چرا مدیران به کتاب‌های بزرگ نیاز دارند؟

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]چرا مدیران به کتاب‌های بزرگ نیاز دارند؟[/h] DEN-778069

مترجم: مژگان جعفری
منبع: HBR
نویسنده: مارتا لاگاس
مدیران چگونه مدیر می‌شوند؟ جوزف باراداکو، استاد مدرسه کسب‌وکار هاروارد، در کلاس‌های درسی خود به جای واحد‌های مدیریت و کسب‌و‌کار، به تدریس ادبیات می‌پردازد.
«من به سیاه پوستان کارولینای شمالی، بیمه مراسم کفن و دفن می‌فروختم. افراد هم نسل من که 50 سال قبل می‌زیستند، کم و بیش احساساتی شبیه من دارند. احساس گناه.
همسرم به من می‌گوید: اینکه تو این مسائل را به بقیه بگویی می‌تواند به بهبود حالت کمک کند. شاید آن زمان شب‌ها بهتر بتوانی بخوابی. حالا من می‌خواهم تمام ماجرا را برای شما تعریف کنم.»
این نخستین بند داستان کوتاه آلن گارگانز، با عنوان «وثیقه مطمئن» است. این کتاب یکی از آثاری است که در این واحد، به دانشجویان مدرسه تجاری هاروارد تدریس می‌شود. کتاب، وصف حال تکان‌دهنده جوانی به نام جری است. جری در جوانی به افراد فقیر به نصف قیمت، جواز بیمه می‌فروخت. افرادی که تحت حمایت سازمان‌های تامین اجتماعی نبودند و به همین خاطر چاره‌ای جز دل بستن به بیمه‌های جری نداشتند. اوج ماجرا آنجاست که تمامی بیمه‌های جری جعلی و ساختگی است.
او به مشتریان خود اطمینان می‌داد که پرداخت چند سنت در هفته می‌تواند خیال آنان را از بابت انجام مراسم کفن و دفنی باشکوه راحت کند، اما اگر کسی تنها دو هفته هم نمی‌توانست پول مقرر خود را پرداخت کند، جری همه پول او را بالا می‌کشید.
تقاضای زیاد
جوزف باراداکو در این باره می‌گوید: داستان وثیقه مطمئن تاثیر احساسی زیادی روی دانشجویان MBA که این درس را طی می‌کنند، می‌گذارد. درسی که باراداکو عنوان آن را «مدیر اخلاقی» گذاشته است. در این کلاس آثار ادبی بسیاری مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد. وثیقه مطمئن مانند بقیه آثاری که در کلاس در مورد آنها بحث می‌شود، محل مناقشه و گفت‌وگوی فراوان است. مباحثی که دانشجویان را متوجه پیچیدگی‌های مدیریت می‌کند.
باراداکو درباره این داستان می‌گوید: در این داستان ما با جوان باهوشی روبه‌رو هستیم که بسیار جاه‌طلب است. وضعیت مالی او در ابتدا مانند مشتریانش است. او فقیر و بی‌چیز است، اما جری می‌خواهد وضعیت خود را تغییر دهد و خود را از آن شرایط نجات دهد. در انتها او موفق به انجام این کار می‌شود. اما او از همان ابتدای شروع کسب‌و‌کارش شروع به زیر پا گذاشتن قواعد اخلاقی می‌کند. کاری که خودش هم می‌داند نادرست است. گره اصلی داستان تا حدی مربوط به تضاد ایده‌آل‌ها و آرمان‌های اوست با شرایطی که عملا در واقعیت وجود دارد.
باراداکو درس مدیر اخلاقی را اخیرا برای 80 دانشجو در مدرسه مطالعات تجاری هاروارد تدریس کرده است. به اعتقاد او این درس برای دانشجویانش اندکی عجیب و نا‌معمول است؛ زیرا در میانه کلاس‌های تجاری و مدیریتی، دانشجویان ناگهان خود را با ادبیات روبه‌رو می‌بینند. اما اقبال به این درس چشمگیر بوده است. باراداکو از ارائه یک کلاس دیگر در
