ولایت فقیه

سلام دوست عزیز
این تاپیک فقط جهت بالا بردن اطلاعات شما در زمینه ی ولایت فقیه ایجاد شده.
هیچ غرض ورزی در کار نیست.
خوبه که بعضی وقتا به دور از فضای سیاسی کمی فکر کنیم....
فاطمه جان ولایت فقیه یک نظریه برای حکمرانی است، یک نظریه در رابطه با کشورداری در میان هزاران نظریه ی دیگر، نه الزاما بهترین، و نه الزاما بدترین
بحث در رابطه با ولایت فقیه هرچقدر هم که فقهی باشه در راستای سیاست خواهد بود
یعنی بحثی فقهی در راستای اثبات وجاهت سیاسی نظریه
شما مختارید تاپیک رو در تالار اسلام و قران نگه دارید،
اما این در حالتی ست که ذره ای از مرزهای فقه پا رو فراتر نگذارید، مرزهایی که در اصل وجود ندارند و در نظریه ی ولایت فقیه این مرزها با مرزهای سیاست کاملا ادغام و در هم آمیخته شدند
شما مختارید توانایی رعایت "مرزهایی که وجود ندارند" رو در خود ببینید
اما توقع نداشته باشید ما هم چنین توانایی هایی رو در خود ببینیم
برای مثال اینجا "آقا سید" پستی دادند که کاملا سیاسی بود، قطعا این پست پاسخ میخواست که هنوز هم بنده به شخصه پاسخم به ایشان تمام نشده
پس
یا در باب نظریه ی ولایت فقیه خود حق پنداری رو کنار بگذارید
یا سیاسی شدن بحث رو به جان بخرید
 

fatam

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام.


دوستان اسم تاپيك چيه؟
ولايت فقيه!
نه شخص .... يا ..... .
درسته يا نه؟؟؟

پس واقعا ازتون خواهش ميكنم كه بذاريد تاپيك راهه خودشو ادامه بده.

دوستاني كه ميخوان درباره اين موضوع بحثي داشته باشن، در تالار اخبار درخدمتشون هستيم!:gol:
كما اينكه تا به امروز هم چندين و چند بار اين سري بحثها انجام شده... و البته تغييري هم در نظر دوستان (چه موافق و چه مخالف) صورت نگرفته... فقط نظرات بيان شده بوده و نهايتا دلخوري از همديگه!!

پس واقعا اينجا جاش نيست....
ازتون خواهش ميكنم، بعنوان يه خواهر كوچكتر، لااقل به احترام اسلام و قرآن و اين تالار، اينجا و تو اين تاپيك بحث در مورد شخصه خاصي و يا موارد اين چند ماه اخير نداشته باشيم...



پيشاپيش ازتون كمال تشكر را دارا مي باشم! :redface::gol:
 
نظر برخی فقهای بلندمرتبه در مورد نظریه ی ولایت فقیه

نظر برخی فقهای بلندمرتبه در مورد نظریه ی ولایت فقیه

آیت الله العظمی سیستانی:

سؤال: نظر معظم له درباره ولايت فقيه چيست؟



پاسخ: ولايت در آن چه - به اصطلاح فقها - امور حسبيه خوانده می شود برای هر فقيهی که جامع شرايط تقليد باشد ثابت است . و اما در امور عامه که نظم جامعه اسلامی بر آنها متوقف است هم در شخص فقيه و هم در شرايط به کار بستن ولايت امور ديگری معتبر است از جمله مقبول بودن نزد عامه مؤمنين.


وبسایت معظم له

آیت الله مطهری:

آیت‌الله مرتضی مطهری در کتاب پیرامون جمهوری اسلامی می‌گوید: تصور مردم از ولایت فقیه این نبوده و نیست که فقها حکومت کنند و اداره مملکت را بدست گیرند، این مفهوم اختصاص به جهان تسنن دارد. در شیعه هیچ‌گاه چنین مفهومی وجود نداشته‌است.

پیرامون جمهوری اسلامی، صفحه ۳۰، چاپ صدرا، ۱۳۷۲

آیت الله العظمی خویی:

آیت الله سید ابوالقاسم خویی نظریهٔ ولایت فقیه را یک «بدعت عاری از هرگونه پشتوانه در قوانین و حکمت شیعی» می‌دانستند.[۳۲][۳۳][۳۴] او می‌گوید: «ولایت در زمان غیبت با هیچ دلیلی برای فقهاء اثبات نمی‌شود. «ولایت» تنها به پیامبر (ص) و ائمه (علیهم السلام) اختصاص دارد. آن‌چه از روایات برای فقها، اثبات می‌شود دو امر است، نفوذ قضاوت، حجیت فتوای‌شان. اما حق تصرف در اموال قاصران و غیر ایشان ـ که از شئون «ولایت» است ـ ندارند مگر در امور حسبیه[۳۵] و فقها در این محدوده «ولایت» دارند، اما نه به معنای ادعا شده [یعنی نه به معنای ولایت] بلکه به معنای نفوذ تصرفاتش یا تصرفات وکیلش... بنابراین، آن‌چه برای فقیه، ثابت می‌باشد «جواز تصرف» است، نه «ولایت».»[۳۶]

(به نقل از ویکی پدیا که منابع آن نیز ذکر شده)

آیت الله العظمی منتظری:

آیت الله حسینعلی منتظری ولایت مطلقه فقیه را از مصادیق شرک می‌داند.
 
سلام.


دوستان اسم تاپيك چيه؟
ولايت فقيه!
نه شخص .... يا ..... .
درسته يا نه؟؟؟

پس واقعا ازتون خواهش ميكنم كه بذاريد تاپيك راهه خودشو ادامه بده.

دوستاني كه ميخوان درباره اين موضوع بحثي داشته باشن، در تالار اخبار درخدمتشون هستيم!:gol:
كما اينكه تا به امروز هم چندين و چند بار اين سري بحثها انجام شده... و البته تغييري هم در نظر دوستان (چه موافق و چه مخالف) صورت نگرفته... فقط نظرات بيان شده بوده و نهايتا دلخوري از همديگه!!

پس واقعا اينجا جاش نيست....
ازتون خواهش ميكنم، بعنوان يه خواهر كوچكتر، لااقل به احترام اسلام و قرآن و اين تالار، اينجا و تو اين تاپيك بحث در مورد شخصه خاصي و يا موارد اين چند ماه اخير نداشته باشيم...



پيشاپيش ازتون كمال تشكر را دارا مي باشم! :redface::gol:
خواهرم، احترام اسلام و قران یعنی بحث سیاسی نکنیم
پس قرار گرفتن این تاپیک در این تالار از پایه مشکل داره، اینطور نیست؟

یا اینکه شما نظریه ی ولایت فقیه رو نظریه ای کاملا جدا از دنیای سیاست می شمارید؟
 

fatam

عضو جدید
کاربر ممتاز
خواهرم، احترام اسلام و قران یعنی بحث سیاسی نکنیم
پس قرار گرفتن این تاپیک در این تالار از پایه مشکل داره، اینطور نیست؟

یا اینکه شما نظریه ی ولایت فقیه رو نظریه ای کاملا جدا از دنیای سیاست می شمارید؟

برادره من، احترام اسلام و قرآن معني اوني رو نميده كه شما گفتين... من ازتون خواستم كه بحثاي سياسي رو تو تالار خودش (اخبار) انجام بديم، همين...

