هر کی بفکر خویشه

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در جوامع امروزی ایران همه هموطنان بلااستثناء فقط به خودشان می اندیشند و مطلقا به حق و حقوق دیگران احترام نمیذارن.
اگه این نظر منو تایید میکنید ، بگید علت ها چی بوده که ما چنین شدیم؟
 

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نظر خودم آینه که ، ارزش های انسانی فراموش شده و فرهنگ رنگ باخته.
 

ali199_1991

کاربر بیش فعال
خب یک دلیلش ی چیزی هست که نمیشه اینجا گفت...
ولی در کل یکسری مسائل مثل بحث اقتصادی و بیکاری و... باعث شده که در حال حاضر وضع از قانون جنگل هم بدتر بشه...همه صبح تا شب زور می زنن که بتونن زنده بمونن حالا به هر قیمتی که شده!!
یکسری دنبال این هستن که شب گرسنه نمونن و یکسری هم دنبال اضافه کردن پول و سرمایه های خودشون هستن و کلا انسانیت فراموش شده...

خب ی دلیل اینکه این انسانیته فراموش شده اینه که ما هیچ وقت انسانیت یاد مردم ندادیم که حالا بخوایم انتظار داشته باشیم!
در واقع همیشه برای جلوگیری از گناه ، ملت رو ترسوندیم از آتش جهنم و خلاصه اینطور صحبت ها...خب حالا هم اون ترسه در اکثر جامعه از بین رفته و نتیجه شده اینکه هست!
 

mansourblogfa

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
با همان صورت لاغر و بدن تکیده آمد جلو و با انگلیسی دست و پا شکسته گفت:
- مستر آیسان! واتس مین خلگوش؟!


?????? چینی ها من را «آیسان» صدا می کردند. «آی» به معنی دوست داشتن و «سان» یعنی کوه. دوستدار کوه!


مانده بودم چه بگویم به چانگ! با شوخی و خنده گفتم :« شوخیه، کارگرها دوستت دارن»! سرش را مثل دستش توی هوا تند تکان داد یعنی این جوابم نیست.


?????? حق داشت! کارگرها به او لقب «خرگوش» داده بودند و اینطور صدایش می کردند و می خندیدند! از بس که کوه و دشت را پیاده طی می کرد و مچ آنها را حین تنبلی می گرفت. یکجور عقده گشایی مدل وطنی.


?????? دوباره سوالش را پرسید. برایش ترجمه کردم. خیره شد توی صورتم. بعد سرش را انداخت پائین. با نوک پوتین کارش آرام چند لگد به تپه کوچک خاک روبرویمان زد.


سکوت... توی هوا تفتیده جنوب منتظر بودم بطری آبش را بکوبد به زمین و برود. سرش را بلند کرد و چیزهایی گفت که ترجمه اش تقریبا" می شد این:


◀️ - مستر آیسان! من دارم برای کشور شما کار می کنم. چرا مسخره ام می کنند؟ چون من می خواهم خوب کار کنند؟ چون می فهمم دستگاه ها را دستکاری کرده اند که خراب شود که بروند توی سایه بخوابند؟ چرا کشورتان را دوست ندارید؟ اوکی! من خلگوشم. ولی شما هیچوقت کشورتان با خندیدن به من درست نمی شود.


?????? این را گفت و راهش را کشید و رفت سمت کمپ شان. من مثل بچه ها بغض کردم. رفتم پشت رستوران کمپ. تازه شش ماه بود آمده بودم سرکار. 14سال پیش. یک پروژه اکتشاف نفت چند ملیتی. کم تجربه. فکر می کردم راه حل این است که باید سخت کار کنم برای کشورم. جان می کندم. هنوز هم فکر می کنم.


مثل بچه ها نتوانستم جلوی اشکم را بگیرم. گریه ام گرفت.


