و اما پاییز....

$marziyeh67$

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

unnamed (3).jpg

دلخوشی‌های کوچک
یعنی در عین همه نداشتن‌ها
یک برگ پاییزی را
بگذاری در میان کتابهایت
برای یادگاری
 

حميدرن

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
پاییز است و هزار امید برای دیدن دوباره ات
کی رفته ای که نمانده یادگاری از پی ات
هر شب در آسمان خواب, تورا مست دیده ام
زان روز که در جنگل زرد و غمین به تو رسیده ام
 

Ahmad Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
پاییز را دوست دارم…
ﭘﺎﯾﯿﺰ ، ﺯﻣﺴﺘﺎﻧﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﺐ ﮐﺮﺩﻩ!
ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻧﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻟﺮﺯ ﮐﺮﺩﻩ!
ﺑﻐﻀﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺭﺳﻮﺏ ﮐﺮﺩﻩ!
ﺣﺮﻓﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﺮﺩﻩ!
ﻣﻦ ﺳﮑﻮﺕ ﺭﺳﻮﺏ ﮐﺮﺩﻩ ﺩﺭ ﺗﺐ ﻭ ﻟﺮﺯ ﭘﺎﯾﯿﺰ ﺭﺍ ﻣﯿﭙﺮﺳﺘﻢ!
ﭘﺎﯾﯿﺰ، ﻋﺮﻭﺱ ﺗﻤﺎﻡ ﻓﺼﻞ ﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ
ﯾﺎﺩﻡ ﺑﺎﺷﺪ ﭘﺎﯾﯿﺰ ﮐﻪ ﺭﺳﯿﺪ ﻟﻪ ﻧﮑﻨﻢ ﺑﺮﮔﻬﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺑﺎﺭ ﻧﻔﺲ ﺍﺭﺯﺍﻧﯽ ﺍﻡ ﻣﯽ ﻛﺮﺩﻧﺪ...
 

Ahmad Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوست ندارم
در فصل دیگری عاشق شوم
” پاییز “حال وهوای دیگری دارد
پر از شعرهای عاشقانه است
حتی دلتنگی هایش شیرین تر است
با بوی زردترین برگ هایش
می شود زندگی کرد
عاشقی در ” پاییز ” شعری ست همیشه شنیدنی…
 

$marziyeh67$

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

مانده از شب های دورادور
بر مسیر خامش جنگل
سنگچینی از اجاقی خرد
اندرو خاکستر سردی

همچنان کاندر غبار اندوده ی اندیشه های من ملال انگیز
طرح تصویری در آن هرچیز
داستانی حاصلش دردی

روز شیرینم که با من آشتی بودش
نقش ناهمرنگ گردیده
سرد گشته, سنگ گردیده
با دم پاییز عمر من کنایت از بهار روی زردی

همچنانکه مانده از شب های دورادور
بر مسیر خامش جنگل
سنگچینی از اجاقی خرد
اندرو خاکستر سردی


نیمایوشیج
 

Ahmad Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نه بهار با هیچ اردیبهشتی

نه تابستان با هیچ شهریوری

ونه زمستان با هیچ اسفندی

اندازه پاییز به مذاق خیابانها خوش نیامد

پـائیز مــهری داشـت کـه بـــَر دل هـر خیـابان مـی نشست
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
IMG_20201030_125618_887.jpg

برخیز که
صبحی دیگر از پاییز است
این منظرہ
پر شرار و شورانگیز است
نقاش کشیدہ
نقشی از مهر و سپهر
این تابلو از
عشق و هنر لبریز است
 

Similar threads

بالا