خير، من ولايت فقيه رو جداي از سياست نميدونم. ولي شروع كننده تاپيك (آبجي فاطمه:gol:) از ريشه به بحث ولايت فقيه پرداخته. به جنبه سياسي موضوع اشاره اي نداشته، درسته؟ و اگه دوستان جوابي به هم ميدن كه اون جواب ممكنه سياسي باشه، دليلش اولين پست مخالفت بوده برادر عزيز.

و البته من پستاي زير رو قرار ميدم، جواب كامل شما تو نقل قولاي زيره!


تاپيك مهم شد.
اما از دوستان خواهش ميكنم كه سياسيش نكنيد.
البته ميدونم يه خورده سخته اينجور تاپيكا سياسي نشه. اما بازم عاجزانه خواهش ميكنم سياسيش نكنيد.
اگه از طيف مخالف هم كسي پست سياسي داد كساني كه موافقند جوابشو ندن فقط پست رو گزارش كنن تا حذف بشه.
اگه ببينم محل جنگ و جدل سياسي شده ميفرستمش تالار اخبار(محل تاپيكاي سياسي)

دوست عزيز...
شما سه پست در اينجا درج كرديد كه من حذفشون كردم. الان هم باز با ديدن اين پستتون رفتم و پستايي رو كه حذف كرده بودم مرور كردم كه مبادا اشتباه كرده باشم. متاسفانه در هر سه پست بحث رو سياسي كرديد. البته اگه به همون پست شما ختم بشه مسئله اي نيست. اما شما يه حرفي ميزنيد طيف مخالف حرف ديگه اي ميزنند باز يكي ديگه مياد يه چيز ديگه ميگه، به همين ترتيب آخر سر بحث ميره به جايي كه كسي جلودارش نيست. من متاسفم كه مجبور شدم پست شما رو پاك كنم.
****
خب به صاحب تاپيك قول دادم كه ديگه دخالتي در اين تاپيك نداشته باشم. فقط به پستهايي رسيدگي ميكنم كه گزارش ميشه. مسئوليت سياسي شدن تاپيك به عهده من نيست.
اگر سياسي بشه منتقل ميشه. ( البته بخشيدا هر كاري ميكنم اين جمله كمي نرمتر بشه نميدونم چرا نميشه.:( حس ميكنم خيلي تهديديه. ولي خب شما نرم بخونيدش:D)



اميدوارم اين تاپيك تو محيط آروم تالار اسلام باقي بمونه...
مطمئنا اگه بره تالار اخبار، با جنجال و شور و تعصبي كه اونجا هست، ...... ! (خودتون نقطه چينا رو پر كنيد!)



:gol:
 
برادره من، احترام اسلام و قرآن معني اوني رو نميده كه شما گفتين... من ازتون خواستم كه بحثاي سياسي رو تو تالار خودش (اخبار) انجام بديم، همين...

خير، من ولايت فقيه رو جداي از سياست نميدونم. ولي شروع كننده تاپيك (آبجي فاطمه:gol:) از ريشه به بحث ولايت فقيه پرداخته. به جنبه سياسي موضوع اشاره اي نداشته، درسته؟ و اگه دوستان جوابي به هم ميدن كه اون جواب ممكنه سياسي باشه، دليلش اولين پست مخالفت بوده برادر عزيز.

و البته من پستاي زير رو قرار ميدم، جواب كامل شما تو نقل قولاي زيره!








اميدوارم اين تاپيك تو محيط آروم تالار اسلام باقي بمونه...
مطمئنا اگه بره تالار اخبار، با جنجال و شور و تعصبي كه اونجا هست، ...... ! (خودتون نقطه چينا رو پر كنيد!)



:gol:
:gol:
خب من هم صددرصد با این نقل قول ها موافقم
فقط دوست دارم شما روشنم کنین
چطور میشه در مورد ریشه ی نظریه ی سیاسی، غیرسیاسی صحبت کرد؟
 

علی رضا1111

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام

فاطمه خانوم
واقعا ممنونم

خیییییییییلی عالی بود
البته من فقط صفحه ی اولشو خوندم

البت اگه بعضی از ... نویزو پارازیت ندن

که انشالله همینطوره

بازم ایول
اجرتون با امام زمان عج
 

علی رضا1111

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حیف که دیگه تا اطلاع ثانوی بحث سیاسی ندارم با کسی
اگر نه تا دلتون بخواد ایه و روایتو تفسیر قران میارم
تا دیگه بعضیا نظره تحرق شده ی مراجع و روایاته بی پایه و... نیارند


فقط بگم بچه ها فهم دارند
خیلی هم اگاهند
خواهش میکنیم برادرانه جنبش سبزی برند جایی دیگه بحث کنند

حیفه تاپیکه به این خوبیه
 
آخرین ویرایش:

fateme_en

عضو جدید
کاربر ممتاز
عرضم به حضور شما منم از نظر سیاسی نظر ندادم!!!
مگه هر کسی مطالعه کنه، فکر کنه و نتیجه بگیره که ولایت فقیه یه سراب بیشتر نیست ، سیاسی گفته؟؟؟
چرا نمیشینید منطقی فکر کنید؟؟؟؟
الان به نظر خودت، شمایی که یه مهندس هستید، فکرتون در حدی نیست که متوسل میشید به فصل الخطاب؟؟؟
کو عدالت؟؟؟
کو تقوا؟؟؟
اینو از باب روشنگری گفتم...
موفق باشید و البته آزاده
سلام دوست عزیز
من نگفتم شما سیاسی حرف زدین
من گفتم کمی تفکر کنین
همین.
موفق باشین.
فاطمه جان ولایت فقیه یک نظریه برای حکمرانی است، یک نظریه در رابطه با کشورداری در میان هزاران نظریه ی دیگر، نه الزاما بهترین، و نه الزاما بدترین
بحث در رابطه با ولایت فقیه هرچقدر هم که فقهی باشه در راستای سیاست خواهد بود
یعنی بحثی فقهی در راستای اثبات وجاهت سیاسی نظریه
شما مختارید تاپیک رو در تالار اسلام و قران نگه دارید،
اما این در حالتی ست که ذره ای از مرزهای فقه پا رو فراتر نگذارید، مرزهایی که در اصل وجود ندارند و در نظریه ی ولایت فقیه این مرزها با مرزهای سیاست کاملا ادغام و در هم آمیخته شدند
شما مختارید توانایی رعایت "مرزهایی که وجود ندارند" رو در خود ببینید
اما توقع نداشته باشید ما هم چنین توانایی هایی رو در خود ببینیم
برای مثال اینجا "آقا سید" پستی دادند که کاملا سیاسی بود، قطعا این پست پاسخ میخواست که هنوز هم بنده به شخصه پاسخم به ایشان تمام نشده
پس
یا در باب نظریه ی ولایت فقیه خود حق پنداری رو کنار بگذارید
یا سیاسی شدن بحث رو به جان بخرید
سلام آقا کورش
ما به این اصل اعتقاد داریم که دین از سیاست جدا نیست.
که این مورد در تاریخ هم اثبات شده هست.
منظور قطعی ما از سیاسی نکردن تاپیک این هست که لطفا مسائل روز ایران رو واردش نکنید. و اجازه بدین اول از پایه با این مسئله آشنایی پیدا کنیم و بعد انشاءالله در آینده ای نزدیک ،نه در این تاپیک بلکه در جای مناسب خودش به اون مسائل هم رسیدگی می کنیم.
ممنون!
آیت الله العظمی سیستانی:

سؤال: نظر معظم له درباره ولايت فقيه چيست؟



پاسخ: ولايت در آن چه - به اصطلاح فقها - امور حسبيه خوانده می شود برای هر فقيهی که جامع شرايط تقليد باشد ثابت است . و اما در امور عامه که نظم جامعه اسلامی بر آنها متوقف است هم در شخص فقيه و هم در شرايط به کار بستن ولايت امور ديگری معتبر است از جمله مقبول بودن نزد عامه مؤمنين.


