پيشينه زبان فرانسه

Sima

مدیر تالار مهندسی هسته ای همکار مدیر تالار زبان
مدیر تالار
کاربر ممتاز
خاستگاه زبان فرانسه ، زبان لاتين است : در سال هاي 58 تا 50 پيش از ميلاد ، ژول سزار به سرزمين گُل يعني فرانسه كنوني حمله برد و پس از تسخير ، آن را ضميمه امپراتوري روم كرد . مردم اين سرزمين كه از نژاد سٍلت بودند رفته رفته زبان مادري را از ياد بردند و به زبان لاتين سخن گفتند . اكنون تنها در حدود 60 واژه از زبان سٍلتيك (۱)در زبان امروز فرانسه باقي مانده است . چند واژه زير از آن جمله اند :
Alouette , bec , brasserie , charrue , ruche
نبايد پنداشت كه زبان امروز فرانسه همان زبان سربازان رومي است . زبان لاتين درسرزمين گُل دستخوش دگرگوني ها شد . نخست زبان " گالو – رومن " ( ۲ )پديدار گشت و تحول آن ، زبان " رُمان " ( ۳)را فراهم ساخت . زبان رُمان طي سده ها دگرگون شد ؛ تلفظ آن در استان هاي شمالي ، " لانگ دويٌل "( ۴) و در جنوب ، " لانگ دُك " ( ۵)را به وجود آورد . در حوزه رود سِن كه « جزيره فرانسه »( ۶) خوانده مي شود ، گويش " فرانسي يَن " ( ۷)رواج داشت . اين گويش كه زبان رسمي دربار هم بود ، رفته رفته زبان سرتاسر فرانسه شد و زبان فرانسه قرون وسطي را به وجود آورد . روابط اجتماعي و اقتصادي و جنگ ها با همسايگاني چون ايتاليا ، آلمان و انگلستان يا مستعمراتي چون كشورهاي مسلمان شمال آفريقا هم در زبان فرانسه اثر گذاشت ، به طوري كه علاوه بر واژه هاي ايتاليايي ، آلماني ، انگليسي ، شمار فراواني واژه عربي و گاه از اين رهگذر واژه تركي و فارسي به زبان فرانسه راه يافته است . مثلا واژه هاي زير عربي هستند :
Alcool , Alchimie , algèbre , café , coton , sultan
يا واژه هاي زير كه فارسي هستند :
Aubergine , Babouche , pêche , persienne , pistache ,

البته اين واژه هاي دخيل گاه چنان دگرگونه گشته اند كه ديگر شناخته نمي شوند . بادمجان به زبان عربي رفته و " الباذمجان " شده ، از آنجا به اسپانيا رفته و Albegina گشته است و از اسپانيايي به زبان فرانسه راه يافته و Aubergine شده است.
دو واژگاني DOUBLE :
از يك سو ، زباني كه سربازان رومي به آن سخن مي گفتند زبان عاميانه بود ؛ از سوي ديگر ، گروهي از مردم فرانسه با سواد شدند و با زبان ادبي لاتين آشنا گرديدند . به همين جهت گاهي از يك واژه لاتين ، دو واژه در زبان امروز فرانسه وجود دارد ؛ يكي از ريشه عالمانه و ديگري از ريشه عاميانه . البته نبايد پنداشت كه هر دو واژه داراي يك معنا است . در زير به نمونه اي از اين دوگانگي توجه كنيد :
واژه عاميانه
واژه عالمانه
واژه لاتين
Cherté
Charité
Caritatem
Forge
Fabrique
Fabricam
Frêle
Fragile
Fragilem
Nager
Naviguer
Navigare

 

