جالبه!شما در بی خبری لذت میبری...!
ممکنه..اما اون چیزایی که باید بدونمو میدونم اوناییرم که نمیدونمو خاهم فهمید...
شما از آگاهیتون لذت ببرید
جالبه!شما در بی خبری لذت میبری...!
اخدا حتما 1دلیل محکم برای آفرینش داشته اما چیزی که جای تعجب داره اینه که اکثریت مردم این دنیارو شوخی گرفتن وهی میگن سخت نگیر....درصورتی که تک تک لحظات ما در بی خبری داره میگذره و ما سرخوش این دنیای زودگذریم...اگه نجنبیم چشم باز میکنیم میبینیم مرگ به سراغمون اومده و ما فقط بازی کردیم....خیلی تلخه....حالا شما زیاد سخت نگیر...زندگی رو ازش لذت ببر چیکار داری به بقیش:دی
بعدشم مگه یادت نیست ؟ این دنیا مثل زمین کشاورزیست و ما هرچه بکاریم در اخرت بردات میکنیم و اینا:دی هه هه نخندید!
ممکنه..اما اون چیزایی که باید بدونمو میدونم اوناییرم که نمیدونمو خاهم فهمید...
شما از آگاهیتون لذت ببرید[/Q
من ادعای آگاهی نکردم.اگه چیزی میدونید بگید مام بفهمیم.ما واسه همین اینجا جمع شدیم....
سوالات دقیقا مثل سوالاییه که تو ذهن منه.خوشحالم که یکی عین خودم هست که این چیزا براش دغدغست....اگه به جایی رسیدی حتما به مام بگو.من خیلی مشتاقم....درواقع درموندم....این قضیه وچیزایی شبیه این خیلی درگیرم کرده....می خوام بیشتر با خدا اشنا شم...
زندگیم...
نه از هدف خدا خبر دارم که چرا بوجود اوردتم نه از...
به نظر شما این زندمانی نیست تا زندگانی؟
جوابتون جالب بود.ما وقتی بی عدالتی ها را در این دنیا می بینیم , تصمیم می گیریم کوتاه ترین راه را انتخاب کنیم یعنی فکر کنیم: با مرگ همه انسان ها نابود می شوند چون اینطوری دلمان خنک می شود که حداقل گوشه ای از عدالت اجرا می شود ولی این منطقی نیست , خدا حداقل مخلوقی را که قادر به عبادت او بوده هیج وقت از بین نمی برد چون خدا معرفت دارد .
1- هدف من برآورده کردن نیاز هایم است البته نه نیازهای جسمانی زیرا جسم انسان به قول شما از بین می رود.
2- برای اینکه نیاز هایم را برآورده کنم هدف دوم من اینه که هر طور شده سعی کنم خودم را به کمال برسانم تا به خدا نزدیکتر شوم زیرا نیاز ها ی انسان بقدری عمیقند که فقط خدا می تواند آنها را بر آورده کند.
3- الان یادم نیست ولی مطمئنم یادم خواهد آمد چون فراموشی نعمتیست که انسان فقط در این دنیا دارد.
دقیقا منم از زندگی کردن مثل دیگران بیارم...خستم...حس میکنم عمرم داره در کنار 1سری آدم بیخیال میگذره....باید1کاری کردولی نمیدونم چه کاروچه جوری....جیگملم فهمیدی به منم بگو من یه مدت مدیدی هست درگیراین مسالم! و هروقت یادم میاد اعصابم خرد میشه!
از زندگی کردن مثه دیگران بیزارم!
نمیدونم خدا هدفش از خلق من چی بوده! مگه خدا حکیم نیست و هرکاریش حکمتی نداره!؟خب حکمت خلق من چیه؟!منم که مثه بقیم!
"به وجود اومدن" ی در کار نبوده که بخواد "هدف" هم داشته باشه .
سلام.حرفای شما درسته.ما باید از همه ی چیزایی که خدا به ما عطا کرده لذت ببریم.(البته از راه مشروع).ولی ایناومدن ما فقط واسه خاطر عشقی که خدا نسبت به ماداره.آفریده که زندگی کنیم.لذت ببریم از زندگی کردنمون.از بودنمون.از غذاخوردنمون.از هرکاری که میکنیم.از همه چی لذت ببریم.
