پروژه مالی/ترم آخر حسابداری

bahareh s

عضو جدید
کاربر ممتاز
مقدمه:
بورس اوراق بهادار از ابزار نظام اقتصاد سرمایه داری است و جزء لا ینفک آن به شمار می رود. بورس یکی از بازارهای مهم و غیر قابل انکاری است که تامین کننده شرکتهای پذیرفته شده در ان است.دایره المعارف امریکانا در تعریف بورس می نویسد:« بورس اوراق بهادار سازمانی است که سرمایه گذاران را قادر می سازد تا اوراق قرضه یا سهام شرکتها را خرید و فروش کنند. بورسها را به انضمام بازارهای خارج از بورس، گاهی بازارهای اوراق بهادار نیز می گویند.
بورس اوراق بهادار مکانی است اماده و در دسترس برای کسانی که می خوا هند اوراق بهادار بخرند و بفروشند.بزرگترین ویژگی بورس منفعت آن برای کل جامعه است مضافاً بر اینکه از شیوه های سازمان یافته ای برای معامله در اوراق بهادار تبعیت می کند که تعداد بدیلهای سرمایه گذاری در دسترس رابرای افراد علاقه مند،افزایش می دهد. این ویژگی ،کل موجودیهای پولی را برای تأمین مالی واحدهای تولیدی فراهم ساخته و در اختیار آنان قرار میدهد.
ما هیت حراج گونه ی بازارهای اوراق بهادار نظامی کارآ برای تسهیم وجوه موجود در میان بخش های رقیب،در یک اقتصاد آزاد،ایجاد می کند.سرانجام شاخص های قیمت سهام یک میزان الحراه و فشارسنجی از اعتماد عمومی در اقتصاد به دست می دهد.»
همانطور که از تعریف فوق نیز بر می آید،بورس تنها می تواند در یک اقتصاد آزاد به درستی عمل کند. در غیر این صورت ،کارآیی لازم را جهت ایفای نقش اساسی خود نخواهد داشت.بورس در واقع در حکم نبض اقتصاد عمل می کند. اگر به دلایلی اعم از اقتصادی یا سیاسی و غیره تحولی در جامعه پدید می آید که اعتماد عمومی را تحت تأثیر قرار دهد،به طوری که سرمایه گذاران افق اقتصاد و سرمایه گذاری را مبهم و تیره ببیند،قطعاً این عدم اطمینان در عرضه و تقاضای سهام بورس تأثیر خواهد گذاشت و به سرعت فضای بورس را که نیاز مند آرامش و اطمینان است نا امن خواهد کرد و موجبات ضرر و زیان تعداد زیادی سهام دار را فراهم خواهد آورد و نهایتاً باعث آشفتگی شرکتهای عرضه کننده اوراق بهادار خواهد شد.
نیاز به بورس اوراق بهادار،در دنیای سر مایه داری امروز که نظام اقتصاد جهانی با دستان قدرتمندشرکتهای بزرگ چند ملیتی اداره می شود و همواره نیاز به پس انداز های کوچک و بزرگ مردم دارد،به صورت یک نیاز اساسی مستمر و غیر قابل اغماض در آمده است،به طوریکه اگر بورس اوراق بهادار نباشد که وجوه پس انداز شده توسط مردم را جذب کند و در چرخه تولید، توزیع و مصرف بکار گیرد،این وجوه صرف خرید زمین،مستغلات و فعالیتهایی از این قبیل خواهد شد و در آن صورت فعالیتهای تجارتی و تولیدی که تأمین کننده در آمد ،اشتغال و رفاه بهزیستی مردم است به شدت آسیب خواهد دید.
سرمایه گذاری در اوراق بهادار پذیرفته شده در بورس یکی از بدیل های سرمایه گذاری در جامعه است . سرمایه گذاران عاقل کلیه بدیل های سرمایه گذاری را مورد مداقه و بررسی عمیق و دقیق قرار خواهند داد و مطمئن ترین و سودآورترین گزینه را انتخاب خواهند کرد . منطق حکم میکند که سرمایه گذاران عاقلانه عمل کنند و سرمایه های خود را در جایی سرمایه گذاری کنند که بالاترین بازده را متناسب با خطر مربوط به آن داشته باشد . کم هستند کسانی که همیشه تیر به تاریکی بیفکنند و همواره نیز تیرشان به هدف اصابت کند . در بازار سرمایه اقدام به چنین عملی معادل انتحار خواهد بود . بازار سرمایه نیاز به شفافیت فضای اقتصادی و دورنمای روشن و چشم انداز بدون ابهام نسبت به آینده از لحاظ اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی دارد . اخذ تصمیمات غلط و نسنجیده دولت مردان و وضع قوانین مبهم و متناقص مشروع و قانونی افراد و مماشات در برخورد صریح و سریع و جسورانه با متجاوزین به حریم امنیت اجتماع ، صد البته که در روند عملکرد آرام و شفاف بورس اوراق بهادار آسیب های جدی وارد خواهد کرد و عواقب مصیبت باری در اوضاع اقتصادی و امور معیشتی مردم به وجود خواهد آورد .
بازار اوراق بهادار جایی است که با حاصل زحمات و دسترنج سال های متمادی افراد مختلف اعم از بازنشسته ، شاغل ، سرمایه داران بزرگ و کوچک سروکار دارد . مردم باید به مقررات حاکم بر بورس و مجریان و دست اندرکاران اداره بورس اعتماد داشته باشند تا با خاطری اسوده به پای تابلوهای بورس حاضر شوند و حاصل زحمات خود را در معرض مبادله و دادوستد قرار داهند و انرا با چند برگ سهم معاوضه کنند به امید اینکه منافع معقولی را بدست آورند و با آن گذران زندگی نمایند .
حال اگر قوانین حاکم بر بورس مغشوش ، مبهم و متناقص باشد و دست اندرکاران کفایت لازم در اداره اقتصاد کشور و مدیریت بورس اوراق بهادار نداشته باشند ، قطعا بورس نخواهد توانست اعتماد عمومی را جلب کند . لذا سرمایه گذاران در گزینه هایی غیر از بورس به فعالیت مشغول خواهند شد و جامعه از مزایای داشتن یک بورس کارا محروم خواهد ماند .