Sima

مدیر تالار مهندسی هسته ای همکار مدیر تالار زبان
مدیر تالار
کاربر ممتاز
جايگاه و مقام زبان فرانسه در جهان : 1- زبان فرانسه و زبان انگلیسی تنها زبان هايی هستند که در 5 قاره جهان ، بدان سخن گفته مي شود. 2- زبان فرانسه به عنوان زبان کاربردی ، از رتبه نهم در جهان برخوردار است و به عنوان زبان خارجی ، به صورت گسترده پس از زبان انگلیسی آموخته می شود . 3- 175 میلیون جمعيت فرانسه زبان ( فرانكفون ) در جهان وجود دارد .از این رقم ، 110 میلیون نفر فرانسه زبان واقعی هستند و 65 میلیون نفر ،بازبان فرانسه آشنايي دارند. 4- زبان فرانسه ، زبان رسمی 29 كشور عضو سازمان بین المللی فرانکفون (OIF) است . از این تعداد ، 12 کشور فقط یک زبانه و 17 کشور دیگر علاوه بر زبان فرانسه ، از زبان های دیگر نیز بهره مند هستند . 5- قاره آفریقا ، از حيث زبان فرانسه ، براروپا تقدم دارد .زيرا نسبت به جمعیت جهان داراي بیشترین جمعيت فرانسه زبان با نرخ 11% است . 6- الجزایر عضو سازمان بین المللي جمعيت فرانسه زبان (OIF) نیست ولي در عين حال با حدود 16 میلیون نفر ، دومین كشور فرانسه زبان در جهان محسوب می شود. ساحل عاج با حدود 12 میلیون، کبک با 6 میلیون و بلژیک با 4 میلیون نفرجمعيت فرانسه زبان ، در رديف هاي بعدي قرار دارند . 7- حدود 500 هزار نفر جمعيت فرانسه زبان در اسرائیل، و بیش از 700 هزار نفر در آمریکا وجود دارد. با اين احتساب که بیش از 1 میلیون و 200 هزار نفر فرانسوی دور از وطن را نيز بايد در نظر گرفت به طوري که از این تعداد 271 هزار فرانسوي ، در آمریکا سکونت دارند . 8- جايگاه زبان فرانسه در اتحادیه اروپا ، به لحاظ تعداد افرادی که به زبان مادری صحبت می کنند ، مقام دوم را دارد و با زبان ایتالیایی برابر است( 16% ) . يعني پایین تر ازرتبه زبان آلمانی(23.3% ) و بالاتر از مقام زبان انگلیسی ( 15.9% ) است . اما زبان انگلیسی از حيث جايگاه زبان خارجی ، رتبه اول را داشته( 41% ) و بعد زبان فرانسه ( 19% ) ، زبان آلمانی ( 10% ) و زبان اسپانیایی ( 7% ) در رديف هاي بعدي قرار مي گيرد. 9- زبان فرانسه ( به انضمام زبان انگلیسی ، چینی ، اسپانیایی ، روسی و عربی ) جزو شش زبان رسمی سازمان ملل متحد ، و به همراه زبان انگلیسی و اسپانیایی ، زبان کار سازمان ملل متحد است .همچنین زبان فرانسه جزو زبان رسمی اتحادیه آفریقا محسوب مي شود .