[هنر گفتگو-گفتگوی هنری]-06- نظر شما درباره هنر و نقش آن در زندگی روزمره تان چیست؟

Data_art

مدیر بازنشسته

:gol:سلام به دوستان عزیزم :gol:

همه ما کلمه هنر را در طول زندگی زیاد شنیده‌ایم
و
به اشکال و عناوین مختلف در زندگی شاهد آن هستیم .

باعث افتخار است
نظرات شما عزیزان را درباره عنوان این تاپیک بدانم:


(
نظر شما درباره هنر و نقش آن و... چیست؟)





با نام خدا
و
مقدمه‌ای کوتاه شروع می کنیم.



چیستی و چگونگی هنر تابعی است از متغیرهای مبنایی که در تعریف هنر گنجانده شده و مبیّن نوع تلقی وبرداشتی است که ارائه کننده تعریف از آن دارد.در حوزه دانش های مختلف،کمتر موضوعی به گونه هنردر معرض اختلاف نظر وتفاوت های دیدگاهی است. تولستوی از شاسلو- زیبایی شناس آلمانی- در باره ماهیت زیبایی شناسی، که از آن نوعاً به هنر تعبیر می شود، می نویسد: مشکل بتوان در هیچیک از حوزه های علوم فلسفی به یک چنین تحقیقات متناقض وناقص وبه یک چنین شیوه توجیه، بدانگونه که در قلمرو زیبایی شناسی پیدا شده است، برخورد.
بنظر می آید اشاره به پاره ای از این دیدگاهها، باب مناسبی باشد برای ورود تدریجی به”بیت البحث” اصلی، که در این مقاله باید به آن بپردازیم. قبلاً باید گفت بعضی از این تعاریف ارائه الگوهای برتر وجامع هنری است نه ارائه تعریفی از هنر. برخی از آنها تعریف به مصداق است. عده ای هم از لوازم هنر گفته اند؛ وبعضاً آثار ونتایج آن را به مثابه تعریف هنر عنوان کرده اند . وبه کمتر تعریفی برمی خوریم که یک تعریف مطابق “حد منطقی” با جامعیت ومانعیت التزامی آن باشد. ولی به هر حال شکی نیست که این تعاریف با مبانی مختلفی که پایه هر کدام محسوب می شود، ما را در شناخت هر چه بهتر این پدیده یاری می دهد.
شافتس بری(shafts bury1670-1713 ) می گوید: ” زیبایی فقط بوسیله روح شناخته می شود. خداوند زیبایی اصلی است.” هاچسون(Hutcheson 1694-1744) در کتاب خود بنام –منشأ تصورات ما در باره زیبایی وتقوی- هدف هنر را “زیبایی” می داند که جوهرآن در تجلی وظهور وحدت در کثرت نهفته است.”
به اعتقاد فیخته(fikhteh1761-1814):” هنر ظهور و بروز روح زیباست و مقصدش تعلیم وتربیت ، یعنی تربیت سراسر وجود انسان است.” وشلینگ( (shelling 1775-1854 ) می گوید:”خصوصیت اصلی مفهوم هنر، بی نهایتی نا معلوم است. هنر از اتحاد ذهنی (subjective)با عینی(objective) بوجود می آید. یعنی از اتحاد طبیعت با عقل وبه عبارت دیگر از اتحاد غایب با حاضر ترکیب می پذیرد. بنابراین هنر عالیترین وسیله معرفت است.”
هگل(Hegel 1770-1813)هنر را” تحقق همانندی تصور(ایده) با حقیقت زیبایی می داند ــ البته به اعتقاد او تنها در روح ومضامین روحانی یافت می شود ــ که توأم با دین و فلسفه وسیله ای برای بوجود آوردن شعور وبیان عمیق ترین مسائل انسانی وعالیترین حقایق روح است.”
جبران خلیل جبران می گوید:” هنر گامی است در جهان ادراک به سوی ناشناخته!”(8) وبه عقیده موزلی(mostly)” زیبایی در روان آدمی یافت می شود. طبیعت ما را از آنچه مقدس والهی است با خبر می سازد وهنر مظهر مرموز این چیز مقدس والهی است.”
تولستوی (Tolstoy)خود می گوید:” برای اینکه هنر را دقیقاً تعریف کنیم، پیش از همه لازم است که بدان همچون یک وسیله کسب لذت ننگریم، بلکه هنر را یکی از شرایط حیات بشری بشناسیم”.تأکید تولستوی در رابطه با ماهیت وغایت هنر، بیشتر بر ابزار ارتباطی میا ن انسانهاست. او می گوید:” فعالیت هنر یعنی: انسان احساسی را که قبلاً تجربه کرده است در خود بیدار کند وبا برانگیختن آن بوسیله حرکات و اشارات و خط ها و رنگ ها وصداها و نقش ها و کلمات، بنحوی که دیگران نیز بتوانند همان احساس را تجربه نمایند و آن را به سایرین منتقل سازد……..هنر وسیله ارتباط انسان هاست برای حیات بشر، وبرای سیر بسوی سعادت فرد وجامعه انسانی، موضوعی ضرور ولازم است. زیرا افراد بشر را با احساساتی یکسان به یکدیگر پیوند می دهد.”
اینها بعضی از دیدگاه های اندیشمندان معاصر در باب چیستی هنر بود.عناصری که در این نقطه نظرات، نمود وبروز بیشتری دارد، عبارتند از: ادراک ومعرفت- احساس تجربی- روح و مضامین روحانی- تجلی زیبایی، که عمدتاً عناصری مبنایی برای شناخت هنر بوده وملاک ومعیارهای تعاریف مذکور به حساب می آیند.
پس از بیان برخی از عمده ترین تعاریف از هنر و ذکر دیدگاه های بعضی از نویسندگان و منتقدین سرشناس معاصر حوزه فلسفه و ادبیات و هنر، بر اساس مبنای خود و تلقی و برداشتی که از هنر دارید تعریفی از هنر ارائه دهید.
هنــر،” شکلی نو و دلپذیر و نمودی پر جاذبه از حقیقتی اصیل و ماهیتی آرمانی است که ریشه در فطرت پاک انسان داشته و .........









