ویژه محرم***گلچین احادیث سید الشهدا***

شهید یوسف الهی

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز




باز طوفانی شده دریای دل
موج سر بر ساحل غم میزند
باز هم خورشید رنگ خون گرفت
بر زمین نقشی ز ماتم میزند

.
.
.
.



ضمن عرض تسلیت به تمام دل سوختگان صحرای کربلا

:gol:
:gol:
:gol:

به مناسبت دهه محرم
احادیثی از آن امام بزرگوار
باشد که روزی به ذره ای از دریای معرفت ایشان دست پیدا کنیم

.
.
.
.
.
.




 

شهید یوسف الهی

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
امام حسین علیه السلام فرمودند:

إنَّ الله جَلَّ ذِکرُهُ ما خَلَقَ العِبادَ اِلّا لِیَعرِفوهُ، فَاِذا عَرَفوهُ عَبَدوهُ؛

خداوند متعال بندگان را نیافرید، مگر آنکه او را بشناسند. پس هرگاه خدا را بشناسند، او را عبادت می کنند.



علل اشرائع، ص 9






امام حسین (علیه السلام) فرمودند:



اِعلَموا اَنَّ حَوائِجَ النّاسِ اِلَیکُم مِن نِعَمِ اللهِ عَلَیکُم، فَلا تَمَلُّوا النِّعَمَ فَتُحَوَّلَ اِلی غَیرِکُم؛


بدانید که نیازمندیهای مردم به شما، از نعمتهای الهی بر شماست. پس از این نعمتها خسته نشوید که هر آینه به سوی دیگران سوق یابد.



مستدرک الوسائل، ج12، ص209


 

شهید یوسف الهی

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
امام حسین (علیه السلام) فرمودند:


اُوصیکُم بِتَقَوی اللهِ، فَاِنَّ اللهَ قَد ضَمِنَ لِمَنِ اتَّقاهُ اَن یُحَوِّلَهُ عَمّا یَکرَهُ اِلی ما یُحِبُّ؛


شما را به تقوای الهی سفارش می کنم. هر کس از خدا پروا کند، خداوند تضمین کرده که او را از آنچه نمی پسندد، به آنچه می پسندد، متحول سازد.



تحف العقول، ص 170.






امام حسین (علیه السلام) فرمودند:


مَنِ اتَّکَل عَلی حُسنِ اختِیارِ اللهِ تَعالی لَهُ لَم یَتَمَنَّ غَیرَ مَا اختارَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ؛


هر کس به انتخاب شایسته ی خدا درباره ی او تکیه و توکل کند، جز آنچه را خدا برایش انتخاب کرده است، آرزو نمی کند.



احقاق الحق، ج11، ص591

 

شهید یوسف الهی

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
امام حسین (علیه السلام) فرمودند:



اِیّاکَ اَن تَکونَ مِمَّن یَخافُ عَلَی العِبادِ مِن ذُنوبِهِم وَ یَأمَنُ العُقُوبَةَ مِن ذَنبِهِ؛


بپرهیز از این که از کسانی باشی که بر مردم به خاطر گناهانشان بیمناکند، ولی خودشان از عقوبت گناهشان ایمن هستند.



تحف العقول، ص 240






امام حسین (علیه السلام) فرمودند:


لایَنبَغی لِنفسٍ مُؤمِنَةٍ تَری مَن یَعصِی اللهَ فَلا تُنکِرَ؛


شایسته شأن مؤمن نیست که ببیند کسی خدا را معصیت می کند، ولی به او اعتراض نکند.



کنزالعمّال، ج 3، ص 85

 

شهید یوسف الهی

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
امام حسین (علیه السلام) فرمودند:


انَ المؤمِنَ لا یُسیءُ و لا یَعتَذِرُ، والمُنافِقُ کلَ یومٍ یسیءُ و لا یَعتَذِرُ، وَ المُنافِقُ کُلَّ یَومٍ یُسیءُ وَ یَعتَذِرُ؛


همانا مؤمن، نه بد می کند و نه (از بدی خویش) عذرخواهی می کند. اما منافق، هر روز بد می کند و پوزش می خواهد.



تحف العقول، ص 177






امام حسین (علیه السلام) فرمودند:


لَولا ثَلاثَةٌ ما وَضَعَ ابنُ آدَمَ رَأسَهُ لِشَیءٍ: اَلفَقرُ وَ المَرَض ُوَ المَوتُ؛


اگر سه چیز نبود، آدمیزاد هرگز سر در برابر چیزی فرود نمی آورد: تنگدستی، بیماری و مرگ.



نزهة النّاظر، ص 80

 

Vahidrezaii

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
امام رضا علیه‌السلام فرمودند:

اى پسر شبیب! به ‎راستى محرّم همان ماهى است که اهل جاهلیت در زمان گذشته ظلم و قتال را به خاطر احترامش در آن حرام مى‏ دانستند؛ امّا این امّت نه حرمت این ماه را نگه داشتند و نه حرمت پیغمبرشان صلّی‌الله‌ علیه ‌و ‌آله‌ و‌ سلّم را. در این ماه ذریه‌ او را کشتند و زنانش را اسیر کردند و اموالش را غارت کردند خدا هرگز این گناه آنها را نیامرزد....