نظام سرمایه داری فی نفسه یم لحظه از حرکت باز نمی ماند و شبانه روز در سراسر جهان در تکاپوی تولید و توزیع و تبلیغ برای مصرف زیاد است . تحول تکاپو و شتاب در ذات این نظام نهفته است و حد یقفی را برای خود متصور نیست . انسان ها اگر چه خود مبدع و خالق این نظامند لکن در لابلای چرخ دهنده های فولادین رقابت و تکثیر و انباشت سرمایه و گرفتارند . هدف سرمایه گذاران ازدیاد هرچه بیشتر سرمایه و کسب قدرت از طریق استفاده از ابزار های علمی ، تکنولوژیکی و فناوری اطلاعات و جنگ افزار های مدرن و فوق مدرن می باشد .
بورس اوراق بهادار که در واقع قلب تپنده این نظام است ، همین خوی و خصلت را متجلی می سازد . فریاد و هیاهو و تنش و حرکات تند و شتاب الود کارگذاران و معامله گران در بورس به منظور کسب درآمد بی اندازه از ویژگی های این قلب ملتهب است .
از انجا که معامله در بورس نیازمند دانش خاص خود است لذا ضرورت دارد که سرمایه گذاران اصول اولیه سرمایه گذاری در بورس را بدانند و یقین داشته باشند که در فرایندی که از دانش ویژه و اگاهی های تخصصی بالایی برخوردار است نمیتوان نا آگاهانه وارد و مطابق دلخواه از ان بهره جست و امور را بر وفق مراد تدبیر کرد .
 

bahareh s

عضو جدید
کاربر ممتاز
تاریخچه بورس در دنیا:
در قرن پانزدهم میلادی , بازرگانان و صرافان بلژیکی در شهر "بورژ" در مقابل خانه مردی به نام "فن در بورزه"(واندر بورس) جمع می شدند و به داد و ستد می پرداختند. بدین ترتیب نام فعالیتی که بعدها یعنی در سال 1460 بازار متشکلی را شامل گشت از اسم آن مرد بلژیکی گرفته شد.
اولین بورس اوراق بهادار در دنیا در شهر آمستردام و توسط اولین شرکت چند ملیتی به نام «کمپانی هند شرقی هلند» پدیدار شد. به همین نحو، شرکت «کمپانی هند شرقی هلند» اولین شرکتی بود که سهام منتشر کرد. شرکت «کمپانی هند شرقی هلند» از سلسله عواملی برای نیل به موفقیت برخوردار بود: 50 هزار نفر کارمند غیر نظامی با ارتش خصوصی مشتمل بر 40 ناوجنگی، 30 نفر ملوان و 10 هزار خدمه و البته گردش فزاینده سود. این شرکت با وجود بازاری برای سهام و اوراق قرضه خود، احتمالاً قویترین اقتصاد در تاریخ جهان را داشته است. کلید موفقیت این شرکت درحقیقت حضور «عموم» در مالکیت آن بوده است.
با توجه به تشکیل بورس اوراق بهادار لندن قبل از قرن 19، تا سال 1801 هیچگونه مقررات یا عضویت رسمی در بورس اوراق بهادار لندن مشاهده نشد. درحالی که بزرگترین گام‎های تغییر در تاریخ دنیا به وقوع می‎پیوست، هنوز تعدادی اعتقاد داشتند که خرید وفروش سهام امری غیر اخلاقی و شیطانی محسوب می‎شود.
هم زمان با انتشار فهرست ابزارهای مالی در قهوه‎خانه ای در لندن، کارگزاران سهام در زیر درختی در خیابان «وال استریت» نیویورک جهت دادوستد سهام، نشست ترتیب دادند. وال استریت، یک دیوار مستحکم در نیویورک بود که به هرعلتی توسط هلندیان بنا شده بود. در سال 1792، 24 کارگزار سهام قراردادی را امضا نمودند که بعدها «هیأت سهام و بورس نیویورک»- شرکتی که بعدها به بورس اوراق بهادار نیویورک (NYSE) تبدیل شد- جایگزین آن گردید.
قرار داد «باتن وود(Buttonwood)» نه تنها پیدایش بورس اوراق بهادر نیویورک را باعث گردید بلکه شاهد انکار ناپذیری مبنی بر توسعه ایالات متحده و تبدیل آن به یک ابرقدرت اقتصادی محسوب شد. جالب است که وال استریت در کنار دیگر سمبل ایالات متحده یعنی آسمان‎خراش‌ها ، به عنوان نماد قدرت و پول این کشور به شمار می‎رود.
امروزه نقش بورس‎های اوراق بهادار در اقتصاد جهان غیرقابل انکارند. شاید محققین نیز هیچگاه تصور نمی‎کردند که کاری که شرکتی در 400 سال پیش ابداع نمود، سراسر دنیا را دربرگیرد.
