چرا پیامبر در مورد سلمان فارسی می گوید (آنچه را سلمان میداند، اگر ابوذر میدانست کافر میگشت؟)مگر سلمان چه می دانست ؟!

mojtaba007

کاربر فعال
کاربر ممتاز
چرا پیامبر در مورد سلمان فارسی می گوید (آنچه را سلمان میداند، اگر ابوذر میدانست کافر میگشت؟)مگر سلمان چه می دانست ؟!

حدیث فوق به نقل از 8) بحار الانوار ج 8)

سوال دوم : چرا در سوره نحل آیه 103، عملا قرآن به این ادعای مخالفین پاسخ می دهد که قران توسط سلمان به محمد آموزش داده نشده است ، چرا که قران عربی است و سلمان عجمی ؟

وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّمَا يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِّسَانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَهَذَا لِسَانٌ عَرَبِيٌّ مُّبِينٌ.
ما مى‏دانيم كه آنها مى‏گويند: «اين آيات را انسانی به او تعليم مى‏دهد!» در حالی كه زبان كسی كه اينها را به او نسبت مى‏دهند عجمی است؛ ولی اين (قرآن)، زبان عربی آشكار است!

سوال سوم : چرا پیامبر به طایفه سلمان امان نامه انچنانی داد ؟ مگر چه حسابی با سلمان داشت که اینگونه به سلمان امتیاز داده است؟

بحارالأنوار ج : 18 ص : 135و 134- المناقب ج : 1 ص : 111:

وَ كَتَبَ (ص) عَهْداً لِحَيِّ سَلْمَانَ بِكَازِرُونَ هَذَا كِتَابٌ مِنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ رَسُولِ اللَّهِ سَأَلَهُ الْفَارِسِيُّ سَلْمَانُ وَصِيَّةً بِأَخِيهِ «مَهَادِ بْنِ فَرُّوخِ بْنِ مَهْيَارَ» وَ أَقَارِبِهِ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ عَقِبِهِ مِنْ بَعْدِهِ مَا تَنَاسَلُوا مَنْ أَسْلَمَ مِنْهُمْ وَ أَقَامَ عَلَى دِينِهِ.

سَلَامُ اللَّهِ أَحْمَدُ اللَّهَ إِلَيْكُمْ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَمَرَنِي أَنْ أَقُولَ «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ» أَقُولُهَا وَ آمُرُ النَّاسَ بِهَا وَ الْأَمْرُ كُلُّهُ لِلَّهِ خَلَقَهُمْ وَ أَمَاتَهُمْ وَ هُوَ يَنْشُرُهُمْ وَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ ثُمَّ ذَكَرَ فِيهِ مِنِ احْتِرَامِ سَلْمَانَ إِلَى أَنْ قَالَ:

«وَ قَدْ رَفَعْتُ عَنْهُمْ جَزَّ النَّاصِيَةِ وَ الْجِزْيَةَ وَ الْخُمُسَ وَ الْعُشْرَ وَ سَائِرَ الْمُؤَنِ وَ الْكُلَفِ فَإِنْ سَأَلُوكُمْ فَأَعْطُوهُمْ وَ إِنِ اسْتَغَاثُوا بِكُمْ فَأَغِيثُوهُمْ وَ إِنِ اسْتَجَارُوا بِكُمْ فَأَجِيرُوهُمْ وَ إِنْ أَسَاءُوا فَاغْفِرُوا لَهُمْ وَ إِنْ أُسِي‏ءَ إِلَيْهِمْ فَامْنَعُوا عَنْهُمْ وَ لْيُعْطُوا مِنْ بَيْتِ مَالِ الْمُسْلِمِينَ فِي كُلِّ سَنَةٍ مِائَتَيْ حُلَّةٍ وَ مِنَ الْأَوَاقِي مِائَةً فَقَدِ اسْتَحَقَّ سَلْمَانُ ذَلِكَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ.»

ثُمَّ دَعَا لِمَنْ عَمِلَ بِهِ وَ دَعَا عَلَى مَنْ أَذَاهُمْ وَ كَتَبَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ.