 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
سلام،

یه کلمه تو توضیحات بود، باب البحث!، جالب بود. :D

به نظر من، هنر یعنی چیزی که همه یا اکثر افراد اون رو زیبا بدونن. اینکه یه قلمو بدیم به خرطوم یه فیل و یه مشت خط کج ومعوج بکشه رو بوم یا بیایم همینجور هر دم بیل رنگ بپاشیم رو بوم که یعنی سبک کوبیسمه! خیلی از نظر من هنر تلقی نمیشه.

از اونجایی که حس زیبایی شناختی از روح آدم ریشه میگیره، همینجور که ما وقتی زیبایی طبیعت رو می بینیم این روح ماست که این زیبایی رو درک میکنه و ما در خودمون احساس تازگی می کنیم، هنر هم باید این ویژگی رو داشته باشه که روح آدمی رو به سمت خودش بکشونه و آدم رو متحیر خودش بکنه.

هنر یعنی اینکه مردم فرانسه به شخصی (شهرام ناظری) نشان مخصوص خودشون رو میدن که زبون اون و چیزی رو که می خونه نمی فهمن. یعنی توانایی کمال الملک در خلق اثری که من بی هنر که از نقاشی جز خط خطی کردن بلد نیستم انگشت به دهن می مونم. همینطور سایر هنرها که هر کدوم به شکلی آدم رو جذب خودشون می کنن.
 

ترانه

عضو جدید
کاربر ممتاز
ببینین ما یه زیبایی داریم که در طبیعته و یه زیبایی داریم که خودمون به وجود میاریم و هنر یه زیبایی مصنوعه و چیزی که باعث میشه ما به سمت هنر بریم از فطرتمون نشات میگیره چون فطرت انسان همیشه طالب زیباییه و من هر چیز زیبایی رو هنر میدونم
یه جایی شنیده بودم هر اثری که سبب تعالی روح انسان بشه هنره
ولی منظور سوال رو نفهمیدم نقش هنر در چی؟
 

bmd

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
با نظر اسپارو عزيز موافق نيستم... چون اين رنگ پاشيدنها چندان هم بي هدف نيستند و براي بسياري تداعي كننده موقعيت و حادثه خاصي ميباشند... و فكر كنم نشان دادن يك ذهنيت و هدف , با استفاده از اين رمز گذاريها بسيار جالبتر باشه تا تصويري كه همون واقعه رو با جزئيات كامل به روي بوم اورده..
هر هنر و كار و تفكري كه زيبايي دروني انسان رو روي كاغذ و بوم و يا يك پيكره پياده كنه زيباست و قبل تامل.
هنر براي من در معناي اين جمله نيچه قرار داره :اگر هنر نبود زير بار حقيقت در هم ميشكستيم
 

mohammadreza_سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام،

یه کلمه تو توضیحات بود، باب البحث!، جالب بود. :D

به نظر من، هنر یعنی چیزی که همه یا اکثر افراد اون رو زیبا بدونن. اینکه یه قلمو بدیم به خرطوم یه فیل و یه مشت خط کج ومعوج بکشه رو بوم یا بیایم همینجور هر دم بیل رنگ بپاشیم رو بوم که یعنی سبک کوبیسمه! خیلی از نظر من هنر تلقی نمیشه.

از اونجایی که حس زیبایی شناختی از روح آدم ریشه میگیره، همینجور که ما وقتی زیبایی طبیعت رو می بینیم این روح ماست که این زیبایی رو درک میکنه و ما در خودمون احساس تازگی می کنیم، هنر هم باید این ویژگی رو داشته باشه که روح آدمی رو به سمت خودش بکشونه و آدم رو متحیر خودش بکنه.

هنر یعنی اینکه مردم فرانسه به شخصی (شهرام ناظری) نشان مخصوص خودشون رو میدن که زبون اون و چیزی رو که می خونه نمی فهمن. یعنی توانایی کمال الملک در خلق اثری که من بی هنر که از نقاشی جز خط خطی کردن بلد نیستم انگشت به دهن می مونم. همینطور سایر هنرها که هر کدوم به شکلی آدم رو جذب خودشون می کنن.
اون رنگ پاشی و خط خطی کردن هم نوعی هنره فقط نوع نگاه ما متفاوت که نمیتونیم زیباییشو درک کنیم:gol:
 

mohammadreza_سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نظر من هنر هم مثل مذهب ، علم و.... یکی از راهها( شایدم بهترین راه) یی که انسان میتونه از اون به هدف نهایی خودش (رسیدن به خدا) برسه...
کسانی مثل بتهوون ، شوپن ، مثل حافظ و سعدی و مولوی و خیلی دیگه از افراد بودن که از این راه (هنر)رفتن و به خدا رسیدن و وقتی نوشته ها و صحبتاشونو میخونیم میبینیم که این صحبتا از یه فرد عادی زده نمیشه....
 

sami_s_f

عضو جدید
هر چیزی که بتونه بر روح انسان تأثیر مثبت بذاره و باعث تعالی اون بشه ی نمونه از هنره:gol:
تموم حس های خوبی که داریم مثل زیبایی دوستی و ستایش اون به این خاطره که همه چیز از جمله خودمون هنرمندانه آفریده شدیم....
 

