هدفتون از اینکه مهندس برق قدرت شدین چیه و چه آینده ای واسه خودتون می بینید

rashidishahram

مشاور صنعت برق
سلام من ترم یک دانشگاه ازد هستم....راستش تلاش درست و حسایی نردم برای دانشگاه دولتی....:redface:

احساس خیلی بدی دارم احساس می کنم هیچ اینده ای ندارم...

همه میگن دانشگاه ازاد اخرش بی کاری هست!

حس خیلی بدیه!:confused:
کار ربطی به تحصیل شما در دانشگاه آزاد نداره بهتره هدفتون رو مشخص کنین.
 

PURGE

عضو جدید
سلام دوس خوبم شاید بخندی ولی هدفم مهندس شدن بود که شدم و مثل همه مهندسین پشیمون نیستم.
 

ebrahim bavaghar

عضو جدید
سلام.من دانشجوی مهندسی قدرتم(انتقال توزیع) از رشته خودم کاملا" راضی ام و به برق علاقه زیادی دارم و از بچهگیام دست به فازمتر و......... بودم.
 

masoud-t

عضو جدید
سلام
من هدفم از تحصیل در رشته برق این بود که استاد دانشگاه بشم الان هم دارم می خونم برا دکترا ولی این دانشگاه آزاد گند زده به همه مدرک های تحصیلی
 

9112513495

عضو جدید
بیوگرافی و خواستار راهنمایی

بیوگرافی و خواستار راهنمایی

باسلام
من اول میخواستم برم عمران ولی چون فکرکردم پول ندارم ومیرم ازاد برم رشته ای که بازار کار داره به خاطر همین برق قدرتو با تحقیق بسیار پسندیدم هیچ علاقه ای بهش نداشتم ولی کم کم دارم علاقه پیدا میکنم وزندگینامه امثال اقای رشیدی رو خیلی خوندم وازشون قدردانی دارم به خاطر راهنماییشون و افتخار میکنم به ایران و ایرانی. خونه من شهرقمه و ترکم(ترک اراک) وباوضعیت زیر متوسط از لحاظ مالی و دانشگاهم ازاد تهران جنوبه رشته برق قدرت.من ترم اول اومدم تهران وبا هزار سختی یک کار برای شروع پیداکردم اونم تعمیرات قطعات الکترونیکی ومونتاز کاری شروع به کار کردم ماه اول پول نداد وباهزار بدبختی پول پانسیونو و خور دو خورکو دادم بعد یک ماه کار کردن دیدم پول ندارم و برگشتم قم و تصمیم گرفتم اول پول جمع کنم وبعد برم تهران تو یکسال 2م جمع کردم و الان میخوام برم تهران ولی نمیدونم رفتم تهران چه حرفه و کاریو شروع کنم 1-اون الکترونیکی یک شرکته تو سعدی جنوبی مدیرش خیلی بهم اعتماد داشت وبهم پیشنهادداد تا دوباره برگردم پیشش اخه خودمو خوب نشون داده بودم (اینو بگم مدیرش اقای تعادلی با هیچی از این کار میلیاردر شده بود و در گذشته یک دفتر هم تو دبی زده بود ولی به خاطر مسایلی ورشکست شده بود ولی بازم میشه گفت میلیونره با این حال این اقای تعادلی که مثل پدر دومه خیلی مخه و کار درسته به طوری که بیشتر کارهاش واسه شرکت نفته)(البته خودش میگفت تعمیرات بهونه ای واسه کار واصل پول خرید و فروش قطعات و دستگاه است)
2- برم تو کار تابلوسازی و تو این حرفه(دلیل شخصیم اینه که چون رشتم قدرته پس باید کارمم قدرتیه ولی همش 30واحد با الکترونیک فرق داره)
3-برم تو کار طراحی تاسیسات ساختمون و اجرای اون
ببخشید پر چونگی کردم
نمیدونم چی کار کنم راستی ترم 4هستم لطف کنین با دلیل راهنماییم کنین ممنون میشمhttp://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/icon_gol.gif
 

