پاتریک گدس

Arch-Azadeh

همکار مدیر مهندسی شهرسازی متخصص طراحی شهری
[FONT=&quot] پاتریک گدس
[/FONT][FONT=&quot][/FONT]Patrick Geddes 1932-1854

1854 : [FONT=&quot]تولد در شهر پرث اسكاتلند (شهري با 25000 نفرجمعيت).دوستي و نزديكي زياد با پدرش كه كاپيتان بازنشسته و علاقمند به تاريخ طبيعي بود[/FONT].[FONT=&quot][/FONT]
1867-70 : [FONT=&quot]پذيرش در اكادمي پرث در 13 سالگي[/FONT].[FONT=&quot][/FONT]
1871 -4 :[FONT=&quot]خود تعليمي با تدريس خصوصي در زمينه زمين شناسي ،گياه شناسي و فيزيولوژي و طراحي و نقاشي[/FONT].[FONT=&quot][/FONT]
1874-8 : [FONT=&quot]آغاز به تحقيق در زمينه جانور شناسي نزد پروفسور توماس هاكسلي در لندن در سن 20 سالگي[/FONT].[FONT=&quot][/FONT]
1879 : [FONT=&quot]مدتي بيمار بود. بعد از نقاهت در دانشگاه سوربن به مطالعه پرداخت.مقدمه بر نظريه هاي كنت و لي پلي را آموخت. با گرانت "موسسه پيشرفت تحقيقات" سفر مطالعاتي يك ساله خود به مكزيكو در زمينه زمين شناسي و زيست شناسي را آغاز كرد. در سال 1880 مدت سه ماه كور مي شود كه در اين دوره" ماشين تفكر" و دياگرام هاي مرتبط با آن را توليد مي كند[/FONT].[FONT=&quot][/FONT]

1881 : [FONT=&quot]مدرس گياه شناسي و جانور شناسي در دانشگاه ادينبورگ شد.مقاله "طبقه بندي در علم آمار" را به جامعه سلطنتي ارائه كرد[/FONT].[FONT=&quot][/FONT]
1884 : [FONT=&quot]مقاله تحليل در زمينه اصول علم اقتصاد را تحرير كرد[/FONT].[FONT=&quot][/FONT]
1880-1888 : [FONT=&quot]انتشار مقالات متعدد در دايره المعارف بريتانيكا در زمينه گياه شناسي و جانور شناسي به ويژه در زمينه تكامل جنسي. و نيز در زمينه آمار،اقتصاد،نقد هنر و نمايشگاه هاي صنعتي[/FONT].[FONT=&quot][/FONT]
1886 : [FONT=&quot]در سن 32 سالگي ازدواج كرد و در بخشي از ادينبورگ ساكن شد كه تبديل به يك آلونك شده بود.او به مرمت و نوسازي آن پرداخت[/FONT].[FONT=&quot][/FONT]
1887 : [FONT=&quot]دانشگاه هال،به عنوان اولين دانشگاه شبانه روزي دراسكاتلند را تاسيس كرد[/FONT].[FONT=&quot][/FONT]
1888-1919 : [FONT=&quot]پروفسور گياه شناسي در دانشگاه داندي بود. او موظف بود نيم ترم تدريس كند .بقيه اوقات صرف سفر و تحقيق مي شد[/FONT].[FONT=&quot][/FONT]
1889 : [FONT=&quot]انتشار كتاب "تكامل و تحول جنسي" با همكاري آرتور تامسون اولين شاگرد وي در ادينبورگ[/FONT].[FONT=&quot][/FONT]
1892 : [FONT=&quot]تاسيس "برج دور نما" در كاسل هيل ادينبورگ[/FONT].[FONT=&quot][/FONT]
1895 : [FONT=&quot]تاسيس موسسه انتشاراتي" فيونا مكلئود" با ويليام شارپ[/FONT].[FONT=&quot][/FONT]
1897 : [FONT=&quot]برنامه ريزي منطقه اي عملي درقبرس[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
1899 : [FONT=&quot]سفر براي سخنراني و تدريس به امريكا[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
1903 : [FONT=&quot]تهيه گزارش و طرح دانفرملين .انتشار كتاب توسعه شهر:مطالعه پاركه ا،باغ ها و نهاد هاي فرهنگي. بنيانگذاري انجمن جامعه شناسان در لندن همراه با ويكتور برانفورد[/FONT].[FONT=&quot][/FONT]
1909 : [FONT=&quot]تصويب اولين قانون برنامه ريزي شهري بريتانيا ،با ترغيب گدس و ديگران[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
1910 : [FONT=&quot]برگزاري كنفرانس لندن در زمينه برنامه ريزي شهري ونمايشگاه در اكادمي سلطنتي. برگزاري نمايشگاه ادينبورگ دربرج دورنما[/FONT].[FONT=&quot][/FONT]
1912 : [FONT=&quot]دريافت لقب شواليه گري ،رد آن به دلايل دموكراتيك[/FONT].[FONT=&quot][/FONT]
1913 : [FONT=&quot]برگزاري نمايشگاه برنامه ريزي شهري در گنت،بلژيك.طراحي يك باغ جانور شناسي در ادينبورگ،سفر به هند براي تدريس اصول برنامه ريزي شهري[/FONT].[FONT=&quot][/FONT]
1915 : [FONT=&quot]انتشار كتاب شهر ها در تحول.برگزاري دومين نمايشگاه برنامه ريزي شهري در مدرس[/FONT].[FONT=&quot][/FONT]
1916 : [FONT=&quot]برگشت كوتاه به پاريس و داندي[/FONT].[FONT=&quot][/FONT]
1917 : [FONT=&quot]انتشار "ايده هايي درباره جنگ" و نيز" شيوه هاي اداره و حكومتداري" در سري كتاب هاي "ساخت آينده" همراه با ويكتور برانفورد و گيلبرت اسلاتر[/FONT]. [FONT=&quot][/FONT]
1919 : [FONT=&quot]برگشت به اسكاتلند : همسرش فوت كرده و پسر بزرگش كشته شده است. و اولين و بزرگترين نمايشگاهش كه حاصل 20 سال كار بود نابود شده است.دريافت ماموريت از فدراسيون صهيونيست ها براي طراحي يك دانشگاه جديد دراورشليم[/FONT].[FONT=&quot][/FONT]
1920-23 : [FONT=&quot]سازماندهي انستيتو شهر سازي در دانشگاه بمبي[/FONT].[FONT=&quot][/FONT]
1923 : [FONT=&quot]ديدار از آمريكا و سخنراني در دانشگاه ها . شكل گيري روابط نزديك با لوئيز مامفورد[/FONT].[FONT=&quot][/FONT]
1924 : [FONT=&quot]تاسيس كالج اسكاتلندي در دانشگاه مونتپليير در جنوب فرانسه[/FONT] .[FONT=&quot][/FONT]
1932 :[FONT=&quot]دريافت نشان شواليه گري و قبول آن براي يك عمر" خدمات آموزشي" . و نيز مرگ پرفسور پاتريك گدس[/FONT].[FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]منبع : (اسدی ، 1386[/FONT])
 

