پژوهشنامه فلسفه دين [ Philosophy Of Religion Research ]

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
مقايسه ماهيت تجربه عرفاني بر اساس نظريه علم حضوري و حصولي علامه طباطبايي و ساخت گرايي استيون كتس

مقايسه ماهيت تجربه عرفاني بر اساس نظريه علم حضوري و حصولي علامه طباطبايي و ساخت گرايي استيون كتس


عنوان:
مقايسه ماهيت تجربه عرفاني بر اساس نظريه علم حضوري و حصولي علامه طباطبايي و ساخت گرايي استيون كتس


نويسنده(گان):
سيدحاتم مهدوي نور، سيدمحمود يوسف ثاني، محمدتقي فعالي،
چکيده:
در مورد تجربه عرفاني، دو ديدگاه ذات گرايي و ساخت گرايي وجود دارد. ذات گرايان معتقدند كه حداقل در تجارب عرفانيِ خاص، عرفا ذات واحدي را تجربه مي كنند، اما زمينه هاي اجتماعي و مذهبي عارف در تفسير آن ها اثرگذار است؛ لذا علي-رغم تنوع گزارشات تجارب عرفاني در سنت هاي مختلف، هسته مشتركي وجود دارد كه تمام آن ها را مي توان از يك نوع دانست. اما ساخت گرايان قائل اند كه تجربه عرفاني، به طور خاص و گسترده، توسط سنت مذهبي و اجتماعي اي كه عارف در آن قرار دارد، شكل داده مي شود؛ پس زمينه هاي مذهبي خاص، تجارب متفاوتي را ايجاد مي كنند.
علامه طباطبايي، در حصري عقلي، علم را به حضوري و حصولي تقسيم مي كند. با نظر به اين تقسيم، تجربه عرفاني يا از نوع علم حضوري است يا از نوع علم حصولي. تجربه اي كه از نوع علم حضوري است، تجربه ذات است و پيشينه هاي عارف در آن نقشي ندارد. انسان مي تواند با رياضت، از تعلق نفس به بدن بكاهد. در اين صورت، نفس مجرد به علت خود و نيز به معلولات ديگر علم حضوري خواهد داشت و با آن ها متحد مي شود. اما بعضي از تجارب عرفاني انسان (كشف صوري و بعضي از مراتب كشف معنوي) از نوع علم حصولي است. در اين نوع تجربه، ممكن است زمينه-هاي قبلي عارف در شكل گيري تجربه وي دخالت داشته باشند.
کليدواژگان:
تجربه عرفاني، علم حضوري، علم حصولي، ساخت گرايي، ذات گرايي، طباطبايي
https://www.mediafire.com/?kn39ka2inaa0uio
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
مطالعه انتقادي ديدگاه نصر حامد ابوزيد در باب ماهيت وحي

مطالعه انتقادي ديدگاه نصر حامد ابوزيد در باب ماهيت وحي

عنوان:
مطالعه انتقادي ديدگاه نصر حامد ابوزيد در باب ماهيت وحي


نويسنده(گان):
ميثم توكلي بينا،
چکيده:
نصر حامد ابو زيد، متفكر مصري، در كتاب هايي كه در زمان اقامتش در مصر نوشت، كوشيد با اتكا به نظريه خيال در صوفيه، تبييني طبيعي و غيرمتافيزيكي از وحي ارائه كند؛ چه آن كه او از تبيين هاي فراطبيعي نسبت به امور ديني پرهيز داشت. بدين منظور، او از مقايسه نبوت و كهانت بهره برد، تا آن را از جهت فرهنگي مقبول و آشنا معرفي نمايد. چنين نگرشي به ماهيت وحي، با اشكالاتي مواجه است. نخست آن كه از جهت فرهنگي، بررسي ابو زيد در مورد كهانت و شيوع فرهنگي آن كافي نيست، و به همان اندازه در تبيين نيز دچار دشواري است. دوم آن كه خرافه هاي فرهنگي، مانند كهانت، نمي تواند توجيه مناسبي براي وحي ارائه كند. و دست آخر اين كه مدعاي او، با شواهد درون ديني يعني آياتي از قرآن سازگار نيست.
از سوي ديگر، تبيين ماهوي او نيز مقصود او را بيان نمي-كند و مسئله خيال و رويا فرافكني مسئله تبيين است. همچنين اگر تقريري حداكثري از نظر صوفيه صورت گيرد، با وحي زباني ـ كه ديدگاهي رايج است ـ سازگار نخواهد بود؛ چنان كه با مباني معرفت شناختي ابو زيد نيز سازگاري ندارد؛ زيرا معرفت شناسي صوفيه چيزي جز وجودشناسي ايشان نيست، و در روش هاي پديدارمحور نمي توان چنين تبييني را پذيرفت.
کليدواژگان:
وحي، خيال، نبوت، تبيين، نصرحامد ابوزيد
https://www.mediafire.com/?082aa534q3j852o
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
معناي زندگي از ديدگاه داستايفسكي

