ورزش زورخانه ای

abyss ocean

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
ورزش زورخانه ای

قدمت ورزش زورخانه‌اى يا باستانى بنا بر شواهد تاريخي، تقريباً به اوايل قرن هفتم هجرى مى‌رسد. مى‌گويند نخستين کسى که طرح زورخانه را ريخت پورياى ولى بود. ايرانيان از ديرباز به ورزش‌هاى جنگى و ميدانى علاقه مفرطى داشتند و يکى از اهداف عالى آنها از ورزش‌هاى پهلوانى و جنگي، آماده ساختن خود براى کشتى‌گيرى و نبرد تن به تن بوده است و داستان‌هائى چون در آويختن رستم با ديو سفيد، کشتى گرفتن رستم و سهراب، جنگ بيژن و هومان، جنگ تن‌به‌تن بهرام چوبينه با کوت سردار رومى و نيز داستان‌ها و جنگل‌هائى که در دارابنامه، سمک‌عيار، حسين کرد و ديگر داستان‌هاى عاميانه آمده، همه دلالت بر مقام محلم و اهميت فوق‌العاده کسوت پهلوانى نزد ايرانيان دارد.
قدمت ورزش زورخانه‌اى يا باستانى بنا بر شواهد تاريخي، تقريباً به اوايل قرن هفتم هجرى مى‌رسد. مى‌گويند نخستين کسى که طرح زورخانه را ريخت پورياى ولى بود. زورخانه‌ها بيشتر در کوچه پس‌کوچه‌هاى شهر ساخته شده است. که بام آن گنبد‌شکل و کف آن گودتر از کوچه است. در آن کوتاه و يک لتى است و هر که بخواهد داخل بشود بايد خم شود.

ورزش باستاني در دوران تمدن اسلامي

در دوره تمدن اسلامي، به خاطر دوام آئين پهلواني اسطوره هاي تازه اي درباره منشاء اين آئين پديد آمد و آن را با اسلام پيوند دادند. ولي اين پيوند خالي از ريشه هاي تاريخي نيست. ظاهراً بر مي آيد كه در آسياي غربي از زماني بسيار كهن، آدابي نظير جوانمردي وجود داشته است، ولي آنچه محقق است اين است كه حتي پيش از اسلام، در دوران جاهليت، آئين فتوت در عربستان وجود داشته است و حضرت علي (ع) ظاهراًً نخستين مسلماني است كه بدين لقب مفتخر آمده است. درباره وجود پهلوانان پايتخت ها و جهان پهلوانان و واژه « مجمل التواريخ و القصص » در كتاب كه در قرن چهارم هجري تاليف شده است « هداية المتعلمين » كه از اصطلاحات كشتي پهلواني، زورخانه مطالبي آمده است. همچنين در كتاب ،« نوخاسته » درباره سنگ گرفتن و كمان گروهه كشيدن و ذكر اهميت كشتي نوشته شده است. اين منابع از امكان وجود محل هايي حكايت مي كند كه در آن مكان ها ورزش هاي پهلواني و باستاني صورت مي گرفته است. از موارد ديگري كه مي تواند دليل بر رواج ورزشگاه هاي زورخانه يي بعد از اسلام باشد، وجود آيين هاي پهلواني، مكتب فتوت (جوانمردي)، جنبش هاي عياري و شاطري با طي مقامات و مراتب بستن لنگ يا پيشبند و برهنه جنگ كردن، شلنگ اندازي و داشتن شرايط مستعد بدني و دليري و بستن زنگ بوده كه پيشتر از آن ياد شد. در مقدمه فتوت نامه سلطاني آمده از شرايط گرويدن به آيين فتوت در دوره رواج عيار بعد از اسلام، يكي داشتن نيروي بدني كافي و پرداختن به ورزش هاي جسماني و آماده شدن براي جنگ و مبارزه بود و كساني كه در آن روزگار به اين آيين مي گرويدند، نيرومند ساختن تن خويش و آماده شدن براي مبارزه و ستيزه را جزء اولين وظايف خود مي شمردند. پيوستن الناصرالدين الله (ازخلفاي حكومت عباسي) به گروه جوانمردان و در بر كردن سر اوايل فتوت (شلوار كستي يا كشتي) جزء وقايع بسيار بزرگ و قابل ملاحظه تاريخ فتوت است. اين خليفه به كار و كردار جوانمردان به چشم تحسين مي نگريست. او نشانه زدن با كمان گروهه، بازي در حمام (چاله حوض بازي) كه تا چهل سال پيش از بازي هاي تمريني مخصوص ورزشكاران زورخانه يي بود و ديگر كارهاي جوانمردان و ورزش پيشه گان را دوست مي داشت. بي گمان رواج روي آوري مردم در آن دوره به گروه هاي جوانمردان و ورزشكاران و پيوستن الناصرالدين الله به گروه فتوت در حدود هشتصد سال پيش نمي تواند با وجود ورزشخانه هاي پهلوانان و عياران با ويژگي هاي زورخانه يي بي ارتباط باشد. كشتي گرفتن پهلوان درويش محمد با پهلوان علي درروستاي در حوض باغ زاغان هرات در حضور سلطان حسين بايقرا و زعما ،« بدايع الوقايع » بنابر خبر و اهالي شهر از رواج گود و زورخانه در قرن نهم هجري حكايت دارد و كشتي گرفتن در حوض خالي شده از آب نشانه عادت پهلوانان آن عصر به عمليات ورزشي و كشتي در گود همچنين ادعاي پهلوان علي در مورد به هرات آمدن و به زمين زدن پهلوان سر تكيه نشين اين شهر، لنگرگاه ها را به عنوان جايگاه هاي پهلوانان و هم اين عقيده را كه احتمال دارد زورخانه هم در يكي از محل (زاويه)هاي هر لنگرگاه (تكيه) بوده باشد تاييد مي كند. شرح مفصل آداب كشتي گيري در باب ششم فتوت نامه سلطاني نمودار آن است كه اين كار، بدون وجود مكتبي و محلي كه بشود در آن تعليمات فتوت نامه ها و دستورات كهنه سواران را آموخت و دوره فراگيري فنون كشتي و مراتب پهلواني راگذراند، ممكن نبوده است.