اى پسر شبیب! اگر براى چیزى گریان شدی، براى حسین علیه‌السّلام گریه کن که او را سر بریدند همان‌گونه که گوسفند را سر می‌برند و هجده کس از خاندانش علیهم‌السّلام با او کشته شدند که روى زمین مانندى نداشتند؛ آسمان‏هاى هفت‏گانه و زمین‏ها براى کشته‌شدن او گریستند و چهار هزار فرشته براى یاری‏ اش به زمین آمدند و دیدند که ایشان کشته شده‌اند.

پس بر سر قبرش ژولیده و خاک‌آلود می‌باشند تا قائم علیه‌السّلام قیام کنند و یاری ‏اش کنند و شعار آن‏ها

«یا لثارات الحسین علیه‌السّلام»

(ای خونخواهان حسین علیه‌السّلام) است.

اى پسر شبیب! پدرم از پدرش از جدّش علیهم‌السّلام برایم باز گفت که: چون جدّم حسین علیه‌السّلام کشته شد، آسمان خون و خاک سرخ بارید.اى پسر شبیب! اگر بر حسین علیه‌السّلام گریه کنى تا اشک‌هایت بر گونه‏ هایت روان شود، خداوند هر گناهى که کردى از کوچک و بزرگ و کم و زیاد می ‏آمرزد....

اى پسر شبیب! اگر شاد می‏شوی که خدا را ملاقات کنی در حالی که گناهى نداری، حسین علیه‌السّلام را زیارت کن.

اى پسر شبیب! اگر شاد می‏شوی که در غرفه‏ هاى ساخته‌شده در بهشت با پیغمبر و آلش علیهم ‌السّلام ساکن شوى، بر قاتلان حسین علیه‌السّلام لعنت بفرست.

اى پسر شبیب! اگر شاد می‏شوی که ثوابی مانند ثواب کسانی که با حسین علیه‌السّلام شهید شدند برای تو باشد، هر وقت به یادش افتادى بگو:

«یا لَیتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً»: «ای کاش با آن‏ها بودم تا به فوز عظیمى مى ‏رسیدم»....


اى ابن شبیب! اگر دوست دارى با ما در درجات عالى بهشت همراه باشى، در اندوه ما اندوهگین و در خوشحالى ما، خوشحال باش، و بر تو باد به ولایت ما، زیرا اگر کسى سنگى را دوست داشته باشد، خداوند در روز قیامت او را با آن سنگ محشور خواهد کرد.


متن حدیث:
عن الریان بن شبیب قال :

دخلت على الرضا (علیه السلام) فی أول یوم من المحرم فقال لی :
یا ابن شبیب أصائم أنت ؟فقلت: لا !فقال : إن هذا الیوم هو الیوم الذی دعا فیه زکریا ربه عز وجل فقال : {رب هب لی من لدنک ذریة طیبة إنک سمیع الدعاء} فاستجاب الله له وأمر الملائکة فنادت زکریا وهو قائم یصلی فی المحراب أن الله یبشرک بیحیى ، فمن صام هذا الیوم ثم دعا الله عز وجل استجاب الله له کما استجاب لزکریا علیه السلام . ثم قال:یا ابن شبیب إن المحرم هو الشهر الذی کان أهل الجاهلیة فیما مضى یُحرّمون فیه الظلم والقتال لحرمته ، فما عرفت هذه الأمّة حرمة شهرها ولا حرمة نبیها ، لقد قتلوا فی هذا الشهر ذریته ، وسبوا نساءه ، وانتهبوا ثقلة ، فلا غفر الله لهم ذلک أبدا .یا ابن شبیب إن کنت باکیًا لشیءٍ فابکِ للحسین بن علی بن أبی طالب علیهما السلام ، فانه ذبح کما یذبح الکبش ، وقتل معه من أهل بیته ثمانیة عشر رجلاً ، ما لََهَم فی الأرض شبیهون ، ولقد بکت السماوات السبع والأرضون لقتله ، ولقد نزل إلى الأرض من الملائکة أربعة آلاف لنصره ، فوجدوه قد قتل ، فهم عند قبره شُعْثٌ غُبْرٌ إلى أن یقوم القائم ، فیکونون من أنصاره ، وشعارهم "یا لثارات الحسین" . 
یا ابن شبیب لقد حدثنی أبی ، عن أبیه ، عن جده أنه لما قتل جدی الحسین أمطرت السماء دمًا وترابًا أحمر .
 یا ابن شبیب إن بکیت على الحسین حتى تصیر دموعک على خدیک غفر الله لک کل ذنب أذنبته صغیرًا کان أو کبیرًا ، قلیلاً کان أو کثیرًا .
یا ابن شبیب إنْ سرّک أن تلقى الله عز وجل ولا ذنب علیک ، فزُر الحسین علیه السلام .
 یا ابن شبیب إنْ سرّک أن تسکن الغُرف المبنیّة فی الجنة مع النبی صلى الله علیه واله فالعن قتلة الحسین .
یا ابن شبیب إنْ سرّک أن یکون لک من الثواب مثل ما لمن استشهد مع الحسین فقلْ متى ما ذکرته :
" یا لیتنی کنتُ معهم فأفوزَ فوزًا عظیمًا " .
یا ابن شبیب إنْ سرّک أن تکون معنا فی الدرجات العلى من الجنان ، فاحزن لحزننا ، وافرح لفرحنا ، وعلیک بولایتنا ، فلو أن رجلا تولى حجرًا لحشره الله معه یوم القیامة. 


