چرا عاشق شخصیت های کلاه قرمزی هستیم؟

دانشجوي كامپيوتر

دستیار مدیر تالار هنر
کاربر ممتاز
مجله سیب سبز: کلاه قرمزی و داستان‌هایش از دهه ۱۳۷۰ لبخند بر لب ما می‌نشاند. بر مبنای این شخصیت محبوب عروسکی 3 فیلم سینمایی «کلاه‌قرمزی و پسرخاله»، «کلاه قرمزی و سروناز» و «کلاه قرمزی و بچه ننه» ساخته شده که با استقبال مخاطبان روبه‌رو شده است. امسال نیز به روال سال‌های گذشته کلاه قرمزی در تعطیلات نوروز به همراه دوستانش پسرخاله، آقای همساده، فامیل دور، ببعی، جیگر، گابی و... بار دیگر به جمع خانواده‌های ایرانی آمدند. براساس نظرسنجی‌های انجام شده از طرف شبکه 2 سیما، این مجموعه محبوب‌ترین برنامه نوروزی بوده است. قبل از ورود این مجموعه به رسانه، فقدان برنامه تلویزیونی‌ شاد و مفرحی که مناسب تمام اعضای خانواده باشد حس می‌شد که خوشبختانه با زیرکی و خلاقیت سازندگان، کلاه قرمزی توانست مثل یک کاراکتر زنده باور شود و جا بیفتد که البته این امر درباره سایر عروسک‌های مجموعه به واسطه تکه‌کلام‌ها و آهنگ صدا و مدل حل مسئله صدق می‌کند. خانم مهدیه رضایی، مشاور خانواده و هنردرمانگر درباره خصوصیات هر کدام از این عروسک‌ها و پیامی که می‌خواهند برسانند، توضیح می‌دهد.


مجری، خلاقیت بااوست
مجری برنامه گذشته از اجرای هنرمندانه‌اش که باعث باورپذیرشدن عروسک‌ها می‌شود، نمونه یک الگوی بسیار ارزشمند برای والدین است. آرامش، جدیت، صبوری، شادابی و به روز بودن از بارزترین صفات شخصیتی اوست. علاوه بر این، او هنر مهارت ارتباط موثر با کودک را نیز بسیار خوب آموزش می‌دهد. مثلا در قسمتی که گابی و جیگر خیال‌بافی می‌کردند و با اغراق آن را تعریف می‌کردند آقای مجری با صبوری خوب گوش می‌داد و آنها را تشویق به بازی واقعی می‌کرد. نقش‌آفرینی نمایشی، خلاقیت دیگری است که آقای مجری در بعضی از قسمت‌ها از آن استفاده می‌کند. نقش‌آفرینی نمایشی فعالیتی است که بر اساس داستان مختصر نمایشی فی‌البداهه انجام می‌شود. زمانی‌که عروسک‌ها نمایش اجرا می‌کردند و نقش می‌گرفتند بر مبنای کاراکترشان حل مسئله می‌کردند مانند زمانی که یکی از مهمانان برنامه از عروسک‌ها می‌خواهد نقش کسی را ایفا کنند که خبر دزدیده شدن ماشین را می‌دهد و هر عروسک ضمن پیدا کردن راه‌حل مخاطب را می‌خنداند. از سوی دیگر، با این روش عروسک‌ها به نوع رفتار خودشان با دیگران هم پی می‌بردند مثل زمانی که جیگر در نقشی نمایشی خودش را برای رفتن به مهمانی صدا می‌کند و در جواب ناگهان فریاد می‌زند و خوب صحبت نمی‌کند به اشتباه رفتاری خود پی می‌برد. این فعالیتی است که والدین هم می‌توانند برای فرزندانشان از آن استفاده کنند مثلا به یک کودک پرخاشگر موقعیت ایفای نقش در نقش دوست خودش را که مورد حمله یا آسیب قرار می‌گیرد، بدهند.

--------------------------------------------------------------------------------
کلاه‌قرمزی، عاقل‌تر از گذشته
به نظر می‌رسد کلاه قرمزی سر به هوا که اغلب با شیطنت‌هایش اشتباهاتی را مرتکب می‌شود و داستان‌هایی را رقم می‌زند، در مجموعه نوروز ۱۳۹۲ رفتارش در مقایسه با کاراکتر سایر عروسک‌ها مثل جیگر، گابی و.. عاقلانه‌تر است. این مسئله درباه پسرخاله هم صدق می‌کند که البته این تغییر وابسته به گذشت زمان نیز هست. انگار که پس از گذشت سال‌ها آنها هنوز بزرگ نشده‌اند اما رفتارشان برای مخاطب جا افتاده‌تر شده است. او حرف‌هایش را در قالب شوخی‌های ساده می‌زند و هنگامی که با آن لباس یقه اسکی به آقای مجری خیره نگاه می‌کند و بدون هیچ تردیدی حرفـش را بـا آن تـن صدا تکرار می‌کند، ما را به خنده می‌اندازد. در حقیقت کلاه قرمزی کودک درون هر کدام از مخاطبان را بیدار می‌کند و باعث ایجاد فضایی توأم با انرژی می‌شود.

--------------------------------------------------------------------------------
جیگر، با تکرار محبوبیت می‌گیرد
جیگر الاغی است که با تکرار یک کلمه «جیگر» تاکید دارد که به مخاطب یادآوری کند محبوب است و دیگران عاشق او هستند بنابراین آنها حق ندارند او را چیزی جز جیگر صدا کنند.

--------------------------------------------------------------------------------
پسرخاله، همیشه آماده کمک
پسرخاله عروسکی است که محبوبیتش به واسطه آمادگی همیشگی او برای کمک به دیگران و به زبان ساده‌تر مرام و معرفتش است؛ خصوصیت اخلاقی که در جامعه، در حال کمرنگ شدن است. آرامش، خونسردی و ساده گرفتن همه موضوعات از جانب پسرخاله او را بسیار دوست‌داشتنی می‌کند. از طرف دیگر او خیلی رک و بی‌پروا صحبت می‌کند. این خصوصیت هم در دنیایی که انسان‌هایش پیچیده در تعارفات معمول هستند، جالب و قابل ستایش است.

--------------------------------------------------------------------------------
بچه، جیغ جیغو
«بــــــعله»، «نـــخیر» و «جیغ و دست و هورا» تکه کلام «بچه» است که به مهدکودک می‌رود و حکایت از تکرار و کلیشه‌ای است که بیشتر برنامه‌های کودکان که هدف آموزشی دارند به آن مبتلا می‌شوند و عاری از خلاقیت، تفکر و مهارت برای کودکان هستند و ویژگی‌های فردی کودکان را در نظر نمی‌گیرند.

--------------------------------------------------------------------------------
ببعی، معلم زبان
عادی جلوه دادن تسلط بر زبان انگلیسی توسط ببعی و اینکه به هر حال در زندگی روزمره امروز بچه‌های ایران کلاس زبان رفتن و تاکید بر زبان انگلیسی چالش والدین و بچه‌هاست از دیگر نکات مثبت این مجموعه است. ما می‌بینیم که او مسلط به آوازهای لاتین است و آنها را با تن صدای آهسته زمزمه می‌کند و این امر و لهجه‌اش ما را شاد می‌کند.

--------------------------------------------------------------------------------
فامیل دور، همه‌چیزدانی شیرین
فامیل دور ظاهری ساده و روستایی دارد اما لهجه‌اش، لهجه خاصی را تداعی نمی‌کند و مخاطب را با ساده‌ترین کلمات وادار می‌کند که به موضوعات مختلف فکر کند مثل آنجایی که می‌گوید: «اسم من فامیل است و فامیل من دور است» یا زمانی‌که می‌گوید: «مشکل نمره پایین کلاه قرمزی از در کلاس است حتما در کلاس خراب است» در هر مکالمه‌اش از کلمه در استفاده می‌کند. اشاره قسمت‌هایی از این مجموعه به شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه و همدردی پنهان با مخاطبان، خندیدن را ساده‌تر و شادی را بیشتر می‌کند؛ مثلا می‌توان به یکی از قسمت‌های این مجموعه اشاره کرد که شخصیت‌های عروسکی قصه، حراج لوازم دسته دوم به راه انداخته بودند و «فامیل دور» قیمت‌ها را به دلار اعلام می‌کرد و مدام در حال گرفتن آخرین نرخ دلار از صرافی‌ها بود یا در یکی دیگر از قسمت‌ها، «فامیل دور» در نقش یک درخت پاییزی، سعی داشت تا «پسر عمه‌زا» را که ایفاگر نقش برگ درخت بود از خود جدا کند، موضوع یارانه‌ها را پیش کشید و گفت: «بچه بهت می‌گم برو؛ یارانه‌ات را هم قطع کردند من چطور خرج شما‌ها رو بدم.» یا شخصیت «ببعی» که قیمت یک عدد کلم بروکلی دسته دوم را 2 دلار اعلام می‌کرد که در نوع خود جالب بود.

