هی خدا

ceaselife

عضو جدید
بوی عیدی، بوی توپ، ...بوی کاغذ رنگی
بوی تند ماهی دودی، وسط سفره‌ی نو
بوی خوب نعنا ترخون سر پیچ کوچه‌ها
[بوی یاس جانماز ترمۀ مادر بزرگ]
با اینا زمستونو سر میکنم
با اینا خستگیمو در می‌کنم

شادی شکستن قلک پول
وحشت کم شدن سکه‌ی عیدی از شمردن زیاد
بوی اسکناس تا نخورده‌ی لای کتاب
با اینا زمستونو سر میکنم
با اینا خستگیمو در می‌کنم

فکر قاشق زدن یک دختر چادر سیاه
[فکر قاشق زدن دختر ناز چشم سیاه]
شوق یک خیز بلند از روی بُته‌های نور
برق کفش جفت شده تو گنجه‌ها
با اینا زمستونو سر میکنم
با اینا خستگیمو در می‌کنم

بازی الک دولک تو کوچه‌ها
[عشق یک ستاره ساختن با دولک]
ترس ناتموم گذاشتن جریمه‌های عید مدرسه
بوی یک لاله عباسی که خشک شده لای کتاب
[بوی گل محمدی که خشک شده لای کتاب]
با اینا زمستونو سر میکنم
با اینا خستگیمو در می‌کنم

[بوی باغچه، بوی حوض، عطر خوب نذری
شبِ جمعه، پی فانوس، توی کوچه گم شدن
توی جوی لاجوردی، هوس یه آب‌تنی
با اینا زمستون‌و سر می‌کنم
با اینا خستگی‌مو در می‌کنم]
 

ceaselife

عضو جدید
اگه هم صدام بودي
هيشكي حريفم نميشد
كوه اگه رو شونه هام بودي
كمرم خم نميشد
تو اگه خواسته بودي
تو اگه مونده بودي
موندني ترين بودم
عمق صدام كم نميشد
اگه زخمي مي شدم به دست تو مرحم بود
زخم قيمتيِ من محتاج مرحم نميشد
اگه بارونِ عزيزِ با تو بودن مي گرفت
گل سرخ قصه مون تشنه ي شبنم نميشد
تو اگه خواسته بودي
تو اگه مونده بودي
موندني ترين بودم
عمق صدام كم نمي شد
 

ceaselife

عضو جدید
عصر ما عصر فریب
عصر اسمای غریبه
عصر پژمردن گلدون
چترای سیاه تو بارون
شهر ما سرش شلوغه
وعده هاش همه دروغه
آسموناش پر دوده
قلب عاشقاش کبوده
کاش تو قحطی شقایق
بشینیم تو یه قایق
بزنیم دل و به دریا
من و تو تنهای تنها
خونه هامون پر نرده
پشت هر پنجره پرده
قفسا پر پرنده
لبای بدون خنده
چشما خوئه سواله
مهربون شدن مهاله
نه برای عشق میلی
نه کسی به فکر لیلی
کاش تو قحطی شقایق
بشینیم تو یه قایق
بزنیم دل و به دریا
من و تو تنهای تنها
اونقده میریم که ساحل
از من و تو بشه غافل
قایق و با هم میرونیم
اونجا تا ابد میمونیم
جایی که نه آسمونش نه صدای مردمونش
نه غمش نه جنب و جوشش
نه گلای گل فروشش
مثل اینجا آهنی نیست
مثل اینجا آهنی نیست
پس ببین یادت بمونه
کسی هم اینو ندونه
زنده بودیم اگه فردا
وعده ما لب دریا
زنده بودیم اگه فردا
وعده ما لب دریا
زنده بودیم اگه فردا
وعده ما لب دریا
زنده بودیم اگه فردا
وعده ما لب دریا
 