پيامبر براي بازماندگان سلمان فارسي كه در كازرون زندگي مي‌كردند، عهدي نوشت. در اين عهد چنين آمده است: اين عهد از جانب رسول خدا محمد ابن عبدالله (ص) به درخواست سلمان فارسي براي برادرش «مهاد بن فرّوخ بن مهيار»، نزديكان و خانواده‌ي او و نسل‌هاي بعد از او كه مسلمان شوند و دين او را اقامه كنند، نوشته شده است.

سلام خدا بر شما. ستايش مي‌كنم خدا را. همانا خداوند متعال به من امر كرد كه بگويم: «هيچ معبودي جز الله نيست. او يكتاست و شريكي ندارد.» من نيز اين سخن را گفته و مردم را به آن امر نمودم. تدبير همه‌ي امور عالم متعلق به خداست. او انسان‌ها را خلق كرد و آنها را مي‌ميراند و آنها را برخواهد انگيخت و به سوي او برخواهند گشت.

پيامبر اسلام (ص) آنگاه در اين نامه مطالبي را در احترام و تجليل از شخصيت سلمان فارسي ذكر كرد تا اينكه فرمود:

من از خانواده‌ي سلمان ذلت در پرداخت جزيه، پرداخت جزيه، خمس، ماليات و ساير هزينه‌ها و تكاليف مالي را رفع نمودم.

پيامبر (ص) امر كرد كه اگر خانواده‌ي سلمان چيزي از شما خواستند به آنها عطا كنيد و اگر نزد شما دادخواهي كردند به داد آنها برسيد و اگر به شما پناه آوردند به آنها پناه دهيد و اگر خطايي مرتكب شدند از خطاي آنها درگذريد و اگر بدي به آنها شد مانع شويد و هر سال از بيت المال مسلمين دويست جامه و صد اواقي به آنها عطا كنيد. به تحقيق سلمان از جانب رسول خدا مستحق چنين عنايتي شد.

سپس رسول خدا براي كسي كه به اين عهد عمل كند دعا و كسي كه آنها را بيازارد نفرين كرد. كتابت اين نامه را اميرالمؤمنين علي (ع) بر عهده داشت.
 

milad36

عضو جدید
اگه كسي تونست بگه چرا امام علي (ع) به ايران حمله نكرد وعثمان حمله كرد؟وتبعاتش چي بود؟
 

#nobody#

عضو جدید
کاربر ممتاز
من از خانواده‌ي سلمان ذلت در پرداخت جزيه، پرداخت جزيه، خمس، ماليات و ساير هزينه‌ها و تكاليف مالي را رفع نمودم.

پيامبر (ص) امر كرد كه اگر خانواده‌ي سلمان چيزي از شما خواستند به آنها عطا كنيد و اگر نزد شما دادخواهي كردند به داد آنها برسيد و اگر به شما پناه آوردند به آنها پناه دهيد و اگر خطايي مرتكب شدند از خطاي آنها درگذريد و اگر بدي به آنها شد مانع شويد و هر سال از بيت المال مسلمين دويست جامه و صد اواقي به آنها عطا كنيد. به تحقيق سلمان از جانب رسول خدا مستحق چنين عنايتي شد.

جای تفکر داره :razz:
مرسی

راستی عدالت کجای قصه بود؟
 

capella

عضو جدید
کسی جواب این سوالها رو نمیدونه؟

طبیعیش اینه که کسی ندونه به خصوص ما باشگاهیها
سوال ساده تر هم در این مقوله ها بپرسید شک دارم بشه جواب داد چون تاریخی که به ما یاد دادند یا در حال سکوته یا دروغ....

ولی طرح سوالتون فواید زیادی داره ، اگر جدا از این جا به جوابی رسیدید لطفا" اون رو هم باهامون در میان بذارید.

و ممنون..
 

Judass

عضو جدید
من اینطوری شنیدم که چون در غار حرا پیامبر آیات قران را میگفتند و سلمان مینوشت
 

milad36

عضو جدید
شنیدم وقتی دخترای ایرانی رو بردن جلوش برگشته

اما شنیدن کی بود مانند دیدن :cool:
آره تقريبا ، اما اگه خواست كامل تر بدونيد و به وحشي گري عربها پي ببره و به ايراني و مخصوصا شيرازي بودنش افتخار كنه بگيد تا تو يه تايپك كل ماجرا رو واستون بذارم
 