معناي زندگي از ديدگاه داستايفسكي

عنوان:
معناي زندگي از ديدگاه داستايفسكي


نويسنده(گان):
هدايت علوي تبار، مريم محبتي،
چکيده:
پرسش از هستي و كشف معنا و هدف زندگي، به يكي از پر دغدغه-ترين مسائل عصرِ حاضر تبديل شده است. داستايفسكي، به عنوان يك مومن، در جست وجوي معناي واقعيِ زندگي است. او، دو اصلِ ايمان به خدا و اخلاق را معنابخشِ زندگي و جهان مي داند. از نظر او، همه آدميان تعالي طلب اند؛ معتقد است كه بدون ترديد، پست ترين انسان ها نيز در جست وجوي خدا هستند و با تمام وجود مي دانند كه هرگونه اشتباه در اين راه، به بي راهه مي انجامد. بدون وجود خدا، هستي بشريت پوچ و بي معنا است؛ زيرا انسان همواره دو مسير را در جلوي روي خود مي بيند كه بايد يكي را انتخاب كند، اما مي داند كه به تنهايي نيز قادر به يافتن راه هدايت و سعادت نيست. لذا نياز به هدايت الهي را در وجود خود احساس مي كند. بنابراين فقط خداست كه مي تواند او را نجات دهد. اما اخلاق نيز به عنوان امري معنابخش به زندگي، مورد توصيه و سفارش داستايفسكي است. با عمل كردن به وجدان اخلاقي ، انسان از عمل خود احساس رضايت مي كند و اين احساسِ آرامش را به زندگي و جهان و آدمياني كه در اين عالم زندگي مي كنند، انتقال مي دهد؛ و لذا زندگي را بامعنا مي-بيند.
کليدواژگان:
معناي زندگي، ايمان به خدا، اخلاق، فناناپذيري روح، داستايفسكي
https://www.mediafire.com/?k9ubmfwqmctb0ri
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
بررسي دلايل معرفت شناختي و زبان شناختي الاهيات سلبي

بررسي دلايل معرفت شناختي و زبان شناختي الاهيات سلبي


عنوان:
بررسي دلايل معرفت شناختي و زبان شناختي الاهيات سلبي


نويسنده(گان):
سيدمرتضي حسيني شاهرودي، فاطمه استثنايي،
چکيده:
الاهيات سلبي، در بعد معرفتي بر شناخت ناپذيري؛ و در بعد زباني، بر بيان ناپذيري خداي متعال تاكيد دارد. در بعد معرفتي، به دلايلي چون عدم توانايي احاطه بر خداي متعال، تعالي و فوق عقل بودن او، نقص معرفت معلول نسبت به علت و محدوديت قواي ادراكي انسان؛ و در بعد زباني، به مفهوم ناپذير بودن و صورت نداشتن امر متعالي و ... استناد مي شود. منتقدان اشكالاتي چون تعطيل، ناكافي بودن معرفت سلبي، تعارض در گفتار و ... را بر اين ديدگاه وارد كرده اند. در واقع، بيشتر طرفداران الاهيات سلبي، در عين تاكيد بر نقص معرفت بشري، قائل به تعطيل نيستند و معرفت به خداي متعال را داراي مراتب مي دانند. در الاهيات سلبي، سخن گفتن از او، به دلايلي چون سخن گفتن به واسطه اضطرار دروني، يا به قصد تعليم ديگران است؛ و يا سخن ها و عبارات ايجابي ناظر است به تجليات خداي متعال و آنچه پس از او هستند؛ هر كس به اندازه فهم خود و به همان ميزان كه آثار و ظهورات خداي متعال را يافته است، از او سخن مي گويد.