--------------------------------------------------------------------------------
همه پیام‌ها غیرمستقیم است
در این برنامه دست‌اندرکاران از رساندن پیام‌های آموزشی به کودکان غافل نبودند و روی مسائلی مثل مسواک زدن، خوردن میوه و سبزی، داشتن تحرک بدنی و موارد دیگر تاکید کردند که البته این کار بسیار زیرکانه و به صورت پیامی نهفته بین قصه و شوخی کاراکتر‌های عروسکی با آقای مجری بود؛ مثل قسمتی که ببعی از کاهو برای کادو دادن به آقای مجری استفاده کرد. این روش انتقال پیام که کاملا غیرمستقیم است و والدین تذکری درباره آن نمی‌دهند، از نظر آموزشی برای کودکان بسیار مفید‌تر است. داشتن حرف تازه، نوآوری و حرکت با موضوعات اقتصادی- اجتماعی که دغدغه روزمره زندگی واقعی مخاطب است از ویژگی‌هایی است که در ‌‌نهایت با سادگی و صداقت کودکانه‌ای همراه می‌شود و تلخی و جدیت آن موضوعات را تبدیل به طنزی شیرین می‌کند و مخاطب هر گروه سنی را وادار به خندیدن می‌کند و بسیاری را فارغ از سن و سال پای گیرنده‌های تلویزیون می‌نشاند.
http://www.bartarinha.ir/
 

دانشجوي كامپيوتر

دستیار مدیر تالار هنر
کاربر ممتاز
خبر خوش برای طرفداران "کلاه قرمزی"

خبر خوش برای طرفداران "کلاه قرمزی"

خبرگزاری فارس: قسمت جدید مجموعه پرمخاطب «کلاه قرمزی» روز یکشنه -2 تیر- و شب میلاد حضرت ولیعصر(عج) ساعت 21 به روی آنتن می‌رود.

تکرار این قسمت روز دوشنبه ساعت 16 پخش می‌شود.
در این قسمت از مجموعه «کلاه قرمزی» مخاطبان شاهد داستانی جذاب با حضور عروسک‌های دوست‌داشتنی این مجموعه خواهند بود.
http://www.bartarinha.ir
 

portgirl

عضو جدید
کاربر ممتاز
وای من عاشق فامیل دورم...

چقدر خوبه که پیر و جوون نداره همه کلاه قرمزی نگاه میکنن و دوست دارن...
انگار یه جورایی محو شده بود تو بچگیامون...اما این چند ساله دوباره کودکی هامون زنده شد...

مرسی عزیزم...:gol::gol::gol:
 

دانشجوي كامپيوتر

دستیار مدیر تالار هنر
کاربر ممتاز
ایرج طهماسب هیچ وقت اجازه نداده از پشت صحنه کلاه قرمزی فیلم برداری بشه ...
می دونید چرا؟
گفته نمی خوام رویای بچه ها خراب بشه .... :smile:
 

دانشجوي كامپيوتر

دستیار مدیر تالار هنر
کاربر ممتاز
کلاه قرمزی و شرکا بدجوری آتش می‌‌‌سوزانند!

کلاه قرمزی و شرکا بدجوری آتش می‌‌‌سوزانند!

همشهری جوان: کلاه قرمزی سال هاست که بار خودش را بسته و برادری اش را اثبات کرده. به همین دلیل هم هست که شبکه دو برای تولید هر سری جدید از این مجموعه آنقدر پاپی طهماسب و جبلی می شود و هر سال در حوالی اسفند ماه و در نزدیکی های نوروز؛ به حق، نازشان را می خرد.

وجود کلاه قرمزی و دوستانش در هر شبکه یک برگ از پیش برنده است و ضامن موفقیت؛ چرا که هر سال نسل جدیدی از مخاطبان خردسال را با خودش همراه می کند. نسل جدیدی که به واسطه اصرار والدین و البته با مشاهده علاقه دیوانه وار این والدین به تماشای برنامه ای که دو دهه با آن خاطره دارند، به تدریج مجذوب هنرنمایی های این عروسک دوست داشتنی می شود و به جرگه باشگاه هواداران پرتعداد آن می پیوندد.

یک

کلاه قرمزی جای خودش را بین مخاطبان باز کرده. نزدیک به 20 سال است که حضور پررنگی در تلویزیون و مهمتر از آن در فرهنگ عامه مردم ایران دارد. چنین پدیده ای در سینما و تلویزیون ایران بی نظیر است. اگر در آمریکا شوی عروسکی «ماپت ها» و «عروسک های خیابان سسامی» در طول چند دهه به فرهنگسازی برای کودکان آن کشور مشغول بوده و به یکی از المان های فرهنگی کودکان آن کشور تبدیل شده اند، در ایران هم کلاه قرمزی نقش تقریبا مشابهی را برعهده دارد، نه فقط برای کودکان، که در درجه اول برای والدین کودکان!



علاقه به مخلوقات ایرج طهماسب و حمید جبلی و تیم عروسک سازی و عروسک گردانی آنها سال هاست که سینه به سینه از نسل های قدیمی تر به نسل های جدیدتر منتقل می شود و انگار این شور و هیجان را سر باز ایستادن نیست. حداقل تا زمانی که تولید این مجموعه ادامه داشته باشد.

دو

کلاه قرمزی دچار رکود و ایستایی نمی شود. همیشه می تواند مخاطبان خودش را غافلگیر کند ولو با تکیه بر روش های آشنای قدیمی. جبلی و طهماسب رگ خواب مخاطب را به خوبی پیدا کرده اند و به واسطه چندین دهه کار عروسکی، فوت کوزه گری این حیطه را از بر هستند. می دانند چطور باید به عروسک ها جان و مهمتر از آن شخصیت داد.

کاراکترهایی که در طول همه این سال ها کلاه قرمزی عزیز را همراهی کرده و اخیرا حتی از او و پسرخاله معرکه اش پیشی گرفته اند، همگی استخوان دار و با شخصیت هستند و هنر سازندگان آنها این است که می توانند به سرعت و طی دو یا سه اپیزود این تشخص را در کاراکتر مذکور دمیده و آن را به مخاطبان ارائه دهند.

سه

کلاه قرمزی برای مخاطب خردسالش شادی و هیجان و آموزش به همراه دارد و به مخاطب بزرگسالش اجازه می دهد کودکی کند. اجازه می دهد بچه های دیروز هم کماکان مجذوب کاریزمای عجیب و گرمای شخصیتی آقای مجری شوند و مبهوت آتش سوزاندن کلاه قرمزی و شرکا.

ایرج طهماسب و حمید جبلی و همه همکاران آنها در کار خودشان درجه یک و برای شعور مخاطب احترام قائل هستند. مجموعه کلاه قرمزی همیشه از یک حداقل سطح استاندارد برخوردار است ولو اینکه در سال های اخیر کمی از شلوغی صحنه و تعدد شخصیت های جدید ضربه خورده باشد. ولو اینکه خود کلاه قرمزی و پسرخاله عزیز به حاشیه رفته باشند و عروسک های جدید صحنه گردان و میداندار مجموعه باشند. ولو اینکه انتظارمان از زوج جبلی و طهماسب همیشه یک کار عالی باشد، نه یک کار خوب.

رمزگشایی از یک اتفاق دنباله دار؛ عروسک ها چطور به یک شخصیت دوست داشتنی تبدیل می شوند؟ یا از صفر تا صدِ تولید یک عروسک محبوب

جعبه سیاه کلاه قرمزی ها

ایرج طهماسب و حمید جبلی عادت ندارند هیچ رازی از کلاه قرمزی را لو بدهند. هیچ خبرنگاری حق ورود به استودیوی ضبط برنامه در شمال شرق تهران را ندارد. هیچ عکاسی جز عکاس برنامه نمی تواند حتی یک فریم از دکورها و عروسک ها عکس بگیرد.

می گویند حتی عروسک گردان ها و صداپیشه ها هم فقط به محض شروع شدن تمرین ها و فیلمبرداری می توانند به عروسک ها دسترسی داشته باشند و در بقیه روزها عروسک ها در جای خاصی نگه داشته می شوند.
به همین بهانه سعی کرده ایم تا جایی که می توانیم، در این لایه های امنیتی نفوذ کنیم و از مراحل خلق تا اجرای عروسک ها برایتان پرده برداری کنیم. البته ضبط برنامه بعد از ایام عید هم ادامه داشته و قرار است در روزهای جام جهانی برزیل هم ویژه برنامه کلاه قرمزی روی آنتن برود و یکی از فوتبالیست ها و چند چهره دیگر هم مهمان این برنامه های خرداد ماه خواهند بود.

1- شخصیت های جدید

ببعی بیاید یا نیاید؟

طهماسب براساس برآیند نظراتی که بعد از پایان پخش هر سری کلاه قرمزی از مخاطبان می گیرد، به این فکر می کند که باید چه شخصیت هایی را اضافه کند، به چه شخصیت هایی بیشتر بپردازد یا حتی کمتر روی آن کار کند.



همه اینها را براساس تاثیری که شخصیت های سریال روی مخاطب داشته، تنظیم می کند. عروسک جدید را که می سازند، آقای کارگردان روز اول از کاراکتر جدید یک تعریف یک خطی دارد. مثلا درباره «جیگر» گفته خری است که بی بی فرستاده اش برای آقای مجری.

مثل پروسه تئاتر اتفاقات بعدی کم کم شکل می گیرد تا یک کاراکتر جدید دربیاید و شکل بگیرد. بعد روی صدا آنقدر تست زده می شود تا آن ایده آل ذهنی اش شکل بگیرد. مثلا طهماسب دقیقا می داند این سه بار گفتن ها، تکرارها و ... را باید به کجا برساند. یک تاکید همیشگی طهماسب این است که در هر موقعیتی شخصیت باید با بک گراند و چارچوب های شخصیتی خودش عمل کند. اگر اتودی مناسب آن شخصیت نباشد، طهماسب می گوید این حرکت و این دیالوگ مال این شخصیت نیست.

2- تمرین

عروسک ها می خوابند

تمرین ها از نقطه صفر شروع می شوند؛ یعنی عوامل گروه می نشینند دور یک میز و طهماسب و جبلی می گویند حرف بزنید. هر حرفی! درباره عید، خاطرات بچگی، هر چیزی که به ذهن شان می رسد. طهماسب و جبلی این حرف ها را یادداشت می کنند تا با توانایی های فردی هر کدام از اعضای گروه آشنا شوند و آرام آرام شخصیت ها شکل بگیرند.

