پيشگوئيهاي نوسترآداموس ...

بابك طراوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
شايد ندونيد كه پيشگوئيهاي نوسترآداموس باعث دردسر كشور ماست:

به نقل از ماهنامه موعود شماره 37 :

هنگامى كه پل ترنر ، تهيه كننده معروف استراليايى در طى برنامه‏اى ماهواره‏اى تحت عنوان: نوستر آداموس: مردى كه فردا را پيش‏بينى مى‏كند. خطر روزافزون ايران وانقلاب اسلامى ايران براى غرب و تمدن غربى مطرح كرد و در طى اين برنامه تمام آنچه را كه نوسترآداموس در بيش از ۳۹۰ سال پيش از آن تاريخ »آگوست۱۹۸۹م« پيشگوئى كرده بود منتسب به ايران كرد؛ هيچ سياستمدارى حرف وى را چندان جدى نگرفت؛ چرا كه موقعيت ايران در سال ۱۹۸۹، نه تنها به هيچ وجه مناسب نبود؛ بلكه به واسطه جنگ تحميلى و عواقب ناشى از آن و تحريمهاى شديد اقتصادى بسيار شكننده و حساس بود. ليكن پس از به واقعيت پيوستن واقعه يازدهم سپتامبر در آمريكا كه اتفاقاً در فيلم به صراحت به آن اشاره مى‏شود (وقوع دو انفجار مهيب و عظيم در New City) همگان شگفت‏زده و نگران شدند؛ به نحوى كه رئيس‏جمهور نه چندان باهوش آمريكا، پس از وقوع اين حادثه به تبعيت از نوسترآداموس، ايران را هم يكى از »محورهاى شرارت« در جهان معرفى كرد و از اين طريق بر وحشت و ترس عميق هيأت حاكمه آمريكا از ايران (پرشيا) صحّه گذاشت.

در اين مقاله سعى نگارنده بر آن نيست كه بر پيشگوئيهاى نوسترآداموس صحّه بگذارد يا از آن دفاع كند و يا به هر طريق ممكن آن را خزعبلاتى هذيان‏گونه جلوه دهد؛ بلكه حداكثر كوشش نگارنده بر آن است كه ديدگاه غرب و تمدن غربى نسبت به پيشگوئيهاى شگفت‏آور نوسترآداموس را مورد بررسى و مداقه قرار داده و اين پيشگوئيها را كه اغلب درباره ايران يا كشورهاى اسلامى بوده؛ مورد بررسى قرار دهد. البته بايستى در نظر گرفت كه بدون شناخت اين پيشگوى كبير نمى‏توان حساسيتهاى انسان غربى نسبت به انسان شرقى را شناخت؛ چرا كه اغلب سياستمداران و متفكران غربى عميقاً به ستاره‏شناسى، طالع‏بينى و آينده‏نگرى همراه با ادبيات رمزى (Occult) معتقدند و حتى نظريه‏پرداز معروف هاروارد؛ يعنى ساموئل هانتينگتون نيز تئورى برخورد تمدنها The clash of) (civilizations را از نوسترآداموس به عاريت گرفته است. پيشگويى نوسترآداموس درباره واقعه يازدهم سپتامبر و تأثير شگرفى كه بر نگرش و فرهنگ آمريكايى گذاشت مى‏تواند منجر به تحولى اساسى نسبت به ديدگاه غرب درباره انقلاب اسلامى ايران شود، همانكه نبايد به سادگى از كنار آن گذشت.

جالب‏ترين نكته در مورد پيشگوئيهاى نوسترآداموس آن است كه وى به ندرت نام كشورى را به صراحت و آشكارا ذكر مى‏كند، حال آنكه در مورد ايران (Parsia) به صراحت عنوان مى‏كند كه ايران، جهان را تسخير خواهد كرد. ايران از طريق آناتولى، فرانسه و ايتاليا را فتح خواهد كرد و بالاخره ايران باعث وقوع جنگ جهانى سوم خواهد شد.

بنابراين، در گام نخست بايستى نوسترآداموس را بيشتر و بهتر بشناسيم و راز و رمز تأثيرگذارى وى بر تمدن غربى را از اين طريق دريابيم.

ميشل دونوسترادام De Nostradame Michel كه بيشتر با نام لاتين خود؛ يعنى نوسترآداموس (Nostr Adamus) شناخته شده است؛ در روز چهاردهم دسامبر سال ۱۵۰۳ م. در ناحيه سن رمى فرانسه متولد شد. خانواده وى از شجره پزشكى يهودى و ايتاليايى الاصل بود. پدر بزرگ وى در شكل‏گيرى و تربيت نوسترآداموس نقش اساسى داشته و آموزه‏هاى اشراقى مكتب كاباليست‏ها را مستقيماً به وى تعليم داده است. نوسترآداموس در سن ۲۲سالگى از دانشگاه بسيار معتبر آن روزگار فرانسه؛ يعنى مون‏پليه در رشته پزشكى فارغ‏التحصيل شد و براى نجات بيماران از بيمارى مرگ سياه يا طاعون، بلافاصله مشغول به كار شد. شاوينى، پيرو و مفسر معروف نوسترآداموس مى‏نويسد كه وى سه سال تمام بر روى نخستين اشعار وحى‏آميز خود كه از آينده و رويدادهاى آن خبر مى‏آورد كاركرد و در سال ۱۵۵۵م. دفترى را - كه در بر گيرنده بيش از سيصد پيشگويى شعرگونه بود - به پسرش سزار هديه كرد. سپس در سالهاى بعد مجموعه كاملى از شعرواره‏هاى نوسترآداموس در ۱۰۰۰قطعه؛ يعنى ۱۰ سانتورى كه هر سانتورى مشتمل بر ۱۰۰ قطعه بود، را منتشر شد.

نوسترآداموس بر خلاف شايعات واهى و عبثى كه پيرامون شيطان‏پرستى و خداستيزى به وى نسبت داده‏اند، فردى عميقاً مؤمن و پاى‏بند به مذهب كاتوليك به بود و در نامه‏اى به پسرش صريحاً متذكر مى‏شود كه:

"… و از زمانى كه اراده ذات خداوند متعال بر اين قرار گرفته كه تو فقط در نور طبيعى و در اين نقطه زمين به دنيا بيايى… از آنجايى كه برايم ممكن نيست نوشته‏اى را به صورت رسمى و كامل برايت به ارث بگذارم؛ چون بر اثر بى‏عدالتى و گذشت زمان نابود خواهد شد…؛ چون كه همه چيز تحت اختيار و سلطه قادر متعال و خداوند يكتا قرار دارد. در واقع او با اين عبارات، صريحاً اشاره به عدم اصالت ادبيات رمزى علم اخترشناسى و طالع‏بينى نموده است و همه اراده‏ها را موكول به خواست و اراده خداوند متعال مى‏نمايد.


ادبيات رمزآلود، واژه‏اى است كه به بهترين نحو مى‏تواند عمق معانى شعرواره‏هاى نوسترآداموس را بيان كند؛ چرا كه طبق نظر اغلب مفسران معروف نوسترآداموس؛ يعنى اريكاچيتهام، گى بوحك و ژان شارل دو فن برون، حداقل وقايع ذيل را مى‏توان بدون هيچ شك و ترديدى از ميان شعرواره‏هاى رمز آلود نوسترآداموس بر شمرد: آتش‏سوزى بزرگ لندن در سال ۱۶۶۶م. اعدام چارلز اول، روى كارآمدن حكومت مذهبى كرامول در انگلستان، وقوع انقلاب فرانسه، انقلاب روسيه، رويارويى استالين و تروتسكى پس از مرگ لنين، اضمحلال رژيم شوروى، اعدام لويى شانزدهم و مارى آنتوانت، به قدرت رسيدن ناپلئون و انتخاب لقب امپراتور توسط وى، به قدرت رسيدن هيتلر و رژيم نازى، به قدرت رسيدن موسولينى در ايتاليا و ژنرال فرانكو در اسپانيا، ترور كندى، سقوط شاه ايران و وقوع انقلاب اسلامى در ايران، رهبرى امام خمينى(ره) از فرانسه - او دقيقاً عنوان مى‏كند كه رهبر ايران از فرانسه باعث سقوط شاه ايران مى‏شود - ، وقوع حادثه يازدهم سپتامبر و آتشى كه در برجهاى دوقلوى شهر جديد (نيويورك) ايجاد مى‏شود و بسيارى از حوادث تاريخى ديگر از سالهاى ۱۵۵۵ ميلادى به بعد كه حدوداً ۴۵۰ سال را دربر مى‏گيرد. دو محاصره، در گرمايى سوزان، انجام مى‏گيرد. آن مرد، از فشار تشنگى، به خاطر دو فنجان مملو از آب، كشته مى‏شود. دژ نظامى، مملو مى‏شود، و يك آرمانگراى كهنسال [امام خمينى (ره)] نشانه‏هاى نيرا (سرزمين ايران) را به اهالى ژنو [سازمان ملل متحد] نشان خواهد داد.
 
آخرین ویرایش:

بابك طراوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
معرفی نوسترآداموس

معرفی نوسترآداموس

نوسترآداموس كه نام واقعي‏اش ميشل دونوتردام (Michel de Notredame) است در خلال سالهاي 1503 تا 1566 ميلادي مي‏زيست. او جهان را به خوبي مي‏شناخت و رويدادهاي چهار قرن بعد از خود را با دقت پيش‏بيني نمود. تمامي پيشگويي‏هاي وي، در مورد حوادث تاريخي به حقيقت تبديل شده‏اند.

وي پيشگويي‏هايش را در 10 فصل به رشتهء تحرير درآورد و براي هر فصل، نام قرن (Century) را برگزيد. هر فصل (يا قرن) از كتابش نيز به 100 قطعه تقسيم گشته است، به استثناي فصل 7 كه به علتي نامشخص در 42 قطعه سروده است.
او قطعات تاريخي خود را در قالب رباعياتي شعرگونه به نظم كشيده و آنها را به زباني خاص و بسيار شيوا سروده است. نوشته‏هاي معمايي او، تركيبي از زبانهاي لاتين، يوناني، پرووانسي (Provencal)، فرانسوي، ايتاليايي و اسپانيايي است. گروهي عقيده دارند زبان اين نوشته‏ها به زبان فرانسوي قديم نوشته شده كه تركيبي از دو زبان يوناني و لاتين است.

نوسترآداموس به تاریخ 14 دسامبر 1503 در Provence از استانهای جنوبی فرانسه و در خانواده‎ای کاتولیک دیده بر جهان گشود. با توجه به پیشگویی های دقیق وی که باعث دردسر برایش شده بود، برخی از افراد متعصب این شایعه را دامن زده‎اند که اجداد وی یهودی می‎باشند، اما این ادعا به هیچ وجه درست نمی‏باشد زیرا جد پدری وی تاجر بود و با زنی مسیحی ازدواج نموده بود. پدر نوسترآداموس نیز با زنی کاتولیک، زندگی مشترک را آغاز کرده بود.
وی به سال 1522 و در سن 19 سالگی به دانشکدهء «مونت پولیه» رفت تا در آنجا پزشکی بخواند. سه سال بعد، موفق شد دانشنامهء لیسانس خود را دریافت کند و به طبابت مشغول شود.

در آن سالها، بیماری طاعون در فرانسه و مخصوصن قسمت جنوبی این کشور را به طور فراگیر در معرض تهدید جدی قرار داده بود. نوسترآداموس بر خلاف دیگر پزشکان که از منطقهء طاعون زده می گریختند، خود شخصن در میان بیماران حاضر می گشت و به مداوای آنها می پرداخت. نسخه های شفابخش او در آن ایام، شهرت فراوانی را برایش به ارمغان آورد. او در همین زمینه کتابی را به سال 1552 منتشر ساخت.
بعد از این حادثه وی به مدت چهار سال میان شهرهای مختلف فرانسه و ایتالیا به مسافرت پرداخت و در همین سفرها بود که با کتابهای سحر، ستاره شناسی و طالع بینی آشنا گشت.

او در سال 1529 برای دریافت درجهء دکترا به دانشکدهء پزشکی بازگشت. پس از فراغت از تحصیل در شهر Agen فرانسه با دختری کاتولیک ازدواج نمود که ثمرهء این ازدواج، یک پسر و یک دختر بود. اما با شیوع مجدد طاعون، وی همسر و فرزندانش را از دست داد اما مشکلات وی با طرح اقامهء دعوی از طرف پدر و مادر همسرش دوچندان شد.
اما گرفتاری وی با احضارش از طرف دادگاه تفتیش عقاید به کلیسای کاتولیک شهر Toulouse بیشتر شد. در این احضاریه، نوسترآداموس به کفر متهم شده بود.
وی که می دانست محاکمه در نهایت به محکومیت او خواهد انجامید و اعدامش قطعی است از آنجا گریخت و در سال 1544 به شهر سالون فرانسه وارد شد. وی در این شهر ازدواج نمود و صاحب چند فرزند شد.
او در این شهر که آخرین توقفگاهش بود خانه ای را برگزید و آخرین طبقهء آن خانه را به گنجینهء کتابهای خود که شامل موضوعاتی دربارهء سحر، طالع بینی و روانکاوی بود، اختصاص داد.

یکی از مهمترین منابع وی، کتاب رازهای مصر یا De Mysteriis Agyptorum بود. در این اتاق بود که وی شروع به نگارش پیشگویی هایش کرد و آنها را به سال 1555 برای اولین بار به زیر چاپ برد. اندکی بعد آوازه اش همه جا را فرا گرفت و به گوش کاترین، همسر پادشاه فرانسه رسید. وی به دعوت کاترین دو هفته به پاریس رفت و مورد توجه خاص پادشاه و ملکه قرار گرفت.

نوسترآداموس به تاریخ دوم ژوئیهء 1566 در شهر سالون درگذشت و در حیاط کلیسایی در این شهر به خاک سپرده شد. در جربان انقلاب فرانسه، مزارش مورد نبش قبر واقع شد و استخوانهایش به کلیسای سنت لورن (St. Laurent) در شهر سالون منتقل گشت.
 
