چگونه می توانیم از انجام گناه دوری کنیم؟

E.lahe

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگر خواستیم گناهی را ترک کنیم، مورد به مورد ترک کنیم. همان گونه که شیطان ما را یکی به یکی به گناه آلوده می کند و توجیه می کند که: «یک بار که بیشتر نیست، بعد استغفار کن، خداوند هم بخشنده و کریم است».

نکته مهم تربیتی در انجام فعل ارادی

سوال: چگونه می توانیم از انجام گناه دوری کنیم؟

جواب: کار ارادی را باید یک به یک انجام داد. نکته مهم تربیتی که بنده از حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) آموخته ام این است که تصمیم نگیریم یک مرتبه هشتاد سال دروغ نگوئیم؛ چون بزرگ می شود و ما از عظمت آن وحشت می کنیم.
اگر خواستیم انجام عبادات و یا ترک اشتباهات برای نفس آسان شود، باید آن را یک به یک انجام دهیم.
اگر خواستیم نماز شب بخوانیم، از همان اول نگوئیم که ان شاء الله می خواهیم یازده رکعت نماز بخوانیم، بلکه در ابتدا فقط دو رکعت بخوانیم. اگر خواستیم گناهی را ترک کنیم، مورد به مورد ترک کنیم. همان گونه که شیطان ما را یکی به یکی به گناه آلوده می کند و توجیه می کند که: «یک بار که بیشتر نیست، بعد استغفار کن، خداوند هم بخشنده و کریم است». شخص سیگاری یا تریاکی اول یکی یکی می کشد تا این که کم کم مبتلا می شود. انسان عالم و با سواد هم یک کتاب، یک کتاب می خواند و با سواد می شود.
به عبارت دیگر باید نفس را فریب دهیم. بگوئیم: «می خواهم یک بار دروغ نگویم. می خواهم یک بار سیگار نکشم، حالا تا بعد». یک موقعیّت عروسی و مهمانی پر از گناه، یک موقعیّت رشوه یا یک موقعیّت نگاه حرام که پیش آمد، باید مخالفت کنیم؛ یعنی برای ترک یک مورد گناه به معرکه بیاییم. اگر همین گونه شروع کردیم، به آن چه دوست داریم، خواهیم رسید.
در روان شناسی نیز وقتی برای تقویت اراده تمرین می دهند، از همین موارد کوچک شروع می کنند. کارها را یکی یکی و در مدت زمان اندک انجام دهید.
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
خدای جوان امروز همان خدای یوسف دیروز است

خدای جوان امروز همان خدای یوسف دیروز است

درقرآن کریم آیات و داستا‌ن‌های مختلفی برای پند گرفتن بیان شده است که تعدادی از این داستانها در مورد یک قشرخاصی به نام «جوانان» بیان شده است. مانندداستان جوان بت شکن به نام ابراهیم، جوان صبور که مصداق آیات بیان شده حضرت اسماعیل می‌باشد یا جوان مدافع از حق و حقیقت و دین زمان خود که حضرت یحیی می‌باشدو همچنین شجاعت در سنین جوانی که مصداق آن حضرت داوود در مقابلۀ با سپاه طالوت وجالوت بیان شده است.

اما یکی از خصوصیاتی که در سنین جوانی بسیار مبتلابه جوانان می‌باشد بحث خواهش‌های نفسانی وشهوت می‌باشد که اوج این خواهش‌ها در سنین جوانی بوده وآنچه از آیات و روایات بدست می‌آید وحتی موضوع بعضی آیات واقع شده پاکدامنی و حفظ عفت و حیا می‌باشداز مصادیق این خصوصیت جوانان در قرآن، حضرت یوسف بوده که حضرت یوسف که برابر خواهش‌های نفسانی زلیخا حاضر به معصیت نشد[یوسف/22و23] بی‌گناه به زندان افتاد. در زندان با تعبیر خواب دوجوان، سیمای نیکوکاری، علم واندیشه وفراست این جوان پاکدامن بر دیگران آشکار شد[یوسف/36] که یکی از جلوه‌های زیبایی که در حضرت یوسف بوده و خداوند به زیبایی آن را در قرآن ترسیم کرده نفس ستیزی حضرت یوسف در هنگام مهیا بودن شرایط گناه است، که می‌تواند الگویی برای جوانان ما بوده وباشد.

البته باید اذعان کرد که در دین اسلام هیچ وقت به سرکوبی قوۀ شهوت سفارش نشده وهمچنین به رهایی و آزادی قوه شهویه و دست زدن به هرکاری برای تخلیۀ این قوه امر ودستوری وارد نشده است بلکه دستور دین اسلام که براساس تعادل و اعتدال در تمام امور می‌باشد اعتدال و استفاده این قوۀ شهوت جنسی در راه آن که همان ازدواج می‎باشد سفارش شده است.

حال سوالی که اینجا ایجاد می‌شود این است که برای جوانی که شرایط ازدواج محیا نبوده چه کار و سفارشی بیان شده است:

اولین نکته اینکه باید جوان خود را از مقدماتی که باعث جوشش و به غلیان در آمدن این قوه در درون انسان می‌شود نگهداری کرده ومحافظت نماید و آن در روزگار ما ممانعت از دیدن کلیپ‌ها یا تصاویر یا فیلم‌ها یا صحنه‌های مهیج تشویق کننده به این امر می‌باشدیا اینکه با انجام کارهایی از تشویق و اشتیاق به این امر جلوگیری کنیم.

مثلا دراحوالات شهید بابایی آمده که:
یکی از دوستان شهید بابایی می گوید: در دوران تحصیل در آمریکا روزی در بولتن خبری پایگاه « ریس» که هر هفته منتشر می شد، مطلبی نوشته شده بود که توجه همه را به خود جلب کرد.
مطلب این بود : « دانشجو بابایی ساعت 2 نیمه شب می‌دود تا شیطان را از خود دور کند.» من و بابایی هم اتاق بودیم . ماجرای خبر بولتن را از او پرسیدم. او گفت: چند شب پیش بی‌خوابی به سرم زده بود. رفتم میدان چمن و شروع کردم به دویدن.
از قضا کلنل باکستر فرمانده پایگاه با همسرش مرا دیدند و شگفت زده شدند. کلنل ماشین را نگه داشت ومرا صدا زد. نزد او رفتم.
او گفت در این وقت شب برای چه می‌دوی؟ گفتم: خوابم نمی‌آمد خواستم کمی ورزش کنم تا خسته شوم.
گویا توضیح من برای کلنل قابل قبول نبود او اصرار کرد تا واقعیت را برایش بگویم .
به او گفتم مسائلی در اطراف من می‌گذرد که گاهی موجب می‌شود شیطان با وسوسه‌هایش مرا به گناه بکشاند ودر دین ما توصیه شده که در چنین مواقعی بدویم یا دوش آب سرد بگیریم. آن دو با شنیدن حرف‌های من تا دقایقی می‌خندیدند ، زیرا با ذهنیتی که نسبت به مسائل جنسی داشتند نمی‌توانستند رفتار مرا درک کنند.
[1]