خدا به همه یه سری امکانات داده تا با همون چیزایی که داری لذت زندگی کردن و ببری.این خود ماییم که میگیم اه لعنت به این زندگی و....در حالی که میتونی از خوردن یه سیبم لذت ببری.تا حالا عاشقانه یه سیب و گاز زدی ؟تا حالا وقتی داری غذا میخوری فک کردی که با غذات حرف بزنی؟؟
عشق تو همه چیز هست.عشقی که خدا نسبت به انسان داره فقط یه ذره خیلی کوچیکش و میتونی تو عشق مادرت نسبت به خودت ببینی.
اگر انسان درک میکردی که من چقدر عاشق توام از درک هر آنش صدبار زار میزدی.
حالا اینا متنهای اند ....تا حالابه این فکرکردین که خدا از افریدنمون چه هدفی داشته؟
متولد میشیم....
زندگی میکنیم ......
میمیریم....
که چی؟.......
پروفسور صدریا می گه هدف اینه که آدم ذره ذره بکوشه و خودش رو پر کنه
سلام
منم چند ساله این سوال در ذهنمه اما جوابی براش پیدا نمی کنم کتاب فلسفه و هدف زندگی علامه جعفری خوندم ولی آخرش نتیجه خاصی نداشت حتی یه جاهاییش می گفت کسی که در زندگی شکست می خوره این سوال رو از خودش می پرسه البته راست می گه من شکست زیاد خوردم ولی یکی از دلالیلش فکر کردن زیاد به دنیا و اتفاقاتی که پیرامونمون میفته بوده اینکه اصلا راهم درسته دنیا داره به کجا میره با این سرعت
اگر شناخت خود و خدا مد نظر هست پس چگونه ؟ تو این دنیا که همه با ریاکاری و دورویی دارن کارشونو پیش میبرن چطور باید حقیقتو پیدا کرد معمای سختیه؟[/QUOT
فک کنم می تونه هدف ما بندگی خدا باشه
ولی بندگی خدا هم ماحلی داره
می گن خودتو بشناس تا خدارو بشناسی
فک کنم مهمترین راه بندگی
اینه که ادم خودشو بشناسه
و این کار خیلی سخته
استاد می گفت ادم خون دل باید بخوره تا خودشو بشناسه
و جون به لب می شه
اما ارزش داره
واقعا ارزش داره تحمل این سختی که مطمینن وقتی کسی تو این مسیر باشه از این سختی ها لذت می بره
حالا چگونه
خب
راه داره
و اگه ادم واقعا خواستارش باشه
واقعا واقعا بخواد که خودشو بشناسه
نه همین جوری و الکی و فردا یادش بره این سوال
مطمینن خدا یه مسیر خود شناسی میزاره روبروش
جوابایی که به بقیه میدیم چقدرقشنگن نه؟سلام
منم چند ساله این سوال در ذهنمه اما جوابی براش پیدا نمی کنم کتاب فلسفه و هدف زندگی علامه جعفری خوندم ولی آخرش نتیجه خاصی نداشت حتی یه جاهاییش می گفت کسی که در زندگی شکست می خوره این سوال رو از خودش می پرسه البته راست می گه من شکست زیاد خوردم ولی یکی از دلالیلش فکر کردن زیاد به دنیا و اتفاقاتی که پیرامونمون میفته بوده اینکه اصلا راهم درسته دنیا داره به کجا میره با این سرعت
اگر شناخت خود و خدا مد نظر هست پس چگونه ؟ تو این دنیا که همه با ریاکاری و دورویی دارن کارشونو پیش میبرن چطور باید حقیقتو پیدا کرد معمای سختیه؟[/QUOT
فک کنم می تونه هدف ما بندگی خدا باشه
ولی بندگی خدا هم ماحلی داره
می گن خودتو بشناس تا خدارو بشناسی
فک کنم مهمترین راه بندگی
اینه که ادم خودشو بشناسه
و این کار خیلی سخته
استاد می گفت ادم خون دل باید بخوره تا خودشو بشناسه
و جون به لب می شه
اما ارزش داره
واقعا ارزش داره تحمل این سختی که مطمینن وقتی کسی تو این مسیر باشه از این سختی ها لذت می بره
حالا چگونه
خب
راه داره
و اگه ادم واقعا خواستارش باشه
واقعا واقعا بخواد که خودشو بشناسه
نه همین جوری و الکی و فردا یادش بره این سوال
مطمینن خدا یه مسیر خود شناسی میزاره روبروش
.
.
.
.
.