ورزش باستاني معاصر


درخصوص تاريخ ورزش باستاني معاصر مرحوم زنده ياد حسين پرتو بيضايي كاشاني نوشته است: " از تاريخي كه ورزش جديد توام با فرهنگ جديد در كشور ايران شيوع يافت زماني است كه جمعي از جوانان كشور به آموختن ورزش هاي جديد پرداختند" وي اشاره مي كند از آنجائيكه بالطبع هرجديدي قديم را تخطئه مي كند جواناني كه براي سفر به اروپا رفته بودند و با ورزش هاي غربي آشنا شدند، با مشاهده امكنه و آلات و اسباب ورزش جديد در خارج از ايران و مقايسه آن با زورخانه هاي قديمي ساز ايراني به كلي قلم نسخ بر ورزش باستاني كشيده و ورود به زورخانه و اختلاط با اهل آن را صحيح مي شمردند. در صورتيكه هنوز زورخانه هاي سرخانه كه رجال قبل گذشته و پدران همين جوانان ساخته بودند از بين نرفته بود و مسلم است كه ورزشكاران قديم نيز ورزش جديد را به همين چشم مي ديدند و به حساب نمي آوردند. همين امور باعث شد كه ورزش باستاني در اواخر قرن سيزده هجري يعني از حدود چهل سال قبل رونق سابق خود را از دست داد و وارد جاده انحطاط گرديد، البته پديده غرب زدگي و خودباختگي فرهنگي خاص ايران نبوده است و كليه ممالك اسلامي و ديگر كشورهاي قاره آسيا، افريقا و آمريكاي لاتين را نيز در بر داشته است. اين روند را درخصوص ورزش هاي سنتي ديگر كشورها نيز شاهد هستيم كه در بخش هاي ديگر اين رساله به تحليل و بررسي آن خواهيم پرداخت.
جشن هزاره حكيم فردوسي طوسي در سال 1313 كه به همت انجمن مفاخر برگزار شد، موجب گرديد كه در تمامي ولايت يا استان ها ورزش باستاني جزء مراسم و جشن ها قرار گيرد. استاد عطاء ا.. بهمنش نويسنده و كارشناس ورزش، معتقد است ورزش باستاني به جهت دو عنصر آميختگي با مذهب و عرفان اسلامي و فتوت و همچنين برگرفتن از اشعار حماسي حكيم ابوالقاسم فردوسي و روحيه دلاوري و پهلواني مجدداً با تشكيل انجمن ملي تربيت بدني و پيشاهنگي در طي سال هاي 1313 به بعد مورد توجه واقع شد. پرتو بيضايي همچنين اشاره مي كند با تشكيل ادارات تربيت بدني كه موسسات جديدي به حساب م يرفت، نوعي اصلاح در زورخانه ها ايجاد گرديد و تاسرحد امكان وسايل ورزشي جديدي كه در زورخانه ها هم قابل استفاده بود به زورخانه ها انتقال يافت. مانند: وزنه- فنر- دمبل و هالتر- و بعضي از حركات ز نيرو بود » و « عقل سالم در بدن سالم » نرمش را جز ورزش هاي قديم معمول گرديد. نام زورخانه به باشگاه و ورزشگاه تغيير داده شد و شعارهايي از قبيل بر روي تابلوي زورخانه ها رايج شد. « مرد را راستي وي اشاره مي كند در آن ايام در زورخانه بازارچه مروي تهران وسيله بازي ژيمناستيك فراهم شده بود و ورزشكاران بعد از لخت شدن و قبل از ورود به گود به وسيله آن دستگاه، به اصطلاح خود را گرم مي كردند و بعد وارد گود مي شدند. پرتو بيضايي مي نويسد: با تأسيس انجمن تربيت بدني و جمعيت هاي پيشاهنگي و احداث ميدان هاي ورزش در تهران و ولايات چون آن راد مردان مصلح به كليه مظاهر باستاني ايران علاقه داشتند ورزش قديم را نيز همراه با ورزش جديد وارد اجتماع كردند و در هر يك از جشن ها و نمايشات ورزش پهلوانان زورخانه نيز دعوت و با تنكه هاي پهلواني قديمي وارد ميدان هاي ورزشي گرديدند و موجوديت اين ورزش نيز مانند ساير امور كشور تقويت گرديد و نام زورخانه و ورزش باستاني كه نزديك به فراموش شدن بود در مطبوعات كشور منعكس گشت و اين رويه تا شهريور 1320 ادامه داشت. يكي از قدم هايي كه بعد از شهريور 1320 برداشته شد و موجب تجديد حيات ورزش باستاني گرديد اجراي برنامه ورزش باستاني در راديو تهران بود كه ورزشكاران زورخانه را جاني تازه داد و مطابق آن اداره تربيت بدني شروع به اصلاح وضع داخلي زورخانه ها نمود. در ولايات، قالب زورخانه ها به ثبت رسمي رسيد و امتياز آن به يكي از پيش كسوتان يا پهلوانان داده شد. انتخاب پهلوان پايتخت كه به قول آقاي پرتو بيضايي از ديرزمان متوقف شده بود، مجدداً معمول گرديد. بازوبند پهلواني چنان ارج و احترامي يافت كه همه ساله به بازوي پهلوان كشور بسته شد و احداث زورخانه هاي عمومي (خصوصي) و ويژه (مربوط به نهادها و ارگان ها) توسعه پيدا كرد كه مي توان به احداث زورخانه بانك ملي و زورخانه شعبان جعفري معروف به شعبان بي مخ (شهيد فهميده فعلي) اشاره كرد. كه اين دو زورخانه ميزبان بسياري از هيات هاي عاليرتبه كشورها و رجال سياسي بوده است. برگزاري مراسم جشن هاي چهارم آبان نيز در دو مرحله تأثير مختلفي داشته است. از يك طرف در پيش از انقلاب اسلامي موجب توجه به ورزش باستاني بود و از طرف ديگر چون سردمداري اين حركت به عهده شعبان جعفري بود تأثير نامطلوبي بر ذهن بسياري از انقلابيون كه بر مسند مديريت كشور و دستگاه هاي فرهنگي قرار داشتند، برجاي گذاشته بود كه مانعي بر توجه مطلوب بر اين ورزش سنتي و حمايت جدي از گسترش آن به همراه داشت. از سوي ديگر رشد و گسترش ورزش هاي رسانه اي و ورزش هاي موجود در برنامه هاي بازي هاي آسيايي و المپيك و مسابقات بين المللي و نبود يك ساختار بين المللي بر ورزش باستاني از دلايل اصلي افت ورزش باستاني در مقايسه با پيشرفت ساير ورزش ها در كشور بوده است. شايان ذكر است در اين خصوص ژاپني ها براي گسترش ورزش ملي خود مانند جوجيتسو 20 يا جودو ضمن ايجاد ساختار بين المللي درخصوص توسعه اين ورزش در مدارس، دانشگاه ها و مراكز نظامي خود به توسعه و ترويج زيربنايي اين ورزش سنتي و ملي خود اهتمام كردند و با ورزشي سازي و استاندارد كردن آن در كشورهاي ديگر جهان كوشيدند. ژاپني ها در بازي هاي المپيك 1964 توكيو براي اولين بار ورزش جودو را وارد برنامه بازي هاي المپيك نمودند. و يك ورزش آسيايي به المپيك راه يافت. ژاپني ها در المپيك 2000 سيدني به مقام پانزدهم رده بندي كشورها دست يافتند. سپس با طراحي برنامه طلايي خود براي بازي هاي المپيك 2008 هدف خود را دستيابي به مقام پنجم رده بندي جهان عنوان ساختند اما ژاپن در بازي هاي المپيك 2004 آتن طي چهار سال به اين برنامه طلايي خود دست يافت و مقام پنجمي رده بندي جهان را كسب كرد كه بيشترين سهم مدال هاي ژاپن مربوط به ورزش جودو بوده است. اين در حالي است كه تا قبل از تاسيس فدراسيون بين المللي ورزش هاي زورخانه اي ورزش باستاني ما در برنامه آموزشي دانشگاه هاي ايران فاقد جايگاه مناسب بوده است. اما در تاريخ 20 مهر ماه 1383 فصل زريني در تاريخ ورزش باستاني آغاز شد و ورزش باستاني به خانواده ورزش هاي جهاني پيوست و با معرفي ورزش باستاني به عنوان ميراث معنوي مردم آسيا به جوانان جهان از ورزش هاي زورخان هاي استقبال شد، به طوريكه با طراحي و برگزاري رويداد هاي مختلف قاره اي، بين المللي و جهاني ورزش هاي زورخانه اي نيز جايگاه خود را در ورزش جهان هرچه بهتر مي يابد كه جا دارد از مرحوم پروفسور كارل دين مولف كتاب تاريخ ورزش جهان و دبير كميته برگزاري بازي هاي المپيك 1936 برلين كه در سفري به ايران ارزش ها و زواياي پنهان ورزش باستاني زورخانه را كشف كرد و سپس در آلمان به عنوان يكي از دروس به دانشگاه تربيت بدني كلن اين ورزش را معرفي نمود.
 