software_eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
نظر

نظر

با سلام

هنر یعنی بیان احساسات پاک و لطیف به زبان مادی و به فرم عینی. من عاشق هنر موسیقی، خوشنویسی و نقاشی هستم. :)
 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
اون رنگ پاشی و خط خطی کردن هم نوعی هنره فقط نوع نگاه ما متفاوت که نمیتونیم زیباییشو درک کنیم:gol:

در مورد نوع نگاه با شما کاملاً موافقم. مثلاً یک نفر آهنگ راک و باس و اینجور چیزها رو هنر تلقی می کنه و یکی مثل من یه مشت دامبول دیمبول اعصاب خرد کن. وقتی پای یه تابلوی نقاشی می ایستیم نگاه و فکر من با کسی که 2 کلاس بیشتر سواد فهم نقاشی داره فرق میکنه.

با نظر اسپارو عزيز موافق نيستم... چون اين رنگ پاشيدنها چندان هم بي هدف نيستند و براي بسياري تداعي كننده موقعيت و حادثه خاصي ميباشند... و فكر كنم نشان دادن يك ذهنيت و هدف , با استفاده از اين رمز گذاريها بسيار جالبتر باشه تا تصويري كه همون واقعه رو با جزئيات كامل به روي بوم اورده..
هر هنر و كار و تفكري كه زيبايي دروني انسان رو روي كاغذ و بوم و يا يك پيكره پياده كنه زيباست و قبل تامل.
هنر براي من در معناي اين جمله نيچه قرار داره :اگر هنر نبود زير بار حقيقت در هم ميشكستيم

خوب این هم بر می گرده به نوع نگاه ما. توی یه تابلو نقاشی (از نظر من، شاید غلط باشه) به کار بدن هر رنگ معنی و مفهوم خاص خودش رو داره و اینکه رنگ رو چه چوری روی بوم کشیده شده باشه. اونوقت این که آدم بتونه با زبان رنگ حرف خودش رو بزنه هنر محسوب میشه. اما اینکه قلم مو رو بزنی تو سطل رنگ و شالاپ بپاشی روی بوم به نظر من خیلی هنر محسوب نمیشه. از نظر من اینکه یه نفر بتونه روی دونه برنج آیه قرآن بنویسه یا حکاکی کنه هم هنر محسوب نمیشه. به قول یه دوستی میگفت حالا اون طرف رو دونه برنج نوشته کی می تونه بخونه؟
 

bmd

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در مورد نوع نگاه با شما کاملاً موافقم. مثلاً یک نفر آهنگ راک و باس و اینجور چیزها رو هنر تلقی می کنه و یکی مثل من یه مشت دامبول دیمبول اعصاب خرد کن. وقتی پای یه تابلوی نقاشی می ایستیم نگاه و فکر من با کسی که 2 کلاس بیشتر سواد فهم نقاشی داره فرق میکنه.



خوب این هم بر می گرده به نوع نگاه ما. توی یه تابلو نقاشی (از نظر من، شاید غلط باشه) به کار بدن هر رنگ معنی و مفهوم خاص خودش رو داره و اینکه رنگ رو چه چوری روی بوم کشیده شده باشه. اونوقت این که آدم بتونه با زبان رنگ حرف خودش رو بزنه هنر محسوب میشه. اما اینکه قلم مو رو بزنی تو سطل رنگ و شالاپ بپاشی روی بوم به نظر من خیلی هنر محسوب نمیشه. از نظر من اینکه یه نفر بتونه روی دونه برنج آیه قرآن بنویسه یا حکاکی کنه هم هنر محسوب نمیشه. به قول یه دوستی میگفت حالا اون طرف رو دونه برنج نوشته کی می تونه بخونه؟
خب فكر كنم شما بيشتر بصورت ماشيني به مسيله نگاه ميكنيد... همون دونه برنج رو ميشه با يك دستگاه ليزري هم نوشته دار كرد و شايد خيلي هم تميز تر ولي خيي ها به خاطر دستي بودن كار حاضرند پول خرج اولي بكنندهر كسي به قول شما ذهنيتي داره و خيلي هام هستند كه با پرتاب رنگ روي بوم حسي رو به بيرون دفع ميكنند انتقام و خشم شادي يا هر چيز غير قابل بيان... نوع رنگ و تركيبشون ميتونه اين فكر رو به ديگران هم انتقال بده
مثلا نقاشي سورياليستي در نگاه اول يك ول انگاري و بي برنامگي محضه ولي با دقت بيشتر ميشه به ريز نكات بسياري پي برد.. يعني بايد در موقعيت اون انديشه سازنده بود تا مطلب رو گرفت:


در مورد هنري نبودن اثر ميمون و فيل باهاتون موافقم
 

nooshafarin

عضو جدید
کاربر ممتاز
هاچسون(Hutcheson 1694-1744) در کتاب خود بنام –منشأ تصورات ما در باره زیبایی وتقوی- هدف هنر را “زیبایی” می داند که جوهرآن در تجلی وظهور وحدت در کثرت نهفته است.”
به اعتقاد فیخته(fikhteh1761-1814):هنر ظهور و بروز روح زیباست و مقصدش تعلیم وتربیت ، یعنی تربیت سراسر وجود انسان است.” وشلینگ( (shelling 1775-1854 ) می گوید:”خصوصیت اصلی مفهوم هنر، بی نهایتی نا معلوم است. هنر از اتحاد ذهنی (subjective)با عینی(objective) بوجود می آید. یعنی از اتحاد طبیعت با عقل وبه عبارت دیگر از اتحاد غایب با حاضر ترکیب می پذیرد. بنابراین هنر عالیترین وسیله معرفت است.”
هگل(Hegel 1770-1813)هنر را” تحقق همانندی تصور(ایده) با حقیقت زیبایی می داند ــ البته به اعتقاد او تنها در روح ومضامین روحانی یافت می شود ــ که توأم با دین و فلسفه وسیله ای برای بوجود آوردن شعور وبیان عمیق ترین مسائل انسانی وعالیترین حقایق روح است.”
جبران خلیل جبران می گوید:” هنر گامی است در جهان ادراک به سوی ناشناخته!”(8) وبه عقیده موزلی(mostly)” زیبایی در روان آدمی یافت می شود. طبیعت ما را از آنچه مقدس والهی است با خبر می سازد و هنر مظهر مرموز این چیز مقدس والهی است.”
تولستوی (Tolstoy)خود می گوید:” برای اینکه هنر را دقیقاً تعریف کنیم، پیش از همه لازم است که بدان همچون یک وسیله کسب لذت ننگریم، بلکه هنر را یکی از شرایط حیات بشری بشناسیم”.

- هنر به نظر من یه وسیله ی ارتباطی هست بین تمامی انسانها،که میتونه فارغ از زمان و مکان و هیچگونه قراردادی(برخلاف الفبا) بین نسلهای مختلف و ملتهای مختلف ارتباط ایجاد کنه، و کیفیت این رابطه بر اساس دیدگاههای متفاوت، متفاوت خواهد بود......
مثلا از ابتدایی ترین هنرها که نقاشی دیوار غارهاست و متعلق به هزاران سال پیش هست، به طرز معیشت و گذران زندگی اونها و تا حدی حتی طرز فکرشون میشه پی برد!
مطمئنا از طریق خط نمیشه یا حداقل با این سرعت نمیشه به این شناخت رسید...
- هنر، تجلی احساس و روح یک انسانه و در واقع قالبی برای بروز و ظهورش!
و از اونجا که همه ی انسانها دارای احساس هستن، پس همه در حد خودشون هنرمند هم هستن، هرچند که این هنر درجات مختلفی داره، حالا یکی هنرش محدود میشه به مثلا تزیین یه بشقاب حلوا !! و یکی هنرش به جایی میرسه (بهتره بگم "هنرش رو به جایی میرسونه" - با تلاش+ارزش قائل شدن برای هنر) که مثلا میشه کمال الملک و ماندگار میشه!
ولی به مرور زمان شاید دیگه این عقیده که همه هنرمند هستن، خیلی خیلی کمرنگ شده
درواقع در گذشته سخن مهم بود، ولی امروز گوینده ی سخن اهمیت داره
و به عقیده ی کسانی مثل سید حسین نصر: از روزی که هنرهایمان را به موزه بردیم، هنر مرد!
- هنر یعنی خلق کردن، پس شاید هنر یه نقطه ی مشترک بین خدا و انسان هست.
خداوند در حدیث قدسی میفرمایند: من گنج پنهان بودم، خواستم شناخته شوم، بنابراین عالم را خلق کردم!
به نظر من، هنر یعنی چیزی که همه یا اکثر افراد اون رو زیبا بدونن. اینکه یه قلمو بدیم به خرطوم یه فیل و یه مشت خط کج ومعوج بکشه رو بوم یا بیایم همینجور هر دم بیل رنگ بپاشیم رو بوم که یعنی سبک کوبیسمه! خیلی از نظر من هنر تلقی نمیشه.
از اونجایی که حس زیبایی شناختی از روح آدم ریشه میگیره، همینجور که ما وقتی زیبایی طبیعت رو می بینیم این روح ماست که این زیبایی رو درک میکنه و ما در خودمون احساس تازگی می کنیم، هنر هم باید این ویژگی رو داشته باشه که روح آدمی رو به سمت خودش بکشونه و آدم رو متحیر خودش بکنه.
هنر یعنی اینکه مردم فرانسه به شخصی (شهرام ناظری) نشان مخصوص خودشون رو میدن که زبون اون و چیزی رو که می خونه نمی فهمن. یعنی توانایی کمال الملک در خلق اثری که من بی هنر که از نقاشی جز خط خطی کردن بلد نیستم انگشت به دهن می مونم. همینطور سایر هنرها که هر کدوم به شکلی آدم رو جذب خودشون می کنن.
ولی به نظر من اینکه یه نقاشی یا هر هنر دیگه ای ذهن مخاطبش رو به چالش بکشه و اونو به تفکر واداره و در نگاه اول لو نره، یه زیبایی خاصی داره.....این باعث میشه افراد مختلف، برداشتهای مختلف داشته باشن!
با نظر اسپارو عزيز موافق نيستم... چون اين رنگ پاشيدنها چندان هم بي هدف نيستند و براي بسياري تداعي كننده موقعيت و حادثه خاصي ميباشند... و فكر كنم نشان دادن يك ذهنيت و هدف , با استفاده از اين رمز گذاريها بسيار جالبتر باشه تا تصويري كه همون واقعه رو با جزئيات كامل به روي بوم اورده..
هر هنر و كار و تفكري كه زيبايي دروني انسان رو روي كاغذ و بوم و يا يك پيكره پياده كنه زيباست و قبل تامل.