ceaselife

عضو جدید
دلم از خیلی روزا با کسی نیست
تو دلم فریاد و فریادرسی نیست
شدم اون هرزه گیاهی که گلاش
پرپر دستای خار و خسی نیست
دیگه دل با کسی نیست
دیگه فریادرسی نیست
آسمون ابری شده
دیگه خار و خسی نیست
بارون از ابرا سبک تر می پره
هر کسی سر به سوی خودش داره
مثل لاک پشت تو خودم قایم شدم
دیگه هیچ کس دلمو نمی بره
دیگه دل با کسی نیست
دیگه فریادرسی نیست
آسمون ابری شده
دیگه خار و خسی نیست
ماهی از پاشوره بیرون افتاده
شاپرکها پراشون زخمی شده
نکنه تو گله بره هامون
گذر گرگ بیابون افتاده
دیگه دل با کسی نیست
دیگه فریادرسی نیست
آسمون ابری شده
دیگه خار و خسی نیست
 

ceaselife

عضو جدید
پشت این پنجره ها دل می گیره
غم و غصه‏ی دلو تو میدونی
وقتی از بخت خودم حرف میزنم
چشام اشک بارون میشه تو میدونی
عمریه غم تو دلم زندونیه
دل من زندون داره تو میدونی
هر چی بهش میگم تو آزادی دیگه
میگه من دوست دارم تو میدونی
می خوام امشب با خدا شکوه کنم
شکوه های دلمو تو میدونی
بگم ای خدا چرا بختم سیاس
چرا بخت من سیاس تو میدونی
پنجره بسته میشه شب میرسه
چشام آروم نداره تو میدونی
اگه امشب بگذره فردا میشه
مگه فردا چی میشه تو میدونی
عمریه غم تو دلم زندونیه
دل من زندون داره تو میدونی
هر چی بهش میکم تو آزادی دیگه
میگه من دوست دارم تو میدونی
 

ceaselife

عضو جدید
چشای آبی تو مثل یه دریا میمونه
دل خسته منم مثل یه ماهی میمونه
ماهی خسته من می خواد تو دریا بمونه

ماهی خسته من می خواد تو دریا بمونه
ماهی دوست داره خونه ش همیشه تو دریا باشه
بوسه بر موج بزنه کنار ماهیها باشه
ماهی خسته من بذار تو دریا بمونه
ماهی خسته من بذار تو دریا بمونه
ماهی اگه تنها باشه خسته و دلگیر میشه
ماهی تو دریا نباشه اسیر ماهیگیر میشه
نکنه یکی بیاد چشماتو از من بگیره
ماهی دل بمیره دریاتو ماتم بگیره
ماهی خسته من نذار که تنها بمونه
ماهی خسته من نذار که تنها بمونه
 

ceaselife

عضو جدید
باد پیچید در ترانه برگ

برگ ، لزرید از بهانه باد

هرکجا برگ خشک بود ،افتاد

باغ نالید و گفت:

«باد ، مباد!»

در شگفتم ،گناه باد چه بود؟

برگ خشکیده بود ،باد ربود.

باد ،هرگز نبود دشمن برگ

مردن برگ ،دست باد نبود.
 

vurojak

عضو جدید
باد پیچید در ترانه برگ

برگ ، لزرید از بهانه باد

هرکجا برگ خشک بود ،افتاد

باغ نالید و گفت:

«باد ، مباد!»

در شگفتم ،گناه باد چه بود؟

برگ خشکیده بود ،باد ربود.

باد ،هرگز نبود دشمن برگ

مردن برگ ،دست باد نبود.

چچچچچچچچچچچچچه دلتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت پره ه ه ه ه ه ه ه تتتتتتتتتتتتتو:cry:
 

#AREZOO#

عضو جدید
کاربر ممتاز
آماده ای که تو هم منو ترک کنی...یا میخوای بشنوی تا درد منو درک کنی
میخونم تا رو دلم این بار سنگین نمونه...این عشق منه که مثه رنگین کمونه
این اشک منه که به هرگوشه رسید....فعلا که زندگی گرگه وما یه خرگوش سفید
ذهنم بهم میگه این ناله ها کافی نیس یه ریز...قبل خوابم یه لیوان کافی میکس بریز
که بیدار بمونم بینم من چه واژه ای....میتونه تعبیر کنه عمق این تراژدی؟

گله دارم آره من از خدا گله دارم... که چرا در هر قدمم میخوره گره کارم
دیگه پر شده از ناله ها دل زارم ...که چرا خوبیهای دنیا واسم نصفه کارن...
 

Similar threads

بالا