Unknown_S

متخصص سیستم های قدرت
کاربر ممتاز
باسلام
من اول میخواستم برم عمران ولی چون فکرکردم پول ندارم ومیرم ازاد برم رشته ای که بازار کار داره به خاطر همین برق قدرتو با تحقیق بسیار پسندیدم هیچ علاقه ای بهش نداشتم ولی کم کم دارم علاقه پیدا میکنم وزندگینامه امثال اقای رشیدی رو خیلی خوندم وازشون قدردانی دارم به خاطر راهنماییشون و افتخار میکنم به ایران و ایرانی. خونه من شهرقمه و ترکم(ترک اراک) وباوضعیت زیر متوسط از لحاظ مالی و دانشگاهم ازاد تهران جنوبه رشته برق قدرت.من ترم اول اومدم تهران وبا هزار سختی یک کار برای شروع پیداکردم اونم تعمیرات قطعات الکترونیکی ومونتاز کاری شروع به کار کردم ماه اول پول نداد وباهزار بدبختی پول پانسیونو و خور دو خورکو دادم بعد یک ماه کار کردن دیدم پول ندارم و برگشتم قم و تصمیم گرفتم اول پول جمع کنم وبعد برم تهران تو یکسال 2م جمع کردم و الان میخوام برم تهران ولی نمیدونم رفتم تهران چه حرفه و کاریو شروع کنم 1-اون الکترونیکی یک شرکته تو سعدی جنوبی مدیرش خیلی بهم اعتماد داشت وبهم پیشنهادداد تا دوباره برگردم پیشش اخه خودمو خوب نشون داده بودم (اینو بگم مدیرش اقای تعادلی با هیچی از این کار میلیاردر شده بود و در گذشته یک دفتر هم تو دبی زده بود ولی به خاطر مسایلی ورشکست شده بود ولی بازم میشه گفت میلیونره با این حال این اقای تعادلی که مثل پدر دومه خیلی مخه و کار درسته به طوری که بیشتر کارهاش واسه شرکت نفته)(البته خودش میگفت تعمیرات بهونه ای واسه کار واصل پول خرید و فروش قطعات و دستگاه است)
2- برم تو کار تابلوسازی و تو این حرفه(دلیل شخصیم اینه که چون رشتم قدرته پس باید کارمم قدرتیه ولی همش 30واحد با الکترونیک فرق داره)
3-برم تو کار طراحی تاسیسات ساختمون و اجرای اون
ببخشید پر چونگی کردم
نمیدونم چی کار کنم راستی ترم 4هستم لطف کنین با دلیل راهنماییم کنین ممنون میشمhttp://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/icon_gol.gif
سلام
با اجازه اساتید
عرض کنم خدمتتون که این شرکتی که فرمودید یه فرصته برای شما. پس از دست ندینش. یه مدت کار کنید. دید عملی و مهندسی و بازاری پیدا کنید. بعدش خودتون مسیر رو پیدا خواهید کرد ...
با آرزوی موفقیت برای شما
 

kitroo

عضو جدید
سلام من ترم 8 برق قدرتم این ترم درسم تموم میشه رشتمم با علاقه انتخاب کردم اول الکترونیک بودم ولی بعد دیدم قدرتو بیشتر دوس دارم برا همین تغییر گرایش دادم اومدم قدرت :smile:
ولی الان چنوقته تو فکر کارکردنم اما نمیدونم از کجا و تو کدوم زمینه برق قدرت کار کنم :( واقعا به یه راهنما نیاز دارم که راهنماییم کنه باید چیکار کنم ... میشه گفت همه زمینه های کاری قدرتو دوس دارم اما چون یه نیم نگاهی به اپلای دارم برای دکترا پروژه تخصصیمو در زمینه انرژی نو(انرژی امواج دریای خزر)کار میکنم ولی فک نمیکنم الان تو ایران بتونم تو این زمینه کار کنم!به نظر شما دوستان الان تو چه زمینه کاری اوضاع کاری بهتره واسه منی که تازه میخام فارغ التحصیل بشم و هیچ کار عملی بلد نیستم و میخام تابستون کارآموزی برم؟ینی برای کارآموزی تو کدوم زمینه اقدام کنم که بتونم یچیزی یاد بگیرم و بتونم تو زمینه کاریم ادامه بدم؟(آخه میگن تو کارآموزی چیزی یاد نمیدن ولی من میخام یچیزی یاد بگیرم :sweatdrop:)
به امید موفقیت همه مرسی :)
 

ice_boy23121385

عضو جدید
سال 83 از دبیرستان البرز فارغ التحصیل شدم. موقع انتخاب رشته دانشگاه 14 انتخاب کردم که 12 تاش الکترونیک بود. البته قبلشم توی مدرسه خیلی ازین کارا را می کرد تقریبا هر سال قبل از ورود به دبیرستان حداقل من و برق هم دیگه رو میگرفتیم. وقتی لیسانس گرفتم سه تا ثبت اختراع داشتم و کلی مقاله و تجربه. از لحیم کاری تا برنامه ریزی میکرو. وقتی سال 88 فارغ التحصیل شدم رفتم دنبال کار. اما راستشو بخواین کار های اون موقع نتونست منو تو خودش نگه داره. هروز از خودم می پرسیدم چرا از یه کشور دیگه ما چیزایی رو میاریم که خودمون می تونیم بسازیم بعد وقتی با دوتا سیم اونا رو به هم وصل می کنیم به خودمون میگیم مهندس. یعنی کار یه مهندس همینه؟ خلاصه حوصلم سر رفت تو بازار کار. رفتم ارشد این دفعه تو گرایش کنترل چون کنترل را واقعا دوست داشتم. الان میرم سر کار، کاری که دارم نه الکترونیکیه نه کنترلی! کاملا قدرتیه. البته جای شکرش باقیه که به هر حال برقیه. اما این روزا به این فکر میکنم واقعا آینده من چی میشه؟ چون این کارم هم داره برام تکراری میشه! احتمالا به برم دکترا بخونم، ولی آخرش چی؟ منم واقعا نمی دونم!!!!!
 

majid1986

عضو جدید
دوستان برق رشته خوبیه...اما الان وضعیت کار خیلی خرابه.... من خودم سال 86 دانشگاه رو تموم کردم ...با اینکه خیلی استعداد داشتم و کاردانش بودم و مدار فرمان و... رو بلد بودم اما خیلی بیکاری کشیدم...اما خب خدا بزرگه...
 