آخرین ویرایش:

بابك طراوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نقل از وبلاگ دنياي بي جواب

به نقل از وبلاگ دنياي بي جواب



ميشل دونوستر ادام که بعدها نامش را لاتين کرد و به نوستر اداموس تغيير داد در ۱۵۰۳ در سنت رمی پروونس متولد شد .خانواده او يهودی الاصل بود و بعدها به مسيحيت گرويده بودند .ميشل جوان نيز کاتوليک بار امد.او دانش اموزی ممتاز بود که بعدها پزشکی حاذق شد و مخصوصا در معالجه طاعون تبحر فراوانی از خود نشان داد .يکی از دلايل موفقيت او نگرفتن خون از بيماران بود که در قرن شانزدهم روشی انقلابی در طب محسوب می شد .او در زمينه های ديگر نيز سرامد زمان بود.او ۱۰۰ سال پيش از گاليله گفته بود که زمين به دور خورشيد می چرخد

نبوغ او در زمينه پيشگوئی از ۱۵۵۵ به ظهور رسيد.در ان سال نخستين کتاب از کتب دهگانه اش را با نام قرون منتشر کرد که حاوی ۱۰۰ پيشگوئی بود و تمام انها بصورت شعر نوشته شده بود.او هرگز شيوه خود را در پيشگوئی اينده اشکار نکرد.او ظرفی از اب را روی سه پايه ای برنزی می گذاشت و بر ان خيره می شد.درست همانگونه که طالع بينها به حبابهای کريستال نگاه می کنند و ناگهان پيشگوئيهايی به ذهنش می رسيد.يک روز هنگامی که جوان بود و در ايتاليا سفر می کرد در برابر راهبی بنام فليس پرتی زانو زد و در برابر ديدگان حيرت زده حاضرين گفت:من در برابر مقام مقدس پاپ زانو می زنم.و در ۱۵۸۵ ان راهب با نام پاپ سيکتوس پنجم در راس کليسای کاتوليک قرار گرفت .

يکبار نيز وقتی به حضور کاترين دومديسی ( ملکه فرانسه ) رسيد پسرکی از درباريان همراه ملکه بود .او پيشگوئی کرد که ان پسرک روزی پادشاه فرانسه خواهد شد.ان پسر هنری ناوار بود که بعدها با نام هنری چهارم پادشاه فرانسه شد.يکبار در يک ضيافت يک نجيب زاده فرانسوی درصدد امتحان او برامد و از او خواست تا سرنوشت ۲خوک که در حياط خانه بودند را پيشگوئی کند.اداموس نيز پاسخ داد که نجيب زاده خوک سياه را خواهد خورد و خوک سفيد طعمه گرگ می شود.نجيب زاده فورا دستور داد تا خوک سفيد فورا ذبح شود ولی بر سرميز شام به او اطلاع دادند که گله ای گرگ گوشت خوک سفيد را برده و او اکنون گوشت خوک سياه رامی خورد.

نوستر مرگ خود را در ۱۵۶۶ پيشگوئی کرد.در وقت مرگ دستور داد صفحه ای برنزی که بر روی ان تاريخی حک شده بود را در تابوتش بگذارند.در۱۷۰۰او را نبش قبر کردند تا تابوتش را به مکانی مناسبتر منتقل کنند.درون تابوت بر روی ان لوح عدد ۱۷۰۰ حک شده بود.ازانجا که او می ترسيد کميته تفتيش عقايد او را متهم به جادوگری کندپيشگوئيهايش را با رمز؛نماد و اشکال و وارونه کردن حروف کلمات به زبان لاتين يا فرانسه قديم و ....می نوشت.اين موضوع باعث تفاسير گوناگون و متضادی از پيشگوئيهای او شده است.اما بسياری از پيشگوئيهای او تا به امروز به حقيقت پيوسته است و مقام او را تا حد بزرگترين پيشگوی عالم بالا برده است.
 
آخرین ویرایش:

بابك طراوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
پيشگوئيها

پيشگوئيها

غيبگويی های نوستراداموس که تا زمان انقلاب فرانسه هیچ شهرتی نداشت .اما در همان زمان غيبگويی های او سراسر اروپا مشهور گرديد ولی بعد بدست فراموشی سپرده شد.تا اينکه در زمان انقلاب فرانسه رباعيات او بار ديگر بچاپ رسيد و در بين اشعار مزبور اين رباعی بمناسبت اينکه با اوضاع روز تطبيق ميشد نام او را مشهور کرد.
سال هزار هفتصدونود و دو بعد از ميلاد تصور ميشود. که عصر جديدی در زندگی مردم بوجود می آيد که سبب تغييرات عظيم خواهد شد
گرچه سردمداران فرانسه افراد مادی بودند و بعلوم ماورا عقيده نداشتند اما بمناسبت اين رباعی , او را تجليل کردند.زيرا تاريخی که نوستر در دويست سال قبل ذکر کرده بود مطابق با بحبوحه انقلاب فرانسه بود که در زندگی سياسی و اجتماعی فرانسه و اروپا تاثير گذاشت.
يا ۴۰۰ سال بعد را اينچنين پيشگويی کرد:(جنگ جهانی دوم:
يک سردار, از آلمان بزرگ خواهد آمد و پيشنهاد کمک ظاهری خواهد کرد . اما اميرالامرا ميداند که وی حيله بکار ميبرد بهمين جهت شورش بوجود آمد و جويهای خون براه افتاد.
در اين رباعی منظور نوستراداموس از امیر الامرا همانا بزرگترین زمامدار میباشد که در اين مورد استالين است و سردار بزرگ هيتلر و کمک ظاهری و حيله, پيماني است که در سال ۱۹۳۹ ميلادی بين آلمان و روسيه بسته شد و هر دو ميدانستند که آن پيمان اساس و عمق ندارد وبين آندو جنگ شروع شد.

در پائيز ۱۹۳۹ وقتی ادولف هيتلر درصدد اغاز جنگ جهانی بود توجه ماگدا (همسر ژوزف گوبلز -وزير تبليغات المان نازی) به يک سری پيشگوئيهای عجيب جلب شد که ۴۰۰ سال قبل صورت گرفته بود.اين پيشگوئيها توسط يک فرانسوی بنام نوستراداموس صورت گرفته بود و ظهور هيتلرو رايش سوم را پيشگويی کرده و نام او را بصورت هيستر آورده بود . بدبختانه هيچ يک از خوشبينانه ترين تفسيرها نمی توانست موفقيت رايش را وعده دهد .بنابراين وزارت تبليغات پايان ماجرا را به نفع هيتلر جعل کرد .نيروی هوايی المان در ۱۹۴۰ هزاران برگ از پيشگوئيهای نوسترادموس را بر فراز فرانسه وبلژيک پخش کرد و در انها پيش بينی شده بود که المان فاتح جنگ خواهد بود وجنوب شرقی فرانسه درگير جنگ داخلی خواهد شد .هدف اين بود که فراريان راه پاريس را بند نياورند و ارتش المان بتواند بدون دردسر در جاده ها حرکت کند .

در جواب اينکار اينتليجنس سرويس ( سرويس مخفی انگلیس ) نسخه اصلی پيشگوئيها را که به پيروزی متفقين بر نيروهای محور اشاره شده بود را منتشر کرد.

يا در رباعی ديگر ميگويد:
از درياچه لمان نصايح فراوان پديدار ميشود روزها و بعد هفته ها وماه ها و سالها ميگذرد
ولی عاقبت همه دچار فتور ميشوند و آنهايي که اندرز ميدادند تاسف ميخورند که چرا حرفي بي فايده زدند.
در اين رباعي نوستراداموس از جامعه ملل نخستين که بعد از جنگ جهاني اول در سويس و در کنار درياچه لمان تاسيس شد گفته و ميرساند که در آنجا حرفهايي اميد بخش زياد زده شده ولي عاقبت همه سست شده و خود جامعه ملل از بين رفت وشرکت کنندگان آن پشيمان شدند.
يکی از عجيبترين و براستي عبرت آورترين رباعيات نوستراداموس رباعي مخصوص اوست .که در آن اعدام لويي شانزدهم را پيش بيني کرده است . همه ميدانند که لوئي شانزدهم و ملکه ماری آنتوانت که اولي پادشاه و دومي ملکه فرانسه بود در زمان انقلاب آن کشور از پاريس فرار کردند که از مملکت خارج شوند ولي در ٬قصبه وارن٬ جلوی آنها را گرفتند و به پاريس برگرداندند.و همين موضوع مقدمه اعدام لوئي شانزدهم و همسرش گشت. در شبي که آندو از پاريس فرار کردند لوئي لباس خاکستری رنگ پوشيده بود و علاوه بر ملکه فرانسه دو نفر از شاهزاده خانمها با وی بودند و از جنگلي تاريک گذشتند تا بقصبه (وارن)رسيدند و تمام اين نکات تاريخي در اين رباعي که ۳۰۰ سال قبل ار آن واقعه سروده شده وجود دارد
در تاريکي شب؛از راه جنگل؛با ملکه ها مي آيد
او لباس تيره ای در برداشت وارد٬وارن٬شد
فرار٬کاپ٬ توليد طوفان کرد آتش و خون برخاست و بريده شد
در اين رباعي مقصود از ملکه ها ؛شاهزادهای هستند که با لوئي همراه بودند(خواهر و دخترش)
و مقصود از کاپ همانا کلمه کاپه است که انقلابيون فرانسه لويي شانزدهم را با ان اسم مي خواندند. که اينکه توليد طوفان ميکند که بالاخره فرارش منتهي بقطع سرش شد. در اين رباعي که تقريبا ۳۰۰ سال قبل از واقعه فرار لويي است حتي محلي که جلوی او را در انجا گرفتند و همانا اسم ملقب به لويي شانزدهم و لباسش و راه جنگل و.... نوستراداموس پيشگويي کرده که در قبال اين پيشگويي با اسم و رسم ؛انسان هر قدر منکر پيشگويي باشد نمي تواند از ابراز تحسين خودداری کند.
در مورد حادثه ۱۱ سپتامبر و قرن ۲۱ و جنگ جهاني سوم هم پيش بيني های جالبي کرده . که من در اولین مطلبی که در مورد 11 سپتامبر نوشته بودم ( به ارشیو مراجعه شود ) هم بیت انگلیسی و هم فارسی انرا برای شما دوستان توضیح دادم . اما یک نکته, کتابی که من مطالعه کردم دقیقا تاریخ چاپش 1369 ش .ق و جالب است که عده ای میگویند : اینها (حادثه 11 سپتامبر ) را مترجمان کتاب میگذارند تا مردم کتابشان را بخرند اما دوستانی که مطلب امروز را خواندن متوجه شدن این پیشگوئیها مال یک یا دو واقعه نیست . البته چون کتاب به صورت رباعی های رمزدار نوشته شده . معنی شدن انها مشکل است . اما در موارد بسیار این رباعی ها روان میشود و یا چون پیشگوئی به واقعیت تبدیل میشود درک مطالب راحت و بقول شاعر معما چو حل گشت اسان شود . اما پیشگوئی 11 سپتامبر بصورت کامل : اسمان در چهل و پنج درجه ميسوزد . دو ساختمان بلند دو پرنده بلند پرواز در 581 و دود و آتش در شهر جديد در آن سوي اقـــــيانوس هاپرنده در آتش و زجه مادري به گوش ميرسهبه طور ناگهانی آتش بزرگ و پراکنده شعله ور ميشود!

نيويورک بين مدار چهل و
چهل و پنج درجه در آمريکاست .
New
یعنی جدید و شهر جدید همان نیویورک است . دو ساختمان بلند را دیگر همه میشناسند و دو پرنده اتشین همان هواپیماهای مسافربری در اینجا عددی بچشم میخورد 581 من فکر میکنم تعداد مسافر پرواز اول باشد که 581 مسافر با خود حمل میکرد اگر دوستان چیزی بفکرشان میرسد کامنت بگذارند . و " ناگهان آتش بزرگ و پراکنده شعله ور ميشود" همان جنگ خانمانسوز افغانستان و عراق است که تا امروز مادران بسیاری را داغدار کرده و دعا کنیم هر چه زودتر این جنگ تمام شود . اما نوستراداموس اين قدرت را از وقتي که به داخل اهرام مصر رفت بدست آورد و اينطوری که خودش نوشته از پدرش يک نامه بهش ميرسه که ميگه: بزودی از اين دنيا خواهم رفت. اگر به ديدارم نرسيدي قبرم را بشکاف و نامه ای را که برايت نوشته ام از درون تابوتم در بياور.لازم به ذکر است که دليل اينکه پدرش نامه را در قبرش گذاشته اين بوده که علاوه بر اينکه نامه به رمز بوده و مفاد نامه فقط بايد بدست نوستراداموس ميرسيده نه شخص ديگر. و همچنين خانوداه نوستراداموس تحت نظر و پيگرد حکومت بوده تا جايي که مادر
نوستراداموس که زني خيرخواه و طرفدار مظلومين بوده به جرم جادوگری و غيبگويي به آتش کشيده ميشود. پس از این ماجرائی عجيبی برای نوستراداموس اتفاق می افتد و نمی تواند به موقع بر سر بالین پدرش حاضر شود از جمله معالجه کردن يک دختر فلج در کليسايي که همين عمل باعث ميشود وی به دلايلی که درحوصله اين مقاله نيست به زندان بيفتد به موقع به پدرش نميرسد. اما پس از معالجه کردن يکي از شاهزادگان آزاد و موقعي نزد پدرش ميرسد که او مرده است. و بنا به درخواست پدرش قبر او را باز و نامه را بر ميدارد.

سرگذشت وي پس از معرف شدنش توسط تک تک کساني که او را ميشناختند و با او در ارتباط بودند و همچنين نوشته های خودش جمع آوری شده است. و افراد زيادی از جمله خدمتگزار پدرش که او را دفن کرده بود شاهدان این حادثه هستند .
 