کليدواژگان:
الاهيات سلبي، تعالي، تنزيه، بيان ناپذيري، دليل معرفت شناختي، دليل زبان شناختي
https://www.mediafire.com/?uaahl87hyn7ya62
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
تحليل ديدگاه ملاصدرا درباره سعادت در پرتو حركت جوهري

تحليل ديدگاه ملاصدرا درباره سعادت در پرتو حركت جوهري

عنوان:
تحليل ديدگاه ملاصدرا درباره سعادت در پرتو حركت جوهري


نويسنده(گان):
حسين هوشنگي، مهران رضائي،
چکيده:
صدرالمتالهين همت گمارد تا با حفظ اصول مكتب خويش، مسئله سعادت را ـ كه در طول تاريخ همواره از موضوعات بحث برانگيز بوده است، تشريح نمايد. پرسش اين است كه بر مبناي حركت جوهري ـ كه از مهم-ترين اصول مكتب ملاصدراست ـ به چه نحو مي توان الگوي سعادت انسان را از ديدگاه صدرالمتالهين استخراج و بازتعريف نمود كه مبتلا به عدم انسجام دروني نباشد. سعادت، به عنوان نهايت كمال انساني از جنس عقلي مي باشد. ملاصدرا حقيقت سعادت را حركت و تكامل در مسير توسعه عقل نظري مي داند و در عين ذومراتب دانستن جنبه عملي، آن را از باب كمك به جنبه نظري، بسيار موثر در رشد انساني لحاظ مي نمايد؛ به گونه اي كه به نوعي تناظر بين مراتب مختلف عقل نظري و عملي باور دارد. در اين مقاله، مدلي مفهومي از الگوي ملاصدرا در باب سعادت ارائه شده كه در آن، تناظر مراتب عقل نظري و عقل عملي نيز لحاظ شده است.
حضور و تاثير حركت جوهري، در بحث پيرامون مباني و ماهيت سعادت به وضوح قابل فهم است؛ چنان-كه نگاه تشكيكي به امور، در بحث موانع سعادت نيز قابل ملاحظه است. شايان ذكر است كه تبيين سعادت بر مبناي حركت جوهري، لوزامي در پي دارد كه ما را در فهم نكات مهم انسان شناسي صدرايي ياري مي نمايد.

کليدواژگان:
سعادت، غايت مطلوب، حركت جوهري، موانع سعادت، ملاصدرا
https://www.mediafire.com/?h5ink05gwertbbp
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
جايگاه فلسفه دين در سنت فلسفه اسلامي به روايت ابن سينا

جايگاه فلسفه دين در سنت فلسفه اسلامي به روايت ابن سينا


عنوان:
جايگاه فلسفه دين در سنت فلسفه اسلامي به روايت ابن سينا


نويسنده(گان):
حسين غفاري،
چکيده:
اين مقاله سعي مي كند نشان دهد كه در سنت فلسفه اسلامي، مجموعه نسبتاً كامل و منسجمي از مباحث «فلسفه دين»، به طور يك جا در نظام فلسفه سينائي بيان شده است. براي اين كار، به معرفي مقاله دهم از كتاب «الهيات شفا» ابن سينا خواهيم پرداخت كه معمولاً چندان به آن پرداخته نمي شود. اين مقاله، آخرين بخش كتاب «الهيات شفا» و مشتمل بر 5 فصل است كه تقريباً در بر دارنده مهم ترين عناويني است كه به طور پيشيني بايد در موضوع فلسفه دين مطرح شوند. در يك فلسفه عقلي وابسته به سنت كلاسيك ـ مانند فلسفه ابن سينا كه موضوع فلسفه را موجود از آن جهت كه موجود است مي داند و مسائل فلسفه را عوارض ذاتي اين موضوع معرفي مي كند ـ اولين پرسش اين است كه هر مسئله فلسفي جديد بايد از عوارض ذاتي موجود مطلق يا موجود چونان موجود باشد. به اين ترتيب، بايد براي فلسفه دين و هر فلسفه مضاف ديگري، جايگاهي منطقي در نظام وجود مطلق پيدا كرد. در اين مقاله، اين موضوع و همچنين ساير مباحثي كه در فلسفه دين ابن سينا آمده است ـ از جمله بحث عدالت به عنوان معيار نيازمندي به دين ـ تبيين گرديده و به ارزيابي انتقادي آن پرداخته شده است. مهم ترين خصوصيت فلسفه دين ابن سينا، عقلانيت دين و هماهنگي كامل آن با اصول پيشيني عقل نظري است كه در عين حال، روح نظريه انسان كامل عرفاني نيز در آن يافت مي شود. در مجموع مي توان گفت كه طرح مباحث فلسفه دين نزد ابن سينا، نشان دهنده ويژگي هاي يك فلسفه دين شيعي است.
کليدواژگان:
فلسفه دين، عقلانيت، عدل، قانون گذار، انسان كامل، الهيات شفا، ابن سينا
https://www.mediafire.com/?y52216z5h09n63c
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
ابتناء وجودشناسانه اخلاق به دين