تاریخچه بورس در ایران:
بورس اوراق بهادار تهران در بهمن‌ماه سال 1346 بر پايه قانون مصوب ارديبهشت‌ماه 1345 تأسيس شد. دوران فعاليت بورس اوراق بهادار را مي‌توان به چهار دوره تقسيم کرد: دوره نخست (1357-1346)، دوره دوم (1367-1358)، دوره سوم (1383-1368) و دوره چهارم (از 1384 تاکنون)
دوره نخست (1357- 1346)
بورس اوراق بهادار از پانزدهم بهمن سال 1346 فعاليت خود را با انجام چند معامله بر روي سهام بانك توسعه صنعتي و معدني آغاز كرد. در پي آن شركت نفت پارس، اوراق قرضه دولتي، اسناد خزانه، اوراق قرضه سازمان گسترش مالكيت صنعتي و اوراق قرضه عباس‌آباد به بورس تهران راه يافتند. در اين دوره گسترش فعاليت بورس اوراق بهادار بيشتر مرهون قوانين و مقررات دولتي بود که از جمله مي‌توان موارد زير را برشمرد:
الف) تصويب قانون گسترش مالکيت سهام واحدهاي توليدي در ارديبهشت 1354 که به‌موجب آن مؤسسات خصوصي و دولتي موظف شدند به‌ترتيب 49% و 94% سهام خود را به شهروندان عرضه نمايند
ب) تصويب قانون معافيت‌هاي مالياتي براي شرکت‌هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار در سال 1354
طي 11 سال فعاليت بورس تا پيش از انقلاب اسلامي در ايران، تعداد شركت‌ها و بانك‌ها و شركت‌هاي بيمه پذيرفته شده از 6 بنگاه اقتصادي با 6/2 ميليارد ريال سرمايه در سال 1346 به 105 بنگاه با بيش از 230 ميليارد ريال در سال 1357 افزايش يافت. همچنين ارزش مبادلات در بورس از 15 ميليون ريال در سال 1346به بيش از 34 ميليارد ريال طي سال1357 افزايش يافت.
دوره دوم (1367- 1358)
در سال‌هاي پس از انقلاب اسلامي و تا پيش از نخستين برنامه پنج ساله توسعه اقتصادي، دگرگوني‌هاي چشمگيري در اقتصاد ملي پديد آمد كه بورس اوراق بهادار تهران را نيز در برگرفت. نخستين رويداد، تصويب لايحه قانون اداره امور بانك‌ها در تاريخ 17/3/1358 توسط شوراي انقلاب بود كه به موجب آن بانك‌هاي تجاري و تخصصي كشور در چارچوب 9 بانك شامل 6 بانك تجاري و3 بانك تخصصي ادغام و ملي شدند. چندي بعد و در پي آن شركت‌هاي بيمه نيز در يكديگر ادغام شده و به مالكيت دولتي درآمدند و همچنين تصويب قانون حفاظت و توسعه صنايع ايران در تيرماه سال 1358 باعث شد تعداد زيادي از بنگاه‌هاي اقتصادي پذيرفته شده در بورس از آن خارج شوند، به‌گونه‌اي كه تعداد آنها از 105 شركت در سال 1357 به 56 شركت در پايان سال 1367 كاهش يافت.
حجم معاملات سهام در اين دوره از 2/34 ميليارد ريال در سال 1357 به 9/9 ميليارد ريال در سال 1367 کاهش يافت و ميانگين نسبت حجم معاملات سهام به GDP به کمترين ميزان در دوران فعاليت بورس رسيد که از مهمترين دلايل آن شرايط جنگي و روشن نبودن خطوط کلي اقتصاد کشور بود. بدين ترتيب در طي اين سال‌ها، بورس اوراق بهادار تهران دوران فترت خود را آغاز كرد كه تا پايان سال 1367 ادامه يافت
دوره سوم (1383- 1368)
با پايان يافتن جنگ، در چارچوب برنامه پنج ساله اول توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران تجديد فعاليت بورس اوراق بهادار تهران به‌عنوان زمينه‌اي براي اجراي سياست‌هاي خصوصي‌سازي مورد توجه قرار گرفت.
بر اين اساس، سياست‌گذاران در نظر دارند بورس اوراق بهادار با انتقال پاره‌اي از وظايف تصدي‌هاي دولتي به بخش خصوصي، جذب نقدينگي و گردآوري منابع پس‌اندازي پراكنده و هدايت آن به سوي مصارف سرمايه‌گذاري، در تجهيز منابع توسعه اقتصادي و انگيزش مؤثر بخش خصوصي براي مشاركت فعالانه در فعاليت‌هاي اقتصادي، نقش مهم و اساسي داشته باشد. در هر حال، گرايش سياست‌گذاري‌هاي كلان اقتصادي به استفاده از ساز و كار بورس، افزايش چشمگير شمار شركت‌هاي پذيرفته شده و افزايش حجم فعاليت بورس تهران را در بر داشت، به‌گونه‌اي که حجم معاملات از 9/9 ميليارد ريال سال 1367 به 104.202 ميليارد ريال در پايان سال 1383 رسيد و تعداد بنگاه‌هاي اقتصادي پذيرفته شده در بورس تهران از 56 شركت به 422 شركت افزايش يافت.
در اين دوره دولت مجموعه‌اي از قوانين و مقررات در راستاي گسترش بازار بورس اوراق بهادار وضع نمود که تأثير بسزايي در افزايش حجم معاملات داشت، از جمله:
1.تبصره 35 قانون بودجه سال 1378 کل کشور که در آن به وظيفه دولت نسبت به تعيين تکليف همه شرکت‌هاي بخش دولتي از راه ادغام، واگذاري و فروش سهام به بخش‌هاي خصوصي و تعاوني اشاره شد.2
ماده 94 قانون برنامه سوم توسعه (1383- 1379) که بر اساس آن شوراي بورس موظف شد تا کارهاي لازم را براي ايجاد شبکه رايانه‌اي بازار سرمايه ايران به‌منظور انجام گرفتن دادوستد الکترونيک اوراق بهادار در سطوح ملي و پوشش دادن خدمات اطلاع‌رساني در سطح ملي و بين‌المللي انجام دهد. همچنين بر اساس ماده 95 برنامه سوم توسعه، شوراي بورس مجاز شد تا دست به راه‌اندازي بورس‌هاي منطقه‌اي در سطح کشور بزند و راهکارهاي لازم را براي قابل معامله شدن ديگر ابزارهاي مالي در بورس اوراق بهادار فراهم نمايد
از سال 1369 محاسبه شاخص بهاي سهام در بورس اوراق بهادار تهران آغاز شد که مقدار آن از 472 واحد در سال 1370 به 12.113 واحد در سال 1383 رسيد.