بيتاب

عضو جدید
سلمان و ابوذر جزو اركان اربعه هستند. و هيچ‏كس از صحابه به مقاماتى كه آنان رسيده‏اند نرسيده است و در عين حال با هم تفاوت‏هايى دارند. برخى از تفاوت‏هاى سلمان و ابوذر از اين قرار است:
الف) برنامه ابوذر غفارى از آغاز بيعت با پيامبر اسلام اين بود كه فضايل حضرت على و آل على(ع) و معايب دشمنان آنان را براى مردم بيان كند و در اين راه از هيچ‏ كس نترسد.
ولى سلمان فارسى چنين وظيفه‏اى بر عهده‏اش نبود. ابوذر تا زنده بود به اين مسؤوليت خود عمل كرد.
ب ) سلمان فارسى در درجه دهم ايمان بود ولى ابوذر در درجه نهم. در حديثى از حضرت امام صادق(ع) آمده است: ايمان دَه درجه دارد. سلمان در درجه دهم، ابوذر در درجه نهم و مقداد در درجه هشتم قرار دارد.
ج ) يك نوع پيوندى ميان شخصيت ابوذر و حضرت عيسى(ع) وجود دارد. پيامبر اكرم(ص) فرمود: هر كس مى‏خواهد حضرت عيسى را ببيند، ابوذر را ببيند.
د ) يكى از تفاوت‏هاى شخصيت سلمان و ابوذر اين است كه آن حضرت درباره ابوذر فرمود: H{ما اظلّت الخضراء ولا اقلت الغبراء على ذى لهجة اصدق من ابى‏ذر، يعيش وحده و يموت وحده و يبعث وحده و يدخل الجنة وحده و هو الهاتف بفضائل وصى رسول الله على(ع) آسمان و زمين، كسى راستگوتر از ابوذر را به خود نديده‏اند. ابوذر تنها زندگى مى‏كند تنها مى‏ميرد، تنها مبعوث مى‏شود و تنها داخل در بهشت مى‏شود. اين ابوذر است كه فضايل وصى رسول خدا على(ع) را فرياد مى‏كند.
و ) پيامبر اكرم در جنگ خندق پيشنهاد سلمان را پذيرفت و به اين وسيله مسلمانان از شر دشمنان نجات يافتند.
ز ) در حديث آمده است «سلمان درياى علم است». «اگر دين در ثريا باشد، سلمان آن را به دست مى‏آورد». «سلمان بهتر از لقمان حكيم است» ولى ابوذر به اين مقام نرسيده بود.
 

بيتاب

عضو جدید
سلمان فارسی از اهل بیت است


زندگی سلمان

سلمان فارسی در ابتدا نامش روزبه بود. به قول بیشتر مفسران زادگاه او اصفهان در دهکده ی «جی » بوده است و پدر سلمان در آن روستا کشاورز بوده است. به طوری که او برای عبدالله بن عباس گفته است:
« من مردی فارسی از اهالی اصفهان از قریه ای که نام آن جی بود می باشم. پدرم دهقان قریه بود.»
سلمان فارسی که در ابتدا زرتشتی بوده است از این دین دل سرد می شود و به دین مسیحیت می رود و بعدها سلمان حضرت محمد(ص) را پیدا می کند و مسلمان می شود.
او چنان مورد علاقه پیامبر بود که پیامبر نام او را سلمان نهاد و بین او و ابوذر پیمان برادری بست. پیامبر درمورد سلمان می فرمود: سلمان از اهل بیت است و اگر دانش در ثریا هم باشد مردمانی از قوم او به آن دست می یابند. سلمان حدود 250 سال و بلکه بیشتر عمر کرد و در هشتم ماه صفر در اوایل خلافت امام علی(ع) فوت کرد و امام علی هنگام مرگ او حضور یافت و او را غسل و دفن کرد.

روایات مربوط به سلمان فارسی

- در روایتی حضرت محمد(ص) فرموده است: «من مامور شده ام چهار نفر را دوست بدارم و دستور بدهم که آنان را دوست بدارند. این چهار نفر عبارتند از: علی(ع)، سلمان فارسی، ابوذر و مقداد.»

- روزی سلمان نزد پیامبر نشسته بود. مرد عربی به پیش پیامبر آمد و سلمان را از جایش بلند کرد و بر جای او نشست. خشم چهره ی پیامبر را پوشانید به گونه ای که عرق از پیشانی و میانه ی چشمانش جوشید. پیامبر فرمود: ای اعرابی، مردی را از جایش بلند کردی که هیچ گاه نبود که جبرئیل بر من نازل شود مگر این که از حداوند پیام و فرمان آورد که به سلمان سلام برسانم.