(M&M)

کاربر بیش فعال
سال 83 از دبیرستان البرز فارغ التحصیل شدم. موقع انتخاب رشته دانشگاه 14 انتخاب کردم که 12 تاش الکترونیک بود. البته قبلشم توی مدرسه خیلی ازین کارا را می کرد تقریبا هر سال قبل از ورود به دبیرستان حداقل من و برق هم دیگه رو میگرفتیم. وقتی لیسانس گرفتم سه تا ثبت اختراع داشتم و کلی مقاله و تجربه. از لحیم کاری تا برنامه ریزی میکرو. وقتی سال 88 فارغ التحصیل شدم رفتم دنبال کار. اما راستشو بخواین کار های اون موقع نتونست منو تو خودش نگه داره. هروز از خودم می پرسیدم چرا از یه کشور دیگه ما چیزایی رو میاریم که خودمون می تونیم بسازیم بعد وقتی با دوتا سیم اونا رو به هم وصل می کنیم به خودمون میگیم مهندس. یعنی کار یه مهندس همینه؟ خلاصه حوصلم سر رفت تو بازار کار. رفتم ارشد این دفعه تو گرایش کنترل چون کنترل را واقعا دوست داشتم. الان میرم سر کار، کاری که دارم نه الکترونیکیه نه کنترلی! کاملا قدرتیه. البته جای شکرش باقیه که به هر حال برقیه. اما این روزا به این فکر میکنم واقعا آینده من چی میشه؟ چون این کارم هم داره برام تکراری میشه! احتمالا به برم دکترا بخونم، ولی آخرش چی؟ منم واقعا نمی دونم!!!!!

سلام

به نظر من اگه شرایطشو دارید برای دکترا اپلای کنید خارج از کشور.چون واقعا حیفه.
 

rasoul72

عضو جدید
با سلام خدمت همگي:
واقعيتش من عاشق برق قدرت و موضوعات مربوط به اين گرايش هستم.ولي موقع انتخاب رشته به اين نتيجه رسيدم كه دنياي الكترونيك شيرين تر و داراي تنوع بيشتري هست بنابراين اومدم الكترونيك.اما حالا كه ترم 4 هستم ميبينم كه شيريني الكترونيك(شامل برنامه نويسي-مدار منطقي-ميكرو پروسسورو ...)همون چيزايي اند كه من ازشون خوشم نمياد.حالا ميخوام برم قدرت.بازم يه مشكل ديگه هستش.منم مدار1 رو افتادم و از اونجايي كه دانشجوهاي قدرت تعداد واحد هاي بيشتري ميگذرونن من نميتونم ليسانيس رو 8 ترمه تموم كنم.حالا به نظر شما چكار كنم ؟؟؟
ممنون اگه جوابمو بديد.
 

majid1986

عضو جدید
سال 83 از دبیرستان البرز فارغ التحصیل شدم. موقع انتخاب رشته دانشگاه 14 انتخاب کردم که 12 تاش الکترونیک بود. البته قبلشم توی مدرسه خیلی ازین کارا را می کرد تقریبا هر سال قبل از ورود به دبیرستان حداقل من و برق هم دیگه رو میگرفتیم. وقتی لیسانس گرفتم سه تا ثبت اختراع داشتم و کلی مقاله و تجربه. از لحیم کاری تا برنامه ریزی میکرو. وقتی سال 88 فارغ التحصیل شدم رفتم دنبال کار. اما راستشو بخواین کار های اون موقع نتونست منو تو خودش نگه داره. هروز از خودم می پرسیدم چرا از یه کشور دیگه ما چیزایی رو میاریم که خودمون می تونیم بسازیم بعد وقتی با دوتا سیم اونا رو به هم وصل می کنیم به خودمون میگیم مهندس. یعنی کار یه مهندس همینه؟ خلاصه حوصلم سر رفت تو بازار کار. رفتم ارشد این دفعه تو گرایش کنترل چون کنترل را واقعا دوست داشتم. الان میرم سر کار، کاری که دارم نه الکترونیکیه نه کنترلی! کاملا قدرتیه. البته جای شکرش باقیه که به هر حال برقیه. اما این روزا به این فکر میکنم واقعا آینده من چی میشه؟ چون این کارم هم داره برام تکراری میشه! احتمالا به برم دکترا بخونم، ولی آخرش چی؟ منم واقعا نمی دونم!!!!!
واقعا راست میگی....دستگاه از خارج میاد و ما اینجا وصلشون می کنیم...اسممون هم میشه مهندس! واقعا از این کار سرخورده میشم....که چرا ما ایرانی ها نمیتونیم همچین چیزایی رو خودمون بسازیم....مهندس یعنی خلاقیت و ساختن و نو آوری نه وصل کردن دستگاه و ادعای آنچنانی....
 