وبسایت معظم له

آیت الله مطهری:

آیت‌الله مرتضی مطهری در کتاب پیرامون جمهوری اسلامی می‌گوید: تصور مردم از ولایت فقیه این نبوده و نیست که فقها حکومت کنند و اداره مملکت را بدست گیرند، این مفهوم اختصاص به جهان تسنن دارد. در شیعه هیچ‌گاه چنین مفهومی وجود نداشته‌است.

پیرامون جمهوری اسلامی، صفحه ۳۰، چاپ صدرا، ۱۳۷۲

آیت الله العظمی خویی:

آیت الله سید ابوالقاسم خویی نظریهٔ ولایت فقیه را یک «بدعت عاری از هرگونه پشتوانه در قوانین و حکمت شیعی» می‌دانستند.[۳۲][۳۳][۳۴] او می‌گوید: «ولایت در زمان غیبت با هیچ دلیلی برای فقهاء اثبات نمی‌شود. «ولایت» تنها به پیامبر (ص) و ائمه (علیهم السلام) اختصاص دارد. آن‌چه از روایات برای فقها، اثبات می‌شود دو امر است، نفوذ قضاوت، حجیت فتوای‌شان. اما حق تصرف در اموال قاصران و غیر ایشان ـ که از شئون «ولایت» است ـ ندارند مگر در امور حسبیه[۳۵] و فقها در این محدوده «ولایت» دارند، اما نه به معنای ادعا شده [یعنی نه به معنای ولایت] بلکه به معنای نفوذ تصرفاتش یا تصرفات وکیلش... بنابراین، آن‌چه برای فقیه، ثابت می‌باشد «جواز تصرف» است، نه «ولایت».»[۳۶]

(به نقل از ویکی پدیا که منابع آن نیز ذکر شده)

آیت الله العظمی منتظری:

آیت الله حسینعلی منتظری ولایت مطلقه فقیه را از مصادیق شرک می‌داند.
لطفا منابع معتبر تری را ذکر کنید.
ممنون!
 

imannasa2000

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
یه سر به
http://www.worldaudit.org/democracy.htm
بزنین.
بعد به
http://www.photius.com/rankings/
جواب خیلی سوالا رو پیدا میکنین.
فقط 7 کشور از ما کمتر دموکراتن و ببینین که فساد تو کشور ما چقدر بالا هستش و ...


فاطمه چرا مهمل می بافی و ... الاشعار بر زبان جاری می كنی؟!
من عذر خواهی می كنم به جای ایشون!
اول یه تعریف جامع از دموکراسی ارائه میدم...بعد خودتون دین و سیاست رو تاریخی بنگرید!!!!!:smile:

دموكراسی یعنی حكومت مردم بر مردم و برای مردم
چند اصل ساده داره كه رعایت همون ها باعث حاكم شدن آرامش در جوامع و كشورها می شه كه به وضوح الآن در كشورهایی كه حكومت دموكراتیك دارند می تونی ببینی و بپرسی (از دو مرد عادل یا چهار زن عادله یا چهار مرد فاسق یا هشت زن فاجره و همین طور ... 2n مرد بای نحو كان و 4n زن به همون نحو كان برای n های صحیح بزرگ تر از ١)
یك نكته اینه كه بپذیریم تفاوت افكار و اندیشه های بین انسان ها رو كه همین تفاوت بین انسان ها متضمن زنده بودن آنها است و وحدت عقاید و افكار به مرگ انسانیت منجر می شه.
نكته ی بعدی اینه كه پس از پذیرفتن وجود این تفاوت ها در برابر تفاوت های متقابل بین خودمون و بقیه ی انسان ها از خودمون تحمل و بردباری نشون بدیم و سعی نكنیم كه اون ها رو حذف كنیم بلكه با رعایت سازگاری بتونیم یك راه حل بینابین كه بتونه حداقل های افراد رو راضی كنه پیدا كنیم.
از نظر من در راه حل بینابین وزن خواسته های هر كدوم از گروه ها رو وزن جمعیتی اونها و نه الزاما تعداد اون ها تعیین می كنه.
آنچه كه در عرف سیاسی بهش می گن دموكراسی ٤ تا ركن داره:
١- قانون اساسی (حتی الامكان جامع و مانع و به روز شده در فاصله های زمانی و نه متناقض)
٢- مجلس قانون گذاری
٣- احزاب سیاسی آزاد
٤- رسانه ها و مطبوعات آزاد(لزوم توجه به افكار عمومی)
حالا شما دیگه خودت آگاه هستی به این كه در ایران كدام یك از این ها هست و كدام یك نیست.
در یك جامعه ی دموكراتیك مردم با رأی خودشون آزادانه نظام حاكم رو كه می خواهند انتخاب می كنند.
ولی این شرط كافی نیست چون در این صورت یك اعجوبه ای مانند آدولف هیتلر كه با رأی قاطع مردم آلمان انتخاب شد هم می تواند به دلیل دموكراتیك بودن انتخابش هر غلطی كه دلش می خواد بكنه كه كرد و با او هم در نهایت كردند آنچه باید می كردند.
بنابراین یك زمانی مردم نمی فهمند. یعنی به كلی نفهمند!! «و اكثرهم لا یعقلون» كه تا دلت بخواد از این «لا یعقلون» ها ریخته تو این دنیا. بدبختی اینه كه بعضی ها «ختم الله علی قلوبهم» شدند كه دیگه واویلا!
و مهم تر از اون
همون مردم وقتی یك نظام حاكم رو نمی خواهند با رأی خودشون از قدرت بر كنار می كنند.
این قسمت دومش بسیار كلیدی تر از قسمت اول و متضمن صحیح بودن قسمت اول هست و گرنه بدون این قسمت دوم قسمت اول یك تعریف جامع و مانع به ما نمی ده.
البته به دلیل آزادی و اختیار انسان ها كه خداوند در خلقت انسان مقرر كرده طبیعتا برداشت های دیگری از دموكراسی هم در حال حاضر هست كه نمونه هاش رو در كشورهای مختلف می تونی ببینی.
چند مورد رو من اینجا مثال می زنم:
١- مردم آزادانه هر كسی را كه بخواهند انتخاب می كنند و دولت حاكم هم آزادانه هر كسی را كه بخواهد در رأس قدرت قرار می دهد.
٢- حاكم به دیار باقی می شتابد و همه ی مردم آزادانه عكس های پسر او را در دست می گیرند و آزادانه به او رأی می دهند. مانند انتخاب الهام علی اف پسر حیدر علی اف در جمهوری آذربایجان و بشار اسد فرزند حافظ اسد در سوریه.
٣- یك نفر كاندیدا می شود و مردم آزادانه به او رأی می دهند مانند صدام حسین در عراق یا رابرت موگابه در زیمبابوه یا حسنی مبارك در مصر.
٤- حاكم مبارك قبل از این كه به دیار باقی بشتابد و خدای نكرده به لقاأالله بپیوندد، چفت و بست آقا زاده ی گل پسر نامباركش را محكم می كند و همه ی مردم آزادانه عكس های پسر او را در دست میگیرند و سعی می كنند آزادانه به او رأی دهند. مانند انتخابات آینده ی نزدیك در مصر.
٥- حاكم قبل از این كه به دیار باقی بشتابد، چفت و بست آقا داداش خود را (با دستان لرزان از بیماری پاركینسون) به هر بدبختی و ذلت كه شده محكم می كند و همه ی مردم آزادانه عكس های آقا داداش او را در دست میگیرند و آزادانه به او رأی می دهند. مانند فیدل كاسترو و اخوی ایشان رائول كاسترو در كوبا.
٦- حاكم سر و مر و گنده یكه تازی می كند و زمانی كه با منزل بانو در میدان مركزی پایتخت در برابر مردم طرفداران سینه چاك خودش در حال برگزاری جشن ملی و پاسخ به احساس ابرازات یا شاید هم احضار احساسات یا كشیدن ساسات می باشد یهو مردم آزادانه خوشی می زند زیر دلشان و چند قدم جلوتر می روند و حاكم هم آزادانه با عیال مكرمه عازم سفری دور و دراز به صورت هوایی می شود و دو ساعت بعد مردم آزادانه دستگیرش می كنند و چند سرباز آزادانه و بدون اتلاف بیت المال و محاكمه و اعتراف تلویزیونی بنگ بنگ! تیر باران می كنند و آزادانه حاكم و عیال مكرمه را كفن می نمایند. مانند نیكلای چائشسكو و (همسر مكرمه) النا چائوشسكو (رضی الله عنهما!) در رومانی.
٧- مردم حاكم را نمی خواهند. قانون اساسی پاسخگو نیست. اعتراض می كنند و پس از این كه مخالفان حكومت به رسمیت شناخته می شوند مذاكرات با سران مخالفان شروع می شود و پس از چند سال مذاكره و اره بده تیشه بگیر به صورت قانونی كاندیدا می شوند و رهبر خود را انتخاب می كنند. چند سال بعد مردم آزادانه به رهبر دیگری رأی می دهند و رهبر قبلی به شغل قبلی خود یعنی كارگر كشتی سازی برمی گردد. مانند لخ والسا حاكم زمان فروپاشی كمونیسم در لهستان.
لیكن دموكراسی اصلی آن است كه زمانی كه از مردمش احوالپرسی می كنی بگویند: حالم خوب است و دارم برای تعطیلات سال نو برنامه ریزی می كنم.
حالا برو ببین مثال دیگه ای مثل هوگو چاوز (ونزوئلا)، اوا مورالز (بولیوی)، دانیل اورتگا (نیكاراگوآ)، پینوشه (شیلی)، مانوئل آنتونیو نوریه گا (پاناما)، ضیاءالحق (پاكستان)، دكتر نجیب الله (افغانستان) و ...
این ها كه اشاره كردم نه كتاب می خواد و نه جزوه. صرفا چشم باز می خواهد و عقل سلیم!
موفق و مؤید باشید انشاأالله تعالی و ...
 