- روزی فردی به نام«انس» از پیامبر پرسید: ای پیامبر خدا، پس از شما دانش را از چه کسی بیاموزیم؟ پیامبر پاسخ داد: علی(ع) و سلمان.

- روزی سلمان در مجلس پیامبر وارد شد. یاران پیامبر و پیامبر از سلمان تعجیل کردند و او را در بالای مجلس نشاندند. عمربن خطاب گفت: این عجم کیست که این گونه در میان اعراب بر صدر می نشیند؟ پیامبر بالای منبر رفت و گفت:« سلمان فارسی دریای بی پایانی است که خشک نمی شود، گنجینه ای است که پایان نمی پذیرد. سلمان از اهل بیت است و چشمه ای است که از آن حکمت و برهان می تراود و به دست می آید.»

- طیق روایتی از امام صادق روزی سلمان مشغول غذا پختن بود که ابوذر به پیش او رفت. ابوذر مشاهده کرد دیگ غذا سرنگون شد و چیزی از غذا ریخته نشد. سلمان دیگ را روی اجاق گذاشت اما باز هم دیگ سرنگون شد و چبزی از آن روی زمین نریخت و باز سلمان آن را روی اجاق گذاشت. ابوذر با مشاهده ی این صحنه ی عجیب درحالی که سخت وحشت زده بود و آن صحنه برایش غیرقابل تحمل بود از خانه بیرون دوید و با امام علی برخورد کرد و موضوع را با آن حضرت در میان گذاشت. امیرالمومنین که از طرفی مقام معجزه آسای سلمان را می دانست به او گفت: ای سلمان با برادرت مدارا داشته باش و عملی را که او توانایی درک آن را ندارد انجام نده.

- از پیامبر روایت شده است که بهشت مشتاق سه نفر است: علی(ع)، سلمان فارسی و عمار یاسر.

- ابوعمر والکندی می گوید: روزی نزد امام علی بودیم. از او خواستیم درباره ی اصحاب پیامبر توضیح دهد. او درباره ی سلمان گفت:«سلمان مثل لقمان حکیم است. او از اهل بیت است، علم اول و آخر را دریافته است. کتاب اول و آخر را خوانده است. او دریایی است مواج و تمام نشدنی.»

سلمان و خندق

جنگ خندق در میان جنگ های پیامبر، جنگی ممتاز است. در این جنگ یهودیان رهسپار مکه شدند و با قریش مذاکره کردند و همکاری خود را در جنگ علیه پیامبر اعلام نمودند. یهودیان غیر از قریش دو قبیله ی دیگر را نیز با خود همراه کردند و در کل حدود ده هزار نفر بودند.
مسلمانان نیز برای دفاع از شهر و مردم شهر هرکدام پیشنهادی می دادند. سرانجام پیامبر پیشنهاد سلمان را نیک و پسندیده برشمرد و دستور داد خندق را حفر کنند. حفر خندق بعد از شش روز به اتمام رسید. وقتی مشرکان خندق را دیدند بسیار متعجب شدند.
ابن اسحاق درباره ی چگونگی رویارویی مشرکان با خندق نوشته است:«هرگز عرب خندق ندیده بودند و چون بیامدند و خندق را دیدند که در حوالی مدینه کنده شده بود، تعجب کردند و گفتند که این حیله ای است که عرب هرگز نمی دانستند.»
 

alikolahdoozan

عضو جدید
ابوذر ، سلمان و همه صحابه همه خود را خاک پای رسول ا... میدانستند . از شدت علاقه و ایمان مقام پیدا کردند نزد خدا . نه کسی چیزی به پیامبر یاد داد و نه علی (ع) به هیچ زن و دختری نگاه بد کرد . چه ایرانی و چه غیره . یا با امامان بعضیها دشمنند که این چیزها را مینویسند یا خیلی بی اطلاعند . به هر حال مواظب نوشته های خود باشید . ائمه اسباب بازی ما نیستند که هر چه دلمان خواست در موردشون بگیم و رد بشیم
 