vahid.ra

عضو جدید
سلام دوستان عزیز ،من تازه وارد باشگاه شدم
الان سه ساله برا شرکت توزیع کار می کنم اما هنوزم نمیدونم چرا این رشته رو انتخاب کردم و یا از بچگی به چه شغلی علاقه داشتم!!!!! جالب نیس براتون؟؟
 

tikam

عضو جدید
سلام من کاردانی تهران بودم و کارشناسی اراک. دوتا کنکور دادم با رتبه های عالی . چون هنرستانی بودم از اول یه پایه خیلی قوی در برق داشتم.حسابی داشم رشد میکردم که خوردم به فارغ تحصیلی . الان 6 ماه فارغ التحصیل شدم اما گیج گیج ام. خیلی چیزا یادم رفته . اعتماد به نفسم کم شده.نمیدونم اول باید کارمو پیدا کنم بعد توش رشد کنم یا همینطور هرچی دسم اومد یاد بگیرم . خیلی دوست دارم برا خودم کار کنم اما انتخاب زمینه اش و شروع بکار برام سخته./تاسیسات یا برق صنعتی یا خطوط انتقال یا هوشمند سازی ساختمان یا ....
اقای رشیدی لطفا بیشتر راهنماییم کنید که فرد موفقی باشم
 

farhad1371

عضو جدید
واقعا راست میگی....دستگاه از خارج میاد و ما اینجا وصلشون می کنیم...اسممون هم میشه مهندس! واقعا از این کار سرخورده میشم....که چرا ما ایرانی ها نمیتونیم همچین چیزایی رو خودمون بسازیم....مهندس یعنی خلاقیت و ساختن و نو آوری نه وصل کردن دستگاه و ادعای آنچنانی....

یه بخشیشم تقصیر ما دانشجوهاست الآن کیه که پروژه دانشگاهیش رو ساخت برداره؟ همه از دم متلب و سیمولینک و شبیه سازی و... ،نسل ما خراب شده! تو آزمایشگاه فشارقوی ما یک دستگاه واسه تست استقامتی روغن بود که سال ها پیش بچه های قدرت خودشون ساختند اون موقع این قدر امکاناتشون کم بود که به جای موتور پله ای از موتور برف پاک کن جیپ! استفاده کرده بودند اون زمان خیلی تاسف خوردم که نسل قبل از ما چی بودن!ما چی شدیم...
 

justforgod

عضو جدید
سلام من که به خاطر علاقه شدیدم به این رشته اونو انتخاب کردم ومیشه گفت که تا حالاهم موفق بودم چه تو زمینه شغلی چه علمی .منو فقط یه چیز این رشته آزار میده اونم اینه که حتی بزرگترین استادهای دانشگاهی ما هم فقط بلدن چیزهایو که غربی ها کشف یا اختراع کردنو به خودشونو بقیه دیکته کنند .چرا ما خودمون نباید حرفی واسه گفتن نداشته باشیم؟من که سیریش این کارام اگه از مهندسان هم عزیزم کسی چت این کارای علمی هست بیاین که با هم همکاری واقعی کنیم.......
 

AmooSaeid

عضو جدید
خیلی جالبه و البته باعث تاسفه که خیلی از دوستان دانشجو و فارغ التحصیل، گرایش قدرت رو هم ارز با برقکاری میدونن!
دوست عزیز دانشجو! شما که هنوز متوجه نشدی برق - قدرت با سیم کشی و برق صنعتی و ... فرق میکنه، شما که متوجه نشدی کلا زمینه کاری مهندسی-Engineering- با زمینه کاری پیشه وری-Trade- فرق میکنه یه کم مطالعه کن. سطح رشته و گرایشی که داری میخونی رو پایین نیار!
همین لطف دوستان هست که باعث میشه کارفرما برای جایگاه تکنسین برق هم دنبال مهندس برق بگرده.
 

mostafa ghodrat

همکار مدیر مهندسی برق
کاربر ممتاز
خیلی جالبه و البته باعث تاسفه که خیلی از دوستان دانشجو و فارغ التحصیل، گرایش قدرت رو هم ارز با برقکاری میدونن!
دوست عزیز دانشجو! شما که هنوز متوجه نشدی برق - قدرت با سیم کشی و برق صنعتی و ... فرق میکنه، شما که متوجه نشدی کلا زمینه کاری مهندسی-Engineering- با زمینه کاری پیشه وری-Trade- فرق میکنه یه کم مطالعه کن. سطح رشته و گرایشی که داری میخونی رو پایین نیار!
همین لطف دوستان هست که باعث میشه کارفرما برای جایگاه تکنسین برق هم دنبال مهندس برق بگرده.
تفاوت تکنسین برق و مهندس برق در عمل چیه؟
 

AmooSaeid

عضو جدید
تفاوت تکنسین برق و مهندس برق در عمل چیه؟

وظایف یک مهندس با یک تنکسین در محیط کار کاملا متفاوت هست. ( یا باید باشد )
یک مهندس وظیفه داره طراحی و محاسبات مربوط به یک سیستم رو انجام بده و طرح رو به تکنسین بده تا اجرا بشه.
یک مهندس وظیفه داره در صورت وقوع یک مشکل یا اتفاق درون یک سیستم با آموخته های دانشگاهی و تجربیات قبلی که داره عوامل خطا و مشکل رو بتونه شناسایی کنه و
راهکار برای حل مشکل به تنکسین ارائه بده.
در کل یه نکنسین باید کارهای اجرایی رو انجام بده و یه مهندس هم خدمات مهندسی.
 

mostafa ghodrat

همکار مدیر مهندسی برق
کاربر ممتاز
وظایف یک مهندس با یک تنکسین در محیط کار کاملا متفاوت هست. ( یا باید باشد )
یک مهندس وظیفه داره طراحی و محاسبات مربوط به یک سیستم رو انجام بده و طرح رو به تکنسین بده تا اجرا بشه.
یک مهندس وظیفه داره در صورت وقوع یک مشکل یا اتفاق درون یک سیستم با آموخته های دانشگاهی و تجربیات قبلی که داره عوامل خطا و مشکل رو بتونه شناسایی کنه و
راهکار برای حل مشکل به تنکسین ارائه بده.
در کل یه نکنسین باید کارهای اجرایی رو انجام بده و یه مهندس هم خدمات مهندسی.