زبان انگلیسی ، عربی ، اسپانیایی ، سواحلی ، پرتغالی و تمامي ديگر زبانهای بومي آفریقایی از جمله زبان هاي اتحاديه آفريقا به حساب مي آيند. 10- 5%صفحات اینترنت به زبان فرانسه است و لي زبان انگلیسی 45% صفحات اینترنتی را در برمی گیرد وزبان آلمانی 7% نمايش صفحات اينترنتي را تشكيل مي دهد . بنابراين، زبان فرانسه با رقم 5% ، سومین زبان اینترنتی است وجلوتر از زبان اسپانیایی با نرخ 4,5% قرار دارد. گفتني است که 90% زبان های جهان درصفحات اینترنت به نمایش در نیامده اند . 11- جمعیت كشورهاي عضوسازمان بین المللی فرانسه زبان ( OIF ) 710میلیون نفر احتساب شده و بیشترین رقم جمعیتي این سازمان را كشور ویتنام ، با 81 میلیون ( اما با 0.2% جمعیت فرانسه زبان )، مصر با 73 میلیون نفر و سپس كشورفرانسه با 61 میلیون نفر جمعیت تشكيل مي دهد . 12- سه کشور ساحل عاج ، کامرون و جمهوری دموکراتیک کنگو داراي بیشترین تعداد جمعيت فرانسه زبان و نيز آشنا به زبان فرانسه در صحراي آفریقا هستند . از حیث در صد جمعیتی ، گابن با 80% جمعيت فرانسه زبان در رتبه اول قرار دارد و ساحل عاج ، کنگو ، کامرون و سنگال رتبه هاي بعد را به خود اختصاص داده اند. 13- در کشورهای اقیانوس هند ،اگر چه ماداگاسکار از بیشترین تعداد فرانکفون برخوردار است ، اما درجزيره موریس ، زبان فرانسه بیشتر با زبان بومیان آمیخته شده و به کار می رود . 14- هر چند جمعيت فرانسه زبان هاي كلي و جزئی در آفریقای شمالی ، به لحاظ تعداد در مراکش از اهميت زيادي برخوردارند، اما كشور تونس ، از حیث درصد جمعیتی ، در رتبه اول قرار گرفته است . 15- در خاور میانه ، كشور لبنان به لحاظ تعداد و درصد جمعیت فرانسه زبان ها ، به طور گسترده اي از مصر پیشی گرفته است 17- در كشورکانادا ، جمعيت فرانسه زبان ، در مجموع در حال افزایش است 18- در کارائیب ، کاهش تعداد فرانکفون ها ملاحظه می شود و این امر بر مشکلات عديده اي دلالت دارد. 19- جمعيت فرانسه زبان قاره آسیا ، با آمار بسیار ضعیف ، ثابت مانده است و زبان انگلیسی به نفوذ خود در این منطقه ادامه مي دهد. اما جايگاه زبان فرانسه در اين قاره به عنوان زبان آموزش و انتقال دانسته ها در قلمرو های بسیار خاصي همچون پزشکی لحاظ مي شود. 20- كشوررومانی ، سپس لهستان و مولداوی در اروپای مرکزی و شرقی،از جمله کشورهایی محسوب مي شوند که بیشترین تعداد جمعيت فرانسه زبان و نيز آشنا به زبان فرانسه را دربردارند . ماخذ : دايره المعارف لاروس
 