«بحارالأنوار ج 44ص 285-عیون أخبارالرضا(ع)، ج1 ص 299»




منبع: تسنیم 
 
آخرین ویرایش:

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز




(لاتـَرفع حــاجَتَک إلاّ إلـى أحـَدٍ ثَلاثة: إلـى ذِى دیـنٍ، اَو مُــرُوّة اَو حَسَب

جز به یکى از سه نفر حاجت مبر: به دیندار، یا صاحب مروت، یا کسى که اصالتخانوادگى داشته باشد)


در يكى از روزها شخصى از انصار به حضور مبارك امام حسين عليه السّلام رسيد و خواسته و نياز خود را بدين مضمون روى كاغذى نوشت : اى سرورم ! اى ابا عبداللّه ! من به فلان شخص مبلغ پانصد دينار بدهكار هستم و توان پرداخت آن را ندارم ، چون تنگ دست بوده از لحاظ مالى ، سخت در مضيقه مى باشم .
پس از آن كه امام حسين عليه السّلام نامه او را قرائت نمود، يك هزار دينار تحويل وى داد و او را موعظه نمود و اظهار داشت : در تمام حالات سعى كن ، خواهش و خواسته خود را فقط به يكى از سه شخص بگو و از او تقاضا كن :
1 - اين كه سعى كن خواسته ات را از كسى تقاضا نمايى كه مؤ من و مورد اطمينان باشد.
2 - با مروّت و جوانمرد باشد، كه حتّى الا مكان نااميدت نكند.
3 - داراى حسب و نسب شريفى باشد، كه تو را سبك نشمارد، بلكه برايت اهميّت و ارزش قايل شود.
اءمّا دين دار مؤ من ، ايمانش سبب مى شود كه خواسته و خواهش تو را برآورده نمايد.
و امّا كسى كه حسب و نسب درستى داشته و جوانمرد باشد، هرگز روى تو را زمين نمى اندازد و به هر شكلى كه باشد آبروى تو را حفظ و خواسته ات را برآورده مى كند.(1)
همچنين آورده اند:
روز عاشورا، برخى از افراد بر پشت امام حسين عليه السّلام أ ثراتى را مشاهده كردند.
پس موضوع را براى فرزندش ، امام سجّاد زين العابدين عليه السّلام بازگو كردند و علّت آن را جويا شدند؟
حضرت سجّاد عليه السّلام پاسخ داد: اين أ ثرها به اين جهت است كه پدرم سلام اللّه عليه ، كيسه هاى آرد، خرما و... را بر پشت خود حمل مى نمود و درب منازل خانواده هاى بى سرپرست و تهى دستان و بيوه زنان و يتيمان مى برد و شخصاً تحويل آن ها مى داد.(2)
-----------------------------------------------
1-تحف العقول : ص 176، بحارالانوار، ج 78، ص 119.
2-بحارالانوار: ج 44، ص 190، به نقل از مناقب ابن شهرآشوب .
----------------------------
 
آخرین ویرایش:

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز


أیما اثنَین جَرى بینهما کلام فطلب أحدهما رضَـى الاخر کانَ سابقة الىَ الجنّة



هر یک از دو نفـرى که میان آنها نزاعى واقع شود و یکـى از آن دو رضایت دیگرى را بجـویـد ، سبقت گیـرنـده اهل بهشت خـواهـد بــود.:gol:
(کشف الغمة فی معرفة الائمه ج 2،ص 33)





 

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز

لاأفلَحَ قـَومٌ اشتَـروا مَـرضـاتِ المَخلـُوق بسَخَطِ الخـالِق


رستگـار نمی شوند مـردمـى که خشنـودى مخلـوق را در مقـابل غضب خـالق خریدنـد.
:heart:
(بحارالانوار،ج 44،ص383)


 

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز

من اَحبک نهاک و من اَبغضک اَغراک.