طهماسب عادت دارد چند روز قبل از شروع ضبط، این تمرین ها را شروع کند، خلاف بقیه کارهای عروسکی که معمولا بدون تمرین شروع می کنند به کار کردن. دکور هم همزمان با این تمرین ها ساخته می شود. در دکور یک برنامه عروسکی باید دقت کرد چیدمان عروسک گردان ها در این دکور در بهترین شکل چطور می تواند باشد.

مهمترین نکته این است که فضای طراحی شده چیدمان وسایل و رنگ آمیزی باید طوری باشدکه عروسک ها بهتر دیده شوند. در مرحله تمرین عروسک گردان ها و صداپیشه ها مدام اتود می زنند و طهماسب هرس می کند. خودش برای هر مرحله ای پیشنهاد می دهد و نظرات بقیه را هم می گیرد. تمرین مرحله ای است که همیشه بیشتر از فیلمبرداری طول می کشد؛ فیلمبرداری حدود یک ماه و بخش تمرین با گروه حدود دو ماه طول می کشد. در این مرحله براساس توانایی صداپیشه ها و عروسک گردان ها ایده های قبلی به متن تبدیل می شود.

3- بداهه پردازی

درباره قرمز کلاه

تمرین های کلاه قرمزی شبیه تمرین های اصغر فرهادی است. در فیلم هایش، طهماسب با صداپیشه ها و عروسک گردان ها اتودهایی را تمرین می کنند که اصلا شاید به کارشان نیاید و اجرا نشود؛ مثلا تمرین می کنند یک عروسک چطوری باید روی زمین لیز سر بخورد، یا چطوری تعجب می کند. کیفیت این عروسک گردانی حاصل وسواس، دقت و هنری است که طهماسب و جبلی به خرج می دهند.

4- شخصیت پردازی

شناسنامه ابدی

می گویند طهماسب برای شخصیت پردازی هر عروسک جدید طراحی حساب شده و ذهنیت کلی نسبت به کاراکتر آن دارد ولی در یک جمله یک خطی مستقیم برای عوامل گروه تعریفش نمی کند و آنها را با تمرین های حاشیه ای به آنجا می رساند؛ مثلا یک بادکنک را می گذارد وسط تا عروسک ها یک به یک بیایند و عکس العمل هایشان را نشان بدهند.

از خلال اتودها زمینه ای از آن شخصیت برای عروسک ها شکل می گیرد. وقتی حرکتی در مسیر ذهنی طهماسب نباشد، اصلاح می کند و چیزهای جدیدی کشف می شود. مثلا «آقوی همساده» در همان سکانس اولی که آمد، مشخص شد راننده است و همسایه آقای مجری؛ خانه و زندگی ندارد و هر جا می رود آواره است و یک کاراکتر متکلم وحده.

جبلی و طهماسب تاکید زیادی دارند که کسی صداسازی نکند و شخصیت ها مابه ازای بیرونی داشته باشند که دوروبرشان دیده باشند. گروه سر تمرین روی شخصیت پردازی کار می کند. می نشینند و حرف می زنند تا به این نتیجه برسند که مثلا «فامیل دور» وقتی می خواهد غمگین می شود، وقتی بخواهد چیزی را بو کند، چطور بود می کند و غمگین می شود و ...

5- اسم

خارزاده زا عمه زا

می گویند طهماسب از قبل اسم کاراکترها را انتخاب کرده اما لو نمی دهد! مثلا می گویند «جیگر» در تمرین ها اسم نداشته و «خر» صدایش می کردند همه پیشنهاد اسم می دهند؛ اسم هایی مثل عرعر عمه زا یا حیوان حساس! اینجاست که طهماسب وارد عمل می شود و همه را با اسمی مثل «جیگر» شگفت زده می کند. اسمی که نسبت به کاراکتر نوعی تناقض و آشنایی زدایی دارد و جواب می دهد. شاید به همین خاطر است که می گویند او آدم چند لایه ای است و برای همه خیلی سخت است که بفهمی توی سر او چه می گذرد.



6- تکیه کلام ها

من الان چه جوری ام؟

تکیه کلام ها معمولا در طول ضبط کار درمی آید. مثلا قصه شکل گیری «گفتم یا نگفتم؟» این است که جایی با فامیل دور نامفهوم حرف می زند که آخرش برای تاکید این سوال را می پرسد و تبدیل می شود به تکیه کلام.

7- قصه پردازی

مثل ته دیگ!

طهماسب و جبلی از یکسری چیزهای ابدی و ازلی استفاده می کنند تا همه با آن ارتباط برقرار کنند. مثل «ته دیگ» که سن و سال ندارد و وقتی می آید سر سفره، همه درگیر آن هستند و استرس دارند که وقتی بچرخد به آنها هم می رسد یا نه. با هم دعوا دارند و توی دلشان می گویند خدا کند بچه آبروریزی نکند زیاد بردارد و ... صدتا قصه دارد ولی ظاهرا دراماتیک نیست. وقتی با این چیزهای بدیهی قصه می سازی، همه با آن ارتباط برقرار می کنند.

8- ایده پردازی

فقط یک خط

طهماسب و جبلی در طول 12 ماه سال مشغول نوشتن هستند. می گویند روزی نیست که آنها چیزی یادداشت نکنند. حالا ممکن است این طرح درباره فیلم سینمایی باشد یا درباره ایده های آیتم های تلویزیونی کلاه قرمزی. اصولا این دو نفر پشتکار عجیبی در نوشتن دارند. سریال هایی که در این سال ها تولید شده، برآیند مجموعه ایده هایی است که آنها در طول سال نوشته اند. گاهی مثلا یک خط نوشته اند که فلان عروسک نان دزدیده است یا آن یکی رفته است مهمانی. در این حد، ایده هایی را یادداشت می کنند و زمانی که قرار می شود تولید کنند، به این ایده ها رجوع می کنند و آنها را می پرورانند.

مرحله بعدی این است که از بین اینها یکسری موضوعات دیگر پیدا می شود و آنها را مفصل تر می نویسند. در طول ضبط کار هم طهماسب و جبلی دو نفری گوشه ای از دکور می نشینند و بعد از یک ربع بیست دقیقه گپ زدن جدی، می گویند این آیتم درباره فلان موضوع است، چند برداشت می گیریم تا بهترینش را کشف کنیم. در حقیقت جبلی و طهماسب ماهیگیری را یاد می دهند تا ماهیگیرها از آن استفاده کنند.

9- عروسک گردانی

جاه طلبی های آقای کارگردان

عروسک گردان های کلاه قرمزی از بهترین های این حرفه هستند. عروسک گردان هایی که در برنامه های عروسکی دیگری هم حضور دارند اما ظاهرا هنر و توانایی های واقعی شان در همین مجموعه های کلاه قرمزی رو می شود.

می گویند بخش زیادی از هنرنمایی عروسک گردان ها به جاه طلبی های طهماسب در کار با عروسک ها برمی گردد. جوری که هر شب که کار تمام می شود، عروسک گردان ها از بس خسته هستند، انگار از رینگ بوکس بیرون آمده اند چون در بخش زیادی از کار عروسک گردانی به ویژه بخش هایی که عروسک ها حرکت می کنند، عروسک گردان ها عین والیبال معلولان روی دو زانو می نشینند یا حرکت می کنند و از یک دست برای انجام حرکت بدن عروسک و از دست دیگر هم برای حرکات دیگر عروسک استفاده می کنند.

عروسک گردان ها باید خلاقیت هم به خرج دهند و به جزییات دیگر توجه کنند. مثلا ممکن است یکدفعه صداپیشه دیالوگی را اضافه کند و این دیالوگ جدید اکتی هم لازم داشته باشد.
اجرای همین اکت جدید و پیش بینی نشده سرعت عمل، هوش و قدرت می خواهد. عروسک گردان ها در این مرحله به سیگنال صداها حساس می شوند و به محض شنیدن آوا حرکت می کنند؛ مثلا حدس می زنند صداپیشه کی سکوت می کند و کی صدایش را می کشد.

10- متن و دیالوگ ها

لذت کشف

در سیستم کاری طهماسب اصلا متنی وجود ندارد. او اولش می گوید موضوع را نمی دانم ولی می داند! در واقع کاملا معتقد به کشف است. مثلا می گوید پسرعمه زا امروز به خودش عطر زده و می خواهد بویش نرود. قبلش تمریناتی انجام شده که احساسات، عواطف و ری اکشن های شخصیت ها نسبت به حادثه ها معلوم است و چارچوب شخصیت ها درآمده.

همه می دانند وقتی بوش بیاید توی اتاق، فامیل دور و جیگر و ... چکار می کنند. عروسک گردان ها یکسری تمرین ها دارند که صدای آنها بدون متن توی هم نرود و هر کس نقش خودش را بازی کند. جبلی 56 ساله و طهماسب 55 ساله هنوز همان دو قلوهای پرشوری هستند که می توانند با ایده های کوچک و شیطنت هایشان، برنامه هایی جذاب برای همه سنین بسازند. انگار هنوز مشت شان برای ما وا نشده...


گفتگو با احسان کرمی؛ صداپیشه «عزیزم ببخشید» که جمع ستاره های کلاه قرمزی 93 را تکمیل کرد

یک مرد تیپیکال شرقی!

ترکیب طلایی صداپیشه ها و عروسک گردان های کلاه قرمزی هر سال به لطف انتخاب های دقیق طهماسب و جبلی پرستاره تر می شود. حالا در کنار این تیم حرفه ای، چهره هایی مثل محمدرضا هدایتی و علی سرابی حضور دارند و امسال هم دو چهره دیگر به این گروه اضافه شدند.