??????⛽️ چانگ راست می گفت. خیلی از کارگرها به ریش او می خندیدند. به من هم می خندیدند که کارم را جدی می گرفتم. لوله های پولیکا را می بردند می انداختند ته دره ها. بعد می گفتند همه را استفاده کرده ایم. بنزین را می ریختند روی زمین و می گفتند دستگاه ها بدون بنزین کار نمی کنند. دستگاه های حفاری سبک اکتشاف نفت را خراب می کردند و ...


???????????? بعدها که بزرگتر شدم. که کارهای دیگری را تجربه کردم دیدم فقط «کارگر» ها با کشورشان تا این اندازه نامهربان نیستند.


خیلی از مدیران، استادان دانشگاه، شخصیت های برجسته، آقایان مسئول، بزرگان هم به همین راحتی سرمایه های مملکت را دود می کنند و به هوا می فرستند و بعد در گپ و گفت های دوستانه آروغ می زنند، می خندند و می گویند:


- تو این مملکت آدم باید زرنگ باشه! باید بار خودش رو ببنده!


و من هنوز هم مثل بچه ها بغض می کنم.
 

mansourblogfa

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
همه فقط دنبال پولند و ارزش های انسانی رو گذاشتن کنار- شاید بگید این چیزایی ک شما میگی تو حرف قشنگه و ... و نمیشه به کسی رحم کرد چه توی محیط کاری و چ توی اجتماع -یکی میگفت به خاطر 50 هزار تومن تفاوت حقوقی ک قرار بود اتفاق بیفته زیر آب همکارش رو میزنند توی شرکت !! مثلا با این پول قراره چه تحولی توی زندگیت اتفاق بیفته اخه !! ولش کن اصلا هر چی بگم باز کار خودشون رو میکنند - به خودت نگاه به دستات و ... تو یه موجود بی نظیری توی وجودت روح خداییه -از این روح فاصله گرفتی و داری به کجا میری -کمی توی سکوت به هدف زندگیت فکر کن -تو اومدی اینجا تا رشد کنی تا بری بالاتر و به کمال برسی - خودت رو بشناش خدات رو بشناس
 

"ALPHA"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی , صنایع غذایی
کاربر ممتاز
در جوامع امروزی ایران همه هموطنان بلااستثناء فقط به خودشان می اندیشند و مطلقا به حق و حقوق دیگران احترام نمیذارن.
اگه این نظر منو تایید میکنید ، بگید علت ها چی بوده که ما چنین شدیم؟
سلام
دلایل و عوامل خودخواهی و احترام نذاشتن به حقوق دیگران - چه انسان چه حیوان چه درخت چه هستی- در ایران خیلی گسترده هست که نیاز به تحقیق و مطالعه خیلی از محیط های جمعی و ریشه های این مدل رفتارها هست که با گفتن و نوشتن موردی (کیس ریپورت) تمومی نداره ...
اگه سلسله مراتب رو در یک جامعه در نظر بگیریم از پایین ترین سطح که منطبق با هرم مزلو باشه (نیاز های اولیه خوراک، پوشاک، مسکن) تا بالاترین سطح جامعه (با نیازهای داشتن عزت نفس و موقعیت اجتماعی) اولین اصل اینه که چیزی که یاد داده شده، به ثمره می نشینه. رفتارهای آدم های بزرگ و موثر در روند یک جامعه ربط داره به آموزه های صفر تا هفت سالگی. ما ها نسل های آینده ی سلسله های قاجاریه، افشاریه ، ووو ها هستیم. که تاریخ رو در نظر بگیریم، با خروس قندی و قرارداد های تنباکو و ترکمن چای و فلان و فلان مشهور هستن...
در جامعه ای که با تقلب و کلاه به سر گذاشتن و نپذیرفتن مسئولیت و دور زدن و دروغ گفتن و ریا بازی بشه یک زندگی رو ساخت، هزاران زندگی دیگه مسیرشون عوض میشه در نتیجه به بهای زیستن و همیشه مطرح بودن عده ای، افراد لایق، شایسته، کارآمد در شغل ها و زمینه های کاملا بی ارتباط گذران زندگی می کنن و برعکس افرادی که حتی هیچ سنخیت شخصیتی با پست و اون جایگاه فعلی ندارن ، قد علم می کنن.
تا زمانی که شایسته سالاری مطرح نباشه، تا زمانی که یک نفر خودش بر پایه شایستگی و توانایی هاش سعی در گرفتن اون حق و جایگاه خودش تلاش نشون نده، وضعیت همین خواهد بود.
هر کس مسئول زندگی خودش هست، می گن دلیل این که دنیا وارون شده، یکه تازی افراد بدطینت نیس، سکوت افراد نیک و خوش ذات هست. پس سکوت رو در حیطه عمل، پذیرفتن ِ مسئولیت باید شکست تا اینکه تاریخ ایران از انسان های نیک هم سخنی بنویسه.
در ضمن تا زمانی که پا رو پا بندازیم دست رو دست بذاریم و صرفاً تحلیل تئوریک داشته باشیم، هیچ نفعی و هیچ بهبودی در اوضاع رخ نمی ده باید در عمل در جامعه بود تا ببینیم که هر کس حق و حقوقی داره و باید بهش واقعاً احترام گذاشت.
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
در جوامع امروزی ایران همه هموطنان بلااستثناء فقط به خودشان می اندیشند و مطلقا به حق و حقوق دیگران احترام نمیذارن.
اگه این نظر منو تایید میکنید ، بگید علت ها چی بوده که ما چنین شدیم؟
من که دلیل همه این مسائل رو فقر میدونم.
فقر برای هرچیزی تعریف میشه. ولی به طور مشخص فقر اقتصادی مادر همه فقرهای دیگه ست. که به راحتی باعث میشه ادما دچار فقر فرهنگی، فقر فکری، فقر اجتماعی،فقر درک، فقر شعور و و و بشن.
 