Sima

مدیر تالار مهندسی هسته ای همکار مدیر تالار زبان
مدیر تالار
کاربر ممتاز
زبان فرانسه، نماد هویت ملی زبان فرانسه يكي از بزرگ ترين زبان هاي دنياست كه در مقام زبان جامعه بين المللي و ديپلماسي تنها با انگليسي مقابل مقايسه است. زبان فرانسه دركشورفرانسه تكلم مي شود و علاوه بر آن،در كشورهاي بلژيك ، سوييس و كانادا يكي از زبانهاي رسمي است ؛ در لوكزامبورگ ، سنت پير و ميكلان (در نزديكي ساحل نيوفاندلند) گوادلوپ و مارتينيك ( در درياي كارائیب )، گينه فرانسه ( در آمريكاي جنوبي ) ، يونيون ( در اقيانوس هند ) و در كالدونياي نو و تاهيتي ( در جنوب اقيانوس آرام ) زبان رسمي به شمار مي رود. از اين گذشته ، در تعدادي از كشورها فرانسوي ، زبان دوم غير رسمي است كه از آن جمله اند : مراكش، تونس ، الجزاير، لبنان، سوريه، لائوس ، كامبوج و ويتنام . در مجموع زبان فرانسوي، زبان مادري حدود ۷۵ ميليون نفر است و در همين حال ميليونها نفر با آن آشنايي دارند وكم وبيش به عنوان زبان دوم از آن استفاده مي كنند. فرانسوي از زمره زبانهاي روميايي و از اعقاب لاتيني است. ظهور لاتيني در كشور فرانسه ( كه در آن روزگار گُل ناميده مي شد) به زمان فتح اين سرزمين به دست سزار در فاصله سالهاي ۵۸ تا ۵۱ قبل از ميلاد باز مي گردد. از آن پس گُل به صورت يكي از غني ترين و مهمترين ولايات امپراتوري روم درآمد و زبان لاتيني به عنوان زبان منطقه بر انواع زبانهاي سلتي (گلي) پيشي گرفت. گويشهاي گوناگوني پديد آمدند اما رأي تاريخ به سود لهجه شمالي بود؛ بدين معنا كه پاريس در قرن دوازدهم پايتخت فرانسه شد و فرانسوي پاريسي بر ديگر گويشها برتري يافت. زبان فرانسه در قرنهاي هفدهم، هجدهم و نوزدهم ديگر در جايگاه والاي زبان بين المللي بود، هر چند در قرن بيستم زبان انگليسي تا حدودي بر اين اقتدار سايه افكند. زبان فرانسه، يكي از دو زبان رسمي جامعه ملل بود وامروزه نيز يكي از شش زبان رسمي سازمان ملل است. الفباي فرانسوي همانند الفباي زبان انگليسي است ، اگر چه حرف w تنها در واژه هاي بيگانه ظاهر مي شود . تكيه هاي سنگين (è) و سبك(é) خمان (ô) در كلماتي مانند père پدر ، été تابستان ، élève دانش آموز و âme روح كاربرد دارند و سديل ( ç) زير حرف c ، قبل از حروف a ، o يا uمي چسبد و در نتيجه به جاي « ك » صداي « س» مي دهد، مثل leçon درس . املاي كلمات فرانسوي عموماً با گفتار چهار يا پنج قرن قبل مطابقت دارد واز اين رو راهنماي خوبي براي دستيابي به تلفظ امروزي كلمات نيست. حروف ناملفوظ به ويژه در پايان كلمات بسيار است ( كلمه hommes را um و كلمه aiment را em تلفظ مي كنند). ولي هر گاه يك همخوان پاياني كه معمولاً ناملفوظ است قبل از كلمه آغاز شده با واكه آمده باشد به تلفظ درمي آيد. در جريان اين فرايند كه پيوند ناميده مي شود همخوان مورد نظر به صورت بخشي از هجاي اول كلمه بعدي در مي آيد به گونه اي كه جملهil est assis (او نشسته است) e-le-ta- si تلفظ مي شود . اگر چه قوانيني كم و بيش ثابت بر تلفظ فرانسوي حاكم است ، صداهاي واقعي زبان براي انگليسي زبانها بسيار دشواراست تا آنجا كه مي توان گفت « لهجه فرانسوي » خوب چيزي است كه به سادگي حاصل نمي شود.
انگليسي و فرانسوي به عنوان دو زبان عمده جهان غرب طبيعتاً واژه هاي فراواني را با هم دادوستد كرده اند. از جمله داده هاي اخير فرانسوي به انگليسي – كه تلفظ فرانسوي آنها تا حد امكان حفظ شده – مي توان از كلمات و عبارات زير ياد كرد : Hors d’œuvre , à la carte , table , d’hôte , en route , en masse , rendezvous , cart blanche, savoir – faire , faux pas , fait accompli , par excellelence , bon vivani , joie de vivre , raison d’être , coup d’état , nouveau riche , esprit de corps , laissez faire , chargé d’affaires ,pièce de résistance , R.S.V.P. اما در سالهاي اخيرمسير حركت عمدتاً جهت معكوس يافته است. زبان فرانسه بر خلاف ميل طرفداران زبان پاك – آكادمي فرانسه كه جاي خود دارد – از انواع و اقسام واژه هاي انگليسي لبريز شده تا بدانجا كه زبان موجود را جارگون فرانگليسي ( فرانگله franglais ) ناميده اند كه تركيبي از فرانسوي francais و انگليسي anglais است. به عنوان مشتي نمونه خروار مي توان از كلمات و اصلاحات زير نام برد : le hamburger , le drugstore, le week– end , le strip – tease , le pull- over , le tee – shirt , le chewing gum , les blue – jeans , le snack – bar , la cover- girl آكادمي فرانسه بسياري از اين كلمات را رسماً رد كرده است و با اين حال در اينجا نيز نوعي مصالحه مصداق يافته است. آكادمي به تازگي استفاده از كلمات pipeline le و le bulldozer را در زبان فرانسه پذيرفته است با قيد اين شرط مؤكد كه بايد PEEP – LEEN و bool – do- ZAIR تلفظ شوند.
 

Similar threads

بالا