Arch-Azadeh

همکار مدیر مهندسی شهرسازی متخصص طراحی شهری
با برگ ها است كه زنده ايم (1)

1. مقدمه : پاتریک گدس ، زیست شناس , جامعه شناس و برنامه ریز شهری انگلیسی است که در سال 1854 در بالاتر (Ballatter) اسکاتلند متولد وبه سال 1932 وفات یافت. وی مطالعات خود را در زمینه طرح و برنامه ریزی شهری با بررسی نحوه حل مشکل بد مسکنی و آلونک نشینی در ادینبورو (Edinburgh) آغاز کرد و به مدافع سرسخت برنامه ریزی ارگانیک در مقابل برنامه ریزی مستبدانه و تکنوکراتیک (فن سالارانه ) بدل شد. گدس در دوره حیاتش (1854 - 1932) به عنوان فردی که در رشته های و موضوعات مختلف سرآمد بوده است شناخته می شود.شاید او بیشترینمعروفیتش را به دلیل ابداع مطالعه علمی برنامه ریزی شهری یافته باشد. باوجود این، او یکی از متفکران برجسته نسل خود بود نه فقط در بریتانیا بلکه در جهان. پاتريك گدس ايده هاي مختلفي را از گياه شناسي؛ علوم طبيعي؛ جامع شناسي؛ منطقه گرايي؛ طراحي شهري؛ اقتصاد؛ تاريخ؛ هنر؛ سياست؛ ادبيات؛ باغداري؛ فلسفه؛ آموزش؛ نقاشي؛ رياضيات؛ بهداشت عمومي ؛مسكن؛ موسيقي وشعر جمع آوري و تلفيق كرد .بعد از او افراد اندکی جاه طلبی گدس برای پل زدن بین طبیعت و فرهنگ ،محیط و جامعه ،جغرافیا ،زیست شناسی و جامعه شناسی را دنبال کرده اند. برخي از شخصيت هاي هم عصر گدس عبارتند از : داروين؛توماس هاكسلي؛فردريك انگلس؛مكس پلانك؛الكساندر فلمينگ؛ويرجينيا ولف؛بيسمارك ؛انيشتين؛تاگور؛گاندي؛چاپلين؛كريستين اندرسون؛اسكاروايلد؛مائو؛ژان پل سارتر؛لنين؛پير و ماري كوري؛اميل زولا(اسدی , 1386) پاتریک گدس , بوم شناس ، جغرافیدان ، جامعه شناس و متحصص در برنامه ریزی شهری و ناحیه ای بود. محور فکری او را وابستگی میان شکل فضایی و فرآیندهای اجتماعی تشکیل می داد. او با تمایل به مکتب آنارشیسم اجتماعی , مفاهیم کلیدی برنامه ریزی را از جغرافیدان معروف فرانسوی , الیزه رکُله اخذ کرد که بر مبنای نواحی خودگردان قرار داشت . گدس دوست نزدیک پیتر کروپتکین , جغرافیدان معروف روس بود که در انگلستان به حالت تبعیدی زندگی می کرد. او در مطالعات علمی خود به مفاهیم اندام وارگی , فرآیند تکاملی , ساختار , کلیت ، فرآیندهای زمانی و در نهایت به ابعاد سیاسی , اقتصادی و اجتماعی موضوع تاکید می کرد. (شکویی ، 1382: 25)

گدس تحت تاثیر آثار جغرافیدانان فرانسوی و استاد جامعه شناسی اش لوپله (
Leplay) به شهرسازی دلبسته شده و رفته رفته به میان طرح و برنامه ریزی های منطقه ای و شهری گام نهاد. در شهر ادینبورو کانونی برای پژوهش برنامه ریزی شهری و بحث های اجتماعی ترتیب داد. او از سال 1920 تا 1923 استاد دانشگاه بمبئی هندوستان در رشته شهرسازی و جامعه شناسی شهری شد و مطالعات خود را در این سال ها روی برنامه ریزی شهری متمرکز نمود. وی مدرسه عالی شهرسازی بمبئی را بنیان گذاشت و در سال های 1924 تا 1925 برای حدود 50 شهر در فلسطین و هندوستان طرح شهرسازی و برنامه ریزی شهری ارائه نمود. ( پاکزاد ، 1386 : 245)

لوئیز مامفورد ، فیلسوف ، تاریخ نگار و معمار که او را بزرگترین صاحب نظر جهان در قرن بیستم در سه حوزه برنامه ریزی شهری ، معماری و تکنولوژی قلمداد کرده اند به پاتریک گدس عشق می ورزید . رابطه صمیمانه این دو تا پایان زندگی هر دو ادامه داشت . نوشته های مامفورد ، از اشارات حق شناسانه و احترام آمیز به آموزگارش سرشار است. (شکویی ، 1382: 26) وی در مقدمه كتاب پاتريك گدس:سازنده آينده از فيليپ بورمن می گوید : ""افراد كمي هستند كه ديدگاه آنان شايسته نظر است؛يكي ازآنها پاتريك گدس است كه مغز برجسته قرن خود بود.يك فيلسوف كه دانش و حكمتش او را در سطح افرادي چون ارسطو و لايبنيتز قرار داده است " (اسدی , 1386) مامفورد خود را به فروتنی شاگرد وفادار مکتب گدس می نامد و بی تردید در بسط افکار وی سهم به سزایی دارد در کتاب خود "The Condition of Man" بسیاری از افکار عالی گدس را نقل می کند. از این کتاب به خوبی می توان دریافت که گدس جامعه شناسی را زاده زیست شناسی می داند و رشد شهرها را بر اساس این فکر توضیح می دهد. ( مزینی , 1352: 615) مهمترین شاگردان وی , سر پاتریک ابرکرامبی (Sir Patrick Abercromby) معمار و شهرساز انگلیسی و لوئیس مامفورد بودند. ( پاکزاد ، 1386 : 245)

از کتابهای در زمینه شهرسازی می توان به توسعه شهری (
City Development 1904) و شهرها در تحول (Cities in Evolution 1915) اشاره کرد.