ali199_1991

کاربر بیش فعال
من که دلیل همه این مسائل رو فقر میدونم.
فقر برای هرچیزی تعریف میشه. ولی به طور مشخص فقر اقتصادی مادر همه فقرهای دیگه ست. که به راحتی باعث میشه ادما دچار فقر فرهنگی، فقر فکری، فقر اجتماعی،فقر درک، فقر شعور و و و بشن.

خب ثروتمندان چرا اینطورین؟ فک کنم همون فقر فرهنگی و فکری و... که گفتین درست باشه ولی فقر اقتصادی در مورد همه صدق نمیکنه
 
  • Like
واکنش ها: ayja

eghbali66

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من که دلیل همه این مسائل رو فقر میدونم.
فقر برای هرچیزی تعریف میشه. ولی به طور مشخص فقر اقتصادی مادر همه فقرهای دیگه ست. که به راحتی باعث میشه ادما دچار فقر فرهنگی، فقر فکری، فقر اجتماعی،فقر درک، فقر شعور و و و بشن.

بشدت تایید میکنم
 
  • Like
واکنش ها: ayja

Alborz Rad

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
«ترنم به شعر که از عادات و شیوه های ایشان به شمار می رفت لذتبخش نبود،
ولی هنگامیکه به مرحله تجمل خواهی و توانگری رسیدند
و به سبب بدست آوردن غنائم ملت های دیگر در مهد رفاه و آسایش واقع شدند
آنوقت به زندگی تر و تازه و همنشینان ظریف و شیرینی آسودگی پی بردند»(مقدمه ابن خلدون ،ج2،ص854)
 
  • Like
واکنش ها: ayja

ali199_1991

کاربر بیش فعال
متاسفانه خیلی از افراد جامعه ی ما طمع کار و نون به نرخ روز خور و.. هستن در نتیجه شرایط شده همین که می بینید!
در نتیجه ثروتمند هم که بشن ، همینه! باید رفتارمون رو عوض کنیم نه وضع اقتصادی رو...
 