هوتن شکیبا با صداپیشگی «دیبی» آمد و «احسان کرمی» با صدای «عزیزم ببخشید فرزند لطفا». آقای مجری در نوروز 93 با یک تیپ دوست داشتنی در کلاه قرمزی ظاهر و از محبوب ترین عروسک های امسال شد. با کرمی در روزهایی گپ زدیم که هنوز مشغول ضبط برنامه ای برای طول سال و ویژه جام جهانی بودند و می گفت دلش برای «عزیزم ببخشید» و سوال های تمام نشدنی اش تنگ می شود و منتظر است سال بعد و برنامه های بعدی سر برسد.

چطوری به گروه کلاه قرمزی اضافه شدید؟

- دو سال پیش با آقای حبیب رضایی صحبت های مقدماتی را کرده بودم اما نشد؛ تا شهریور ماه امسال که نمایش «بوی قهوه و بلال و کباب» را در فرهنگسرای نیاوران کارگردانی می کردم. یک شب خانم فنی زاده (عروس گردان کلاه قرمزی) برای تماشای اجرای ما آمدند که دوباره من به ایشان گفتم دوست دارم با گروه شما کار کنم. گفتند اگر قرار باشد امسال هم کلاه قرمزی روی آنتن برود، صحبت می کنم. یک شب آقای جبلی به دیدن نمایش آمدند. تا اینکه بالاخره اواخر سال شنیدم که 10 روزی هست تمرین های کلاه قرمزی شروع شده. من هم دوباره به خانم فنی زاده زنگ زدم، ایشان هم گفتند خبر می دهند. نیم ساعت بعد هم تماس گرفتند گفتند آقای طهماسب گفته «احسان رو بگین بیاد». من تا رسیدم شروع کردیم به کار و تمرین.



چرا همه برای بودن در کلاه قرمزی سر و دست می شکنند؟ رازش چیست؟


- چون می دانند با گروهی کار می کنند که حرفه ای ترین هستند و هیچ ریسکی درکار وجود ندارد. فارغ از میزان نقش هر کسی در این مجموعه، سازندگانش حرفه ای هستند و آدم دلش می خواهد حتما با چنین گروهی کار کند اما لذت واقعی اش وقتی است که سر کار می آیید و دلایل موفقیت هایشان را کشف می کنید. واقعیت این است که این کار واقعا دشوار است اما آقای طهماسب می داند می خواهد چکار کند و وسواس بسیار زیادی دارد و به خاطر همین، کلاه قرمزی هر سال بهتر از سال قبل می شود.

از همان اول برای صداپیشگی «عزیزم ببخشید» انتخاب شده بودید؟

- نه، عروسک «عزیزم ببخشید» تا 5 روز قبل از ضبط اصلا آماده نبود! آن روزها تمرین های ما بر مبنای بدن و بیان و ... بود و روی یک عروسک دیگر اتود زدیم. «عزیزم ببخشید» هنوز کاراکتر مشخصی نداشت تا اینکه آقای طهماسب گفت می خواهم این عروسکمدام سوال کند. ما هم شروع کردیم به اتود زدن و 5 روز قبل از ضبط به «عزیزم ببخشید» رسیدیم.

اسمش از کجا آمد؟

- اوایل اسم نداشت. بچه ها چندتا اسم پیشنهاد دادند تا بالاخره آقای طهماسب «عزیزم ببخشید» را پیشنهاد کرد و من هم «فرزند لطفا» را به آن اضافه کردم.

شخصیت «عزیزم ببخشید» چطوری شکل گرفت؟

- آقای طهماسب ابزارهای دیگر را می گیرد و تخیل آدم را فعال می کند. روزهای اول می گفت در حال زندگی کن، اصلا کاری نداشته باش که این عروسک از کجا آمده و چرا مدام سوال می کند. مثلا شاید به این دلیل هی سوال می کند چون پدر و مادرش این شکلی بوده اند. سبکش این است که مدام سوال می کند و وارد جزیی ترین مقوله می شود. اینجاست که در تمرین ها کاراکتر عروسک با تخیل صداپیشه ادامه پیدا کرد و دقیقا کاراکتر را مال خودش می کند. این کاری است که آقای طهماسب انجام می دهد. اصلا از الف تا ی را درباره شخصیت عروسک و حتی موقعیت ها توضیح نمی دهد؛ مثلا می گوید می خواهیم نمایش خواستگاری گلدان از گل را اجرا کنیم. آن وقت است که ما می دانیم چه می خواهد. آنقدر این تخیل را می سازیم تا چیزی که باید را اجرا کنیم. سخت ترین کار آقای طهماسب این است که ما را طوری پرورش بدهد که ما بالاترین میزان تخیل را در کمترین زمان داشته باشیم.

صدای این کاراکتر را چطوری ساختید؟ از اول همین صدا را انتخاب کرده بودید؟

- من تجربه تئاتر و دوبله و اجرای نمایش های رادیویی و ... را داشتم و فکر می کردم وقتی می آیم اینجا، باید صداهای عجیب و غریبی بسازم اما وقتی صداهای مختلف را تست زدم، سر سوزنی مورد توجه آقای طهماسب قرار نگرفت. بعدش گفتند نزدیکترین صدا به صدای خودت را اتود بزن. وقتی این کار را انجام دادم، کم کم یکی را انتخاب کردیم و ادامه دادیم. مسئله اصلی ام قبل از رسیدن به «عزیزم ببخشید» این بودکه من فکر می کردم چون اعتماد به نفس بالایی دارم، حتما از پس آن برمی آیم اما همان روزهای اول فکر می کردم من توان همراهی با این گروه را ندارم. همه بچه های گروه هم می گویند روزهای اول چنین حسی را داشته اند. آقای طهماسب اوایل کاری می کند احساس کنید خالی هستید و چیزی برای بروز دادن ندارید و احساس ناامیدی می کنید اما درست در همان زمان ذهن تان برای شروع و ادامه این کار ساخته می شود.

بعد از رسیدن به این شخصیت، فرآیند تمرین ها در آن 5 روز چطوری پیش می رفت؟

- بداهه پردازی های این کار سهل و ممتنع به نظر می رسد اما واقعا کار سختی است. روزهای اول تمرین های بسیار متنوع و به شکل های مختلفی داشتیم. عروسک گردان ها و صداپیشه ها جدا تمرین می کنند. مثلا آقای طهماسب می گویند جملات مثبت یا منفی بگویید یا جملات مثبت با حس منفی و همینطور با شکل های مختلف ادامه پیدا می کند. همان 5-4 روز اول که صدای «عزیزم ببخشید» مشخص شد، واکنش بچه های گروه آنقدر مثبت بود که به نظر می آمد جالب است.مدام پیشنهادهایی می دادند و همین من را دلگرم می کرد تا اینکه قسمت اول پخش شد و آنقدر بازتاب های عجیب و خارق العاده ای داشت که خیالم راحت شداین کاراکتر گرفته است.

بامزه ترین بازتاب برای خودتان چه بود؟

- هر کسی به من می رسید با سوال حرف می زد، حتی وقتی جدی حرف می زدیم. چندتا از رفقای نویسنده و هنرمند هم برایم پیام گذاشتند که بامزه بود اما وقتی کاراکتری را خلق می کنید و همه می خواهند جلوی خودتان این کار را انجام بدهند، چندان جذاب نیست ولی شنیدنش از دور جذابیت بیشتری دارد؛ مثلا دوست هایم از شمال زنگ می زدند و می گفتند موقع خوردن ناهار و شام هی شروع می کرده اند از همدیگر به سبک «عزیزم ببخشید» سوال پرسیدن.

انتخاب این منطق پرسیدن کار پرریسگی بود چون ممکن بود به تکرار بیفتید و نگیرد. از این اتفاق نمی ترسیدید؟

- من به کار آقای طهماسب اطمینان داشتم. البته در یک قسمت «عزیزم ببخشید» از گذشته اش صحبت می کند که هنوز پخش نشده و شاید در طول سال پخش شود. نکته اینجاست که این آدم یک آبدارچی است که زیاد سوال می کند. مابه ازای بیرونی این شخصیت را بسیار زیاد داریم و هر روز آنها را می بینیم.

بامزه ترین دیالوگ های «عزیزم ببخشید» برای خودتان کدام ها بود؟

- دیالوگ «من نمونه یک مرد تیپیکال شرقی هستم!» این دیالوگ را همینطوری سر صحنه گفتم و آقای طهماسب خیلی نپسندید و گفت به نظرت به این شخصیت می خورد؟ گفتم به نظرم بامزه است. آقای طهماسب هم به من اطمینان کرد و این دیالوگ ماند. دیالوگ بعدی هم یکی از سوال های این کاراکتر بود؛ همان که پرسید «روی آبی که می آورم، حباب تشکیل بشه یا نشه؟» این دیالوگ پیشنهاد آقای طهماسب بود. «ورامین» گفتن هایش را هم دوست داشتم. آن سینی زدن های «عزیزم ببخشید» هم محصول نوازندگی خودم بود! از آقای پاکدست، عروسک گردان «عزیزم ببخشید» هم باید تشکر کنم که خیلی همراهی کردند.

و تجربه همکاری با آقای طهماسب و جبلی چطور بود؟

- مهمترین اتفاقی که نباید می افتاد این بود که تصویر ذهنی ام از این دو نفر بهم نخورد اما وقتی دیدمشان از همان سلام و علیک اول همانقدر شیرین و دوست داشتنی بودند. هنوز برایم همانقدر رویایی هستند. این دو نفر گنجینه های کار کودک هستند. آنقدر حرفه ای هستند که با کمترین ابزار و محدودیت مثل کلام و موقعیت می توانند کمدی موقعیت و بداهه گویی های فوق العاده خلق کنند. همین امسال آیتم هایی را ضبط کردیم که به نظر همه بچه ها فوق العاده جذاب بود اما چون در دورترین برداشت های ممکن از دیالوگ ها و موقعیت ها ممکن بود بدآموزی داشته باشد، آقای طهماسب و جبلی نگذاشتند پخش شود. آقای جبلی هم که استاد بداهه گویی هستند و تمام ژن هایش بازیگرند. این دو نفر بسیار خونسرد هستند و کاربلد. درست در جایی قرار گرفته اند که باید. در طول کار بیشتر با آقای طهماسب ارتباط داشتم که به خاطر کارگردانی بیشتر هم درگیر کار هستند. آقای جبلی هم خیلی به کمک من آمدند و به عنوان استاد راهنمایی ام کردند. این آدم آنقدر ماخوذ به حیاست که یک راهنمایی را در هزار لفافه می پیچد و به من و آقای طهماسب می گفت. در صورتی که حتی اگر از من انتقاد تند هم می کردند ناراحت نمی شدم. به هر حال کار فوق العاده دشواری بود و درست به همان اندازه شیرین.