دوره چهارم (از سال 1384 تاکنون)
در سال 1384، نماگرهاي مختلف فعاليت بورس اوراق بهادار در ادامه روند حرکتي نيمه دوم سال 1383، همچنان تحت تأثير رويدادهاي مختلف داخلي و خارجي و افزايش بي‌رويه شاخص‌ها در سال‌هاي قبل، از روندي کاهشي برخوردار بودند و اين روند، به جز دوره کوتاهي در آذرماه تا پايان سال قابل ملاحظه بود. به‌‌ هرحال از آذرماه سال 1384، سياست‌ها و تلاش دولت و سازمان بورس باعث کند شدن سرعت روند کاهشي معيارهاي فعاليت بورس شد. درحالي‌که شاخص کل در پايان سال 1384 به 9.459 واحد رسيده بود، طي سال 1385 از مرز 10.000 واحد عبور کرد و در نهايت در پايان سال مذکور 9.821 واحد را تجربه کرد. همچنين کاهش چشمگير معاملات سهام در سال 1384، با توجه به اقدامات مؤثر فوق‌الذکر در سال 1385 به تعادل نسبي رسيد، به نحوي که ارزش معاملات سهام و حق تقدم در سال 1384 در حدود 56.529 ميليارد ريال و در سال 1385 معادل 55.645 ميليارد ريال ارزيابي شد.
تعداد شرکت‌هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار از 422 شرکت در پايان سال 1383 به 435 شرکت در پايان سال 1385 افزايش يافت. از جمله رويدادهاي اساسي اين دوره عبارتند از:
1/9/1384 : قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران تصویب شد.
تشکیل شورای عالی بورس و اوراق بهادار
تشکیل سازمان بورس و اوراق بهادار و شرکت سهامی عام بورس اوراق بهادار
تشکیل شرکت سپرده گذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه
بورس اوراق بهادار تهران به موجب قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران در آذرماه 1384 تاسیس شد.
نقش بورس در اقتصاد:

بیش از یک قرن است که اقتصاد‌دانان و کارشناسان بازار‌های مالی در مورد اینکه آیا طراحی ساختار مالی یک کشور، بر مبنای سیستم بانکی منطقی‌تر است یا پایه‌گذاری آن بر مبنای بورس‌ها، بحث ‌کرده‌اند.
از نظر این کارشناسان، وظیفه اصلی یک ساختار مالی موفق عبارت است از استفاده از مکانیزم‌ها و مجراهایی برای تخصیص منابع مالی در میان فرصت‌ها و بنگاه‌های اقتصادی، به منظور دستیابی به حداکثر کارآیی ممکن. مهم‌ترین کارکردهای ساختار مالی در هر اقتصادی عبارتند از‌ تخصیص و مدیریت بهینه منابع در اقتصاد، بهبود سیستم تامین‌اجتماعی کارا و مناسب، بهبود سیستم تامین مالی برای بنگاه‌های اقتصادی، امکان خصوصی‌سازی و تعدیل حجم دولت در اقتصاد و‌... .
در یک سیستم ایده‌آل مالی مشارکت کامل در ریسک توسط بنگاه‌های اقتصادی را شاهدیم‌، در عین حال به واسطه وجود مکانیزم بازاری پویا‌، مدیریت بنگاه‌ها به منظور ارایه سطح بازدهی بهینه کنترل می‌شود، همچنین در این سیستم ایده‌آل، انتقال اطلاعات به آسانی صورت گرفته و منابع تولید همانند سرمایه‌، تکنولوژی و‌... به صورت کارآیی در اقتصاد تخصیص می‌یابند که معنی بلند‌مدت آن رشد و توسعه اقتصادی است. این در حالی است که فروض بالا از واقعیات اقتصادی ایران فاصله بسیار دارد. سوال اصلی که به ذهن متبادر می‌شود این است که ساختار مالی کشور چگونه می‌تواند بر مشکلات فایق آمده و مدیران اقتصادی کشور چه الگویی را برای حل مشکلات ساختار مالی کشور انتخاب خواهند کرد؟
در ادبیات اقتصادی دو راه‌حل استاندارد برای‌سازمان‌دهی ساختار مالی وجود دارد. اولین راه‌حل که در واقع بر مبنای تجربه کشورهایی همانند آمریکا و انگلیس شکل گرفته است‌، بازارهای مالی را با اتکای بیشتر بر بازار سرمایه و بورس طرح می‌کند. دومین راه‌حل آن است که بازارهای مالی را بر اساس بازار پول و با اتکا بر سیستم بانکی شکل دهیم که این روش بر مبنای تجربه کشورهایی همانند آلمان و ژاپن به وجود آمده است.
به منظور انتخاب راه‌حل مناسب باشد به چند سوال اساسی پاسخ دهیم‌. سوال اول اینکه وزن نسبی هر یک از بازار‌های سرمایه و پول در اقتصاد ایران به چه میزان است‌، تعادل موجود به سمت کدام یک در حال تغییر است و در نهایت کدامین یک از این بازارها به تعادل و تخصیص کارآتر منابع نزدیک‌تر است؟
به منظور به دست آوردن وزن نسبی هر یک از دو بازار در اقتصاد کشور از دو پارامتر استفاده می‌کنیم. نسبت حجم معاملات بازار سرمایه به تولید ناخالص داخلی می‌تواند شاخص مناسبی برای بررسی وزن بازار سرمایه از کل بازارهای مالی و اقتصاد کشور باشد.