ابتناء وجودشناسانه اخلاق به دين

عنوان:
ابتناء وجودشناسانه اخلاق به دين


نويسنده(گان):
جواد دانش،
چکيده:
انحاء نسبت هاي مفهومي، ثبوتي، اثباتي، انگيزشي و ... ميان دين و اخلاق، در طول تاريخ و دست كم از زمان افلاطون به اين سو، مورد اقبال متفكران بوده است؛ چه اين كه هر دو متكفل صلاح و فلاح انسان اين جهاني بوده و بسته به ميزان استغنا يا حاجت مندي به ديگري، نظم و نسق متفاوتي پي مي افكنند. مطابق يكي از اين تقريرات و با اتكا به دلايلي چون حاكميت مطلق الهي، خالقيت خداوند، قيام عرض به عرض و اتصاف افعال به ويژگي هاي متضاد، ثبوت مصداقي ارزش ها و هنجارهاي اخلاقي متوقف است بر پاره اي از گزاره هاي ديني. اما وابستگي وجودشناسانه اخلاق به دين، حتي در قرائت هاي تعديل يافته آن ـ كه به طور مثال، خدا را بسان واضع و قانون-گذار قواعد اخلاقي در نظر مي گيرد ـ هيچ يك تاب و توان فائق آمدن بر نقدها و اشكالات پيش رو، همچون خودسرانه شدن اوصاف اخلاقي افعال را نداشته اند.

کليدواژگان:
ثبوت، حاكميت مطلق، عرض، قانون گذار اخلاقي
https://www.mediafire.com/?u16wj72534cu3mr
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
مباني و لوازم ديدگاه علامه مجلسي درباره حيات پس از مرگ

مباني و لوازم ديدگاه علامه مجلسي درباره حيات پس از مرگ

عنوان:
مباني و لوازم ديدگاه علامه مجلسي درباره حيات پس از مرگ


نويسنده(گان):
جعفر اصفهاني، رضا برنجكار،
چکيده:
با توجه به رويكرد ديني علامه مجلسي در پرداختن به حيات پس از مرگ، اصول و مباني وي در اين رابطه نيز متناسب با اين رويكرد و برخاسته از منابع ديني است كه يا به آن ها تصريح كرده و يا مي توان آن ها را از توصيفاتي كه از حيات پس از مرگ ارائه داده، استخراج كرد. اين اصول مشتمل است بر اصول خداشناختي، جهان شناختي، انسان شناختي و معرفت شناختي، كه مي توان آن ها را در قالب دوازده اصل ارائه كرد. اين اصول درباره علوم وحياني، حقيقت علم، حجيت ظواهر، موهوم بودن مكان و تابعيت آن از متمكن، اصالت توامان روح و جسم، خلق از عدم و حدوث عالم، ابتناء قواعد فلسفه بر توهم، عدم اختلاف نشئات، محوريت پيامبر اكرم و ائمه عليهم السلام در حوادث قيامت، مرگ ارواح و قبول ابهام به جاي تاويل آيات مربوط به جزئيات تصوير معاد مي باشند. از ديدگاه علامه مجلسي، درباره معاد مي توان لوازمي چون اصالت خداوند و سنخيت دنيا و آخرت را نتيجه گرفت.
کليدواژگان:
معاد، علوم وحياني، حدوث عالم، تاويل، علامه مجلسي
https://www.mediafire.com/?n2q5tmcj1xbg7b3
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
آفرينش انسان درآموزه هاي اسلامي و نسبت آن با نظريه تكامل

آفرينش انسان درآموزه هاي اسلامي و نسبت آن با نظريه تكامل


عنوان:
آفرينش انسان درآموزه هاي اسلامي و نسبت آن با نظريه تكامل


نويسنده(گان):
علي افضلي،
چکيده:
اين مسئله كه «آيا آموزه هاي ديني در بحث آفرينش حيات و به ويژه خلقت انسان، با دست آورد هاي علمي سازگار است يا نه؟» همواره ميان الاهيون و دانشمندان مورد مناقشه بوده است. در تبيين اين موضوع، بيشتر دانشمندان جديد نظريه تكامل را پذيرفته اند؛ و در مقابل، غالب الاهيون اين نظريه را مردود دانسته و به نظريه خلقت ثابت و مستقل باور دارند. اين مقاله، به ديدگاه سومي قائل است و مي كوشد نشان دهد كه هر چند آموزه هاي اسلامي، آفرينش انسان كنوني را ثابت و مستقل معرفي كرده اند، ولي پذيرش ديدگاه اسلامي مستلزم انكار نظريه تكامل نيست؛ و مي توان هر دو ديدگاه را پذيرفت.