دومین نکته اینکه دوری ازمکانها و جاهایی که لغزش انگیز بوده وباعث تحریک می‌شود، برای کسانی که در صدد ترک گناه و شهوات هستند ضرورت دارد که چشم و گوششان را از مناظر شهوت انگیز و فساد و انحراف ممنوع سازند، و در مجالسی که احتمال قوی می‌دهند گناه انجام می‌شود شرکت نکنند و لذا در اسلام توصیه شده که انسان در مجالس حرام از قبیل مجلس قمار، شراب، و غیره، شرکت نکند از نگاه به نامحرم و خلوت با زن اجنبی نداشته باشد و با نامحرم خنده و شوخی نکند.

سومین نکته اینکه ترک معاشرت با دوستان بد انسان موجودی است اثر پذیر و مقلّد و بسیاری از صفات و آداب و رفتارش را از انسان های دیگر که با آنها درمرتبط است فرا می‌گیرد، مخصوصاً دوستان نزدیک تأثیری زیاد و شگرف بر رفتار انسان داشته و دوستی با افراد فاسد باعث یادگیری رفتارهای زشت آنان و افتادن در دام گناه و معصیت خواهد شد.

نکته آخر پناه بردن و توکل بر خدا «ومن یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لایحتسب ومن یتوکل علی الله و هوحسبه[طلاق/2و3] هرکس تقوا پیشه کندخدا برای او راه بیرون شدنی قرار می‌دهد واز جایی که حسابش را نمی‌کند، به او روزی می‌رساندو هرکس برخدا اعتماد کند او برای وی بس است».

ومی‌بینیم حضرت یوسف وقتی که از خود تقوا پیشه کرد و در چنگ زلیخا اسیر نشد با اینکه حضرت یوسف می دانست تمام درها بسته هستند، اما به خاطر خدا حتی به سوی درهای بسته دوید و تمام درها برایش باز شد... اگر تمام درهای دنیا هم به رویت بسته شدند، دنبال درهای بسته بدو.. چون خدای تو و حضرت یوسف یکی است!

برهمین اساس می‌بینیم که در سیره علمای بزرگوار هم این دستور عملی و نکته‌هایی که گفته شد انجام گرفته واز کید شیطان در امان ماندند و هم براساس آن تقوایی که پیشه کردند خداوند آنها را به مقامات عالیه رساندند.

شب هنگام محمد باقر (میرداماد) ـطلبه جوان ـ در اتاق خود مشغول مطالعه بود که به ناگاه دختری وارد اتاق او شد در را بست و با انگشت به طلبه بیچاره اشاره کرد که سکوت کند و هیچ نگوید.
دختر پرسید: شام چه داری؟؟ طلبه آنچه را که حاضر کرده بود آورد و سپس دختر که شاهزاده بود و به خاطر اختلاف با زنان حرمسرا خارج شده بود در گوشه‌ای از اتاق خوابید.
صبح که دختر از خواب بیدار شد و از اتاق خارج شد ماموران، شاهزاده خانم را همراه طلبه جوان نزد شاه بردند شاه عصبانی پرسید چرا شب به ما اطلاع ندادی!
محمد باقر گفت: شاهزاده تهدید کرد که اگر به کسی خبر دهم مرا به دست جلاد خواهد داد…
شاه دستور داد که تحقیق شود که آیا این جوان خطائی کرده یا نه؟ و بعد از تحقیق از محمد باقر پرسید چطور توانستی در برابر نفست مقاومت نمائی؟
«محمد باقر ۱۰ انگشت خود را نشان داد و شاه دید که تمام انگشتانش سوخته و…»
علت را پرسید. طلبه گفت: چون او به خواب رفت نفس اماره مرا وسوسه می‌نمود هر بار که نفسم وسوسه می‌کرد یکی از انگشتان را بر روی شعله سوزان شمع می‌گذاشتم تا طعم آتش جهنم را بچشم و بالاخره از سر شب تا صبح بدین وسیله با نفس مبارزه کردم و به فضل خدا، شیطان نتوانست مرا از راه راست منحرف کند و ایمانم را بسوزاند.
شاه عباس از تقوا و پرهیز کاری او خوشش آمد و دستور داد همین شاهزاده را به عقد میر محمد باقر در آوردند و به او لقب میرداماد داد و امروزه تمام علم دوستان از وی به عظمت و نیکی یاد کرده و نام و یادش را گرامی می دارند.[2]
از مهمترین شاگردان میرداماد می‌توان به ملا صدرا (صاحب حکمت متعالیه) اشاره نمود.

پس می‌توان نتیجه گرفت که جوانان ماهم با دوری از مقدمات گناه هرچند شرایط ازدواج برای آنها محیا نباشد می‌توانند درمقابل کیدهای شیطان و وسوسه‌های شیطانی مقاومت کرده وهمانطور که خداوند به آنها وعده داده راهی برای آنها می‌گشاید هرچند چندین در محکم به روی آنها بسته باشد.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت:
[1]. [پرواز تا بی نهایت، ص36.]
[2]. [آموزه های وحی در قصه های تربیتی، مولف عبدالکریم پاک نیا]
منبع:
jonbeshnet.ir
 

Lamister-iran

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
خاطره:
توی مجلسی کنار یکی از اساتید حوزه در شیراز بودم، پسرشون که روحانی هم هست کنارم نشسته بود
گفتم از فرصت استفاده کنم یه سؤال به این مضمون پرسیدم: بهترین و کامل ترین ذکری یا عملی که میتونیم جلوی نفسمون رو بگیریم چیه یا چه کاری هست؟
ا گفت : مجردی؟ گفتم:بله گفت بهترین و کامل ترینش ازدواجه...
گفت اگه من نماز شب خونتم کنم اگه قرآن... ، اگه ، اگه... خیلی از کارهای دیگه هم بکنی تو این سن فقط و فقط ازدواج میتونه رشد شما رو میسر کنه...