این باره در ترم تحصیلی پیش رو خبر می‌دهد. اگرچه درس مدیر اخلاقی اکنون جای خود را در سر فصل‌های درسی باز کرده است، اما همچنان کاملا متفاوت با فضای سایر دروس است. دروسی که تنها به مدیریت و کسب‌و‌کار می‌پردازند. تمرکز این درس بر آثار ادبی است، اما در آن گاه از آثار فلاسفه‌ای مانند ارسطو و کانت هم صحبت می‌شود. این کتاب‌ها تنها نقطه شروع هستند. دانشجویان با بررسی هر اثری بحث‌های خود را معطوف به سه عامل اساسی و لاینفک مدیریت می‌کنند: شخصیت، مسوولیت‌پذیری و عملگرایی. اینکه نقش و جایگاه هر یک از این سه عامل مدیریتی در کتاب چگونه است.
مبارزه اخلاقی
باراداکو می‌گوید: مدیریت، تا اندازه‌ای، مبارزه با نقص‌ها و ضعف‌های انسانی است و شخصیت‌های این آثار بزرگ، این نزاع را در درون خویش تجربه می‌کنند. هنگامی که دانشجویان با شخصیت جری در داستان وثیقه مطمئن آشنا می‌شوند، این امر برایشان کاملا آشکار می‌شود. از جمله داستان‌های دیگری که می‌تواند به دانشجویان ایده‌های خوبی برای درک چگونگی مواجهه با این مسائل و چالش‌ها بدهد، رمان مردی برای تمام فصول نوشته رابرت بالت است. رمانی که درباره نزاع و درگیری سر توماس مور-فیلسوف انگلیسی قرن 16- با هنری هشتم-پادشاه انگلستان- است.
باراداکو در ادامه توضیح می‌دهد: البته منظور ما این نیست که شخصیت‌هایی که در این آثار مورد بررسی قرار می‌گیرند، بی عیب و کامل هستند؛ بلکه مساله اینجاست که دانشجویان از طریق مواجهه با این آثار و زندگی کردن با شخصیت‌ها و موقعیت‌هایی که این شخصیت‌ها در آنها قرار می‌گیرند، دست به خودشناسی می‌زنند و می‌کوشند دریابند که چه مسائلی برایشان اهمیت دارد و باید در جست‌وجوی چه اموری باشند.
بسیاری از دانش آموزانی که اولین بار در کلاس مدیر اخلاقی ثبت‌نام می‌کردند، تصور می‌کردند که اخلاق و مسوولیت‌پذیری در سازمان، موضوعاتی ساده و سر راست است. آنها تصور می‌کردند همه مردم مجهز به نوعی قطب نمای اخلاقی هستند که در همه منازعات و دوراهی‌های اخلاقی به آنها کمک می‌کند و می‌گوید که کدام راه درست است و کدام راه غلط. بنابراین مشکل‌ترین مساله در اخلاق و مسوولیت‌پذیری، نه پیدا کردن راه درست از غلط، که انجام دادن آن چیزی است که باید انجام شود. اما در طول‌ترم و در جریان مطالعه و بررسی کتاب‌ها، دانشجویان متوجه می‌شدند که شرایط از آنچه در ابتدا تصور می‌کردند بسیار دشوارتر و پیچیده‌تر است. در بسیاری از کتاب‌هایی که در طول‌ترم بررسی می‌شود، دانشجو با شرایطی مواجه می‌شود که قطب نمای اخلاقی افراد، دو مسیر کاملا متفاوت ر ا نشان می‌دهد. دانشجویان کم‌کم به صدق این جمله کانت می‌رسند که: سرشت تلخ بشر، هیچ گاه میوه‌ای شیرین به بار نمی‌آورد. باراداکو می‌گوید: من پیوسته به دانشجویانم متذکر می‌شوم که نظر عهد قدیم درباره انسان را همواره پیش روی خود داشته باشند: انسان در سرشت خود مستعد انجام خطا و اشتباه است، مگر اینکه چیزی از بیرون به یاری او بیاید. دانشجویان در طول‌ترم یاد می‌گیرند که شکست، ضعف و بی‌اخلاقی واقعیت‌های انکارناپذیر زندگی انسانی هستند. اما همین انسان‌های ضعیف و شکننده هستند که در نهایت باعث تغییر در جهان می‌شوند.
 
بالا