همچنین نسبت اعتبارات سیستم بانکی به کل تولید ناخالص داخلی نیز شاخصی برای یافتن اهمیت سیستم بانکی در اقتصاد ایران می‌باشد. با بررسی اعداد و ارقام به سادگی در می‌یابیم که : 1- اندازه سیستم بانکی در مقایسه با بورس اوراق بهادار در کل اقتصاد قابل توجه است. 2- هر دو بازار در حال رشد هستند. 3- از لحاظ کارآیی هر دو در سطح پایینی از کارآیی قرار دارند، لیکن بازار سرمایه به دلیل پویایی از قابلیت بیشتری برای تخصیص بهینه منابع برخوردار می‌باشد. لازم به ذکر است‌، افزایش اهمیت بورس اوراق بهادار در ایران تنها به دلیل کارآیی نسبی این بازار نبوده است، بلکه عوامل دیگری همانند توجه دولت به بورس به عنوان ابزاری برای تسهیل خصوصی‌سازی شرکت‌های دولتی، در دهه گذشته نیز تاثیر بسزایی در رشد و توسعه بورس
اوراق بهادار کشور به عنوان متشکل‌ترین بخش بازار سرمایه داشته است‌. در این راستا بسیاری از اقتصاددانان توسعه‌ای، بورس اوراق بهادار را ابزاری ضروری برای ایجاد تغییرات اساسی در بخش دولتی حجیم ایران می‌دانند. بر‌اساس این رویکرد تبدیل شرکت‌های دولتی به شرکت‌های سهامی بورسی می‌تواند منابع مالی لازم را برای ایجاد تغییرات و به روز رسانی این شرکت‌ها فراهم آورد. همچنین وابستگی این موسسات به تامین مالی از طریق بدهی را کاهش داده و موجب بهینه شدن مدیریت این موسسات گردد. نقش با اهمیت دیگر بورس در اقتصاد ایران کاهش اثر منفی سیاست‌های سرکوب مالی در بازار اعتبار و پول کشور می‌باشد. این در حالی است که برخی دیگر از کارشناسان اقتصادی معتقدند که توسعه اقتصادی ایران با اصلاح سیستم اعتباری این کشور موفقیت بیشتری خواهد یافت‌. در دیدگاه بینابینی این دو مکانیزم اقتصادی به عنوان مکانیزم‌های مکمل یکدیگر و نه جانشین، معرفی می‌شوند که هر کدام می‌توانند برخی از نیازهای اقتصادی کشور در مسیر توسعه را برطرف نمایند.
همان‌گونه که می‌دانیم‌، اقتصاد از سه طریق از بورس تاثیر می‌پذیرد. اول از طریق نرخ پس‌انداز‌، دوم از طریق بهبود میزان تشکیل سرمایه و سوم از طریق بهبود کیفیت سرمایه‌گذاری‌. از دید کلان در مبحث نرخ پس‌انداز باید تغییر کلی سطح پس‌انداز را مورد توجه قرار داد؛ چرا که در غیر‌این‌صورت معرفی و توسعه بورس به سادگی می‌تواند موجب جانشینی
اوراق بهادار بورسی به جای سپرده‌های بانکی شود و این در حالی است که سطح کلی پس‌انداز بدون تغییر مانده است. البته نمی‌توان گفت که چنین جایگزینی به طور کامل بدون تاثیر بر توسعه اقتصادی است، چرا که بورس اوراق بهادار نسبت به بانک‌ها پویایی بیشتری داشته و موجب تخصیص کارآتر منابع می‌شوند. همچنین باید بدانیم که از نقطه‌نظر اقتصاد خرد‌، تاثیر بورس از کانال تاثیرگذاری بر نحوه تامین مالی شرکت‌ها (financing) و همچنین تاثیر برکیفیت مدیریت شرکت‌ها (corporate governance) تعریف می‌شود. باید بدانیم در صورت تمایل به تخصیص بهتر منابع می‌توان نقش بازار سرمایه را در بازار‌های مالی کشور پر‌رنگ‌تر نمود و در عین حال با تصحیح سیستم بانکی به رفع عدم‌تعادل‌های موجود در سیستم مالی کشور کمک کرد. در نهایت لازم به ذکر است که پر‌رنگ کردن نقش بورس اوراق بهادار کشور به عنوان متشکل‌ترین بخش بازار سرمایه ایران می‌تواند سیستم اقتصادی کشور را از امتیازات زیر برخوردار کند:
1 - تخصیص کارآتر منابع در اقتصاد، 2- بستر‌سازی برای ایجاد یک سیستم تامین اجتماعی پیشرفته در کشور، 3-تسهیل خصوصی‌سازی، 4- تجهیز بهتر پس‌اندازهای فردی در مسیر توسعه اقتصادی کشور
 

bahareh s

عضو جدید
کاربر ممتاز
روشهای تحلیل گری قیمت سهام در بورس اوراق بهادار:
یکی از عواملی که در توسعه و رشد بازار سرمایه نقش موثری دارد آشنایی سرمایه گذاران و معامله گران بازار سرمایه با روشهای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار و افزایش توان تحلیل گیری آنها است :
1- روش بنیادین
در بازار سرمایه ارزش سهام بر اساس میزان منافع آتی و اطمینان از تحقق آنها تعیین می گردد و هر اندازه اطمینان نسبت به کسب بازده بیشتر باشد مخاطره از دست دادن اصل سرمایه و سود آن کمتر می رسد .
عوامل و متغیرهای متعددی در بازار سرمایه و در سطح کلان کشور بر روی قطعیت یا عدم قطعیت سود و نیز تغییرات قیمت دارائیهای مالی اثر می گذارد . به همین خاطر روش بنیادین به بررسی دقیق عوامل محیطی که ممکن است بر روند حرکت قیمت سهام و به تبع آن بر بازده دارائیهای مالی تاثیر گذارد می پردازد . در این روش به منظور تحلیل گزینه های سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار قاعدتاً بایستی به سه مرحله اساسی ذیل که ارکان اصلی تحلیل بنیادین است توجه نمود .
الف- بررسی و تحلیل اوضاع اقتصادی کشور :
در نظام کنونی اقتصاد جهانی ، بورس اوراق بهادار نقش دماسنج اقتصادی را ایفاء می کند و وضعیت اقتصادی و حتی سیاسی و اجتماعی کشور در حال و آینده تاثیر بسزایی بر میزان سود آوری شرکتها خواهد گذاشت . بنابراین در تحلیل بنیادین ابتداً بایستی تغییر و تحولات اوضاع اقتصادی حال و جهت گیری های آتی بدقت مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد
این تجزیه و تحلیل شامل بررسی شاخص های کلان اقتصادی از قبیل نرخ تورم ، تولیدات ملی ، نرخ بهره ، نرخ ارز ، میزان بیکاری ، نرخهای رشد اقتصادی و سیاستهای پولی و مالی دولت و سایر نهادهای تاثیر گذار است که تحلیل گر با بررسی آنها پیش بینی های دقیق تری از وضعیت بازار سهام و صنعت خاص بعمل می آورد و از دور نمای آتی سهام موجود در بازار و بالحض سهام شرکت مورد نظر مطلع می گردد .