اینو خطاب به دوستان و افرادی که توی اینترنت و حتی توی دنیای واقعی به ذکر راه حل های غیر از ازدواج برای جوون ها اشاره میکنن بود.

بی ربط:

متأسفانه خیلی از دخترها و والدین فقط به جیب و تیپ طرف نگاه میکنن نه به دین و ایمان او!

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هرگاه کسى به خواستگارى نزد شما آمد و دیندارى و امانتدارى او را پسندیدید، به او زن دهید؛ که اگر چنین نکنید، در روى زمین تبهکارى و فساد بسیار پدید خواهد آمد.

میزان الحکمه حدیث 8035.

چه فسادی بالاتر از بالا رفتن سن ازدواج جوانان
چه فسادی بالاتر از خراب شدن اعصاب و روان جوانان و فرزندان ما
چه فسادی بالاتر از خراب شدن دین و دنیا و آخرت خودمون و جوونهامون
چه فسادی بالاتر از بالا رفتن آمار طلاق
چه فسادی بالاتر از تولد فرزندان نامشروع!
چه فسادی بالاتر ازخراب شدن نسل آینده! این جوونها چطور می خوان فرزندان سالمی رو تحویل جامعه بدن! خودشون فاسد! جامعه فاسد! سن بالا و بی حوصلگی!


امیدوارم دوستان این لینک رو با تفکر و منطق نقد کنن
 

reza_19933

عضو جدید
خاطره:
توی مجلسی کنار یکی از اساتید حوزه در شیراز بودم، پسرشون که روحانی هم هست کنارم نشسته بود
گفتم از فرصت استفاده کنم یه سؤال به این مضمون پرسیدم: بهترین و کامل ترین ذکری یا عملی که میتونیم جلوی نفسمون رو بگیریم چیه یا چه کاری هست؟
ا گفت : مجردی؟ گفتم:بله گفت بهترین و کامل ترینش ازدواجه...
گفت اگه من نماز شب خونتم کنم اگه قرآن... ، اگه ، اگه... خیلی از کارهای دیگه هم بکنی تو این سن فقط و فقط ازدواج میتونه رشد شما رو میسر کنه...

اینو خطاب به دوستان و افرادی که توی اینترنت و حتی توی دنیای واقعی به ذکر راه حل های غیر از ازدواج برای جوون ها اشاره میکنن بود.

بی ربط:

متأسفانه خیلی از دخترها و والدین فقط به جیب و تیپ طرف نگاه میکنن نه به دین و ایمان او!

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هرگاه کسى به خواستگارى نزد شما آمد و دیندارى و امانتدارى او را پسندیدید، به او زن دهید؛ که اگر چنین نکنید، در روى زمین تبهکارى و فساد بسیار پدید خواهد آمد.

میزان الحکمه حدیث 8035.

چه فسادی بالاتر از بالا رفتن سن ازدواج جوانان
چه فسادی بالاتر از خراب شدن اعصاب و روان جوانان و فرزندان ما
چه فسادی بالاتر از خراب شدن دین و دنیا و آخرت خودمون و جوونهامون
چه فسادی بالاتر از بالا رفتن آمار طلاق
چه فسادی بالاتر از تولد فرزندان نامشروع!
چه فسادی بالاتر ازخراب شدن نسل آینده! این جوونها چطور می خوان فرزندان سالمی رو تحویل جامعه بدن! خودشون فاسد! جامعه فاسد! سن بالا و بی حوصلگی!


امیدوارم دوستان این لینک رو با تفکر و منطق نقد کنن

خب جیب طرف قطعا مهمه!شما خودتون زدین کوچه علی چپ وگرنه هر آدم عاقل و بالغی میدونه که تو جامعه ی امروزی پول یعنی امنیت! تو خودت یا دختر نداری اینو میگی یا بازم دختر نداری که اینو میگی!
اصلا مگه میشه شما طرف رو از نظر مالی نسنجی فقط بگی طرف ایمان داشته باشه من دخترمو میدم!! یعنی چی اصن؟!!!
اینقد فانتزی فکر نکنین لطفا!
همه میدونیم همه چی پوله ولی وقتی یه تریبون دستمون میدن، میشیم امام سیزدهم! از عرفان و ایمان میگیم. کافیه زندگیه خودتو نگا کنی! اگه پول داری، قدرشو نمیدونی و میای فانتزی حرف میزنی، اگه نداری هم میدونی من چی میگم...
 

M o R i S

مدیر تالار حسابداری
مدیر تالار
کاربر ممتاز
خب جیب طرف قطعا مهمه!شما خودتون زدین کوچه علی چپ وگرنه هر آدم عاقل و بالغی میدونه که تو جامعه ی امروزی پول یعنی امنیت! تو خودت یا دختر نداری اینو میگی یا بازم دختر نداری که اینو میگی!
اصلا مگه میشه شما طرف رو از نظر مالی نسنجی فقط بگی طرف ایمان داشته باشه من دخترمو میدم!! یعنی چی اصن؟!!!
اینقد فانتزی فکر نکنین لطفا!
همه میدونیم همه چی پوله ولی وقتی یه تریبون دستمون میدن، میشیم امام سیزدهم! از عرفان و ایمان میگیم. کافیه زندگیه خودتو نگا کنی! اگه پول داری، قدرشو نمیدونی و میای فانتزی حرف میزنی، اگه نداری هم میدونی من چی میگم...


دوست عزیز درسته پول مهمه (کسی هم منکرش نیست)
ولی مشکل این روزهای جامعه ما تجملات و چشم هم چشمی هاست
مهمترین آسیب امروز جامعه ما بالارفتن سن ازدواج
که واضح چه عواقبی به دنبال خودش داره (نمونش آمار ایذر تو ایران به شکل سرسام آوری بالا رفته )

اگه یکم تواقعات مون کم کنیم و جوان ها رو درک
زندگی خیلی شیرین تر میشه :smile::gol:
 

consl

عضو جدید
بنطرم بعضی از گناه هستند که قابل ترک نیستند یعنی هست ولی در یک زمان مشخصی ترک داده میشوند که خیلی سخته نمیدونم تکلیف ما این وسط چی هست؟
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
گناه با قلب انسان چه می کند؟

گناه با قلب انسان چه می کند؟


🔴 ثمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاؤُوا السُّوأَي أَن كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَكَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِؤُون؛

سپس سرانجام کسانى که اعمال بد مرتکب شدند به جايى رسيد که آيات خدا را تکذيب کردند و آن را به مسخره گرفتند!»


