در این تاپیک واژگان مربوط به ژنتیک ، و شاخه های ژنتیک و اصلاح نباتات گذاشته میشه
واژگان ژنتیک
- شروع کننده موضوع خیال شیشه ای
- تاریخ شروع
در این تاپیک واژگان مربوط به ژنتیک ، و شاخه های ژنتیک و اصلاح نباتات گذاشته میشه
|
| حامل | فردی که حامل ژن مغلوب باشد و اثر ژن در آن ظاهر نشود. | Carrier | |
| سانتریول | جسم مرکزی موجود در بسیاری از یاخته‌های جانوری که در تشکیل دوک تقسیم و در هنگام میتوز عامل اصلی می‌باشد. | Centriole | |
| سانترومر | بخشی از کروموزوم که به رشته‌های دوک متصل است. | Centromer | |
| کروماتید | یکی از دو رشته‌ای که از دوگانه شدن کروموزومها در تقسیم میتوز یا میوز حاصل می‌شود. | chomatid | |
| کروماتین | دزکسی ریبونوکلئوهیستون موجود در کروموزوم می‌باشد. | choromatin | |
| توده کوچکی از کروماتین که در انتهای بازوی کوچک هر کدام از کروماتیدهای کروموزوم آکروسنتریک وجود دارد. | chromosomal satellite | ||
http://www.www.www.iran-eng.ir/img/daneshnameh_up/b/b5/Chromo.JPG | کروموزوم | ژنها بر روی کروموزومها به ترتیب خاصی بطور خطی قرار دارند. هر گونه تعداد کروموزوم مشخصی دارد. | chromosome |
| کلون | تمام موجوداتی که در نتیجه تولید مثل غیر جنسی از یک موجود اولیه نتیجه شوند. | clone | |
http://www.www.www.iran-eng.ir/img/daneshnameh_up/9/95/codon.JPG | کدن | یک مجموعه سه تایی از نوکلئوتیدهای مجاور است که یک آمینواسید را کد می‌کند. | codon |
| توانایی سلول باکتری در ترانسفورماسیون | competence | ||
| کنترل ژنهای ساختمانی یک اپران بوسیله یک ژن اپراتور | coordinate repression | ||
| آمیزش بین افراد مختلف گونه‌ها و نژادهای مختلف | cross breeding | ||
| سیتوژنتیک | بخشی از زیست شناسی که در مورد کروموزومها وکاربرد آن در ژنتیک بحث می‌کند. | cytogenetics | |
http://www.www.www.iran-eng.ir/img/daneshnameh_up/0/0f/cytosine.JPG | سیتوزین | باز پیریمیدین در DNA,RNA | cytosine |
| فقدان باند یا قسمتی از یک کروموزوم که سبب کاهش تعداد موانع ژنها می‌شود. | Deficiency | ||
http://www.www.www.iran-eng.ir/img/daneshnameh_up/6/67/dicentric.JPG | کروموزوم دی سانتریک | کروموزومی که دارای دو سانترومر است. | Dicentric chromosome |
| دی هیبرید فردی با داشتن دو جفت آلل به صورت هتروزیگوت باشد. | Dihybrid | ||
| دیپلوئید | موجود یا سلولی که دارای دو مجموعه کروموزومی 2n باشد. | Diploid | |
| دوقلوها را در صورتی discordant گویند که یکی صفت ژنتیکی را نشان دهد و دیگری نشان ندهد. | Discordant | ||
| دی ان آ | اسید دزاکسی ریبونوکلئیک که حامل ماده وراثتی یا ژنهای تمام موجودات زنده است. | DNA | |
http://www.www.www.iran-eng.ir/img/daneshnameh_up/b/ba/DNAase.JPG | دی ان آ آز | هر آنزیمی که سبب هیدرولیز DNA می‌شود. | DNA ase |
| دو برابر شدن قطعه‌ای از کروموزوم که بیش از یکبار در یک کروموزوم یا ژنوم تکرار شده باشد. | Duplication | |
http://www.www.www.iran-eng.ir/img/daneshnameh_up/4/49/endomitosis.JPG | آندومیتوز | مضاعف شدن تعداد کروموزومها بدون تقسیم هسته | Endomitasis |
| اپیستازی | واکنش بین محصولات غیرآلل | Epistasis | |
| شکلی که کروموزومها هنگام تقسیم میتوزی در وسط دوکها به خود می‌گیرند. | Equational platel | ||
| یوژنیک | علم اصلاح نژاد انسانی | Eugenics | |
| یوپلوئید | موجود یا سلولهایی که تعداد کروموزوم آنها مضرب صحیحی از کروموزومهای هاپلوئید است. | Euploid | |
http://www.www.www.iran-eng.ir/img/daneshnameh_up/a/a5/exonulease.JPG | اگزونوکلئاز | آنزیمی که از انتهای رشته سبب هضم RNA,DNA می‌شود. | Exonucleasa |
http://www.www.www.iran-eng.ir/img/daneshnameh_up/1/1e/fertilization.JPG | لقاح آمیزش گامت نر با گامت ماده و تشکیل تخم یا زیگوت | fertilization | |
| منطقه‌ای از یک ژن که قبل یا بعد از منطقه نسخه برداری قرار دارد. | flanking sequence | ||
http://www.www.www.iran-eng.ir/img/daneshnameh_up/a/a6/gametogenesis.JPG | گامتوژنز | تشکیل گامت در موجودات | Gamtogenesis |