-[1] (www.ballaterscotland.com/geddes)
 

Arch-Azadeh

همکار مدیر مهندسی شهرسازی متخصص طراحی شهری
1. [FONT=&quot]شهر انسان([/FONT][FONT=&quot]Anthropopolis[/FONT][FONT=&quot]) برای یک آمایش انسانی [/FONT][FONT=&quot]: [/FONT][FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot]گروهی که واضع مفهوم آمایش انسانی ([/FONT][FONT=&quot]Antropopolisme[/FONT][FONT=&quot]) هستند در حقیقت نقدی انسان دوستانه و انسان گرایانه را به شهرسازی فن سالارانه و " شهرسازی در معنای خط کش و پرگار" ارائه می نمودند. اين گروه به نقش مطلق انسان در طبيعت اهميت داده و معتقد بودند در تفكر معماران، انسان در نظر گرفته نمي شود. حال آنکه اين گروه شهر را مكان فرهنگي مي دانند و در تلاش بودند تا ابعاد حیات فرهنگی ومعنوی انسان را مورد توجه قرار دهند.[/FONT]
[FONT=&quot]این اندیشمندان که مهمترين نظريه پردازان آنرا گدس، مامفورد و كوين لينچ تشکیل می دهند در رويارويي با ديدگاه فن گرايان، نظريه آمايش انساني يا شهر انسان را مطرح و به معماران ، كه شهر را در تيول خود دارند حمله مي كنند. اين گروه معتقدند كه به شهر و ساخت شهر بايد به صورت بين رشته اي نگريسته شود. بدين ترتيب برنامه ريزي شهري را مطرح مي كنند كه در ساخت شهر، بايد جغرافيدان، جامعه شناس، تاريخ شناس، روانشناس، اقتصاددان و معمار با هم شركت داشته باشند و شهر را فقط معماران نسازند. بنابراین برنامه ریزی شهری [/FONT][FONT=&quot]urban planning[/FONT][FONT=&quot] متکی به مطالعات شهری [/FONT][FONT=&quot]urban studies [/FONT][FONT=&quot]می شود. [/FONT]
[FONT=&quot]این گروه بر خلاف نگاه مدرنیستی که به خلق شهر ناموجود آتی بر پایه تفکر فردی یا گروهی متخصصان می پردازد به دنبال عینیت بخشیدن به مفهوم زمان و مکان در زمانه اند. در تفکر اینان شهر عصاره یک تمدن در یک مقطع تاریخی است و تاریخ همواره با تکامل مواجه, به گونه ای که امروز گسترش و دگرگونی دیروز محسوب می شود , پس شهر امروز نیز گسترش و دگرگونی شهر دیروز است و نه تکرار آن. بنابراین تداوم تاریخی و فرهنگی در مقابل قطع این تداوم که موضوع مدرنیسم است مطرح می شود.

[/FONT]

[FONT=&quot] این متفکران تلاش می کنند تا تلفیق مجدد شهر و طبیعت را در دستور کار قرار دهند و به ویژه مفهومی به نام منطقه [/FONT][FONT=&quot]Region[/FONT][FONT=&quot]و منطقه گرایی [/FONT][FONT=&quot]Regionalism[/FONT][FONT=&quot]را به رسمیت می شناسند. از دید آنان عصر شهری شدن بشر آغاز شده است و به همین سبب تنها روشی که می تواند به این شهری شدن پاسخ گوید همین "منطقه گرایی" است. آنان [/FONT]"[FONT=&quot] بر شهرهای اجتماعی تاکید می کردند که در آنها شبکه های چند هسته ای از اجتماعات انسانی تشکیل می شود و گروهها و واحدهای همسایگی اعتبار می یابند[/FONT]"[FONT=&quot]. (شکویی ، 1382 : 244)

[/FONT]
[FONT=&quot]در این میان , گدس بر این باور بود که انقلاب صنعتی و ثمره های آن مسئولیت بندگی انسان را در مقابل ماشینی که او خود آفریده بر عهده دارند . به اعتقاد او در این دنیای ماشینی زندگی آدمی و آینده آن را نیروهای اقتصادی که بدون توجه به عوامل زیست شناختی موثر در تندرستی جسمانی و روانی انسان و رشد تکامل مناسب تر بشر در کارند کنترل می کنند. در رویارویی با توسعه نا متعادل شهرهای بزرگ صنعتی و همچنین در برخورد با خصوصیات تخیلی و اولیه پیشنهادهای اصلاح طلبانه پیش – شهرسازی و حدود ده سال پیش از آنکه شهرسازی مترقی به طرح و تحقق شهرهای نظریه ای خود برای انسان نظریه اقدام کرده باشد ، گدس بر ضرورت مطلق ادغام مجدد انسان عینی و کامل در اقدام برنامه ریزی شهری تاکید می کند. بدین وسیله مکان و زمان عینی نیز وحتی دوباره می یابند. برای گدس یک طراحی شهری ( دوباره سازی الگوسازی از محلات از پیش موجود یا خلق ناموجود) نمی تواند از تجربه گرایی در امان باشد مگر آنکه پیش از طراحی بررسی وسیعی در مورد مجموعه پیچیده عواملی انجام گیرد که به کار گرفته می شوند. اینک زمانی است که جغرافیدانان می بایست با بهداشتگر و هر دوی آنان با جامعه شناس عینی همکاری کنند ( شوای , 1375 : 55) [/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]​
 