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
متاسفانه خیلی از افراد جامعه ی ما طمع کار و نون به نرخ روز خور و.. هستن در نتیجه شرایط شده همین که می بینید!
در نتیجه ثروتمند هم که بشن ، همینه! باید رفتارمون رو عوض کنیم نه وضع اقتصادی رو...
همین جمله که شما گفتید "در نتیجه ثروتمند هم که بشن" یعنی پس قبلا فقر رو تجربه کردن. پس از حرف شما هم میشه نتیجه گرفت اگر ثروتمندی هم دارای فقر فرهنگی هست دوره ای از زندگیش رو فقیر بوده و به اصلاح عقده هایی رو در وجود خودش از گذشته داره.
البته!!! هیچ حقیقت مطلقی برای انسان نمیشه گفت. یعنی حتما حرف شما در بسیاری موارد صدق میکنه. بشر غیرقابل تفسیره مطلقه.
 

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
فقر اون هم از نوع فرهنگی و اطلاعاتی که باید به روز باشه و نیست
و همچنین فقر مالی.
فقر شعوری که حتی برای به دستآوردنش تلاش هم نمیشه
شعور ذاتی هست و نمیشه کسب کرد، یا هست و یا نیست،
 

amir-sky

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شعور ذاتی هست و نمیشه کسب کرد، یا هست و یا نیست،



سلام...چرا میگین شعور رو نمیشه کسب کرد؟ پس نقش پدر و مادر چیه؟ یعنی پدر و مادر خوب و تحصیل کرده نمیتونن این شعور رو به فرزندشون انتقال بدن؟
 
  • Like
واکنش ها: ayja

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام...چرا میگین شعور رو نمیشه کسب کرد؟ پس نقش پدر و مادر چیه؟ یعنی پدر و مادر خوب و تحصیل کرده نمیتونن این شعور رو به فرزندشون انتقال بدن؟
اگر تعریف شما از شعور همانی باشد که تو روانشناسی هست ، باید عرض کنم که داشتن شعور ژنتیکی و غریضی است ، که یا هست و یا نیست.خیلی ها بصورت مادر زادی بیشعور بدنیا میآیند.
 

amir-sky

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگر تعریف شما از شعور همانی باشد که تو روانشناسی هست ، باید عرض کنم که داشتن شعور ژنتیکی و غریضی است ، که یا هست و یا نیست.خیلی ها بصورت مادر زادی بیشعور بدنیا میآیند.

من در این مورد براساس هیچ رفرنسی حرف نمیزنم. حرفتون برام جالبه. شما برای این حرفتون منبع یا سایتی دارین؟
 

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من در این مورد براساس هیچ رفرنسی حرف نمیزنم. حرفتون برام جالبه. شما برای این حرفتون منبع یا سایتی دارین؟
بله. منابع کم نیست. برای شروع از شما دعوت میکنم که : کتاب بیشعوری اثر دکتر خاویر کرمنت را که بفارسی هم ترجمه شده , از کتابفروشی ها تهیه و مطالعه فرمایید. میتونید از طریق اینترنت هم پیدایش کنید و دانلود نمایید. مرسی و موفق باشید.
http://4paye.ir/book/بیشعوری
 
آخرین ویرایش:

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بیشعوری نوشته دکتر خاویر کرمنت ترجمه محمود فرجامی
راهنمای عملی شناخت و درمانِ خطرناک ترین بیماری تاریخ بشریت
این کتاب درباره بیشعوری در دوره معاصر است. بله، بیشعوری! و تاثیر عمیقی که بیشعورها با نفوذ در اجتماع، سیاست، علوم، تجارت، دین و امثال اینها در دنیای معاصر می گذارند. به نظر نویسنده، بیشعورها احمق نیستند، اتفاقا بیشتر آنها نابغه اند؛ اما نابغه هایی خودخواه؛ مردم آزار، با اعتماد به نفس بالا و البته وقیح که نتیجه تیزبازی هایشان در نهایت به ضرر خودشان و اطرافیانشان می شود.
نویسنده با شوخ طبعی و یک عالمه ماجراهای ساختگی (اما در واقع بسیار شبیه به اتفاقاتی که هر روز دور و بر ما می افتد) نظریه من درآوردی خودش را مطرح می کند: بیشعوری یک بیماری مسری است و دارد دنیا را تهدید می کند! باید کاری کرد والا بیشعورها دنیا را نابود می کنندhttp://www.navaar.ir/audiobook/396
 