fateme_en

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستان عزیز جوابتون رو در این پست ها جستجو کنید

پیدایش دیدگاههاى انتقادى در مسئله
ولایتفقیه

قسمت اول:

محقق نواندیش، فاضل نراقى قدس سره ، با اظهار نظر صریح و قاعده مند در مسئله ولایت فقیه و جمع آورى ادلّه و فروعات آن، زمینه بحث و بررسى درباره این نظریه را فراهم ساخت. بسیارى از فقیهانى که پس از این محقق فرزانه، درباره مسئله ولایت فقیه و ادلّه آن اظهار نظر کرده اند به آراى وى نظر داشته اند؛ عده اى از آن دفاع کرده و عده اى به انتقاد از آن پرداخته اند.
در این فصل، دیدگاه چند تن از فقیهانى را که در این دوره به نقد آراى محقق نراقى در اصل مسئله ولایت فقیه یا ادله و فروعات آن پرداخته اند، بررسى مى کنیم.




ادامه دارد...
 

fateme_en

عضو جدید
کاربر ممتاز
اصل عدم ولایت

میر عبدالفتاح حسینى در عنوان 73، در آغاز بحث، «اصل عدم ولایت» را تأسیس کرده، مى نویسد:
«ولایت بر مردم از آنِ خدا و پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام است و پس از این بزرگواران، اصل اولى، عدم ولایت احدى بر احدى است، زیرا تمام انسانها مخلوق خدا و داراى مرتبه مساوى هستند، مگر آن که دلیلى ولایت گروهى را بر گروه دیگر به اثبات برساند.»
سپس ادامه مى دهد:
«در قرآن و سنت و اجماع، اجمالاً ولایت گروهى از مردم بر گروه دیگر ثابت شده است و فقیهان رحمهم الله در کتابهاى بیع، حجر، نکاح، طلاق و ابواب دیگر فقه، از صاحبان ولایت نام برده اند، مانند ولایت پدر و جدّپدرى نسبت به فرزندان صغیر خود یا ولایت زوج نسبت به زوجه در بعضى امور، مولى نسبت به عبد و حاکم شرع نسبت به کسى که ولىّ ندارد و...»
 

fateme_en

عضو جدید
کاربر ممتاز
قلمرو ولایت فقیه

نویسنده در آغاز عنوان 74، قلمرو اختیارات فقیه در سرتاسر فقه را بررسى کرده، مى نویسد:
«هر کارى که از جانب شرع مقدس براى انجام آن کار، متولى خاصى معین نشده حاکم شرع متولى آن است و از آن به عموم ولایت حاکم یاد مى کنند؛ مانند وجوب برگرداندن باقى مانده از زکات در دست ابن سبیل بعد از رسیدن به وطن، وجوب پرداخت زکات ابتدائا یا بعد از مطالبه به فقیه، مخیر بودن فقیه در گرفتن خمس یا منفعت زمینى که در دست ذمى است، ولایت فقیه در مال امام و میراث کسى که وارثى ندارد، ولایت در اجراى حدود و قضاوت میان مردم، اداى دین مدیونى که از دادن دین امتناع مى ورزد، توقف قَسَم انسان ورشکسته بر اجازه فقیه، قبض اوقافى که براى جهت عام وقف شده و نظارت بر این اوقاف، توقف تقاص از مال غایب بر اجازه فقیه، بیع وقفى که ولىّ ندارد و لازم است فروخته شود، قبض ثمن در آن جایى که بایع از گرفتنش امتناع ورزد، قبض دینى که از پیدا کردن صاحبش مأیوس شده اند، توقف بیع رهنى که فاسد شدنى است بر اجازه فقیه، قبض ودیعه غایب در صورتى که احتیاج به گرفتن باشد، مجبور کردن دو وصى بر اجتماع، تعویض وصى، تعیین وصى کمکى براى وصى عاجز، عزل وصى خائن، تعیین وصى براى کسى که بدون وصیت مرده یا وصى اش مرده یا عزل شده، تزویج مجنون و سفیه بالغ، مجبور کردن کسى که از دادن نفقه سر باز مى زند، طلاق زنى که شوهرش مفقود شده و.... ولایت در امور فوق و غیر آنها که در سرتاسر فقه، به صورت پراکنده آمده به عهده فقیه است.»
 
سلام دوست عزیز
من نگفتم شما سیاسی حرف زدین
من گفتم کمی تفکر کنین
همین.
موفق باشین.