Arch-Azadeh

همکار مدیر مهندسی شهرسازی متخصص طراحی شهری
3. شهر از دیدگاه گدس
براي گدس شهر يك سيستم زنده است.سيستم هاي زيستي كه درآن هر نسل كمك فكري و ماديش را در آن تحقق بخشيده و در عين حال از گذشته نيز محافظت مي كند.رويكرد گدس در زمينه برنامه ريزي شهري و منطقه اي مبتني بر يك شناخت پويا و كل نگر ازمحيط به عنوان يك كل و به ويژه ارتباط بين مكان ؛كار و فرهنگ بود.گدس اجتماعات انسانی را به دیده زیست شناسی دید که به مطالعه تمام پدیده های زندگی توجه دارد. این محقق در سال 1915 برای اولین بار شهرهای بزرگ دنیا را مطالعه کرد و در کتاب تحقیقی خود به نام تکامل تدریجی شهرها از مسایل و مشکلات آینده شهرها سخن گفت. به نظر گدس شهر از محیط طبیعی که در آن به وجود آمده جدایی ناپذیر است و تنها وفتی می توان به ساختار آن پی برد که وضعیت طبیعی و آب و هوایی آن مطالعه , پایه های اقتصادی آن شناخته و ریشه های تاریخی آن معلوم شود. به نظر گدس ، نقشه شهرها صرفا خطوط منحنی و راستی نیست که جای فلان کوه یا رودخانه را معلوم کند ، بلکه نوعی خط هیروکلیف(صورت نگاشتی) است و در حقیقت نموداری از خطی است که بشر با آن تاریخ تمدن را نگاشته است. هر چند که درک مفاهیم این خط دشوار است اما زمانی که رمزینه و معانی آن کشف گردد ، مفهوم شهر نمایان و هرچه بیشتر آشکار می گردد( گیدئون , 1350 : 615)

گدس از هواداران آمیزش دوباره انسان با طبیعت بود و شهر گذشته را به دلیل آنکه ویژگیهای مکانی و زمانی آن همپوشانی داشت موفق می دانست . او بر این باور بود که در روزگاران گذشته , این همپوشانی از راه برنامه ریزی ناخودآگاهانه انجام می شد اما اکنون به دلیل پیچیدگی مسایل باید با برنامه ریزی آگاهانه پیش رفت. ( پاکزاد ، 1386 : 247-246) گدس به اصل انوع و تکامل طبیعی باور داشت و بر این اساس نظریه "تکامل تدریجی " را بیان داشت و نخستین کسی بود که شهر را همانند موجودی زنده می پنداشت که روند تولد ، نوزادی ، زندگی و مرگ را می گذراند. ( پاکزاد ، 1386 : 245) به نقل از (Boardman,1978:49)

گدس بر پایه نظریه تکامل انواع ، نظریه تکامل شهرها را در شش مرحله بیان نمود : ( پاکزاد ، 1386 : 248)

مرحله نخست : نوزاد شهر / ائوپولیس (Eopolis) که در حقیقت شهر در آن یک جامعه روستایی است.
مرحله دوم : شهر / پولیس (
Polis) که با آمیزش و اجتماع خانواده و تشکل روستاها بر اساس روش دفاعی مناسبی برای حفظ شهر و ساکنان پیرامون آن پدیدار می شود.
مرحله سوم : مادر شهر / متروپولیس(Metropolis) : در این مرحله شهر در ناحیه معینی نسبت به شهرهای دیگر از نظر رشد پیشی گرفته و در این مرحله مادر شهر با تضاد جامعه شهری و برخوردهای طبقاتی روبرو است و در عین حال دارای بنیادهای مالی و اداری معتبری نیز هست.
مرحله چهارم : کلانشهر / مگاپولیس (
Megapolis) : در این دوره مادرشهر در پی تاثیر تکامل اقتصادی و افزونی ثروت و قدرت حکومت ، رشد شگفت انگیزی می یابد که در واقع دوره پیش از زوال شهری است.
مرحله پنجم : مستبد شهر / تیرانوپولیس(Tyrannopolis) : در این مرحله رفتارهای فردی و اجتماعی در شهر به مرحله تحمل ناپذیری رسیده و شهر ، انگلی درون ناحیه و کشور شمرده می شود. م
رحله ششم : مرده شهر / نگروپولیس(
Negropolis) در پی گسترش جنگ و بیماری و قحطی در این مرحله , شهر دیگر یارای ماندن نداشته و از پا می افتد و در این هنگام ، شهر در واقع به گورستان تمدن بشری تبدیل می شود.

4. گدس و شهرسازی

پاتریک گدس در سال های 1904 و 1905 مقاله کوتاه خود تحت عنوان "شهرسازی :به عنوان جامعه شناسی کاربردی" را در اولین گردهمایی انجمن جامعه شناسان بریتانیا قرائت کرد.در اين مقاله وي تعريف زير از شهر سازي را ارائه داد:
شهر سازی به مثابه یک علم ،رشته ای از جامعه شناسی است که منشاءتوزیع،توسعه و ساخت شهرها را ؛در عملکرد داخلی و خارجی،مادی و معنوی آنها و تحول خاص یا عمومی شان،مورد مطالعه قرار می دهد.از دیدگاه عملی و به عنوان یک علم کاربردی،شهرسازی باید از طریق تجربه گرایی بسط داده شود و به هنری همیشه کارا تبدیل شود که قادر باشد زندگی شهر را بهبود بخشیده و در تحول آن سهم داشته باشد(شوای،1375 ،344). از نظر گدس ،اولین مرحله برای درک موقعیت کنونی ،شناخت عناصر جغرافیایی و تاریخی شهر هایمان است.این اولین گام ضروری برای هرگونه تلاش به منظور پیش بینی علمی آینده و دوری جستن از خطرات خیال پردازانه است(همان ،345)