هنر براي من در معناي اين جمله نيچه قرار داره :اگر هنر نبود زير بار حقيقت در هم ميشكستيم

در مورد نوع نگاه با شما کاملاً موافقم. مثلاً یک نفر آهنگ راک و باس و اینجور چیزها رو هنر تلقی می کنه و یکی مثل من یه مشت دامبول دیمبول اعصاب خرد کن. وقتی پای یه تابلوی نقاشی می ایستیم نگاه و فکر من با کسی که 2 کلاس بیشتر سواد فهم نقاشی داره فرق میکنه.
خوب این هم بر می گرده به نوع نگاه ما. توی یه تابلو نقاشی (از نظر من، شاید غلط باشه) به کار بدن هر رنگ معنی و مفهوم خاص خودش رو داره و اینکه رنگ رو چه چوری روی بوم کشیده شده باشه. اونوقت این که آدم بتونه با زبان رنگ حرف خودش رو بزنه هنر محسوب میشه. اما اینکه قلم مو رو بزنی تو سطل رنگ و شالاپ بپاشی روی بوم به نظر من خیلی هنر محسوب نمیشه. از نظر من اینکه یه نفر بتونه روی دونه برنج آیه قرآن بنویسه یا حکاکی کنه هم هنر محسوب نمیشه. به قول یه دوستی میگفت حالا اون طرف رو دونه برنج نوشته کی می تونه بخونه؟
اینم برمیگرده به همون مراتب و درجات هنر
قطعا تابلویی که توش رنگها رو شالاپی پاشیدن :D! ارزشش با مثلا تابلوی مونالیزا یکی نیست، به هرحال ایده و خلاقیت و زمانی که صرف یه کار میشه تو ارزش و زیبایی اون تاثیر داره...
در مورد دونه ی برنج و ... درسته که کارایی نداره (مثل خیلی کارای دیگه) ولی خلاقیت و زیبایی توش هست.... و اینکه واقعا کار سختیه و هنر کمیابیه!
 

Data_art

مدیر بازنشسته
- هنر به نظر من یه وسیله ی ارتباطی هست بین تمامی انسانها،که میتونه فارغ از زمان و مکان و هیچگونه قراردادی(برخلاف الفبا) بین نسلهای مختلف و ملتهای مختلف ارتباط ایجاد کنه، و کیفیت این رابطه بر اساس دیدگاههای متفاوت، متفاوت خواهد بود......
ولی به نظر من اینکه یه نقاشی یا هر هنر دیگه ای ذهن مخاطبش رو به چالش بکشه و اونو به تفکر واداره و در نگاه اول لو نره، یه زیبایی خاصی داره.....این باعث میشه افراد مختلف، برداشتهای مختلف داشته باشن!
!
سلام دوست خوبم:gol:
ممنون از صحبت ها و نظر کامل شما
با فرمایشات شما موافق هستم و خصوصا بند آخر(ولی به نظر من اینکه یه نقاشی یا هر هنر دیگه ای ذهن مخاطبش رو به چالش بکشه و اونو به تفکر واداره و در نگاه اول لو نره، یه زیبایی خاصی داره.....این باعث میشه افراد مختلف، برداشتهای مختلف داشته باشن(!
ولی با در نظر داشتن این مسئله که در دوران معاصر همین امر ابهام در آثار هنری که خیلی حساس است حربه مناسبی شده است برای عده ای از هنرمندنماها که در صدد سؤاستفاده از این حربه در جهت هنری جلوه دادن اثار خود و گول زدن ذهنیت مخاطبان است تا اینکه آنها احساس کنند چون ابهام و....در این اثر زیاد است پس هنری تر است. طبق فرمایش شما
(درواقع در گذشته سخن مهم بود، ولی امروز گوینده ی سخن اهمیت داره ) باید حواسمان را جمع کنیم که چه کسانی درباره هنر و هنری بودن اثری صحبت میکنند چون بعضی از همین گویندگان و یا به عبارتی هنرمند نما ها تنها در صدد سؤاستفاده از این حربه که توضیح دادم می باشند.
بله به چالش کشیده شدن ذهن مخاطب که در دوران معاصر و در بستر هنر مدرن بسیار شاهد آن هستیم خیلی خوب است ولی این امر نباید باعث گمراهی و تغییر ذائقه مخاطبان شود.
موفق باشید:gol:


خب فكر كنم شما بيشتر بصورت ماشيني به مسيله نگاه ميكنيد... همون دونه برنج رو ميشه با يك دستگاه ليزري هم نوشته دار كرد و شايد خيلي هم تميز تر ولي خيي ها به خاطر دستي بودن كار حاضرند پول خرج اولي بكنندهر كسي به قول شما ذهنيتي داره و خيلي هام هستند كه با پرتاب رنگ روي بوم حسي رو به بيرون دفع ميكنند انتقام و خشم شادي يا هر چيز غير قابل بيان... نوع رنگ و تركيبشون ميتونه اين فكر رو به ديگران هم انتقال بده
مثلا نقاشي سورياليستي در نگاه اول يك ول انگاري و بي برنامگي محضه ولي با دقت بيشتر ميشه به ريز نكات بسياري پي برد.. يعني بايد در موقعيت اون انديشه سازنده بود تا مطلب رو گرفت:
در مورد هنري نبودن اثر ميمون و فيل باهاتون موافقم

سلام دوست خوبم :gol:ممنون از اینکه وقت گذاشتید صحبتهای خوبی بود بله هنر وقتی با دید دستی و طبیعی بودن آن در خلقش نگاه شود و دید زیبا شناختی آن مورد توجه قرار گیرد می توان آن را هنر محسوب کرد
چون یکی از اصول بررسی و بحث در خورد هنر وهنری بودن اثری بررسی دیدگاه زیبا شناختی آن می باشد
با صحبت شما در مورد گرایش سورئال موافق هستم ولی نه با عنوان ول انگاری که فرمودید.
موفق باشید:gol:

در مورد نوع نگاه با شما کاملاً موافقم. مثلاً یک نفر آهنگ راک و باس و اینجور چیزها رو هنر تلقی می کنه و یکی مثل من یه مشت دامبول دیمبول اعصاب خرد کن. وقتی پای یه تابلوی نقاشی می ایستیم نگاه و فکر من با کسی که 2 کلاس بیشتر سواد فهم نقاشی داره فرق میکنه.
خوب این هم بر می گرده به نوع نگاه ما. توی یه تابلو نقاشی (از نظر من، شاید غلط باشه) به کار بدن هر رنگ معنی و مفهوم خاص خودش رو داره و اینکه رنگ رو چه چوری روی بوم کشیده شده باشه. اونوقت این که آدم بتونه با زبان رنگ حرف خودش رو بزنه هنر محسوب میشه. اما اینکه قلم مو رو بزنی تو سطل رنگ و شالاپ بپاشی روی بوم به نظر من خیلی هنر محسوب نمیشه. از نظر من اینکه یه نفر بتونه روی دونه برنج آیه قرآن بنویسه یا حکاکی کنه هم هنر محسوب نمیشه. به قول یه دوستی میگفت حالا اون طرف رو دونه برنج نوشته کی می تونه بخونه؟

سلام دوست خوبم :gol:
ممنونم از این که هر دفعه برای تاپیک ها وقت می گذارید.
شما خودتان می گویید هر رنگی معنا و مفهومی دارد و اینکه رنگ چگونه بر روی بوم کشیده شده باشد مهم است و آن وقت که آدم بتواند با زبان رنگ حرف خودش را بیان کند هنر محسوب میشود.این فرمایش شما کامل تأئیدی بر این امر است که پس همان رنگ پاشیدن با قلمو هم هنر است چون هم رنگی که پاشیده می شود معنا دارد و با هدف است و هم نوع اجرای آن با احساس قوی و درونی از شخص همراه بوده است همان طور که می دانید دقیقا مانند نگارگران ایرانی که با خلوص و معنویت وآرامشی خاص هنر خود را خلق میکند این هنرمندان نیز با عقیده و گرایش های خاص خود این آثار را خلق کرده هنر می دانند و می نامند.که شاید با روحیه و فرهنگ ما و پیشینه هنری ایرانی ها که با دنیا های مثالی کار داشته و کمتر به جنبه مادی و حس زمینی آن توجه داشته اند سازگار نباشد ولی با درنظر داشتن تاریخ هنر در غرب و انواع گرایش های آنها در دوره ای فشرده و با فاصله های زمانی کم و عقایدی که با حضور مدرنیسم و....به وجود آمده است نمی توانیم به راحتی بگوییم که این ها هنر نیستند.همان طور که می دانید و با توجه گفته جبران خلیل جبران : هنر گامی است در جهان ارداک به سوی نا شناخته ها - در دوران معاصرهم این مطلب فقط در حیطه های علمی صدق نمی کند بلکه درهنر با توجه به اینکه عده ای اعتقاد دارند و داشتند که هنر به انتها رسیده است دست به این این نوع از شناخت زده اند. که البته در بعضی موارد فقط ایده ای گذرا و حالتی چون یک انگشت زدن به چیزی بوده و تا دوره ای کوتاه دوام آورده است
(زیرا در قبل از دوران جدید دیده اید که مکاتب هنری پروسه زمانی طولالنی را طی می کردند ولی در دوران معاصر شاهد این بودیم که گرایشها و مکاتب هنری خیلی سریع و با فاصله زمانی کم به وجود آمده اند که هرچه جلوترمی رویم بیشتر می شوند) و با این روند بله، امکان ایجاد یک سری گرایش ها و آثاری هم وجود دارد که فقط یک نمایش احساسی کوتاه مدت باشند ولی این امر هنری بودن تمامی این نوع از آثار هنری را از بین نمی برند.در هنر امروز و تعریفهای امروزی علاوه بر احساس وسلایق شخصی باید به پروسه زمانی هنر نیز و درجهان هم توجه داشت.
نکته مفهومی در فرمایش شما:با مفهوم فرمایش شما که البته من این طور احساس کردم و در تاپیک دیگر هم از شما دیدم موافق هستم
بله
در این دوران عده ای هستند که ازاین موقعیت و فضاهای هنری برای خلق آثاری که نمی توان نام آنرا هنر گذاشت و از نظر هنرمندان واقعی هم هنر نیست و فقط با این کار باعث شده اند که ذهنیت و ذائقه مخاطبان را خراب کنند و بعضی از مخاطبان با عدم آگاهی از هنر و تعریف و..آن براساس جدید و نو بودن و مد بودن آن را هنری و خوب می دانند و....
ولی باز هم این جو دوستان اهل هنر و شناخت را نباید گمراه کند و موجب شود تمامی هنرها در این حیطه زیر سوال بروند.
بازه از شما ممنونم
موفق باشید

با سلام
هنر یعنی بیان احساسات پاک و لطیف به زبان مادی و به فرم عینی. من عاشق هنر موسیقی، خوشنویسی و نقاشی هستم. :)
هر چیزی که بتونه بر روح انسان تأثیر مثبت بذاره و باعث تعالی اون بشه ی نمونه از هنره
تموم حس های خوبی که داریم مثل زیبایی دوستی و ستایش اون به این خاطره که همه چیز از جمله خودمون هنرمندانه آفریده شدیم....

سلام بر شما دوستان خوبم :gol:
ممنون از تعریفهای زیبای شما
موفق و شاد باشید.:gol:


به نظر من هنر هم مثل مذهب ، علم و.... یکی از راهها( شایدم بهترین راه) یی که انسان میتونه از اون به هدف نهایی خودش (رسیدن به خدا) برسه...
کسانی مثل بتهوون ، شوپن ، مثل حافظ و سعدی و مولوی و خیلی دیگه از افراد بودن که از این راه (هنر)رفتن و به خدا رسیدن و وقتی نوشته ها و صحبتاشونو میخونیم میبینیم که این صحبتا از یه فرد عادی زده نمیشه....