بنظرم هرکسی خودش هدفش رو تعیین میکنه وعملکردرفتاریش باعث دوریا نزدیک شدن به هدف میشه
حالا ی سوال:چطورخودمون رو بشناسیم؟
سلام
منم چند ساله این سوال در ذهنمه اما جوابی براش پیدا نمی کنم کتاب فلسفه و هدف زندگی علامه جعفری خوندم ولی آخرش نتیجه خاصی نداشت حتی یه جاهاییش می گفت کسی که در زندگی شکست می خوره این سوال رو از خودش می پرسه البته راست می گه من شکست زیاد خوردم ولی یکی از دلالیلش فکر کردن زیاد به دنیا و اتفاقاتی که پیرامونمون میفته بوده اینکه اصلا راهم درسته دنیا داره به کجا میره با این سرعت
اگر شناخت خود و خدا مد نظر هست پس چگونه ؟ تو این دنیا که همه با ریاکاری و دورویی دارن کارشونو پیش میبرن چطور باید حقیقتو پیدا کرد معمای سختیه؟[/QUOT
فک کنم می تونه هدف ما بندگی خدا باشه
ولی بندگی خدا هم ماحلی داره
می گن خودتو بشناس تا خدارو بشناسی
فک کنم مهمترین راه بندگی
اینه که ادم خودشو بشناسه
و این کار خیلی سخته
استاد می گفت ادم خون دل باید بخوره تا خودشو بشناسه
و جون به لب می شه
اما ارزش داره
واقعا ارزش داره تحمل این سختی که مطمینن وقتی کسی تو این مسیر باشه از این سختی ها لذت می بره
حالا چگونه
خب
راه داره
و اگه ادم واقعا خواستارش باشه
واقعا واقعا بخواد که خودشو بشناسه
نه همین جوری و الکی و فردا یادش بره این سوال
مطمینن خدا یه مسیر خود شناسی میزاره روبروش
یعنی باید لایق عنایت خدا باشی؟
چطور میشه ثابت کنی لیاقتشو داری؟
فکر نمیکنم انجام واجبات حتی مستحبات گوشه نشینی تزکیه نفس کافی باشه؟
تو دبیرستان یه دبیر ادبیات داشتیم می گفت آدما مثل قطرات بارون می مونند بعضیا توی خود دریا فرود میان اینا مقربان درگاه الهی اند بقیه روی زمین فرود میان احتیاج دارن به رود بپیونند تا به دریا برسند یعضیا هیچ وقت به رودی هم نمیرستند بعضیا به رود میرسند ولی بجای دریا به باتلاق و مرداب میرسند بعضی از رودا وسط راه خشک میشه فقط بعضی رودها به دریا میرسه
تعبیر قشنگیه اما چگونه بفهمیم کدوم رود به دریا میرسه؟
یعنی باید لایق عنایت خدا باشی؟
چطور میشه ثابت کنی لیاقتشو داری؟
فکر نمیکنم انجام واجبات حتی مستحبات گوشه نشینی تزکیه نفس کافی باشه؟
فکر می کنم که تمام ما ادما فطرتا این لیاقت داریم
یعنی تو وجودمون
وجودی که خود خدا بهمون داده این لیاقت قرار داده
راستش خود من اول مسیرم
یعنی هنوزم قدم اول بر نداشتم
و چیزاهایی که می گم نظراتم هست که از خدا می خوام خودمم اجرا کنم به طور کامل
چون ممکنه سوتفاهم پیش بیاد که این همه حرفای قشنگ می گی خودت عمل می کنی
بله دارم سعی می کنم
ومیگن موقعه ایی که حرفی از کسی میشنوی با گوینده اش کار نداشته باش
اگه خو ب بود بپذیر اگه هم نه نپذیر
خلاصه
بریم سر سوالات
باور باید کرد عمیقا و از روی دل باور باید کرد
ما وجودی هستیم خدایی
یعنی تمام موجودات اینگونه اند
خدا روحش رو در ما دمیده
و ه ما اختیار داده که به سمتش بریم
به ما خیر و شر داده که انتخاب کنیم
شاید
مقدمه این خود شناسی
قوی شدن ما در اعتقاداتمونه
اعتقادات ماهم می تونه زمینه شناخت خودمون قوی کنه
توحید معاد نبوت عدل امامت
بالاخره باید یه شناختی روی اینا داشته باشیم که اگه یه روزی یکی خواست بیاد از ما درباره اینا بپرسه و چندتا سوال پرسید بتونیم معنا رو بهش برسونیم
با مطالعه ی خودمون روی منابع صحیح اونم نه هر منابعی
سختش نمی کنم
ما می تونیم با یه نگاه دقیق به افاق یعنی همون طبیعت اطرافمون به خلقت خدا و این نظم پی ببریم و یواش یواش به جایگاه خودمون برسیم که
ما تو این نظم بی کران تو این همه زیبایی کی هستیم چی کاره ایم؟
نگاهی به زندگی پرندگان حشرات گیاهان و ..................