abyss ocean

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
درب ورودي زورخانه كوچكتر از درهاي معمولي طراحي شده است به نحوي كه افراد هنگام ورود با حالت خضوع وارد مي شوند و سقف زورخانه بلند و گنبدي شكل، شبيه معابد و مساجد مي باشد. گود زورخانه كه محل اجراي حركات ورزشي زورخانه اي مي باشد.

زورخانه و وسايل ورزش هاي زورخانه اي

زورخانه مكاني است براي نيرومندي و تقويت روحيه ورزشكاري، تواضع و فروتني و دوري از تكبر. ورزش هاي زورخانه اي در فضايي سرپوشيده انجام مي شدند و ساختمان آن شبيه سرداب ها و عبادتگاه هايي بود كه زورخانه ها از دوران باستان از آنجا ظهور پيدا كرده اند با ظهور اسلام و تاكيد بر تربيت نظامي پسران موضوع ورزش كردن آنها جدي تر شد و پس از حمله مغول زورخانه ايجاد شد و در قرن هفتم زورخانه ها به شكل امروزي در آمد. بنا به شهادت برخي از منابع، پورياي ولي نخستين زورخانه را پايه گذاشت. درب ورودي زورخانه كوچكتر از درهاي معمولي طراحي شده است به نحوي كه افراد هنگام ورود با حالت خضوع وارد مي شوند و سقف زورخانه بلند و گنبدي شكل، شبيه معابد و مساجد مي باشد. گود زورخانه كه محل اجراي حركات ورزشي زورخانه اي مي باشد به شكل هشت ضلعي به قطر 10 متر ساخته مي شود كه 70 سانتي متر پايين تر از سطح كف سالن زورخانه قرار دارد. به منظور جلوگيري از صدمات به ورزشكاران، سرتاسر لبه گود از جنس چوب و يا پلاستيك نرم پوشيده شده است. در فضاي اطراف گود، سكوهايي براي تماشاچيان و جايگاهي مخصوص براي وسايل و ابزار ورزشي در نظر گرفته شده است. اسباب و آلات ورزش باستاني كه اكنون از آنها در زورخانه ها استفاده مي شود عبارتست از سنگ، تخته شنا، ميل، كباده.