کسی که تو را دوست دارد، از تو انتقاد می کند و کسی که با تو دشمنی دارد، از تو تعریف و تمجید می کند

(نزهه الناظر،ص88)



 

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
هنگامى كه امام حسين عليه السّلام به سرزمين كربلا وارد شد، نامه اى از سوى عبيداللّه ملعون براى آن حضرت ارسال شد.
همين كه نامه به دست امام عليه السّلام رسيد، و آن را خواند؛ پاره نمود و روى زمين ريخت و فرمود: مردمى كه خوشنودى مخلوق را بر رضايت خالق مقدّم بدارند، هرگز رستگار و موفّق نخواهند شد

(لاأفلَحَ قـَومٌ اشتَـروا مَـرضـاتِ المَخلـُوق بسَخَطِ الخـالِق)بحارالا نوار: ج 44، ص 383، مقتل خوارزمی : ج 1، ص 239.






 

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
بزرگوارى و گذشت و اهميّت صلح:gol:


أیما اثنَین جَرى بینهما کلام فطلب أحدهما رضَـى الاخر کانَ سابقة الىَ الجنّه


طبق آنچه تاريخ ‌نويسان آورده اند:

در دوران كودكى ، روزى بين امام حسين عليه السّلام و برادرش ، محمّد حنفيّه مشاجره و نزاعى به وجود آمد؛ و محمّد حنفيّه به سوى منزل خود رهسپار گشت ، نامه اى به اين مضمون - پس از حمد و ثناى الهى
براى امام حسين عليه السّلام نوشت و فرستاد:
اى برادر، حسين ! به قدرى شرافت و منزلت تو بسيار است كه من به آن مرحله نخواهم رسيد.
فضل و بزرگوارى تو را من هرگز درك نخواهم كرد؛ ولى پدر من و تو، علىّ عليه السّلام است كه هيچ كدام ما بر او فضيلت و برترى نداريم .
و امّا مادر من از بنى حنفيّه و مادر تو فاطمه ، دختر رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله ، مى باشد كه چنانچه تمامى موجودات روى زمين پر از مثل مادر من باشد، هرگز به مقام و منزلت مادر تو دست نخواهند يافت .
برادرم ! چنانچه نامه مرا خواندى ، لباس و كفش خود را بپوش و به نزد من بيا و مرا راضى گردان ؛ و مواظب باش كه من در يك چنين فضيلتى بر تو سبقت نگيرم كه تو در آن سزاوارترى .
وقتى كه نامه به دست امام حسين عليه السّلام رسيد و آن را قرائت نمود، با سرعت به سوى برادرش حركت كرد و او را از خويش راضى و خوشحال گرداند.[SUP](1)[/SUP]
همچنين مرحوم فيض كاشانى در كتاب خود آورده است :
در دوران كودكى حَسَنَين عليهماالسّلام ، بين آن دو نزاعى واقع شد، يكى از اصحاب از اين جريان اطّلاع يافت ، به حسين عليه السّلام پيشنهاد داد كه برادرت از تو بزرگ تر مى باشد و سزوار است تو بر او وارد شوى و صلح نمائيد.
حسين عليه السّلام فرمود: از جدّم رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله ، شنيدم كه فرمود: چنانچه بين دو نفر نزاعى واقع شود؛ و يك نفر از ايشان در رضايت خواهى و صلح پيشقدم گردد، همانا او قبل از ديگرى وارد بهشت خواهد شد.
و سپس افزود: و من دوست ندارم كه در اين امر از برادر بزرگترم سبقت گيرم ؛ و چون اين خبر به برادرش ، امام حسن عليه السّلام رسيد سريع نزد وى آمد.[SUP](2)[/SUP]

1- بحارالا نوار: ج 44، ص 191، حياة الا مام الحسين عليه السّلام : ص 125.
2- محجّة البيضاء: ج 4، ص 228.
 

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز




روزى امام حسين عليه السّلام در جمع عدّه اى از اصحابش حضور يافت و آن ها را مورد خطاب قرار داد و فرمود:
از نظر من صحّت قول رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله ثابت است كه فرمود: بهترين اعمال و كارها بعد از نماز صبح ، دلى را شاد گرداندن است ، به وسيله آنچه كه سبب گناه نشود.
و سپس افزود: روزى غلامى را ديدم كه با سگى هم غذا بود، وقتى سبب آن را از او پرسيدم ، در پاسخ گفت : اى پسر رسول خدا! من غمناك و ناراحت هستم ، مى خواهم با خوشحال كردن اين سگ ، خودم را شادمان و مسرور گردانم .
سپس در ادامه اظهار داشت : من داراى اربابى يهودى هستم كه آرزو دارم ، شايد بتوانم از او جدا شده و آسوده گردم .
امام حسين عليه السّلام مى فرمايد: من با شنيدن سخنان غلام ، نزد ارباب او آمدم و تصميم گرفتم تا مبلغ دويست دينار به عنوان قيمت غلام تحويل أ ربابش دهم و او را خريدارى نمايم .
پس چون يهودى از تصميم من آگاه شد، اظهار داشت : اى پسر رسول خدا! آن غلام فداى قدمت باد، او را به تو بخشيدم و اين باغ را هم به او بخشيدم ؛ و سپس پول ها را هم نيز برگرداند.
امام حسين عليه السّلام فرمايد: من پول ها را به او پس دادم ؛ و اظهار داشتم : من هم اين پول را به تو مى بخشم .
يهودى گفت : پول ها را پذيرفتم و به غلام بخشيدم .
امام عليه السّلام افزود: من غلام را آزاد كردم و باغ را هم به او بخشيدم ؛ و آن دويست دينار را هم دريافت كرد.
پس همسر يهودى كه شاهد اين جريان بود مسلمان شد و مهريه خود را به شوهرش بخشيد.
و در پايان يهودى چون چنين برخوردى را ديد، گفت : من نيز مسلمان شدم و اين خانه مسكونى را به همسرم بخشيدم .(1)
-----------------------------------------------
1-بحارالا نوار: ج 44، ص 189.
 