متاسفانه اصلا اینطور نیست.

اینکه میگید باید متفاوت باشد رو خودتون تجربه کردین یا اینکه از روی تصورات و تعریفات عموم میگید؟
دوست من بله چیزی که هست اینه که مهندس طراح باشه و تکنسین احرا کار اما
به این نکات توجه کنید حتما
1-طراحان سیستم قدرت در ایران که به طور کامل از پس یک سیستم قدرت بر می ایند انگشت شمار هستند.و هر استادی لزوما طراح نیست .!
پس شما انتظار نداشته باش هر مهندسی طراح باشه
2- مهندس طراح باید به گونه ای با عمل ,اجرا , و تجهیزات و ابزار الات و نحوه استفاده از انها اشنا باشد نا به نحو احسن و به بهترین شکل طراحی را انجام دهد. تا هم به صرفه,د و نیاز کمتر به انواع تجهیزات و اجرا ان ساده ترین راه را طی کند.
بنا بر این مهندس طراح باید قبل از اینکه طراح بشود به طور کامل با ابزار الات و اجرا مسلط بوده تا بتواند طراحی خوبی داشته باشد.
3-تکنسینی که به امور طراحی اشنا نباشد تکنسین نیست کارگر است . تکنسین نیز باید در حد یک مهندس به امور طراحی اشنا باشد تا بتواند در صورت نیاز در محل کار عمل و عکس العمل مناسب را انجام دهد.
4-اموخته های دانشگاهی ؟؟؟!!!! شما یک نمونه بیارید که مهندسی با اموخته های دانشگاهی تونسته عیب یابی کنه ! اتفاقا اکثر مهندسا عیب یابی رو به تکنسین میسپارن .(بستگی به محیط کار هم داره )
5-در اخر
یک مهندس تا خودش وارد اجرا نشود هیچ وقت نمیتواند به مرحله طراحی برسد و طراح شود و نمیتواند درک درستی از اجرا داشته باشد
بنابراین طراحی ای که انجام میدهد تکنسین را به شدت در اجرا به مشکل می اندازد.
و
اگر به این فکر هستید که مهندس میشید بدون اینکه به اجرا و عمل اشنا باشید بهتون طراحی میدن باید بگم این طرز فکر رو عوض کنید و
راه دیگری پیش بگیرید.
یک مثال
مونده که یک مهندس تازه فارغ التحصیل بتونه نحوه سیم کشی یک کلید کشویی رو طراحی کنه اون هم بگونه ای که با تجهیزات دیگر در یک سلول به مشکل بر بخوره.
 

Pro.Eng

متخصص plc
کاربر ممتاز
با سلام خدمت همه دوستان عزیز.
با نکته 4 آقا مصطفی خیلی موافقم.
واقعاً با مطالبی که توی دانشگاه یاد داده میشه نمیشه عیب یابی انجام داد. یعنی مطالبی که توی دانشگاه ارائه میشه قطره ای از یک دریا هستش. به عنوان یک پایه و نقطه شروع محسوب میشه.
و من اعتقادم بر اینه که انسان باید یک چیزهایی رو خودش یادبگیره. نه اینکه خودش بره همه چیز رو از صفر شروع کنه به تجربه کردن. بره و منابع آموزشی که در دانشگاه بهشون اشاره ای نشده رو پیدا کنه و اونها رو مطالعه کنه و بعد عمل کنه.
 

AmooSaeid

عضو جدید
متاسفانه اصلا اینطور نیست.

