همانگونه كه قبلاً ذكر شد، بيماري ميتواند توسط عوامل داخلي يا خارجي يا تركيبي ازاين دو ايجاد شود. آشكار است كه وضعيت سلامتي يك فرد به سلامت «كالبد فيزيكي قابلرويت»، «كالبد انرژي» و «سلامت رواني» بيمار بستگي دارد و اين سه بهطور همزمان بايددرمان شوند. بهبودي بسيار سريعتر و موثرتر زماني رخ ميدهد كه طب كلاسيك به همراهانرژي درماني مورد استفاده قرار گيرد. يك درمانگر طب سوزني از طب سوزني براي درمانكالبد انرژي و از گياهان دارويي براي درمان كالبد فيزيكي قابل رويت و تقويت عضو آسيبديده استفاده ميكند. من تنها قادر به ارائه انرژي درماني هستم. نتايج حيرتانگيزي هم بهدست آوردهام اما هرجا كه لازم باشد بيمارانم را به مراجعه به پزشك و مصرف دارو وجراحي ترغيب ميكنم.
«هواتو» يكي از پزشكان مشهور باستاني چين است. وي شهرتش را نه تنها مرهونمهارتهايش در طب سوزني و گياهان دارويي، كه مرهون مهارتش در جراحي هم بود.
اگرچه بسياري از بيماريهاي ساده و پيچيده توسط شفاي پرانيكي قابل درمان هستند،پسنديدهتر آن است كه فرآيند شفاي پرانايي توسط داروهاي گياهي و طبي نيز تقويت وحمايت گردد. اگر كالبد قابل رويت و كالبد انرژي بهطور همزمان درمان شوند بديهي استكه سرعت بهبودي بسيار سريعتر و موثرتر از زماني رخ ميدهد كه از طب كلاسيك يا شفايپرانايي به تنهايي استفاده شود. انرژي درماني ميتواند كارهاي شگفتانگيز بسيار زياديانجام دهد، اما محدوديتهاي خود را هم دارد. گاهي داشتن رژيم غذايي و فعاليت بدنيمناسب ضروري است گاهي مصرف داروهاي گياهي، تغيير شيوه زندگي، درمان عاطفي ياجراحي مورد نياز است. مهم آن است كه هر يك ارزشهاي درماني خود را حفظ كنند اماديدگاه درستي از آنچه ساير روشها ميتوانند انجام دهند هم داشته باشند. از تعصب وزيادهروي بايد پرهيز كرده. همانطور كه ناديده گرفتن يا گاهي مسخره كردن شفاي فوقطبيعي از سوي پزشكان كلاسيك ابلهانه است، ناديده گرفتن پزشكي مدرن و قابليتهايآن و آنچه تا كنون براي درمان و تسكين رنج هاي ناشي از بيماريها انجام داده است نيز ابلهانه خواهد بود.
ماهيت انرژي درماني
ما بخش عمده نيروي كي يا انرژي حياتي خود را از هوايي كه تنفس ميكنيم به دستميآوريم.
هر موجود زندهاي به تنفس وابسته است و فقدان تنفس به معني فقدان حيات است. ازاولين گريه يك نوزاد تا آخرين دم يك انسان در حال مرگ، جز رشتهاي از نفسكشيدنها هيچنيست.
با هر فكر ، با هر اراده يا حركت هر عضلهاي، انرژي حياتي رابهطور مداوم تخليه ميكنيم، در نتيجه جايگزيني مجدد و مداوم آنضروري است. اين كار با تنفس و ساير تمرينها و ورزشهاي سالمصورت ميگيرد.
شفاي پرانيك ، بر مبناي ساختمان كلي بدن انسان استوار است. كالبد انسان درواقع از دوبخش تشكيل شده است : «كالبد جسماني قابل رؤيت» و «كالبد انرژي غير قابل رويت» كه كالبد «بيوپلاسميك» هم ناميده ميشود.
كالبد جسماني قابل رؤيت ، همان بخشي است كه ما ميبينيم، لمس ميكنيم و بسيار با آن آشنا هستيم. كالبد بيوپلاسميك ، كالبد انرژيدرخشان غير قابل رويت است كه در كالبد جسماني قابل رويت هم نفوذ ميكند و چهار تا پنج اينچ ماوراي آن امتداد مييابد. روشنبينها آنرا بهطور سنتي كالبد يا بدن اتري مينامند.
«هواتو» يكي از پزشكان مشهور باستاني چين است. وي شهرتش را نه تنها مرهونمهارتهايش در طب سوزني و گياهان دارويي، كه مرهون مهارتش در جراحي هم بود.
اگرچه بسياري از بيماريهاي ساده و پيچيده توسط شفاي پرانيكي قابل درمان هستند،پسنديدهتر آن است كه فرآيند شفاي پرانايي توسط داروهاي گياهي و طبي نيز تقويت وحمايت گردد. اگر كالبد قابل رويت و كالبد انرژي بهطور همزمان درمان شوند بديهي استكه سرعت بهبودي بسيار سريعتر و موثرتر از زماني رخ ميدهد كه از طب كلاسيك يا شفايپرانايي به تنهايي استفاده شود. انرژي درماني ميتواند كارهاي شگفتانگيز بسيار زياديانجام دهد، اما محدوديتهاي خود را هم دارد. گاهي داشتن رژيم غذايي و فعاليت بدنيمناسب ضروري است گاهي مصرف داروهاي گياهي، تغيير شيوه زندگي، درمان عاطفي ياجراحي مورد نياز است. مهم آن است كه هر يك ارزشهاي درماني خود را حفظ كنند اماديدگاه درستي از آنچه ساير روشها ميتوانند انجام دهند هم داشته باشند. از تعصب وزيادهروي بايد پرهيز كرده. همانطور كه ناديده گرفتن يا گاهي مسخره كردن شفاي فوقطبيعي از سوي پزشكان كلاسيك ابلهانه است، ناديده گرفتن پزشكي مدرن و قابليتهايآن و آنچه تا كنون براي درمان و تسكين رنج هاي ناشي از بيماريها انجام داده است نيز ابلهانه خواهد بود.
ماهيت انرژي درماني
ما بخش عمده نيروي كي يا انرژي حياتي خود را از هوايي كه تنفس ميكنيم به دستميآوريم.
هر موجود زندهاي به تنفس وابسته است و فقدان تنفس به معني فقدان حيات است. ازاولين گريه يك نوزاد تا آخرين دم يك انسان در حال مرگ، جز رشتهاي از نفسكشيدنها هيچنيست.
با هر فكر ، با هر اراده يا حركت هر عضلهاي، انرژي حياتي رابهطور مداوم تخليه ميكنيم، در نتيجه جايگزيني مجدد و مداوم آنضروري است. اين كار با تنفس و ساير تمرينها و ورزشهاي سالمصورت ميگيرد.
شفاي پرانيك ، بر مبناي ساختمان كلي بدن انسان استوار است. كالبد انسان درواقع از دوبخش تشكيل شده است : «كالبد جسماني قابل رؤيت» و «كالبد انرژي غير قابل رويت» كه كالبد «بيوپلاسميك» هم ناميده ميشود.
كالبد جسماني قابل رؤيت ، همان بخشي است كه ما ميبينيم، لمس ميكنيم و بسيار با آن آشنا هستيم. كالبد بيوپلاسميك ، كالبد انرژيدرخشان غير قابل رويت است كه در كالبد جسماني قابل رويت هم نفوذ ميكند و چهار تا پنج اينچ ماوراي آن امتداد مييابد. روشنبينها آنرا بهطور سنتي كالبد يا بدن اتري مينامند.