دعا كردن

از كهن ترين آداب زورخانه دعا كردن است كه در پايان ورزش انجام مي گيرد دعا ها با همان جنبه هاي اجتماعي و نقطه نظرها با همان اندك تفاوت در صورت، از روزگار باستان تا بدين دوران بر جاي مانده اند.

سردم؛ جايگاه مرشد


سردم محلي منزه و قابل احترام است كه مرشد بتواند با تسلط به فضاي گود مقدس رسم تشريفات و آداب تعارف هاي زورخانه اي را در حق مستمعين داخل و خارج ادا كند. چنين رسم است كه سردم را با پرهاي طاووس و قو زينت مي دهند. چون در روزگاران قديم اين قبيل پرها را جنگجويان و سرداران جنگي به كلاه خودهاي خود نصب مي كردند. نماي سكوي سردم را از سنگ مرمر و يا چوب گردو مي سازند و بر بالاي آن غرفه اي برپا مي دارند كه يك طاق نصرت زينت بخش آن است. جاي مرشد در كنار در ورودي و نشيمنگاه او بر سكوي نسبتا مرتفعي است كه طاق هاي هلالي يا مربع شكل دارد كه يك يا چند زنگ به آن آويخته اند.

زنگ

زنگ كه براي هماهنگي هرچه بيشتر ورزشكاران و مرشد و تعويض چشمه هاي ورزشي بكار مي رود شبيه كاسه و از جنس مس است كه از وسط آن ميله اي آويزان مي شود كه با برخورد آن به ديواره كاسه صدايي زيبا توليد مي شود. مرشد در زمان ورود يك شخص والامقام يا ورزشكار برجسته و پيشكسوت به محيط زورخانه زنگ را به صدا در مي آورد و ضربه اي به ضرب خود وارد آورده و اشعاري مناسب و حماسي در مدح ميهن دوستي و يا اولياء اله مي سرايد.

ضرب



ضرب يا طبل مرشد شبيه تنبك ولي از جنس سفال است كه دهانه بزرگ آن با پوست نازك دباغي شده، پوشانيده شده است و مرشد با نواختن آن با ريتمي مشخص حركات ورزشي را آهنگين و هماهنگ نموده و نسبت به ايجاد شور و اشتياق در بين ورزشكاران و تماشاگران مي كوشد.

مياندار


مياندار ورزشكار نخبه اي است كه رهبري عمليات ورزش باستاني و هماهنگي با مرشد را برعهده دارد و ورزشكاران داخل گود مكلف به پيروي از ايشان هستند.

ميل


ميل ابزار ورزشي است از چوب استوانه اي شكل مايل به بدنه مخروط. شكل ميل تداعي كننده گرز است و قدمت آن به دوره هاي كهن مي رسد. چون ورزش زورخانه اي از رياضت هاي اهل فتوت بود از وسيله اي شبيه ميل براي ورزيده ساختن خود استفاده مي كردند. اين ابزار ورزش كه در بدو پيدايش احتمالا شبيه گرز و از چوب و آهن ساخته شده بود براي پرورش بدن و مهارت در گرزكوبي به كار مي رفته است. ميل هاي چوبي كه اكنون نيز رواج دارد از چوب هاي سختي مانند نارون و گردو و ارژن و زبان گنجشك ساخته مي شود. در تومار افسانه پورياي ولي و گل كشتي ميرنجات كه هر دو به دوران صفويه باز مي گردد؛ از ميل زورخانه به شكل امروز نام برده شد. ميل داراي وزن هاي مختلفي است و هر ميل از 1 تا 15 وزن دارد. ميل سنگين در مسابقات جفت 30 كيلوگرم است.

ميل بازي

از ميل هاي ديگر كمي كوچك تر و كوتاه تر است و به علت سبكي براي شيرين كاري آن را به بالا پرت مي كردند.

ميل سبك و سنگين

در گذشته نوعي ميل بازي بوده است ولي از چندين سال پيش به نوعي ميل كه سنگين تر از ميل بازي است اطلاق مي شود كه حركات شيرين كاري و ميل گيري ساده با آن انجام مي شود. ميل سنگين نيز ميل هايي بودند كه ورزشكار روي شانه ها مي گذاشت و با حركات چرخشي آنها را مي گرداند ولي در مسابقات بين المللي امروزي، حركاتي مانند ميل گيري با ميل سبك انجام مي شود.

كباده

يكي ديگر از ابزارهاي ورزش باستاني كباده است. كباده شكلي از همان كمان جنگي است. اين وسيله را در فرهنگ هاي فارسي به معناي كمان نرم و سست كه مخصوص مشق كمان كشيدن است، ضبط كرده اند. غلامرضا انصافپور به نقل از كتاب مينوي خرد معتقد است از اين كمان آمادگي يا كمان مشق براي جنگ با اهريمن استفاده مي شده است. در فرهنگ دهخدا از نوعي كمان مشقي براي قوي شدن كتف كمانداران نام مي برند. تصور مي رود كباده هاي اوليه به صورت و هيئت كباده هاي كنوني نبوده است. اكنون كباده ها را از آهن خالص مي سازند و تنه آن حالت فنري ندارد. كباده هاي زورخانه قرن هاست كه به دو شكل است يكي بدنه اي كماني يا مقوس دارد كه آهنين و سنگين است و در مقابل براي حفظ تعادل زهي زنجيري و بلند به دو سر آن آويخته بودند. در زورخانه ها معمولا دو جور كباده وجود داشت يكي سبك براي تازه كارها و دوم سنگين براي ورزشكاران سابقه دار. وزن كباده معمولي 14 كيلوگرم، طول كمان آن 150 و طول زنجير آن 200 سانتي متر است.