🔻 امام صادق عليه السلام می فرمایند :

«به جان خودم سوگند که مردمان نادان و خدانشناس را خدا نادان نيافريده است. آنان دلالت‌هاي آشکار و نشانه‌هاي روشن را در آفرينش خود مي‌بينند و ملکوت آسمان‌ها و زمين و آفرينش شگفت آوري را که در کمال نظم است و بر وجود آفريدگار دلالت دارد، مشاهده مي‌کنند، اما مردماني هستند که درهاي گناهان را بر خود گشوده و راه شهوت‌ها را بر خويش هموار کردند و در نتيجه هوا‌هاي نفس به دل‌هايشان چيره گشت و به سبب ستمي که بر خويش روا داشتند شيطان بر ايشان مسلط گشت و خدا اين چنين به دل‌هاي متجاوزان مهر مي‌نهد».


منبع
⬅️سوره مبارکه روم / آیه 10
⬅️بحار الأنوار / جلد 3
 

سامرانی

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نظر منم ازدواج یکی از راه های رسیدن به تکامل و پویایی و رشد نفس انسان.
اما خب این هم هست یک سری افراد ازدواج هم میکنن اما باز تو یستر گناه دارن غلت میزنند!!!
اینم یه بحث دیگه ست.
اما خب بهترین راه و شاید آسانترین راه برای پرهیز از گناه ازدواج
دوستی دارم که حدودا 24،25 سنش بعد بهش گفتم چرا یه دستی واسه خودت بالا نمیزنی؟
بهم میگه کی به من زن میده آخه؟!
بعد میگه مادرم میگه تا سن 32 سالگیت من زنت نمیدمااا از الان فکر زن گرفتن نکنی یه وقت!!
یعنی اینو شنیدم واااا رفتم!
خیلی مسخره ست گاهی که جوونی هم دلش بخواد تشکیل خانواده بده از اون ور خانواده این وسط مانع میشن!!
بعد میگن چرا آمار طلاق بالاست،چرا فساد زیاد شده،چرا جوونم من افسرده و عصبی انقدر

حتما باید جوونشون دست به یه کار خلاف و غیر شرعی بزنه بعد بیان تاه فکر راه و چاره باشن!!!
بعد جالبش این که اگه حالا پسره دست به خطایی هم زد عوض اینکه راه حل رو پیدا کنند بیشتر سرزنشش میکنند!!
خیلی چشم و هم چشمی هم تو امر ازوداج زیاد شده!
دختر هم اگه کم کم سنش بره بالاتر و ازدواج نکنه اونم یه آسیب دیگه به جامعه میزنه!
حالا اگر دختره هم راضی به کم خرجی و ریخت و پاش اضافی در مراسم ازدواج بشه کل فامیل رو دختر انگ میزنن که حتما دختره یه ایرادی داشته که انقدر راحت بله رو گفته!!!
نمیدونم واقعا.
کی میخواد اوضاع جامعه برای جوونا درست بشه خدا میدونه؟!!
 

**يوتاب**

عضو جدید
#نخستین_قدم_ها_برای_پاکی #مشارطه

آیت‌الله مکارم شیرازی درباره‌ی مشارطه و انذار نفس هنگام مشارطه چنین می‌نویسد:

??????نخستین گامی که علمای بزرگ اخلاق بعد از توبه ذکر کرده‌اند، همان "مشارطه" است، و منظور از آن شرط کردن با نفس خویش است با تذکرات و یادآوری‌هایی که همه روز تکرار شود و بهترین وقت آن را بعد از فراغت از نماز صبح و نورانیت به انوار این عبادت بزرگ الهی دانسته‌اند.

??????به این طریق،که نفس خویش را مخاطب قرار دهد و به او یاد‌آور شود که من جز سرمایه‌ی گرانبهای عمر کالایی ندارم و اگر از دست برود تمام هستیم از دست رفته‌ و با یاد‌آوری سوره شریفه "وَ الْعَصْرِ؛ إِنَّ الْانسَانَ لَفِى خُسْرٍ ـ به عصر سوگند، که انسان‌ها همه در زیانند"

??????به نفس خویش بگوید: با از دست رفتن این سرمایه، من گرفتار خسران عظیم می‌شوم، مگر این که کالایی از آن گران‌بهاتر به دست آورم، کالایی که در همان سوره در ادامه آیات آمده است: « إِلَّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَ تَوَاصَوْاْ بِالْحَقّ وَ تَوَاصَوْاْ بِالصَّبر ـ مگر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‌اند‌ و یکدیگر را به حق سفارش کرده و یکدیگر را به شکیبایی و استقامت توصیه نموده‌اند!
 

بیا1

عضو جدید
بعضی از گناها ترک دادنش خیلی سخته
من رک حرف میزنم مثل شهوت تو وجود هر انسانی که بالغ میشه هست و تنها با ازدواج کردن میشه از عهده اش بر اومد
متاسفانه در جامعه امروزی ما هم شرایط ازدواج کردند خیلی سخته
باید در امدی زیادی داشته باشی تو بتونی ازدواج کنی که بیکاری جوانان مانع این کار شده
 

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خاطره:
توی مجلسی کنار یکی از اساتید حوزه در شیراز بودم، پسرشون که روحانی هم هست کنارم نشسته بود
گفتم از فرصت استفاده کنم یه سؤال به این مضمون پرسیدم: بهترین و کامل ترین ذکری یا عملی که میتونیم جلوی نفسمون رو بگیریم چیه یا چه کاری هست؟
ا گفت : مجردی؟ گفتم:بله گفت بهترین و کامل ترینش ازدواجه...

امیدوارم دوستان این لینک رو با تفکر و منطق نقد کنن
بهشون نگفتی همه جوانها مثل شما حقوق و درآمد ندارن ؟اونا حقوقشون گارانتیه ولی بقیه جوونا چی؟
 

farzaneh*memary

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
خاطره:
توی مجلسی کنار یکی از اساتید حوزه در شیراز بودم، پسرشون که روحانی هم هست کنارم نشسته بود
گفتم از فرصت استفاده کنم یه سؤال به این مضمون پرسیدم: بهترین و کامل ترین ذکری یا عملی که میتونیم جلوی نفسمون رو بگیریم چیه یا چه کاری هست؟
ا گفت : مجردی؟ گفتم:بله گفت بهترین و کامل ترینش ازدواجه...
گفت اگه من نماز شب خونتم کنم اگه قرآن... ، اگه ، اگه... خیلی از کارهای دیگه هم بکنی تو این سن فقط و فقط ازدواج میتونه رشد شما رو میسر کنه...