آخرین ویرایش:

P O U R I A

مدیر مهندسی شیمی مدیر تالار گفتگوی آزاد
مدیر تالار
سلام
به نظر من از دید بنیادی شعور ذاتی ست. ولی صفر و صدی نیست که بگیم یا هست یا نیست! اینجوری فقط کاره خودمونو راحت کردیم! اینکه دست رو دست بذاریم بگیم یا طرف شعور داره یا نداره و تلاشی برای تغییر این امر نکنیم!
شعور یک امر مشخص نیست. همه رفتار اجتماعی ما به شعور برمیگرده! و کاملا مشخصه که جامعه و اطرافیان نقش بسیار بسیار کلیدی و مهمی توی شکل گرفتن این شعور دارن.
مثلا یک جامعه موفق میتونه بسیار از بی شعورها رو تا حد بالایی از بی شعوریشون کم کنه. همونطور که میبینیم فرهنگ اجتماعی در کشورهای اروپایی خیلی خوب شکل گرفته و همش به خاطر توجهات فراوان اونها به این مسائل هست. (ولی اون بی شعوری بالاخره یه جاهایی خودش رو نشون میده)
و خلاف این قضیه هم درسته. یک جامعه ضعیف از شعور بسیاری از افراد با شعور کم میکنه. مثلا نمونه بارزش شعور رانندگی هست که خیلی از ماها واقعا میخوایم همه قوانین رو رعایت کنیم. ولی وقتی توی جامعه قرار میگیری اونقدر بی شعوری میبینی که نمیتونی با شعور رانندگی کنی و یک جورایی جامعه مجبورت میکنه به رفتاری بی شعور معابانه!

پس از این دیدگاه به نظرم شعور درصد بالاییش اکتسابی هست.
 

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام
به نظر من از دید بنیادی شعور ذاتی ست. ولی صفر و صدی نیست که بگیم یا هست یا نیست! اینجوری فقط کاره خودمونو راحت کردیم! اینکه دست رو دست بذاریم بگیم یا طرف شعور داره یا نداره و تلاشی برای تغییر این امر نکنیم!
شعور یک امر مشخص نیست. همه رفتار اجتماعی ما به شعور برمیگرده! و کاملا مشخصه که جامعه و اطرافیان نقش بسیار بسیار کلیدی و مهمی توی شکل گرفتن این شعور دارن.
مثلا یک جامعه موفق میتونه بسیار از بی شعورها رو تا حد بالایی از بی شعوریشون کم کنه. همونطور که میبینیم فرهنگ اجتماعی در کشورهای اروپایی خیلی خوب شکل گرفته و همش به خاطر توجهات فراوان اونها به این مسائل هست. (ولی اون بی شعوری بالاخره یه جاهایی خودش رو نشون میده)
و خلاف این قضیه هم درسته. یک جامعه ضعیف از شعور بسیاری از افراد با شعور کم میکنه. مثلا نمونه بارزش شعور رانندگی هست که خیلی از ماها واقعا میخوایم همه قوانین رو رعایت کنیم. ولی وقتی توی جامعه قرار میگیری اونقدر بی شعوری میبینی که نمیتونی با شعور رانندگی کنی و یک جورایی جامعه مجبورت میکنه به رفتاری بی شعور معابانه!

پس از این دیدگاه به نظرم شعور درصد بالاییش اکتسابی هست.
شعور با رفتار فرق داره،رفتار اکتسابی هست ولی شعور ذاتی است.
 