سنگ


وسايلي كه در حال حاضر به اسم سنگ در زورخانه متداول است دو قطعه تخته سنگ حجيم به شكل نعل كفش هاي قديمي است كه در قسمت بالاي آن مربع و در پايين منحني است و در وسط هر يك از سنگ ها سوراخ و دستگيره اي در نظر گرفته شده و در دو طرف دستگيره براي جلوگيري از خراش برداشتن دست ورزشكار قطعات نمد مي گذارند. سنگ هاي زورخانه وزن مشخصي نداشت وزن آن بستگي به اندازه و سليقه كسي كه آن را سفارش داده بود در نظر گرفته مي شد. در مسابقات بين المللي وزن سنگ هر يك از سنگ ها 20 كيلو گرم، طول آن 100 و عرض آن 70 و ضخامت سنگ 5 سانتي متر است. سنگ زورخانه به گفته پژوهشگران همان سپر است و ورزشكاران براي قوي كردن بازو ها از آن استفاده مي كردند. در عراق به سنگ «باب خيبر» مي گويند تا ياد حضرت علي در شكستن در قلعه خيبر را گرامي بدارند.

تخته شنا

يكي ديگر از ورزش هايي كه در زورخانه برگزار مي شود ورزش شنا است. مرشد پس از خواندن سرنوازي ضربه اي به زنگ مي زند و طبل را با يك ضرب متوالي به صدا در مي آورد. ورزشكاران تخته هاي شنا را مقابل خود قرار داده و با هر دو دست روي تخته شنا قرار مي گيرند و با سرهاي برافراشته به تقليد از مياندار حركاتي را انجام مي دهند. تخته شنا (شنو) تخته اي است پايه دار كه طولش به اندازه 70 سانتي متر و پهناي آن 8 سانتي متر است كه دو پايه كوتاه به ارتفاع 5 سانتي متر در زير، آن را از زمين بالا نگه مي دارد. تخته شنا از وسايل اصلي ورزش زورخانه نيست، كما اين كه بدون آن نيز مي توان با گذاشتن كف دست ها به روي زمين شنوهاي چهار گانه را انجام داد.

پوشاك مرشد

در گذشته لنگي روي شانه ها مي انداختند اما امروزه غالباً با پيراهن ورزشي، جليقه باستاني و شلوار بلند چرمي يا مخملي روي سردم مي نشينند.

شلوار باستاني (نطعي)
در گذشته شلوار، لنگي بوده بر روي پيژامه مي بستند و نطعي شلواري است تا سر زانو و از جنس پارچه ضخيم كه بر روي آن توسط نوارهاي رنگي يا سفيد بته جقه نقش مي بندند و دوركمر و زانو ها از جنس چرم است.
 

abyss ocean

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
از آن جا كه در گود زورخانه ثروت و مال دنيا و موقعيت اجتماعي ارزشي ندارد و تنها مقام كسوت ورزش است كه بر مراتب تقدم و تاخر فرمان مي راند، هيچ كس حق ندارد به صرف آن كه در خارج از زورخانه رئيس و يا صاحب مقامي است نسبت به مردم دون پايه شغلي ادعاي تقدم و برتري نمايد و انتظار داشته باشد كه ورزشكاران به جاي طلب رخصت از مرشد و يا پيش كسوت ترين حاضران، از او رخصت بطلبند.

آداب و رسوم


خانه ورزش ما جاي هوسناكان نيست جاي پاكان بود اين منزل ناپاكان نيست خانه ورزش ما هست علي رغم فلك سرزميني كه بود پاك تر از چشم ملك انتظار مي رود رفتار ورزشكاران باستاني كار در زورخانه مبتني بر اصول آيين فتوت و جوانمردي، از روي گذشت، فروتني، پرهيزگاري، عدالت، صفا و ادب باشد. با توجه به اين اصول، ورزش باستاني داراي آداب و رسومي است كه هر ورزشكار وظيفه دارد از لحظه ورود به زورخانه تا هنگام خروج در چهارچوب اصول و مقررات آن عمل كند. اين اصول عبارتند از:
1-سحرخيزي
از رسوم ديرين ورزشكاران زورخانه، سحرخيزي بوده است. سابقه اين رسم به آيين هاي ديرين و كهن ايران زمين، سابقه فرهنگي مردم منطقه در فلات ايران و عبادت صبحگاهي در فرهنگ و تاريخ دوره اسلامي مي رسد. گزنفون و استرابون هر دو سحرخيزي جوانان و بزرگ سالان عهد هخامنشي را براي ورزش تصريح كرده و نوشته اند: با صداي شيپور حاضرباش پيش از طلوع آفتاب بيدار و همه در يك نقطه معين اجتماع مي كردند. سپس جوانان به گروه هاي پنجاه نفري تقسيم مي شدند و هر گروه به همراه فرمانده خود در طول مسافتي 40 استاد (هر استاد 180 متر) يعني بيش از هفت كيلومتر مي دويدند.
2-اظهار فروتني هنگام ورود به زورخانه
هر كس وارد زورخانه مي شود بايد سرفرود آورده و اظهار فروتني كند. براي اعمال اين امر زورخانه داراي در ورودي بسيار كوتاهي است تا هر كس در هر مقام كه باشد. هنگام ورود به احترام مجبور به سرخم كردن شود و به اين طريق رفتار بزرگ و متواضعانه و فروتني را همواره از ياد نبرد.
3- تشريفات و احترام به ديگران براي احترام به ديگران اين اقدامات انجام مي گيرد:
• مطابق سنت هر كس پيش كسوت تر و سالمند تر باشد نسبت به ديگري حق تقدم دارد؛

• صاحب عنوان ترين ميهمان، در بهترين مكان در سكوهاي اطراف گود مي نشيند؛

• در قديم اين با ارج ترين جا كنار سردم و در جوار كهنه سوار و يا مرشد بود و اكنون با احترام تريم جاها برابر در ورودي يا سكوي رو به سردم است؛

• هركس كه در گود باشد و يا بيرون از گود، بايد چون بزرگ تر صاحب كسوتي از راه رسيد جاي خود را به او بدهد.