ب – بررسی صنعت مورد نظر :
دومین مرحله از تحلیل بنیادین بررسی وضعیت و موقعیت فعلی صنعت مورد نظر و روند رشد آتی آن است . سهامداران و معامله گران برای شرکتهایی که در صنایع روبه رشد و سود آور فعالیت می کند ارزش بیشتری قایل هستند . عوامل مطلوب صنعت در این تحلیل عبارتند از :
ب - 1- تقاضای رو به رشد و فزاینده برای محصولات یا خدمات آن صنعت
ب – 2- برخورداری از ویژگی ممتاز به گونه ای که محصولات مشابه خارجی یا رقیب تهدید جدی برای نفوذ در بازار داخلی نباشند . ویژگی ممتاز می تواند از نیروی کار ماهر و متخصص ، اسم و رسم تجاری مناسب ، فناوری پیشرفته تولید و سهم بازار در خور توجه ناشی شود .
ب – 3- محدود بودن کالاهای جانشین برای محصولات آن صنعت که در این حالت هر چقدر تعداد کالاهای جانشین محدودتر باشد موقعیت بازاری آن صنعت ، مطلوبتر خواهد بود .
ب-4- دخالت محدود ارگانهای تصمیم گیرنده دولتی در تعیین قیمت محصولات صنعت و کم و کیف فعالیت آنها یک عامل مثبت تلقی می گردد زیرا مداخله نهادهای دولتی در فعالیت شرکتها و اتخاذ تصمیمات اثرگذار توسط آنها موجبات تضعیف حیطه عملکرد مدیریت و نوسانات حاد قیمت سهام و بازده شرکت را فراهم می آورد .
ب-5- استراتژیک بودن محصولات صنعت و نیز گاهاً فشردگی بازار صنعت مورد نظر باعث می گردد که رقباء جدید به آسانی وارد آن صنعت نگردند و بازار صنعت دستخوش نوسانات ناشی از ورود آنها قرار نگیرد .
ج- تجزیه و تحلیل شرکت :
در مرحله سوم تحلیل بنیادین ، تحلیل گر بازار سرمایه بعد از انتخاب صنعت مناسب بایستی شرکتی را از میان شرکتهای موجود در آن صنعت با توجه به معیارهای زیر انتخاب نماید .
ج-1- موقعیت رقابتی برتر شرکت : در هر صنعتی شاید دهها شرکت و موسسه به فعالیت بپردازند لیکن ممکن است تنها چند شرکت عمده موفقیت چشمگیری در بازار داشته باشند بررسی موقعیت رقابتی شامل میزان فروش و نرخ رشد آن ، سهم بازار شرکت از صنعت ، کیفیت محصولات یا خدمات و تمایز آنها و سایر عوامل خاص رقابتی می باشد .
ج-2- کیفیت عملکرد مدیریت شرکت : از آنجا که موقعیت هر شرکت وابسته به قابلیت ها و تواناییهای مدیریت آن است لذا بایستی در وهله اول به خصوصیات و ویژگیهای مدیران آن شرکت همانند تجربه ، تحصیلات ، موفقیت های قبلی ، نوآوری ، ابتکارات و جدیت و تلاش آنها توجه نمود . و در وهله دوم اعمال مدیریت یعنی کارایی مدیریت در اداره دارائیها ، تولید و عملیات ، فروش محصولات ، به خدمت گرفتن فناوری جدید وعرضه محصولات جدید مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می گیرد .
ج-3- بررسی موقعیت مالی شرکت از قبیل نسبت های سود آوری ، بدهی ، کارایی و نقدینگی و مقایسه آن با گذشته شرکت و رقباء موجود در صنعت است .
بررسی ها نشان می دهد که تحلیل بنیادین از توان بالقوه ای برای تشخیص وضعیت کلان اقتصاد حاکم برخوردار است و تغییر و تحولات جاری شرکتها را به خوبی در تیررس نگاه خود قرار میدهدو نیز مهارت نگاه نمودن از بالا به پائین را به تحلیل گران می آموزاند و با این مشخصه ها ضمن اینکه احتمال بدست آوردن منفعت مورد انتظار را تقویت می کند نوعی منطق گرایی مالی را نیز به سرمایه گذاران عرضه می دارد . مزیت اصلی تحلیل بنیادین کاربرد فراوان اش در سرمایه گذاری های میان مدت وبلند مدت است .
2- روش تکنیکال
متخصصین و معتقدین روش تکنیکال (Technical) بر این باورند که در بازار سهام ، تمامی اطلاعات موردنیاز در قیمتها نهفته است . و با تمرکز بر روی قیمت های دوره های قبل و زمان حال سهام و پیش بینی آتی آن می توان از یک انتخاب مناسب در بازار سود جست . در واقع تکنیکالیست ها بر عکس بنیادگراها که به چرایی قیمت ها تاکید داشتند بر روی «چیستی قیمت تمرکز دارند» . این نوع سرمایه گذاری با استفاده از مطالعه رفتار و حرکات قیمت سهام در گذشته و تعیین قیمت و روند آینده آن و امکان تکرار الگوهایی مشابه صورت می پذیرد . زیرا تکنیکالها ابراز می دارند که تمامی وقایع جاری اقتصادی کشور و نیز صنعت و انتظارات سهامداران نهایتاً بر قیمت سهام تاثیر گذاشته است . لذا بایستی پیشینه تاریخی و نمودار قیمت سهام بدقت بررسی گردد .