اینکه میگید باید متفاوت باشد رو خودتون تجربه کردین یا اینکه از روی تصورات و تعریفات عموم میگید؟
دوست من بله چیزی که هست اینه که مهندس طراح باشه و تکنسین احرا کار اما
به این نکات توجه کنید حتما
1-طراحان سیستم قدرت در ایران که به طور کامل از پس یک سیستم قدرت بر می ایند انگشت شمار هستند.و هر استادی لزوما طراح نیست .!
پس شما انتظار نداشته باش هر مهندسی طراح باشه
2- مهندس طراح باید به گونه ای با عمل ,اجرا , و تجهیزات و ابزار الات و نحوه استفاده از انها اشنا باشد نا به نحو احسن و به بهترین شکل طراحی را انجام دهد. تا هم به صرفه,د و نیاز کمتر به انواع تجهیزات و اجرا ان ساده ترین راه را طی کند.
بنا بر این مهندس طراح باید قبل از اینکه طراح بشود به طور کامل با ابزار الات و اجرا مسلط بوده تا بتواند طراحی خوبی داشته باشد.
3-تکنسینی که به امور طراحی اشنا نباشد تکنسین نیست کارگر است . تکنسین نیز باید در حد یک مهندس به امور طراحی اشنا باشد تا بتواند در صورت نیاز در محل کار عمل و عکس العمل مناسب را انجام دهد.
4-اموخته های دانشگاهی ؟؟؟!!!! شما یک نمونه بیارید که مهندسی با اموخته های دانشگاهی تونسته عیب یابی کنه ! اتفاقا اکثر مهندسا عیب یابی رو به تکنسین میسپارن .(بستگی به محیط کار هم داره )
5-در اخر
یک مهندس تا خودش وارد اجرا نشود هیچ وقت نمیتواند به مرحله طراحی برسد و طراح شود و نمیتواند درک درستی از اجرا داشته باشد
بنابراین طراحی ای که انجام میدهد تکنسین را به شدت در اجرا به مشکل می اندازد.
و
اگر به این فکر هستید که مهندس میشید بدون اینکه به اجرا و عمل اشنا باشید بهتون طراحی میدن باید بگم این طرز فکر رو عوض کنید و
راه دیگری پیش بگیرید.
یک مثال
مونده که یک مهندس تازه فارغ التحصیل بتونه نحوه سیم کشی یک کلید کشویی رو طراحی کنه اون هم بگونه ای که با تجهیزات دیگر در یک سلول به مشکل بر بخوره.

صحبت های شما تا حدودی درست هست ، من شرح وظایفی که گفتم در شرایطی هست که یک مهندس واقعا با علم از دانشگاه بیاد بیرون. و الان لااقل تو ایران کسی که میاد بیرون علم زیادی نداره. اما به هرحال این حالت ایده‌آل یک مهندس هست.
محیط کاری که من هستم صنعتی نیست. من توی شرکت مشاور کار میکنم و 2-3 سال اول ناظر احداث شبکه بودم و الان هم طراحی میکنم هم نظارت.
پیمانکارانی رو باهاشون در ارتباط بودیم هم اغلب اینطور بودن که طرح ما رو یه مهندس میدید و به تکنسین ها و سیم بان ها میگفتن که اینکار رو بکنید.

1- در خصوص طراحی سیستم های انتقال قدرت عرض کنم که الان خیلی مشاورهای قوی هستن که طراحی میکنن مثلا مشانیر. مشانیر حتی یه خط HVDC هم طراحی کرده.
2- مهندسی که نتونه پس از مطالعه استانداردهای موجود صنعت برق و کتاب ها رفرنس ها و بررسی طرح های قبلی طرح جدیدی رو ارائه بده اصلا مهندس نیست! چون مهندس باید بتونه از قدرت ذهنش استفاده کنه. تجربه کردن و اجرا کردن که کاری نداره. نوآوری و خلاقیت از نشونه های یه مهندس با دید و فکر مهندسیه.
3- درسته، در یه زون کوچک باید بتواند مشکل را حل کند اما انتظاری نیست که یه طراحی جامع رو از صفر انجام بده. اون کار یه مهندسه.
4- اول توضیح دادم
5- دقیقا قرار نیست یک مهندس امروز که از دانشگاه اومد بیرون فردا یه طراحی بزرگ یا مدیریت یه مجموعه بزرگ رو بهش بدن. اول باید تجربه کسب کند آن هم حضور در پروژه هست.

اشکالی نداره یه مهندس برای نمونه یک اجرا کنه. برای مثال هنگام مفصل بندی میتونه یه مفصل رو اجرا کنه تا تکنسین ها و کارگرها ببینن و یاد بگیرن و بقیه کار رو انجام بدن. در صورتی که تکنسین ها کم تجربه و مهندس با تجربه باشه. اما قرار نیست از 4 تا مفصل هر 4تا رو مهندس بزنه و مثلا تکنسین بره کابل رو بخوابونه.

و من اعتقادم بر اینه که انسان باید یک چیزهایی رو خودش یادبگیره. نه اینکه خودش بره همه چیز رو از صفر شروع کنه به تجربه کردن. بره و منابع آموزشی که در دانشگاه بهشون اشاره ای نشده رو پیدا کنه و اونها رو مطالعه کنه و بعد عمل کنه.

این دقیقا همون نکته طلاییه که نقطه شروع مهندس شدن یه آدم تازه فارغ التحصیل شده‌ست.
 
آخرین ویرایش:

mostafa ghodrat

همکار مدیر مهندسی برق
کاربر ممتاز
هر دو یک چیز رو میگیم.
و حرفای شما هم صحیح .
اما این قسمت
- مهندسی که نتونه پس از مطالعه استانداردهای موجود صنعت برق و کتاب ها رفرنس ها و بررسی طرح های قبلی طرح جدیدی رو ارائه بده اصلا مهندس نیست


دقیقا برای یک فوق دیپلم و دیپلم هم همینطوره. یعنی چه لیسانی داشته باشی چه فوق دیپلم و حتی دیپلم میشه با مطالعه رفرنس ها و مطالب کاربردی و کنجکاوی و جست و جو طرح خوبی رو در محل کار پیاده کرد فرقی نداره لیسانس باشی یا فوق دیپلم یا حتی دکترا
.تنها حرف من اینه.
 

