تعیین می‌شود .
۳) Capital : شامل مجموع کل بدهی‌ها و دارایی‌ها می‌باشد که وام دهندگان ترجیح می‌دهند که نسبت بدهی به دارایی شرکتها حتی‌المقدور کمتر باشد چرا که نشانگر پایداری مالی شرکت است .
۴) Collateral : میزان وثیقه که هر چه بیشتر باشد و اختلاف آن با مبلغ ،‌ وام داده شده کمتر ، اطمینان خاطر وام دهنده از بازپرداخت وام بیشتر خواهد بود .
۵) Conditions : شرایط کلی اقتصادی ، جغرافیایی وسعتی شرکت ...
۶) Confidence : یک وام گیرنده موفق سعی می‌‌کند که اطمینان وام دهنده را از ۵ مورد قبلی جلب کند و وی را به وام دادن ترغیب نماید .
و در آخر برای جمع‌بندی چک لیست زیر را ارائه می‌کنیم که البته برخی از بندها بنابر نوع و ماهیت کسب و کار قابلیت تغییر و یا حذف دارند.
چ لیست کلی شروع یک کسب و کار کوچک :
- انتخاب کسب و کار بر اساس علاقه و توانایی‌ها
- انجام تحقیقات و بررسی‌های لازم در مورد ایده کیب و کار
- تهیه طرح کسب و کار و طرح
بازاریابی
- انتخاب یک نام برای کسب و کار
- چک کردن حق استفاده از نام انتخاب شده و کسب اجازه برای استفاده از‌ آن نام
- ثبت کسب و کار با نام انتخاب شده
- تعیین مکان مطلوب برای شروع کسب وکار
- چک کردن و بررسی قوانین منطقه‌ای ( منطقه انتخاب شده برای احداث کسب و کار )
- تعیین نوع ساختار قانونی شرکت و مستندسازی
- اخذ اجازه ها و لیسانس‌های مورد نیاز
- ثبت حقوق انحصاری ( Copy right )
- در صورت کارآفرینی و یا خلق محصول جدید ، ثبت Patent
- انجان تبلیغات و نشر اعلامیه های لازم مبنی بر شروع کسب وکار جدید
- تهیه خطوط تلفن کاری و سایر تجهیزات موردنیاز
- انجام کارهای مربوط به بیمه
- اخذ اطلاعات مربوط به مالیات شرکت
- بیمه‌کردن کارکنان و جمع‌آوری اطلاعات راجع بع قوانین کار
- تعیین سیستم دستمزد حقوق و نحوه جبران خدمات کارکنان ( در صورت وجود )
- افتتاح یک حساب بانکی برای کسب و کار
- چاپ کارتهای تجاری برای شرکت و ایجاد آرم برای شرکت
- خرید تمامی لوازم تجهیزات موردنیاز
- ایجاد E-mail و Website برای شرکت
- انجام تبلیغات وسیع‌تر در نشریات و تلویزیون و ...
- تماس با تمامی افراد ممکن اعم از خانواده و غیر هم ، مبنی بر شروع کسب و کار جدید
- سایر موارد
منبع : بانکی
 