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز






مردى خدمت امام حسين عليه السلام رسيد، و عرض كرد كه شخص ‍ گنه كارى هستم و نمى توانم خود را از معصيت نگهدارم ، لذا نيازمند نصايح آن حضرت مى باشم . امام عليه السلام فرمودند:
پنج كار را انجام بده ، بعد هر گناهى مى خواهى بكن !


اول : روزى خدا را نخور، هر گناهى مايلى بكن !
دوم : از ولايت خدا خارج شو، هر گناهى مى خواهى بكن !
سوم : جايى را پيدا كن كه خدا تو را نبيند، سپس هر گناهى مى خواهى بكن !
چهارم : وقتى ملك الموت براى قبض روح تو آمد اگر توانستى او را از خودت دور كن و بعد هر گناهى مى خواهى بكن !
پنجم : وقتى مالك دوزخ تو را داخل جهنم كرد، اگر امكان داشت داخل نشو و آن گاه هر گناهى مايلى انجام بده !​

بحار، ج 87، ص 126

 

شهید یوسف الهی

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
امام حسین علیه السلام فرمودند:

اَلنّاسُ عَبِیْدُ الدُّنْیا وَالدِّینُ لَعِقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ یَحُوطُونَهُ ما دَرَّت بِهِ مَعایِشُهُمْ فَإِذا مُحِّصُوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّیانُونَ!؛


بسیارى از مردم بنده دنیا هستند و دین تنها بر زبان آنهاست، مادامى که زندگى آنان در پرتو دین و روبراه است از آن حمایت مى کنند؛ ولى آن روز که با حوادث سختى آزموده شوند، دینداران اندکند.



بحارالانوار، جلد 10، صفحه 198.




شرح حدیث:
دین و مذهب - آن هم مذهبى همچون اسلام - حافظ حقوق مردم جامعه و حامى منافع واقعى و عادلانه آنهاست، ولى گاهى دین مزاحم منافع شخصى و خصوصى افراد است؛ این جاست که «دینداران از مدعیان دین»، شناخته مى شوند، بسیارى از مردم که به هر چیز از دریچه سود شخصى خود مى نگرد تا آن جا با دین همراهند که حافظ حقوق شخصى آنها باشد، اما بر سر دو راهى ها که دین از منافع خصوصى آنها جدا مى شود، بکلى آن را رها مى کنند و مصداق «نؤمن ببعض و نکفر ببعض» مى شوند؛ اما دینداران واقعى آنها هستند که در هر حال به آن وفا دارند و دین وایمان خطوط اصلى زندگى آنها را ترسیم مى کند نه منافع شخصى.

منبع: makarem.ir





 

شهید یوسف الهی

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
امام حسین علیه ‏السلام فرمودند:


فى القائِمِ مِنّا سُنَنٌ مِنَ الاَْنْبِیاءِ ... فَاَمّا مِنْ نُوحٍ فَطُولُ الْعُمْرِ وَ أَمّا مِنْ اِبْراهیمَ فَخِفاءُ الْوِلادَةِ وَ اعْتِزالُ النّاسِ وَ اَمّا مِنْ مُوسى فَالْخَوفُ وَ الْغیبَةُ وَ أَمّا مِن عیسى فَاخْتِلافُ النّاسِ فیهِ وَ أَمّا مِنْ اَیُّوبَ فَالْفَرَجُ بَعْدَ الْبَلْوى وَ أَمّا مِنْ مُحَمَّدٍ فَالْخُرُوجُ بِالسَّیْفِ.


در قائم ما سنّتها و ویژگیهایى از پیامبران وجود دارد: از نوح علیه ‏السلام عمر طولانى، از ابراهیم علیه ‏السلام مخفى بودن ولادت و دورى گزینى از مردم، از موسى علیه ‏السلام ترس و غیبت، از عیسى علیه ‏السلام اختلاف مردم درباره او، از ایوب علیه ‏السلام گشایش پس از گرفتاریها، و از محمّد علیه ‏السلام قیام با شمشیر.