سلام دوست خوبم :gol:
ممنون از تعریف و نظرتان
البته باید توجه داشته باشید هر هنری نه بلکه هنر واقعی و...(البته می دانم که فرمایش شما با در نظر داشتن این امر بوده است)
موفق باشید:gol:

ببینین ما یه زیبایی داریم که در طبیعته و یه زیبایی داریم که خودمون به وجود میاریم و هنر یه زیبایی مصنوعه و چیزی که باعث میشه ما به سمت هنر بریم از فطرتمون نشات میگیره چون فطرت انسان همیشه طالب زیباییه و من هر چیز زیبایی رو هنر میدونم
یه جایی شنیده بودم هر اثری که سبب تعالی روح انسان بشه هنره
ولی منظور سوال رو نفهمیدم نقش هنر در چی؟
سلام ترانه گلم :gol:
ممنون عزیز از صحبت قشنگت.
هنر در خیلی چیزها می تواند نقش داشته باشد دردین و درک آن در زندگی و نگاه به آن و.....
موفق باشی


سلام،

یه کلمه تو توضیحات بود، باب البحث!، جالب بود. :D
به نظر من، هنر یعنی چیزی که همه یا اکثر افراد اون رو زیبا بدونن. اینکه یه قلمو بدیم به خرطوم یه فیل و یه مشت خط کج ومعوج بکشه رو بوم یا بیایم همینجور هر دم بیل رنگ بپاشیم رو بوم که یعنی سبک کوبیسمه! خیلی از نظر من هنر تلقی نمیشه.
از اونجایی که حس زیبایی شناختی از روح آدم ریشه میگیره، همینجور که ما وقتی زیبایی طبیعت رو می بینیم این روح ماست که این زیبایی رو درک میکنه و ما در خودمون احساس تازگی می کنیم، هنر هم باید این ویژگی رو داشته باشه که روح آدمی رو به سمت خودش بکشونه و آدم رو متحیر خودش بکنه.
هنر یعنی اینکه مردم فرانسه به شخصی (شهرام ناظری) نشان مخصوص خودشون رو میدن که زبون اون و چیزی رو که می خونه نمی فهمن. یعنی توانایی کمال الملک در خلق اثری که من بی هنر که از نقاشی جز خط خطی کردن بلد نیستم انگشت به دهن می مونم. همینطور سایر هنرها که هر کدوم به شکلی آدم رو جذب خودشون می کنن.

سلام
با این نظرتون که در مورد هنر فیل صحبت کردید موافق هستم ولی با این نظرتون که
هنر یعنی چیزی که همه یا اکثر افراد اون رو زیبا بدونن موافق نیستم.
با پاراگراف دوم شما هم موافق هستم ولی با کمی تفاوت درتفسیر معنایی این بخش
(هنر هم باید این ویژگی رو داشته باشه که روح آدمی رو به سمت خودش بکشونه و آدم رو متحیر خودش بکنه) که با شما فرق دارد. چون با فرمایشات قبلی شما احساس می کنم منظور شما از متحیر شدن توسط هنر و به سمت او کشیده شدن را فقط در خلق آثاری چون کماالملک می دانید و..................
دوست داشتید صحبت میکنیم ....
موفق باشید:gol:
[
quote=Erfan_K;985039]هنر یعنی خلق زیبایی و هنرمند یعنی خالق زیبایی[/quote]

سلام عرفان عزیز:gol:
ممنون از اینکه وقت گذاشتی
تعریف زیبایی بود
موفق باشی
 

bmd

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
جناب mozafarikhah مطمئنا ديد مني كه از نقاشي جزرسم خطوط ناهماهنگ مدادي غير استاندارد بر روي كاغذي معمولي نكرده ام , با شمايي كه دستي بر بوم داريد فرق ميكنه...
ميخواستم بگم كه نوشته هاي بنده نيز فقط برداشت فكري بنده است نه حالت آكادميكي و نبايد وارد ريز مقولات ميشدم..در مورد اون سبك فقط نگاه دور و نگاه نزديك به تصوير رو از يك فكر عاميانه اي مثل خودم عرض كردم...
اميدكه بتونيم از هنر و قلم شما در اين تايپيك بهره ببريم
 

nooshafarin

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوست خوبم:gol:
ممنون از صحبت ها و نظر کامل شما
با فرمایشات شما موافق هستم و خصوصا بند آخر(ولی به نظر من اینکه یه نقاشی یا هر هنر دیگه ای ذهن مخاطبش رو به چالش بکشه و اونو به تفکر واداره و در نگاه اول لو نره، یه زیبایی خاصی داره.....این باعث میشه افراد مختلف، برداشتهای مختلف داشته باشن(!
ولی با در نظر داشتن این مسئله که در دوران معاصر همین امر ابهام در آثار هنری که خیلی حساس است حربه مناسبی شده است برای عده ای از هنرمندنماها که در صدد سؤاستفاده از این حربه در جهت هنری جلوه دادن اثار خود و گول زدن ذهنیت مخاطبان است تا اینکه آنها احساس کنند چون ابهام و....در این اثر زیاد است پس هنری تر است. طبق فرمایش شما (درواقع در گذشته سخن مهم بود، ولی امروز گوینده ی سخن اهمیت داره ) باید حواسمان را جمع کنیم که چه کسانی درباره هنر و هنری بودن اثری صحبت میکنند چون بعضی از همین گویندگان و یا به عبارتی هنرمند نما ها تنها در صدد سؤاستفاده از این حربه که توضیح دادم می باشند.
بله به چالش کشیده شدن ذهن مخاطب که در دوران معاصر و در بستر هنر مدرن بسیار شاهد آن هستیم خیلی خوب است ولی این امر نباید باعث گمراهی و تغییر ذائقه مخاطبان شود.
موفق باشید:gol:
سلام از بنده ست :gol:
آی گفتید! کاملا موافقم
تو جشنواره دوسال پیش یه فیلم دیدم نه سر داشت نه ته! هنوزم دارم فکر میکنم منظورش چی بود از ساختن اون فیلم! :w20::huh::question:
 