QmpMarketing

عضو جدید
[h=2]چگونه تمایز بازاریابی را برای مشتریان ایجاد کنیم تا برند شویم؟[/h]برند در سایه تمایز با رقبا در ذهن مشتری ساخته می شود، پس چگونه فرایند تولید و عرضه محصول دارای برند را متمایز نماییم؟ پس از ورود به عصر صنعتی، اکثر محصولات در شرکت های مختلف، فرایند تولید مشابهی را می گذرانند تا به آماده مصرف و ارائه به مشتریان شوند. حال با توجه به اینکه برند در سایه تمایز با رقبا در ذهن مشتری ساخته می شود، چگونه فرایند تولید و عرضه محصول دارای برند را متمایز نماییم؟به عنوان مثال، پودرهای ماشین لباس شویی را در نظر بگیرید؛ مثال ملموسی که همه ما با آن آشنا هستیم. تقریبا همه پودرهای ماشین مزیت‌های یکسانی از قبیل تمیزی، سفیدی، روشنی و لکه بری دارند و بیشتر آنها از ترکیبات و مواد اولیه یکسانی تشکیل شده اند. به همین دلیل، تفکیک نمودن آنها از یکدیگر براساس منطق سخت است.لحظه‌ای به اینکه چگونه یک پودر ماشین را انتخاب می نمایید،‌ فکر کنید. درست است که به ویژگی های محصول تأثیرگذارند،‌ اما قطعاً نام برند در انتخاب شما موثر خواهد بود. شما برندی را به دیگری ترجیح می دهید و به آن اطمینان دارید و در نهایت با آن آشنا هستید و حتی چند سال از آن استفاده کرده‌اید یا شخص دیگری آن را به شما پیشنهاد داده است.این ها همان تمایزات هستند. تمایز برند باعث می شود که یک پودر ماشین به برند تبدیل شود. نتیجه آنکه شما با محصولات ارتباطی برقرار نکرده اید و این پل ارتباطی با برند بوده است. این موضوع را به هر تجارت و کسب و کاری می توان بسط داد. یعنی در عین حال که باید به ویژگی ها و مزایای محصول توجه نمود، باید تمایز محسوسی را نیز پیگیری کنید که نتیجه آن بازاریابی و برندینگ صحیح شده و این دلیلی بر اعتماد مردم و در نهایت پیشنهاد آن ها به یکدیگر می شود. به منظور ایجاد تمایز بازاریابی، ابتدا باید به کمک تحقیقات بازاریابی صحیح و علمی پیدا کنید که فراتر از ویژگی های محصول، مشتری چه انتظاری از شما دارد و چه چیزی نیازهایی را برای وی برطرف می نمایید. فرض کنید شما یک کافی شاپ دارید. مشتریان شما می دانند که امکان اینکه از خدمات منوی ویژه و خوش‌ طعم شما استفاده کنند را دارند. اما باید شناسایی کنید که چه خدمات منحصر به فرد دیگری می توانید به مشتریان ارائه نمایید که در جای دیگری نتوانند پیدا کنند یا به سختی قابل دسترسی باشد؟ مدیر بازاریابی در هر شرکتی باید با روشی متمایز که بیشترین تناسب را با نوع فعالیت آن شرکت داشته باشد، پاسخگوی نیاز ‌مشتری باشد. به عنوان مثال اگر مالک یک کسب و کار خدماتی هستید، بازاریابی همه خدمات شما مزایای کارکردی مثل گزارش ها و تحلیل ها می باشد. و اگر این خدمات، نیاز روزانه مشتریان شما است، مزیت و تمایز ویژه‌ شما می تواند کمک به کسب اعتبار آن ها در میان همکاران، کمک به ارتقای شغلی یا کمک به ایجاد تعادل بین فشارهای کاری و خانوادگی باشد. یک شرکت خدمات جامع خانگی به نام آسایش که بیش از 30 رسته خدماتی را به مشتریان خود ارائه می نماید، توانست این تمایزات را به درستی از برند آسایش در ذهن مشتریان بسازد.ممکن است در ابتدا نتوانید به درستی بازاریابی کنید زیرا به طور مستقیم مزیت و تمایزی برای برندتان پیدا نمی کنید. انجام مصاحبه عمیق با مشتریان وفادار نقطه شروع خوبی برای شناسایی درخواست های مشتریان خواهد بود. همچنین می توانید با تحلیل رقبا بررسی کنید که چه خدماتی به مشتری ارائه می نمایند. این کار ممکن است ایده های بازاریابی نابی به شما بدهد و بر اساس آن تمایز منحصر به خودتان را پیدا و اعلام نمایید.در نهایت به این موضوع فکر کنید که که چرا مشتریان فعلی شما دوباره و دوباره به شما مراجعه می نمایند. مشتری لزوما کاری را که شما برای او انجام داده اید را به ذهن نمی سپرد، بلکه تمایزی را که برای او ایجاد نموده اید به یاد دارد. بر همین اساس می توانید تمایز خود را آشکار نمایید.
 

Similar threads

بالا