اینو خطاب به دوستان و افرادی که توی اینترنت و حتی توی دنیای واقعی به ذکر راه حل های غیر از ازدواج برای جوون ها اشاره میکنن بود.

ازدواجی که از سر نیاز جنسی -و نه از سر مسئولیت پذیری و اعلام آمادگی برای به دوش گرفتن یه سری وظایف اجتماعی- باشه با اون راه حل های غیر از ازدواج فرقی نداره که هیچ تازه بدترم هست و مادر بسیاری از فسادهای دینی و اخلاقی و مدنی! این همه انگل بی خاصیتو همونایی که برای به گناه نیفتادن ازدواج کردن تحویل جامعه دادن! باز اگه میرفتن ف ح شا میکردن فقط زندگی خودشونو به گند میکشیدن نه اینکه بدون هیچ برنامه تربیتی چهارتا چهارتا بچه پس بندازن کل جامعه رو گند بگیره چون اونی که واقعا بچه داری حالیشه بیشتر از 2 تا نمیاره پس همیشه تعداد بچه های متمدن نسبت به دست پرورده های این بی مسئولیتا در اقلیت هست و این باعث آسیب دیدن بدنه جامعه از هر لحاظی که بتونی فکرشو کنی میشه...

بی ربط:

متأسفانه خیلی از دخترها و والدین فقط به جیب و تیپ طرف نگاه میکنن نه به دین و ایمان او!

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هرگاه کسى به خواستگارى نزد شما آمد و دیندارى و امانتدارى او را پسندیدید، به او زن دهید؛ که اگر چنین نکنید، در روى زمین تبهکارى و فساد بسیار پدید خواهد آمد.
این چه دین و ایمانیه که باعث نشده جیب و تیپ طرف اوکی شه؟! هم کار در اسلام به شدت توصیه شده و هم بهداشت و نظافت و رسیدگی به ظاهر! پسری میشناسم که از 16 سالگی کار کرده خرج پدر و حتی نامادری شو داده تا 21 سالگی که پدرش فوت شده تنها ارثی هم که ازش مونده مخارج کفن و دفن به اضافه یک نامادری بوده! وقتی 23 سالش شده خواهرشو با بهترین جهیزیه عروس کرده و خودشم نامزده کرده و 25 سالگی به بهترین شکل بی کم و کاست ازدواج کرده... وقتی یه پسر سالم حتی با وجود خانواده ضعیف از نظر اقتصادی، می تونه از عهده این کارا بربیاد چه دلیلی داره مردم دخترشونو به زندگی محقرانه با پسری که باهوش، سالم یا اهل کار نبوده و جز امن یجیب و چشم امید دوختن به درای رحمت هیچ کار دیگه ای بلد نیست تشویق کنن؟!!

چه فسادی بالاتر ازخراب شدن نسل آینده! این جوونها چطور می خوان فرزندان سالمی رو تحویل جامعه بدن! خودشون فاسد! جامعه فاسد! سن بالا و بی حوصلگی!
اتفاقا بر خلاف سیاه نمایی شما اونایی که به موقع جوانی کردن، 30 سالگی با حوصله بیشتری به تربیت فرزندان می پردازن و علاقه بیشتری به گذروندن وقت با بچه شون نشون میدن تا اونی که سر 20 سالگی هنوز حواسش پیش عروسک بازی خودشه و از عهده اداره کردن امور خودش برنمیاد ولی مجبوره یه بچه رم تر و خشک کنه در عین حال!!! البته در مورد جوانی که از 20 سالگی حواسش پیش شب زفاف باشه و هیچ فکر و ذکر دیگه ای نداشته باشه کاملا با شما موافقم نه اخلاق داره نه اعصاب -هر چند این موضوع صلاحیت بچه دار شدن به این آدمو نمیده- و صحبتم فقط در مورد جوانان سالم صدق میکنه که کلی علایق دیگه غیر از *** دارن و تمام لذت های زندگی رو فقط در این مورد خلاصه نمی کنن که با نبودش در این حد بی حوصله و فلک زده باشن! :smile:

امیدوارم دوستان این لینک رو با تفکر و منطق نقد کنن
شخصا ازدواج موقت رو چیز بدی نمی دونم ولی به شدت معتقدم کسایی که با روابط آزاد مشکل دارن اما از صیغه دفاع می کنن و هی سعی میکنن بگن این دو تا فرق دارن کلا یه طوری شون هست :biggrin: حالا بماند اینکه بابای خودت رضایت میده خواهرت صیغه بشه یا برعکس جنابعالی رو که اومدی اینجا از این چیزا دفاع میکنی با شاتگان هدف میگیره ....
 
آخرین ویرایش:
  • Like
واکنش ها: ayja

farzaneh*memary

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
[h=2]پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) : امت من بر ۷۳ فرقه تقسیم خواهند شد که فقط یک گروه از آن در بهشت و ۷۲ فرقه در دوزخ خواهند بود[/h]
بی ربط: اینو تو سایتی که معرفی کردین دیدم خواستم اضافه کنم کل 73 فرقه هم فک میکنن همون یک گروه برگزیده هستن ...
 
  • Like
واکنش ها: ayja

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بی ربط: اینو تو سایتی که معرفی کردین دیدم خواستم اضافه کنم کل 73 فرقه هم فک میکنن همون یک گروه برگزیده هستن ...
اینا دروغ بستن به نبی اکرم هست بخاطر منافع خودشون که بگن همانگروه اصلی گروه ماست.
پیامبر که جای خود دارد, حتی یه فرد بیسواد هم ادعا نمیکنه که 99 درصد امت من میرن جهنم. چون اونوقت خود تعلیمات گوینده زیر سئوال میره که نتونسته بیشتر از یکی دو درصد امتش رو هدایت کنه. اینا همان احادیث جعلی هستند که بخاطر منافع گروههای خاصی بدروغ به پیامبر اکرم نسبت میدهند. حواسشونم نیست که با این جعلیات دارن به مقام و منزلت نبی بی احترامی میکنند.
 