کشف الغمة، ج 3، ص 329





 

شهید یوسف الهی

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
امام حسین علیه السلام فرمودند:

مَنْ حَاوَلَ أَمْراً بِمَعْصِیَةِ اللهِ کانَ أَفْوَتُ لِما یَرجُوا وَ اَسْرَعُ لِما یَحْذِرُ؛


آن کس که انجام کارى را از طریق عصیان پروردگار بطلبد، آنچه را که امید دارد، زودتر از دست مى دهد؛ و از آنچه مى ترسد زودتر در آن واقع مى شود!


از کتاب تحف العقول، صفحه 977.


شرح حدیث:
بعضى چنین مى پندارند که اگر از وسایل نامشروع براى رسیدن به اهدافشان بهره بگیرند، زودتر به مراد مى رسند، در حالى که حدیث فوق مى گوید، مراد خود را زودتر از دست مى دهند و در چاله هایى که از آن وحشت دارند زودتر مى افتند، فى المثل از تحصیل ثروت نامشروع آرامش مى طلبد در حالى که قبل از هر چیز در شعاع آن - آرامش را از دست مى دهد، و گرفتار پریشانى ها و اضطراب هایى که از آن وحشت داشت، مى شود.

منبع: makarem.ir





 

شهید یوسف الهی

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
امام حسين علیه السّلام فرمودند:

لايَحِلُّ لِعَينٍ مُؤمِنَةٍ تَرَى اللّه َ يُعصى فَتَطرِفَ حَتّى تَغَيِّرَهُ ؛

بر هيچ چشم مؤمنى روا نيست كه ببيند خدا نافرمانى مى شود و چشم خود را فرو بندد، مگر آن كه آن وضع را تغيير دهد.



الأمالى، طوسى، ص 55.









امام حسين علیه السّلام فرمودند:


يا أُختاه لاتَنسيني في نافِلَةِ اللَّيلِ ؛

اى خواهرم ! مرا در نماز شب فراموش نكن .



وفيات الأئمه ، ص 441









 

شهید یوسف الهی

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
امام حسين علیه السّلام فرمودند:


مَن سَرَّهُ أن يُنسَأَ في أَجَلِهِ و يُزادَ في رِزقِهِ فَليَصِلْ رَحِمَهُ ؛

هر كه خوش دارد مرگش به تأخير افتد و روزى اش افزون شود . با خويشانش پيوند برقرار كند .



بحار الأنوار ، ج 74 ، ص 91




امام حسين علیه السّلام فرمودند:


مَن طَلَبَ رِضَى النّاسِ بِسَخَطِ اللّه ِ وَكَلَهُ اللّه ُ إلَى النّاسِ ؛

هركه با خشم خدا ، خواهان خشنودى مردم باشد ، خداوند او را به مردم وامى گذارد .



الأمالى ، صدوق ، ص 268






 

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز

امام حسين صلوات اللّه و سلامه عليه در ضمن يكى از سخنانش قرآن را به چهار بخش تقسيم نمود:

عبارات و اءلفاظ، اشارات و كنايات ، لطيفه ها و داستان ها، حقايق و واقعيّات .
عبارت ها و اءلفاظ براى مردم عادى ، و اشارات براى اهل اطلاّع ، و لطايف براى اولياء، و حقايق براى أ نبياء و أ وصياء مى باشد

-الحكم الزاهرة : ج 1، ص 127.





 

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز

امام حسين (ع) روزى به ابن عباس فرمود:

در باره چيزى كه به تو مربوط نيست سخن مگو زيرا ميترسم به گناه دچار شوى. درباره چيزى كه مربوط بتو است نيز صحبت مكن مگر بدانى جاى صحبت كردن است بسا از گويندگان كه به حق سخن گفته ‏اند ولى سرزنش شده‏ اند با دو كس بحث و جدال مكن شخص حليم و شخص سفيه. حليم تو را عصبانى ميكند و نادان اذيتت ميكند، در پشت سر برادر مؤمن خود چيزى بگو كه دوست دارى او پشت سر تو بگويد. چنان عمل كن همانند مردى كه ميداند از جرائمش بازخواست ميكنند و پاداش كارهاى نيكش را ميدهند و السلام.
سخن نافع بن جبير به او رسيد كه در باره معاويه گفته بود: معاويه به جهت حلم ساكت ميماند و بواسطه داشتن علم سخن ميگويد. امام عليه السلام فرمود بلكه خودخواهى موجب سخن گفتن او می ‏شود و فروماندن موجب سكوتش ميگردد. بحارالانوار جلد 17 ( جلد 2 صفحه 116 )

 

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز



امام حسین (علیه السلام) :

به مردی که غیبت شخصی را در نزد آنجناب می کرد فرمود : از این کار خودداری کن ، غیبت و بدگویی پشت سر دیگران ، خوراک سگهای جهنم است.