"هر شهر ولو کوچک،ادبیات بسیاری در مورد نشیب و فراز و تاریخ خود دارا است.بعد از بررسی عمومی و مقدماتی مربوط به محیط جغرافیایی و تاریخی ما شاهد ظهور زمینه ادبیاتی مکمل برای بررسی دقیق جامعه شناسانه هستیم.موجودیت آماری از گزارش های مجلس و شهرداری ها و نشریات اقتصادی استخراج خواهند شد،ولی تحقیقات دست اول و دقیق نیز مورد نیاز خواهند بود.گزارشی کامل و بسیار دقیق در مورد وضعیت کنونی جمعیت الزامی است ،گزارشی که درآن وضعیت اشتغال، درآمد واقعی، بودجه خانوار، سطح فرهنگی و غیره روشن باشد....هر گاه این عناصر را دراختیار داشته باشیم آیا قادر نخواهیم بود که توسعه ممکن این داده ها را پیش بینی و سازماندهی نمائیم؟افزون بر این، آیا چنین برنامه ریزی که در وهله اول محدود به آینده نزدیک است نمی تواند و نباید اهدافی بسیار دورتر و بسیار برتر که زندگی بی پایان یک شهر ایجاب می کند، تعیین کند؟چنین ادبیاتی از، ادبیات تخیلی سنتی و معاصر بس متمایز است، به جای کاربست نداشتن در هیچ مکانی، این ادبیات منطقه ای و محلی است،بنابراین قابل اجرا است بدین ترتیب ما گزینه های واقعی را که پیش رو داریم روشن ساختیم در حالی که وسایل کاوش , تعریف و خطوط توسعه یک "شهرواقع"Eutopoia قانونی و خاص هر شهر مورد نظر را نیز روشن کردیم. واقعیتی کاملا متفاوت از "شهر موهوم " Outopiaگسترده ای که واقعا در هیچ جایی قابل اجرا نیست. توصیف های شهر آرمانی در طول زمان از "آگوستن" تا "موریس" با در نظر گرفتن "مور" ، "کامپانلا" و "بیکن " تعلق به این ناکجا آباد است ، این توصیف ها دلگرم کننده و حتی الهام بخش بوده اند ولی ناکجا آباد یک چیز است و طرح آمایش چیز دیگری است.(همان). گدس معتقد بود که در برنامه ریزی شهری نباید فقط به کالبد فیزیکی شهر اندیشه کرد . بلکه در هر برنامه ریزی لازم است که به تامین بهترین شرایط تعلیم و تربیت ، مطلوب ترین طرحهای بهداشتی , بهترین معیارهای محیط زیست و در نهایت به کل زندگی مردم و خانواده ها بیاندیشید. (شکویی ، 1382: 26)

گدس بر این اعتقاد بود که " به هیچ کس نباید اجازه داد که سازنده سطوح متوای یا طراح ساده دورنماها باشد , اما قبل از آنکه در مقامی باشیم که چون سازندگان روح کهن روح و ذهنیت شهرهایمان را بیان داریم , کاری طولانی و سخت بر عهده ماست" (شوای ، 1375 : 351) این اعتقاد در حالی است که از دید وی , "شهرسازان عادت کرده اند که به شهرسازی در معنای خط کش و پرگار بیندیشند" . (همان : 55)
شهرسازی و ارتباط آن با زیست شناسی موضوعی بود که در نگاه گدس اهمیت ویژه ای داشت. . در حقیقت , "در پایان سده نوزدهم و آغاز سده بیستم , مفاهیم اکولوژیک /بوم شناختی مورد توجه دانشمندان رشته های مختلف علوم قرار گرفته بود و پژوهش شهری نیز از این جریان به سرعت متاثر شد. میان سال های 1880 تا 1925 ، گدس بیش از همه روی مفاهیم اکولوژیک شهری کار کرد . او از روابط عناصر طبیعت و همبستگی دوسویه شان سخن می گفت و تاثیر انسان بر محیط و تاثیر پذیری دوسویه انسان و محیط را بیان می نمود". ( پاکزاد ، 1386 : 245)

در حقیقت گدس زیست شناس بود , برای همین به جوامع انسانی از دیدگاه زیست شناختی می نگریست و جامعه شناسی را زاییده علم زیست شناسی می دانست. براي گدس شهر يك سيستم زنده است.سيستم هاي زيستي كه درآن هر نسل كمك فكري و ماديش را در آن تحقق بخشيده و در عين حال از گذشته نيز محافظت مي كند.
بدین سان گدس بر این اعتقاد بود که باید همانند یک زیست شناس که " با دقت بسیار روابط بین نوع و نژاد در حال تحول را عمیقا بررسی می کند , زندگی شهر , ساکنانش و روابطی که نها را به هم می پیوندد بررسی کنیم. تنها به این وسیله است که خواهیم توانست به مسایل آسیب شناختی اجتماعی یورش بریم و امید شهرهای واقعا جدید را شکل بخشیم. گدس اصول اوليه علوم طبيعي و به ويژه تئوري تكاملي داروين را براي مطالعه جامعه به كار برد.هدف وي به دست آوردن شناختي بود كه بتواند به واسطه آن نيروهاي خام تكاملي را كه به جامعه شكل مي دهند؛مهار كرده و در جهات مثبت به سوي بهروزي بشريت به كار ببندد.آنچه او در جستجويش بود احياء "هماهنگي و تعادل" در زندگي بشر و روابط اجتماعي بود كه از نظر وي در طي انقلاب صنعتي از بين رفته بود(grieve et al,2005,29) به نقل از ( اسدی , 1386)

پاتریک گدس واضع تعدادی از واژه های کلیدی دارای کاربرد در شهرسازی است. از جمله می توان به اصطلاح Conurbation اشاره کرد که در فارسی به مجموعه شهری , شهر منطقه , شهرگان , منظومه شهری و شبکه شهری نیز برگردان شده است. "نخستین بار پاتریک گدس این اصطلاح را برای تشریح ناحیه ساخته شده ای بکار برد که از پیوستگی و ادغام چند سکونتگاه شهری که قبلا از هم جدا بوده اند شکل می گیرد. گدس در حالی که توسعه شهری بسیاری از مکانهای موجود در قرن نوزدهم را بررسی می کرد این اصطلاح را بکار برد و از ان به عنوان وسیله ای برای اطلاق به ظهور احتمالی ابر شهرهای بزرگ در اینده استفاده کرد. به عقیده او این ابرشهرها زمانی شکل خواهند گرفت که شهرهای موجود به قدری گسترش یابد که با شهرهای مجاور خود ادغام شوند . از دیگر اصطلاحات مورد طرح توسط گدس ، پارینه فنیPaleotechnique و نو – فنی Neotechnique است. در مجموع , رويكرد گدس در زمينه برنامه ريزي شهري و منطقه اي مبتني بر يك شناخت پويا و كل نگر ازمحيط به عنوان يك كل و به ويژه ارتباط بين مكان ؛كار و فرهنگ بود.گدس جستجوگر راه حل براي مسائل بود ؛چه مسائل اقتصادي و چه كالبدي و چه اجتماعي و محيطي.او ايده هاي بسياري را از متفكراني چون كنت؛ لي پلي و داروين اتخاذ كرد و تلاش كرد آنها را در عمل به كار ببندد.
 