سلام آقا کورش
ما به این اصل اعتقاد داریم که دین از سیاست جدا نیست.
که این مورد در تاریخ هم اثبات شده هست.
منظور قطعی ما از سیاسی نکردن تاپیک این هست که لطفا مسائل روز ایران رو واردش نکنید. و اجازه بدین اول از پایه با این مسئله آشنایی پیدا کنیم و بعد انشاءالله در آینده ای نزدیک ،نه در این تاپیک بلکه در جای مناسب خودش به اون مسائل هم رسیدگی می کنیم.
ممنون!

لطفا منابع معتبر تری را ذکر کنید.
ممنون!

خواهرم واقعا شوک زده شدم وقتی این تیکه رو خوندم
شما وبسایت دفتر آیت الله العظمی سیستانی رو قبول ندارید یا براش جوابی نداشتید؟
یا کتاب جمهوری اسلامی آیت الله مطهری در دسترس نیست؟
در مورد اون قرمزی هم که فرمودید، ای کاش فقط کمی، فقط کمی به همون چیزی که سایر دوستان رو بهش دعوت کردید پایبند می بودید
"تعقل"
فقط کمی عزیز
من در مورد منابع مربوط به آیت الله العظمی خویی متن رو مستقیم از ویکی پدیا قرار دادم
بعد دیدم خودش خیلی خوب منابع رو توی متن آورده، دیگه الزامی برای تغییر و دست بردن ندیدم
برید ببینید لینک ها از کجاست
واقعا فاطمه جان این پاسخ شما فقط یک معنا داشت
"شما علاقه ای به گفتگو و روشن تر شدن مسائل ندارید، فقط میخواید بقبولونید که خودتون حقید"
خواهر من
واقعا جا خوردم،
لینکهایی که ویکی پدیا به اونها ارجاع داده از دفتر آیت الله العظمی خویی هستن
دقیقا همون متنهایی که توسط یکی از ولایتی ها مورد استفاده قرار گرفت برای سفسطه و زیرسوال بردن نظر آیت الله العظمی خویی و در واقع به زبان بی زبانی فرمودند "ما می فهمیم خودش نفهمیده!"
و شما از این متن تشکر کردید
اونجا احساس نیاز به منبع معتبر نبود؟
 
آخرین ویرایش:
حیف که دیگه تا اطلاع ثانوی بحث سیاسی ندارم با کسی
اگر نه تا دلتون بخواد ایه و روایتو تفسیر قران میارم
تا دیگه بعضیا نظره تحرق شده ی مراجع و روایاته بی پایه و... نیارند


فقط بگم بچه ها فهم دارند
خیلی هم اگاهند
خواهش میکنیم برادرانه جنبش سبزی برند جایی دیگه بحث کنند

حیفه تاپیکه به این خوبیه
اگر آیه و روایت و ... داشتید
لطف می کردید قرار میدادید
نه اینکه برای اثبات حقانیت خودتون شماره ی فونتتون رو بالاتر ببرید
 

آقا سید

مدیر بازنشسته
برادر آقا سید حفظ الله!!!!!!
خوب عزیز دل پس شما هم مانند بزرگانتان ادعای خدایی بهتون دست داده این حرف رو بیان میکنید؟؟؟"موضع کاملامعنویی است و حلقه مفقوده بین ما و شما هم همینجاست ،"..
کافیست که جوابی برای شما حرام نکنم...
.البته جای شکرش باقی است که بنده عرایضم با هاله ای از نور بیان شد باز هم دوستان کج فهمی می کنند...
اگر دقت کنیئ بنده با مشخصات حقیقی وارد سایت شده ام از آدرس پاین وبلاگ متوجه می شین!!!!!!
دوم بنده قصد جسارات و توهین به شخصی را ندارم که اینقدر خون پاک و معصومانتون رو کثیف نکنین..
قانون اساسی رو بیان کردم محض اطلاع خودمان که اکنون محارب فرض شدیم از جانب شما(البته سبب افتخار ماست)...شما بفرمایید فالس نیوز مطالعه کنید...:gol::gol:
بی خود که اینجا جواب دادم...به قول دوستمون کسی نمیاد مطالعه کنه که....(از پاسخ ها متوجه میشین)
در انتها عرض کنم بیانات گوهر بار دوستمان به نقل از شماره 546 بخش مستند ساز کیهان به سر دبیری حسین...!! می باشد...
موفق و آزاده باشید

آقا ایمان سلام ،
دوست من اشتباه نکن ، من اصلا نیت توهین به شما را نداشتم ، چرا که این روش من نیست ،
بنده همیشه سعی کردم در کمال ادب و احترام در گفتگوها شرکت کنم ،
انگ چسباندن ، تمسخر، بازی با کلمات و جملات ، مظلوم نمایی ، ارائه اسناد شبهه دار که اثبات آن ممکن نیست ، تبدیل گفتمان های منطقی به طنز ها سیاسی برای خراب کردن طرف مقابل و غیره ، روش هایست که اصلا پسندیده نبوده ومورد قبول هم نمی باشد ، که متاسفانه بعضی از دوستان تو از آن استفاده می کنند ،
اینجا میدان مبارزه نیست که کسی ، برای کس دیگر رجز بخواند و زمانی که طرف مقابل اعلام آمادگی کرد سکوت پیشه کند !
هر جمله ای از بزرگان را تفسیر به رای کند و با انتخاب جملات گزینشی ادعاهای خود را توجیه نماید ،
دوست من ، قرار بود این تاپیک سمت سوی سیاسی پیدا نکنه ،
بر خلاف نظر دوستت که فرمود سید این تاپیک رو سیاسی کرد ، بنده در پاسخ شما نظر خود را عرض نمودم ،
منظور من از بحث معنوی این نبود که شما نماز نمی خوانی و یا مسلمان نیستی ، بلکه منظور من نگاه معنوی به ساختارهای مملکتی است ،
چنانچه این ساختار مقبولیت داشته باشه ، و کسانی که در راس حرم هستند مورد اطمینان و امین تو باشند، قبول بعضی از تغییرات راحت تر خواهد بود ،
این نگاه ، نگاه معنوی است ، برای همین این شرایط رو برای شما سخت دونستم ،
اما در ادامه آن مطالب ، مواردی رو عرض نمودم که قابل تامل بوده ، و پاسخی است به دور باطلی که شما فرمودید ،
اگه در برداشت عرائض قبلیم باز احساس می کنید خوشایند نبوده ، بنده از شما عذر خواهی می کنم ،
و اگه سوال ویا مطلبی داشته باشید ، در هر مکانی بفرمائید در خدمتتان خواهم بود ...
 