بحارالانوار جلد 17 ( جلد 2 صفحه 109 )


 

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز


امام حسين عليه السلام


ـ در بخشى از سخنانش در روز عاشورا ـ


فرمود : هان ! اين حرام زاده پسر حرام زاده مرا ميان دو چيز مخيّر كرده است : ميان شمشير و تن دادن به خوارى . و هيهات كه ما تن به ذلّت و خوارى دهيم . خدا و رسول او و مؤمنان و دامنهاى پاك و مطهّر[ى كه ما

در آن پرورش يافته ايم] و دلهاى غيرتمند و جانهاى بزرگ منش ، اين را بر ما نمى پذيرند كه فرمانبرى از فرومايگان را بر مرگ شرافتمندانه ترجيح دهيم .

اللهوف : 97 ، میزان الحکمة جلد 1 صفحه 330




 

شهید یوسف الهی

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
امام حسین (علیه السلام) فرمودند:



إنَّ اَعمالَ هذِهِ الاُمَّةِ ما مِن صَبَاحٍ اِلّا وَ تُعرَضُ عَلَی اللهِ تَعالی؛
به یقین، کارهای این امت، هیچ صبحگاهی نیست مگر این که بر خدای متعال عرضه می شود.




بحارالانوار، ج73، ص353




شرح حدیث:
غفلت، ریشه بسیاری از گناهان و لغزشهاست.
غفلت از اینکه برای چه خلق شده ایم؟ از کجا آمده ایم و به کجا می رویم؟ از ما چه خواسته اند و چه می کنیم؟
غفلت از اینکه تحت نظر و مراقبت هستیم و خدا و پیامبر و امامان و فرشتگان الهی پیوسته شاهد و ناظر عملکرد ما بوده و خدای بصیر، اعمال ما را می بیند، حرفهایمان را می شنود و هیچ کارمان از او پوشیده و پنهان نیست.
ما هر روز، با عملکردمان پرونده ای تشکیل می دهیم.
این پرونده ی عملی، یا روشن و افتخارآمیز و سراسر نورانیّت است، یا سراسر تاریکی و تباهی و غفلت و گناه.
طبق فرموده ی حضرت سیدالشهداء(علیه السلام) پرونده ی اعمال ما هر روز به محضر پروردگار عرضه می شود. روسیاهی از آن کسی است که نامه ی اعمالش سیاه و تباه و شرم آور باشد.
کلام امام، بزرگ ترین موعظه و هشدار را در بر دارد.
در توصیه های دینی به «مراقبه» و «محاسبه» دعوت شده ایم؛ یعنی پیوسته مراقب کار خود باشیم و اعمالمان را محاسبه کنیم. آیا رفتار روزانه ی ما، رضایت الهی را جلب می کند، یا نارضایتی او را در پی دارد؟ مایه ی روسفیدی است یا اسباب روسیاهی؟ کارهای ما، برایمان جهنّم می سازد، یا بهشت؟ عذاب آور است یا ثواب آور؟
این گونه حسابرسی و توجّه به نظارت و علم الهی بر عملکرد ما، تأثیری تربیتی و سازنده و بازدارنده از گناه، دارد.
بیایید خدا را همیشه شاهد بر خویش بدانیم.


منبع: حکمت های حسینی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسین علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ دوم(1390)


 

شهید یوسف الهی

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
امام حسین (علیه السلام) فرمودند:




لَیسَ المَوتُ فِی سَبیلِ العِّزِ اِلّا حَیاةً خَالِدَةً، وَ لَیسَتِ الحَیَاةُ مَعَ الذُّلِّ اِلَّا المَوتَ الَّذی لا حَیاةَ مَعَهُ؛
مرگ در راه عزت، جز حیات جاوید نیست و زندگی همراه با ذلت، جز مرگ بی حیات نیست.




موسوعة کلمات الامام الحسین(علیه السلام)، ص360





شرح حدیث:
زندگی، تنها نفس کشیدن و زیستن نیست.
حیات واقعی آنجاست که انسان، با کرامت و عزت و احترام، در راه هدفی بزرگ بکوشد و زندگی اش قدم به قدم، در مسیر رسیدن به آن هدف متعالی باشد. چنین زندگی شرافتمندانه ای ارزش دارد.
اگر انسان در راه رسیدن به چنین هدفی بمیرد، مرگ شرافتمندانه او نوعی «حیات جاوید» و مایه سربلندی و افتخار است.
اگر سیدالشهداء(علیه السلام) تا ابد زنده است، برای آن است که حاضر نشد برای زنده ماندن، ننگ بیعت با یزید را تحمل کند و ذلیلانه زیر حکومت آن نامردان ننگ آلود، به زندگی ادامه دهد.
جان خود را در ره صدق و صفا از دست داد
زین سبب تا حشر باشد گرم، بازار حسین
گر نداری دین به عالم، لااقل آزاده باش
این کلام نغز می باشد ز گفتار حسین
مرگ با عزت، ز عیش در مذلت بهتر است
نغمه ای می باشد از لعل دُرربار حسین (1)
مردان خدا، نه تنها از مرگ در راه حق نمی ترسند، بلکه از آن استقبال می کنند، زیرا ماندگاری نام و یاد خویش و عزّت ابدی را در آن می بینند.
آنان که تن به زندگی حقیرانه در سایه ی سلطه ی فرومایگان و ظالمان می دهند، مردگان زنده نما هستند که فقط جسمشان زنده و متحرک است، و گرنه روح و جانشان و انسانیت و کرامتشان لگدکوب جبّاران است.
درود بر حسین(علیه السلام) که آموزگار شرافت و شهادت است.
و درود بر رهروان راه که عزّت را در سایه ی شهادت می جویند.