Arch-Azadeh

همکار مدیر مهندسی شهرسازی متخصص طراحی شهری
3.1. برنامه ریزی و مطالعات شهری از نگاه گدس
گدس همچنین بر این اعتقاد بود که "ارگانیسم شهری را می باید تجمعی بشری دانست که در روند تحول خود همواره از محیط های دور و نزدیک خود متاثر است( اوستروفسکی ، 1371 : 13) گدس به ضروت پژوهش اولیه و همچنین شناخت بیماری پیش از درمان تاکید داشت. ( پاکزاد ، 1386 :248) پاتریک گدس معتقد بود که نگاه به مسایل شهری باید ماهیتی جامع داشته باشد. بنابراین وی طراحی و برنامه ریزی شهرها را متکی به جمع آوری داده های مختلفی در موضوعات تاریخ ، جغرافیا ، زمین شناسی ، اقلیم شناسی ، خاک شناسی ، جمعیت شناسی و جامعه شناسی می دانست. نکته مهم در اندیشه های گدس ، طرح موضوع ضرورت مطالعات شهری
Urban Studies است. بدین سان وی از متخصصان مختلف جغرافیدان , جامعه شناس , اقتصاد دان , روانشناس و معمار و ... استفاده نمود. او مدافع برنامه ریزی ارگانیک بود و با برنامه ریزی مستبدانه و فن سالارانه به شدت مخالفت می کرد. ( پاکزاد ، 1386 : 246)

کسی که آمایش شهر ر ا پیشه خود می سازد ناگزیر است به مطالعه مناطق طبیعی همچون حوزه رودخانه همت گمارد تا بتواند دیدی بسیط و موافق با طبیعت یافته و آن را در مورد شهرها و حتی بزرگترین آنها دخالت دهد (یاراحمدی , :135)
وی دادن الگویی واحد برای همه شهرها را رد می کند و باور دارد که به شمار شهر ها باید الگو داد و هر شهر باید با توجه به پیشینه تاریخی و فرهنگی و اجتماعی ساکنان آن ، طرح و الگوی ویژه خودش را باید داشته باشد. ( پاکزاد ، 1386 : 247) م
نظور از طرح یا برنامه گدس , نوعی از برنامه و طرح ارگانیک است که طی آن کلیه کارکردها و وظایف شهر را باید به طور تراکمی یا بر هم انباشتی از طریق ایجاد ساختارهای مناسب , حفظ , بازسازی و نوسازی کردو در صورت لزوم با ساختارهای دیگر جایگزین نمود.
روش کار گدس در مطالعات برنامه ریزی شهری مبتنی بر سه گام بود : ( پاکزاد ، 1386 : 247)
1) برداشت و پیمایش منطقه ای
2) تجزیه و تحلیل ویژگیها و گرایش های موجود شهر و منطقه
3) ارائه طرحی واقع گرا پژوهش ما وسیله ای است برای آنکه دوباره در تاریخ حیات اجتماعمان غوطه ور شویم... پژوهش نباید فقط در خدمت مهیا ساختن یک گزارش اقتصادی و شالوده ای باشد،این پژوهش برای ما باید وسیله یادآوری شخصیت اجتماعی شهر باشد،شخصیتی که با نسل ها عوض می شودولی خود را با و در این نسل ها بیان می کند(شوای،350 ). در حقیقت و سرانجام هدف بررسی شهر این چنین است.کسی که فقط در پی یافتن نقاط هویتی شهرها و شبکه های مشترک خیابان ها و ارتباطات است یک شهر ساز اصیل نیست،بلکه حتی اگر در کار فنی خود بسیار ماهر است،یک مهندس ساده اندیش بیش نیست.کسی که می خواهد کار ماندنی و عمیق انجان دهد می بایدواقعا شهر را بشناسد و در روح شهر نفوذ کند،کسی مثل "اسکات" و" استیونسن" که ادینبورگ را می شناختند و به آن عشق می ورزیدند(همان،351). تنظیم کردن یک طرح پژوهشی کاربردی در جزئیات و برای همه شهر ها غیر ممکن است.ولی داشتن یک مجموعه روش که امکان مقایسه را فراهم می کند،الزامی است.پس از بررسی دقیق یک مجموعه اسناد اطلاعاتی اماده شده برای یک شهر خاص می توان به تهیه یک طرح کلی کاربردی در خصوصیت خاص هر شهر اقدام کرد:

عناوين كلي مطالعات برنامه ريزي شهري
از دیدگاه گدس [1]
I. موقعيت؛توپوگرافي و ويژگي هاي طبيعي
الف)زمين شناسي؛اقليم شناسي؛تامين آب شرب و غيره
ب ) خاك شناسي؛گياه شناسي و حيات جانوري و غيره
ج ) صيادي از درياو يا رودخانه
د )دسترسي به طبيعت (سواحل دريا و ...)
II. وسايل ارتباطي زميني و آبي
الف) طبيعي و تاريخي
ب )شرايط موجود

ج ) توسعه هاي آتي (پيش بيني شده)

III. صنايع؛كارخانجات و تجارت
الف ) صنايع بومي و محلي
ب ) كارخانجات

ج )تجارت
د ) توسعه هاي آتي (پيش بيني شده)

IV. جمعيت
الف )حركات جمعيتي
ب )اشتغال

ج )بهداشت
د)تراكم
ه )توزيع آسایش و رفاه (شرايط زندگی خانواده و...)

و )نهادهاي فرهنگي و آموزشي
ز )نيازمندي هاي احتمالی در آینده
V. آمایش شهری در گذشته و حال
الف)توسعه مرحله به مرحله از زمان پیدایش
ب) توسعه معاصر
ج)مناطق اداری محلی
د ) شرايط كنوني : طرح هاي توسعه موجود،به صورت كلي و تفصيلي. خيابان ها و بولوار ها فضا هاي سبز , باز و پارك ها شبكه ارتباطات داخلي آب،فاضلاب،روشنايي،الكتريسيته و ... مسكن و بهداشت فعاليت هاي موجود براي بهبود شرایط شهر (شامل فعاليت هاي شهرداري وهم بخش خصوصي)
VI. آمایش شهری آتی ،پيشنهادات و طرحها
الف )نمونه هايي از ديگر شهر ها و شهرك ها،بريتانيايي و خارجي
ب )پیشنهادهای مربوط به بخش های مختلف شهر گسترش حومه ای امکانات بهبود و یا توسعه شهر راه حلهای پیشنهادی ( در جزییات)