خانواده عروسک های کلاه قرمزی، در 21 سال گذشته همینطور هی رشد کردند تا دنیای کلاه قرمزی کامل و کامل تر شود

یاران کلاه قرمزی

کلاه قرمزی اولین بار سال 1372 بر صفحه تلویزیون ظاهر شد. قاعدتا باید الان بالای 21 سال سن داشته باشد. او به طرز حیرت انگیزی با زمان جنگیده و نگذاشته سالیان بر سن و سال و البته حال و احوالش اثر بگذارد. نه به صورتش چین و چروکی افتاد، نه سفیدی به موهایش راه پیدا کرد و نه کوچکترین تغییری در منطقش ایجاد شد.

از بین همه دوستان کلاه قرمزی، فقط پسرخاله از همان اول با او بود. پسرخاله اما از همان موقع خودش را قاطی دنیای بزرگترها کرد و با مفهوم غم آشنا شد. کلاه قرمزی اما نه، نخواست و قاطی نشد و در همان دنیای صاف و ساده کودکی جا خوش کرد و همان جا ماند تا هر از چند وقت هی بیاید سراغمان و نشانمان بدهد این کودکی را و دلمان را ببرد.

اینجا یک نقشه کوچک از حال و احوالات کلاه قرمزی و دوستانش را برایتان آماده کرده ایم تا شاید از روی آن بتوانیم بفهمیم کلاه قرمزی از چه جادویی استفاده کرد؟



بستگان

پسرخاله

اولین حضور: 1372

صداپیشه: حمید جبلی

از تیم اولیه یاران کلاه قرمزی، یعنی ژولی پولی، گلابی و پسرخاله، فقط همین آخری است که توانسته با روحیه انسان دوستی اش خودش را به امروز برساند و همچنان نون بگیرد.

فامیل دور

اولین حضور: 1390

صداپیشه: بهادر مالکی

نماد کامل مرد ایرانی است، اصلا نمی ترسد، اصلا خالی نمی بندد و به شدت نسبت به همکارش مسئولیت دارد. از شدت مردی، توانسته محبوب ترین عروسک ایران بشود. ببعی پسرخوانده اوست.

دوره جان

اولین حضور: 1391

صداپیشه: مرضیه محبوب

تلفن های دور و دوره، جزو محبوبترین قسمت های زرد سریال بود. خانم ها باید با الگو قرار دادن شدت کنترل او بر فامیل، موفقیت خود را تضمین کنند.

پسر عمه زا

اولین حضور: 1388

صداپیشه: محمدرضا هدایتی

سنگ نمک، نقطه مقابل پسرخاله است. حضور او در هر مهمانی به تنهایی تضمین خوش گذشتن به جمع است.

عمو

اولین حضور: 1381

صداپیشه: حمید جبلی

عموی خرپول کلاه قرمزی فقط در فیلم سروناز برای او یک دوچرخه خرید که همان باعث بدبختی اش شد. احتمالا برای همین بود که دیگر آقای مجری و کلاه قرمزی سراغش نرفتند.

بچه فامیل

اولین حضور: 1393

صداپیشه: محمد لقمانیان آفت

پستونک و دوست صمیمی دیبی، فعلا در مرحله تربیت است و با وجود این سیستم دوگانه سوز تربیتی، سرنوشتش به شدت هیجان انگیز

خواهر پسرعمه زا

اولین حضور: 1392

صداپیشه: مرضیه محبوب

با سر و شکلی که انگار دوقلوی پسرعمه زاست، فقط در شبه نمایش خانگی حاضر می شود. کلاه قرمزی گوشه چشمی به او دارد.

بی بی

مثل «مامان دو کفش» تام و جری، او بدون اینکه در سریال حاضر شود، همه جا هست. همه حیوانات را او به خانه آقای مجری فرستاده

حیوانات

ببعی

اولین حضور: 1390

صداپیشه: محمد بحرانی

بهترین معلم خصوصی زبان انگلیسی. آفت کاهو و کلم. اول او آواز «تایتانیک» را خوانده بود، اما بعدا حقش را خوردند.

خانم مرغه

اولین حضور: 1390

صداپیشه: بهادر مالکی

کارخانه ورشکسته تولید تخم مرغ رنگی. با این همه یک و فقط یک بار تخم گذاشت و کل همه را خواباند.

جیگر

اولین حضور: 1391

صداپیشه: کاظم سیاهی

از بس که توی قصه به حسنی سواری نداد، بیرونش کردند و او هم پناه آورد به خانه آقای مجری. به او بگویید «اسب».

دیبی

اولین حضور: 1393

صداپیشه: هوتن شکیبا

آنقدر آب را تلف کردید تا دیوها هم صدایشان درآمد و از چاه ها زدند بیرون. در تنظیم برنامه ست آپ او یک مثبت منفی اشتباه شده و حالا همه چیز را برعکس می فهمد.

گابی

اولین حضور: 1392

صداپیشه: علی سرابی

علیرغم آن ظاهرا نازک نارنجی اش، معلوم نیست چرا اینقدر عصبانی است که می خواهد همه دنیا را بخورد؟



دوستان

گیگیلی

اولین حضور: 1380

صداپیشه: حمید جبلی

حسن کچل قرن جدید. قدیمی ترین دوست کلاه قرمزی. کندی حرکت دارد اما دلش پاک است. پسرعمه زا دل در گروی مهر خواهر او دارد.

آقای مجری

صاحب صندوق پست و صبر ایوب. او بود که به کلاه قرمزی اعتماد کرد، او را توی برنامه اش راه داد و بین آن همه عروسک، ستاره شد. (بعدا توی فیلم دیدیم که البته همه این کارها را به زور دگنک انجام داده است). با وجود همه حوصله ای که به خرج می دهد اما کار تربیت را بدون دمپایی نمی تواند پیش ببرد.

خانم آقای مجری

سال 1373 و در اولین فیلم کلاه قرمزی، پشت صحنه زندگی آقای مجری را دیدیم و ماجرای خواستگاری های متعددش، نرگس خانم در فیلم سروناز هم حضور داشت.

آقای معلم

اولین حضور: 1392

صداپیشه: حمید جبلی

در همان حضور اولش سریع سر و سامان گرفت و نشان داد که مرد هم مردهای قدیم

دیبی

فقط یک سال بعد از ازدواج، ننجون و آقای معلم به مشکل خوردند و تا پای طلاق هم رفتند اما با قبول کردن دیبی به فرزندخواندگی ماجرا فعلا ختم به خیر شد.

ننجون

اولین حضور: 1392

صداپیشه: حمید جبلی

او همان بی بی کلاه قرمزی است؟ بین اساتید اختلاف است. حرف زدنش کمی شبیه گیگیلی است.

آشنایان

سروناز

اولین حضور: 1381

صداپیشه: فاطمه معتمد آریا

با اینکه وقتی کلاه قرمزی می خواست برود خواستگاری، نگفت «نه، نمیشه» اما کلاه قرمزی هیچ وقت سر و سامان نگرفت.

آقوی همساده

اولین حضور: 1391

صداپیشه: محمد بحرانی

از بس سرش به سنگ خورده پاک کچل شده است اما هنوز روحیه ورزشکاری اش را حفظ کرده و در هر بار له له شدن می خندد.

عزیزم ببخشید

اولین حضور: 1393

صداپیشه: احسان کرمی

او باید فیلسوف می شد اما به جای آکادمی افلاطون سر از کلاه قرمزی درآورد و شد سوهان اعصاب.

گل قرمزی

اولین حضور: 1391

صداپیشه: بنفشه صمدی

یک مادر بی مسئولیت که بچه اش را ول کرد به امان خدا و کلاه قرمزی و تازه با این وضعیت منشوری اش قصد دلبری هم داشت.

دختر همساده

اولین حضور: 1392

صداپیشه: نگار استخر

از سندرم شادمانی مفرط رنج می برد و به جای مهد کودک به خانه آقای مجری می آید. مادر و پدرش همیشه مسافرتند و خودش روی اعصاب پسرعمه زا.

گدا

اولین حضور: اولین حضور: 1393

صداپیشه: حمید جبلی

لالا گل پونه، گدا اومد در خونه، چوب اسکی بچه اش شکسته بود، فقیر بودش، گدا بودش...


برترین ها
 

دانشجوي كامپيوتر

دستیار مدیر تالار هنر
کاربر ممتاز
خبر خوش برای طرفداران «کلاه قرمزی»

خبر خوش برای طرفداران «کلاه قرمزی»




خبرگزاری ایسنا: کلاه قرمزی و دوستانش، ۲۳ اردیبهشت ماه - در سالروز ولادت امام علی (ع) - با تدارک برنامه‌های ویژه‌ای میهمان خانه مخاطبان خود می‌شوند.

مدیر گروه کودک و خردسال شبکه دو از پخش قسمت جدید برنامه «کلاه قرمزی ۹۳» در سالروز ولادت امام علی (ع) خبر داد و گفت: مثل سال‌های گذشته «کلاه قرمزی» پیک خجسته اعیاد امسال می‌شود.

