هماوایی نور و گذر زمان در بازار قم

sahar-architect

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
نوشته شده توسط زهرا عباسی/ کارشناسی ارشد معماری
این مقاله برگرفته از پایان نامه کارشی ارشد خانم زهرا عباسی در گروه معماری دانشگاه آزاد قزوین می باشد که در ویژه نامه بازار و فضاهای تجاری فصلنامه شهرسازی و معماری "آبادی"، شماره 64 در سال 1388 به چاپ رسیده است. (این مطالب بخشی از این مقاله است )

چکیده
شهر قم به علت موقعيت جغرافيايي خود از آغاز پيدايش در مکان نخستين خويش پا بر جا مانده است و به همين واسطه وضعيت ممتازي در ميان شهرهاي ايران دارد و از اين لحاظ نمونه ي قابل مطالعه اي براي شناخت نحوه ي شکل گيري کالبدي شهرها در ايران مي باشد. بازار به عنوان يکي از مهمترين عناصر کالبدي ٬ فرهنگي ٬ اقتصادي و اجتماعي نقش مهمي در شهر هاي سنتي ايران داشته است. بازارهاي شهر هاي سنتي ، جايگاه تعاملات اجتماعي ٬ نمود انگاره شهرنشيني ٬ بروز هويت و حيات اجتماعي شهر ٬ تجليگاه تاريخ و خاطره جمعي شهروندان و بازتاب ارزش هاي قومي و فرهنگي آن تمدن شهري است. بازارهاي ايراني علاوه بر پاسخگويي به جوانب عملکردي سرشار از مفاهيم کيفي و ارزش هاي هنري بوده اند و نقش مهمي در ساختار شهر داشته اند در اين نوشتار به بررسي و شناخت مفهوم و ساختار بازار قم به عنوان فضايي همخوان با ارزش ها و هويت ايراني پرداخته مي شود تا با مروري بر ساختار اين بازار به نقش مهم آن اشاره شود. واژگان کلیدی بازار ٬ عناصر شاخص بازار ٬ گذر زمان در بازار مقدمه واژه بازار در فارسي ميانه؛ وازار با ترکيب هايي چون وازارگ )بازاري( ٬ وازارگان )بازرگان( ٬ وازارگانيه )بازرگاني( ٬ وازاربد )رئيس بازار ( آمده است. در کتيبه سه زبانه شاپور اول در کعبه زرتشت ٬ به صورت رستگ- يوازارrastag-i-wasar )راسته يا رسته بازار( ؛ در پارتي واژار و در پازند وازار آمده است. اين واژه احتمالا از صورت مفروض ايراني باستانvaha-carana گرفته شده است که ترکيبي است از vaha در فارسي ميانه "بها" در فارسي دري و جز دوم آن carana از ریشه car معني جايگاه و مکان )مانند گلزار شنزار بيشه زار و...( مجموعه به معناي جايگاه دادوستد است. اين واژه ايراني از راه بازرگاني از يک سو به عربي ٬ ترکي ٬ عثماني و زبان هاي اروپايي و از سوي ديگر به زبان سرزمين هاي هند و سيلان راه يافته است. در ترکيه از روزگار عثمانيان به بازار سرپوشيده اصلي و بزرگ چارشي يا چارشو گفته مي شود که برگرفته از چارسو – چارسوق فارسي دري و چهارسوگ فارسي ميانه است. در دانشنامه جهان اسلام نيز مصرحا قيد گرديده است که بازار ايراني با ويژگي هاي خود زبان زد جهانيان بوده و واژه ايراني بازار به بسياري از زبان هاي جهان با همان لفظ و تلفظ در آمده است. )حبيب ٬ 1385، ص29) در قاموس کتاب مقدس در تعريف بازار به دو جنبه مهم اشاره شده است . نخست جنبه اقتصادي و سپس جنبه اجتماعي آن و در توضيح آن گفته شده است که هم محل داد و ستد و بازرگاني و هم محلي براي تجمع گروه ها و قشر هاي گوناگون مردم بوده است. از نظر کالبدي و فضايي نيز به دو شکل متداول آن اشاره شده است. نخست به شکل کوي و راسته که در دو سوي آن دکان هايي ساخته مي شود و سپس ميدانگاهها و فضاهاي باز و وسيع در داخل شهر يا آبادي که به صورت مرکز تجمع و خريد و فروش مورد استفاده قرار مي گرفته است. ) سلطانزاده، 1366،ص 383) بازار به عنوان شريان اجتماعي ٬ اقتصادي ٬ فرهنگي و کالبدي شهر