4-مرشد و تشريفات
مرشد وظيفه دارد براي هر كس كه به زورخانه وارد و يا از آن خارج مي شود با در نظر گرفتن مرتبه و سابقه كسوت ورزشي او، تشريفاتي به اين شرح به عمل آورد: • اگر تازه كار و يا غير ورزشكار باشد، فقط مي گويد : خوش آمدي!
• اگر سابقه دار و ساخته باشد پس از گفتن : خوش آمدي از حضار طلب مي كند كه براي ورود او صلوات بفرستند؛

• اگر پيش كسوت باشد و مي گويد صفاي قدمت و پس از طلب صلوات از حضار براي او با هر دو دست به ضرب زورخانه زد و يك رگبار ضرب مي گيرد؛

• اگر پهلوان باشد علاوه بر اداي تشريفات پيش كسوت ، زنگ را هم به احترام او برابر آئين نامه مربوطه به صدا در مي آورد؛

• گاه مرشد هنگام ورود پهلوان صاحب زنگ ، يا مهماني بسيار عزيز و يا شخصيتي عالي مقام پس از اداي تشريفات اوليه مشابه چنين اشعاري نيز به عنوان
خوش آمد گويي مي خواند: اي به هر كاري رفيقت قل هو الله احد اي نگهدار شب و روز تو الله صمد لم يلد يارت و لم يولد به هر جا دستگير مونس تو لم يكن له، رهبرت كفو ا احد هرگاه مرشد براي هركس طلب صلوات كند، هر فرد بايد بدون بخل و غرض ولو شخص مورد نظر دشمنش هم باشد صلوات بفرستد.

تذكرات مهم

از آن جا كه در گود زورخانه ثروت و مال دنيا و موقعيت اجتماعي ارزشي ندارد و تنها مقام كسوت ورزش است كه بر مراتب تقدم و تاخر فرمان مي راند، هيچ كس حق ندارد به صرف آن كه در خارج از زورخانه رئيس و يا صاحب مقامي است نسبت به مردم دون پايه شغلي ادعاي تقدم و برتري نمايد و انتظار داشته باشد كه ورزشكاران به جاي طلب رخصت از مرشد و يا پيش كسوت ترين حاضران، از او رخصت بطلبند.
• مرشد موظف است تمام مراسم و تشريفات لازم الاجرا را در مورد هر يك از ورزشكاران معمول دارد.
• در چرخ سابقه دار طلب صلوات كند و در چرخ پيش كسوت و پهلوان علاوه بر آن بر زنگ نيز بزند.

• براي هر يك از افراد سابقه دار، پيش كسوت و پهلوان ، موقع خروج از گود و يا از زورخانه مانند وقت ورود به ترتيب براي نفر اولي طلب صلوات كرده و براي نفر دومي علاوه بر آن بر ضرب هم بزند و براي سومي زنگ را نيز به صدا در آورد.

5-دعوت به ورزش
خادم زورخانه موظف است به محض نشستن ورزشكار نزد او شتافته ، حوله چند تا شده اي را به نشانه دعوت به ورزش در كنارش بگذارد.
6-رخصت گرفتن از بزرگ تر حاضرات

• ورزشكار در قيام به عزم ورزش كردن از بزرگ تر حاضران رخصت مي طلبد.

• انجام ورزش انفرادي پيش از شروع يا پس از خاتمه ورزش اگر كسي خواست انفرادي ورزش كند بايد از بزرگ تر حاضر و يا مرشد اجازه خواسته و بگويد
رخصت كه در جواب خواهند گفت : فرصت يا خدا بده فتح و نصرت
7-اداي احترام به گود مقدس
ورزشكار به محض ورود به گود مقدس بايدخم شود و انگشتان دست راست خود را به رسم قدم بوسي پورياي ولي و احترام به ساحت مقدس زورخانه به زمين زده و برداشته روي لب ها گذاشته ببوسد. در گل كشتي مفتون همداني آمده است: اول ميان گود چو رفتي زمين ببوس يعني زمين به نام جهان آفرين ببوس هر جا كه جاي توست فروتر از آن بپاي بشناس جاي خويش و بدستت نگين ببوس بازو و كتف و سينه كار آزمودگان از بهر احترام به آداب دين ببوس اين شعر را بخوان و ببر برعلي پناه تا چند گويمت كه چنين و چنان ببوس كه اي لنگر زمين و زمان جان هر احد دست من است و دامن تو يا علي مدد
8- ميان دار

• هنگام ورزش ميان دار يا سرگروه كه بايد از سابقه دارترين ورزشكاران حاضر باشد در وسط گود به عنوان سرگروه ورزشكاران را با آهنگ ضرب مرشد
رهبري مي كند تا ديگران نيز حركات خو را با حركات او تطبيق داده و آناني هم كه مبتدي هستند حركات او را تقليد كرده بياموزند..
• مياندار قبل از وسط گود ايستادن بايد از بزرگ ترين شخص حاضر در زورخانه و يا از مرشد يا حضار رخصت بطلبد. سپس به يك يك ورزشكاران سابقه دار
براي ميانداري تعارف كند و بفرما بزند.
• همه بايد از ميا ندار و پهلوان حاضر، حرف شنوي داشته باشند و از دستورهاي او پيروي كنند.

• چنانچه ورزشكاري رويه اي برخلاف حركات مياندار از خود نشان دهند و يا در كنار گود بي حركت بايستد نسبت به مياندار بي احترامي كرده است.

• هيچ كس حق ندارد هنگام ورزش دسته جمعي از گود خارج شود مگر آن كه با اجازه مياندار باشد.