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نکته عجیبی که من تو روش مسلمانی یه عده میبینم اینه که اینا همه نوشته های سایت ها و کتابهایی را که منتسب به گروه خودشان هست چشم بسته قبول میکنند ولی از فهم معانی آیات قرآن یا گریزانند و یا بی توجه.
 

farzaneh*memary

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
اینا دروغ بستن به نبی اکرم هست بخاطر منافع خودشون که بگن همانگروه اصلی گروه ماست.
پیامبر که جای خود دارد, حتی یه فرد بیسواد هم ادعا نمیکنه که 99 درصد امت من میرن جهنم. چون اونوقت خود تعلیمات گوینده زیر سئوال میره که نتونسته بیشتر از یکی دو درصد امتش رو هدایت کنه. اینا همان احادیث جعلی هستند که بخاطر منافع گروههای خاصی بدروغ به پیامبر اکرم نسبت میدهند. حواسشونم نیست که با این جعلیات دارن به مقام و منزلت نبی بی احترامی میکنند.
اون که صد در صد حالا ما فرضو بر این گذاشتیم که حدیث واقعیه اون وقت چه معیاری گروه برترو قبل از قیامت مشخص میکنه؟!

نکته عجیبی که من تو روش مسلمانی یه عده میبینم اینه که اینا همه نوشته های سایت ها و کتابهایی را که منتسب به گروه خودشان هست چشم بسته قبول میکنند ولی از فهم معانی آیات قرآن یا گریزانند و یا بی توجه.
دقیقا رائفی و پسر پرفسور حسابی اسم یه دانشمندایی رو بیارن که اصلا هیچ جا وجود نداشتن اینا قبول میکنن ولی میایی یه جمله از یه شخص محترم نظام که در دوران قبل از انقلاب گفته فقط نقل قول میکنی فوری میپرن که منبعت چیه که ایشون یه زمانی همچین حرفی زده؟!!!! والا اینایی که هنوز جایگاه پیامبر و کفار رو مشخص نکردن خیلی خیال شون از آینده و آخرت راحته! غافل از اینکه اون زمان صحبت های پیامبر نو و بر اساس اقتضای زمان بود و منافع کفار مبتنی بر تحجر و عقب ماندگی! یه کم شبیه سازی کنیم معلوم میشه پرتقال فروش کیه و کجاست :smile:
 

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اون که صد در صد حالا ما فرضو بر این گذاشتیم که حدیث واقعیه اون وقت چه معیاری گروه برترو قبل از قیامت مشخص میکنه؟!


دقیقا رائفی و پسر پرفسور حسابی اسم یه دانشمندایی رو بیارن که اصلا هیچ جا وجود نداشتن اینا قبول میکنن ولی میایی یه جمله از یه شخص محترم نظام که در دوران قبل از انقلاب گفته فقط نقل قول میکنی فوری میپرن که منبعت چیه که ایشون یه زمانی همچین حرفی زده؟!!!! والا اینایی که هنوز جایگاه پیامبر و کفار رو مشخص نکردن خیلی خیال شون از آینده و آخرت راحته! غافل از اینکه اون زمان صحبت های پیامبر نو و بر اساس اقتضای زمان بود و منافع کفار مبتنی بر تحجر و عقب ماندگی! یه کم شبیه سازی کنیم معلوم میشه پرتقال فروش کیه و کجاست :smile:
آنچه که من از دینداری آموخته ام اینه که مسلمان اگه سرش به کار خودش باشه و بجای مبصری کردن به این و اون, بره برا خودش عبادت و دینداری بکنه, اونوقت هر جا چنین مسلمانانی زندگی بکنند اونجا همان مدینه فاضله میشه. اکثریت این مدعیان مسلمانی و دینداری فقط اسم مسلمانی رو یدک میکشن. هر گروهی یه مذهب یا فرقه یا هیئتی رو منتسب به خودشون میدونن و همه عمرشون تو این مشاجره ها و برتری طلبی ها و رد همدیگه و اصرار بر محق بودنشان تلف میشه و تنها توشه ای که با خودشون میبرن یا خواهند برد, هیچ و پوچ خواهد بود.
میگم آقا یا خانم شما مسلمانی ؟خوب برو عبادتت رو انجام بده و انسان صالحی باش, اونوقت من که ببینم این دین و ایمان شما ازت انسان باتقوا و صالحی ساخته, منم تشویق میشم و میام به دین شما لبیک میگم.
اکثر مجتهدین فتوا میدن که این بانکهای ایران ربوی کار میکنند و ربا تو معاملاتشون جریان داره. حالا شما یه مدعی مسلمانی به من نشون بده که تو این بانکها حساب نداشته باشه و یا وام نگرفته باشه.
اینا فقط شعار دینداری میدن و بجای اینکه خودشونو حسابرسی کنن مدام دیگران رو هدف میگیرن, که البته این شکلی کسی موفق نمیشه. اینا یادشون میره که خدا از قلب و نیت همه خبر داره و نمیتونن سر خدا شیره بمالن. همینطوری سر و صدا راه میاندازن که مردم خیال کنن اینا مسلمونن.
من یه شانس بزرگی که داشتم, به همت پدرم کل قرآن رو خوندم و یاد گرفتم و از سن ده سالگی حدود 14 سال مشغول آموزش معانی آیات بودم. یعنی فهم آیات برای من ساده تر از فهم زبان مادری ام شده. رو این حساب همه دوز و کلک ها و ادعا ها و فیلم بازی کردن مردم رو متوجه میشم و بلافاصله میزان ایمان و اعتقادشان را تشخیص میدم. اکثریت این انسانها برای دیندار شدن واقعا نیت شان خیر بوده و هست. فقط چون معنی آیات قرآن رو نمیدونن, مثل کاپیتان کشتی که قطب نما نداشته باشه , همینطوری طی طریق میکنن و هر جا هم که دستشون رو میشه, بهانه میکنن که انسان جایز الخطاست و خداوند ارحم الراحمینه و شفاعت و اینا که خیال میکنن میشه سر خدا هم کلاه گذاشت. مکرو مکرالله والله خیرالماکرین.
 

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بعضی از گناها ترک دادنش خیلی سخته
من رک حرف میزنم مثل شهوت تو وجود هر انسانی که بالغ میشه هست و تنها با ازدواج کردن میشه از عهده اش بر اومد
متاسفانه در جامعه امروزی ما هم شرایط ازدواج کردند خیلی سخته
باید در امدی زیادی داشته باشی تو بتونی ازدواج کنی که بیکاری جوانان مانع این کار شده
هیچم اونطوری نیست... شما اگه اخلاقا انسان خوبی باشی و واقعا اهل ایمان باشی, شهوت که سهله حتی شیطان هم نمیتونه بهت مسلط بشه. یعنی چی که فقط با ازدواج کردن میشه از پی شهوت برآمد. شما اگه واقعا روانشناسی میخونی حتما باید بدانی که با تعریف ذهن میشه جلو همه قوه های درونی رو گرفت. خیلی معذرت میخوام انسان شبیه حيوان نیست که فقط با قوه غریزه زندگی بکنه. انسان میتونه همه قوه های ذهنی و جسمی خودش رو مدیریت بکنه تا زمانی که همه شرایط برای استفاده از آن غرائض درست بشه.
 