بهار امیدوار

عضو جدید
باسلام
من اول میخواستم برم عمران ولی چون فکرکردم پول ندارم ومیرم ازاد برم رشته ای که بازار کار داره به خاطر همین برق قدرتو با تحقیق بسیار پسندیدم هیچ علاقه ای بهش نداشتم ولی کم کم دارم علاقه پیدا میکنم وزندگینامه امثال اقای رشیدی رو خیلی خوندم وازشون قدردانی دارم به خاطر راهنماییشون و افتخار میکنم به ایران و ایرانی. خونه من شهرقمه و ترکم(ترک اراک) وباوضعیت زیر متوسط از لحاظ مالی و دانشگاهم ازاد تهران جنوبه رشته برق قدرت.من ترم اول اومدم تهران وبا هزار سختی یک کار برای شروع پیداکردم اونم تعمیرات قطعات الکترونیکی ومونتاز کاری شروع به کار کردم ماه اول پول نداد وباهزار بدبختی پول پانسیونو و خور دو خورکو دادم بعد یک ماه کار کردن دیدم پول ندارم و برگشتم قم و تصمیم گرفتم اول پول جمع کنم وبعد برم تهران تو یکسال 2م جمع کردم و الان میخوام برم تهران ولی نمیدونم رفتم تهران چه حرفه و کاریو شروع کنم 1-اون الکترونیکی یک شرکته تو سعدی جنوبی مدیرش خیلی بهم اعتماد داشت وبهم پیشنهادداد تا دوباره برگردم پیشش اخه خودمو خوب نشون داده بودم (اینو بگم مدیرش اقای تعادلی با هیچی از این کار میلیاردر شده بود و در گذشته یک دفتر هم تو دبی زده بود ولی به خاطر مسایلی ورشکست شده بود ولی بازم میشه گفت میلیونره با این حال این اقای تعادلی که مثل پدر دومه خیلی مخه و کار درسته به طوری که بیشتر کارهاش واسه شرکت نفته)(البته خودش میگفت تعمیرات بهونه ای واسه کار واصل پول خرید و فروش قطعات و دستگاه است)
2- برم تو کار تابلوسازی و تو این حرفه(دلیل شخصیم اینه که چون رشتم قدرته پس باید کارمم قدرتیه ولی همش 30واحد با الکترونیک فرق داره)
3-برم تو کار طراحی تاسیسات ساختمون و اجرای اون
ببخشید پر چونگی کردم
نمیدونم چی کار کنم راستی ترم 4هستم لطف کنین با دلیل راهنماییم کنین ممنون میشمhttp://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/icon_gol.gif

بستگی داره توی شهر محل سکونت شما زمینه برای چی بیشتر بازه

مثلا اگر اطرافتون شهرک صنعتی زیاده ، کار برق صنعتی عالیع
 

86032529

عضو جدید
ولی من بر عکس شما و تمامی اعضای سایت آینده ای برای خودم نمیبینم.سال 90 لیسانس گرفتم و رفتم کنگان برای کار یه شرکت پیمان کار بود که دریل تخریب میذاشت توی دستمون میگفت مهندس بیشتر از کارگر داریم و اگه میخای کار کنی باید کارگری کنی.ما هم کردیم چون بچه روستا بودیم و هستیم و هیچ ابایی از این کارا نداریم و زیر کار در رو نیستیم.اینقد سخت بود و سینیهای سنگین بلند کردم که فکر کنم کمرم مشکل پیدا کنه برا آینده و بعضی وقتا تا صبح پاهام از کمر به پایین درد میکنه.خلاصه فرار کردم گفتم ادامه بدم حالا هم در حال دفاع از پایان نامم هستم و چندین مقاله نوشتم. کار خوب گیر نمیاد و من دیگه دوس ندارم بعد فقط 7 سال دانشگاه رفتن باز از کارگری شروع کنم.من دوس ندارم برم برا کلاس گذاشتن چند واحد بردارم برای ترمی 500 هزار تومن الکی دل خودمو خوش کنم.خلاصه از رشته برق و فنی مهندی متنفرم.در این بین به حقوق علاقه مند شدم و ترم دوی حقوق هستم و تا 3 ترم دیگه تمومش میکنم و میشم حقوقدان.حاضرم 10 سال پشت آزمون وکالت و قضاوت بمونم ولی اسم برق رو نیارم دیگه.خلاصه عذر میخوام غلط کردم اومدم برق و غلط کردم ادامش دادم.چند تا وبلاگ دارم هم حقوقی هم برقی بهم سر بزنین خوشحال میشم.کسایی تازه اومدن برق اگه کسی رو دارید که با استفاده از اون وارد صنعت نشید و مجبور به کندن و تخریب ساختمان و جوشکاری و رنگ آمیزی در پروژه های عسلویه نباشید خوب هست انشاله موفق باشید ولی اگه مثل ما ندارید کسی رو دوستی رفیقی یا آشنایی رو اشتباه محض کردید اومدید چون کمرتون زیر بار ظلم و کارگری در عسلویه و کنگان و بقیه جاها میشکنه...........اگه مخالف نظر من هستید یا انتقادی دارید بیاید وبلاگم به آدرسهای زیر و نظرتون رو بگید.البته نظر شخصی و تجربیاتم هست و نظر همه محترم هست.موفق باشید دوستان
www.h931.mihanblog.com
www.s860.mihanblog.com
ww.s860.blogsky.com
 