آخرین ویرایش:

بابك طراوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
پيشگوئيها

پيشگوئيها

پيشگويي‏هايي در مورد ژنرال فرانكو (ديكتاتور نظامي اسپانيا)

از بارزترين پيشگويي‏هاي نوسترآداموس دربارة قرن بيستم، حوادث مربوط به اسپانيا، خصوصن دوران نهضت مردمي اين كشور مي‏‎باشد و در اين ميان نقش ژنرال فرانكو به شكلي ملموس قابل رويت است. نوسترآداموس توجه خاصي به كشورهاي ايتاليا، فرانسه و اسپانيا داشت، چرا كاتوليكي بسيار متعصب بود.

زادگاه فرانكو و به قدرت رسيدن او

افسري از دورترين نقطة اسپانيا مي‏آيد.
او درآينده‎اي نزديك، به سمت مرزهاي اروپا خواهد رفت.
در يك چشم بر هم زدن، دامنهءناآرامي‏ها به درياچهء لايپزيك كشيده مي‎شود.
انقلابيون به وسيلهء سپاه بزرگ اوشكست خواهند خورد
(قرن 10 – قطعهء 48 )

اشارهء صريح به نام فرانكو

به زودي فرانكو از مجمع حكومتي در كاستيل (Castile) بيرون مي‏آيد.
نمايندهء برگزيده‏اي نخواهد پذيرفت و باعث تشتت و چندپارگي مي‏شود.
كساني كه با دي ريورا بودند، اين بار به فرانكو ملحق مي‎شوند.
آنهااز ورود به عرصهء رنج و سختي خودداري خواهند كرد.
(قرن 9 – قطعهء 16)

این پیشگویی نیز بسیار جالب است، زیرا در آن به نام دو ژنرال اسپانیایی یعنی فرانکو و دی ریورا اشاره می کند.
مجمع حکومتی که نوسترآداموس به آن اشاره کرده است، عملن با حضور تعدادی از ژنرالهای اسپانیایی ازجمله فرانکو منعقد گشت. هرچند که فرانکو در این مجمع، ریاست جلسات را برعهده نداشت اما شرائط در این جلسات به نحوی به وقوع پیوست که باعث شد فرانکو به حکمرانی برسد. محل برگزاری این مجمع در شهر برگوس (Burgos) واقع در منطقهء کاستیل بود. (اسپانیاهم در قدیم کاستیل خوانده می شد)

دی ریورا (پرایمو دی ریورا) ژنرال اسپانیایی می باشد که کودتای نظامی سال 1923 را رهبری کرد.
در آخرین سطر رباعی فوق نیز به بی طرفی اسپانیا در جنگ جهانی دوم اشاره شده است. این بی طرفی نیز بسیارجالب است، زیرا متحدین (آلمان و ایتالیا) در خلال جنگهای داخلی اسپانیا با ارائهءکمکهای مالی، انسانی و تسلیحاتی، همواره در کنار ژنرال فرانکو بودند و مقدمات به قدرت رسیدن او را فراهم کرده بودند؛ با این حال فرانکو در طول جنگ، بی طرفی اسپانیارا حفظ نمود.

از مزار ژنرال فرانکو و صلیب مرتفع معروف او در یکی از رباعیات نوسترآداموس بدان اشاره شده است

پیشگویی‏هایی در مورد جنگ جهانی دوم

اهالی سیمبری (Cimbri) با همسایگان خویش پیمان مشترک می بندند.
آنها به اسپانیا خواهند آمد و باعث ویرانی خواهندشد.
مردم متحد نواحی گویان (Guyenne) و لیموزین (Limousin) گروههایی منسجم را به وجود می آورند.
آنها عرصه را بر دشمن تنگ می کنند.
(قرن 3 - قطعهء 8 )

ساکنین سیمبری از قبائل ژرمن بودند که در دامنهء راست رشته کوههای آلپ زندگی می کردند و اجداد مردم آلمان می باشند.
منظور از همسایگان، کشورهای ایتالیا و آلمان می باشند که ورود این دو هم پیمان به اسپانیا و ویرانی آن، اشاره به جنگهای داخلی اسپانیا می باشد؛ زیرا در آن درگیریهای خونین، آلمان و ایتالیا، کمکهای فراوانی را در اختیار ژنرال فرانکو (حاکم نظامی اسپانیا) قرار دادند.
مردم متحد نیز ساکنین سواحل نرماندی در شمال غربی فرانسه هستند که متفقین از آن نقطه وارد خاک فرانسه شدند. از طرفی آلمان نازی، نیروهای احتیاط خود را از منطقهء تولوز فراخواند تا برای نبرد با نیروهای متفقین به نرماندی اعزام شوند. اما دو گردان از نیروهای چریکی فرانسه در گویان ولیموزین بر ارتش آلمان نازی یورش بردند و حرکت آنها را به سمت سواحل نرماندی با تاخیر مواجه ساختند.
(گویان در جنوب غربی فرانسه و لیموزین در شمال گویان واقع است)

پیشگویی‏ها در مورد آدولف هیتلر

در نزدیکی راین و کوههای نریکام (Noricum)
رهبری بزرگ زاده خواهد شد.
او در برابر روسیه و مجارستان از خود دفاع می‏کند.
سرنوشت او در پرده‏ای از ابهام باقی خواهد ماند.
(قرن 5 - قطعهء 58 )

راین = از رودهای معروف اروپا که از آلمان نیز می گذرد.
نریکا = نام منطقه‏ای قدیمی در باواریا

هیتلر در مرز باواریا و اطریش به دنیا آمد، بنابراین پیشگویی بسیار دقیق می‏باشد.
 
آخرین ویرایش:

بابك طراوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
پيشگويي در معرفي حزب نازي

نوعي جديد از فلاسفه و صاحبان انديشه، ظهور خواهندكرد.
آنها مرگ، طلا و مقام را خوار مي‎شمارند.
به زودي در مرزهاي آلمان به دنيا خواهند آمد.
پيروانش از پشتيباني و مساعدت آنها برخوردار خواهند شد
(قرن 3 – قطعهء 67)

نوسترآداموس در اين رباعي، به حزب نازي با تمام شاخه‏ها و مجموعه‏هايش اشاره كرده است. مفاهيم نازيسم در اطريش و به طور بارز در وين، تبلور و جلوه يافتند و در اين در زماني بود كه هيتلر در اين شهر زندگي و تحصيل مي‎كرد. اولين هسته‏هاي حزب ناسيونال سوسياليسم موسوم به نازي در وين و ايالت باواريا به وجود آمدند. نوسترآداموس به اين موضوع دقيقن اشاره كرده است، چرا كه اطريش از جنوب در مجاورت آلمان و ايالت باواريا قرار دارد
خوار شمردن طلا و مقام نيز از جمله روش‏هايي بود كه حزب نازي براي پيشبرد افكار و اصول حاكم بر انديشهء خود به كارمي‏برده است.


اشارهءتقريبي به نام هيتلر

حيواناتي درنده و هار از شدت گرسنگي رودها را پشت سر مي نهند.
هيستر (Hister) به زودي بر مناطق وسيعي دست خواهد يافت.
پيشواي بزرگ در حصاري آهنين كشيده خواهدشد.
در اين زمان شهروندان آلماني، هيچ قانوني را مراعات نمي‏كنند.
قرن 2 – قطعهء 24

برخي مورخين اعتقاد دارند كه واژهءهيستراز نام لاتين رود دانوب يعني Ister مشتق شده است.
رباعي مذكور به اشغال نطامي فرانسه توسط آلمان نازي در سال 1942 اشاره دارد. اين نبرد سريع و بسيار سنگين را بايد عمليات عبور از رودخانه‏ها ناميد.
در پايان رباعي، نوسترآداموس ازپيشوايي بزرگ سخن مي‏گويد كه به نظر مي‏رسد منظور همان مارشال پتن (Petain) فرانسوي باشد كه در سال 1940، مجلس نمايندگان فرانسه، ادارهء قواي سه گانه را براي مدتي نامعلوم به اوسپرد، اما فشارهاي آلمان باعث شد كه در سال 1942 از قدرت كناره‏ گيري كند.

گوشه اي از حوادث دوران هيتلر

قبل از مرگ سيمرغ (Phoenix) ، بسياري جان خواهندباخت.
او پس از 670 ماه، آرامگاه خود را خواهد يافت.
او در اين فاصله، سالهاي1915، 1921و 1939 را پشت سر مي‏گذارد.
در سال 1915 اسير بيماري مي شود.
درسال 1921 شمشير و آتش به همراه دارد.
در سال 1939 هدف باراني از آتش واقع خواهدشد.
(قسمتي از ششبيتي قطعهء 53)

اين قسمت از پيشگويي نوسترآداموس مربوط به شش بيتي‏هايي مي‏باشد كه ضميمهء رباعيات اوست. مجموعهء اين شش پاره‏ها به 58 عددمي‏رسد كه به علتي نامشخص، جدا از رباعيات وي به نظم كشيده شده‏اند. اما مهمترين نكته شش بيتي فوق، اشارهء صريح به اعدادي خاص است.

سيمرغ، پرنده‏اي افسانه‏اي و ناشناخته به شكل كركس است كه نشان رسمي آلمان نازي بود. مصري‏ها بر اين عقيده هستند كه سيمرغ، قرنهاي بسياري زندگي مي‏كنند، آنگاه خود را به آتش مي‏كشد تا جزئي از شاخسار درختان گردند. سپس ماده‏اي سيال از خود خارج مي‏سازد و آنرا در معرض اشعهء خورشيد قرار مي‏دهد. مدتي بعد، سيمرغ به مشتي خاكستر تبديل مي‏گردد. بعد از طي اين مراحل، سيمرغ دوباره به شكل جواني بسيار قدرتمند به حيات دنيوي باز مي‏گردد.
اين پرندهء خيالي بي‏شباهت به هيتلر نمي‏باشد، زيرا بر اساس اطلاعات موجود، هيتلر در آخرين لحظات و قبل از سقوط كامل برلين به دست نيروهاي ارتش سرخ، دست به خودكشي زد و اطرافيانش، جنازهء او را به آتش كشيدند.
هيتلر درآوريل 1889 به دنيا آمد و در آوريل 1945 درگذشت. بنابراين عمر وي به رقم 670 ماه پيشگويي شده بسيار نزديك است.
هيتلر به سال 1915 هنگامي كه در خدمت ارتش بود،دو بار مجروح گشت.
به سال 1921 دورات قدرت و شكوه حزب نازي فرا رسيد، زيرا دراولين گردهمايي بزرگ اين حزب، تعداد اعضاي اصلي آن، شش هزار نفر بود.
به سال 1939 اوج اقتدار نظامي، صنعتي و اقتصادي حزب نازي و آلمان بود. در اين سال، ارتش مقتدر آلمان، با حمله به لهستان، آتش جنگ دهشتناك دوم را برافروخت.
 
آخرین ویرایش:

بابك طراوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
پيشواي بزرگ رايش

شخص اول رايش سوم، بدتر از نرون خواهد بود.
او در ريختن خون انسانها، بسيار بي‏‎پرواست.
او كوره‏هاي آدم سوزي را دوباره احياء كرده و دوران طلايي را متوقف خواهد كرد.
پيشواي بزرگ، باعث رسوايي‎‏هاي فراوان خواهد شد
(قرن 9 – قطعهء 17)

در اين رباعي، صريحن به هلوكاست و جربان سوزاندن انسانها در جريان جنگ جهاني دوم اشاره شده است. كوره‏هاي آدم سوزي، از جمله ابزارهاي كشتار دسته جمعي حزب نازي بود.

كوره‏هاي آدم سوزي
نرون جديد، سه كورهء انسان سوزي در اختيار دارد.
او جوانان را زنده زنده در ميان آتش مي‏افكند.
بسيار سعادتمندند كساني كه از اين سرنوشت به دور مانده‏اند.
سه تن از اطرافيانش به ترور او دست خواهند زد
(قرن 9 – قطعهء 53)

هيتلر و سران حزب نازي به اين نتيجه رسيدند كه براي رهايي از بعضي گروههاي مزاحم و مخالف، مي‏بايست به شيوهء كشتارهاي دسته‏جمعي روي آورند. بدين منظور، در كنفرانسي كه به تاريخ 20 ژانويه 1942 به رياست «هيدبرگ» آلماني در حوهء شهر برلين برگزار گرديد، براي حل بسياري از مشكلات اروپا و آلمان، از جمله يهوديان، سوزاندن آنان در كوره‏هاي گاز پيشنهاد شد. سه كورهء معروف آدم سوزي هيتلر عبارت بودند از : آشويتز (Auschwitx) ، داخو (Dachau) و بركنو (Birkenau) .

در اواخر جنگ جهاني دوم، گروههاي متعددي در داخل آلمان، به مخالفت با حزب نازي و شخص هيتلر پرداختند؛ از جمله سه تن از اطرفيان بانفوذ هيتلر در اقدامي ناموفق، دست به ترور او زدند. اين سه تن عبارتند بود از : كارل كوردلر، ژنرال بك (Beck) و سرهنگ فون اشتافن‏برگ (Von Staunffenberg)

به تاريخ 20 ژوئيه 1944، سرهنگ فون اشتافن‏برگ (از افسران عاليرتبهء آلمان نازي)، بمبي را در مقر هيتلر و هنگام برگزاري يكي از جلسات افسران ارشد با هيتلر در راستنبورگ (Rastenburg) كار گذاشت. بمب منفجر شد، ولي چند لحظه پيش از انفجار، هيتلر براي پاسخگويي به تلفن از اتاق خارج شده بود و اين شد كه هيتلر آسيبي نديد.
 