خلاصه حرف زیاده
که به مرور باید باز بشنویم و یاد بگیریم و بخونیم و یاد بگیریم تا ان شالله تو مسیر باشیم
فقط به خدایی بودنتون شک نکنین و هرگز نا امید نشین و از این بودن و وجود داشتن تو دل همه سختی ها لذت ببرین
.و چیزاهایی که می گم نظراتم هست که از خدا می خوام خودمم اجرا کنم به طور کامل
چون ممکنه سوتفاهم پیش بیاد که این همه حرفای قشنگ می گی خودت عمل می کنی
بله دارم سعی می کنم
.
.
.
قصد ِ جسارت نبود...
شاید بی ربط به موضوع باشه ولی درراه ِ شناخت شخصی ،چِله گرفتن به این معنا که چهل روز مراقبت شخصی از خود درگناه نکردن و انجام درست واجبات و مستحبات ...میتونه مفید باشه.
خودم تابحال موفق به انجامش نشدم اما خیلی دوست دارم این مراقبت رو امتحان کنم و انجام بدم.
راه های خودشناسی چیه به نظرتون دوستان؟
موافق نیستم با حرفتون البته تایک حدی...من این کارو دو بار انجام دادم دفعه اول شکست خوردم ولی دفعه دوم فکر کنم موفق شدم اما تنها چیزی که دستگیرم شد این بود هرچی کمتر بدونی راحت تر میتونی زندگی کنی هرچی بیشتر سوال داشته باشی و فکر کنی از زندگی عقب میمونی اما وقتی این سوالا میاد به ذهنت دیگه نمی تونی فراموششون کنی میفته بجونت اما هیچ کس جوابی براش نداره قرنهاست که سوال خیلی ها بوده و هیچ کس جوابی براش پیدا نکرده
سلام دوست عزیز
از پاسختون سپاس گزارم
اما در این دنیا که با این سرعت داره پیش میره همه در تکاپوی رسیدن به خواسته های دنیویشون هستند در عصری که بیشتر از اینکه آدم ها باهم در ارتباط باشند یا با طبیعت در ارتباط باشند با وسایل الکترونیکی سرگرم هستند چطور میشه از خود شناسی یا خداشناسی صحبت کرد نه میشه اینا رو ول کنی و بچسبی به دل نمی تونی این افکار و سوالا رو ول کنیو بچسبی به زندگی قبول دارید؟
خواهش می کنم.
.
.
قصد ِ جسارت نبود...
شاید بی ربط به موضوع باشه ولی درراه ِ شناخت شخصی ،چِله گرفتن به این معنا که چهل روز مراقبت شخصی از خود درگناه نکردن و انجام درست واجبات و مستحبات ...میتونه مفید باشه.
خودم تابحال موفق به انجامش نشدم اما خیلی دوست دارم این مراقبت رو امتحان کنم و انجام بدم.
راه های خودشناسی چیه به نظرتون دوستان؟
موافق نیستم با حرفتون البته تایک حدی...
من کامل انجام ندادم ولی وقتی یک دوره ای مراقبتم بیشتربود اثرش رو به عینه دیدم...نه با تلقین و نه با احساس...با عقل و منطقم سنجیدم و متوجه شدم.
درسته...ولی هرسوالی جوابی هم داره ولی روش رسیدنش روبلد نیستیم یا یک پیش فرضی درذهن داریم که جواب مدنظررو نمیبینیم...
اینکه کمتربدونی بهترزندگی میکنی هم بستگی به دیدگاه هرکسی داره که اززندگی چی میخاد...هرچقدرهدف بزرگترباشه مشکلات رسیدنش هم بیشتره و درکنارهمه اینا و درست پیش رفتنش ،اثربیشتری هم درانتظارماست...
چقدربرای یک مسئله و سوالی که ذهنتون رو درگیرکرده بود تلاش کردید؟نمونه ای هست که بگید؟