علی زارعان با اعلام اینکه پخش ویژه برنامه «کلاه قرمزی» در اعیاد مذهبی در دستور کار این شبکه قرار دارد، افزود: شأن و منزلت ولادت با سعادت امام علی (ع) برای ما ایرانی‌ها بیش از نوروز است؛ بنابراین تلاش خواهیم کرد تا در این مناسبت خوب، برنامه با نشاط‌تری را به مخاطبان تلویزیون تقدیم کنیم.

وی تصریح کرد: در ویژه برنامه ۱۳ رجب همه عروسک‌های برنامه «کلاه قرمزی۹۳» حضور خواهند داشت و تلاش می‌کنند تا با روایت قصه‌های شاد لحظه‌های به یاد ماندنی را برای مردم رقم بزنند.

مجموعه «کلاه قرمزی» به تهیه‌کنندگی حمید مدرسی و کارگردانی ایرج طهماسب سال‌هاست در نوروز و اعیاد مختلف به خانه خانواده‌های ایرانی می‌آیند، این برنامه که با استقبال مخاطبان هم رو به رو شده، امسال چند شخصیت عروسکی جدید به نام‌های عزیزم ببخشید، دیبی، بچه فامیل دور را معرفی کرد.

دنیا فنی‌زاده، مرضیه محبوب، امیر سلطان احمدی، بنفشه صمدی و محمد لقمانیان از جمله عروسک‌گردان‌های این مجموعه هستند و هنرمندانی چون حمید جبلی، محمدرضا هدایتی، بنفشه صمدی، بهادر مالکی، محمد بحرانی، کاظم سیاحی و... صداپیشگان این مجموعه عروسکی هستند.


برترین ها
 

دانشجوي كامپيوتر

دستیار مدیر تالار هنر
کاربر ممتاز
شیطنت‌ های «بچه‌ فامیل‌ دور» در تلویزیون

شیطنت‌ های «بچه‌ فامیل‌ دور» در تلویزیون

خبرگزاری مهر: مجموعه «کلاه قرمزی» که محصولات آن به تازگی در نمایشگاه بازی اسباب بازی به عنوان بهترین و برترین تولیدات داخلی انتخاب شدند، فردا به مناسبت میلاد حضرت علی (ع) یک ویژه برنامه روی آنتن می‌فرستد.

مجموعه «کلاه قرمزی» محصولات و عروسک‌های خود از جمله کلاه قرمزی، پسرخاله، جیگر، ببعی و فامیل دور را در نمایشگاه بازی اسباب بازی در معرض دید مخاطبان قرار داد.

با اتمام این نمایشگاه که همزمان با نمایشگاه کتاب در مصلا برگزار شد، علاوه بر استقبال بی‌نظیر مخاطبان، محصولات «کلاه قرمزی» به عنوان بهترین و برترین تولید کننده داخلی شناخته شد و مورد تقدیر قرار گرفت.

این انتخاب از سوی شورای نظارت بر اسباب بازی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان صورت گرفته است. همچنین فردا سه شنبه 23 اردیبهشت‌ماه ساعت 11 صبح یک قسمت جدید از برنامه «کلاه قرمزی» از شبکه 2 سیما روی آنتن می‌رود که در آن تمام عروسک‌های مجموعه حضور دارند.

اتفاقاتی که در این قسمت رخ می‌دهد حول محور خانواده «فامیل دور» است و «دوره» نیز در این قسمت خواهد بود. ضمن اینکه «بچه فامیل» دور هم شیطنت‌های خاص خود را خواهد داشت.

مجموعه «کلاه قرمزی» به تهیه‌کنندگی حمید مدرسی و کارگردانی ایرج طهماسب سال‌ها است در نوروز و اعیاد مختلف به خانه خانواده‌های ایرانی می‌آیند.

در نوروز امسال چند شخصیت عروسکی جدید به نام‌های عزیزم ببخشید، دیبی و بچه فامیل دور به این مجموعه اضافه شدند.

دنیا فنی‌زاده، مرضیه محبوب، امیر سلطان احمدی، بنفشه صمدی و محمد لقمانیان از جمله عروسک‌ گردان‌های این مجموعه هستند و هنرمندانی چون حمید جبلی، محمدرضا هدایتی، بنفشه صمدی، بهادر مالکی، محمد بحرانی و کاظم سیاحی صداپیشگی شخصیت‌ها را بر عهده دارند.

برترین ها
 

دانشجوي كامپيوتر

دستیار مدیر تالار هنر
کاربر ممتاز
کلاه قرمزی نماد دیدار ایران – سوئد

کلاه قرمزی نماد دیدار ایران – سوئد

ورزش سه: شاگردان کارلوس کی‌روش برای آماده سازی خود در راه مقدماتی جام جهانی روسیه، اولین دیدار تدارکاتی خود را در شهر استکلهم و برابر تیم سوئد برگزار خواهند کرد.

نکته جالب اینکه فدراسیون فوتبال سوئد از هم‌اکنون تبلیغات خود را برای این بازی آغاز کرده است و در اقدامی جالب در عکس‌های این بازی از شخصیت‌های کارتونی محبوب دو کشور استفاده کرده است.

دیدار دو تیم 11 فروردین در ورزشگاه 50 هزار نفری فرندز آره نا شهر استکهلم برگزار خواهد شد.


برترین ها
 

دانشجوي كامپيوتر

دستیار مدیر تالار هنر
کاربر ممتاز
دلیل موفقیت مجموعه «کلاه قرمزی» چیست؟

دلیل موفقیت مجموعه «کلاه قرمزی» چیست؟

زندگی مثبت - نژلا پیکانیان:هر سال نزدیک ایام نوروز که می شود خیلی از مخاطبان تلویزیون بیش از اینکه پیگیر اخبار مربوط به پخش سریال های جدید نوروزی باشند، بیشتر می خواهند مطمئن شوند سریال محبوب کودکی هایشان امسال نیز از تلویزیون پخش می شود یا نه.

پخش مجموعه پرطرفدار «کلاه قرمزی» هر سال معمولا با کش و قوس های فراوانی روبرو می شود. با این وجود چند سالی است که این برنامه به یکی از پربیننده ترین مجموعه های سیما در ایام نوروز تبدیل شده.

امسال نیز تاییدها و تکذیب های زیادی آمد تا در نهایت پخش این مجموعه در ایام نوروز قطعی شد؛ با این تفاوت که «کلاه قرمزی» امسال از 6 فروردین ماه روی آنتن می رود و پخش آن تا 21 فروردین نیز ادامه خواهد داشت.



زوج موفقی که مخاطب را می شناسند

مجموعه تلویزیونی «کلاه قرمزی» سال هاست یکی از موفق ترین تولیدات در زمینه کودک و نوجوان محسوب می شود. در واقع بسیاری از کارشناسان و منتقدان حوزه کودک معتقدند این شخصیت های عروسکی سوپراستارهای دنیای کودکان هستند که تا به حال کمتر رقیبی به خود دیده اند.
اولین حضور کلاه قرمزی در تلویزیون به دهه 70 برمی گردد که او در برنامه ای به نام «صندوق پست» به عنوان مهمان حضور پیدا کرد و پس از آن، چند مجموعه تلویزیونی و فیلم سینمایی با محوریت کلاه قرمزی ساخته شد.

مجموعه های تلویزیونی و فیلم های سینمایی «کلاه قرمزی» را زوج هنری ایرج طهماسب و حمید جبلی ساخته اند؛ زوج موفقی که در این سال ها نبض مخاطب را در دست گرفتند و با ایده های خلاقانه شان عده زیادی را پای تلویزیون نشاندند. این زوج موفق پیش از ساخت «کلاه قرمزی» نیز با هم همکاری مشترک در زمینه کودک داشتند و آن هم صداپیشگی در مجموعه «شهر موش ها» بود.

«عمه زا» مهمان جدید کلاه قرمزی

چند سالی است که در ایام نوروز، کلاه قرمزی مهمان خانه ها می شد تا ساعات خوشی را در این ایام برای مخاطبان فراهم کند. همه دوستداران «کلاه قرمزی» لحظه شماری می کنند تا ایام نوروز فرا رسد و دوباره با ماجراهای کلاه قرمزی و بقیه شخصیت های دوست داشتنی این مجموعه همراه شوند.

هر سال در این مجموعه تلویزیونی تعدادی شخصیت عروسکی جدید رونمایی می شوند و کنار عروسک های قدیمی داستان های جالبی را خلق می کنند. امسال نیز خبر ورود شخصیت «عمه زا» شنیده شده که قرار است لحظه های شیرین این مجموعه را دو چندان کند.

البته یکی از انتقادهایی که در سال های اخیر به این مجموعه شده، افزایش تعداد عروسک های دیگر و در نتیجه کمرنگ شدن حضور کلاه قرمزی است. نکته اجتناب ناپذیری که سازندگان این برنامه نیز بر آن واقف اند اما تلاش شده در قسمت های مختلف هر چند کوتاه، کلاه قرمزی حضوری پررنگ تر کنار آقای مجری داشته باشد.



توصیه هایی که توی ذوق نمی زنند

اینکه چرا این مجموعه تلویزیونی سال ها به عنوان پرمخاطب ترین برنامه تلویزیونی و حتی پرفروش ترین فیلم سینمایی رکورد زده، می تواند دلایل مختلفی داشته باشد. یکی از مهمترین ویژگی های این مجموعه تلویزیونی گستردگی بیننده های آن است، یعنی مخاطب آن به طیف سنی خاصی محدود نمی شود و این قهرمان های عروسکی علاوه بر کودکان و نوجوانان، بزرگترهای شان را هم پای تلویزیون می نشانند.