  • Like
واکنش ها: r.kh

بابك طراوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
پيشگويي‏هايي در مورد فلسطين و اسرائيل

تازه واردين، مناطقي بدون حصار را بناخواهند كرد.
آنها اماكني را كه سابقهء سكونت نداشته، به اشغال خويش درمي‏آورند.
آنها در نهايت لذت و شادي، كشتزارها، خانه‏ها، زمين‏ها و شهرها راخريداري كرده و تصرف مي‏كنند.
پس از آن، گرسنگي، طاعون و جنگي بسيار طولاني درآنجا حاكم خواهد شد.
(قرن 2 – قطعهء 19)


جنگ شش روزهء ژوئن 1967

با قانوني جديد، سرزمين‎هاي تازه‏اي تصرف خواهندشد.
با هجوم سوريه، اردن و فلسطين،
نيروهاي اعراب رو به فنا خواهندرفت.
اين حملات، قبل از آغاز تابستان خواهد بود
(قرن 3 – قطعهء 97)

اين رباعي اشاره به قانوني در خصوص امنيت اسرائيل دارد كه بر اساس آن، دولت اسرائيل اجازه يافت مقداري از سرزمين‎‏هاي اطراف را به منظور حفط كيان خود، متصرف شود.

در جنگ شش روزه اي كه به تاريخ 5 ژوئن 1967 با حملهء اعراب به اسرائيل آغاز شد، نيروي هوايي مصر كاملن منهدم شد و كرانهء باختري رود اردن و بلندي‏هاي جولان، نوار غزه و صحراي سينا به تصرف ارتش اسرائيل درآمد.

در متن اصلي كتاب، به جاي نيروهاي اعراب، از واژهء امپراطوري بربرها استفاده شده است. آغاز تابستان نيز مقارن روز 21 ژوئن هر سال اتفاق مي‏افتد كه اين امر، نشان دهندهء پيشگويي دقيق نوسترآداموس در اين زمينه مي‏باشد.
 

بابك طراوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
پيشگويي‏هايي دربارهء ايران
آشوب و جنگي كه بي وقفه در پارس ادامه دارد؛
بي پروايي بزرگ، مقام شاه را تنزل خواهد داد.
شخصيتي پيشگو كه در فرانسه است،
پايان سلطنت شاه را رقم خواهد زد
(قرن 1 – قطعهء 70)

قدرت يابي روحانيون مذهبي

از فرامين شاه، تمرد مي‎شود و او در حالت صعف و ناتواني است.
مشكلات او را در بر مي‏گيرد، اما او همچنان به ارتش نيرومندش مي‏بالد.
پدر از نيروهاي نظامي فرزندش سان مي‏بيند.
در اين ميان، رهبران مذهبي پارس، اقتدار گذشته را باز خواهند يافت.
(قرن 10 – قطعهء 21)

عبارت رهبران روحاني يا مذهبي پارس، در متن اصلي با واژهء MAGE صبط گرديده است. اصل اين كلمه يوناني است و به معناي شخصي از طبقهء ويژهء رجال مذهبي كه در ايران باستان زندگي مي‏كردند، مي‏باشد.

جنگ عليه ايران
اميري از ميان عرب؛ مريخ، خورشيد و زهره در برج اسد به هم مي‏رسند.
آئين كليسا از وراي درياها به ذلت و ضعف خواهد گرائيد.
حدود يك ميليون سرباز بربر، به طرف ايران هجوم مي‏آورند.
بيزانس و مصر مانند مارهاي سمي حمله مي‏كنند
(قرن 5 – قطعهء 25)

تلاقي مريخ، خورشيد و زهره در برج اسد، آخرين بار در 21 آگوست 1986 رخ داد كه نشان دهندهء زمان اوج جنگ ايران و عراق مي‏باشد. واژهء بربر نیز عمومن به اعراب اطلاق می شود.

پيشگويي‏هايي در مورد عراق و صدام
تبهكاري نفرت انگيز و گمنامي بي‏نشان به زودي وارد عرصهء سياست مي‏شود.
با استبداد، سركشي و قتل در عراق حكم مي‏راند.
آنها همگي دوستان جمهوري سراسر فساد و تباهي هستند.
زمين از سيماي زشت و منفورش مي‏هراسد.
(قرن 8 – قطعهء70)

پيشگويي در مورد ظهور حزب بعث

جمعيتي انبوه كه تحت فرمان گروهي از صليبيان مي‏باشند،
به زودي در عراق (Mespotamia = بين‏النهرين) ظهور خواهند كرد.
به زودي دوستان كوچكتري كه در كنار رودخانه‏اي نزديك به آنها زندگي مي‏كنند،
قانون و نظام حاكم در ميانشان را به رفتاري خصمانه تبديل خواهند كرد.
(قرن 3 – قطعهء 61)

اشاره به گروهی از صلیبیان و ظهور آنها در عراق در واقع به بنیان گذار حزب منفور بعث یعنی میشل عفلق و صلاح الدین بیطار اشاره دارد که اندیشهء منحرف خود را ابتدا در سوریه و سپس در عراق پیاده کردند
 

بابك طراوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
پیشگویی جنگ سال 1991 خلیج فارس

پادشاه اروپا، مانند کرکس هجوم می آورد؛
به زودی سپاهی بزرگ از نژاد سرخ و سفید را رهبری خواهد کرد.
آنها به زودی رهسپار جنگ با پادشاه بابل (Babylon) خواهند شد.
(قرن 10 – قطعهء 86)


مرگ صدام

صدام پس از جنگ به زودی خواهد مرد.
ویرانی بسیار دهشتناکی از راه خواهد رسید و انسان و حیوان را در بر خواهد گرفت.
ناگهان داعیهء خونخواهی پدیدار گشته و انتقام جایگزین می شود.
صد دست در هم گره می خورد، تشنگی و گرسنگی بیداد می کند و همزمان با آن،
ستارهء دنباله دار از پهنهء آسمان می گذرد.
(قرن 2 – قطعهء 62)

نوسترآداموس در اصل پیشگویی، به جای صدام از واژهء ناآشنای Mabus استفاده کرده است. اما هنگامی که حروف این کلمهء بی معنی را برعکس نمائیم، به واژهء Subam خواهیم رسید و با تغییر حرف b به d (در واقع برعکس کردن) به واژهء صدام خواهیم رسید.
این نوع نام گذاری، از جمله روشهای معماگونه و مرموز نوسترآداموس در بیان اسامی خاص می باشد. وی صلاح می دید محتوای بسیاری از نوشته هایش مخفی بماند تا در زمان خود و برای اهل همان مقطع تاریخی، روشن و آشکار گردد.

پیشگویی صریح در مورد اعدام صدام

طاغوت ستمگر، در بندری اسلامی به مرگ محکوم می‏شود.
با این وصف، آزادی به زودی باز نخواهد گشت.
به دلیل کینه توزی ها و خون خواهی ها، جنگ و کشتار تازه ای آغاز خواهد شد.
جمهوری فرانسه، از کثرت نیروها، وحشت زده خواهد شد.
(قرن 1 – قطعهء 94)

واژهء اسلامی در کتاب اصلی نوسترآداموس ذکر نشده و به جای آن از کلمهء Sellin استفاده شده است که در زبان یونانی به معنای «هلال» می باشد. نوسترآداموس در اغلب نوشته های خود از اسلام و مسلمانان با این واژه یاد کرده است.
در مورد وحشت زده شدن فرانسه، شاید اشاره به جنگ سال 2003 باشد که منجر به سقوط رژیم صدام شد و فرانسه از شرکت در آن، خود را کنار کشید.
 

mmbidhendi

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
من یادمه دبیرستان که بودم کتاب این آدم رو خریدم ولی چون چیزی ازش سر در نیورودم ، بخشیدمش به یکی دیگه ، خیلی جالبه که مثلاً این مورد ها توش نبود ، توی همه کتابهایی که چاپ میشه مطالب قبلی بیشتر توش هست ... نوشته شده و تفسیر شده :)
 

بابك طراوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
من یادمه دبیرستان که بودم کتاب این آدم رو خریدم ولی چون چیزی ازش سر در نیورودم ، بخشیدمش به یکی دیگه ، خیلی جالبه که مثلاً این مورد ها توش نبود ، توی همه کتابهایی که چاپ میشه مطالب قبلی بیشتر توش هست ... نوشته شده و تفسیر شده :)

ممنون از اظهار نظرتون ...
من به كتاب اصلش دسترسي ندارم و مطالبم را از طريق سرچ در اينترنت پيدا ميكنم ....
غرض اصلي من از ايجاد اين تاپيك اين واقعيت هست كه پيشگويي هاي اين شخص رل بزرگي را در عرصه جهاني بازي كرده و يكي از دلايل فشار بر ايران محسوب ميشه ...

به هندوستان با وجود دارا بودن 80 بمب اتم، هيچ گيري نميدن ولي ايران با اينكه فعاليت صلح آميز داره ولي تحت فشاره .... يكي از دلايلش پيشگوئيهاي اين شخص هست ....

من به درستي يا نادرستي پيشگوئيهايش در آينده كاري ندارم و برام مهم نيست چيزي كه مهمه فشار بين المللي است كه ايران به خاطرش بايد تحمل كنه....
 

بابك طراوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
اشاره به مشکلات اقتصادی جهان در قرن 21 ام

آنچه جایگزین طلا و نقره می‏شود، قربانیان تورم هستند.
پس از سرقت رفاه و آسایش، این قربانیان در آتش انداخته می شوند.
درحالی که وضعیت در اثر بدیهی های ملی آشفته و نا به سامان است،
آسیاب اقتصاد، مغزو محتوا را از کاغذهای رایج (پول) و اوراق بهادار می ستاند.
(قرن 8 – قطعهء 28 )

جالب ترین پیشگویی در این رباعی، اشاره به اسکناس و رواج آن است که در واقع جایگزین سکه های طلا و نقره شده است، در حالی در عصر نوسترآداموس، اسکناس وجودنداشت و رایج نبود. بخش دیگر پیشگویی، اشاره به تورم و کاهش ارزش پول کشورها هستیم.

شرق و غرب،
هر دو بر اثر ورشکستگی،
به سقوط،
کشیده خواهند شد.
(قرن 8 – قطعهء 59 )

پادشاهان و زمامداران، نسخه هایی تقلبی را به بازا عرضه خواهند کرد.
طالع بینان، پیشگویی های غیرواقعی خواهندکرد.
به زودی، رفاه و آسایش قربانی شده و از پی آن، سختی و فشار حاکم خواهدشد.
به زودی، تفسیر واقعی پیشگویی ها صورت خواهد گرفت
(قرن 3 – قطعهء 26 )

به نظر می رسد منظور از نسخه هایی تقلبی، چاپ اسکناس های بدون پشتوانه باشد. منظور از پیشگویی های غیرواقعی نیز، برداشت نادرست کارشناسان اقتصادی ازآینده می باشد.

ظهور پادشاه وحشت

در آن روز، تنها یکی از دو فرمانده بزرگ باقی خواهدماند.
به زودی توان آن به چشم خواهد آمد و روز به روز بیشتر خواهد شد.
سرزمین جدید، در اوج قدرت خواهد بود.
آمار و اطلاعاتی به آن مرد خون آشام خواهد رسید.
(قرن 2 – قطعهء 89 )

در این رباعی به وضوح رقابت دو قدرت شوروی و ایالات متحده آمریکا پیشگویی شده است که در نهایت همه می‏دانیم شوروی نابود شد و آمریکا قدرت بلامنازع در تحولات بین‏المللی گشت. اما هیچکس نمی‏داند «مرد خون آشام» کیست؟ نوسترآداموس در رباعیات بعدی خود، از این مرد با عنوان «پادشاه وحشت» یاد کرده است. به نظر می‏رسدشخصی با قدرت و خشونت زیاد در غرب به قدرت خواهد رسید.

پیش بینی فروپاشی و تحلیل قدرت غرب
قدرت آنها دوبار افزایش و دو بار کاهش می‏یابد.
غرب نیز مانند شرق دچار ناتوانی خواهد شد.
دشمنش پس از چند جنگ، در دریا مورد پیگرد قرار می‏گیرد.
(غرب) به زودی در اثر فقر و تنگدستی، به سقوط کشیده می‏شود.

همه می‏دانیم که قدرت ایالات متحده یک بار در دههء 1930 میلادی بسیار کاهش یافت و اقتصاد آمریکا دچار چالش جدی شد، اما پیش‏بینی نوسترآداموس اشاره به دو مرحله سقوط دارد که دومی برای غرب هنوز فرا نرسیده است.

فروپاشی غرب
در سرزمینی که آب و هوای آن بر خلاف بابل است،
خون ریزی های فراوانی به وقوع خواهد پیوست.
به زودی در دریا، هوا و زمین، کمیت ها و اندازه‎هایی ظاهرن ناعادلانه آشکار خواهند شد.
حکومتهای این منطقه، فرقه گرا خواهند بود و گرسنگی و طاعون همه چیز را از میان خواهد برد.
(قرن 1 – قطعهء 55 )

منظور از بابل همان عراق است و اشاره به آب و هوایی بر خلاف بابل، منظور موقعیت سیاسی و جغرافیایی مخالف است که می تواند (شاید) ایالات متحده آمریکا باشد. اشاره به حکومتهای مختلف، می تواند ایالات مختلف کشور آمریکا باشد که امکان دارد به علت مشکلات اقتصادی، اعلام استقلال نمایند. فرقه گرایی نیز می تواند (شاید) همان اعلام استقلال باشد.
 

mmbidhendi

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
ممنون از اظهار نظرتون ...
من به كتاب اصلش دسترسي ندارم و مطالبم را از طريق سرچ در اينترنت پيدا ميكنم ....
غرض اصلي من از ايجاد اين تاپيك اين واقعيت هست كه پيشگويي هاي اين شخص رل بزرگي را در عرصه جهاني بازي كرده و يكي از دلايل فشار بر ايران محسوب ميشه ...