• موقعي كه مياندار مشعول دعا كردن است اگر كسي صحبت كند و يا از گود خارج شود . امري ناپسند است و رفتار او نسبت به ورزشكاران و مياندار توهين
تلقي خواهد شد.
9-نحوه استقرار ورزشكاران در گود

• ورزشكاران از روبروي مرشد كه پايين ترين مرتبه است وارد گود شده و از مقابل سردم جايگاه مرشد خارج مي شوند.

• هر قسمت از گود در جاي خود مرتبه اي دارد و هر كس بايد در مرتبه خود بايستد.

• مياندار روبه مرشد در وسط، دومين مرتبه بعد از مياندار روبه روي مياندار، زير سردم ايستادن است.

• در اين جا در درجه اول سادات (اولاد حضرت علي عليه الاسلام) و سپس از سابقه دارترين تا تازه كارترين به ترتيب در طرفين بر حسب درجه كسوت قرار مي گيرند.

10-ورود با كفش به گود و ورزش در گود با لباس معمولي ممنوع است.
ورزش در گود با لباس معمولي زشت و ناپسند شناخته شده، طبق اصول آيين فتيان ممنوع است.
11-شوخي، ناسزاگويي، استفاده از دخانيات ، موادمخدر و الكل مطلقا در زورخانه ممنوع است.
شوخي ، سبك سري، خنده به صداي بلند، ناسز اگويي، غيبت ، تهمت زدن به ديگران، سيگار كشيدن و استفاده از مواد مخدر و الكل از آفات و رذايل اخلافي تلقي مي شود و در زورخانه ممنوع است.
12- هنگام ورزش دسته جمعي در گود، ورزش كردن بيرون از گود ممنوع است .
 
آخرین ویرایش:

abyss ocean

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
13-طهارت و پاكيزگي
هر كس وارد زورخانه يا به خصوص وارد گود مي شود، لازم است ترجيحا با وضو وارد شود، ورزشكار در گود بايد هم طهارت داشته باشد وهم از نظر شرعي نجس و ناپاك نباشد ، اين رسم بسياري از صاحب كسوتان نامور و اهل معني بوده است كه همواره با وضو وارد گود مي شدند.
14-بوسه زدن بر تخته شنا و قبضه زنجير كباده
رسم است ورزشكاران تخته شنا وقبضه زنجير كباده را قبل از به كار گرفتن به عنوان احترام و تبرك بوسه مي زنند.
15- ترتيب استفاده از ادوات ورزش در گود:

• برداشتن تخته شنا و برداشتن ميل و بر جاي برگرداند آن ها پس از هر دور ورزش به ترتيب از بزرگ ترين ورزشكار شروع و به كوچك ترين پايان مي گيرد به استثناي كباده كه مثل چرخ از كوچك تر به بزرگ تر مي رسد.

• در موقع بلند كردن ميل از روي زمين، كوچك تر نبايد پيشي بگيرد و قبل از بزرگ تر اقدام به بلندكردن ميل كند. در اين مورد حق تقدم اول با سادات، بعد با سابقه دار ترين پيش كسوت حاضر است تا به ترتيب نوبت به افراد تازه كار برسد.

16- چرخيدن

• چرخيدن از تازه كارترين افراد شروع و به تدريج به سابقه دار ترين و در پايان با سادات پايان مي گيرد؛

• ورزشكار مبتدي بايد هنگام چرخيدن در ضلع پايين گود سه پا بزند؛

• ورزشكاران پيش كسوت از دو ضلع پايين به ضلع هاي شرق و غرب گود سه پا خواهند زد؛

• پهلوان پيش كسوت سه پا را از زير سردم كه بالاتر ين جاي گود مي باشد شروع مي كند؛

• مرشد بايد در شروع چرخ براي پيش كسوت و شيرين كار از حضار طلب صلوات كرده و براي پهلوان ضمن طلب صلوات به زنگ هم بزند.

17-تشويق ورزشكاران

تشويق ورزشكاران به خصوص موقع ميل بازي و چرخ ، از وظايف مرشد است. بزرگ ترين پيش كسوت حاضر و يا مياندار هم اين حق را دارند.

18-رعايت ورزشكار غريب

اگر ورزشكاري غريب از شهري ديگر وارد شود ولو آن كه در كسوت به مرتبه بزرگ تر آن حاضر نباشد لازم است نهايت مروت و حرمت را در حق او مرعي
دارند و حتي ميانداري را به او واگذارند و اگر هم نپذيرفت برترين جا را در گود به او بدهند و در موقع اقدام به فعاليت ورزشي به او تعارف كرده و بفرما بزنند.
19-حق تقدم

اگر پيش كسوت و يا ورزشكار با سابقه اي، روي فروتني بخواهد از حق خود چشم پوشي كند و ديگري را كه ذيحق نيست برخود مقدم دارد بايد حاضرين
مداخله كرده، با خوش رويي مانع شوند تا نوبتي كه مناسب اوست برسد.
20- كباده زدن (يا كباده كشيدن)

• كباده زدن نيز مانند چرخيدن از خردسال هاي گود شروع و به بزرگ ترها و سپس به سادات تمام مي شود؛

• ورزشكار بايد قبل و بعد از كباده كشيدن آن را ببوسد و به افراد بالاتر از خود تقديم كند؛

• در هنگام كباده كشيدن ديگران حق چرخيدن، پاي زدن و شيرين كاري را ندارند.

21- شمارش مرشد

هنگامي كه پهلوان و يا پيش كسوتي مشغول زدن پاي جنگلي و يا كشيدن كباده است، مرشد بايد ضمن ضرب گرفتن هر يك از حركات او، از يك به بالا بشمارد. شمارش دفعات و تعداد حركات چه در پاي جنگلي و چه در كباده بالاترين حد احترام است.