#nobody#

عضو جدید
کاربر ممتاز
ابوذر ، سلمان و همه صحابه همه خود را خاک پای رسول ا... میدانستند . از شدت علاقه و ایمان مقام پیدا کردند نزد خدا . نه کسی چیزی به پیامبر یاد داد و نه علی (ع) به هیچ زن و دختری نگاه بد کرد . چه ایرانی و چه غیره . یا با امامان بعضیها دشمنند که این چیزها را مینویسند یا خیلی بی اطلاعند . به هر حال مواظب نوشته های خود باشید . ائمه اسباب بازی ما نیستند که هر چه دلمان خواست در موردشون بگیم و رد بشیم

بله ولی اول باید به تقدس چیزی یقین پیدا کنی بعد ... این یقین با ترس از چیزایی که قبلا به ما گفتن بدست نمیاد با طرح سوال و پیدا کردن جواب بدست میاد وگرنه یک ریالم نمیارزه
 

nooshafarin

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام :gol: مرسی بابت این تاپیک؛ باعث شد چیزای جدیدی یاد بگیرم...
در مورد سوال دوم و سوم، من تونستم اینا رو پیدا کنم!
در مورد سوال اول هم چیزی رو که از قبل تو ذهنم هست، میگم.

سوال دوم : چرا در سوره نحل آیه 103، عملا قرآن به این ادعای مخالفین پاسخ می دهد که قران توسط سلمان به محمد آموزش داده نشده است ، چرا که قران عربی است و سلمان عجمی ؟
وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّمَا يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِّسَانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَهَذَا لِسَانٌ عَرَبِيٌّ مُّبِينٌ.
ما مى‏دانيم كه آنها مى‏گويند: «اين آيات را انسانی به او تعليم مى‏دهد!» در حالی كه زبان كسی كه اينها را به او نسبت مى‏دهند عجمی است؛ ولی اين (قرآن)، زبان عربی آشكار است!
اینجا اسمی از سلمان برده نشده، فقط گفته شده عجم؛ به هر کسی که عربی رو نمیتونست صحبت کنه، عجم گفته میشد به معنی گنگ و نفهم یا غیر عرب
ضمن اینکه سلمان پارسی چند سال بعد از مبعوث شدن پیامبر و بعد از هجرت ایشون به مدینه مسلمان شد، و اتفاقا سورۀ نحل هم جزو سوره های مکّی هست، یعنی قبل از هجرت پیامبر نازل شده...