به هندوستان با وجود دارا بودن 80 بمب اتم، هيچ گيري نميدن ولي ايران با اينكه فعاليت صلح آميز داره ولي تحت فشاره .... يكي از دلايلش پيشگوئيهاي اين شخص هست ....

من به درستي يا نادرستي پيشگوئيهايش در آينده كاري ندارم و برام مهم نيست چيزي كه مهمه فشار بين المللي است كه ايران به خاطرش بايد تحمل كنه....

خوب ، میدونید ، واقعیت اون چیزیه که صحت و سقم داشته باشه ، چطوریه که واقعیت های این شخص همیشه بعد از اتفاق مشخص میشه ؟ :) بعدشم بحث و سیاسی نکنیم بهتره :) چون دولتهایی مثل آمریکا انقدر بیکار و احمق نیستند دلشون رو به یک کتاب که مال 500 سال پیشه خوش کنند :) وگرنه توی همین کتاب کلی چیز راجع به صدام و ... به گفته خودتون نوشته ..
 

بابك طراوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
جنگ بزرگ
به علت اختلافات داخلي و سهل‏انگاري در فرانسه،
راه در برابر محمديون گشوده خواهد شد.
رود سن (Seine) و زمين‏هاي حاشيهء آن در درياي خون فرو خواهند رفت.
بندر مارسي پوشيده از كشتي‏ها و بادبانهاي برافراشته خواهد شد.
(قرن 1 – قطعهء 18 )

به خاطر ناسازگاری‏ها و تنش‏ها،
و به سبب فروگذاشت‏های فرانسویان به محمدی‏ها،
شادمانی شورانگیزی پدیدار می‏شود، زمین سینا و دریای سینا، در سرخای خون فرو می‏روند،
و کشتی‏ها و قایق‏های بیشمار، بندر مارسی را خواهند پوشانید.

باز هم اين پيشگويي در مورد خسارات فرانسه (شايد كل اروپا) مي‏‎باشد. آنچه كه در اين رباعي به وضوح ديده مي‏‎شود، پيش‏بيني وقوع جنگي بزرگ در آينده است.
در اين پيشگويي نوسترآداموس به هجوم مسلمانان به فرانسه اشاره شده است. يورشي كه با قتل و كشتار شديد همراه خواهد بود. مارسي شهر بندري فرانسه است كه همواره مملو از كشتي‏هاي لنگر انداخته است. بادبانهاي برافراشته مي‏تواند تعبيري از ناوهاي جنگي آماده رزم يا هواپيماهاي جنگي باشد.

جنگ بزرگ مسلمانان در دریایی آدریاتیک
ناوگان در نزديكي درياي آدرياتيك متلاشي خواهد شد.
زمين مي‏لرزد، به سوي آسمان پرتاب مي‏‎شود و مجددن در جاي اوليهء‌ خود قرار مي‏گيرد.
مصر به لرزه در مي‏آيد و از محمديون حمايت مي‏كند.
از پيشواي كل خواسته مي‏شود كه تسليم گردد.
(قرن 2 – قطعهء 86 )

درياي آدرياتيك قسمتي از درياي مديترانه است. محمديون بايد واژه‏اي باشد كه نوسترآداموس به مسلمانان اطلاق كرده است. اين رباعي پيشگويي نبردي سنگين در آينده است كه يك طرف آن مسلمان قرار دارند. به نظر می‏رسد مردم مصر از یک جریان خاص در آینده که منجر به درگیری نظامی شدید خواهد شد، حمایت خواهند کرد.

۶ رهبر پاريس،اسپانياى بزرگ را اشغال مى‏كند، كشتيهاى جنگى در برابر مسلمانان [محمدى‏ها] كه از پارتيا [ناحيه‏اى در ايران] و مديا [ناحيه‏اى در ايران] برخاسته‏اند، مى‏ايستند. آن مرد، سيكلاد [اروپا] را تاراج مى‏كند، و آنگاه انتظارى بزرگ در بندر يونان حكمفرما مى‏شود. در مجموع نوسترآداموس به اين موضوع به صراحت اشاره مى‏كند كه ايران (پارت، نيرا، پرشيا، مديا) با كمك مسلمانان سراسر جهان، از جمله كشورهاى عربى و مخصوصاً سوريه، عربستان سعودى و ليبى حكومت مقتدرى را تشكيل مى‏دهند و پس از جنگى مذهبى كه هسته آن از لبنان شروع مى‏شود و عمدتاً بر عليه اسرائيل است، جهان را به تسخير خود درمى‏آورند و سپس جنگى جهانى و عظيم رخ خواهد داد و جهان نابود خواهد شد.۷در هنگامه دميدن خورشيد، آتش بزرگ، ديده خواهد شد؛ صدا و روشنايى، در امتداد شمال، ادامه خواهد يافت. در ميانه كره خاك، مرگ و آواى مرگ، شنيده خواهد شد؛ مرگ از درون سلاحها، آتش و خشكسالى آنان را به انتظار خواهند نشاند. در خاتمه، اين سرزمين به واسطه جنگ جهانى سوم نابود و نامسكون خواهد شد.۸سرزمين مسكونى، از سكنه خالى خواهد شد؛ براى به دست آوردن سرزمينها، جدال و اختلاف شديدى درمى‏گيرد؛ قلمروها به مردانى سپرده خواهد شد؛ كه از غرور و سربلندى تهى خواهند بود. سپس، براى برادران بزرگ، نفاق و مرگ پيش خواهد آمد. و از چنين برمى‏آيد كه ايران، جهان را ابتدا از طريق حمله به تركيه (و مقدونيه) به تصرف خود درخواهد آورد: شب در آسمان، مشعلى رو به خاموشى، ديده خواهد شد. در مركز رن، جنگ و خشكسالى به بار مى‏آيد، كمك خيلى دير مى‏رسد. پرشيا (ايران) حمله آورده و ماگدونيا و در جاى ديگر مى‏گويد: (مقدونيه) را به محاصره درمى‏آورد.۹تو اى فرانسه! اگر، از آبهاى ليگوريا گذر كنى؛ خود را، در ميانه دريا و جزاير، در محاصره خواهى يافت؛ و پيروان محمد، در برابر تو خواهند ايستاد. و همچنين تو، اى درياى آدرياتيك! استخوان خران و اسبان را خواهى جويد.۱۰

و باز مى‏گويد: آن مرد، با سلاحها و آتش درخشان، در نزديكى درياى سياه، از پرشيا براى تسخير ترابوزان خواهد آمد. فاروس و ميتيلن به لرزه در خواهد آمد؛ خورشيد، درياى آدرياتيك را كه مملو از اجساد اعراب است؛ روشن خواهد كرد.۱۱و سپس نوسترآداموس، عواقب جنگ اتمى و نابودى تدريجى جهان به واسطه جنگ جهانى سوم را شرح مى‏دهد: كسوفى در پيش خواهد بود كه از زمان آفرينش گيتى تا زمان مرگ و مصائب حضرت مسيح و از آن زمان تا به امروز هرگز رخ نداده است و جهان چنين ظلمتى به خود نديده است…۱۲


مرد والامقامى از تبار عرب به زودى پيش خواهد تاخت. از سوى اهالى بيزانس به او خيانت خواهد شد. از شهر قديمى رودس به پيشواز او خواهند آمد، از جانب هانگرى [مجارستان] متحمل آزار بسيار خواهد شد.۱۳

در حوالى درياى آدرياتيك بر اثر توفانى عظيم، كشتى غرق مى‏شود و زمين به لرزه درآيد و به سوى آسمان پرتاب مى‏شود و دوباره فرو مى‏افتد؛ در مصر جنبش پيروان محمد افزايش مى‏يابد و پيكى به (آن سوى مرزها) فرستاده مى‏شود تا خبر را اعلان كند.شهرها آلوده و كثيف گشته، باعث اعتراض و شرمسارى زيادى خواهد شد، و تاريكى و جهل فقط با درخشش نور از بين مى‏رود و با تغييراتى حكومت جهل و ظلمت پايان خواهد يافت…رهبرى اصلى مشرق زمين با شورشهاى زيادى روبرو خواهد شد، كه اكثراً از طرف شمالى‏ها و غربى‏هاى مغلوب شده است، كه عده‏اى كشته و برخى مورد آزار قرار گرفته‏اند و بقيه در حال گريزند و فرزندانشان كه از زنان متعددى هستند، زندانى شده‏اند.۱۴
 
آخرین ویرایش:

بابك طراوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
جنگ آمريکا و متحدانش با ايران

طبق پیش بینی نوسترادموس، این درگیری در دو مرحله صورت می گیرد و با مقاومت شدید و دلیرانهء ایرانیان، نبرد ادامه می یابد:

در بهار دو اقدام پی در پی انجام می گیرد؛
جنگ در دو نبرد شجاعانه ادامه می یابد.
(قرن 2 - بخشی از رباعی 52 )

نبرد شدید در خلیج فارس
شبانگاهی رنگین کمان در نزدیکی نانت (Nantes) آشکار خواهد شد.
دانش و فنون دریایی، بارانی فرو خواهد ریخت.
ناوگانی عظیم، در خلیج فارس، تکه تکه خواهد شد.
روسیه و تروآ (Troy) باعث بدبختی‎های فراوان در آلمان (شاید انگلیس) خواهند شد.
(قرن 6 - قطعهء 44 )

به نظر می‎رسد منظور از رنگین کمان، نشانه یا وقوع حادثه‎ای مهم می‎باشد. نانت یکی از بنادر مهم غرب فرانسه و نزدیک به اقیانوس آتلانتیک می‎باشد.
در متن اصلی پیشگویی، به کشور آلمان با نام یکی از ایالتهای بزرگ آن، یعنی ساکسونی (Saxony) اشاره شده است. این منطقه در شرق آلمان واقع است و قبائل معروف ساکسون که بعدها به جزیرهء انگلیس مهاجرت کردند، در این ناحیه زندگی می‎کردند. شاید منظور از ساکسونی، همان کشور انگلستان باشد.
تروآ نام منطقه‎ای بسیار قدیمی در ترکیه است که دارای تاریخی تمدنی فراتر از سه هزار سال می‎باشد. همچنین تروآ نام دوازده شهر در آمریکاست. اما از آنجا که عمدهء پیشگویی‎ها در منطقهء خاورمیانه می‎باشد، لذا اشاره به تروآ باید همان ترکیه باشد.

حملهء بزرگ ایران
به زودی در اثر سهل‎انگار فرانسوی‎ها،
آنها از پنج طرف مورد حمله قرار خواهند گرفت.
ایران، تونس و الجزایر را تحریک می‎کند.
لئون (Leon)، سویل و بارسلون به زودی سقوط خواهند کرد.
ارتش ونیز نخواهد توانست آنها را نجات بخشد.
(قرن 1 – قطعهء 73 )

لئون شهری است در اسپانیا، سویل نام بندری است در اسپانیا که قصر ساخته شده بدست مسلمانان همچنان در این شهر پابرجاست. بارسلون، بندر و شهر صنعتی اسپانیا می‎باشد و دومین شهر بزرگ این کشور پس از مادرید است. ونیز نام بندری معروف در ایتالیاست.
به عقیدهء نوسترآداموس، ایران به همراه برخی از کشورهای شمال آفریقا، نقش مهم و اساسی در تحولات و جنگهای آینده خواهد داشت.


به زودی در شبانگاه، مشعلی فروزان در آسمان دیده خواهد شد.
در نزدیکی سرچشمهء و مصب رود رون،
گرسنگی و اسلحه؛ امدادرسانی را با تاخیر بسیار انجام می‎شود.
سپاه بزرگ ایران، حرکت خود را آغاز و به مقدونیه حمله خواهد کرد.
(قرن 2 – قطعهء 96 )

در متن اصلی، ایران با نام قدیم آن یعنی پارس آمده است. مقدونیه، سرزمین وسیعی می‎باشد که امروزه بخش اعظمی از آن در جمهوری صربستان قرار دارد و قسمتی دیگر، جزئی از یونان می‎باشد.
به نظر می‎رسد منظور از مشعل فروزان، آتش موتور یک موشک زمین به زمین است. منظره‎ای ترسناکی که در این پیشگویی تصویر شده است، حاکی از وقوع جنگی شدید در حوزهء دریایی مدیترانه می باشد.

فرمانده ایرانی، در حال بسیج و جمع آوری نیرو در اسپانیای بزرگ است.
ناوگان دریایی در برابر مردان پارس، جبهه می‎گیرد؛
مردانی از پارت (Parthia) و ماد (Media).
یونان، تاراج می‎شود.
پس از آن، انتظاری طولانی در بندر بزرگ آیونی (Ionian Sea) حکمفرما خواهد شد.
(قرن 3 – قطعهء 64 )

پارت نام سلسله‎ای می‎باشد که در اواسط قرن سوم ق.م در ایران تاسیس شد و در قرن اول ق.م به اوج قدرت خود دست یافت. رومی‎ها، در سال 39 ق.م این سلسله را شکست دادند اما اردشیر اول توانست قدرت را بازپس گیرد و سلسلهء ساسانی را تاسیس کند.
سرزمین باستانی ماد در شمال غربی ایران قرار داشت و ابتدا تحت نفوذ امپراطوری آشور بود، در قرن 6 ق.م و در زمان کوروش کبیر، جزئی از پادشاهی بزرگ ایران گردید.
دریایی آیونی، قسمتی از دریایی مدیترانه است و در شمال ایتالیا و یونان قرار دارد. در متن اصلی، به جای یونان، از نام برخی جزائر این کشور موسوم به Cyclades نام برده است.
اما آنچه در این رباعی از اسپانیای بزرگ درج شده است، در زمان ما وجود ندارد و شاید منظور از آن، کل اروپا باشد. در ادامه به تاراج یونان اشاره شده است اما دقیقن روشن نیست که کدامیک از دو طرف درگیر، یونان را مورد غارت و تاریج قرار خواهند داد.
برخوردار از آتش و آهن، فاصلهء زیادی تا دریای سیاه نیست.
نیروهایی برای اشغال طرابوزان (Terbizond) از ایران حرکت می‎کنند.
فاروس (Pharos) و متیلن (Methilene) به لرزه درمی‎آیند؛ حاکمیتی مطلق.
خون اعراب، دریای آدریاتیک را خواهد پوشاند.
(قرن 5 – قطعهء 27 )
طرابوزان نام شهری در ترکیه است که در جنوب شرقی دریای سیاه قرار دارد. فاروس، شبه جزیرهء کوچکی در بندر اسکندریهء مصر است. در این شبه جزیره، فانوس دریایی برای هدایت کشتی‎ها به سوی بندر نصب شده بود. این فانوس دریایی که در قرن سوم ق.م ساخته شده بود، یکی از عجائب هفتگانهء جهان محسوب می‎شد. در بالای این برج، آتشی به طور دائم شعله‎ور بود. این برج، در سال 1350 ق.م بر اثر زمین‎لرزه‎ای بسیار مهیب، ویران شد.