22- حماسه خواني و حكمت گويي

مرشد بايد به هر بهانه اشعار و رباعي هاي نغز و پر مغز براي تنبيه (يادآوري و فراگيري) و يا ارشاد ورزشكاران را به سرنوازي با كلام شمرده و قابل درك بخواند. در گذشته كه زورخانه ها در آموزش و پرورش جوانان نقش ثابتي داشت خواندن اشعار متضمن پند و ارشاد در سطحي گسترده و به طور جدي، توسط كهنه سواران خردمند و صاحب نفس انجام مي شد.

23-دادن شعارهاي مناسب براي تشويق ورزشكاران

رسم است كه در زورخانه ها مرشد براي تشويق، موقع چرخ يا انجام بعضي حركات چابكانه و خوش نما، ضمن گرفتن ضرب هاي متولي، شعارهايي مناسب سن و كسوت هر ورزشكار با صداي بلند و كشيدن با مضامين خطابي به عبارات زير جاشني سخن خود مي كند.

ماشاءالله، به: ورزشكار چابك.

سهراب يل، علي نگهدارت، به : جوان رسا.

علي اكبر حسين، به: جوان.

قاسم به حسن، به : جوان.

سربازي كوي حق! امام هشتم يارت، به : سربازان و ارتشبان.

نارجان شيرين كار، به : شيرين كار.

سام نريمان، سالار گردان، به : سابقه دار ساخته.

رستم پيلتن، گو زابلي، به : پيش كسوت.

تهمتن دوران، دلاور ايران، به : پهلوان

يل شير دل، اژدهاي دمان، به : پهلوان پر جنب و جوش.

علي اژدر در شير بيان نجف ، برمنكرت لعنت، به : پهلوان بي رقيب.

علمدار حسين، به : ميان سال رسا.

سپهسارلار حسين، عباس به علي، به : ميان سال نيرومند.

سپهسالارعلي ، مالك اشتر، به : سالمند سابقه دار.

سردار اهل بيت، به : سالمند و پيش كسوت.
حبيب بن مظاهر، به : مرد سالخورده.
پير سحرخيزان، به : به پيرمرد عابد و مومن.

جد سادات، به: سادات تازه كار.

به سرور كاينات، خلق خوش محمد صلوات، به : سادات سابقه دار

24-مراقبت از سرماخوردگي

مشت مال چي (خادم زورخانه) موظف است هنگام چرخيدن يا كباده كشيدن كه ورزشكاران با بدن هاي گرم و عرق دار براي رسيدن نوبت بي حركت دور گود مي ايستند به شانه هر يك حوله يا پارچه مناسبي را بياندازد كه سرما نخورند.

25- كشتي

پس از پايان ورزش و دعا رسم است كه ميان دار روبه سوي بزرگتران مجلس و يا برجسته ترين شخص حاضر كرده و مي پرسد : حالا چه كنيم؟ اگر قرار كشتي بوده و مي گويند: كشتي و در غير اين صورت مي گويند: اختيار داريد.

• در كشتي هاي رقابتي پهلوان حاضر و يا پيش كسوت ها بايد پس از دست به دست دادن دو حريف مراقب حركات طرفين باشند. اگر كشتي طولاني باشد
و هيچ كدام بر ديگري چيره نشدند به اصلاح كشتي شان گره خورده آن ها را از هم جدا كرده و به منظور جلوگيري از خصومت همان دم آن دو را وادار به روبوسيدن كردن و كشتي را خاتمه يافته اعلام كنند.
• اگر كسي روي اطمينان به نيروي پهلواني خود بخواهد كشتي دوره بگيرد از قديم رسم چنان بوده است كه پس از خاتمه ورزش و مراسم دعا، دست خود
را به عزم و طلب كشتي به جانب يكايك ورزشكاران حاضر در گود دراز مي كند و هر كدام كه مايل به كشتي بود با او سرشاخ مي شود.
• چنانچه نوچه اي تازه كار بخواهد با پهلواني كهنه كار كشتي بگيرد، به نشانه قبول داشتن حريف به استادي هنگام فرو كوفتن، زانوي خود را زمين مي زند و گاه بازوي او را هم مي بوسد. در كشتي هاي پهلواني، هنگام دست به دست دادن دو حريف پهلوان، مرشد طبق سنت ويژه مرسوم، گل كشتي مي خواند.

• پايان ورزش را ميان دار با اجازه بزرگتران اعلام مي كند.

26-احترام به حريف

حريف را بايد دوست داشت و توجه داشت بدون حريف رقابت وجود ندارد. بايد مراقب بود اگر كسي در گود حريف كشتي و با رقيب ورزشي ورزشكاري باشد، در انظار خوار يا تحقير نشود و ورزشكار به اقتضاي خصلت فتيان و جوانمردان در صورت لزوم با كمال خوش رويي و فروتني حق تقديم خود را به ديگري بدهد.

27-گل ريزان

گلريزان از سنت هاي ديرين زورخانه است كه به مناسبت هاي معيني همچون، كشتي گرفتن دو پهلوان، آشتي دادن دو ورزشكار پيش كسوت و رفع كدورت بين آنها، براي استعانت به كسي كه به كمك احتياج دارد، جمع آوري كمك در هنگام بروز بلاي طبيعي و كمك رساني به آسيب ديدگان، افتتاح روزخانه و يا به سبب مقتضيات مالي زورخانه ها، براي رواج و رونق ورزش در محل، براي احترام مقدم پهلواني كه از شهري ديگر آمده است برپا مي شود.

• در مواقع گلريزان، مدعوين كه از معتمدين و متمكين و گاهي از شخصيت هاي اجتماعي و اقتصادي ورزش دوست هستند اعاناتي قابل توجه به منظورهاي معيني كرامت مي كنند.
 
آخرین ویرایش:

Similar threads

بالا