| ژن | عامل وراثتی و تعیین کننده یک عمل بیولوژیکی ، یک واحد توارث (DNA) که در یک قسمت ثابت کروموزوم واقع شده است. | Gene | |
http://www.www.www.iran-eng.ir/img/daneshnameh_up/5/55/Evolution-GeneFlow.JPG | جریان ژنها | پراکندگی ژنها از طریق مهاجرت از یک جمعیت به جمعیت دیگر که ممکن است باعث تغییر فراوانی ژنی شود. | Gene flow |
| تعادل ژنتیکی | حالتی خاص در یک جمعیت ژنتیکی که فراوانی یک ژن ، نسل به نسل ، ثابت باقی می‌ماند. | Genetic equilibiam | |
| ژن کشنده یک ژن یا صفت ژنتیکی که باعث ممانعت از انتقال آن به نسل بعدی می‌شود. علت ممانعت ، کشنده بودن آن است. | Genetic lethal | ||
http://www.www.www.iran-eng.ir/img/daneshnameh_up/d/df/karyogram.JPG | ژنوم | یک مجموعه کامل  کروموزومی که به عنوان یک واحد از والد به ارث می‌رسد. | Genome |
http://www.www.www.iran-eng.ir/img/daneshnameh_up/4/4a/genotype.JPG | ژنوتیپ | ترکیب ژنتیکی یک موجود | Genotype |
| سلول جنسی | یک سلول جنسی که قادر به تلقیح وتولید یک موجود کامل است. | Germ ceu | |
http://www.www.www.iran-eng.ir/img/daneshnameh_up/1/14/guanine.JPG | گوانین | بازپورین موجود در RNA,DNA | Guanine |
| هاپلوئید | موجود یا سلولی که فقط دارای یک مجموعه کروموزومی یا یک ژنوم باشد. | Haploid | |
| همی زیگوس | وضعیتی است که فقط یکی از آللهای یک جفت ژن وجود داشته باشد. | Hemizygous | |
| هتروکروماتین | رنگ پذیری بعضی از قسمتهای کروموزوم شدید بوده و هتروکروماتین نامیده می‌شود. | Hetrochromatinl | |
http://www.www.www.iran-eng.ir/img/daneshnameh_up/9/98/hetrokarion.JPG | هتروکاریون | سلولی که شامل دو یا تعداد بیشتری هسته متفاوت باشد. | Heterokaryon |
| هتروزیس | برتری ژنوتیپهای هتروزیگوس در مقایسه با هموزیگوس | Heterosis | |
http://www.www.www.iran-eng.ir/img/daneshnameh_up/4/49/histone.JPG | هیستون | دسته‌ای از پروتئینها که در پیچ خوردن DNA در کروموزوم و در تنظیم فعالیت ژنها دخالت دارند. | Histone |
| ژن هولاندریک | ژنی که روی کروموزوم y قرار داشته باشد. | Holandric gene | |
| هیبرید | نوزادی که از دو والد هموزیگوس بدست می‌آید که نسبت به یک دو یا چند صفت مختلف هستند. | Hybride | |
| آمیزش افرادی که نسبت نزدیک با هم دارند. | Inbreeding | ||
http://www.www.www.iran-eng.ir/img/daneshnameh_up/7/7a/insertion.JPG | ناهنجاری ساختمانی در یک کروموزوم که در آن قسمتی از یک کروموزوم به بازوی کروموزوم غیرهمولوگ دیگری اضافه می‌شود. | Insertion | |
http://www.www.www.iran-eng.ir/img/daneshnameh_up/1/11/inversion.JPG | واژگون شدن | برعکس شدن بخشی از کروموزوم بنحوی که ژنهای موجود در آن بخش ، ترتیبی معکوس یابند. | Inversion |
| ایزو آلل | آللهایی که فقط از طریق آزمونهای مخصوص قابل تشخیص از یکدیگرند. | Iso alleles | |
| ایزوکروموزوم | کروموزومی با دو بازوی مشابه و نیز ژنهای مشابه | Iso chromasome | |
http://www.www.www.iran-eng.ir/img/daneshnameh_up/9/9e/karyotype.JPG | کاریوتیپ | ترکیب کروموزومی یک موجود یا سلول | Karyotype |
| پیوستگی | ترتیب قرار گرفتن خطی ژنها بر روی یک کروموزوم بطوری که بتوانند به صورت یک واحد به نسل دیگر منتقل شود. | Linkage | |
| کروموزوم متاسانتریک | کروموزومی که سانترومر آن نزدیک وسط واقع شده باشد بطوری که دو بازوی کروموزوم باهم برابر باشند. | Metacentric chromosome | |
| ژنهایی که دارای شدت جهش بالایی هستند. | Mutablegenes | ||
| مونوهیبرید | نوزاد دو والد هموزیگوس فقط در مورد یک جفت آلل باهم تفاوت دارند. | Monohybrid | |
| جهش یافته یک سلول یا یک موجود که در اثر جهش ، تغییر شکلی نشان دهد. | Mutant |
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
| N | تحلیل و اصول ژنتیک | ژنتیک | 0 | |
| G | ژنتیک کمی و جمعیت | ژنتیک | 0 | |
|
اپی ژنتیک | ژنتیک | 0 | |
| آ | ژنتیک جمعیت | ژنتیک | 11 | |
| آ | همه چیز از ژنتیک | ژنتیک | 13 |