در واقع تحلیل گر یا تکنسین صرفاً به یک روند قیمتی نیاز دارد که در قالب نمودار (Chart) عرضه می شود به همین دلیل به تکنسین ها ، چارتیست نیز گویند . چارتیست ها عنوان می دارند که قیمتهای کنونی یک سهم که به نظر تصادفی می رسد ممکن است بتدریج به الگوهای قابل تکراری تبدیل شوند . این تکرار قیمتها یک روند (Trend) را ایجام می کند که می تواند حالت صعودی (uptrend) یا نزولی (Down Trend) به خود گیرد و نوع معامله (Trade) در هر یک از حالت متمایز از دیگری خواهد بود . استراتژی معامله گر ( یا سهامدار ) برای تعیین زمانهای خرید یا فروش بستگی مستقیم به مدت انتظار او برای رسیدن به سود دارد. این زمانها می تواند بسیار کوتاه در حد چند ساعت یا نسبتاً طولانی به چندین سال برسد . که عملاً در بازار سهام ایران بدلیل محدودیت های قانونی موجود و فقدان سیستمهای خرید و فروش بلادرنگ (Real Time) خرید و فروش در کمتر از یک هفته عملاً امکان پذیر نیست . این متد تحلیل نیاز به یک شعور باز و عاری از هرگونه تعصب به سهام شرکت مورد نظر دارد تا تحت تاثیر شایعات و اطلاعات نادرست و گمراه کننده قرار نگیرد و همچنین نیاز به نرم افزار محاسباتی است که اطلاعات شرکتها را بعنوان ورودی پذیرفته و خروجی آن نموداری از روند قیمت ها باشد .
عوامل اصلی موفقیت در این روش نیازمند داشتن تبحر ، ممارست و یادگیری مداوم و توانایی در مهارتهای زیر است :
1- مطالعه و بررسی عمیق که باید با صرف وقت و در آرامش و بدور از هیاهوی بازار و خصوصاً شایعات صورت گیرد
2- تصمیم گیری به موقع و قاطعانه خرید یا فروش که بلافاصله باید به آن عمل کرد .
3- بعد از اقدام ( خرید یا فروش سهم ) رفتار آن همواره زیر ذره بین قرار گیرد و بررسی و تحلیل حالت استمرار داشته باشد .
مراحل بررسی قیمت سهام توسط چارتیست ها یا تکنیکالیست ها به قرار زیر است :
1- انتخاب نوع نمودار از لحاظ بعد زمانی ( همانند تغییرات قیمت در هر ساعت ، روز ، هفته ، ماه و ... ) و نیز انتخاب اشکال نمودار از قبیل میله ای ، خطی ، شمعی (Gandlistick) که معمولاً از مورد آخری جهت نشان دادن روند ها استفاده بعمل می آورند .
2- بررسی روند شاخص کل
3- بررسی روند شاخص 50 شرکت برتر ( خصوصاً اگر سهم مورد نظر بین این شرکتها باشد )
4- روند قیمتی سهم که برای معاملات میان مدت و کوتاه مدت دوره های روزانه وهفتگی و برای افق بلند مدت دوره های ماهانه بررسی می گردد .
5- تعیین سطح مقاومت (Risstance) یا حد بالای قیمت و سطح حمایت (Support) یا حد پائین قیمت و نقطه پرش (Breakout) یا قیمتهای بالاتر از دو نقطه فوق الذکر است . در این حالت فرصت های خرید یا فروش از راه برآورد محدوده نوسانات در دو سطح حمایتی و مقاومتی مشخص می شود که نحوه تعیین اینگونه فرصتها خود به مهارت و تبحر و درک تکنسین ها بستگی دارد که بدقت حرکات بازار را تشخیص می دهند و از روند گذشته نتیجه گیری بهتری داشته باشند .
3- روش تئوری مدرن پرتفولیو :
این روش که ابتدا توسط هری مارکویتز[2] بصورت عملی بیان شد بر اساس یک سری مفروضات خاصی است که اهم آن گویای این است که بازار کارا است و انتشار اطلاعات بصورت یکپارچه و در اختیار همکان است و شفافیت اطلاعات در معاملات حاکم است .
مبنای این روش بر پایه این استدلال استوار است که احتمال خطر از دست دادن سرمایه یا سود یک نوع سهام در بازار بسیار بیشتر از مجموعه یا ترکیب سهام است. لذا قاعدتاً سرمایه گذار حرفه ای نباید تمامی سرمایه خود را دریک قلم دارایی سرمایه گذاری کند ( و منطق اقتصادی نیز این را تایید می کند ) . بلکه بایستی آن را در مجموعه ای از سهام یا دارائیها سرمایه گذاری کند که این مجموعه به پرتفوی معروف است . پرتفوی[3] یا سبد سهام متشکل از سهام متعدد شرکتهایی است که در شرایط عادی احتمال کاهش بازده همه دارائیها تا حدودی به صفر نزدیک است . و تلاشها بر این است که ریسک غیر سیستماتیک یا تنوع پذیر به حداقل ممکن تقلیل یابد . به همین جهت ترکیب پرتفوی بهتر است به گونه ای باشد که نوسانات مشابهی نداشته باشند یعنی زمانیکه بازده یکی کاهش پیدا می کند بازده دیگری افزایش یابد در این راستا مراحل زیر توسط سرمایه گذار و یا معاملگر در بازار رعایت می گردد .
1- تعیین بازده مورد انتظار سبد سهام و تک تک سهام
2- ارزیابی وضعیت سهام مختلف و انتخاب آنها
3- بهینه نمودن ترکیب سهام ( پرتفوی )
4- ارزیابی پرتفوی و بازنگری در مجموعه سهام
تحلیل پرتفوی ، کاربرد زیادی در آنالیز ریسک و بازده و نیز تجزیه و تحلیل بازار دارد و به همین خاطر نرم افزارهای طراحی شده است که قابلیت محاسبه ریسک بازار و مقایسه آن با ریسک صنعت و شرکتها را دارد .