هرگز هیچ کس کاری را به خاطر دیگری انجام نمی دهد.
تمام کارها متوجه جهت خود آدم است.
تمام خدمات برای خود، و تمام عشق ها عشق به خود است.
حتی اگر به عزیزترین و نزدیک ترین کس خود فکر کنید و عمیق فکر کنید پی خواهید برد که کسی که شما دوست دارید او نیست. چیزی که شما دوست دارید، احساس مطبوعی است که چنین عشقی در شما بیدار می کند.
آدم در نهایت عاشق آرزوها و اشتیاق های خود است.

وقتی نیچه گریست/ اروین_ د_ یالوم
 

Candyman

کاربر فعال
در جوامع امروزی ایران همه هموطنان بلااستثناء فقط به خودشان می اندیشند و مطلقا به حق و حقوق دیگران احترام نمیذارن.
اگه این نظر منو تایید میکنید ، بگید علت ها چی بوده که ما چنین شدیم؟


تا منفعت کسی رو تامین نکنی به فکرت نخواهند بود .
 
  • Like
واکنش ها: ayja

مراجع

عضو جدید
هرگز هیچ کس کاری را به خاطر دیگری انجام نمی دهد.
تمام کارها متوجه جهت خود آدم است.
تمام خدمات برای خود، و تمام عشق ها عشق به خود است.
حتی اگر به عزیزترین و نزدیک ترین کس خود فکر کنید و عمیق فکر کنید پی خواهید برد که کسی که شما دوست دارید او نیست. چیزی که شما دوست دارید، احساس مطبوعی است که چنین عشقی در شما بیدار می کند.
آدم در نهایت عاشق آرزوها و اشتیاق های خود است.

وقتی نیچه گریست/ اروین_ د_ یالوم

~اشتیاق ، آرزو ...خواستن و اراده کردن ....
بشر امروزی چقدر به آرزو و رؤیاهای شخصیش می پردازه؟
اراده ی مارو رسانه ها تحریک میکنند یا هنوز اشتیاقی درونمان و از جنس خودمان مانده است؟
خود مفهوم به فکر خویش بودن ،نمیتونه یک القای اقتصادی باشه؟
...بیشتر تلاش کن ...از دیگران جلو بزن...اونا رو زیر پات له کن ...پیشرفت کن!
ما داریم از چی فرار میکنیم؟
پیشرفت کردن ،احساس مطبوع ،هیجانات ، چه دردی رو در ما فرو می نشانند ؟
 
  • Like
واکنش ها: ayja

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
~اشتیاق ، آرزو ...خواستن و اراده کردن ....
بشر امروزی چقدر به آرزو و رؤیاهای شخصیش می پردازه؟
اراده ی مارو رسانه ها تحریک میکنند یا هنوز اشتیاقی درونمان و از جنس خودمان مانده است؟
خود مفهوم به فکر خویش بودن ،نمیتونه یک القای اقتصادی باشه؟
...بیشتر تلاش کن ...از دیگران جلو بزن...اونا رو زیر پات له کن ...پیشرفت کن!
ما داریم از چی فرار میکنیم؟
پیشرفت کردن ،احساس مطبوع ،هیجانات ، چه دردی رو در ما فرو می نشانند ؟
ظاهرا دیگر خبری از اشتیاق درونی نیست ' البته به نظر من همین اشتیاق درونی هم توسط سیستم های حکومتی و بر اساس منافع اونا خط داده میشه. مفهوم هویت بخشی هم دقیقا داره در راستای منافع حاکمان جهت داده میشه.
 

مراجع

عضو جدید
ظاهرا دیگر خبری از اشتیاق درونی نیست ' البته به نظر من همین اشتیاق درونی هم توسط سیستم های حکومتی و بر اساس منافع اونا خط داده میشه. مفهوم هویت بخشی هم دقیقا داره در راستای منافع حاکمان جهت داده میشه.