مي باشد در اين ميان کاربري هاي متعدد بازار اين وظايف را بر عهده مي گيرند. معابر به وسيله سردرها ٬ راسته هاي اصلي و فرعي ٬ دالان ها ٬ چهارسوها و تقاطع ها هويت مي گيرند. کاربري هاي تجاري و خدماتي توسط دکان ها ٬ کارگاه هاي توليدي و تعميري ٬ خدماتي ٬ قيصريه ها ٬ تيمچه ها ٬ سراها و کاروانسراها شکل مي گيرد. کاربري هاي آموزشي و فرهنگي شامل مساجد و حوزه هاي علميه و مدارس وظيفه خود را انجام مي دهند. حمام ها ٬ قهوه خانه ها ٬ زورخانه ها وغيره نيز ساير فعاليت هاي خدماتي را انجام مي دهند. اکثر راسته هاي بازار داراي طاق با مصالح بنايي هستند. منتها در شهر قم به دليل آن که از لحاظ زيست اقليمي، گرماي هوا و تابش آفتاب، بيش از سرماي زمستان مشکل آفرين است؛ لذا طاق هاي بلندتر، عرض راسته ها بيشتر و منفذهاي بالاي طاق بزرگتر هستند. علاوه بر منفذهاي بالاي بام، مشاهده مي شود که در بعضي از بازارها، مخصوصاً در نواحي جنوبي مانند بازار وکيل شيراز و قيصريه ابراهيم خان در کرمان بازشوهايي در زير طاق قرار دارند که به تامين نور و تهويه و کاهش حرارت در راسته ها کمک مي کنند. در اين منطقه، طاق بازار جلوي تابش گرم آفتاب در تابستان را مي گيرد و در زمستان به تعادل دماي بازار کمک مي کند و مانند يک خازن حرارتي در طي شبانه روز، دماي هوا و شرايط زيستي را متعادل مي نمايد. هم چنين از ورود گرد و غبار و بادهاي کويري به داخل بازار جلوگيري مي کند. در سنوات اخير اين طاق ها جلوي اصوات مزاحم مانند ترافيک شهري و کارگاه هاي صنعتي را نيز تا حدود زيادي مي گيرند. بازار قم هويت معماري بومي قم متکي به تک بناهاي ارزشمندي است که در هسته ي تاريخي شهر هنوز حضور دارند. اين شهر اگر چه فاقد يک بافت منسجم و تعريف شده ي معماري مي باشد، ولي به طور موردي داراي بناهاي شاخص و پر صلابت معماري است که از آن جمله مي توان به بازار قديم و عناصر واقع در آن مساجد، تيمچه ها و کاروان سراها، مدرسه ي جهانگيرخان، مدرسه ي غياثيه، مدرسه ي رضاييه و چند مورد ديگر اشاره نمود. در توسعه ي شهر دوره ي اسلامي، معبري که از جوار دژ مي گذشته، به تدريج مبدل به بازار گشته است و مهم ترين عناصر شهري در ورودي اصلي آن، يعني ميدان کهنه احداث شده اند. بازار در حول مهمترين شاهراه ارتباطي شهر جاي گرفته و ارتباط مستقيمي با بستر اجتماعي شهر داشته است. ميدان کهنه در قديم همواره به عنوان مرکز شهر تلقي مي شد و مرکز تلاقي راه هاي مختلفي بوده که از متن شهر عبور مي کرده اند. شبکه بندي گذرهاي اصلي بافت قديمي که هر شاخه ي آن محور يکي از محلات قديمي به شمار مي روند، به ترتيبي با معابر محدوده ي محله ي لب چال و ميدان کهنه متصل مي شوند. شهر قديم قم داراي يک هسته ي مرکزي است. اين مرکز متشکل از عملکردهاي مختلف مسکوني، بازار، ميدان و اماکن تاريخي، مذهبي است. اکثر محلات مانند قطاع هايي از يک دايره در پيرامون اين مرکز سازمان يافته اند. هر يک از اين محلات به وسيله ي گذرهاي اصلي خود به مرکز ارتباطي شهر قديم يعني ميدان کهنه و کوچه ي لب چال متصل مي شوند، بر اساس اين مدل شهر به طور کلي داراي ساختار تک هسته اي، متراکم و همگرا مي باشد. انتهاي بازار نيز به ميدان کهنه ختم مي شود و در حال حاضر ميدان گاهي مستطيل شکل است که دور تا دور آن را مغازه هاي مختلف در بر گرفته است. در وسط اين ميدان دست فروشان به فروش ميوه و تره بار مشغول هستند. اين قسمت داراي سقف کاذبي است که توسط دست فروشان ايجاد شده است.