متیلن یکی از جزائر یونان در دریای مدیترانه است. این جزیره در فاصلهء ده کیلومتری از سواحل ترکیه قرار دارد. نام دیگر این جزیره «لسبوس» (Lesbos) است که زادگاه شاعر زن یونانی، «سافو» (Sappho) بوده است. سروده‎های این شاعر در مورد زنان بوده است. واژهء ******* که در غرب به زنان همچنس باز اشاره دارد، از همین ریشه می‎باشد.
دریای آدریاتیک، قسمتی از دریای مدیترانه است که از غرب در امتداد ایتالیا و از شرق در گسترهء یوگوسلاوی و آلبانی قرار دارد.
در این پیشگویی، منظرهء بسیار ترسناکی از آیندهء تاریک زمین که پوشیده از جنگهای خونین است به تصویر کشیده شده است. به نظر می‎رسد سپاه ایران، با لشگریان ترکیه و مصر وارد نبردی خونین خواهد شد.
 
  • Like
واکنش ها: r.kh

بابك طراوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
فرمانده‏اي اسكاتلندي و شش تن ازبزرگان آلمان،
به دست دريانوردان شرقي، دستگير خواهند شد.
آنها از جبل‏الطارق و اسپانيا عبور داده خواهند شد؛
آنگاه در ايران، به پيشواي رعب‏انگيز جديد،تحويل داده مي‎شوند.
(قرن 3 – قطعهء 78 )

در اين رباعي جالب، سيطرهء كامل پارس (ايران) بر اروپا در آينده، پيشگويي شده است.

خارج شويد، همگي ژنو را ترك كنيد.
به زودي جنس ساترن، از طلا به آهن تبديل مي‏گردد.
كساني كه مخالف پيشواي ايراني هستند، نابود خواهند شد.
پيش از اين خروج پرطنين، نشانه‎‏هاي در آسمان آشكار خواهد شد
(قرن 9 – قطعهء 44 )

ژنو شهري در غرب سوئيس است. ساترن، همان سيارهء زهره مي‏باشد كه نزد رومي‏ها به خداي زراعت و بذر و به عنوان سمبل زمان معروف بود. تغيير جنس از طلا به آهن، به معني پايان دوران طلايي مردم ژنو مي‏باشد.
عبارت پيشواي ايراني در اصل متن رباعي به صورت Raypoz آمده است كه معنايي ندارد؛ اما اگر حروف اين كلمه را جابه‏جا كنيم، به واژهء Zopyra خواهيم رسيد كه نام يكي از نجيب‏زادگان باستاني ايران قديم (پارس) مي‏باشد. گفته مي‎شود اين شخص، باعث به قدرت رسيدن داريوش كبير در ايران بود. وي با قتل سمرديس دروغگو (Smedis = Bardiya)، داريوش اول را بر جاي او نشاند.
همچنان كه در يكي از پيشگويي‏هاي قبلي ديديم، ايران به عزت و افتخار گذشته باز خواهد گشت.

آغاز يك دوران جديد در جهان

پس از بسيج بزرگ نيروهاي انساني، آماده‏سازي بسيجي بسيار بزرگتر صورت مي‏گيرد.
در آن هنگام، پس از قرن‏ها، مرحلهء تاريخي بسيارمهمي از سر گرفته خواهد شد؛
انقلاب، خون‏ريزي، گرسنگي، جنگ و وبا.
به زودي آتشي در آسمان ديده خواهد شد كه اخگري را به دنبال دارد.
(قرن 2 – قطعهء 46 )

نوسترآداموس در اين رباعي، به وضوح عبور يك موشك بزرگ را در آسمان پيشگويي كرده است. ضمن اينكه آغاز دوران و عصر جديد در مناسبات و حكومتهاي جهان را پيش‏بيني كرده است.

خورشید مشرق؟

خوني مشاهده مي‏گردد كه بر كوهها مي‏بارد.
خورشيدمشرق، بذر ترس مي‏‎پاشد و جنگي در نزديكي اورگون (Oregon) رخ خواهد داد.
فتنه‏اي بزرگ در نزديكي رم درمي‏گيرد.
كشتي‏هايي غرق مي‎شوند و حامل نيزهء سه شعبه به اسارت درمي‏‎آيد
(قرن5 – قطعهء 62 )

اورگون نامي است كه به چند منطقه از جهان اطلاق مي‏گردد. از جمله نام يكي از ايالتهاي آمريكاست كه در ساحل اقيانوس آرام قرار دارد و مركز آن، شهر Salem مي‏باشد. اورگون همچنين نام شهري در غرب شيكاگو مي‏باشد. همچنين نام شهري در ساحل رود «ديورانس» واقع در استان پرووانس درجنوب شرقي فرانسه است. اروگون، همچنين نام شهركي در مرز كشورهاي پاكستان و افغانستان است. اما به نظر مي‏رسد منظور نوسترآداموس از اورگون، هماني باشد كه درفرانسه واقع است.

نيزهء سه شعبه (Trident) همان سلاحي است كه نپتون (Neptune)، خداي درياها، آن را در اختيار داشت. به نظر مي‏رسد منظور از به اسارت درآمدن فرد حامل اين نيزه، پايان سيطرهء نيروي دريايي ايالات متحده بر آبهاي جهان باشد.

به نظر مي‏رسد خورشيد مشرق، همان فردي باشد كه از منطقهء ثروتمندعربي قرار است خارج شود.

اما پيشگويي وي در مورد خوني بر كوهها ريخته خواهدشد، همچنان داراي ابهام است.

نپتون بزرگ از اعماق دريا سر بيرون خواهد آورد.
خون فرانسوي‏ها با خون مردان كارتاژي آميخته خواهد شد.
فردي كه بسيار درنگ مي‏كند، جزاير را به خون خواهد كشيد.
اين فاجعه آن قدر بزرگ و شديداست كه نمي‏توان آن را پنهان كرد.
(قرن 2 – قطعهء 78 )

به نظر مي‏رسد منظور از نپتون بزرگ، ناوگان نيروي دريايي ايالات متحده باشد. همچنين يك جنگ دريايي شديد نيز، توسط زيردريايي‏هاي آمريكا آغاز خواهد شد.
كارتاژ شهري است كه فينيقيها آن را در نزديكي تونس امروزي بنا نمودند. اين قوم ابتدا از وطن اصلي خويش يعني سواحل لبنان به اين ناحيه كوچ كردند. شايد منظور ازمردان كارتاژي، همان اعراب و ساكنين خاورميانه باشد.

به نظر مي‏رسد منظوراز جزاير، كشور انگلستان باشد. اما در خصوص زيردريايي‏هايي كه در جنگهاي آينده مورداستفاده قرار خواهند گرفت، نوسترآداموس، پيشگويي ديگري را نيز مطرح كرده است:

هنگامي كه سلاح‏ها و زنجيرها در شكم ماهي، گنجانده شوند،
از داخل آن مردي خارج مي‎شود كه به زودي جنگي بسيار شديد را برپا خواهد كرد.
ناوگان دريايي او به دوردست‏ها سفر خواهد كرد.
تا آنكه نزديك سواحل ايتاليا، آشكار خواهد شد.
(قرن 2 – قطعهء 5 )

در اين رباعي، مقايسهء يك زيردريايي با ماهي صورت گرفته است. اين تنها تصوري است كه در قرن شانزدهم، يك فرد مي‏توانست از يك زيردريايي هسته‏اي قرن 21 ام داشته باشد.
نوسترآداموس، در اين رباعي مي‏گويد كه اين زيردريايي‏ها در كنار رزمناوها، از دوردست‏ها به سواحل ايتاليا خواهند رسيد و اين سرآغاز شعله‏ور شدن شراره‏هاي جنگ در جهان خواهد بود. آتش اين جنگ شديد، با خروج يك فرد مهم از زيردريايي‏اش كه به سواحل ايتاليا رسيده است، افروخته مي‎شود.

نوسترآداموس در يك رباعي ديگر، نوعي ماشين جنگي پيشرفته را به تصوير كشيده است كه بي‏شباهت به هاوركرافت‏هاي امروزي نمي‏باشد:
آن ماهي كه در خشكي و دريا حركت مي‏كند،
هنگامي كه با موجي سهمگين در كنار ساحل سر از آب بيرون مي‏آورد،
شكلي عجيب و رعب‏انگيز و جنسي نرم و قابل انعطاف دارد.
دشمن به سرعت از دريا به دروازه‏هاي شهر خواهد رسيد.
(قرن 1 – قطعهء 29 )

نوسترآداموس، در اين رباعي، به شكلي زيبا، يك هاوركرافت امروزي را توصيف كرده است. اما براي انسان قرن شانزدهمي، تصور چنين وسيله‏اي، بسيار شگفت‏آور است.
 
آخرین ویرایش:

Ice Dream

عضو جدید
کاربر ممتاز
اولش قرار بود ایران با مصر دست به یکی کنه بعد معلوم شد ایران به مصر و ترکیه حمله می کنه
نکنه ایران اول با مصر همدست می شه بعد می زنه زیرش و دریای آدریاتیک رو از خون اعراب رنگین می کنه؟؟؟
خوشم اومد... ما ایرانیا ته دودره بازی ایم:biggrin:
یکی به این آمریکاییا بگه خودشونو معطل این حرفا نکنن... سلطه بر جهان!!!!! ایران و این حرفا؟؟؟؟:biggrin::biggrin:

ولی خیلی باحالن ...ببینین چه جوری رو مخ ملت می رن که آقا nسال پیش یکی دیگه فهمیده این ایران چه مصیبتیه... جهانو قراره به خاک و خون بکشه.... اونم ایرانیا!!!!!!.... چی بگم والا...
 

بابك طراوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
اولش قرار بود ایران با مصر دست به یکی کنه بعد معلوم شد ایران به مصر و ترکیه حمله می کنه
نکنه ایران اول با مصر همدست می شه بعد می زنه زیرش و دریای آدریاتیک رو از خون اعراب رنگین می کنه؟؟؟
خوشم اومد... ما ایرانیا ته دودره بازی ایم:biggrin:
یکی به این آمریکاییا بگه خودشونو معطل این حرفا نکنن... سلطه بر جهان!!!!! ایران و این حرفا؟؟؟؟:biggrin::biggrin:
ولی خیلی باحالن ...ببینین چه جوری رو مخ ملت می رن که آقا nسال پیش یکی دیگه فهمیده این ایران چه مصیبتیه... جهانو قراره به خاک و خون بکشه.... اونم ایرانیا!!!!!!.... چی بگم والا...

ممنون از توجهتون:D
ترتيب رويدادها در آينده مشخص نيست .... در عين حال پيشگويي ها كامل نيست ... چون در حالي ايران ميتواند چنين نقشي در آينده داشته باشد كه قدرت ديگر كشورها در اثر جنگ يا بلاياي طبيعي بسيار كاهش يافته باشد .... اگر اين پيشگوئيها درست باشد، قطعا ابتدا ايران بايد كشورهاي ديگر را مطيع سازد (حمله به تركيه و مصر و ...) آنگاه با سپاه عظيمي در نبرد اصلي شركت كند... شايد اين پيشگوئيها واسه 200 سال ديگه باشه ... شايد هم هيچ كدوم درست نباشه ....

چيزي كه مهم است درستي يا نادرستي اين پيشگوئيها نيست ... فشار بين المللي است كه به بهانه آن به ايران وارد مي كنند.... هر چقدر ايران خود را از نظر علمي پيشرفته تر نشان ميدهد اروپا و امريكا بيشتر عكس العمل منفي نشان ميدهند وگرنه چه دليلي دارد كه حاضر نيستند ايران فناوري صلح آميز هسته اي داشته باشد؟ ولي پاكستان بمب اتم داشته باشه؟ در حالي كه پاكستان يك كشور اسلامي است... پس موضوع حتي اسلام هم نيست...
بنظر من مذهب ما هم آنها را به فكر انداخته (مهدويت) .... و كلي فيلم در رابطه با وقايع آخر زمان ساخته اند.... من ميخوام توجهتون را به اين جو منفي بر ضد ايران (كه بي تاثير روي افكار عوام نيست) جلب كنم...
 

بابك طراوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
وقوع جنگ جهاني سوم
م.پ. ادوارد در كتاب خود در باب پيشگوئيهاى نوسترآداموس نقل مى‏كند كه سانتورى هشتم، قطعه ۶ مربوط به وقوع جنگجهانى سوم است:

جنگ و خونريزى براى مرتبه سوم حتمى است؛
آتش به حدى است كه درياها به جوش مى‏آيد و از دولت‏ها فقط دو دولت و از جهان فقط نيمى باقىمى‏ماند…۱۵

شاهزاده ليبيايى [كه نماينده حكومت ايران است] در غرب به قدرت خواهد رسيد، يك فرانسوى از اعراب به شدت مكدر خواهد شد، دانشمند اديب [ادبا] خود رابا اوضاع وفق خواهند داد، زبان عرب بر فرانسه پيشى مى‏گيرد…"۱۶

در نزديكى سوربن جهت حمله به مجارستان قهرمانى از اهالى برودها [سياه‏پوستان] به آنان هشدارخواهد داد. رهبر بيزانس، سالون از اسلاوينا، آنان را به شريعت محمد[(ص)] در خواهدآورد.