کليدواژگان:
خلقت انسان، حضرت آدم، نظريه تكامل، نظريه ثبات انواع، فلسفه دين، علم، دين
https://www.mediafire.com/?l81d791rgph0k2r
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
بررسي روش هاي شناخت حقايق فراطبيعي و موانع آن از نگاه حكمت متعاليه

بررسي روش هاي شناخت حقايق فراطبيعي و موانع آن از نگاه حكمت متعاليه


عنوان:
بررسي روش هاي شناخت حقايق فراطبيعي و موانع آن از نگاه حكمت متعاليه


نويسنده(گان):
علي الله بداشتي،
چکيده:
حكمت متعاليه، درباره سلسله اي از مفاهيم فراطبيعي مانند خدا و اسماء و صفات او ـ مانند علم، قدرت، اراده، مشيت ـ و مفاهيمي مانند عرش، كرسي، لوح، قلم، جاودانگي نفس و حيات آن در برزخ و قيامت و ... سخن مي گويد. در اين مقاله، روش هاي شناخت اين مفاهيم از طريق عقل و عرفان و وحي؛ و موانع آن مانند محدوديت عقل بشري، و كوتاهي زبان از بيان آن حقايق، و زنگارهاي قلبي، و محصور بودن انسان در حصار زمان و مكان بررسي مي شود و اين نتيجه به دست مي آيد كه با گذشتن از موانع و دست يافتن به آن عوامل، مي توان به اندازه توان بشري، حقايق ماوراء عالم حس را دريافت و شناخت.
کليدواژگان:
معرفت، حقايق فراطبيعي، روش هاي شناخت، موانع شناخت، حكمت متعاليه
https://www.mediafire.com/?9f5bj8kh4wjcgz6
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
تحليل انتقادي ديدگاه مدرس زنوزي درباره معاد جسماني

تحليل انتقادي ديدگاه مدرس زنوزي درباره معاد جسماني

عنوان:
تحليل انتقادي ديدگاه مدرس زنوزي درباره معاد جسماني


نويسنده(گان):
ابوالفضل كياشمشكي ،
چکيده:
تبيين فلسفي معاد جسماني از مهم ترين مباحث فلسفه، به ويژه پس از صدرالمتالهين، است. ديدگاه آقاعلي مدرس زنوزي در اين مسئله مبتني بر اين اصول است كه اولاً نفس پس از مرگ، ودايع و ويژگي هايي متناسب با هويت خود را در ذرات و عناصر بدن باقي مي گذارد؛ و ثانياً اين ودايع و ويژگي ها سبب حركت جوهري و تحول وجودي ذرات بدن شده و در نهايت، زمينه ساز اتصال بدن برآمده از آن ها با نفس خود شخص در آخرت مي شوند؛ به گونه اي كه هيچ نفس ديگري، سازگاري و تناسب لازم براي اتحاد با بدن مذكور را ندارد. بنا بر اين نظر، مي توان ضمن ارائه تبيين فلسفي سازگارتر با آيات قرآن و روايات، از اشكالات ديدگاه غياث الدين دشتكي برحذر ماند. بي ترديد اگر بتوان تبييني فلسفي از معاد جسماني به دست داد كه با ظاهر آيات قرآن و روايات سازگارتر باشد و از ناسازگاري منطقي دروني نيز به دور باشد، آن تبيين پذيرفتني تر از تبيين هاي رقيب خواهد بود. آيا مي توان ديدگاه حكيم زنوزي در باب معاد جسماني را ديدگاهي منسجم و سازگار با آيات قرآن و روايات دانست؟ و نيز آيا مي توان ديدگاه او در اين باره را بر ديدگاه ملاصدرا ترجيح دارد؟ در اين مقاله، استدلال شده است كه نظريه مدرس زنوزي در تبيين معاد جسماني، از اتقان لازم فلسفي برخوردار نيست؛ و نمي توان آن را بر ديدگاه ملاصدرا ترجيح داد.
کليدواژگان:
معاد جسماني؛ نفس؛ بدن؛ حركت جوهري؛ آقاعلي مدرس؛ ملاصدرا
https://www.mediafire.com/?zi83qfrcoibiidv
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
بازشناسي و امكان سنجي علم ديني بر مبناي نظريه علم مقدس سنت گرايان