imannasa2000

عضو جدید
کاربر ممتاز
آقا ایمان سلام ،
دوست من اشتباه نکن ، من اصلا نیت توهین به شما را نداشتم ، چرا که این روش من نیست ،
بنده همیشه سعی کردم در کمال ادب و احترام در گفتگوها شرکت کنم ،
انگ چسباندن ، تمسخر، بازی با کلمات و جملات ، مظلوم نمایی ، ارائه اسناد شبهه دار که اثبات آن ممکن نیست ، تبدیل گفتمان های منطقی به طنز ها سیاسی برای خراب کردن طرف مقابل و غیره ، روش هایست که اصلا پسندیده نبوده ومورد قبول هم نمی باشد ، که متاسفانه بعضی از دوستان تو از آن استفاده می کنند ،
اینجا میدان مبارزه نیست که کسی ، برای کس دیگر رجز بخواند و زمانی که طرف مقابل اعلام آمادگی کرد سکوت پیشه کند !
هر جمله ای از بزرگان را تفسیر به رای کند و با انتخاب جملات گزینشی ادعاهای خود را توجیه نماید ،
دوست من ، قرار بود این تاپیک سمت سوی سیاسی پیدا نکنه ،
بر خلاف نظر دوستت که فرمود سید این تاپیک رو سیاسی کرد ، بنده در پاسخ شما نظر خود را عرض نمودم ،
منظور من از بحث معنوی این نبود که شما نماز نمی خوانی و یا مسلمان نیستی ، بلکه منظور من نگاه معنوی به ساختارهای مملکتی است ،
چنانچه این ساختار مقبولیت داشته باشه ، و کسانی که در راس حرم هستند مورد اطمینان و امین تو باشند، قبول بعضی از تغییرات راحت تر خواهد بود ،
این نگاه ، نگاه معنوی است ، برای همین این شرایط رو برای شما سخت دونستم ،
اما در ادامه آن مطالب ، مواردی رو عرض نمودم که قابل تامل بوده ، و پاسخی است به دور باطلی که شما فرمودید ،
اگه در برداشت عرائض قبلیم باز احساس می کنید خوشایند نبوده ، بنده از شما عذر خواهی می کنم ،
و اگه سوال ویا مطلبی داشته باشید ، در هر مکانی بفرمائید در خدمتتان خواهم بود ...
سلام
یه سر به
http://www.worldaudit.org/democracy.htm
بزنین.
بعد به
http://www.photius.com/rankings/
جواب خیلی سوالا رو پیدا میکنین.
فقط 7 کشور از ما کمتر دموکراتن و ببینین که فساد تو کشور ما چقدر بالا هستش و ...
 

fateme_en

عضو جدید
کاربر ممتاز
خواهرم واقعا شوک زده شدم وقتی این تیکه رو خوندم
شما وبسایت دفتر آیت الله العظمی سیستانی رو قبول ندارید یا براش جوابی نداشتید؟
یا کتاب جمهوری اسلامی آیت الله مطهری در دسترس نیست؟
در مورد اون قرمزی هم که فرمودید، ای کاش فقط کمی، فقط کمی به همون چیزی که سایر دوستان رو بهش دعوت کردید پایبند می بودید
"تعقل"
فقط کمی عزیز
من در مورد منابع مربوط به آیت الله العظمی خویی متن رو مستقیم از ویکی پدیا قرار دادم
بعد دیدم خودش خیلی خوب منابع رو توی متن آورده، دیگه الزامی برای تغییر و دست بردن ندیدم
برید ببینید لینک ها از کجاست
واقعا فاطمه جان این پاسخ شما فقط یک معنا داشت
"شما علاقه ای به گفتگو و روشن تر شدن مسائل ندارید، فقط میخواید بقبولونید که خودتون حقید"
خواهر من
واقعا جا خوردم،
لینکهایی که ویکی پدیا به اونها ارجاع داده از دفتر آیت الله العظمی خویی هستن
دقیقا همون متنهایی که توسط یکی از ولایتی ها مورد استفاده قرار گرفت برای سفسطه و زیرسوال بردن نظر آیت الله العظمی خویی و در واقع به زبان بی زبانی فرمودند "ما می فهمیم خودش نفهمیده!"
و شما از این متن تشکر کردید
اونجا احساس نیاز به منبع معتبر نبود؟

سلام
ببخشید دیر به دیر میام.
اولا که دوست عزیز اون لینکی که از وبسایت آیت الله سیستانی گذاشتید باز نمیشه.
دوما وکی پیدیا یه دانشنامه آزاده
هر کسی از هر قشری با هر نیتی میتونه بیاد و مطالبی رو قرار بده.
من قصد توهین ندارم.
ولی شاید کسایی باشن که با غرض ورزی بعضی قسمت ها رو عوض کنن و حتی با ذکر منابع هم مطالب دچار تحریف بشه.
البته خیلی از مواردی هم که در این سایت مطرح میشه درسته. ولی چون تشخیصش کمی سخته بهتره در مسائل مهمی مثل ولایت فقیه از منابع معتبر تری استفاده کنیم.

سوما وکی پدیا لینک هایی رو که می ذاره از خودشه
فکر کنم منظورم رو متوجه شدید.
یعنی هر لینکی که توش هست در خود سایت باز می شه.

من تمام مطالبم رو از سایت رسمی حوزه علمیه برای شما میارم.
هیچ دخل و تصرفی هم توش وجود نداره.
دوست دارم منبعی که میارین به همین اندازه معتبر باشه.

در ضمن من رو ببخشید که فراموش کردم از آقا آرش منبع بخوام.
اصلا حواسم نبود که منبع نذاشتن.
حتما بهشون می گم که منبعشونو ذکر کنن.
ممنون از توجه تون.
 

fateme_en

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
ببخشید دیر به دیر میام.
اولا که دوست عزیز اون لینکی که از وبسایت آیت الله سیستانی گذاشتید باز نمیشه.
دوما وکی پیدیا یه دانشنامه آزاده
هر کسی از هر قشری با هر نیتی میتونه بیاد و مطالبی رو قرار بده.
من قصد توهین ندارم.
ولی شاید کسایی باشن که با غرض ورزی بعضی قسمت ها رو عوض کنن و حتی با ذکر منابع هم مطالب دچار تحریف بشه.
البته خیلی از مواردی هم که در این سایت مطرح میشه درسته. ولی چون تشخیصش کمی سخته بهتره در مسائل مهمی مثل ولایت فقیه از منابع معتبر تری استفاده کنیم.

سوما وکی پدیا لینک هایی رو که می ذاره از خودشه
فکر کنم منظورم رو متوجه شدید.
یعنی هر لینکی که توش هست در خود سایت باز می شه.

من تمام مطالبم رو از سایت رسمی حوزه علمیه برای شما میارم.
هیچ دخل و تصرفی هم توش وجود نداره.
دوست دارم منبعی که میارین به همین اندازه معتبر باشه.

در ضمن من رو ببخشید که فراموش کردم از آقا آرش منبع بخوام.
اصلا حواسم نبود که منبع نذاشتن.
حتما بهشون می گم که منبعشونو ذکر کنن.
ممنون از توجه تون.

ببخشید
تونستم سایت رو باز کنم.
الان یه نگاهی میندازم.
 

ali.mehrkish

عضو جدید
سپاس

سپاس

سلام
بسیار سپاس از شروع این تاپیک....
اما
نظریه ولایت فقیه یا بهتر بگم الگوی زندگی مهدویسم که امروز با عنوان خط امام می شناسیمش ابعاد مختلفی داره از جمله در حوزه ی سیاسی....
وقتی که به تاریخ جهان بینی های مثل مارکسیسم - کمونیسم - لیبرالیسم و ... نگاه میکنیم حضور این اندیشه ها در سیاست-هنر-موسیقی و... رو می بینیم.
پس:
1- این نظریه به مرور زمان نیاز به تکوین خواهد داشت(نه در اصول)مانند همه ی نظریات دیگر.
2-این نظریه در حال حاظر تفاوت های بنیادین با نظریات رایج دارد.
تئوئیسم که اساس این اندیشه است در برابر امانیسم ایستاده است.
3- تنها با گذشت 31 سال از اجرایی شدن این نظریه اون هم 2سال ترور 8 سال جنگ 21 سال تنش های سنگین سیاسی و تحریم و در یک کلام 31 سال رقابت با لیبرالیسم بی انصافیه که بخوایم ابن قدر زود در مورد اون نظر بدیم...
لیبرالیسم در فرانسه اون هم در شرایطی که رقیبی نداشت 300یال طول کشید تا پیاده شد و ما ....
 

ali.mehrkish

عضو جدید
آیت الله العظمی سیستانی:

سؤال: نظر معظم له درباره ولايت فقيه چيست؟



پاسخ: ولايت در آن چه - به اصطلاح فقها - امور حسبيه خوانده می شود برای هر فقيهی که جامع شرايط تقليد باشد ثابت است . و اما در امور عامه که نظم جامعه اسلامی بر آنها متوقف است هم در شخص فقيه و هم در شرايط به کار بستن ولايت امور ديگری معتبر است از جمله مقبول بودن نزد عامه مؤمنين.