همچنين نوسترآداموس در چنين مى‏سرايد كه:

امپراتورى مقدس به آلمان خواهد آمد؛ پيروان اسماعيل جايگاه بى‏مانع خواهند يافت. آدمهاى نادان همچنان خواستار كارمانى [شريعت كهنه] هستند. تمامى حمايت كنندگان [محمدص] سراسر گيتى راخواهند پوشاند. ۱۷

بنابراين، نوسترآداموس در اغلب سانتورى‏ها از جمله سانتورى ۵ نسبت به فتح جهان به وسيله شريعت حضرت محمد(ص) به غرب و تمدن غربى هشدارمى‏دهد و به جهانيان اعلام مى‏كند كه روزى مسلمانان به رهبرى ايران و تمدن ايرانى بر جهان مسلط خواهند شد.
اين دو كشور، مدت زياد برپيمان خود باقي نمي‏مانند.
آنها پس از 13 سال، تسليم بربرها خواهند شد.
به زودي خسارات سنگيني بر دو طرف وارد خواهد آمد؛
تا آنجا كه هركس براي فرار، آرزوي يافتن يك كشتي را مي‏كند
(قرن 5 – قطعهء 78 )

به نظر مي‏رسد منظور از دو كشور، روسيه و آمريكا باشند كه پس از چندين كشمكش در قالب جنگ سرد، با يكديگر كنار آمدند و بسيار از پروژه‏هاي تسليحاتي خود رامتوقف كردند. ظاهرن اين مصالحه توسط بربرها (احتمالن منظور مسلمانان است) شكسته خواهد شد و جنگ و درگيري شديد پيش خواهد آمد.

هنگامي كه ستارهء دنباله‏دار آشكار گردد،
رهبران سه‏گانه دولتهاي مقتدر باهم دشمن خواهندشد.
ضرباتي كه از آسمان فرود مي‏آيند، زمين را مي‏لرزانند.
پو (Pau) و تيبر (Tiber) متلاطم هستند و ماري بر ساحل ايستاده است
(قرن 2 – قطعهء 43 )

به نظر مي‏رسد منظور از رهبران سه‏گانه دولتهاي مقتدر، روساي كشورهاي ايالات متحده، ‌روسيه و چين باشد. اين سه كشور با يكديگر رقابت دارند اما دشمني بالفعلي باهم ندارند. اما ايجاد دشمني بين اين سه دولت، مقارن با ظهور يك ستارهءدنباله‏دار خواهد بود.
پو شهري در جنوب غربي فرانسه و تيبر، سومين رودخانهءبزرگ ايتالياست كه از وسط اين كشور مي‏گذرد. شهر رم نيز در كنار اين رود واقع است.
منظور از ضرباتي كه از آسمان فرود مي‏آيند، بمب‏ها و موشكها مي‏توانند باشند.

ساكنين رودس،درخواست كمك خواهند كرد.
آنها به علت سهل‏انگاري وارثانشان، خوارشده‏اند.
امپراطوري عربي، عملكرد خود را بازنگري خواهد كرد.
غرب، موجب احياءدوبارهء اين امپراطوري خواهد شد.
(قرن 4 – قطعهء 39 )

رودس يكي از جزائر دريايي اژه است. منظور از امپراطوري عربي، مي‏توانداتحاد كشورهاي عربي در قالب پيمانهايي نظير اتحاديه عرب باشد.

پیشگویی ظهور یک فرد قدرتمند در بین اعراب

عربي سترگ، به زودي به پيش مي‏تازد.
اهالي بيزانس او را با شكست مواجه مي‎سازند.
ساكنين قديمي رودس به مقابله با او مي‏‎شتابند.
مجارها، او را آزار و اذبت بسيار خواهند كرد.
(قرن 5 – قطعهء 47 )

سردار قدرتمند عرب

به زودي در منطقهء عربي ثروتمند،
شخصي توانا و آشنا به شريعت محمد زاده خواهد شد.
او بااسپانيا درگير و بر غرناطه استيلا خواهد يافت.
او همچنين از راه دريا بر مردم ليگوريا پيروز خواهد شد.
(قرن 5 – قطعهء 55 )

منظور از مردم ليگوريا، اهالي ايتاليا هستند، زيرا اين ناحيه، منطقه‏اي ساحلي در مجاورت فرانسه و مركزش شهر جنوا مي‏باشد.
غرناطه (گرانادا) نيز همانشهر تاريخي اندلس در اسپانيا مي‏باشد. البته در كشور نيكاراگوآ نيز شهري به نام گرانادا وجود دارد.

جنگ بربرها به درياي سياه كشيده مي‏ شود.
دالماسي (Dalmacia) بر اثر خون‏ريزي‏هاي بسيار، دچار اضطراب مي‏گردد.
مردي از فرزندان اسماعيل به اوج قدرت مي‏رسد.
تهديد كنندگان (اين مرد) با وجود كمك پرتغال، بر خود مي‏لرزند.
(قرن 9 – قطعهء 60 )

منظور از اسماعيل، كسي است كه نسبش به حضرت اسماعيل مي‏رسد. دالماسي منطقه‏اي در ساحل درياي آدرياتيك يوگسلاوي است كه امروزه بخش اعظم آن در جمهوري كروواسي واقع مي‏باشد. اما کمک پرتغال در واقع می تواند تمثیلی از کمک آمریکا به کشورهای منطقه باشد؛ ضمن اینکه در جریان جنگ 1973 (رمضان) بین اعراب و اسرائیل، تنها کشور پرتغال بود که اجازه داد هواپیماهای آمریکایی پس از توقف و سوختگیری، ملزومت مورد نیاز اسرائیل را به مقصد حمل کنند.

حوادثي بسيار رعب انگيز
بر اثر حرارتي همچون گرماي خورشيد،
ماهيان درياي سياه، نيم‏پز مي‏شوند.
ساكنين اين منطقه به زودي آن را تباه خواهند ساخت،
درحالي كه رودس و جنوا نياز شديدي به غذا دارند.
(قرن 2 – قطعهء 3 )

دراين رباعي، به وضوح تاثيرات مخرب يك انفجار هسته‏اي در منطقهء درياي سياه كه توام با نور و حرارت بسيار زياد است، پيشگويي شده است. همچنين اشاره به كمبود غذا در رودس (يونان) و جنوا (ايتاليا) شده است كه به نظر مي‏‎رسد منظور وقوع قحطي در سراسراروپا باشد.

ظهور پادشاهي بسيار ترسناك
به زودي، دامنهء نفوذ از فاس به كشورهاي اروپايي كشانده مي‎شود.
شهرها در آتش مي‏‎سوزند و شمشيرها، سرها را قطع مي‏كند.
بزرگ مردي از آسيا، با سپاهي بسيار رعب‏انگيز، از زمين و دريا سر مي‏رسد.
با او مرداني هستند كه كه مانند مردگان، چهره‏هايي رنگ پريده دارند و صليبيان را نابود مي‏كنند.
(قرن 6 – قطعهء 80 )

فاس يكي از شهرهاي مراكش مي‏باشد. فاس يكي از ريشه‏دارترين و باسابقه‏ترين مراكز سواحل بربريان بوده است. در بسياري از پيشگويي‏هاي نوسترآداموس، ردپاي اين منطقه به چشم مي‏خورد.
 
آخرین ویرایش:

بابك طراوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
پادشاه وحشت
هفت ماه پس از سال1999 پادشاهي بسيار ترسناك از آسمان فرود خواهد آمد.
او پادشاه بزرگ آنگومو (Angoumois) را دوباره به زندگاني باز خواهد گرداند.
قبل و بعد از اين واقعه، تاآنجا كه شرائط اجازه دهد،
جنگي بسيار سخت بالا خواهد گرفت.
(قرن 10 – قطعهء 72 )

به نظر بسيار ازمورخين و نوسترآداموس‏‎شناسان، استفاده از كلمهء ماه براي گذشت زمان، به معني سال مي‏باشد. همان طور كه مي‏‎دانيم به تاريخ ژوئيه 1999 يا 2000 اتفاق خاص و مهمي درجهان اتفاق نيفتاده است و بايد منتظر وقايع سال 2007 و بعد از آن باشيم.

آنگومو، استاني قديمي در جنوب غربي فرانسه است و مركزآن آنگولم مي‏باشد. اين ناحيه به همراه قسمتهاي ديگري از سرزمين‏هاي فرانسه، ازحدود سال 50 ق.م. تحت نفوذ امپراطوري بزرگ روم قرار داشت. با شروع قرن پنجم ميلادي،اين منطقه شاهد جنگهاي متعددي گشت.

در آغاز قرن چهارم ميلادي، در جنوب و شرق درياي سياه، قبائلي بيابان‏گرد معروف به هون (Hun) زندگي مي‏كردند. آنها از نظر نژاد به مغولان شباهت بسيار داشتند، تا آنجايي كه برخي مورخان، اين قبائل را از نژاد مغول مي‏پنداشتند. اين گروه وحشي، در اسب سواري و استفاده از تير و كمان، مهارت كافي داشتند و با ساكنين شبه قارهء هند و فارس، جنگهاي فراواني نمودند. در حدود سال 370 ميلادي به سوي غرب هجوم آوردند تا قسمتهايي از اوكراين و اروپاي شرقي را كه محل زندگي اسكانديناوي‏هاي معروف به گوت (Goth) بود، به اشغال درآورند.
اهالي اين منطقه از هون‏ها فرار كردند و از شدت ترس به سمت سرزمين‏هاي مختلف كوچ كردند. بيشتر آنها به سوي غرب و امپراطوري روم رفتند و از آنها درخواست حمايت كردند. امپراطور روم با اقامت آنها در سرزمين خويش موافقت كرد، اما ماليات سنگين بر آنها وضع نمود. شرائط سخت پيش آمده بعدها باعث شد اين طائفه عليه امپراطوري روم قيام كنند و با يورش به روم (410 ميلادي) آنجا را غارت نمايند. مدتي بعد، اين طائفه به سوي غرب مهاجرت كردند و تعدادي از آنها در منطقهء آنگومو استقرار يافتند. گروهي ديگر در سال 417 ميلادي به سوي جنوب اسپانيا مهاجرت كردند.
نفوذ و سيطرهء كامل اين قوم بر سرزميني كه امروز آن را به نام فرانسه مي‏شناسيم در سال 507 ميلادي و با كمك قبائلي از ژرمن‏ها صورت پذيرفت. فرانك‏ها (Frank)، همان كساني بودند كه نام فعلي فرانسه را بر آن نهادند.
گروه دوم از طوائف گوت، در سال 711 ميلادي، در منطقهء اسپانياي كنوني به قدرت رسيدند. نيروي عظيم كشورگشايي زمان خليفهء دوم مسلمين، در اين برهه به ياري اين طائفه رسيد و منطقهء آنگومو جزء امپراطوري شارلمان (Charlemagne) گرديد. سپس براي مدتي تحت نفوذ انگليسي‏‎ها اداره گرديد. قبل از پيوستن به فرانسهء متحد، مدتي تيز در سلطهء چند دوك قرار گرفت. اين ناحيه و مركز آن در جنگهاي صدساله كه از 1337 تا 1453 ميلادي به طول انجاميد، مورد اختلاف دولتهاي فرانسه و انگليس بود.
اين منطقه در زمان حيات نوسترآداموس، به صحنهء جنگهاي مذهبي ميان كاتوليك‏ها و پروتستان‏ها مبدل گشت. شاخه‏اي از خاندان سلطنتي فرانسه معروف به سلسلهء والوآ (Valois) نيز به نام خاندان آنگولم خوانده مي‎شدند. آنها از سال 1515 تا 1574 ميلادي بر اين ناحيه حاكم بودند.
طائفهء هون‏ها پس از اشغال ناحيهء شرقي اروپا در حدود سال 370 ميلادي، به سوي اروپاي مركزي حركت كردند. آنها ابتدا بر روم شرقي چنگ انداختند و سپس در سال 432 ميلادي در دوران حكمراني روگيلاس (Rugilas) براي امپراطوري روم ماليات و خراج تعيين نمودند. پس از مرگ روگيلاس، در سال 434 ميلادي، آتيلا (Attila) به جانشيني او برگزيده شد. اين سردار جنايتكار، به بلاي آسماني معروف است. در زمان او، هون‏ها سه بار در سالهاي 441، 447 و 451 ميلادي به سرزمين‏هاي امپراطوري روم هجوم بردند.
بار نخست آتيلا توانست تا مرزهاي قسطنطنيه نفوذ كند و آن را در معرض سقوط قرار دهد. بار دوم از بالكان عبور كرد و به يونان دسترسي يافت. بار سوم بر سرزمين‏هاي فرانسه امروز مسلط شد و چيزي نمانده بود كه آنگومو را نيز اشغال كند، اما به علت هم‏پيمان شدن رومي‏ها با قبائل گوت كه در آن ناحيه سكونت داشتند، شكست خورد و در سال 451 ميلادي از آنجا عقب‏نشيني نمود. با اين وصف در بازگشت، براي مدت كوتاهي، ايتالياي كنوني را متصرف شد و آنجا را غارت كرده و به ويراني كامل كشاند.

با توضيحات داده شده، به نظر مي‏رسد منظور نوسترآداموس از پادشاه بزرگ آنگومو، شخصی همانند آتيلا باشد.