سوال سوم : چرا پیامبر به طایفه سلمان امان نامه انچنانی داد ؟ مگر چه حسابی با سلمان داشت که اینگونه به سلمان امتیاز داده است؟
بحارالأنوار ج : 18 ص : 135و 134- المناقب ج : 1 ص : 111:
وَ كَتَبَ (ص) عَهْداً لِحَيِّ سَلْمَانَ بِكَازِرُونَ هَذَا كِتَابٌ مِنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ رَسُولِ اللَّهِ سَأَلَهُ الْفَارِسِيُّ سَلْمَانُ وَصِيَّةً بِأَخِيهِ «مَهَادِ بْنِ فَرُّوخِ بْنِ مَهْيَارَ» وَ أَقَارِبِهِ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ عَقِبِهِ مِنْ بَعْدِهِ مَا تَنَاسَلُوا مَنْ أَسْلَمَ مِنْهُمْ وَ أَقَامَ عَلَى دِينِهِ.
سَلَامُ اللَّهِ أَحْمَدُ اللَّهَ إِلَيْكُمْ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَمَرَنِي أَنْ أَقُولَ «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ» أَقُولُهَا وَ آمُرُ النَّاسَ بِهَا وَ الْأَمْرُ كُلُّهُ لِلَّهِ خَلَقَهُمْ وَ أَمَاتَهُمْ وَ هُوَ يَنْشُرُهُمْ وَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ ثُمَّ ذَكَرَ فِيهِ مِنِ احْتِرَامِ سَلْمَانَ إِلَى أَنْ قَالَ:
«وَ قَدْ رَفَعْتُ عَنْهُمْ جَزَّ النَّاصِيَةِ وَ الْجِزْيَةَ وَ الْخُمُسَ وَ الْعُشْرَ وَ سَائِرَ الْمُؤَنِ وَ الْكُلَفِ فَإِنْ سَأَلُوكُمْ فَأَعْطُوهُمْ وَ إِنِ اسْتَغَاثُوا بِكُمْ فَأَغِيثُوهُمْ وَ إِنِ اسْتَجَارُوا بِكُمْ فَأَجِيرُوهُمْ وَ إِنْ أَسَاءُوا فَاغْفِرُوا لَهُمْ وَ إِنْ أُسِي‏ءَ إِلَيْهِمْ فَامْنَعُوا عَنْهُمْ وَ لْيُعْطُوا مِنْ بَيْتِ مَالِ الْمُسْلِمِينَ فِي كُلِّ سَنَةٍ مِائَتَيْ حُلَّةٍ وَ مِنَ الْأَوَاقِي مِائَةً فَقَدِ اسْتَحَقَّ سَلْمَانُ ذَلِكَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ.»
ثُمَّ دَعَا لِمَنْ عَمِلَ بِهِ وَ دَعَا عَلَى مَنْ أَذَاهُمْ وَ كَتَبَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ.
پيامبر براي بازماندگان سلمان فارسي كه در كازرون زندگي مي‌كردند، عهدي نوشت. در اين عهد چنين آمده است: اين عهد از جانب رسول خدا محمد ابن عبدالله (ص) به درخواست سلمان فارسي براي برادرش «مهاد بن فرّوخ بن مهيار»، نزديكان و خانواده‌ي او و نسل‌هاي بعد از او كه مسلمان شوند و دين او را اقامه كنند، نوشته شده است.
سلام خدا بر شما. ستايش مي‌كنم خدا را. همانا خداوند متعال به من امر كرد كه بگويم: «هيچ معبودي جز الله نيست. او يكتاست و شريكي ندارد.» من نيز اين سخن را گفته و مردم را به آن امر نمودم. تدبير همه‌ي امور عالم متعلق به خداست. او انسان‌ها را خلق كرد و آنها را مي‌ميراند و آنها را برخواهد انگيخت و به سوي او برخواهند گشت.
پيامبر اسلام (ص) آنگاه در اين نامه مطالبي را در احترام و تجليل از شخصيت سلمان فارسي ذكر كرد تا اينكه فرمود:
من از خانواده‌ي سلمان ذلت در پرداخت جزيه، پرداخت جزيه، خمس، ماليات و ساير هزينه‌ها و تكاليف مالي را رفع نمودم.
پيامبر (ص) امر كرد كه اگر خانواده‌ي سلمان چيزي از شما خواستند به آنها عطا كنيد و اگر نزد شما دادخواهي كردند به داد آنها برسيد و اگر به شما پناه آوردند به آنها پناه دهيد و اگر خطايي مرتكب شدند از خطاي آنها درگذريد و اگر بدي به آنها شد مانع شويد و هر سال از بيت المال مسلمين دويست جامه و صد اواقي به آنها عطا كنيد. به تحقيق سلمان از جانب رسول خدا مستحق چنين عنايتي شد.
سپس رسول خدا براي كسي كه به اين عهد عمل كند دعا و كسي كه آنها را بيازارد نفرين كرد. كتابت اين نامه را اميرالمؤمنين علي (ع) بر عهده داشت.
اصالت این عهدنامه به دلایلی مورد تایید نیست، از دلایلش که یادم مونده اینکه سلمان اصفهانی الاصل بوده، نه کازرونی...تاریخ هجری از زمان عمر گذاشته شده، در حالیکه توی این نامه سال نهم هجری ذکر شده...
اگه بتونم سایتشو پیدا می کنم لینکشو میدم خدمتتون؛ البته یه کم طولانیه
چرا پیامبر در مورد سلمان فارسی می گوید (آنچه را سلمان میداند، اگر ابوذر میدانست کافر میگشت؟)مگر سلمان چه می دانست ؟!
حدیث فوق به نقل از 8) بحار الانوار ج 8)
یه استادی داشتیم، میگفت که برداشت هر کسی از معرفت و دین و اینا شخصیه و متفاوت از بقیه، بعد در اون رابطه این حدیث رو مثال زد: لو علم ابو ذر ما في قلب سلمان لقتله یعنی اگر آنچه را سلمان میداند، ابوذر میدانست، او را می کشت (اینکه میفرمایید "کافر میگشت"، فکر میکنم اشتباهه!) درواقع معرفت و شناخت سلمان برای ابوذر قابل درک نیست و ممکن است خیال کند که آن معارف کفر هستند.
 
بالا