وبسایت معظم له

آیت الله مطهری:

آیت‌الله مرتضی مطهری در کتاب پیرامون جمهوری اسلامی می‌گوید: تصور مردم از ولایت فقیه این نبوده و نیست که فقها حکومت کنند و اداره مملکت را بدست گیرند، این مفهوم اختصاص به جهان تسنن دارد. در شیعه هیچ‌گاه چنین مفهومی وجود نداشته‌است.

پیرامون جمهوری اسلامی، صفحه ۳۰، چاپ صدرا، ۱۳۷۲

آیت الله العظمی خویی:

آیت الله سید ابوالقاسم خویی نظریهٔ ولایت فقیه را یک «بدعت عاری از هرگونه پشتوانه در قوانین و حکمت شیعی» می‌دانستند.[۳۲][۳۳][۳۴] او می‌گوید: «ولایت در زمان غیبت با هیچ دلیلی برای فقهاء اثبات نمی‌شود. «ولایت» تنها به پیامبر (ص) و ائمه (علیهم السلام) اختصاص دارد. آن‌چه از روایات برای فقها، اثبات می‌شود دو امر است، نفوذ قضاوت، حجیت فتوای‌شان. اما حق تصرف در اموال قاصران و غیر ایشان ـ که از شئون «ولایت» است ـ ندارند مگر در امور حسبیه[۳۵] و فقها در این محدوده «ولایت» دارند، اما نه به معنای ادعا شده [یعنی نه به معنای ولایت] بلکه به معنای نفوذ تصرفاتش یا تصرفات وکیلش... بنابراین، آن‌چه برای فقیه، ثابت می‌باشد «جواز تصرف» است، نه «ولایت».»[۳۶]

(به نقل از ویکی پدیا که منابع آن نیز ذکر شده)

آیت الله العظمی منتظری:

آیت الله حسینعلی منتظری ولایت مطلقه فقیه را از مصادیق شرک می‌داند.
سلام مهندس عزیز ...
شما مطالبتون رو از سایت ویکی پدیا انتخاب کردید...در بی طرفی این سایت هم به شدت ابهام وجود داره.
در مورد ایت الله سیستانی باید گفت ایشان با توجه به شرایط عراق در حال پیاده کردن همین نظریه با تغییراتی در عراق هستند.
در مورد نظر ایشون هم برداشت های مختلفی شده....

...............................
تظر دکتر شریعتى، براى رهایى از این وضعیت اسف بار باید به دو اصل محرک مذهب تشیع تمسّک جست که یکی از آن دو اصل ولایت فقیه می باشد
۱. امامت که تنظیم کننده سیستم «رهبرى» است. امامت به معناى تسلط معنوى و سیاسى یک رهبر بر مردمى است که داوطلبانه او را به رهبرى قبول کرده اند. از این رو جامعه اسلامى برخلاف مسیحیت، به دلیل حرکتش پیرامون رهبر، متحد است.
منبع نوشته : انقلاب اسلامی و چرایی و چگونگی رخداد آن
 

fateme_en

عضو جدید
کاربر ممتاز
آیا می توان ولایت فقیه را معصوم دانست؟

پرسش:
آیا می توان ولایت فقیه را معصوم دانست? اگر این گونه است آیا لازم است این گونه باشد؟
پاسخ:

نخست باید دانست پیامبران و چهارده معصوم به طور یقینی دارای مقام عصمت هستند اما عصمت دیگران به طور یقینی ثابت نیست بلکه هر کس به مقدار تقوا و خویشتن داری خود به آن مقامات نزدیک می شود. و اما درباره ولایت فقیه توجه شما را به مطالب زیر جلب می کنیم:
 

fateme_en

عضو جدید
کاربر ممتاز
منظور از ولایت فقیه، ولایت فقه وعلم و عدالت ایشان است، به طوری که شخص ولی فقیه نیز تابع فقه است و حکمی را که صادر می کند خودش نیز ملزم به رعایت آن است. حکم او تا هنگامی که عدالت او محرز باشد نافذ است هرگاه از عدالت ساقط شود. حکم او نافذ نیست. همچنان که امام معصوم(ع) نیز خود نیز تابع فرمان و دستورات خداست و اگر ما فرمان امام معصوم و دستور ولی فقیه را اطاعت می کنیم به جهت اطمینان به عصمت امام و عدالت ولی فقیه است که لازم الاتباع است.
البته ناگفته نماند ولی فقیه گاهی نظر می دهد و گاهی حکم صادر می کند. آنگاه که نظر می دهد به عنوان راهنمایی شخص است و می توان به ان عمل نکرد اما اگر حکم دهد موضوع در حدی است که حتما باید انجام پذیرد و بر همگان پیروی از آن لازم است. اگر چه در واقع اشتباه نیز باشد اما چنین مواردی بسیار اندک است.
برای توضیح بیشتر توجه شما را به مطالب زیر جلب می کنیم:
 

fateme_en

عضو جدید
کاربر ممتاز
در توضیح ولایت مطلقه فقیه باید گفت که بین «ولایت‏فقیه» با «ولایت مطلقه فقیه» تفاوتی در ماهیت و جوهره ولایت سیاسی فقیه جامع‏الشرایط در عصر غیبت نیست، تنها تفاوتی که وجود دارد در نحوه نگرش و چگونگی استعمال این اصطلاح است. زمانی که ولایت‏فقیه بدون قید مطلقه استعمال شود، مراد از آن همان حکومت و زمام‏داری امور جامعه است که براساس ادله عقلی و نقلی (آیات - روایات) متعددی در زمان غیبت امام معصوم(ع) بر عهده فقیه جامع‏الشرایط گذاشته شده و فقیه عادل جامع‏الشرایط از سوی آن بزرگواران برای اداره و رهبری جامعه اسلامی منصوب گردیده و دارای حق حاکمیت می‏باشد.
اما زمانی که ولایت مطلقه فقیه استعمال می‏شود، ناظر به حیطه اختیارات و گستره وظایف و مسؤولیت‏های ولی‏فقیه است و الا در اصل اثبات ولایت برای فقیه جامع‏الشرایط هیچ تفاوتی با «ولایت‏فقیه» ندارد.
 

fateme_en

عضو جدید
کاربر ممتاز
توضیح این مطلب مبتنی بر تحلیل و تبیین دقیق ولایت مطلقه فقیه است که به اختصار توضیحاتی را بیان می‏نماییم:
نظریه حضرت امام(ره) درباره حوزه اختیارات ولی فقیه که مورد قبول اکثریت فقهای شیعه می‏باشد، این است که فقیه همه اختیارات لازم حکومتی امام معصوم(ع) را دارد و هر نوع ولایتی که در حوزه رهبری جامعه برای امام ثابت شده برای فقیه نیز ثابت است. جز آنچه که به دلیل خاص از مختصات امام معصوم(ع) شمرده شده است، از قبیل عصمت، ولایت تکوینی و نیز پاره‏ای از اختیاراتی که پیامبر در حوزه مسائل خصوصی افراد داشته‏اند. در حقیقت اختصاصات یاد شده مربوط به جنبه ولایت به معنی زعامت و رهبری اجتماعی نیست، بلکه به خاطر جهات شخصیتی و شرافت مقام امامت و عصمت امام معصوم(ع) است. از اختیارات حکومتی یاد شده به «ولایت مطلقه» تعبیر می‏شود که ما به اختصار به توضیح آن می‏پردازیم.
 

fateme_en

عضو جدید
کاربر ممتاز
کلمه «مطلق» یا «مطلقه» در لغت به معنای آزادی، رهایی و ارسال است؛ لیکن موارد استعمال آن متفاوت است. به عبارت دیگر گاهی «مطلق»(Absolute) در برابر «نسبی»(Relative) به کار می‏رود و گاهی در برابر «مشروط»(Conditioned).