3.2. نمایشگاه شهرسازی

مجموعه گردآوری شده در طول بررسی مقدماتی می باید امکان سازماندهی یک نمایشگاه شهری سازی یا مکان سازی را فراهم اورد،نمایشگاهی که تصوری از گذشته ،حال و آینده شهر را به دست می دهد. یک بخش خاص از این نمایشگاه به آینده تخصیص داشته و شامل موارد زیر خواهد بود(شوای ،1375 : 347-348):
الف )مثال های خوب از برنامه ریزی های انجام یافته در دیگر نقاط ،و
ب ) طرح های مربوط به خود شهر؛

این طرح ها می توانند سرچشمه های متفاوتی داشته باشندبه طوری که از شخصیت های دعوت شده از سوی شهرداری ها و یا از دستاندرکاران مستقل ارائه شوند... چنین نمایشگاهی شهرداری و مردم را از خطوط اصلی بررسی مقدماتی و لزوم آن اگاه می کند.این نمایشگاه به گونه ای سودمند در آموزش و اگاهی مردم و نمایندگان آنها سهم دارد.در این نقش مثال های به عاریت گرفته شده از دیگر شهر ها بسیار ارزشمند می باشد،شهر هایی که به علت ویژگی های عمومی خود با شهر مورد نظر ما قابل مقایسه هستند. پس از نمایشگاه و جمع بندی آن مباحث عمومی روزنامه نگارانه، عملی و فنی شهرداری و مسئولین آن همانندمردم بسیار بهتر و دقیقتر از وضعیت کنونی و آینده شهر شان اگاه می شوند ،امری که پیش از آن برایشان مقدور نبود. انتخاب بهترین طرح ها انگیزه ای قوی رای اگاهی فردی و ابتکار خواهد بود این گزینش می تواند به یک رقابت شهرسازی با ارزش برسد.

3.3. برج دورنما (Outlook Tower)
گدس معتقد بودكه هر شهري بايد يك نهاد انديشه و برنامه ريزي خاصي داشته باشد. گدس از اين نهاد با عنوان برج دورنما نام مي برد.برج دورنماي ادينبورگ نهاد بزرگي بود كه در آن گدس تلاش مي نمود شهر را تحليل و تبيين كند؛اينكه شهر ها چگونه رشد و تحول مي يابد؛اين نهاد پايگاهي براي تدريس و آموزش بود و نيز مكاني براي گردهم آمدن شهروندان و حرفه اي ها.تحول شهر ها در اين نهاد به صورت سه بعدي نشان داده مي شود. برج دورنما مدلي است براي تحقق توسعه مورد نظر گدس. از نظر گدس هر شهري بايد يك برج دورنماي به روز براي خود داشته باشد. شرايط تحقق برج دورنما و كاركرد هاي آن از دید گدس به شرح زیر بود (Young,2005,12) به نقل از (اسدی , 1386)

- يك مركز اموزش ؛براي مدارس و براي عموم مردم در ارتباط با دانشگاه ها وكالج هاي محلي . - اسناد تاريخي روشن درباره اينكه شهر چگونه تحول پيدا كرده است. - تهيه طرح براي شهر. - تهيه مدل بزرگي از شهر. - اطلاع رساني درباره موضوعاتي چون پايداري و حفاظت محيطي. - ظرفيت سازي براي سيستم برنامه ريزي جديد. - ايجاد فرصت براي مشاركت شهروندان در برنامه ريزي اينده. - ايجاد يك مكان براي مشاهده نمايشگاه در زمينه مكان سازي. - ايجاد يك پايگاه براي برگزاري دوره هاي بسيار رسمي براي گروه هاي حرفه اي. - ارائه توصيه هاي طراحي. - كمك به برنامه ريزي محلي.

3.4. گدس و نوسازي و مرمت شهري

گدس حامي نهضت باغ شهر ها بود و در كتابش از آن حمايت كرد.او آن را فرصتي مناسب براي مردم براي برقراري رابطه نزديك با طبيعت مي دانست و راهي براي گريز از شلوغي و كثيفي مكان هاي كار به خانه هاي سالم.اما اگرچه از نهضت باغ شهر ها حمايت مي كرد اما از نوسازي مراكز قديمي شهر ها نيز به عنوان بخشي از داستان توسعه شهر ها حمايت مي كرد (Young,2005, 6-7) به نقل از (اسدی , 1386) وي در نوسازي مراكز شهري معتقد بود كه اجتماعات محلي به لحاظ اقتصادي و اجتماعي و كالبدي مختلط براي بهروزي شهر ها ضروري است.
وي ناحيه باغ هاي "رامسي" را به گونه اي بهبود بخشيد تا اساتيد دانشگاه را تهييج به بازگشت به شهر قديم كند.اين ناحيه شامل آپارتمان هاي با اندازه هاي مختلف و براي افراد متفاوت است(
Ibid). درس هاي ماخوذ از گدس در زمينه نوسازي را می توان به شرح زیر خلاصه کرد(Ibid):
الف)محوريت شهروندان در فرايند نوسازي. ب ) شهر ها از سوي شهروندان ايجاد شده اند. ج )ارتقاءمعماري و طراحي خوب د ) پايداري مقوله اي چند بعدي است .


[1]- به نقل از (شوای ،1375 : 349-348) و geddes,1915))
 

Arch-Azadeh

همکار مدیر مهندسی شهرسازی متخصص طراحی شهری
1. جمع بندي و تحليل :
شهرسازی از دید گدس یک علم انتزاعی نیست بلکه موضوع مشخصی از جامعه شناسی است و شاید بزرگترین حوزه آن.آنچه گدس با آن مواجه بود توسعه خطی از علوم زیست شناسی به جامعه شناسی نبود بلکه یک رویکرد عقلایی بود که بر مسائل مشخصی روی زمین سر و کار داشت یعنی بهبود زندگی ارگانیسم انسانی در پیچیده ترین قرارگاهش ،یعنی شهر. برای گدس شهر سازی تائید دوباره اهمیت مکان بود البته با معانی ویژه ای که به آن داده می شد.موضوعات مورد علاقه گدس مانند محیط، فرهنگ، شهر، فضا، مکان، ملت، منطقه، تطور و شهرسازی هنوز فراروی جامعه شناسی معاصر قرار دارد.علاوه براین،رویکرد بسیار التقاطی وی به این موضوعات هنوز یک منبع محرک برای بینش ما به مسائل کنونی است.با وجود این مساله ای که وجود داشت این بود که گدس قلمرو جامعه شناسی را به یک شکل غیر سیاسی از شهرسازی کاربردی تقلیل داده بود.