در اين رباعي، تاريخي بسيار دقيق براي حوادث قرن 21 ام پيش‏بيني شده است. همچنان كه نوسترآداموس در نامهء معروف خود به هنري دوّم، پادشاه فرانسه، به او هشدار مي‏دهد كه دوران سلطنت در فرانسه، به سال 1792 براي هميشه به پايان مي‏رسد و اين دقيقن همان تاريخي است كه جمهوري فرانسه اعلام موجوديت نمود و نظام پادشاهي پايان يافت. در كل به نظر مي‏‎رسد اهميت حوادث آينده در نزد نوسترآداموس، به دو عنصر اساسي بستگي دارد:
1- ميزان تاثير حوادث بر نفوذ كليساي كاتوليك
2- تماميت ارضي و برتري فرانسه و اقتدار غرب. (مسيحيان يا صليبيان)
 
آخرین ویرایش:

بابك طراوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
وحشت بزرگ

« مردي، خدايان جهنمي هانيبال را زنده خواهد ساخت.
او مايهء وحشت نژاد بشر است.
تا قبل از اين، نشريات چنين ترس بزرگ و شديدي را نقل نكرده بودند؛
مصيبتي كه از جانب بابل (عراق) متوجه رومي‏ها (غرب) خواهد شد. »
(قرن 2 – قطعهء 30 )


هانيبال، بزرگترين سردار كارتاژ مي‏باشد. اين شهر داراي تمدن كهن را فنيقي‏ها يا همان كساني كه در حدود سال 814 ميلادي از لبنان مهاجرت كرده بودند، در نزديكي كشور تونس فعلي بنا كردند. بعدها اين شهر، رشد و نمو كرد و تبديل به پايگاه حكومتي نيرومندي شد. هانيبال پس از مدتي، درصدد رقابت با امپراطوري روم برآمد تا بتواند بر سرزمين‏هاي غرب دريايي مديترانه تسلط پيدا كند. در سه جنگي كه بيش از سه قرن (از 464 تا 146 قبل از ميلاد) ميان رومي‏ها و كارتاژها در جريان بود، نهايتن رومي‎ها توانستند شهر تاريخي كارتاژ را با خاك يكسان كنند؛ اما آنها پس از صد سال، اقدام به بازسازي آن نمودند و آنجا را تبديل به مركز امور اداري حكومت خويش در شمال آفريقا كردند. حوزهء نفود كارتاژ شامل قسمتهاي بسيار وسيعي از آفريقا، جزائر سيسيل، ساردنيا، مالت و منطقهء بزرگي در جنوب اسپانيا بود.
هانيبال (183 تا 237 قبل از ميلاد) در سن 26 سالگي به فرماندهي نيروهاي كارتاژ در اسپانيا منصوب گشت و با اينكه ميان دو دولت كارتاژ و روم معاهدهء عدم تعرض امضاء شده بود، او به اسپانيا كه تحت نفوذ رومي‏ها بود، يورش برد. رومي‏‎ها كه اين حمله را نقض قرارداد صلح قلمداد مي‏كردند، به جنگ با هانيبال پرداختند. اما سردار كارتاژ در هجومي سريع، آنها را در داخل اراضي خودشان شكست داد.
اين حمله، عمليات نظامي برجسته‏اي بود كه در تاريخ از آن به عنوان يكي از مفاخر جنگي ياد مي‏كنند. در اين يورش، هانيبال با 40 هزار نيروي پياده و اسب‎سوار، و ستون عظيمي از فيل‏ها از اسپانيا به سمت شمال حركت كرد و با عبور از رشته كوههاي بين فرانسه و اسپانيا، وارد جنوب فرانسه شد.
پس از عبور از رودخانهء رون (Rhone) براي پنهان نگه داشتن مقاصد نظامي‏اش، همچنان به طرف شمال ادامهء مسير داد و تنها زماني كه مطمئن گشت دشمن را فريب داده است، به سمت جنوب دور زد. او همراه سپاهيانش، سلسله جبال پوشيده از برف آلپ را پشت سر نهاد و از آنجا به شمال ايتاليا رفت و شكستهاي بسيار سنگيني بر رومي‏ها وارد ساخت.
با اينكه نقشهء هانيبال بسيار دقيق و ماهرانه بود، ولي او وارد شهر روم نشد و تا تابستان سال 218 ق.م. به انتظار زمان مناسب نشست. در دومين حملهء‌ خويش، ضمن نفوذ به داخل روم، بار ديگر ارتش اين كشور را تار و مار نمود.
سال بعد در حمله‏اي ديگر، هانيبال توانست شكست ديگري را بر رومي‎ها تحميل كند، اما در نبرد سال 202 ق.م. از رومي‏ها شكست خورد و ناگزير به آنتيوكوس سوم» (Antiochus III) پادشاه سوريه پناهنده شد و با وي پيمان مشتركي را براي حمله به رومي‏ها منعقد كرد. اما چيزي نگذشت كه پادشاه سوريه وي را به حال خود رها ساخت. وي از آنجا به آسياي صغير (تركيه كنوني) و سرزمين بي‏تي‏نيه (بيتونيا = Bithynia) رفت و با پادشاه آنجا جهت جنگ عليه روميان هم‎‏پيمان شد. اما در اين جنگ هم شكست خورد و هنگامي كه در شرف اسارت قرار داشت، با خوردن سمي كه در انگشتر خود پنهان كرده بود، خودكشي نمود. (183 ق.م.)
گويا منظور از خدايان كارتاژ، بت‏هايي است كه مردم اين مانند اجداد خويش يعني فينيقي‏ها مي‏پرستيدند. بت اصلي كارتاژها، «بعل» نام داشت كه در تورات از آن ياد شده است. بعد از آن، خداي آسمان (تانيت = Tanit) در درجهء دوم اهميت قرار داشت. آنها علاقهء زيادي به بت‏هايشان داشتند و براي اين بت‏ها انسانها را به شكل انداختن در آتش، قرباني مي‏ساختند.

در اين رباعي، تمثيل شعرگونه از مردي است كه باعق ايجاد رعب و وحشت در ميان انسانها خواهد شد. نوسترآداموس، برخورد و رفتار چنين فردي با اروپائيان را مطابق با روش هانيبال دانسته است. (اصليت هانيبال نيز از لبنان و خاورميانه بود)
نوسترآداموس در سطر سوم از نشريات سخن مي‏گويد. اين از شگفتي‏‎هاي پيش‏گويي اين شخص محسوب مي‎شود زيرا در زمان او، روزنامه و نشريات به شكل امروز وجود نداشتند.
در ادامه، خيزش اين مرد را از بابل يا عراق كنوني پيشگويي مي‏كند.



« به زودي از شرق، قلبي كاتاژي درخواهد رسيد.
او ساكنين دريايي آدرياتيك و وارثان رومولوس (Ramulus) را آزار خواهد رساند.
آن مرد را ناوگان ليبيايي همراهي خواهد كرد.
به زودي پرستشگاههاي مالت و جزائر نزديك آن متروكه خواهد شد. »
(قرن 1 – قطعهء 9 )

نوسترآداموس در اين رباعي، از همان شخ رعب‏انگيز كه در پيشگويي‎هاي قبلي او را با هانيبال مقايسه كرده بود، سخن گفته است. او مانند اهالي كاتاژ، قلبش مملو از كينهء رومي‏هاست.
رومولوس، پهلوان افسانه‏اي رومي‏ها مي‏باشد و پادشاهي است كه شهر روم را بنا نموده است. منظور از وارثان رومولوس نيز همان ساكنين فعلي ايتاليا هستند.
مالت نيز يكي از جزائر دريايي مديترانه است كه در 60 مايلي جنوب جزيرهء سيسل قرار دارد، و در آنجا، بتکده های از زمانهای بسیار دور نظیر 2300 ق.م. وجود دارد.

در اين جا بد نيست يك رباعي ديگر كه پيشتر درج كرده بودم، دوباره ذكر كنم:

ناوگان در نزديكي درياي آدرياتيك، متلاشي خواهد شد.
زمين مي‏لرزد و به سوي آسمان پرتاب مي‎شود و مجددن در جاي اوليهء خود قرار مي‏گيرد.
مصر به لرزه در مي‏آيد و از محمديون حمايت مي‏كند.
از پيشواي كل خواسته مي‎شود كه تسليم گردد.

نوسترآداموس در رباعي ديگري در بخش سنتري اول، دربارهء حركت ناوگان بربرها، چنين مي‏گويد:

بندر دوبوك (Port de Bouc) از بيم ناوگان بربرها، دچار وحشت خواهد شد.
زمان درازي پس از آن، ناوگان غرب به اين نقطه خواهد رسيد.
خسارتهاي بسياري به انسانها، حيوانات، و دارائي‏‎هاي مردم وارد خواهد شد.
به زودي در فاصلهء دو برج ثور و ميزان، نبردي بسيار خونين روي خواهد داد
(قرن 1 – قطعهء 28 )

بندر دوبوك در خليج فوس (Fos) فرانسه و در نزديكي مارسي قرار دارد. منظور از برج‏هاي ثور و ميزان، همان خطوط فرضي است كه ستاره‏شناسان بابل، در مسير گردش خورشيد در آسمان، طي يك يك سال ترسيم نموده‏اند. آنها اين مسير را به 12 برج تقسيم كرده‏اند و نام مجموعه ستارگاني را كه در اين برج واقع گشته‏‏اند، بر آن نهاده‏اند. براي مثال برج ثور،‌ نشان‏دهندهء فاصلهء زماني 30 آوريل تا 20 مي و برج ميزان، نشان‏‎دهندهء 23 سپتامبر تا 22 اكتبر مي‏باشد.
نوسترآداموس، فاصلهء ميان اين دو زمان را، هنگامهء نبردي بسيار خونين مي‏داند كه در سواحل فرانسه و دريايي مديترانه به وقوع خواهد پيوست.
منظور از ناوگان بربرها، اعراب مسلمان يا اعراب ساكن در شمال آفريقا مي‏باشد. مطابق اين پيشگويي، ناوگان جنگي اعراب، بنادر فرانسه را مورد تهديد جدي قرار خواهد داد و فرانسه از هم‏‎پيمانان خود (شايد اعضاي ناتو) درخواست كمك خواهد كرد.
 
آخرین ویرایش:

بابك طراوت

عضو جدید
کاربر ممتاز
باز هم پيشگويي بروز مشكلات حاد
از یک دگرگونی ناگهانی، زیست بوم‏های تور، اورلئان و بولوا،
همراه با، آنگر،راین و نانت، به سختی گرفتار می‏شوند،
مردمی که به زبان ناآشنا سخن می گویند،در این مکان‏ها خیمه خواهند زد.
جریان سیلابی به شتاب، در رودخانهء رن جاری شده،و زمین و دریا سخت لرزان خواهند شد.

منظور از زبان ناآشنا چيست؟قطعن زباني كه در اروپا شناخته شده باشد نيست، شايد زبان عبري، فارسی يا چيني باشد.


در آن زمان که مارها، بر پر هون مهراب حلقه می‏زنند،
و اسپانیایی‏ها، خون تروجان‏ها را چنان آلوده می‏سازند،
که تروجان‏های بسیاری فاسد می‏شوند،
رهبر، به ناگاه به پرواز درآمده، و در صحراهای باتلاقی، خود را از چشم ها پنهان می کنند.

پيامدهاي پس از جنگ هسته اي
چهل سال تمام در آسمان، رنگین کمانی به چشم نخواهد خورد،
و چهل سال تمام هر روز، رنگین کمانی به چشم خواهدخورد،
خشگای زمین، از تابش نور سوزان خورشید، بیشتر و بیشتر خواهد تفتید،
ودر آن زمان که خشکی زمین به چشم دیده شود، سیل‏هایی بس هولناک جاری خواهند شد.


در بلندای برج قوس، یک داس با یک آبگیر، به یکدیگر پیوسته می‏شوند،
از دستان جنگ آوران، بیماری، خشکسالی ومرگ، فرو می ریزد،
و آن گاه سده به زمانی نزدیک می شود،
که زمان دوباره سازی است.

این پیشگویی به ما نبردهایی را پیام می‏هد که همراه با بیماری و مرگ، باعث پایان سده‏ای می‏شوند. به نظر مي‏رسد چهل سال خشكي آب و هواي و كمي بارش و در پس آن چهل سال پرآب و باران خواهد آمد

تاريكي پس از انفجارات هسته اي
كسوفى در پيش خواهد بود كه از زمان آفرينش گيتى تا زمان مرگ و مصائب حضرت مسيح و از آن زمان تا به امروز هرگز رخ نداده است و جهان چنين ظلمتى به خود نديده است…
 

Ice Dream

عضو جدید
کاربر ممتاز
چيزي كه مهم است درستي يا نادرستي اين پيشگوئيها نيست ... فشار بين المللي است كه به بهانه آن به ايران وارد مي كنند.... هر چقدر ايران خود را از نظر علمي پيشرفته تر نشان ميدهد اروپا و امريكا بيشتر عكس العمل منفي نشان ميدهند وگرنه چه دليلي دارد كه حاضر نيستند ايران فناوري صلح آميز هسته اي داشته باشد؟ ولي پاكستان بمب اتم داشته باشه؟ در حالي كه پاكستان يك كشور اسلامي است... پس موضوع حتي اسلام هم نيست...
بنظر من مذهب ما هم آنها را به فكر انداخته (مهدويت) .... و كلي فيلم در رابطه با وقايع آخر زمان ساخته اند.... من ميخوام توجهتون را به اين جو منفي بر ضد ايران (كه بي تاثير روي افكار عوام نيست) جلب كنم...
ممنون از توضیحاتت....:gol:
قصدم شوخی بود نه بی ارزش دونستن کار تو:gol::smile:
به نظر من هم بیشتر یه جنگ روانی و ضد تبلیغات برای ایران اومد....
گرچه یه سری چیزاش آدمو به شک می انداخت اما سخت بشه به متنی که مال این همه سال پیشه اعتماد کرد اونم تو این زمونه ای که رسانه ها بخوان شب و روز جلوه می دن و ..روز و هم شب... اصلا از کجا معلوم که همه ی اینا تو متن اصلی بوده؟؟؟
به هر حال مطالبت قشنگه... ممنون
 

Similar threads

بالا