[پروژه های مرمت شده] -42-موزه کـُـلُـمبا؛ جراحیِ زیباییِ مخروبه های باستانی کـُـلن

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار


موزه کـُـلـُـمبا Kolumba Museum شاهکار طراحی پیتر زُمــتـُـر Peter Zumthor در کلنِ المان واقع شده است، شهری که طی جنگ جهانی دوم به کل ویران شد، موزه مکانی است که در ان مجموعه هنری متعلق به اسقف نشین کاتلیک رمی را نگهداری می کنند، اثار هنری ایی که عمری بیش از هزاران سال دارند. طرح زمتــُر اگاهانه و با رعایت تمامی الزامات به گونه ایی سحر اور بر خرابه های کلیسای گوتیک متاخر بنا شده است و از این حیث درکی بی نظیر نسبت به ذات طرح اولیه و روایت مستتر در بافت را نمایان می سازد.​
اسقف نشینان به ارزش های به ذات هنر، توانمندی هنر در به فکر واداشتن و القا درک از پیرامون و ارزش های معنوی اش باوری عمیق داشتند، بر این سیاق ان گونه که زمتـُـر که مزه اش را می توان به گفت و گوی گذشته و حال تشبیه کرد در مراسم افتتاح موزه بیان داشت :"طرح از درون مبتنی بر روح مکان و پتانسیل های مستتر در ذات تـُـپوس و روایت های تاریخی تعریف کننده اش متبلور می گردد". زمتر که اثارش همیشه به سبب استفاده متفکرانه از مصالح و پرداخت دقیق به جزییات ساخت شهره بوده است در این جا از اجر خاکستری برای هم بند ساختن اجزای متلاشی شده سایت استفاده کرده است.​
این اجزا شامل قطعات به جای مانده از کلیسای دوره گوتیک، خرابه های سنگی متعلق به دوره های رمی و قرون وسطا و اثار به جای مانده از نمازخانه "بانوی خرابه ها Madonna of the Ruins " ساخته معمار المانی گاتفرید بوم Gottfried Böhm به سال 1950 می باشند. نمای حاصل از اجرهای خاکستری بقایای نمای کلیسا را در نمای جدید طراحی شده برای موزه معاصر ترکیب می کند. اجرها که پرداختی متخلل و دارای خلل و فرجی هستند، نور را در فضاهای مشخصی از موزه توزیع می نمایند. با تغییر فصل لکه های نور تغییر مکان داده و در جای جای خرابه ها فضاهایی متنوع ایجاد می کنند، سیاست طراحانه ایی که محیطی ملایم و همیشه در حال تغییر می افریند و روحی تازه در کالبدی می دمد که زیر بار تاریخ تخریب شده است.​
موزه از 16 سالن نمایش متفاوت تشکیل شده و در مرکز ان باقی مخفی؛ فضایی ارام برای تامل و مراقبه طراحی شده است تا ذات درون نگر و منزوی تفکر رهبانی اروپا را تجدید کند. طرح کلی شدیدا از سیاست مصالح materiality تاثیر پذیرفته است، زمتر هم که به صرف زمان زیاد برای تعریف و بازتعریف مجدد پروژه هایش مشهور است، در این پروژه نیز زمان زیادی را صرف یافت مصالح کامل نمود و اجرهای دست ساز پترسن تگلِ Petersen Tegl دانمارکی که صرفا برای این پروژه طراحی و ساخته شدند را برای رنگ گیری در اتش حاصل از زغال چوب پخت.​