استعمال نخست صرفا در علوم حقیقی است، ولی استعمال دوم هم در علوم حقیقی و هم در علوم اعتباری (مانند علوم سیاسی) جریان دارد. از طرف دیگر کاربرد این واژه در علوم اعتباری نیز از نظر دایره و وسعت اطلاق، بسیار متفاوت است. به عبارت دیگر هر کجا که این واژه به کار می‏رود، باید به دقت در نظر داشت که مراد از آن اطلاق در برابر کدامین قید می‏باشد؛ مثلاً «مطلقه»(Absolutist) در نظام‏های سیاسی غالبا به رژیم‏های فاقد قانون اساسی(Constitution) اطلاق می‏شود؛ ولی در نظام ولایت فقیه به گونه دیگری استعمال می‏شود.



مقصود از «ولایت مطلقه فقیه» این است که اگر «مصالح اهم اجتماعی» مسلمانان با یکی از احکام اولیه شرعی - که از نظر اهمیت در رتبه پایین‏تری قرار دارد - در تزاحم قرار گیرد، ولی فقیه که موظف به حفظ مصالح عالیه جامعه اسلامی است؛ به خاطر حفظ مصالح اهم جامعه اسلامی می‏تواند، بلکه باید موقتا آن حکم شرعی اولی را تعطیل کند و مصالح اهم جامعه را بر آن مقدم بدارد؛


مثلاً در فقه اسلامی تخریب مسجد حرام می‏باشد. اکنون اگر به تخریب مسجدی جهت خیابان‏کشی حاجت افتاد، چه باید کرد؟ دیدگاه مخالف ولایت مطلقه بر آن است که صرف مصلحت اهم اجتماعی مجوز تخریب مسجد نیست و تا زمانی که کار به ضرورت نرسد نمی‏توان دست به این کار زد؛ لیکن براساس نظریه «ولایت مطلقه» لازم نیست حکومت اسلامی آن قدر صبر کند که برای جامعه مشکلات زیادی فراهم شود و کارد به استخوان برسد، تا آن گاه از سر ناچاری و برای خروج از بن‏بست و انفجار اجتماعی، مسجد را تخریب کند. بلکه اساسا اگر بخواهیم چنین کنیم، همیشه از قافله تمدن عقب خواهیم ماند و همواره در مشکلات دست و پا خواهیم زد و شارع مقدس به چنین چیزی راضی نیست.


از آنچه گذشت روشن می‏شود که:

اولاً؛ ولایت مطلقه فقیه از قواعد رافع تزاحم است؛ یعنی، مطلق بودن ولایت گره گشا در تزاحم احکام و مصالح اهم اجتماعی است.
ثانیا؛ ولایت مطلقه خود، مقید به قیودی است نه این که از هر حیث مطلق باشد.
قیودی که در اعمال ولایت مطلقه وجود دارد عبارت است از: 1- مصلحت، 2- اهم بودن، 3- اجتماعی بودن. به عبارت دیگر،



ولی فقیه نمی‏تواند:
1- به طور دل‏خواهانه و بدون رعایت مصالح جامعه اقدامی کند.
2- مصلحت مورد نظر در اینجا مصالح امت است، نه شخص ولی فقیه.
3- تنها مصالحی را می‏تواند بر احکام نخستین مقدم بدارد که از نظر اهمیت دارای رتبه بالاتری بوده و شارع مقدس راضی به ترک آنها نباشد
 

fateme_en

عضو جدید
کاربر ممتاز
بنابراین دیدگاه هر گاه فقیه واجد شرایط به تشکیل حکومت اسلامی توفیق یابد همان ولایتی را که پیامبر و امام معصوم(ع) در اداره امور جامعه دارند او نیز دارد. و بر همه مردم لازم است که از او اطاعت کنند به عبارت دیگر اختیارات حکومتی مربوط به حکومت شرعی است، چه در رأس آن پیامبر(ص) یا امام معصوم(ع) باشد، یا نایب آنان (ولی فقیه). و این اختیارات چیزی بیش از اختیارات لازم و ضروری برای حکومت و اداره جامعه نیست و هیچ حکومتی فاقد آن اختیارات نمی‏باشد. البته فضایل پیامبر(ص) بیش از همه انسانها است و... لیکن فضایل معنوی بیشتر، اختیارات حکومتی را افزایش نمی‏دهد. خداوند همان اختیارات و ولایتی که به پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) در تدارک و بسیج سپاه تعیین والیان و استانداران، گرفتن مالیات و صرف آن در مصالح مسلمانان داده است، برای حکومت فقیه نیز قرار داده است، نهایت تفاوت این که ولایت فقیه در رابطه با شخصی معین نبوده و روی عنوان عالم عادل ثابت است.»، (ولایت فقیه امام خمینی، ص 55).
 

fateme_en

عضو جدید
کاربر ممتاز
دیدگاه امام خمینی

دیدگاه امام خمینی

حضرت امام خمینی(ره) در توضیح این نظریه می‏افزاید: «وقتی می‏گوییم ولایتی را که رسول اکرم(ص) و ائمه(ع) داشتند. بعد از غیبت، فقیه عادل دارد، برای هیچ کس این توهم نباید پیدا شود که مقام فقهاء همان مقام ائمه و پیامبر اکرم(ص) است زیرا اینجا صحبت از مقام نیست، بلکه صحبت از ولایت یعنی حکومت و اداره کشور و اجرای قوانین شرع مقدس که یک وظیفه سنگین و مهم است می‏باشد، نه شأن و مقام برتر و غیر عادی، به عبارت دیگر ولایت مورد بحث یعنی حکومت و اجراء قوانین الهی و اداره جامعه اسلامی و... ولایت فقیه از امور قراردادی و اعتباری عقلایی است و واقعیتی جز جعل قانونی ندارد، وقتی کسی به عنوان ولی در موردی نصب می‏شود، مثلاً برای حضانت و سرپرستی کسی یا حکومت، دیگر معقول نیست در اعمال این ولایت فرقی بین رسول اکرم(ص) و امام یا فقیه وجود داشته باشد. به عنوان مثال، ولایتی که فقیه در اجرای حدود و قوانین کیفری اسلام دارد، در اجرای این حدود بین رسول اکرم(ص) و امام و فقیه امتیازی نیست. حاکم، متصدی اجرای قوانین الهی است و باید حکم خدا را اجرا نماید، چه رسول الله(ص) باشد و چه امام معصوم(ع) یا نماینده او یا فقیه عصر، (همان، ص 56).
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
student64 ولایت فقیه-شبهه ولایت فقیه و رهبری 16

Similar threads

بالا