نکته جالب توجه دیگر این مجموعه حضور آقای مجری به عنوان یک بزرگتر کنار شخصیت های عروسکی است که از این طریق سعی می شود پیام ها و توصیه های اخلاقی و آموزنده ای به مخاطب منتقل شود اما نکته مهم اینجاست که این پیام رسانی آنقدر جذاب و دلنشین ارائه می شود که هیچ وقت توی ذوق مخاطب نمی زند و بدیهی است که می تواند تاثیر مثبتی روی مخاطب داشته باشد.

در ادامه با دکتر امیرحسین جلالی روانپزشک درباره علل موفقیت «کلاه قرمزی» و تاثیراتی که این مجموعه روی مخاطب می گذارد صحبت کردیم.

دکتر جلالی درباره علت محبوبیت «کلاه قرمزی» به «زندگی مثبت» می گوید: «مهمترین ویژگی که درباره «کلاه قرمزی» به ذهنم می آید این است که این شخصیت عروسکی نزدیکترین تصویر به چهره واقعی کودکی است.

ما معمولا در کارتون ها یا تئاترهای عروسکی یا حتی تئاترها و سینمایی های بزرگسال، بچه ها را موجوداتی می بینیم که باید خیلی طبیعی و اتوکشیده رفتار کنند اما در «کلاه قرمزی» سیمای واقعی کودک با همه شیطنت ها، همه نادانی ها و حتی به عبارتی همه گناهکاری ها (البته گناهکاری به معنای منفی آن نیست، به آن معنا که در کودکی حق گاهی بد و خطاکار بودن را داریم) به تصویر کشیده می شود؛ ضمن اینکه کلاه قرمزی مهربانی و سادگی خودش را دارد و در عین حال شیطنت هایی هم دارد.

او می تواند در قالب شخصیتی دیگر فرو رود تا امتیازهایی را به دست بیاورد و اهی تنبل شود و درس نخواند. به عبارتی همه این ویژگی ها تصویری واقعی تر از کودکی را به ما می دهد، به همین دلیل ما همیشه عاشق تصویر آشنا می شویم چرا که به ما نزدیکتر است و من فکر می کنم مهمترین راز محبوبیت «کلاه قرمزی» و ماندگاری آن هم برای بچه ها و هم بزرگترها ارائه همین تصویر واقعی از کودکی است.»



دکتر جلالی همچنین درباره تاثیرگذاری مثبت این مجموعه تلویزیونی روی طیف های مختلف مخاطبان می گوید: «یکی از ویزگی های این مجموعه تلویزیونی این است که افراد مختلفی آن را تماشا می کنند. وقتی من نوجوان بودم پخش این مجموعه شروع شد و فکر می کنم آن موقع بیشتر مخاطب کودک و نوجوان مد نظر سازندگان این مجموعه بود. شکل داستان هایی که طراحی شده بود و نوع ارائه پیام ها بیشتر مخاطب کودک و نوجوان را دربر می گرفت اما به مرور زمان دایره افرادی که سازندگان و نویسندگان این برنامه در نظر گرفتند متنوع تر شد ولی یکی از ویژگی های خیلی خوبی که «کلاه قرمزی» دارد این است که همچنان هم به کودک و نوجوان پیام می دهد و هم می تواند با بزرگسال ها حرف بزند. ممکن است بچه ها قسمت هایی از این مجموعه را نفهمند ولی ایرادی ندارد. این مجموعه در عین حال که قصه و داستانی را تعریف می کند، در پس آن اشاره ای فرامتنی به موضوعی اجتماعی می کند. از طرف دیگر داستانی ساده و دوستانه را همزمانروایت می کند که برای مخاطب کودک جذاب است. روابط شخصیت های درون مجموعه خیلی ساده و صمیمی است و این بخش می تواند باعث بیشتر ارتباط گرفتن بچه ها شود، ضمن اینکه موضوعاتی که در آنط رح می شود برای بزرگترها هم تامل برانگیز است و می تواند آنها را با خودش همراه کند.»

دکتر جلالی در ادامه درباره مولفه های مهمی که نویسندگاناین مجموعه تلویزیونی در داستان های مختلف به آنها می پردازند تصریح می کند: «مولفه های مهمتری که در این مجموعه وجود دارد این است که در «کلاه قرمزی» نصیحت و توصیه مستقیم وجود دارد. یکی از ویژگی های کلاه قرمزی این است که نکات خیلی ساده مثل اینکه بچه ها در مهمانی های عید باید چه کار کنند یا فرضا بچه ها باید با بزرگترشان چگونه حرف بزنند را با زبانی ساده و شیرین بیان می کند. به نظر من یکی از مسائلی که ما در ایران داریم این است که معمولا اولیا بلد نیستند چطور با بچه ها حرف بزنند یا در مقیاسی بزرگتر اولیای جامعه بلد نیستند چطور با مردم حرف بزنند اما مجری برنامه «کلاه قرمزی» همیشه توانسته در عین حالی که بزرگتر بودن خودش را نگه می دارد، برابری خاصی را هم با مخاطب ایجاد می کند و با مخاطب صمیمی می شود تا بتواند روی آنها اثر بگذارد و در نهایت حرف رک و مستقیمش را دلنشین بیان کند.»

دکتر جلالی درباره ویژگی های هر کدام از این شخصیت های عروسکی ادامه می دهد: «هر کسی می تواند شخصیت های مختلف را در این مجموعه دوست داشته باشد. محبوب ترین شخصیت برای من خود کلاه قرمزی است. به اعتقاد من خیلی از شخصیت های دیگر این مجموعه براساس شخصیت کلاه قرمزی طراحی شده اند. ویژگی اصلی این عروسک این است که او اساسا دارای شخصیتی خاکستری است و یک موجود خوب - بد است. کلاه قرمزی نه خوب خوب ترسیم شده و نه بد بد. این شخصیت عروسکی از آن تصویر معقولی که در داستان های کودکان است و معمولا شخصیت ها را به شکل دیو و پری یا خیر و شر تصویر می کند کاملا فاصله دارد و همه ویژگی های خوب و بد یک آدم را در خودش دارد.»

وی درباره شخصیت پسرخاله می گوید: «به نظر من پسرخاله تصویر کاریکاتوری از انسانی است که دوره اش گذشته و او اصلا به واقعیت تعلق ندارد. این شخصیت عروسکی عموما باعث خنده می شود و این نشان دهنده این است که اساسا چنین تصویری ناممکن است و اگر خوبی یک نفر زیادی شود چقدر می تواند کاریکاتوری شود.»

دکتر جلالی همچنین درباره عروسک فامیل دور می افزاید: «یکی از مهمترین ویژگی های شخصیتی فامیل دور این است که او یک فرد بزرگسال است اما از آنجایی که بیشتر با بچه ها نشست و برخاست دارد، بخش کودک آدم ها را خیلی خوب به ا نشان می دهد. البته الزاما به معنای بخش شاد و سرزنده کودکی. کودک به معنای آن بخش از همه ما که می توانیم ترس ها و دغدغه های خیلی کودکانه ای داشته باشیم.»

وی پسرعمه زا را شخصیت محبوب خیلی از مخاطبان می داند و می گوید: «به نظرم همه آدم ها حتی وقتی بزر می شوند نیاز دارند تا چنین شخصیتی را در خودشان نگه دارند تا بتوانند کودکی کنند.»



آنها کی هستند؟

کلاه قرمزی


عروسک اصلی مجموعه (با صدای حمید جبلی)، بچه عروسکی بازیگوش، تنبل و خوش قلب که شخصیت محبوب خیلی از بچه ها و بزرگترهاست.

پسرخاله

پسرخاله (با صدای حمید جبلی) از شخصیت هایی است که از اولین مجموعه کنار کلاه قرمزی حضور داشته و پسر خاله کلاه قرمزی است.

پسر عمه زا

پسرعمه زا (با صدای محمدرضا هدایتی) اولین بار در کلاه قرمزی 88 به عنوان پسر عمه کلاه قرمزی معرفی شد و سپس در کلاه قرمزی 91 و کلاه قرمزی 92 نیز حضور داشت. او همچنین نقش کلیدی در کلاه قرمزی و بچه ننه داشت. پسرعمه زا پسربچه ای روستایی است.

فامیل دور

فامیل دور (با صدای بهادر مالکی) یک مرد میانسال است که شغل وی دربانی است. این شخصیت از برنامه کلاه قرمزی 90 وارد مجموعه های کلاه قرمزی شد.

ببعی

ببعی (با صدای محمد بحرانی) شخصیتی عروسکی که نوروز 90 وارد مجموعه کلاه قرمزی شد. تسلط وی بر زبان انگلیسی باعث جذابیت این شخصیت است.

جیگر

دومین شخصیت حیوان این برنامه است که در سال 91 وارد این برنامه شده. حساسیت این شخصیت بر حیوان بودن او و برخی اتفاقات باعث جذابیت آن شده است.

همساده

همساده یا آقوی همساده (با صدای محمد بحرانی) از برنامه کلاه قرمزی 91 وارد مجموعه های کلاه قرمزی شد. همساده مردی میانسال و اهل شیراز است. با وجود بلاهای زیادی که به سر همساده می آید، او همیشه می خندد.

عزیزم ببخشید فرزند لطفا

این شخصیت را احسان کرمی صداپیشگی می کند و نقش او در این برنامه آوردن وسایل از آشپزخانه یا همان آشپزخانه است که دقیق بودن او در این مسئله او را جذاب می کند.

پسر فامیل دور

شبیه پدر با موها وابروهای مشابه و کمی سبیل که برای نوزاد عجیب است. او علاقه زیادی به پستانک دارد!

دختر همسایه

دختر همسایه آقای مجری است که معمولا به آقای مجری سپرده می شود و تحت تاثیر برنامه های تلویزیونی که در ایران برای کودکان ساخته می شود قرار گرفته و تکه کلامش «دست و جیغ و هورای بلند» و «عیدی بده» است.