undefined

عضو جدید
هدف خاصی نداشتم رشته ریاضی فیزیک بودم کنکور دادم برق قبول شدم:cool:
هنوز آیندم کاملا شفاف نیست باید چند تا تصمیم مهم بگیرم که هنوز نگرفتم اما در هر حال امیدوارم آینده روشنی در انتظارم باشد:question:
 

kuchuluuu

عضو جدید
سلام به همه دوستان
عید همگی مبارک
من حرفای آقا مصطفی و عمو سعید رو تایید می کنم.البته صحبت های عمو سعید آرمانی و صحبت های آقا مصطفی واقع بینانه بودن.لااقل من که چند ساله تو صنعت هستم اینجوری دیدم.
مهندسینی تو کشور داریم که فقط اسن مهندسی رو یدک میکشن وگرنه از یه دیپلم با تجربه هم خیلی کمتر چیز بلدن.متاسفانه واقعیت جامعه ما اینه.البته بی علت هم نیست چون تو دانشگاه که چیزی یاد نمیگیرن.تو محیط کار هم دقیقا" تعریف نشده که یه مهندس باید چکاره باشه،یه جا میبینی ازش کارگری می خوان و یه جا هم میبینی از یه مهندس دیگه طراحی می خوان.خلاصه هر جایی یه جور تعریف میشه.اینایی که گفتم واقعیت محیط کاره ولی درستش اینه که مهندس طراح باشه،بتونه نظر فنی و منطقی در رابطه با زمینه ای که بهش سپرده شده بده،دید فنی داشته باشه و...
من خودم وقتی فارغ التحصیل شدم هیچی بلد نبودم ولی پشتکار داشتم و وقتی کاری بهم سپرده میشد سعی میکردم مسوولیت پذیر باشم و کارمو درست انجام بدم،ضمنا" ابایی از سوال پرسیدن نداشتم و اینجوری سعی میکردم کار رو یاد بگیرم.
دوستانی که الان دانشجو هستن حتما" حتما" خودشونو مشغول کار کنن و از الان وارد کار بشن.تهویه،برقکشی ساختمان،سیم پیچی یا هر کار دیگه ای که به برق مربوط بشه.اینجوری هم وارد بازار کار میشن و چند سال جلو می افتن نسبت به کسایی که تازه بعد از فارغ التحصیلیشون میخوان برن دنبال کار ( مثل من ) هم اینکه این کار باعث میشه که مطالب درسی بهتر واسشون جا بیفته چون به دلیل کار کردن ،نسبت به مسایل برقی دید خوبی پیدا کرده اند.
یه نکته دیگه اینکه تجربه شخصی من بهم ثابت کرده که " یدالله فوق ایدیهم " .دوستان من تاحالا چندجا کار کردم و خدارو هزار مرتبه شکر همشون هم خود خدا واسم جور کرده و پارتی نداشتم.اینو در جواب دوست عزیزمون میگم که گفتن اگه دوست و آشنایی ندارین سمت برق نرین.من که از خدا خواستم و خدا هم واقعا" خیلی خوب هوامو داشت ولی مهم اینه که واقعا" به کمک خدا اعتقاد داشته باشین.ضمنا" بعضی وقتا خود آدما هستن که باعث بیکاری خودشون میشن.مثلا" کسیکه موقع درس خوندن کار هم کرده خوب بعد از فارغ التحصیلی دیگه خودش تو یه کاری جا افتاده و دیگه مثل یه آدم بی تجربه نیست.پس حتما" حین تحصیل برین تو یه کاری شاگردی کنین و سعی کنین خوب یادش بگیرین تا زمان پایان تحصیلتون یه مهندس با تجربه باشین.خوش و خرم و موفق باشین عزیزان
 

kuchuluuu

عضو جدید
خیلی جالبه و البته باعث تاسفه که خیلی از دوستان دانشجو و فارغ التحصیل، گرایش قدرت رو هم ارز با برقکاری میدونن!
دوست عزیز دانشجو! شما که هنوز متوجه نشدی برق - قدرت با سیم کشی و برق صنعتی و ... فرق میکنه، شما که متوجه نشدی کلا زمینه کاری مهندسی-Engineering- با زمینه کاری پیشه وری-Trade- فرق میکنه یه کم مطالعه کن. سطح رشته و گرایشی که داری میخونی رو پایین نیار!
همین لطف دوستان هست که باعث میشه کارفرما برای جایگاه تکنسین برق هم دنبال مهندس برق بگرده.

سلام عمو سعید
با کمال احترام و ضمن تایید صحبت جنابعالی باید بگم متاسفانه بی سوادی مهندسا هستش که باعث میشه کارفرما برای سمت تکنسین از یه مهندس استفاده کنه.وقتی مهندس فارغ التحصیل ما به اندازه یک دیپلم برق هم کار بلد نیست دیگه چه انتظاری داری؟( البته نه همشون )
 
بالا