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اجازه بدید یه خط دیگه هم بگم و این مثنوی رو تمام کنم.
کسی که واقعا اهل دین و تقوا باشه, همیشه خدا را حاضر و ناظر میدونه و به احترام خداوند هیچگاه تو اعمال و افکارش دچار خطا یا گناه نمیشه. ختم کلام
 

ALIREZA.F.1988

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اجازه بدید یه خط دیگه هم بگم و این مثنوی رو تمام کنم.
کسی که واقعا اهل دین و تقوا باشه, همیشه خدا را حاضر و ناظر میدونه و به احترام خداوند هیچگاه تو اعمال و افکارش دچار خطا یا گناه نمیشه. ختم کلام

حرفاتون کاملا درسته اما باز هم نمیشه کاملا مبرا از گناه بود چون ما معصوم نیستیم و شیطان بجز معصومین بر همه افراد میتونه چیره بشه
شما داستان برصیصای عابد را از هر جایی میتونی بگیر و مطالعه کن به حرف من میرسی (اگه خواستی هم در پیام خصوصی بگو تا خودم شرحش را براتون بنویسم)
 

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حرفاتون کاملا درسته اما باز هم نمیشه کاملا مبرا از گناه بود چون ما معصوم نیستیم و شیطان بجز معصومین بر همه افراد میتونه چیره بشه
شما داستان برصیصای عابد را از هر جایی میتونی بگیر و مطالعه کن به حرف من میرسی (اگه خواستی هم در پیام خصوصی بگو تا خودم شرحش را براتون بنویسم)
تعریف معصومین چیه ؟چرا نمیتونه به معصومان چیره بشه ؟
اون داستان هست. شما فکر میکنی میشه با داستان برای همه حکم صادر کرد ؟
 

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حرفاتون کاملا درسته اما باز هم نمیشه کاملا مبرا از گناه بود چون ما معصوم نیستیم و شیطان بجز معصومین بر همه افراد میتونه چیره بشه
شما داستان برصیصای عابد را از هر جایی میتونی بگیر و مطالعه کن به حرف من میرسی (اگه خواستی هم در پیام خصوصی بگو تا خودم شرحش را براتون بنویسم)
انسان اگه همیشه خدا را حاضر و ناظر بدونه گناه نمیکنه.
 

ALIREZA.F.1988

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تعریف معصومین چیه ؟چرا نمیتونه به معصومان چیره بشه ؟
اون داستان هست. شما فکر میکنی میشه با داستان برای همه حکم صادر کرد ؟


معصوم به کسی گفته میشه که هیچ گناهی نکرده باشه ( شیطان نتونسته باشه بر اونا غلبه کنه) پس زمانی که کسی پاک موند بهش میشه بگی معصوم نه قبل از اون ، پس شیطان به هر کسی میتونه نفوذ کنه و اگر نتونست و ایشون از هر گناهی مبرا مون اون موقع این فرد معصوم هستش
حکمی صادر نشد بلکه شما بطور قطع گفتی هر کس اهل دین و تقوا باشه دچار گناه نمیشه منم عرض کردم برصیصای عابد در تقوا از همه ما جلوتر بود اما باز هم دچار گناه شد

(برصیصای عابد فردی بود که از بر اثر تقوای بالا مستجاب الدعوه بود اما باز هم شیطان بهش نفوذ کرد و نابودش کرد)
حالا ما که در عمل یک میلیونیم برصیصای عابد هم نیستیم
 
  • Like
واکنش ها: ayja

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
معصوم به کسی گفته میشه که هیچ گناهی نکرده باشه ( شیطان نتونسته باشه بر اونا غلبه کنه) پس زمانی که کسی پاک موند بهش میشه بگی معصوم نه قبل از اون ، پس شیطان به هر کسی میتونه نفوذ کنه و اگر نتونست و ایشون از هر گناهی مبرا مون اون موقع این فرد معصوم هستش
حکمی صادر نشد بلکه شما بطور قطع گفتی هر کس اهل دین و تقوا باشه دچار گناه نمیشه منم عرض کردم برصیصای عابد در تقوا از همه ما جلوتر بود اما باز هم دچار گناه شد

(برصیصای عابد فردی بود که از بر اثر تقوای بالا مستجاب الدعوه بود اما باز هم شیطان بهش نفوذ کرد و نابودش کرد)
حالا ما که در عمل یک میلیونیم برصیصای عابد هم نیستیم
برصیصای عابد یه داستانه. داستان
 

ALIREZA.F.1988

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
برصیصای عابد یه داستانه. داستان


برصیصا از قوم بنی اسرائیل بوده که عمری به پرستش خداوند و بندگی او سپری کرد و در پرتو ریاضت و یکتاپرستی و عبادت به مقامی رسیده بود که خداوند دعای او را در حق بیماران و دیوانگان و درماندگان مستجاب می‌کرد و خواسته‌اش را برآورده می‌نمود، مردم نزد او می‌آمدند و او برایشان دعا می‌کرد و شفای آنان را از خدا می‌خواست و خدا نیز شفا می‌بخشید.( طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه علی کرمی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ۱۳۸۰، چاپ اول، ج ۱۴، ص ۶۹۰-۶۸۸)

راهب بنی اسرائیل در اثر عبادات طولانی به نقلی مستجاب الدعوه بود اما شیطان سالها در پی فریب او بود، روزی زنی که به جنون مبتلا شده بود را به نزد وی می‌آورند تا او را شفا دهد از برصیصا می‌خواهند زن را نزد خود نگاه دارد، ابتدا امتناع می‌کند ولی با اصرار برادران آن زن، می‌پذیرد تا نزد او بماند. شیطان راهب را وسوسه کرده و جمال زن را در نظرش زیبا جلوه می‌دهد و برصیصا به او تجاوز می‌کند، بار دیگر شیطان به او القا می‌کند برای فرار از رسوایی، زن را بکشد و او را مدفون سازد، راهب در پی آن خیانت، چنین جنایتی هم مرتکب می‌شود. راز این رسوایی آشکار می‌شود و برصیصا را به صلیب یا به دار می‌کشند در بالای چوبۀ دار شیطان بار دیگر دست به گمراهی او می‌زند و از نقش اصلی خود در رقم خوردن این سرنوشت خبر می‌دهد و از او می‌خواهد اگر در برابرش سجده کند، او را رهایی بخشد، گویند راهب در همان حال با اشاره بر او سجده می‌کند و کافر می‌شود شیطان نیز از وی بیزاری جسته و او را رها می‌کند و برصیصای راهب در حالت کفر از دنیا می‌رود.( مجمع البیان، پیشین، ص ۶۹۰-۶۸۸؛ نمونه، پیشین، ص ۵۴۵-۵۴۴؛ المیزان، پیشین، ص ۴۴۱-۴۴۰)