بازشناسي و امكان سنجي علم ديني بر مبناي نظريه علم مقدس سنت گرايان

عنوان:
بازشناسي و امكان سنجي علم ديني بر مبناي نظريه علم مقدس سنت گرايان


نويسنده(گان):
مسعود فكري ،
چکيده:
يكي از مباني سنت گراياني چون سيد حسين نصر، فريتيوف شوئون و رنه گنون، نظريه علم قدسي است. با استفاده از اين مبنا مي توان نظريه اي را در خصوص علم با وصف ديني به طور عام يا وصف اسلامي به طور خاص بازسازي و تبيين نمود. اين بازسازي نشان مي دهد كه سنت گرايان را مي توان در عداد طرفداران علم ديني تلقي كرد. در اين مقاله، با توضيح مفاهيم همچون علم مقدس، سنت و سنت گرايي، به ملاك هاي طبقه بندي نظريات علم ديني اشاره شده؛ و تقسيم بندي نظريات علم ديني به صورت نظريات حداقلي، حداكثري و ميانه، و نيز تقسيم بندي به صورت نظريات تهذيبي، تاسيسي و تلفيقي، تحليل شده است. بازسازي ديدگاه سنت گرايان نشان مي-دهد كه بنا بر مبناي علم مقدس ـ در عين اختلافي كه ميان نظريه پردازان آن هست ـ مي توان از علم ديني با رويكرد تهذيبي سخن گفت و علوم سنتي را به عنوان نمونه-هايي از علم ديني نشان داد. به صورت خاص مي توان گفت كه در نگاه سيد حسين نصر، علوم با وصف اسلامي تحقق يافته اند و در دوره معاصر بايد به آن ها توجه كرد؛ به عبارت ديگر، علوم اسلامي بايد احيا گردند.
کليدواژگان:
علم ديني، سنت گرايي، علم مقدس، سيد حسين نصر، فريتيوف شوئون، رنه گنون
https://www.mediafire.com/?buy9srws3acyv0o
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
پيوند دين و فلسفه در انديشه فارابي

پيوند دين و فلسفه در انديشه فارابي


عنوان:
پيوند دين و فلسفه در انديشه فارابي


نويسنده(گان):
محمدكاظم علمي سولا، سينا سالاري خرم ،
چکيده:
جستار حاضر درصدد است پيوند ميان دين و فلسفه را از منظر فارابي ـ با استناد به اصل متن آثار وي ـ مورد پژوهش قرار دهد. در اين طريق، نخست به تحليل علل تاريخي نياز به فلسفه پرداخته شده و سپس انگيزه هاي فارابي براي ايجاد اين پيوند معرفي شده اند؛ تا از اين ره گذر، ضرورت ايجاد چنين پيوندي ميان دين و فلسفه روشن گردد. مدعاي مقاله آن است كه فارابي، با دو روش متفاوت در پي برقراري اين پيوند بوده است. روش نخست بر توجه به سير تاريخي تكوين زبان استوار است؛ كه از اين منظر، فارابي به تقدم زماني فلسفه بر دين باور دارد. اما در روش دوم، او با توجه به تمايزهاي روش شناختي دين و فلسفه در مقام تعليم، به تبيين نسبت ميان آن دو پرداخته است. حال درباره اين دو روش بايد گفت كه روش نخست قابل نقد است؛ اما مي توان از روش دوم دفاع كرد.
کليدواژگان:
دين؛ فلسفه؛ برهان؛ تخيل؛ تعقل؛ روش اقناعي؛ فارابي
https://www.mediafire.com/?4hvy832wqohz6ih
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
صفات فعل خداوند از ديدگاه علامه طباطبايي