بیاین و نقش خودمون رو در این همدستی بررسی کنیم
این ما هستیم که بدمان نمیاد در مقابل عمل انجام شده ، مورد تجاوز قرار بگیریم
اگه از الگوی (به فکر خویش پیروی میکنیم) لابد میگیم: همه اینکارو میکنن و این به یک هنجار تبدیل شده
انگار اینجوری مسؤولیت از دوشمون برداشته میشه
 
  • Like
واکنش ها: ayja

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بیاین و نقش خودمون رو در این همدستی بررسی کنیم
این ما هستیم که بدمان نمیاد در مقابل عمل انجام شده ، مورد تجاوز قرار بگیریم
اگه از الگوی (به فکر خویش پیروی میکنیم) لابد میگیم: همه اینکارو میکنن و این به یک هنجار تبدیل شده
انگار اینجوری مسؤولیت از دوشمون برداشته میشه
کاملا درسته.
راستی از حضور گرم شما در تالار گفتگو خیلی خوشحال شدم. مشتاق نکته نظر های خوب و بجای شما و ارائه رویکرد شما در این حوزه ها هستیم. که خیلی هم ضروری هست.
و اما در مورد ادامه مطلب عرض میکنم که ؛ بررسی نقش خودمون در این همدستی حداقل شخص منو با چالش های زیادی روبرو میکنه. خیلی عالی میشه که بیایم بکمک شما بررسی کنیم که چرا ما بدمان نمیاد که در مقابل عمل انجام شده مورد تهاجم (یا بقول شما مورد تجاوز) قرار بگیریم. یعنی چه ها بر ما رخ داده که اینچنین شدیم ؟
 

مراجع

عضو جدید
کاملا درسته.
راستی از حضور گرم شما در تالار گفتگو خیلی خوشحال شدم. مشتاق نکته نظر های خوب و بجای شما و ارائه رویکرد شما در این حوزه ها هستیم. که خیلی هم ضروری هست.
و اما در مورد ادامه مطلب عرض میکنم که ؛ بررسی نقش خودمون در این همدستی حداقل شخص منو با چالش های زیادی روبرو میکنه. خیلی عالی میشه که بیایم بکمک شما بررسی کنیم که چرا ما بدمان نمیاد که در مقابل عمل انجام شده مورد تهاجم (یا بقول شما مورد تجاوز) قرار بگیریم. یعنی چه ها بر ما رخ داده که اینچنین شدیم ؟

~QUOTE=ayja;8520644]کاملا درسته.
راستی از حضور گرم شما در تالار گفتگو خیلی خوشحال شدم. مشتاق نکته نظر های خوب و بجای شما و ارائه رویکرد شما در این حوزه ها هستیم. که خیلی هم ضروری هست.
و اما در مورد ادامه مطلب عرض میکنم که ؛ بررسی نقش خودمون در این همدستی حداقل شخص منو با چالش های زیادی روبرو میکنه. خیلی عالی میشه که بیایم بکمک شما بررسی کنیم که چرا ما بدمان نمیاد که در مقابل عمل انجام شده مورد تهاجم (یا بقول شما مورد تجاوز) قرار بگیریم. یعنی چه ها بر ما رخ داده که اینچنین شدیم ؟[/QUOTE]
خشم...
من عمدا از کلمه ی تجاوز استفاد کردم
چون بیشتر از هر کلمه ای بوی خشم میده
اینکه چی بر سر ما اومده رونمیدونم ، ولی خشمگین تر شده ایم یا شاید بیشتر خشممون رو بروز میدیم
و دنبای خشم ما رو جذب خودش کرده : فیلمهای اکشن ،ترسناک و پورنو ...پیگیری اخبار روزانه ی جهان که چیزی جز ویرانی رو به اشتراک نمیزاره ....

اما آیا سیگار کشیدن ،اعتیاد به رسانه و اینترنت و اعتیاد جنسی و حتی اعتیاد به کار و پیشرفت (به فکر خودت باش)تونسته این خشم رو درون ما خفه کنه ?
 
  • Like
واکنش ها: ayja

Similar threads

بالا