این داستان با شرحی مفصل ‌تر و با جزئیاتی متفاوت در روایات نقل شده است

نام برصیصا در کنار نام ابلیس و بلعم باعورا یاد می‌شود که هر سه به رغم پیشینۀ درخشان در عبادت و بندگی، سرانجامشان تباه می‌شود.( اعلام قرآن، پیشینه، ص ۱۲۰) به‌ نظر مى‌رسد که‌ نام‌ شخصیت‌ اصلى‌ او‌ در اصل‌ نامعلوم‌ بوده‌، و از اواخر قرن‌ ۴‌ قمری(۱۰ میلادی)‌ به‌ بعد نام‌ «برصیصا» به‌ او داده‌ شده‌ است‌؛ و گویا اخبار مربوط به‌ آنتونى‌ قدیس‌، زاهد مسیحى‌ در مصر، در پیدایش‌ آن‌ بى‌تأثیر نبوده‌ است. ابن‌ بطوطه‌ در رحله خود به‌ قصر برصیصای‌ عابد اشاره‌ دارد که‌ بین‌ طرابلس‌ و اسکندریه‌ آن‌ را دیده‌ است‌ (ص‌ ۲۰)، با توجه‌ به‌ این‌ شواهد، برخى‌ این‌ داستان‌ را حکایتى‌ اساساً عبری‌ مى‌دانند که‌ بعدها به‌ ادبیات‌ عربى‌ و فارسى‌ وارد شده‌ است‌ (خانلری‌، ۱۵۷)
 
  • Like
واکنش ها: ayja

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز



برصیصا از قوم بنی اسرائیل بوده که عمری به پرستش خداوند و بندگی او سپری کرد و در پرتو ریاضت و یکتاپرستی و عبادت به مقامی رسیده بود که خداوند دعای او را در حق بیماران و دیوانگان و درماندگان مستجاب می‌کرد و خواسته‌اش را برآورده می‌نمود، مردم نزد او می‌آمدند و او برایشان دعا می‌کرد و شفای آنان را از خدا می‌خواست و خدا نیز شفا می‌بخشید.( طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه علی کرمی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ۱۳۸۰، چاپ اول، ج ۱۴، ص ۶۹۰-۶۸۸)

راهب بنی اسرائیل در اثر عبادات طولانی به نقلی مستجاب الدعوه بود اما شیطان سالها در پی فریب او بود، روزی زنی که به جنون مبتلا شده بود را به نزد وی می‌آورند تا او را شفا دهد از برصیصا می‌خواهند زن را نزد خود نگاه دارد، ابتدا امتناع می‌کند ولی با اصرار برادران آن زن، می‌پذیرد تا نزد او بماند. شیطان راهب را وسوسه کرده و جمال زن را در نظرش زیبا جلوه می‌دهد و برصیصا به او تجاوز می‌کند، بار دیگر شیطان به او القا می‌کند برای فرار از رسوایی، زن را بکشد و او را مدفون سازد، راهب در پی آن خیانت، چنین جنایتی هم مرتکب می‌شود. راز این رسوایی آشکار می‌شود و برصیصا را به صلیب یا به دار می‌کشند در بالای چوبۀ دار شیطان بار دیگر دست به گمراهی او می‌زند و از نقش اصلی خود در رقم خوردن این سرنوشت خبر می‌دهد و از او می‌خواهد اگر در برابرش سجده کند، او را رهایی بخشد، گویند راهب در همان حال با اشاره بر او سجده می‌کند و کافر می‌شود شیطان نیز از وی بیزاری جسته و او را رها می‌کند و برصیصای راهب در حالت کفر از دنیا می‌رود.( مجمع البیان، پیشین، ص ۶۹۰-۶۸۸؛ نمونه، پیشین، ص ۵۴۵-۵۴۴؛ المیزان، پیشین، ص ۴۴۱-۴۴۰)

این داستان با شرحی مفصل ‌تر و با جزئیاتی متفاوت در روایات نقل شده است

نام برصیصا در کنار نام ابلیس و بلعم باعورا یاد می‌شود که هر سه به رغم پیشینۀ درخشان در عبادت و بندگی، سرانجامشان تباه می‌شود.( اعلام قرآن، پیشینه، ص ۱۲۰) به‌ نظر مى‌رسد که‌ نام‌ شخصیت‌ اصلى‌ او‌ در اصل‌ نامعلوم‌ بوده‌، و از اواخر قرن‌ ۴‌ قمری(۱۰ میلادی)‌ به‌ بعد نام‌ «برصیصا» به‌ او داده‌ شده‌ است‌؛ و گویا اخبار مربوط به‌ آنتونى‌ قدیس‌، زاهد مسیحى‌ در مصر، در پیدایش‌ آن‌ بى‌تأثیر نبوده‌ است. ابن‌ بطوطه‌ در رحله خود به‌ قصر برصیصای‌ عابد اشاره‌ دارد که‌ بین‌ طرابلس‌ و اسکندریه‌ آن‌ را دیده‌ است‌ (ص‌ ۲۰)، با توجه‌ به‌ این‌ شواهد، برخى‌ این‌ داستان‌ را حکایتى‌ اساساً عبری‌ مى‌دانند که‌ بعدها به‌ ادبیات‌ عربى‌ و فارسى‌ وارد شده‌ است‌ (خانلری‌، ۱۵۷)
خوب دیگه, داستانه نه واقعیت. تو مطلب شمام اشاره کرده که داستانه. داستان یعنی قصه. نه واقعیت.
 

ALIREZA.F.1988

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خوب دیگه, داستانه نه واقعیت. تو مطلب شمام اشاره کرده که داستانه. داستان یعنی قصه. نه واقعیت.


یعنی از نظر شما اگه کلمه داستان قبل از چیزی قرار بگیره اون دیگه واقعیت نداره
پس داستان یوسف و زلیخا ، لیلی و مجنون ، خسرو وشیرین ، رستم و اسفندیار همه و همه واقعیت ندارن چون گفته شده داستان
 

Similar threads

بالا