پلان بازار کهنه و مقاطع از بخش هاي مختلف​
موقعيت بازار در شهر باستاني قم​
بازار قم شامل دو بخش بازار کهنه و بازار نو است که در يک راستا قرار گرفته اند و با اندام هايي نظير راسته ٬ چهار سوق ٬ سرا و تيمچه جزئي از بافت قديم شهر قم به شمار مي رود. اين دو راسته به صورت سرپوشيده با پوشش گنبدي هستند و هر کدام حدود يک کيلومتر طول دارند بخش هاي وسيعي از بازار قم يعني بازار کهنه در دوران صفويه بنا شد که دوران اقتدار ملي بود. صفويه نياز همگاني را دريافت و با توجه به نيرو و امکانات خود بازار قم را بنا کرد اين بازار پيرامون مسجد جامع پا گرفت و رو به سمت رودخانه قمرود داشت و تا پايان دوره قاجاريه بناهايي که به آنها نياز بوده در آن جاي گرفت. شاردن در سفرنامه خود به بازار قم اشاره مي کند و مي نويسد" در منتهي اليه شرقي رودخانه پل بسيار باشکوهي بنا شده است. همچنين بازار هاي بزرگ و خوبي دارد که خريد و فروش عمده و خرد در آنانجام مي گيرد"(شاردن ٬1336، ص61) آمبروسيو کنتاريني نيز اين چنين مي نويسد "قم شهر کوچک ولي زيبايي است که در دشتي قرار گرفته و به وسيله ديوار هايي محصور است همه چيز به وفور در آن يافت مي شود، و داراي بازار هاي خوبي است که مرکز دادوستد فراورده هاي دستي و فاستوني هاي آن است."(کنتاريني، 1349، ص38) صفويه به قم توجه بسيار داشت و اين شهر در آن دوره به دنبال زمان تيموريان و قره قويونلوها که در آن زمان رو به آباداني نهاده بود راه کمال را پيمود و از لحاظ آباداني و کثرت جمعيت از شهرهاي مطرح ايران شد. پادشاهان معروف صفوي به قم مي آمدند و به کارهاي خود مي پرداختند از جمله شاه اسماعيل صفوي که در پاره اي از زمستان ها در قم توقف مي کرد. از فتنه افغان به بعد قم رو به ويراني نهاد و کسي به آن توجهي نداشت و اين تا دوره قاجار ادامه پيدا کرد و نويسندگان و جهانگرداني که قم را وصف کرده اند به خرابي و ويراني آن اشاره کرده اند شاعران عصر قاجار هم قم را شهري خراب دانسته اند. قاجار گاهي به قم توجهي مي کرد از جمله فتحعليشاه به موجب نذري که کرده بود گنبد حرم را مطلا مي کند و ناصرالدين شاه نيز براي آبادي قم دستوراتي داده بود.(فقیهی، 1350، ص148-152)
ورودي بازار از سمت پل عليخاني​
همجواري بازار با مسجد جامع​
فضاهاي دسترسي بازار کهنه​
در دوران ناصر الدين شاه بازار قم رو به گسترش نهاد و بازار نو احداث شد و در دو سوي اين راسته نو بناهايي مثل تيمچه بزرگ ساخته شد. در سال هاي نخست دوره پهلوي نيز بر مبناي ضرورت هاي تجاري موجود بخش هايي به بازار نو افزوده (نوبان، 1381، ص139) اين بازار سر پوشيده شامل بازار مسگرها، کفاش ها ، راسته بازار و بازارچه حسين آباد است. بازار از سوي بازار مسگرها به خيابان 19 دي و از سمت بازارچه حسين آباد به خيابان طالقاني راه مي يابد. طول راسته بازار حدود يک کيلومتر و عرض آن به شش متر مي رسد. ساختار بازار قم به گونه اي ارگانيک و فاقد نظم هندسي ثابت و ساده اي است در ابتدا به صورت خطي و به شکل يکپارچه ساخته شد و از ميدان کهنه تا پل عليخاني ادامه داشت. در بازار قم مقدمه چيني و پيش زمينه اي براي فضاهاي جديد واقع در مسير حرکت وجود ندارد و بسياري از مناظر و چشم انداز ها يکباره کشف مي شود.