پی نوشت:
1. حسین پیشوای انسانها، ص70.

منبع: حکمت های حسینی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسین علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ دوم(1390)



 

شهید یوسف الهی

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
امام حسین (علیه السلام) فرمودند:



شُکرُکَ لِنِعمَةٍ سَالِفَةٍ یَقتَضی نِعمَةً آنِفَةً؛

شکرگزاری تو نسبت به نعمت گذشته، نعمت آینده را فراهم می آورد.




موسوعة کلمات الامام الحسین(علیه السلام)، ص 768





شرح حدیث:
شکر نعمت، نعمتت افزون کند
کفر، نعمت از کَفَت بیرون کند
برخورداری از نعمتهای الهی، گاهی برای انسان یک «امتحان» است، امتحانی دشوار.
شناخت نعمتهای الهی یک گام است، دانستن این که نعمتها از خداست گام دیگر. توجه به این که در مقابل نعمتها وظیفه ی شکرگزاری داریم، گام سوم است و توفیق سپاس، چه به صورت زبانی و چه با شکر عملی که مهمتر است، گام چهارم است.
امامان ما فرموده اند: ما هیچ چیز را همچون شکر، عامل تداوم و افزایش نعمتهای خدا نمی دانیم و هیچ چیز را هم مثل ناسپاسی و کفران نعمت، وسیله ی زوال و تغییر و کاهش نعمت نمی شناسیم. این همان حکمت قرآنی است که «لَئِن شَکَرتُم لاَزیدَنَّکُم...»(1)
نعمتهای الهی آن قدر زیاد است که از شمارش آنها ناتوانیم.
سستی در ادای شکر نعمت، ما را در معرض محرومیت از آن قرار می دهد.
شکر زبانی، پایین ترین مرتبه ی شکر است و شکر عملی که بهتر است، آن است که نعمت را در راه خوب و طبق خواسته و رضای صاحب نعمت به کار گیریم و حق آن را ادا کنیم. در احادیث آمده است که در برابر نعمت، وظیفه داریم از آن در راه گناه استفاده نکنیم.
شکر نعمت، نعمت را تداوم می بخشد. این یک سنت الهی است.



پی نوشت:
1. ابراهیم(14)، آیه «... اگر شکرگزاری کنید، ( نعمت خود را) بر شما فراوان خواهم کرد...».

منبع: حکمت های حسینی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسین علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ دوم(1390)





 

پیوست ها

  • 1200512051n00069162-r-b-007.jpg
    1200512051n00069162-r-b-007.jpg
    45.7 کیلوبایت · بازدیدها: 0

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
امام حسین (ع) فرمودند : برادران چهار قسمند:


1- برادرى كه نافع براى تو و خودش هست.
2- برادرى كه براى تو سودمند است.
3- برادرى كه برايت زيان دارد.
4- برادرى كه نه براى تو و نه خودش سود دارد. تقاضا كردند توضيح بدهد.فرمود برادرى كه براى خود و تو نافع است برادرى است كه با برادرى طالب دوام عمر برادر خويش است نه جوياى مرگ او، چنين برادرى مفيد براى تو و خود اوست، زيرا وقتى برادرى تكميل شود زندگى به هر دو خوش ميگذرد اما وقتى برادرى در آرزوى كم و كاستى يك ديگر باشند براى هر دو زيان دارد. برادرى كه بر تو سودمند است آن برادرى است كه خود را از طمع خارج‏ نموده و بصورت علاقه و ميل درآمده است او بواسطه طمع به امور مالى برادرى را بر قرار نكرده، چنين برادرى تمام قدرت و نيروى خود را به تو ارزانى داشته و برادرى كه بر ضرر تو است برادرى است كه انتظار بدبختى تو را دارد و دشمنى خود را پنهان ميكند و بين مردم در مورد تو دروغ ميگويد و با ديده حسد به تو مينگرد.
خدا او را لعنت كند. اما برادرى كه نه به نفع تو و خويش است برادرى است كه احمق كامل است. خدا او را از رحمت خود دور كند. او را ميتوانى بدين وسيله بشناسى كه پيوسته خود را بر تو مقدم ميدارد و از روى حرص و علاقه تمام آنچه دارى از تو ميخواهد
.
بحارالانوار جلد 17 ( جلد 2 صفحه 111 )

 
بالا