صفات فعل خداوند از ديدگاه علامه طباطبايي


عنوان:
صفات فعل خداوند از ديدگاه علامه طباطبايي


نويسنده(گان):
محمد سعيدي مهر، مريم باروتي ،
چکيده:
در آثار علامه طباطبايي، دست كم سه ديدگاه متفاوت درباره نحوه اتصاف ذات الهي به صفات فعل مشاهده مي شود: عينيت صفات فعل با ذات؛ زيادت صفات فعل بر ذات؛ و عدم اتصاف ذات به صفات فعل، چه به نحو زيادت و چه به نحو عينيت. حال پرسش اين است كه آيا او به سه ديدگاه متعارض در اين باره باور داشته؛ يا اين ديدگاه هاي سه گانه، متعارض نيستند و با يكديگر جمع مي شوند؟ به نظر مي رسد اين سه ديدگاه، بر مبناي اعتبارات متفاوت شكل گرفته اند و در طول يكديگر قرار دارند. بنابراين با تفكيك اعتبارات مي توان اين سه ديدگاه را سازگار دانست: يعني ديدگاه عينيت بر پايه اعتبار حقيقه صفات فعل شكل مي گيرد؛ ديدگاه زيادت بر اعتبار رقيقه صفات فعل و نگاه وحدت انگار به آن ها استوار است؛ و ديدگاه عدم اتصاف نيز از نگاه كثرت انگار به فعل سرچشمه مي گيرد.
کليدواژگان:
صفات الهي؛ صفات فعل؛ ذات خدا؛ علامه طباطبايي
https://www.mediafire.com/?yx3d6xynksr0rwg
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
برون رفت استاد رفيعي قزويني از مشكله رجعت در انديشه صدرايي

برون رفت استاد رفيعي قزويني از مشكله رجعت در انديشه صدرايي

عنوان:
برون رفت استاد رفيعي قزويني از مشكله رجعت در انديشه صدرايي


نويسنده(گان):
محمدكاظم فرقاني، محمد احمدي زاده ،
چکيده:
طبق مباني حكمت متعاليه، نفس انساني بعد از حدوث در اين عالم، بنا بر استعدادي كه دارد، آن به آن از فعليتي خارج مي شود و فعليتي جديد مي يابد و در اين سير به تجرد مي-رسد تا آنگاه كه بدن را رها مي كند و مسير تكاملي خود را بدون بدن عنصري (دنيوي) ادامه مي دهد. تلقي ابتدايي اين است كه طبق اين مباني، بازگشت نفس به بدن دنيوي در دار دنيا امري ناممكن است؛ و مهم ترين دليل آن نيز قاعده امتناع تراجع است. اما وقتي در نظر آوريم كه عموم مسلمانان، به ويژه شيعيان، بر اساس برخي آيات قرآن كريم و روايات معتقدند كه تا كنون، در مواردي مردگان زنده شده اند و در دوره آخر الزمان نيز برخي زنده مي شوند و رجعت مي كنند، عويصه و مشكلي خاص در اين باره ظاهر مي شود؛ چرا كه اعتقاد به رجعت يا احياي مردگان، به منزله بازگشت نفس به بدن دنيوي در دار دنياست.
بر اين اساس، عموم فلاسفه و به ويژه صدرائيان بايد به گونه اي رجعت و احياي مردگان را به صورت عقلاني تبيين كنند كه به نفي قاعده امتناع تراجع نينجامد؛ زيرا ابطال تناسخ را بر مبناي همين قاعده پذيرفته اند. سيد ابوالحسن رفيعي قزويني، از معدود انديشمنداني است كه در اين باره سخن گفته و ضمن پذيرش اين قاعده، رجعت و بازگشت نفوس به بدن دنيوي را از مصاديق اين قاعده نمي داند. او، با دست نكشيدن از مباني صدرايي، تلاش كرده است تا از طريق قاعده «القسر لايدوم» و نيز «اثر وجودي لازم البروز خاص هر موجود»، تبييني عقلاني از بازگشت برخي نفوس به زندگي دنيوي به دست دهد، و از رجعت مورد اعتقاد شيعه دفاع كند و تفاوت آن را با تناسخ توضيح دهد.

کليدواژگان:
رجعت، حركت جوهري، نفس، بدن، تراجع، حكمت متعاليه، رفيعي قزويني
https://www.mediafire.com/?lwu1kf866xs6265
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
بررسي انتقادي ديدگاه ملاصدرا در تبيين سازگاري علم پيشين الهي و اختيار انسان

بررسي انتقادي ديدگاه ملاصدرا در تبيين سازگاري علم پيشين الهي و اختيار انسان


عنوان:
بررسي انتقادي ديدگاه ملاصدرا در تبيين سازگاري علم پيشين الهي و اختيار انسان