-

-

-

-

-

-

-

-
مـنـــــــبـع : www.archdaily.com
 

hnfati

عضو جدید
[مرمت ابنیه] موزه کلمبا

[مرمت ابنیه] موزه کلمبا



طرح پیتر زومتور برای موزه کلمبا، در واقع باززنده‌سازی فضا از طریق تغییر کاربری مخروبه‌های باقی‌مانده از کلیسایی به سبک گوتیک متأخر در شهر کلن آلمان است که طی جنگ جهانی دوم توسط نیروهای متفقین بمباران شده بود. آن‌چه که سبب شد تا این بنا را برای توصیف انتخاب کنم، درگیرکردن و برانگیختن احساسات ناب مخاطب است که وجه تمایز و کاراکتر خاص این مکان به شمار می‌رود.​
دستگیرۀ در، منزلگاه دست‌دادن و درآغوش‌کشیدنِ بناست و دستگیرۀ باظرافتِ درِ ورودی موزه کلمبا، چونان دعوت‌کنند‌ه‌ای لمس‌کردنی، ما را به سوی بنا فرامی‌خواند. جداره‌های بنا، از آجرچینی اغواکننده‌ای به رنگ خاکستری گرم و روشن تشکیل شده است. ترکیب بدیع آجرکاری‌های متفاوت و سطوح متخلخل، به همراه قوس‌های به‌جامانده از کلیسای گوتیک، بسیار تأثیرگذارند؛ گویی اَشکال و سطوحِ این اثر شگرف، برای لمس لذت‌بخش چشم‌ها فرم‌دهی شده‌اند. با این وجود، روزنه‌هایی که به طرزی هنرمندانه در میان آن‌ها تعبیه گشته‌اند، نه تنها چشمانِ مخاطب را مجذوب خود می‌کنند بلکه حس بساوایی او را نیز درگیر خود می‌کنند. فرد با لمس سطح گرم و ابریشمین پوسته، عواطف خویش را به فضا اعطا می‌کند و فضا نیز در ازای آن، ادراکات، افکار و تصورات او را آزاد می‌کند و تخیل‌اش را برمی‌انگیزد.​
در اینجاست که هم‌نوایی شگرفی بین فضا و فردِ تجربه‌کننده شکل می‌گیرد؛ فرد خود را در فضا جای می‌دهد و فضا در فرد جای می‌گیرد. قطعاتی از ساختمانِ پیشین کلیسا که به صورت کولاژهایی پراکنده در گوشه‌گوشۀ این موزه استفاده شده است، بار عاطفی و قدرت تهییج‌کنندۀ بالایی در جهت تقویت تخیل و تصویرسازی‌های ذهنی فردِ تجربه‌کننده دارد. بیننده در ذهن خود، این پاره‌ها را به هم پیوند می‌دهد و با بهره‌گیری از قوۀ خیال خویش، تصویری از کلیسا را در ذهنش مجسم می‌کند. این درک عمیق مخاطب نسبت به پیشینه و ذات طرح نخستین بنا، روایت‌های مستتر در بافت آن را نمایان می‌سازد که خود، بیان‌گر توانمندی هنرِ معماری در این بنا در به فکر واداشتن مخاطب و القای درکی ناب نسبت به ارزش‌های تاریخی- فرهنگی نهفته در زمینۀ قرارگرفته در آن است.​
شفافیت فضای درون موزه، خلوص سطوح داخلی، کف‌پوش‌های آهکی و موزاییکی، ظرافت مَفصل‌ها و اتصالات چشمگیر است. پرده‌ای نقره‌ای رنگ و لطیف که مقابل پنجره‌ها قرار گرفته است، نورِ ملایم سحرگاهان شهر کلن را از خود عبور داده و آن را همچون گرده‌هایی نورانی به روی اشیا و پیکره‌های موجود در فضاهای داخلی موزه می‌افشاند. از دیگر سوی، چیدمان خاص آجرهای جداره‌ها، بازی نور و سایه بی‌نظیری را در درون موزه به ارمغان می‌آورد. سکوتِ فضای درونی موزه، دلنشین است. تنها با سکوت است که مجال آن را می‌یابیم تا به دور از هیاهوهای زندگی روزمرۀ خود به خلوت درونی‌مان رجوع کنیم و به سرگذشت مکان و مردمانی که روزگاری در آن حضور داشته‌اند، بیندیشیم. حیاط داخلی موزه نیز که به گورستان عمومی اختصاص یافته است، حال و هوایی باستانی دارد و این امکان را فراهم می‌آورد تا بازدیدکنندگان در خاطرات‌شان غوطه‌ور شوند.​
تجربۀ سکوت، گذر زمان، نور، سایه و شفافیت، پدیدۀ رنگ، بافت، ماده و جزئیات، همگی از جمله کیفیاتی هستند در تجربۀ کامل معماری نقش دارند و پیتر زومتور با به کارگیری این پدیده‌ها، موجبات تقویت ادراکات حسی را در باززنده‌سازی موزه کلمبا فراهم آورده است.​

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.
مـنـــــــبـع : اختصاصی اتووود
 
بالا