در روش پرتفوی مدرن مجموعه تلاشها وقف این است که بازده پرتفوی فرد سرمایه گذار به بازده بازار نزدیک گردد و در وضعیت مطلوب ، بازدهی بیشتر از آن بدست آورد. در این حالت پرتفوی کل بازار یک شاخص ارزیابی است که ریسک آن نیز با شاخص بتا (Beta)محاسبه می شود . این تحلیل کاربرد زیادی در آنالیز ریسک و تجزیه و تحلیل بازار دارد و مبنای کار سرمایه گذاران حرفه ای است .
صندوقهای سرمایه گذاری :
طی دودهه گذشته صندوقهای سرمایه گذاری مشترک از محبوبیت زیادی در بین سرمایه گذاران برخوردار شده اند. در حال حاضر بیش از 80 میلیون نفر در آمریکا در صندوقهای سرمایه گذاری;سرمایه گذاری نموده اند وبرای بسیاری از سرمایه گذاران; سرمایه گذاری در بورس به معنای سرمایه گذاری در صندوقهای سرمایه گذاری است . در همین راستا در سراسر جهان صندوقهای سرمایه گذاری به شکل ها و روشهای مختلف و به عنوان ابزاری مفید برای سرمایه گذاری در اوراق بهادار شکل گرفته. ایران نیز از این قاعده دور نمانده و در حال حاضر صندوقهای متعددی در بازار سرمایه ی ایران در حال فعالیت است. در تئوری سرمایه گذاری در صندوقهای سرمایه گذاری بسیار مطلوب و مورد توصیه ی خبرگان است ولی در عمل باید این کار با دقت و بررسی عمیق انجام شود.
صندوقهای سرمایه گذاری چیست :
مجموعا ای از سهام و اوراق مشارکت و سایر اوراق بهادار. در واقع میتوان آن را به صورت شرکتی در نظر گرفت که در آن افراد مختلف پولهای خود را روی هم میگذارند و در سبدی از اوراق بهادار سرمایه گذاری میکنند. در نتیجه شما به جای سرمایه گذاری در یک سهم یا اوراق مشارکت خاص در یک صندوق سرمایه گذاری مشترک سرمایه گذاری میکنید. شما بر اساس قوانین و مقررات مرتبط با پرداخت مبلغی در مجموعه سبد سرمایه گذاری میکنید.همین تنوع در سرمایه گذاری سبب کاهش خطر آن میشود و سبب افزایش جذابیت صندوق سرمایه گذاری میشود.
صندوق سرمایه گذاری به سه روش به سرمایه گذاران خود سود میدهند:
1.سود ناشی از معاملات سهام یا اوراق مشارکت موجود در سبد سرمایه گذاری
2.سود نقدی سهام و یا بهره پرداخت شده به اوراق مشارکت موجود در سبد سرمایه گذاری
3.افزایش ارزش سهم سرمایه گذار در صندوق سرمایه گذاری که سرمایه گذار میتواند با فروش سهم خود در صندوق سود کسب نماید.
مزایای صندوقهای سرمایه گذاری :
1.مدیریت حرفه ای: یکی از مزایای مهم صندوقهای سرمایه گذاری آ است که توسط گروهی از تحلیلگران و افراد حرفه ای مدیریت باشند و همین مسئله نکته بسیار مهمی برای سرمایه گذاران بویژه افراد خرد و غیر حرفه ای به کار میرود.
2.تنوع: بر اساس تئوری مالی با افزایش تنوع در سرمایه گذاری میتوان خطر سرمایه گذاری را کاهش داد و ده ها سهم و یا اوراق مشارکت متنوع است تا خطر سرمایه گذاری به حداقل برسد.
3.سادگی:سرمایه گذاری در آنها ساده است و نیازی به تحلیل پیچیده ندارد.
معایب صندوقهای سرمایه گذاری:
1.مدیریت حرفه ای : همانطور که مدیریت یکی از مزایای این صندوقها به شمار می آید یکی از معایب آن هم است. چون مدیران حرفه ای ممکن است به فکر منافع خود باشند و همواره جهت بهتر شدن بازدهی سرمایه گذاران عمل نکنند(بویژه اگر درآمد آنها با سود صندوق رابطه نداشته باشد)
2.تنوع زیاد:تنوع بیش از حد ممکن است باعث کاهش بازده سرمایه گذار شود زیرا اگر در یک سهم سود زیادی کسب کنید به دلیل آنکه آن سهم بخش کوچکی از سبد را تشکیل میدهد بازده شما تغیر نمیکند.
انواع صندوقهای سرمایه گذاری:
به طور کلی به سه دسته تقسیم میشوند:
1.اوراق دارایی( سهام )
2.اوراق بدهی( اوراق قرضه شرکتی )
3.اوراق قرضه/مشارکت دولتی ( بدون ریسک )
بازده صندوقهای سرمایه گذاری با استفاده از ارزش خالص دارایی یا NAVارزیابی شده است و واحدهای آن قیمت گذاری میشود. یکی از انواع معروف صندوقهای سرمایه گذاری صندوق قابل معامله در بورس است(excheng fund traded) یا eft نام دارد که گرچه مانند صندوقهای سرمایه گذاری معمولی است ولی مانند یک سهم در بازار سرمایه معامله و قیمت آن در نتیجه عرضه و تقاضا مشخص میشود.
ارزش خالص دارایی:
همانطور که گفته شد با پرداخت مبلغی مالک بخشی از صندوق سرمایه گذاری میشوید.ارزش خالص دارایی ها در واقع ارزش سرمایه گذاری صندوق تقسیم بر تعداد سهام آن است که در پایان هر روز معاملاتی با توجه به تغییرات قیمت سهام و اوراق بهادار و سودهای نقدی تعلق گرفته به آن محاسبه میگردد.
صندوقهای سرمایه گذاری در ایران:
در ایران بر اساس اساسنامه تاسیس صندوقهای سرمایه گذاری;تعدادی از این صندوقها که در حال فعالیت هستند هر کدام جداگانه دارای سایتهای اینترنتی مجزایی میباشند .
 

Similar threads

بالا