گابی

گابی یک گاو عروسکی است که در روستا همراه بی بی زندگی می کرده و برای روزهای عید نوروز به شهر آمده. او بسیار خوش اشتهاست و همین موضوع گاهی دستمایه ای می شود برای موقعیت ها و گفتگوهای طنز در این مجموعه.

گابی از اینکه دیگران به او دست بزنند، خوشش نمی آید. او کمی شُل صحبت می کند و در کنار نان خشک، بیشتر به خوردن کاغذ و مقوا علاقه دارد.

برترین ها
 

دانشجوي كامپيوتر

دستیار مدیر تالار هنر
کاربر ممتاز
راز محبوبیت كلاه قرمزی و دوستانش چیست؟

راز محبوبیت كلاه قرمزی و دوستانش چیست؟

مجله زندگی ایده آل - شقایق جعفری : كلاه‌قرمزی و رفقایش چند سالی است كه با برگشتن‌شان به قاب تلویزیون رقیب سرسخت سریال‌های نوروزی شده‌اند؛ تا جایی كه بزرگتر‌ها نسبت به بچه‌ها بیشتر طرفدار كلاه قرمزی و سایر عروسك‌ها هستند و البته مخاطبان در هر سن و سالی كلاه قرمزی را دوست دارند. محبوبیتی كه نقطه آغاز آن به سال‌های دور بر می‌گردد و این عروسک هنوز هم كه هنوز است دوست داشتنی و پرطرفدار است.

اما شاید از خودتان پرسیده باشید راز محبوبیت كلاه قرمزی و دوستانش چیست؟ چرا هر سال بزرگ و كوچك منتظر هستند تا خبر پخش نوروزی كلاه قرمزی اعلام شود؟ دكتر علیرضا شیری، روان‌شناس علت محبوبیت این عروسك و دوستانش را بیدار شدن كودك درون مخاطبان و ایجاد فضای پرانرژی در قالب شخصیت‌های ساده و مهربان می‌داند. ادامه تحلیل را از زبان این روانشناس بخوانید.



موفقیت در شخصیت‌سازی

اینكه راز دوست‌داشتنی بودن كلاه قرمزی چیست و چگونه در جذب كردن مخاطب، بسیار موفق‌تر از برنامه‌های پر ستاره و هزینه‌دار تلویزیون بوده است به خاطرات و ذهنیت مخاطبان از سال‌های پیش بر می‌گردد. در این جا صحبت از نسخه تلویزیونی كلاه قرمزی است. سریالی عروسكی كه از سال 88 به تلویزیون آمد و از هر آن چه كه برایش مخرب بود تاثیر نگرفت. كلاه قرمزی از سال‌ها قبل تا به امروز نه روشنفكر شده و عجیب غریب با شعارهای از مریخ آمده. نه به دام مد روز افتاده و نه پرگو و گزافه گو و نه خنثی و بی مصرف. كلاه قرمزی درست به موقع وارد می‌شود و به اقتضای نیاز حرف می‌زند. این عروسك به خاطر تیم حرفه‌ای سازنده‌اش در كاراكترسازی به قدری موفق است كه با ویژگی‌های غیركلیشه‌ای و متنوع فضاسازی می‌كند.

از طرف دیگر این كاراكترسازی و محبوبیت را در نقش‌های دیگری مانند فامیل دور هم می‌توان دید. فامیل دور كاراكتری تمام عیار برای تلویزیون است كه توانایی‌اش را در قرار گرفتن در موقعیت‌ها و موفقیت در خلق كاراكترهای مختلف، مدیون قلم نویسندگانی است كه به خوبی می‌دانند برای هر شخصیت در هر آیتم كی و چگونه بنویسند و تمركزشان را روی كدام كاراكتر معطوف كنند. البته از همه مهم‌تر صداپیشگان و عروسك گردانانی هستند كه به آنها جان می‌دهند و زبانشان را به جا و به موقع باز می‌كنند. صدا و حركاتی كه به یك عروسك كاراكتر می‌دهد و از او قهرمان می‌سازد.



صداقت و صمیمت كلام

شاید به عنوان دومین كلید این موفقیت باید بگویم كه كلاه قرمزی هیچ گونه واسطه‌ای برای برقراری ارتباط با مخاطبش ندارد و ارتباطش را مستقیم و صادقانه برقرار می‌كند. از طرفی حرف‌هایش در عین صداقت و سادگی تازه، هوشمندانه و شیرین است. حرف و پیامش را نخورده می‌زند. حرف‌هایی كه هرچند ساده اما طرحی تازه دارد و با مخاطبانش از اتفاقات و شرایط روز می‌گوید. كلاه قرمزی رده سنی خاصی را مخاطب خود قرار نمی‌دهد؛ به همین دلیل دایره طرفدارانش فراگیر است و هر سنی را در خود جای می‌دهد.

هر چند مصداق این كاراكترها در جامعه بیرون دیده نمی‌شود اما دنیای‌شان برای مخاطبان قابل لمس است. شاخصه اصلی كلاه قرمزی صداقتی است كه در رساندن پیامش دارد؛ ویژگی‌ای كه سال‌هاست در برنامه‌های سرگرم كننده با مجری‌های ستاره‌دار و پر مخاطب هم دیده نمی‌شود. كلاه قرمزی، دوستانش و حتی آقای مجری یكی هستند شبیه هیچ كس.

ایرج طهماسب و حمید جبلی از همان سال‌های دور از یاد نبرده‌اند كه اعتبارشان در گرو نگاه مخاطب است؛ پس به دنبال كسب شهرت و سوءاستفاده از شرایط نبوده‌اند تا برای مخاطبشان ادای بامزه بودن را در آورند و با سخره گرفتن‌های پی در پی موضوعات مختلف بیننده را بخندانند. این تیم حرفه‌ای هیچ گاه با موفقیت‌های پی در پی غرور را نشناخت و در عوض با ایجاد صمیمیت بین خود و مخاطب نگاه از بالا به بیننده را از بین برد و مهم‌تر از هر چیز با به دست آوردن دل مخاطبانش و چیدن بساط یك سرگرمی سالم، فقط و فقط در جهت جلب رضایت آنها پیش رفت.



رفت و آمد سوپراستارها به خانه آقای مجری

پخش كلاه قرمزی در این سال‌ها غنیمتی بس با ارزش بوده كه عده زیادی با دیدن آن سن و سالشان را فراموش می‌كنند. همیشه می‌گویند نباید با یقین در مورد هیچ مسئله‌ای صحبت كرد اما كلاه قرمزی به یقین از موفق‌ترین و دوست‌داشتنی‌ترین شخصیت‌های برنامه‌های تلویزیونی با درصد بسیار بالایی از بیننده بوده است كه دلیل دیگر موفقیت آن را می‌توانیم در توانایی حفظ و احترام به شعور مخاطب بدانیم؛ تا جایی كه اگر خاطرتان باشد محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه هم به تماشای آن اعتراف كرد و با صراحت گفت: « من زیاد می‌خندم و هر زمانی كه مردم خوشحال بودند، آسان‌تر خندیدم، اما هر زمانی كه خانواده كلاه‌ قرمزی را تماشا می‌كنم، با قرار گرفتن در موقعیت‌های مختلف از عمق دل می‌خندم و لذت می‌برم.» حالا جذب این همه مخاطب از نسلی كه سرشان به دنیای مجازی و اسمارت فون‌ها گرم است و به سختی كمترین وقت‌شان را هم پای تلویزیون می‌گذرانند، به هوشمندی خالقان این سوپراستارهای تمام نشدنی تلویزیون در شناخت مخاطبان برمی‌گردد.



از دیگر ویژگی‌های برنامه كلاه‌ قرمزی ‌مهمانان ویژه‌ای است كه خودشان را در مواجهه با عروسك‌ها قرار می‌دهند و به اتفاق موقعیت‌هایی می‌سازند كه هر لحظه بیننده را میخكوب‌تر می‌كند. ‌مهمانان برنامه به جرات بخش هوشمندانه دیگری است كه با وارد شدن به موقع به داستان جهت داده و مخاطب را به همراهی تا انتهای داستان تشویق می‌كنند. عروسك‌هایی كه هم قد سوپراستارهای سینما بازی می‌كنند و موقعیت می‌سازند.

مدیریت پندها در قالب قصه

به عنوان نكته پایانی باید گفت آقای مجری به خوبی می‌داند كه مخاطبان امروز او همان بچه‌های دیروز هستند كه با توصیه او از نزدیك تلویزیون تماشا كردن خودداری می‌كردند، به همین دلیل است كه او همچنان سعی می‌كند نكات تربیتی و جامعه‌شناسانه را در برنامه‌اش بگنجاند. از خطاهای بچه‌ها در استفاده از تكنولوژی در سن پایین بگیر تا اشتباهات تربیتی پدر و مادرهای امروزی. برنامه كلاه‌قرمزی این سال‌ها پر است از نكات تربیتی كه برای بچه‌های دیروز بود.



امروز همان بچه‌ها بزرگ‌تر شده‌اند و با فرزندان‌شان پای تلویزیون می‌نشینند. كلاه قرمزی در هر قسمت پر است از پند و نصیحت‌هایی كه به دلیل ارائه درست از شنیدن آن خسته نمی‌شوید. هر عروسك به فراخور داستان برای خود بروبیایی دارد كه به‌طور جداگانه می‌تواند قصه یك فیلم پرمخاطب باشد. اما چینش درست آنها همزمان با پیش رفتن داستان تیر را به هدف می‌زند و ذهن مخاطب را تا نوروز سال بعد و سری تازه این برنامه مشغول خود نگه می‌دارد.


برترین ها
 
Similar threads

Similar threads

بالا