نويسنده(گان):
توكل كوهي گيگلو ،
چکيده:
ملاصدرا، از سويي با استناد به قاعده «بسيط الحقيقه كُلُ الاشياء» و استفاده از اصل تشكيك خاص در وجود، علم تفصيلي پيشيني حق تعالي را اثبات مي كند؛ و از ديگر سو، گاه مختار بودن انسان را مساوق با مريد بودن او، و گاه نيز با اتكا به همان قاعده «بسيط الحقيقه» ـ كه عليت را در قالب تجلي تحليل مي كند ـ مرادف با فاعليتي هم-عرض با خداوند معنا مي كند. در اين نظام فلسفي، تعارض ميان علم پيشين الهي و اختيار انسان، با عنايت به فعلي بودن علم الهي ـ و نه انفعالي بودن ـ و نيز تعلق علم الهي به فعلِ مسبوق به اختيار انسان مرتفع مي شود. اما به نظر مي رسد كه مقدمات و راه حل مختار صدرالمتالهين چندان كارآمد نيست
کليدواژگان:
علم پيشين الهي؛ اختيار؛ بسيط الحقيقه؛ تشكيك خاص؛ ملاصدرا
https://www.mediafire.com/?u77gn8mc8nhc4zc
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
عقلانيت فضيلت محور و باورهاي ديني؛ با تاكيد بر نظريه سوسا

عقلانيت فضيلت محور و باورهاي ديني؛ با تاكيد بر نظريه سوسا


عنوان:
عقلانيت فضيلت محور و باورهاي ديني؛ با تاكيد بر نظريه سوسا


نويسنده(گان):
سعيده فخار نوغاني ،
چکيده:
معرفت شناسي فضيلت محور، يكي از جديدترين رويكردهاي معرفت شناسي است كه به دليل تمركز بر فاعل شناسا و فضيلت هاي معرفتي او، از ساير رويكردهاي موجود متفاوت مي باشد. اين رويكرد، به جهت شباهت با رويكردهاي برون گرايي كه در ذيل معرفت شناسي اصلاح شده قرار مي گيرند، از ظرفيت هاي قابل توجهي براي نظريه پردازي در معرفت شناسي باورهاي ديني برخوردار است. لذا مي توان با تعريف پيش فرض هايي چون فضائل معرفتي ديني و منظر ديني، به مفهوم جديدي از عقلانيت دست يافت. اين نظريه، در مقابل استدلال هاي شكاكان مبني بر عدم امكان معرفت در حوزه باورهاي ديني و نيز استدلال ملحدان مبني بر عدم وجود خدا، دفاع قابل قبولي از باورهاي ديني ارائه مي كند.
کليدواژگان:
معرفت شناسي فضيلت محور، فضيلت معرفتي، منظر معرفتي، عقلانيت، انسجام جامع، مصونيت باور از كذب
https://www.mediafire.com/?nz0nm8jnfb2869h
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
جايگاه «خدا» در فلسفه نيشيدا كيتارو

جايگاه «خدا» در فلسفه نيشيدا كيتارو

عنوان:
جايگاه «خدا» در فلسفه نيشيدا كيتارو


نويسنده(گان):
محمد اصغري ،
چکيده:
اين مقاله، به دنبال نشان دادن جايگاه «خدا» در فلسفه نيشيدا كيتارو است. بدين منظور، جنبه ديني انديشه فلسفي اين فيلسوف، در قالب چهار موضوعِ خدا به مثابه بنيان واقعيت، عدم مطلق، عشق الهي، و دين، بررسي شده است. نيشيدا تفسيري شبه عرفاني از خدا ارائه مي دهد كه با تفسير خدا بنا بر نظريه وحدت وجود بسيار شباهت دارد. او رابطه بين خدا و مخلوق را از سنخ تجلي خدا تفسير كرده است. به نظر او، خدا بنيان واقعيت است و از اين منظر، ميان خدا و عالم جدايي نيست. همچنين او معتقد است كه خدا، وجود نيست؛ بلكه عدم مطلق است ـ البته نه به معنايي كه در فلسفه اسلامي از عدم مطلق مي شناسيم ـ و آگاهي از اين عدم، عشق به خدا و نفس خويش است. ما خدا را در باطن نفس خود شهود مي كنيم و عشق الهي در ما وجود دارد.
کليدواژگان:
خدا؛ دين؛ واقعيت؛ عدم مطلق؛ عشق الهي؛ نيشيدا كيتارو
https://www.mediafire.com/?25rokyoxq2lk2do
 

Similar threads

بالا