گره گاه هايي مثل ورودي فضاهاي خدماتي و چهارسوها در اطراف بازار نقاط عطفي در ساختار و ستون فقرات راسته اصلي هستند و مناظر متنوعي را به وجود مي آورند. خانه هاي مسکوني در ميان بازار وجود ندارند ولي معماري عجين با بافت و منظر شهر داشته و فضاهايي را خلاقانه در درون خود ايجاد مي کرده است. سهم عمده عناصر بازار را عناصر يک طبقه تشکيل مي دهند. حجره هايي که در راسته بازارها قرار دارند نسبت به فضاي مشابه در سراها از ارتفاع بيشتري برخوردار هستند به طوري که ارتفاع آنها گاه نزديک به 7 متر هم مي رسد. اين حجره ها اغلب داراي نيم طبقه هستند که از آن به عنوان انبار استفاده مي شود. تحولات اجتماعي- اقتصادي دهه هاي اخير، به تدريج کالبد سنتي بازار را متحول کرد و فضاهاي جديد و آراسته، بافت سنتي بازار را برهم زده است. حدود 50 سال پيش به موازات توسعه شهر قم و به دليل احداث خيابان هاي جديد بازار به چند بخش تقسيم شد و قسمت هايي از آن هم به طور کامل از ميان رفت. در سال 1316 احداث خيابان طالقاني محله را از وسط به دو نيم تقسيم کرده است. خيابان طالقاني )آذر( آن قدر به محدود ه بازار و ميدان کهنه نزديک بود که توانست نيروي تجاري بازار را به سمت خود بکشد در نتيجه بسياري از کاربري هاي بازار به بدنه خيابان منتقل شده و از فعاليت بازار بسيار کاسته شد. سپس از مهم ترين دسترسي هاي تجاري ٬ خدماتي محور خيابان عمارياسر بود که در سال 1360 اين طرح به اجرا درآمد که به سبب تقاطع انتهايي آن به محور حرم جمکران و نزديکي به مرقد مطهر داراي ويژگي خاصي در شهر شد. که اين امر موجب تغييراتي جديد در شکل بازار گرديدعلاوه بر اين عوامل در داخل بازار نيز تغييراتي ايجاد شد مثلا در بازار نو سه پاساژ قائم، حجت و بوعلي سينا جايگزين بخش هايي از بناهاي قديمي شده است که به عنوان بناهاي اطراف بازار ناتوان هستند ورودي مناسبي ندارند و روابط دروني آنها نيز جوابگو و صميمي نيست. مرحوم پيرنيا نيز در مورد پاساژها در مقاله اي اين گونه مي نويسند: در سال هاي اخير رسته هاو قيصريه هاي بزرگ و متعددي به نام پاساژ در کليه شهر هاي ايران ساخته شده ٬ چه کسي مي تواند ادعا کند که بهترين و بزرگترين آن ها با تيم بزرگ قم يا تيمچه امين الدوله کاشان يا قيصريه ابراهيم خان کرمان ... قابل مقايسه است يا اقلا با اغماض نظير آنهاست. حتي بهترين ) پاساژ پايتخت نيز به پاي تيمچه حاجب الدوله که در دوره انحطاط معماري ايران ساخته شده نمي رسد.(پيرنيا، 1347)
نماي بازار​
عکس هوايي سال 5813 که موقعيت بازار کهنه و بازار نو در آن ديده مي شود در اين زمان خيابان عمار ياسر هنوز احداث نشده بود و کاروانسراي بزازها در ابتداي بازار کهنه قرار داشت.​
عکس هوايي سال 5837 که موقعيت بازار کهنه و بازار نو در آن ديده مي شود خيابان عمار ياسر کاروانسراي بزازها در ابتداي بازار کهنه را خراب کرده است عناصر بازار نيز در عکس مشاهده مي شود.




 
بالا