(
Law,2005) به نقل از (اسدی ، 1386)

در قرن بیستم فلسفه محیطی گدس در نگرش های علمی جغرافیدانان , بوم شناسان و برنامه ریزان شهری و ناحیه ای اروپایی و امریکایی نفش بسیار داشته است. گدس برنامه ریزی در جهان سوم را که با معیارهای اروپایی و امریکایی صورت می گرفت قبول نداشت. او معتقد بود که با توجه به شرایط خاص اجتماعی و اقتصادی جهان سوم این نواحی تخصص ویژه ای لازم دارد. (شکویی ، 1382: 26-25)


مهمترین محورهای نگاه گدس به شهر و شهرسازی , را باید در موضوعات تداوم تاریخی و فرهنگی , احترام به طبیعت و توجه ویژه به انسان در مقابل ماشین خلاصه کرد. او تلاش می کند تا توجهات را به جلوگیری از وابستگی انسان به ماشین جلب نماید . از دید او شهر آرمانی و الگوی آرمانی وجود ندارد , بلکه به تعداد شهرها الگو وجود دارد. از دید او امروز گسترش دیروز است و نه تکرار آن و بر همین اعتقاد او تلاش می کند تا شهر امروز را در تداوم شهر دیروز بیافریند. از نظر پوروس تعهد گدس به مقتدر سازي اجتماعات محلي و مردم به منظور مداخله فعال دراحياء و بهبود محيط فرهنگي كالبدي زيستي بينش مهم و ارزشمندي براي مديريت و توسعه پايدار سرزمين فراهم مي كند(Grieve et al,2005,29)

گدس با طرح مراحل سه گانه برنامه ریزی تحول قابل توجهی در تکوین دانش برنامه ریزی شهری به وجود آورد. او موضوع مطالعات شهری را به عنوان پایه و اساس برنامه ریزی شهری موردتوجه قرار داد. از همین روست که بسیاری از اندیشمندان از گدس به عنوان پایه گذار برنامه ریزی شهری معاصر یاد می کنند.
در پایان نکات زیر را می توان به عنوان جمع بندی از نظرات گدس ارائه نمود :
1- شهر پدیده ای ارگانیک و کیفی است . شهر و محیط طبیعی آن باید به وحدت برسند.
2- شهر از تاریخ و فرهنگش بریده نیست. از این رو شناختی ژرف از تاریخ گذشته و فرهنگ اجتماعی شهرها ضروری است.
3- گدس از هواداران پرشور حفظ سنت های معماری و فرهنگی و مخالف سرسخت تحمیل شهرسازی باختر زمین به دیگر تمدن ها است.
4- نباید به گونه ای منفعلانه و تنها با مسایل جاری شهر برخورد کرد , بلکه پیش از هرگونه اقدامی باید به شناخت مسایل حال و آینده شهر روی آورد.
5- شهر برای مردم طراحی می گردد و بنابراین باید از نقطه نظر آنان سود جست.
6- فعالیت شهرسازی , یک همکاری میان رشته ای است.
7- ارائه الگویی واحد برای همه شهرها بی معنا است , هر شهر باید الگوی متفاوت و ویژه خود را داشته باشد.
8- شهر جدا از جامعه نیست . بنابراین گدس شهرسازی پیوسته و انعطاف پذیر و همگام با پیشرفت های فرهنگی و فن آوری را پیشنهاد می کند.
9- گدس هرگونه راه حل استاندارد را در قبال مسائل محيط اجتماعي رد مي كند و معتقد است كه پيشنهادات بايد با توجه به شرايط محلي ارائه شوند.به اين ترتيب او "ذهنيت يك اندازه براي همه" را رد مي كند.


کتابشناسی :
·
اسدی , ایرج ( 1386 ) "تحلیل انديشه هاي برنامه ریزی شهري پاتريك گدس" ، مقاله پایانی درس سير انديشه هاي شهرسازي ، به راهنمایی دكتر سيد محسن حبيبي , دوره دکتری شهرسازی , دانشکده شهرسازی , پردیس هنرهای زیبا , دانشگاه تهران. ·

اوستروفسکی , واتسلاف (1371) شهرسازی معاصر از نخستین سرچشمه ها تا منشور آتن , ترجمه لادن اعتضادی , مرکز نشر دانشگاهی , تهران. ·

شکویی ، حسین (1382)اندیشه های نو در فلسفه جغرافیا , جلد دوم : فلسفه های محیطی و مکتبهای جغرافیایی , انتشارات گیتاشناسی , تهران.
·

شواي .فرانسواي(1375) ،شهرسازي از تخيلات تا واقعيت،ترجمه سيد محسن حبيبي،انتشارات دانشگاه تهران،تهران.
·
گیدئون , زیگفرید (1350) فضا , زمان و معماری , منوچهر مزینی , انتشارات علمی و فرهنگی , تهران. ·
مزینی , منوچهر , (1350) فضا ، زمان ، معماری , ج 2 ، بنگاه نشر کتاب , تهران. ·
یار احمدی ، محمود امیر (1378) به سوی شهرسازی انسان گرا , شرکت پردازش و برنامه ریزی شهری , تهران. ·

Geddes.Patrick (1915), Cities in Evolution.
·
Geddes. Patrick, (1996), City Survey for Town Planning Purposes of Municipalities and Government, in Le Gates. R and Stout.F (eds) the City Reader, Routledg. ·
Law. Alex, (2005) The Ghost of Patrick Geddes: Civics as Applied Sociology, journal of generalism & civics, issue VI, august 2005. www.patrickgeddes.co.uk.
·
Porritt. Jonathon (2004), Sustainable Development Past and Present: Patrick Geddes Lecture, Sustainable Development Commission

· Young. Raymond(2005) Cities in Devolution 'The Sir Patrick Geddes Memorial Lecture 2005, 16 September 2005.

· www.ballaterscotland.com/geddes
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
mpb سیر اندیشه های شهرسازی، پاتریک گدس سیر اندیشه های شهرسازی 0

Similar threads

بالا