Data_art

مدیر بازنشسته
جناب mozafarikhah مطمئنا ديد مني كه از نقاشي جزرسم خطوط ناهماهنگ مدادي غير استاندارد بر روي كاغذي معمولي نكرده ام , با شمايي كه دستي بر بوم داريد فرق ميكنه...
ميخواستم بگم كه نوشته هاي بنده نيز فقط برداشت فكري بنده است نه حالت آكادميكي و نبايد وارد ريز مقولات ميشدم..در مورد اون سبك فقط نگاه دور و نگاه نزديك به تصوير رو از يك فكر عاميانه اي مثل خودم عرض كردم...
اميدكه بتونيم از هنر و قلم شما در اين تايپيك بهره ببريم


سلام دوست خوبم :gol:
ممنونم
بله کاملا متوجه فرمایشات شما شدم و می دانم که اینجا باشگاه هنری نیست و از هیچ کدام از دوستان انتظار بحثی تخصصی نیست ...... اگر چیزی گفتم فقط قصد تبادل نظری دوستانه بوده است و خدایی نکرده قصد جسارت نبوده است.
من نوشته ها و تحلیل های شما را در جاهای دیگر دیده ام خواندم و ازنظرم خیلی خوب موضوع را باز می کنید .....دوست دارم از تحلیل ها و نظرات شما در این تاپیک استفاده کنم
و من هم اگر چیزی بدان اصلا دریغ نمی کنم و تازه خودم در این تاپیک خیلی چیزها را از شما دوستان یاد میگیرم
موفق و شاد باشید:gol:
 
  • Like
واکنش ها: bmd

bmd

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام دوست خوبم
ممنونم
بله کاملا متوجه فرمایشات شما شدم و می دانم که اینجا باشگاه هنری نیست و از هیچ کدام از دوستان انتظار بحثی تخصصی نیست ...... اگر چیزی گفتم فقط قصد تبادل نظری دوستانه بوده است و خدایی نکرده قصد جسارت نبوده است.
من نوشته ها و تحلیل های شما را در جاهای دیگر دیده ام خواندم و ازنظرم خیلی خوب موضوع را باز می کنید .....دوست دارم از تحلیل ها و نظرات شما در این تاپیک استفاده کنم
و من هم اگر چیزی بدان اصلا دریغ نمی کنم و تازه خودم در این تاپیک خیلی چیزها را از شما دوستان یاد میگیرم
موفق و شاد باشید:gol:
حالا ديگه در اون حدود ها هم نيستيم..ولي اين فضاي مجازي اين پر رويي رو نصيبمون كرده كه تو هر كاري كه اندك نظري داشته باشيم زود مي نويسيم..
خدا روشكر كه حضور شماهم موجب دلگرمي و ايجاد زمينه اي واسه بهتر شدن اين عرايض ميشه
يكي از دوستان در مورد چينش و علت نامگذاري يكي از نوشته هام-مجموعه- سوال كردند كه آيا اراده قبلي هم بوده يا ..
كه البته اون موقع با توجه به عدم آشنايي, كمي موضوع پيچ داده شد.. بايد بگم تا حدي بله و اين بخاطر تضاد رفتاري عناصر موجود با اصالت خود آنها به ذهنم خطور كرده بود
موفق باشيد و مرسي...:gol:
 

inshushinak

عضو جدید
من طراحی گرافیک خوندم، لذت خلق کردن چیزیه که منو به سمت هنر کشوند،چند ماهی میشه که دارم واسه ارشد می خونم و مباحث نقدهنروفلسفه هنر مطالعه می کنم و همین باعث شده نسبت به معنی هنر و خلق و آفرینش اثر هنری بینش عمیق تری پیداکنم و حساس تر بشم ،ازکتاب آقای "بابک احمدی" شروع کردم،متنش کمی سنگینه ولی به نوع نثرش عادت کردم،از بین فیلسوف های زیادی که توی این کتاب با عقایدشون راجع به هنر و هنرمند آشنا شدم از عقاید"شوپنهاور" خیلی خوشم اومد :

"خواست در روان آدمی با همان قدرت کار می کند که دربه حرکت درآوردن کهکشان ها،اما این نیرویی ست هراس آور،سرکوب کننده و در نهایت ویرانگر.ریشه و اساس تمام مصیبت های انسان درهمین خواست است.ادمی بنده خواست است و برای گریزاز آن بایدبه دل کندن جهان روی آورد.نخواستن دنیا راه حل درازمدت است،اماراه حل کوتاه مدتی هم وجود دارد و آن هنر است و آفرینش زیبایی" .
 

inshushinak

عضو جدید
لحظه زیبایی شناسانه لحظه آزادی من است از خواست،لحظه ای که بیان تمایل من به این دنیا نیست،لحظه آزادی:gol::gol::gol:
 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
پست ِ موقت

پست ِ موقت

احیاء و بروز رسانی ِ گفتگوهای هنری در تالار هنر


این پست بزودی حذف خواهد شد .
 
بالا